آیه 176 سوره نساء
<<175 | آیه 176 سوره نساء | 176>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای پیغمبر) از تو درباره کلاله (یعنی برادر و خواهر پدری یا پدری و مادری) فتوا خواهند، بگو: خدا چنین فتوا میدهد که هر گاه کسی بمیرد در حالی که فرزند نداشته باشد و او را خواهری باشد، وی را نصف ترکه است و او نیز از خواهر ارث برد اگر خواهر را فرزند نباشد. و اگر میت را دو خواهر باشد آنها را دو ثلث ترکه است. و اگر میت را چندین برادر و خواهر است در این صورت ذکور دو برابر اِناث ارث برند. خدا (احکام خود را) برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید، و خدا به همه چیز دانا است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يستفتونك: فتوى و فتيا: بيان حكم. استفتاء: خواستن بيان حكم.
كلاله: كلاله در اصل به معنى احاطه است. تاج را كليل گويند كه سر را احاطه مى كند. مراد از آن در آيه برادران و خواهران اند، زيرا وارث اوّلى پدر و مادر و اولاد هستند. برادران و خواهران وراث اولى را احاطه كرده اند (نساء/ 12).
اخوة: اخ: برادر. جمع آن اخوة و اخوان است.
حظ: بهره و نصيب.
انثيين: انثى: مؤنث. انثيين: دو مؤنث.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: در سبب نزول آية اختلاف كردند، جابر بن عبد اللَّه گفت در مدينه نازل شده و ابن سيرين گفت در ميان راهى كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم با اصحاب خود ميرفته نازل گرديده است،- سعيد بن المسيّب گويد كه عمر بن الخطّاب در باره كلالة از رسول خدا پرسيد پيامبر فرمود آيا مگر خداوند آنرا بيان نكرده است؟ و اين آيه را تلاوت فرمود.[۳] جابر بن عبد اللَّه گويد مريض بودم پيامبر بر من وارد شد و آب بر روى من پاشيد من بهوش آمدم و گفتم يا رسول اللّه من نه خواهر دارم آيا دو ثلث مال خود را براى خواهران خودم وصيّت بكنم؟ فرمود نيكوئى كن و بآنها ببخش، گفتم آيا نصف مال خود را وصيت بكنم؟ فرمود نيكوئى بنما و بآنها عطا كن، سپس بيرون رفت و دوباره برگشت و فرمود اى جابر تو از اين مرض نخواهى مرد و خداوند از براى خواهران تو در ارث آيه اى نازل فرموده است و جابر هميشه مى گفت اين آية در باره من نازل گرديده است.[۴] قتادة گويد اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله همه در باره كلالة سؤال مى كردند تا اينكه اين آية نازل گرديد.[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «176»
(اى پيامبر!) از تو فتوا مىخواهند، بگو: خداوند دربارهى (ارث) كلاله (/ برادر و خواهر پدرى يا پدر و مادرى) به شما چنين فتوا مىدهد كه: اگر مردى بميرد و فرزندى (يا پدر و مادرى) نداشته باشد ولى خواهرى داشته باشد، نصف آنچه به جا گذاشته از آنِ خواهر است و او نيز از خواهرش اگر فرزندى نداشته باشد همهاموال را ارث مىبرد و اگر دو خواهر باشند، دو سوّم دارايى به جامانده را ارث مىبرند (/ هر كدام يك سوّم) و اگر چند برادر و خواهر باشند مرد برابر سهم دو زن ارث مىبرد. خداوند احكام را براى شما بيان مىكند تا گمراه نشويد و خداوند به هر چيز دانا است.
«1». ابراهيم، 4.
جلد 2 - صفحه 224
نکته ها
در آيه 12 همين سوره آمده بود كه خواهر و برادر از يكديگر يك ششم ارث مىبرند و اينجا مىفرمايد: نصف ارث مىبرد. اين به خاطر آن است كه در آنجا مراد، خواهر و برادر مادرى بود و در اينجا پدرى، يا پدر و مادرى. «1»
ارث بردن خواهر و برادر از ميّت، وقتى است كه او فرزند يا پدر و مادر نداشته باشد. وگرنه نوبت به خواهر و برادر نمىرسد.
سورهى نساء با مسائل خانواده آغاز شد و با مسائل خانواده به پايان رسيد.
پیام ها
1- وظيفهى مردم، براى يادگيرى مسائل و احكام دينى، رجوع به رهبران دينى است. «يَسْتَفْتُونَكَ»
2- دين براى دنياى مردم برنامه دارد. موضوع ارث از يك جهت موضوعى اقتصادى و از جهتى موضوعى خانوادگى است و دين به لحاظ هر دو جهت، براى آن احكامى مقرّر داشته است. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
3- رعايت اولويّتها در تقسيم ارث، بيانگر اولويّتها در رسيدگى به اعضاى فاميل است. پدر ومادر و فرزندان در يك رديفاند، امّا خواهران و برادران در مرحلهى بعدى. «لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ»
4- دو برابر بودن سهم ارث مرد نسبت به زن، بر پايه علم الهى است، نه شرايط خاص اجتماعىِ زمان پيامبر كه زنان ضعيف شمرده مىشدند. «وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
- پرش به بالا ↑ در تفسير كشف الاسرار و تفسير ابن مردويه قضيّه عمر بن الخطاب نقل گرديده است.
- پرش به بالا ↑ صاحبان مجمع البيان و كشف الاسرار و روض الجنان نيز آنرا نقل كرده و صاحب مجمع البيان افزوده كه بعضى گويند كه جابر گفت داراى هفت خواهر مى باشم،- و نيز افزايد كه براء بن عازب گويد آخرين سوره كامله اى كه بر پيامبر نازل گرديد سوره توبة بوده است و آخرين آيه اى كه خاتمة نازل شده همين آية است و آنرا آية الصّيف (تابستانى) گويند زيرا خداوند در باره كلالة دو آية نازل فرمود يكى در زمستان كه آن در اوّل سوره نساء است و يكى در تابستان كه همين آيه است و نيز گويد كه عمر بن الخطاب در باره كلالة از پيامبر پرسيد فرمود آيه صيف براى تو كافى است، نسائى نيز داستان جابر را از ابو الزبير نقل نموده است. جريان نزول آيات در سوره نساء دليل بارزى است كه اين سوره در مدينه نازل شده و مدنيّة مى باشد نه مكيّة.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 262.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.