آیه 53 سوره انعام
<<52 | آیه 53 سوره انعام | 54>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و همچنین ما برخی را به برخی دیگر بیازمودیم تا آنکه به (طعن) گویند: آیا بر این فقیران، خدا در میان ما (به نعمت اسلام) منّت نهاد؟! آیا خدا (از این منکران) به احوال سپاسگزاران (فقرا) داناتر نیست؟!
و ما این گونه توانگران را به مؤمنان تهیدستی که در کنار تو هستند آزمودیم، تا [توانگران با تعجب و استهزا] بگویند: آیا اینانند که خدا از میان ما بر آنان منّت نهاده [و نعمت ایمان و عمل صالح داده و بر ما برتری بخشیده؟!] آیا خدا به سپاس گزاران داناتر نیست؟
و بدين گونه ما برخى از آنان را به برخى ديگر آزموديم، تا بگويند: «آيا اينانند كه از ميان ما، خدا بر ايشان منّت نهاده است؟» آيا خدا به [حال] سپاسگزاران داناتر نيست؟
همچنين بعضى را به بعضى آزموديم، تا بگويند: آيا از ميان ما اينان بودند كه خدا به آنها نعمت داد؟ آيا خدا به سپاسگزاران داناتر نيست؟
و این چنین بعضی از آنها را با بعض دیگر آزمودیم (توانگران را بوسیله فقیران)؛ تا بگویند: «آیا اینها هستند که خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منّت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده است؟!» آیا خداوند، شاکران را بهتر نمیشناسد؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
فتنا: فتنه: امتحان. «فتنا» آزمايش كرديم.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
ابن مسعود چنین گوید: سران قریش نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده بودند در حالتى كه نزد وى خباب بن الارت و صهیب و بلال و عمار بودند. آنان به پیامبر گفتند: یا محمد آیا به اینان دل خوش كرده اى؟ اگر این افراد از تو دور شوند و آنها را از خود دور نمائى، ما حاضریم از تو پیروى كنیم. و نیز روایت كرده اند كه در جواب آنها آیات 51 و 52 و این آیه و آیات 54 و 55 براى رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.[۳][۴]
عكرمة چنین گوید: كه عتبة و شیبة پسران ربیعة و مطعم بن عدى و حرث بن نوفل كه از كفار و اشراف طائفه بنى عبدمناف بودند نزد ابوطالب عموى پیامبر آمدند و گفتند: اگر برادرزاده تو عده اى از بردگان را كه دور او جمع شده اند، از خود دور كند و آنها را ترك گوید وسیله اى خواهد شد كه ما از او پیروى نمائیم. ابوطالب این موضوع را با پیامبر در میان نهاد. عمر بن الخطاب به ابوطالب گفت اگر آنها را به این جا مى آوردى تا بدانیم چه میخواهند، بهتر بود. سپس آیات 51 و 52 و این آیه نازل گردید و منظور كفار از بردگان، بلال و عمار یاسر و سالم مولى ابىحذیفه و صالح مولى اسید و ابن مسعود و مقداد بن عبدالله و واقد بن عبدالله الحنظلى و امثال آنها بوده است. بعد از نزول آیه، عمر بن الخطاب از گفتار خود پشیمان شد و از ابوطالب عذرخواهى نمود. سپس آیه 54 نازل گردید[۵].[۶]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ «53»
و اين گونه بعضى از مردم را به وسيلهى بعضى ديگر آزمايش كرديم، تا (از روى استهزا) بگويند: آيا اينانند آنهايى كه خداوند، از ميان ما بر آنها منّت نهاده است؟ آيا خداوند به حال شاكران داناتر نيست؟
جلد 2 - صفحه 468
نکته ها
بارها قرآن، بلند پروازى و پر توقّعى سرمايهداران كافر را مطرح و محكوم كرده است. آنان توقّع داشتند وحى و قرآن بر آنان نازل شود، از جمله: «أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا» «1» آيا در ميان ما وحى بر او نازل شد؟! «لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ» «2» چرا وحى بر مرد بزرگى از آن دو قريه نازل نشد؟!
مؤمن واقعى، شاكر نعمت ايمان است. شخصى نزد امام كاظم عليه السلام از فقر خود شكايت كرد. حضرت فرمود: غنىترين افراد به نظر تو كيست؟ گفت: هارون الرشيد. پرسيد: آيا حاضرى ايمان خود را بدهى و ثروت او را بگيرى؟ گفت: نه. فرمود: پس تو غنىترى، چون چيزى دارى كه حاضر به مبادله با ثروت او نيستى. «3»
پیام ها
1- تفاوتهاى اجتماعى، گاهى وسيلهى آزمايش و شكوفا شدن خصلتها و رشد آنهاست. اغنيا، با فقرا آزمايش مىشوند. «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»
2- برخى اغنيا، فقرا را تحقير مىكنند و خود را ارزشمند مىپندارند. أَ هؤُلاءِ ... مِنْ بَيْنِنا
3- فقراى با ايمان، برگزيدگان خدايند. «مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»
4- پاسخ توهينهاى كافران، با نوازش و مهر الهى به مؤمنان داده مىشود. أَ هؤُلاءِ ... بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ
5- منّت الهى بر فقيران، نتيجهى شكر آنان است. مَنَّ اللَّهُ ... بِالشَّاكِرِينَ
6- خداوند طبق حكمتش عمل مىكند، نه توقّع مردم. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ»
7- انبيا، نمونهى بارز شاكران هستند. «بِالشَّاكِرِينَ» (فقرايى هم كه هدايت انبيا را پذيرفتهاند، شاكر نعمت هدايت هستند.) «بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ»
«1». قمر، 25.
«2». زخرف، 31.
«3». تفسير اطيبالبيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 469
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ (53)
بعد از آن فرمايد:
وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ: چنانچه آزموديم فقرا را با اغنيا، همچنين آزموديم برخى اشراف را به بعضى از ضعفا در امور دين، و مقدم گردانيديم اين ضعيفان را بر اقوياى عرب در سبقت ايمان، يعنى امتحان و ابتلا كرديم اين اشراف و اغنيا را به آنكه به عوض مال و جاه ايشان، فقرا را پايه قرب رسول داديم. لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا: تا گويند بزرگان: آيا اين گروهند كه به نعمت ايمان و احسان يا به توفيق و هدايت منّت نهاد خداى تعالى بر ايشان از ميان ما، و حال آنكه ما اكابر و رؤسائيم و ايشان مساكين و ضعفا. و فقرا از ميان آنها مخصوص باشند به اصابت حق و سبقت به خير. و چون ايشان بر وجه انكار، قائل اين قول شدند، حق تعالى در جواب آنها فرمود أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ: آيا نيست خدا دانا به شكر گويندگان بر نعمت اسلام؟
يعنى البته اعلم است بر آنكه ايمان آرد و بر توفيق آنكه شكر گويد؛ و به آنكه ايمان از او صادر و بعد كفران آن نمايد، پس اوّل را توفيق دهد و دوم را در خذلان بگذارد.
تبصره- آيه شريفه دليل واضح است بر آنكه فقراى مؤمنين و ضعفاى ايشان اولى هستند به تقديم و تقرب و تعظيم از اغنيا. امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد:
من اتى غنيّا فتواضع لغناه ذهب ثلثا دينه. «1» هر كه آيد نزد غنى پس تواضع و فروتنى نمايد او را از جهت دولت او، برود دو ثلث دين او در آن كار؛ زيرا مدار دين در اعتقادات و قول و عمل است، و متواضع مذكور، در تواضع خود از دو
«1» بحار الانوار، جلد 72، صفحه 196، حديث 21.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 283
قسمت اخير خارج است؛ پس او خارج باشد از دو ثلث دين. در اسرائيليات حق تعالى فرمايد: يا موسى اسمع ما اقول و الحقّ ما اقول: انّه من تكبّر على مسكين حشرته يوم القيمة على صورة ذرّة تحت اقدام النّاس. بشنو اى موسى آنچه مىگويم، و حق آن چيزى است كه من گويم. بدرستى كه هر كه تكبر كند بر فقيرى، محشور فرمايم او را روز قيامت به صورت مور كوچك زير قدمهاى مردمان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ (53)
ترجمه
و همچنين امتحان نموديم برخى از ايشان را ببرخى تا بگويند آيا اين گروهند كه منّت نهاد خدا بر ايشان از ميان ما آيا نيست خدا داناتر بشكر گذاران.
تفسير
خداوند اغنيا را بفقراء امتحان مىفرمايد تا معلوم شود رحم و مروّت و تكبّر و تواضع و سخا و بخل آنها و فقرا را باغنيا آزمايش ميفرمايد تا ظاهر گردد صبر و وقار و عفّت و جزع و طمع و ولع و شرارت آنها چنانچه اشراف قريش را امتحان فرمود بوجود اصحاب صفّه كه فقراء و عبّاد بودند و امتياز و تقدم داد ايشان را بر آنها براى سبقت در ايمان و مزيّت تقوى و آنها از امتحان خوب بيرون نيامدند و بطور تعجب و استهزاء و انكار و استكبار گفتند اينها كسانى هستند كه خداوند انعام فرموده است بر ايشان بهدايت و توفيق و ما نيستيم پس نتيجه امتحان آنها بروز تكبّر شد و لام ليقولوا لام بيان عاقبت است مانند بزائيد براى مردن و خدا در جواب آنها فرموده هيچ كس بهتر از خدا بندگان شاكر خود را نمىشناسد و هر كس را بقدر معرفت و شكر گذاريش رتبه و مقام در دنيا و آخرت عطا مىفرمايد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَذلِكَ فَتَنّا بَعضَهُم بِبَعضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَيهِم مِن بَينِنا أَ لَيسَ اللّهُ بِأَعلَمَ بِالشّاكِرِينَ (53)
و همين نحوه ما امتحان ميكنيم بعض افراد را ببعض ديگر تا اينكه ميگويند
جلد 7 - صفحه 82
بعض اول که آيا اينکه بعض ثاني را خداوند منّت گذارده بر آنها در ميانه ما آيا خدا عالمتر نيست بشكر گذارندهگان از افراد.
يكي از حكم و مصالح اختلاف که خداوند بندهگان را مختلف قرار داده بعضي را غني و بعضي را فقير، شريف وضيع، صحيح سقيم، صبيح قبيح، عزيز ذليل و غير اينها امتحان هر يك بديگري غني بفقير، شريف بوضيع، صحيح بسقيم صبيح بقبيح، عزيز بذليل و بالعكس لذا ميفرمايد و كذلك يعني چنانچه سابقين را امتحان كرديم شما را هم امتحان خواهيم كرد فتنّا و مكرر گفتهايم که امتحان خداوند نه براي كشف مجهول است چون جهل در مبدء راه ندارد بلكه براي اينست که بر خود ممتحن بفتح و بر ديگران معلوم گردد که راه عذر بر آنها مسدود گردد بَعضَهُم بِبَعضٍ حتي كفار و مشركين بمؤمنين و بالعكس، مجاهدين بقاعدين، عدول بفسّاق، سخي ببخيل، ظالم بمظلوم و بالعكس و هر دو نقطه مقابلي بيكديگر.
لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ لام لام عاقبت است يعني حتي يقولوا اشراف و سران قوم و رؤساء آيا هؤلاء الفقراء و العبيد و زيردستان مَنَّ اللّهُ عَلَيهِم بسبقت در ايمان و پذيرفتن دعوت نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مِن بَينِنا از ميانه قوم و اينکه جمله از باب تعريض است که آدمهاي بيعرضه ضعيف پست بيعنوان دور او را گرفته و ما که باشرف و عزّت و قوّت و شوكت هستيم باو ايمان نياورديم غافل از اينكه پيروان حق از اول دنيا الي زماننا هذا همين فقراء و ضعفاء بوده و پيروان شيطان و باطل همين اعيان و اشراف بودهاند، الآن مجالس ديني را مشاهده كنيد، مساجد، مجالس علمي و نحوه اينها اغلب فقراء هستند و مجالس لهو و لعب و فسق و فجور اغلب اعيان هستند حتي اينكه اگر يك نفر از اعيان در يك مجلس ديني حاضر شود مورد تعجب ديگران ميشود و بالعكس اگر يكي از اينکه فقراء و ضعفاء در يكي از آن مجالس
جلد 7 - صفحه 83
ديده شود مورد تعجب ميگردد و سرّ اينکه مطلب اينست که ممرّ روزي اينها از حلال است قلب آنها نوراني است و ممرّ آنها از حرام است و قلب آنها ظلماني است لذا ميفرمايد أَ لَيسَ اللّهُ بِأَعلَمَ بِالشّاكِرِينَ كساني که قابليت هدايت دارند و كساني که قدردان نعمت اسلام هستند و لو در نظر ناس ضعيف و ذليل و فقير هستند ولي در نظر خدا قوي هستند و بواسطه قوّت ايمان عزيز هستند إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللّهِ أَتقاكُم حجرات آيه 13، غني هستند بواسطه سعادت و رستگاري و بهشت و ساير تفضلات الهيه، در خبر است شخصي از فقراء شيعه شرفياب حضور حضرت موسي بن جعفر عليهما السّلام شد و شكايت از فقر كرد حضرت از او پرسيدند که غنيترين مردم در نظر تو امروز كيست هارون را نشان داد حضرت فرمودند آيا حاضر هستي سلطنت و رياست و دولت هارون را بتو دهند و ايمان تو را بگيرند عرض كرد هرگز حاضر نميشوم حضرت فرمود پس تو غنيتر از هاروني زيرا چيزي داري که بدولت هاروني نميفروشي.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 53)
در این آیه به ثروتمندان بی ایمان هشدار می دهد که این جریانات آزمایشهایی است برای آنها، و اگر از کوره این آزمایشها نادرست بیرون آیند، باید عواقب دردناک آن را تحمل کنند، می گوید: «این چنین، بعضی از آنها را با بعض دیگر آزمودیم» (وَ کذلِکَ فَتَنّا بَعضَهُم بِبَعضٍ).
«فتنه» در اینجا به معنی آزمایش است.
سپس اضافه می کند: کار این توانگران به جایی می رسد که با نگاه تحقیرآمیز به مؤمنان راستین نگریسته و می گویند: «آیا اینها هستند که خداوند از میان ما برگزیده، و نعمت ایمان و اسلام را به آنها ارزانی داشته است» آیا اینها قابل چنین حرفهایی هستند؟ (لِیقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَیهِم مِن بَینِنا).
و بعد به آنها پاسخ می گوید که این افراد با ایمان مردمی هستند که شکر نعمت علم و تشخیص را به جا آورده و آن را به کار بسته اند، و هم چنین شکر نعمت دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را به جا آورده و از او پذیرا شده اند. چه نعمتی از آن بزرگتر و چه شکری از آن بالاتر و به خاطر همین، خداوند ایمان را در قلوب آنها راسخ گردانیده است «آیا خداوند شاکران را بهتر نمی شناسد»؟ (أَ لَیسَ اللّهُ بِأَعلَمَ بِالشّاکرِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
- ↑ مسند احمد و تفسیر ابن ابىحاتم و طبرانى.
- ↑ نظیر این شأن و نزول در آیه 28 سوره كهف مى باشد.
- ↑ طبرى صاحب جامع البیان.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 336.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.