آیه 77 سوره مریم

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۷۷ مریم)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا

مشاهده آیه در سوره


<<76 آیه 77 سوره مریم 78>>
سوره : سوره مریم (19)
جزء : 16
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

(ای رسول) دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد (مانند عاص بن وائل کافر) و (به خبّاب بن ارت مؤمن به استهزاء و مسخره) گفت: من البته مال و فرزند بسیار (در بهشت هم) خواهم داشت (و آنجا طلب تو را می‌دهم)؟!

آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما کافر شد وگفت: [به خاطر انتخاب آیین شرک و کفر] به من مال و اولاد بسیار خواهند داد؟

آيا ديدى آن كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: «قطعاً به من مال و فرزند [بسيار] داده خواهد شد»؟

آيا آن كسى را كه به آيات ما كافر بود ديدى كه مى‌گفت: البته به من مال و فرزند داده خواهد شد.

آیا دیدی کسی را که به آیات ما کافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراوانی به من داده خواهد شد»؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Have you not regarded him who defies Our signs, and says, ‘I will surely be given wealth and children’?

Have you, then, seen him who disbelieves in Our communications and says: I shall certainly be given wealth and children?

Hast thou seen him who disbelieveth in Our revelations and saith: Assuredly I shall be given wealth and children?

Hast thou then seen the (sort of) man who rejects Our Signs, yet says: "I shall certainly be given wealth and children?"

معانی کلمات آیه

«لأُوتَیَنَّ»: حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد. از مصدر (ایتآء). «مالاً وَ وَلَداً»: تنوین برای تکثیر است.

نزول

«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و مجاهد گویند: درباره عاص بن وائل السهمى با خباب بن الارت نازل گردیده، حسن بصرى گوید: درباره ولید بن مغیرة نازل شده که از روى استهزاء می‌گفت: من مال و فرزند خود را می‌دهم که داخل بهشت شوم، چنانکه کلبى گوید.

و نیز گویند: مراد او در دنیا بوده یعنى اگر بر دین آباء و اجداد خود و عبادت بت ها باشم مال و فرزند خود را می‌دهم[۱].[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً «77»

پس آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعاً به من مال و فرزند (بسيار) داده خواهد شد!

أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً «78»

آيا (اين خوش خيالى به خاطر آن است كه) از غيب آگاه است، يا از خداى رحمان تعهّدى گرفته است؟

كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا «79»

هرگز (چنين نيست،) به زودى هر چه مى‌گويد مى‌نويسيم و براى هميشه عذابش مى‌كنيم.

وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً «80»

و هر چه (از مال و فرزند) دم مى‌زند ما وارث خواهيم شد و او بى كس و تنها نزد ما خواهد آمد.

جلد 5 - صفحه 305

نکته ها

امام باقر عليه السلام درباره‌ى شأن نزول‌ «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ» فرمودند: عاص‌بن وائل به خبّاب بدهكار بود، خبّاب براى دريافت طلب خود نزد او آمد، ولى عاص گفت: آيا شما معتقد نيستيد كه در بهشت طلا و نقره و حرير هست؟ خبّاب گفت: آرى؛ عاص گفت: پس وعده‌ى ما در بهشت و قسم مى‌خورم كه در بهشت بهتر از آنچه شما داديد به شما داده شود. «1»

پیام ها

1- رها كردن خدا و پناه بردن به مال و فرزند، شگفت‌آور است. «أَ فَرَأَيْتَ»

2- كافر، دين را مانع پيشرفت، وكفر را عامل رشد مى‌داند. «كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ»

3- ملاك ارزش نزد كفّار، مال و فرزند است. «لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً» (كافر در برابر منطق و تهديد، تنها به آنچه در دست دارد دلخوش است.)

4- مرفّهان كج فكر را تحقير كنيد تا در جامعه الگو نشوند. أَ فَرَأَيْتَ‌ ... أَطَّلَعَ الْغَيْبَ‌ ... نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ‌

5- خداوند با هيچ كس قرار دادى امضا نكرده است. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»

6- گرچه عهد خداوند تخلّف ندارد، ولى كفّار با خداوند عهدى نبسته‌اند. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»

7- پندارهاى باطل را با صراحت سركوب كنيد. «كَلَّا»

8- رفتار و گفتار آدمى در ديوان الهى ثبت مى‌گردد. «سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ»

9- براى هر گفتار و عملى تا مدّتى مهلت است، شايد پشيمان شده و توبه كند، ولى اگر آن مدّت سرآمد و پشيمان نشد، ثبت مى‌شود. حرف «سين» در «سَنَكْتُبُ» نشانه‌ى مهلت است. «2»


«1». تفسير قمى، ج 2، ص 53.

«2». در روايات نيز مى‌خوانيم: همين كه عمل بدى از انسان سر مى‌زند، تا مدّتى فرشتگان مأمور به ثبت نيستند، شايد پشيمان شود، ولى پس از پايان مدّت، ثبت مى‌شود.

جلد 5 - صفحه 306

10- سخن بايد به علم و دليل تكيه داشته باشد، چرا كه انسان مسئول گفته‌هاى خود است. «سَنَكْتُبُ ما قالُوا»

11- در قيامت، انسان مال و فرزندى را كه عامل كفر و غرور او گرديدند، رها مى‌كند و در پيشگاه خداوند، به تنهايى حاضر مى‌شود. «يَأْتِينا فَرْداً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77)

شأن نزول: تفسير برهان: از حضرت باقر عليه السلام مروى است كه: خباب آهنگر براى عاص بن وائل كار كردى، و عاص حق او را تأخير انداختى و او مطالبه ننمودى. پس از اسلام عصبيت او را بر آن داشت كه حق خود را بخواهد، و عاص گفت: خلاف عادت رفتار كنى. گفت: آن روز هر دو بر يك كيش بوديم مسامحه مى‌كردم، اما امروز (من) مسلمان و تو بر كفر هستى، دست برندارم تا حق مرا دهى. عاص به طعن و سخريه گفت: شما گوئيد در بهشت طلا و نقره بسيار است، آنچه مى‌طلبى آنجا به تو خواهم داد، زيرا نصيب من بيشتر از تو باشد؛ آيه شريفه نازل شد: «2» أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا: آيا ديدى اى پيغمبر آن را كه كافر شد به آيات و معجزات ما يا به آيات قرآنى يا به دلايل وحدانيت ما. وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً: و گفت به خدا قسم هر آينه داده شوم فرداى قيامت، مال و فرزند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76) أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78) كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)

وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81) كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)

ترجمه‌

و زياد ميكند خدا آنانرا كه هدايت يافتند هدايتى و كارهاى پاينده شايسته بهتر است نزد پروردگارت در پاداش خوب و بهتر است از جهت باز گشت كار

آيا ديدى آنرا كه كافر شد بآيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم‌

جلد 3 صفحه 490

البتّه مال و فرزند را

آيا اطلاع يافت بر غيب يا گرفت نزد خدا پيمانى‌

نه چنين است بزودى مى‌نويسيم آنچه را ميگويد و امتداد ميدهيم براى او عذاب را امتداد دادنى‌

و ارث ميبريم از او آنچه را ميگويد و ميآيد نزد ما منفرد

و گرفتند غير از خداوند خدايانى تا باشند براى آنها عزّت‌

نه چنين است زود باشد كه انكار كنند بندگى آنها را و باشند براى آنان مخالف و معاند.

تفسير

خداوند كسانى را كه قبول هدايت نمودند و در شاهراه دين مبين اسلام وارد شدند تأييد ميكند و توفيق اطاعت و عبادت مرحمت ميفرمايد و باين سبب هدايت و معرفت ايشان روز بروز زياد ميشود و بمقام قرب الهى و بهشت جاويد و اصل ميگردند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند در روز ظهور امام زمان هدايت اهل ايمان را زياد ميكند بمتابعت آنحضرت كه هدايت ديگرى است و آن روزى است كه خداوند عذاب ميفرمايد گمراهان و كسانيرا كه منكر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ما خاندان شدند بدست آنحضرت و آنروزى است كه در آيه سابقه بآن اشاره شده كه ميدانند كدام يك از دو فرقه منكر و مقرّ، مكان و منزلشان بدتر و ياور و لشگرشان ضعيف‌تر است و باقيات صالحات كه كلّيه طاعات و عبادات است و فوائد و ثمرات اخروى آن هميشه باقى و برقرار است نزد خدا و بصاحبش عائد ميشود و مسترد ميگردد بهتر است كه مزد و بهره انسانى باشد و بهتر است كه مرجع و مئال و عاقبت كار آدمى گردد نه اين دارائيهاى دو روزه و تجمّلات خانمانسوزى كه كفّار بآنها فخريّه و مباهات مينمودند و در آيات سابقه اشاره بآن شده بود چنانچه در سوره كهف نيز شمّه‌اى از تفسير باقيات صالحات گذشت و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عاص بن وائل يكى از كسانى بود كه بدين اسلام استهزاء مينمود و مديون خباب بن ارت بود چون براى مطالبه نزد او آمد گفت شما كه گمان ميكنيد در بهشت طلا و نقره و حرير است حباب هم تصديق نمود عاص گفت پس موعد ما آنجا باشد قسم بخدا بهتر از آنچه در دنيا بمن دادى بتو خواهم داد و بنابراين ممكن است اشاره باين يا ساير مقالات فاسده كفّار از اين قبيل باشد كه خداوند فرموده بطور استفهام تعجّب آميز كه اى حبيب من آيا ديدى و شنيدى كه آن كافر پليد و مستهزء عنيد چه‌

جلد 3 صفحه 491

گفت، گفت: هر آينه داده ميشوم من البته از جانب خداوند در آخرت مال و اولاد را و آنوقت طلب تو را خواهم داد آيا اين ملحد مقامش بجائى رسيده كه مطّلع بر عالم غيب شده كه چنين ادعائى مينمايد و قسم هم ياد ميكند يا از خداوند عهد و پيمانى گرفته كه باو مال و ولد عنايت كند چون راهى براى اين اعتقاد غير از اين دو امر نيست ولى نه چنين است كه اين خطا كار تصوّر نموده يا از باب استهزاء بزبان جارى كرده بلكه نويسنده ما گفتار او را مينويسد و عذاب او براى اين قبيل مزخرفاتش طولانى و زياد ميشود و بالاخره ميميرد و مال و اولادش بما ارث ميرسد يعنى براى ما در زمين باقى ميماند و روز قيامت خودش مجرد و تنها و منفرد بدون مال و اولاد نزد ما حاضر ميشود و ما هم باو چيزى نميدهيم چه قدر نادانند اين قبيل اشخاص بگمان آنكه موجب عزت و سعادت و وسيله قرب و شفاعت آنها باشد نزد خداوند هر قبيله‌اى مجسمه‌اى را براى خودشان خدا قرار دادند با آنكه امر برعكس است همين بتها روز قيامت از آنها و عبادتشان تبرّى ميكنند و بيزارى ميجويند و با آنها ضدّيت و عناد و خصومت مينمايند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ولى در ذيل روايت فرموده كه عبادت ركوع و سجود نيست بلكه آن اطاعت مردم است كسيكه اطاعت كند مخلوقى را در معصيت خالق بتحقيق عبادت نموده است او را فيض ره فرموده مراد امام عليه السلام آنستكه اراده فرموده خداوند از خدايانى كه گرفتند آنانرا بخدائى جز خدا رؤساء آنها را كه اطاعت آنان نمودند در معصيت خدا و بنظر حقير مراد امام عليه السّلام تعميم است و اينكه اختصاص به بتها ندارد نه آنكه شامل آنها نشود و خلاف ظاهر مراد باشد و كلمه ضدّ بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ فَرَأَيت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ بِآياتِنا وَ قال‌َ لَأُوتَيَن‌َّ مالاً وَ وَلَداً (77)

آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ بيان‌ مي‌بيني‌ كسي‌ ‌که‌ كافر شد بآيات‌ قرآن‌ مجيد و ‌گفت‌ ‌هر‌ آينه‌ ‌بما‌ داده‌ مي‌شود مال‌ و اولاد. أ فرأيت‌ ‌از‌ راه‌ تعجب‌ مشاهده‌ مي‌كني‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ همه‌ آيات‌ و ادلّه‌ و حجج‌ و بيانات‌ واضحه‌ ‌که‌ مشتمل‌ ‌بر‌ مضرات‌ شرك‌ و كفر و عقوبات‌ و بليّات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ و ‌به‌ حس‌ و و جدان‌ حالات‌ امم‌ سابقه‌ ‌را‌ درك‌ كرده‌ و ‌مع‌ ‌ذلک‌.

الَّذِي‌ كَفَرَ بِآياتِنا بعضي‌ مفسرين‌ گفتند عاص‌ ‌بن‌ وايل‌ بوده‌، بعضي‌ گفتند وليد ‌بن‌ مغيره‌ بوده‌، لكن‌ مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ مفاد آيات‌ عام‌ ‌است‌ ‌يعني‌ كسي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ صفت‌ ‌را‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ عناد و عصبيت‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ بيانات‌ كافر ‌به‌ آيات‌ ‌ما ‌باشد‌ و منكر شود.

وَ قال‌َ لَأُوتَيَن‌َّ مالًا وَ وَلَداً ‌که‌ ‌من‌ ‌بر‌ كفر و شرك‌ و عبادت‌ آلهه‌ و متابعت‌

جلد 12 - صفحه 479

اسلاف‌ ‌خود‌ كنم‌ ‌هر‌ آينه‌ ‌هم‌ مال‌ و منال‌ پيدا مي‌كنم‌ و ‌هم‌ اولاد و هيچ‌ گونه‌ عقوبت‌ و عذابي‌ ندارم‌ نه‌ ‌در‌ دنيا و نه‌ ‌در‌ آخرت‌ هميشه‌ خوش‌ و خرّم‌ هستم‌. و ‌اينکه‌ دعوي‌ ادعاء تمام‌ طبقات‌ و مليين‌ عالم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ اهل‌ سعادت‌ و نجات‌ توهم‌ ميكنند و ديگران‌ ‌را‌ اهل‌ هلاكت‌ تصور مي‌كنند، لكن‌ هيچگونه‌ مدركي‌ و دليلي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ ندارند، فقط مدرك‌ ‌آنها‌ تقليد آباء و اجداد ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند ‌ما متابعت‌ ميكنيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و ‌از‌ دين‌ آبائي‌ و اجدادي‌ دست‌ برنمي‌داريم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 77)- یک تفکر خرافی و انحرافی! بعضی از مردم معتقدند که ایمان و پاکی و تقوا با آنها سازگار نیست! و سبب می‌شود که دنیا به آنها پشت کند، در حالی که با بیرون رفتن از محیط ایمان و تقوا، دنیا به آنها رو خواهد کرد، و مال و ثروت آنها زیاد می‌شود! در عصر و زمان پیامبر- همچون عصر ما- افراد نادانی بودند که چنین پندار خطرناکی داشتند و یا لا اقل تظاهر به آن می‌کردند.

قرآن در اینجا- به تناسب بحثی که قبلا پیرامون سر نوشت کفار و ظالمان بیان شد- از این طرز فکر و عاقبت آن سخن می‌گوید.

نخست می‌فرماید: «آیا دیدی کسی را که به آیات ما کافر شد، و گفت: مسلما اموال و فرزندان فراوانی نصیبم خواهد شد»! (أَ فَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیاتِنا وَ قالَ لَأُوتَیَنَّ مالًا وَ وَلَداً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. صاحب مجمع البیان و نیز صاحبان صحیح بخارى و صحیح مسلم از خباب بن الارت نقل نمایند که گفت: مرد ثروتمندى بودم و از عاص بن وائل نیز طلبکار بودم تقاضاى طلب خود را از او نمودم به من گفت تا به محمد کافر نشوى، قرض تو را نمى پردازم. به او گفتم: هرگز به محمد کافر نخواهم شد و تو بالاخره خواهى مرد و سپس مبعوث خواهى گشت. عاص بن وائل گفت: پس صبر کن بعد از مرگ که مبعوث و زنده شدم و نزد فرزندان و اموال خود برگشتم، قرض تو را خواهم پرداخت سپس این آیه نازل گردید.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص526.

منابع