و همانا گروهی از شما (در کار جنگ) کندی و درنگ میکنند، اگر برای شما حادثه ناگواری پیش آید (به شماتت) گویند: خدا ما را مورد لطف خود قرار داد که با آنان حاضر نشدیم.
یقیناً از شما کسی است که [از رفتن به سوی جنگ] درنگ و کُندی می کند، پس اگر به شما [رزمندگانی که به جنگ رفته اید] آسیبی رسد، گوید: خدا بر من محبت و لطف داشت که با آنان [در میدان جنگ] حاضر نبودم.
و قطعاً از ميان شما كسى است كه كندى به خرج دهد؛ پس اگر آسيبى به شما رسد گويد: «راستى خدا بر من نعمت بخشيد كه با آنان حاضر نبودم.»
و از ميان شما كسى است كه در كارزار درنگ مىكند. و چون به شما بلايى رسد، مىگويد: خدا در حق من چه انعامى كرد كه در آن روز همراهشان نبودم.
در میان شما، افرادی (منافق) هستند، که (هم خودشان سست میباشند، و هم) دیگران را به سستی میکشانند؛ اگر مصیبتی به شما برسد، میگویند: «خدا به ما نعمت داد که با مجاهدان نبودیم، تا شاهد (آن مصیبت) باشیم!»
Among you is indeed he who drags his feet, and should an affliction visit you, he says, ‘It was certainly Allah’s blessing that I did not accompany them!’
And surely among you is he who would certainly hang back! If then a misfortune befalls you he says: Surely Allah conferred a benefit on me that I was not present with them.
Lo! among you there is he who loitereth; and if disaster overtook you, he would say: Allah hath been gracious unto me since I was not present with them.
There are certainly among you men who would tarry behind: If a misfortune befalls you, they say: "Allah did favour us in that we were not present among them."
مصيبة: بلا. صوب به معنى نزول و قصد است. گويى بلا انسان را قصد مى كند.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: حسن بصرى و قتادة و مجاهد و ابن جريح و ابن زيد گويند: اين آيه درباره منافقين نازل گرديده زيرا آنان مسلمين را از جهاد بازميداشتند و اگر مصيبتى در جهاد از حيث قتل و هزيمت به آنان وارد مى گرديد مورد شماتت قرار ميدادند و بايد دانست كه مؤمنين در اين آيه مورد خطاب مى باشند[۳].[۴]
وهمانا از شما كسانىاند كه (هم خودشان سست مىباشند وهم) عامل كُندى و دلسردى رزمندگان مىشوند، چون به شما مشكلى برسد، مىگويد: خدا بر من منّت نهاده كه همراه آنان (در جبهه) حضور نيافتم (يا همراه آنان شهيد نشدم)
جلد 2 - صفحه 104
نکته ها
در آيهى پيش، خطر دشمنان خارجى مطرح بود، اينجا خطر دشمنان داخلى و عوامل نفوذى و منافق مطرح است.
«لَيُبَطِّئَنَّ» از ريشهى «بطو» به معناى كُندى است. به گفته اهل لغت، «بطوء» هم حركت كند است و هم ديگران را به كندى در حركت فراخواندن.
پیام ها
1- صحنههاى جنگ، وسيلهى خوبى براى شناخت افراد ضعيف الايمان و منافقان است. وَ إِنَّ مِنْكُمْ ...
2- خداوند، از افكار و گفتار منافقان پرده برمىدارد. وَ إِنَّ مِنْكُمْ ...
3- منافقان، گاهى چنان به رنگ مؤمنان در آيند كه جزء آنان جلوه كنند. «مِنْكُمْ»
4- همهى اصحاب پيامبر عادل و در خط حضرت نبودند. مِنْكُمْ ... لَيُبَطِّئَنَ 5- منافقان، عامل تضعيف روحيّهى مسلمانانند «لَيُبَطِّئَنَّ» پس بايد آنان را شناخت و به جبهه نفرستاد.
6- منافقان، عدم شركت در جنگ، فرار از جبهه و نجات از مرگ را رمز موفّقيت و سعادت مىدانند. «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ»
7- هر رفاهى، مصون ماندنى و لطف و نعمت خدا نيست. «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ»
8- چشيدن سختىها در كنار مؤمنان، نعمت است، امّا رفاه جدا از مؤمنان نعمت نيست. أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ ... لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ
وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَ: و بدرستى كه بعضى از شما، هر آينه كسى است كه درنگ و تأخير مىكند در خروج به جهاد، يعنى منافقان كه عبد اللّه ابىّ و اصحاب اويند، در روز احد تخلف ورزيدند. يا بعضى از شما قسم خورد كه به خدا ردنگ كند و تخلف نمايد در جهاد، تا مردمان را باز دارند از خروج به حرب و محاربه كردن با اعداء دين. فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ: پس اگر برسد شما را اى مؤمنان، واقعهاى چون قتل و هزيمت، قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَ:
گويد آن مبطئ منافق، بدرستى كه خدا انعام فرمود بر من، إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيداً: زيرا من نبودم با مؤمنان حاضر شده در معركه جهاد تا به اين بليه مبتلا شوم.
و همانا از شما هر آينه كسى است كه درنك ميكند پس اگر برسد شما را مصيبتى ميگويد بتحقيق انعام كرد خدا بر من چون نبودم با ايشان حاضر..
تفسير
بطّاء لازم و متعددى استعمال ميشود كه درنگ نمودن و وادار كردن غير بدرنگ است چنانچه عمل منافقين بود و لام در اينجا جواب قسم است و مصيبت قتل و نهب و هزيمت و امثال آنها است كه چون بمسلمين ميرسيد منافقين بآنها ميگفتند نعمت خداوند شامل ما شد كه در جنگ حاضر نبوديم و باين مصائب گرفتار نشديم قمى و عياشى از حضرت صادق (ع) روايت نمودهاند كه اگر اين كلمه را اهل مشرق و مغرب بگويند از ايمان خارج ميشوند لكن چون آنها بزبان ايمان آورده بودند خداوند بر حسب اقرار خودشان آنها را مؤمنان خوانده است يعنى در آيه قبل و در روايت ديگر است كه خداوند آنها را مؤمنان خوانده با آنكه از مؤمنان نيستند و كرامتى براى آنها نيست حقير عرض ميكنم چون بر طبق روايت اوّل اطلاق مؤمن بر حسب اقرار خودشان بوده و خواسته است خدا بآنها
جلد 2 صفحه 81
بفهماند كه شما اسم بلا مسمى براى خودتان قرار داديد شايد خودشان متوجه شوند كه اين لازمه ايمان نيست علاوه بر آنكه ظاهرا مؤمنند و پاك و جان و مالشان محفوظ و احكام نكاح و مواريث براى آنها مقرر ولى باطنا كافر و حالشان در آخرت از كفار بدتر است.
و از شما كساني هستند که سستي ميكنند در امر جهاد و در جبهه حاضر نميشوند پس اگر بشما مصيبت شهادت اصابت كرد و شهيد شديد ميگويند خداوند بمن انعام فرموده که در جبهه نبودم و الا من هم كشته ميشدم و اينکه علامت منافق است
جلد 5 - صفحه 133
که مخالفت كرده و نفر در جهاد ننموده مثل كساني که بطمع رياست تخلف از جيش اسامه كردند و در مدينه ماندند و كردند آنچه كردند با اينكه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم لعن فرمود كساني را که تخلف از جيش اسامه نمودند و اينکه مفاد وَ إِنَّ مِنكُم لَمَن لَيُبَطِّئَنَّ است فَإِن أَصابَتكُم مُصِيبَةٌ اگر چه اطلاق دارد و شامل هر مصيبتي ميشود لكن بقرينه قالَ قَد أَنعَمَ اللّهُ عَلَيَّ إِذ لَم أَكُن مَعَهُم شَهِيداً مراد مصيبت شهادت است و اينکه هم يك دليل قويست بر نفاق که عدم فوز بدرجه شهادت را انعام ميداند و شهادت را بد ميشمارد و انزجار دارد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 72)
به دنبال فرمان عمومی جهاد و آماده باش در برابر دشمن که در آیه قبل بیان شد در این آیه اشاره به حال جمعی از منافقان کرده میفرماید: «این افراد دو چهره که در میان شما هستند با اصرار میکوشند از شرکت در صفوف مجاهدان راه خدا خودداری کنند» (وَ إِنَّ مِنکم لَمَن لَیبَطِّئَنَّ).
«ولی هنگامی که مجاهدان از میدان جنگ باز میگردند و یا اخبار میدان جنگ به آنها میرسد، در صورتی که شکست و یا شهادتی نصیب آنها شده باشد، اینها با خوشحالی میگویند چه نعمت بزرگی خداوند به ما داد که همراه آنها نبودیم تا شاهد چنان صحنههای دلخراشی بشویم» (فَإِن أَصابَتکم مُصِیبَةٌ قالَ قَد أَنعَمَ اللّهُ عَلَیَّ إِذ لَم أَکن مَعَهُم شَهِیداً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
پرش به بالا ↑ صاحب كشف الاسرار و روض الجنان گويند: درباره عبدالله بن ابىرئيس منافقين بوده كه تظاهر به اسلام مينمود و مسلمين را از جهاد بازميداشت و نيز گويند كه خطاب به او از جهت جنسيت و نسب بوده نه از جهت ايمان زيرا از لحاظ نسب و ايمان ظاهرى از مسلمين بشمار مى آمده ولى از روى ايمان واقعى از مسلمين نبوده چنان كه جبّائى نيز به همين عقيده است و اگر گرفتارى و يا هزيمت و جراحتى در جنگ به مسلمين روى ميداد، مى گفت: خداى بر ما نعمت داد كه در جنگ با شما نبوده ايم.