آیه 93 سوره انعام
<<92 | آیه 93 سوره انعام | 94>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغی بندد و یا وحی به او نرسیده گوید: به من وحی میرسد، و نیز گوید: من هم محققا مانند آن (کتاب) که خدا فرستاده خواهم آورد. و اگر (فضاحت و سختی حال) ستمکاران را ببینی آن گاه که در سکرات موت گرفتار میشوند! و فرشتگان (برای قبض روح آنها) دست (قهر و قدرت) بر آورند و گویند: جان از تن به در کنید، امروز کیفر عذاب و خواری میکشید چون بر خدا سخن به ناحق میگفتید و از (حکم) آیات او گردنکشی و تکبّر مینمودید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
غمرات: غمر: پوشانيدن و در زير گرفتن. غمره آب بزرگى است كه محل خود را مى پوشاند. جهالت و غفلت را غمره گويند كه شخص را مى پوشاند. غمرات موت و شدائد آن است كه انسان را احاطه مى كند.
باسطوا: بسط: گشودن. باسط: گشاينده. جمع آن باسطون است.
هون: هون (به ضم ها) و هوان: ذلت و خوارى.[۱]
نزول
محل نزول:
محل نزول اختلافی است، طبق نقل ابی بن کعب و عکرمه و قتاده مکی است؛ و از ابن عباس دو روایت نقل شده که یکی این سه آیه را مکی میداند و دیگری مدنی.[۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: درباره نزول آیه كه درباره چه كسى بوده، اختلاف است. اكثر مفسرین برآنند كه این قسمت از آیه «مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى» درباره مسیلمه كذاب نازل شده كه ادعاى نبوت كرده بود و مى گفت: به او وحى میشود.[۳]
و این قسمت از آیة «سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ» درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح نازل گردید[۴] زیرا او كاتب وحى رسول خدا صلى الله علیه و آله بوده و وحى را براى پیامبر مى نوشته است و وقتى كه به او گفته میشد كه (علیما حكیما) بنویسد به میل خود (غفوراً رحیما) مى نوشت و اگر به او گفته میشد كه (غفوراً رحیما) بنویسد باز به میل خویش (علیماً حكیما) مى نوشت.
این مرد سپس مرتد شد و به مكه رفت و گفت: آنچه بر پیامبر نازل میشد من بر او وحى مى كردم، چنان كه عكرمة و مجاهد و سدى و جبائى و فراء و زجاج و ابن عباس و دیگران روایت كرده اند.[۵]
عده اى گویند: این آیه فقط درباره مسیلمه كذاب نازل گردیده و عده دیگر هم گویند: فقط درباره ابن ابىسرح نازل شد و عقیده اول از امام محمدباقر علیهالسلام روایت گردیده است.[۶]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «93»
و كيست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغى بست و يا گفت: به من وحى شده، در حالى كه چيزى به او وحى نشده است. و نيز آن كس كه گفت: به زودى من هم مثل آنچه خدا نازل كرده نازل مىكنم. و (اى پيامبر!) اگر ببينى زمانى را كه ستمگران در سكرات مرگ قرار گرفته و فرشتگان (براى قبض روح آنان) دستهاى (قدرت) خويش را گشوده و فرمان جان دادن مىدهند (و مىگويند:) امروز به خاطر نسبتهاى ناروا كه به خداوند مىداديد و از آيات او سرپيچى مىكرديد، به عذاب خواركننده كيفر داده خواهيد شد.
جلد 2 - صفحه 511
نکته ها
در شأن نزول اين آيه چنين آمده است: شخصى به نام «عبدبن سعد» از نويسندگان وحى بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله او را به خاطر خيانتى طرد كرد. او هم مردم را جمع كرده و مىگفت: من نيز مىتوانم آياتى مثل قرآن بياورم.
بعضى هم شأن نزول آيه را ادّعاى پيامبرى «مسيلمه كذّاب» دانستهاند كه در اواخر عصر پيامبر صلى الله عليه و آله پيش آمد و آيه را مدنى پنداشتهاند كه به امر پيامبر در اينجا گنجانده شده است.
«غَمَراتِ» از «غمره»، بهمعناى شدايد لحظهى مرگ است كه انسان را در كام خود فرومىبرد.
برخى از مدّعيان پيامبرى عبارت بودند از: مسيلمه در يمن، أسود عنسى در يمن، طليحه اسدى در بنىاسد. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از عذاب هون، مرگ در حال تشنگى است». «2»
امام باقر عليه السلام كسانى را كه بىجهت ادّعاى امامت كنند، از مصاديق اين آيه دانستهاند. «3»
پیام ها
1- افترا به خداوند ظلم فرهنگى است و ادّعاى رهبرى از سوى نااهلان، بزرگترين ظلم است. وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى ... أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَ
2- دشمن حقّ، يا حقّ را پايين مىآورد، يا خود را بالا مىبرد. ابتدا مىگويد: قرآن افسانه است، اگر موفّق نشد، مىگويد: من هم مىتوانم مثل قرآن حرفهاى جالب بزنم. «سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ» در جاى ديگر مىخوانيم: «لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» «4»
3- مدّعيان ناأهل ودروغگويان مناصب دينى، سخت جان مىدهند. «وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ ...»
«1». تفسير مراغى.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير عيّاشى.
«4». انفال، 31.
جلد 2 - صفحه 512
4- كيفرهاى اخروى از لحظهى مرگ شروع مىشود، به كافران مىگويند: جان بده، بمير، «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ» كه همراه با نوعى تحقير است.
5- روح انسان از جسم او مجرّد و مستقلّ است. «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ»
6- كيفر توهين بهوحى و دين، عذاب مهين و خواركننده است. «تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
- پرش به بالا ↑ صاحب جامع البیان آن را از عكرمة روایت كرده است.
- پرش به بالا ↑ صاحب جامع البیان آن را از عكرمة روایت كرده است.
- پرش به بالا ↑ در تفسیر على بن ابراهیم و نیز محمد بن یعقوب كلینى از امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام روایت كنند كه آیه مزبور درباره عبدالله بن سعد بن ابىسرح نازل شده. این مرد برادر رضاعى عثمان بن عفان بود و خط خوبى داشت وى پس از مرتد شدن، مى گفت: آنچه بر محمد نازل میشده بر من نیز نازل میشده است پس از فتح مكه پیامبر دستور قتل او را صادر فرمود. ولى عثمان دست او را گرفت و نزد پیامبر آورد و از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست كه او را ببخشد. پیامبر سكوت فرمود، عثمان اصرار نمود. پیامبر از او صرفنظر كرد. وقتى كه رفتند، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مگر نگفته بودم كه هر كس او را ببیند، باید بكشد مردى در آن میان گفت: یا رسول اللّه چشم من متوجه شما بود كه اگر اشاره اى مى كردید او را مى كشتم. پیامبر فرمود: انبیاء با اشاره كسى را نمى كشند، بعدها همین شخص از طرف عثمان حاكم مصر شد و از اثر ظلم و جور، مردم مصر از او شكایت كردند. عثمان توجه نكرد سرانجام مردم مصر و سایر كشورهاى اسلامى كه از دست والیان خود به جان آمده بودند بر عثمان ریختند و او را كشتند.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 342.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.