آیه 30 سوره توبه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<29 آیه 30 سوره توبه 31>>
سوره : سوره توبه (9)
جزء : 10
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و یهود گفتند: عُزَیر پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست! این سخنی است که تنها بر زبان می‌رانند و با گفتار و کیش کافران مشرک پیشین نزدیکی و مشابهت دارند، خدا آنها را هلاک و نابود کند! آنان را (از حق) به کجا می‌گردانند؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The Jews say, ‘Ezra is the son of Allah,’ and the Christians say, ‘Christ is the son of Allah.’ That is an opinion that they mouth, imitating the opinions of the faithless of former times. May Allah assail them, where do they stray?!

معانی کلمات آیه

عزير: (بر وزن زبير)، در قرآن مجيد راجع به شخصيت وى چيزى بيان نشده. ظاهرا همان است كه در تورات فعلى «عزرا» ناميده شده. او كسى است كه پس از پايان اسارت يهود در بابل كه به فلسطين مراجعت نمود، مقدارى از تورات را پيدا كرده و نوشت. هاكس امريكايى در قاموس خود زير لغت «عزرا» مى ‏نويسد: او كاهن و هادى معروف عبرانيان و كاتب شريعت كه اعانتهاى لازم را از اردشير دراز دست گرفت و در 457 سال قبل از مسيح به سركردگى جماعت بزرگى از اسيران به اورشليم برگشت و عموما معتقدند تمامى كتب عهد عتيق را كه حال قانون ما مى‏ باشد، جمع آورى و تصحيح فرمود. ناگفته نماند چون به يهود خدمت كرد، او را پسر خدا دانستند.

مسيح: لقب عيسى عليه السّلام و به معنى مبارك است و در عبرى مشيحا است. (قاموس قرآن- عيسى)

نصارى: نام مسيحيان. واحد آن، نصراني است. در علّت اين تسميه از ابن عباس نقل شده: چون عيسى ايام طفوليت خود را در شهر ناصره از فلسطين گذرانيد لذا باو عيساى ناصرى و به پيروانش نصارى گفته‏ اند .(قاموس قرآن- نصارى)

افواههم: فاه، فوه، فيه: دهان. جمع آن، افواه است.

يضاهئون: مضاهاة: مشابهت. «يضاهئون»: شباهت دارند.[۱]

نزول

«شیخ طوسى» می گوید: ابن عباس گوید: قائلین این گفتار جماعتى بودند که نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و این موضوع را به وى گفتند و آنان سلام بن مشکم و نعمان بن اوفى و شاس بن قیس و مالک بن الضیف بودند و این آیه نازل گردید[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‌ الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ «30»

و يهوديان مى‌گفتند: عُزير، پسر خداست و مسيحيان مى‌گفتند: مسيح، پسر خداست. اين سخنى است (باطل) كه به زبانشان مى‌آورند وبه گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده‌اند، شباهت دارد (كه مى‌گفتند: فرشتگان دختران خدا هستند.) خدا آنان را بكُشد، چگونه (از حقّ) رويگردان مى‌شوند.

نکته ها

«عُزَيْرٌ»، عربى شده‌ى «عَزراء» است، مثل «عِيسَى» كه عربىِ «يَسوع» و «يحيى» كه معرّبِ «يوحَنّا» است.

عُزير يكى از علماى بزرگ يهود بود كه لقب «مُنجىِ يهود» يافت. زيرا پس از واقعه‌ى قتل عام مردم به دست بخت‌النصر و خرابى معبدها و سوزاندن تورات و اسارت زنان و فتح بابل توسّط كورش، عُزير نزد كورش آمد و از او خواست كه به يهوديان سروسامانى بخشد.

اين آيه، به گونه‌اى توضيح و دليل آيه‌ى قبل است كه فرمود: اهل كتاب به خدا و قيامت ايمان ندارند.

محقّقان معتقدند بسيارى از معارف تورات و انجيل، با خرافات بودائيان و برهمائيان و يونانيان آميخته شده است، حتّى بسيارى از داستان‌هاى انجيل، عيناً در مذهب بودا و برهمايى ديده مى‌شود.

البتّه يهوديان امروز، عُزير را فرزند خدا نمى‌دانند، ولى در زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، چنين عقيده‌اى داشته و در مقابل سؤال پيامبر كه «با اينكه مقام موسى بالاتر است، چرا او را فرزند خدا نمى‌دانيد؟» جوابى نداشتند. «1»


«1». تفسير نمونه.

جلد 3 - صفحه 407

پیام ها

1- با آنكه فقط گروهى از يهود، عُزير را فرزند خدا مى‌دانستند، ولى چون ديگران نيز سكوت كردند، نسبتِ انحراف به همه داده است. «قالَتِ الْيَهُودُ»

2- درباره‌ى شخصيّت‌هاى دينى والهى نبايد غلّو كرد. عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ‌ ... الْمَسِيحُ‌ ...

3- عقايد يهود و نصارى، آميخته به خرافات است. «ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ»

4- مشركان، بت‌ها را شريك خدا و فرشتگان را دختران خدا مى‌دانستند، يهود و نصارى، عُزير و عيسى را پسر خدا، از اين جهت كلامشان به كلام كفّار شباهت داشت. «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا»

5- ريشه‌ى خرافات در مذهب يهود و نصارى، در عقايد كفّار پيشين است. «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا ابن ابى‌حاتم در تفسیر خود از ابن عباس روایت کرده و با زیادکردن یکى دیگر از آنان بنام محمد بن دحیة گوید: به رسول خدا گفتند چگونه از تو پیروى نمائیم در حالتى که قبله ما را ترک نمودى و نمی‌دانى که عزیز پسر خدا است سپس این آیه نازل گردید.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص409.

منابع