کمال خجندی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«کمال‌الدین مسعود خجندی» (م، ۸۰۳ ق) صوفى، عارف و شاعر در قرن ۸ قمری و متخلص به «کمال» بود و با حافظ شیرازی و شمس مغربی، معاصر بوده است. خجندی در علوم ظاهرى و باطنى عصر خود استاد بود و چون در تصوف و شعر و ادب تبحر داشت پیروان و مریدان بسیارى پیدا کرد. دیوان شعر او شامل غزل‌های مطبوع زیاد و غالبا مقرون به ذوق عرفانی است.

زندگی‌نامه

شیخ کمال‌الدین مسعود خجندی در خجند (تاجیکستان)، از مناطق ماوراءالنهر زاده شد. تاریخ دقیق ولادتش معلوم نیست، اما با قرائنی، تولد وی را در اوایل قرن هشتم (حدود سال ۷۲۰ قمری) دانسته‌اند.

وی پس از تحصیلات مقدماتی و طی دوره جوانی، به جهانگردی پرداخت و در این سفرها به شرف زیارت خانه خدا نائل گشت. پس از آن به دیار آذربایجان رسید. چون آب و هوای آذربایجان با نهاد وی مناسب بود و مردم این دیار به عرفان گرایش خاص داشتند، در تبریز مقیم گشت.

هنگام اقامت او در تبریز، به فرمان سلطان حسین جلایر (۷۸۴-۷۷۶ ق)، باغ و خانقاهی برای وی مهیا کردند که در آن سکونت گزید و تا واپسین دم حیات، در این باغ زیبا به سر برد. این باغ در دامنه «ولیانکوه» واقع است و خجندی در همان جا دفن شده است.

شیخ کمال بخشی از زندگی‌اش را با عرفان خاص خویش و با ارشاد مردم در تبریز گذراند و تحت حمایت سلطان حسین جلایر بود؛ درحالی‌که خواجه حافظ نیز نزد سلطان احمد جلایر می‌زیست. شیخ کمال از سخنان عارفانه و اشعار حافظ بهره برده و محظوظ می‌شد. زمانی که حافظ غزل شیخ کمال را به مطلع: «بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم * می‌ گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم» دید، از آن استقبال کرد و غزل زیبایی به مطلع: «بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم * فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم» را سرود که زیباتر و عارفانه‌تر است. امیر علیشیر نوایی در «تذكرة مجالس النفائس» می‌نویسد: «بعضی از عرفا که به صحبت شیخ کمال و خواجه حافظ رسیده‌اند، گفته‌اند که صحبت شیخ بهتر از شعر اوست و شعر حافظ بهتر از صحبت او».

خجندی همچنین با شیخ زین‌ الدین خوافى و مولانا محمد شیرین مشهور به شمس مغربی، معاصر و معاشر بود. در کتب تراجم آمده است که میرانشاه، پسر تیمور و والی آذربایجان، چند گاهی مرید مغربی بود، اما پس‌ازآنکه با شیخ کمال خجندی ملاقات نمود و به مراتب معنوی او پی برد، ارادت خود را از مغربی به شیخ کمال خجندی منتقل کرد و همین امر سبب کدورت مغربی از کمال شد.

کمال خجندی در پى آشوب‌هاى تبریز، مدت چهار سال به شهر سراى، پایتخت قبچاق رفت و مریدان بسیار در آنجا بدست آورد و با خواجه عبیداللَّه چاچى، عارف مشهور ملاقات و صحبت داشت. وى در ۷۹۸ ق. به تبریز بازگشت و مورد حمایت میرزا میرانشاه فرزند تیمور قرار گرفت و در خانقاهى که داشت تا آخر عمر زیست.

کمال‌الدین مسعود خجندی، سرانجام در سال ۸۰۳ یا ۸۰۸ هجری قمری در تبریز درگذشت.

شعر کمال خجندی

کمال خجندی پیشه‌‌ى شاعرى نداشت، بلکه شعر را براى بیان احساسات و افکار خود و براى ارشاد و تربیت دیگران به کار مى‌برد. بسیاری او را پیوند دهنده ادب فارسی ایران با ادب فارسی تاجیکستان می دانند.

کمال خجندی، شاعر شیرین‌سخن مکتب عراق، مثل بیشتر شاعران این مکتب، قالب غزل را بر قالب‌های دیگر شعری ترجیح داده و برای بیان معانی در عشق، عرفان، تربیت، اخلاق، موعظه و حکمت، از غزل استفاده کرده است. غزل‌های کمال را از نظر محتوا، به محققانه، حکمی، عاشقانه و رندانه می‌توان تقسیم کرد. غزل‌های محققانه، حاوی اندیشه‌های توحیدی و حق‌جویانه شاعر و معمولاً با چاشنی عشق همراه است. چنان‌که از دیوان شعر و تحقیق در سبک سخن او برمی‌آید، ظاهرا به وحدت وجود‌ و اصول و مبانی تصوف و عرفان‌ اعتقاد‌ داشته و غزلیات و اشعاری در همین‌باره سروده است؛ از جمله در غزلی چنین گفته:

قطره‌‌ای قطره ز دریا، چو به ساحل‌هایی‌ * گر به دریا برسی قطره نِی‌ای دریایی

از آثار خجندی دیوان شعر است که شامل ۹۷۸ غزل، ۴ قصیده، ۱۰۱ قطعه، یک مستزاد، ۲۷ رباعی، یک مثنوی، ۱۱ معما و ۷ تک‌بیت می‌باشد که مجموعا ۷۳۳۵ بیت شمرده شده است. از بررسی نسخ خطی کتاب، معلوم می‌شود که دیوان غزل‌های خجندی، در حیات او مرتب و تدوین شده است و از این‌روی، بدیهی است که ترتیب و تدوین آنها مربوط به سال‌های مختلف حیات شاعر باشد.

منابع

  • "کمال خجندی، کمال‌الدین مسعود"، اثرآفرینان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۷، ج۲.
  • دیوان کمال خجندی، کمال خجندی، تصحیح و مقابله احمد کرمی، تهران، انتشارات ما، چاپ اول، ۱۳۷۲.
  • "شاعر عارف کمال خجندی"، سید احمدرضا مجردقمشه‌ای، مجله کیهان فرهنگی، بهمن ۱۳۷۷، شماره ۱۴۹.
  • "کمال خجندی"، سایت گنجور.
شعر فارسی
Poetry1.jpg
شعرشناسی * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری
قالب‌های شعر *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیع‌بند * ترکیب‌بند * قطعه * رباعی
سبک‌های شعر فارسی * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو
شاعران پارسی گو: همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14