آیه 31 سوره توبه
<<30 | آیه 31 سوره توبه | 32>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
علماء و راهبان خود را (از نادانی) به مقام ربوبیت شناخته و خدا را نشناختند و نیز مسیح پسر مریم را (که متولد از مادر معین و حادث و مخلوق خداست) به الوهیت گرفتند در صورتی که مأمور نبودند جز آنکه خدای یکتایی را پرستش کنند که جز او خدایی نیست، که منزه و برتر از آن است که با او شریک قرار میدهند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
احبار: حبر (بر وزن جسر) عالم و اثر پسنديده. به فتح اول نيز آيد، ولى كسر آن افصح است. عالم را از آن حبر گويند كه اثر علم و عملش پسنديده است و مى ماند. جمع آن احبار و آن در آيه، ظاهرا شامل علماى يهود و نصارى است.
رهبان: رهب: ترس. راهب: كسى كه از خدا مى ترسد و در عرف، به راهب و صومعه نشين مسيحيان اطلاق مى شود. جمع آن رهبان است. مثل راكب و ركبان. به نظر راغب، مفرد و جمع به كار رود.
ارباب: رب در اصل به معنى تربيت و به معناى فاعل «مربى» به كار رود. جمع آن، ارباب است. به معني رئيس مطاع، رفيق و مصلح نيز آيد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ «31»
(اهل كتاب،) دانشمندان و راهبانِ خود و مسيح فرزند مريم را به جاى خداوند به خدائى گرفتند، در حالى كه دستور نداشتند جز خداى يكتا را كه معبودى جز او نيست بپرستند. خداوند از هر چه براى او شريك مىپندارند، منزّه است.
نکته ها
«احبار»، جمع «حِبر»، به معناى دانشمند و «رهبان»، جمع «راهب»، به معناى تاركِ دنيا و دِيرنشين است. آنان با همهى قداستشان بندهى خدايند، نه معبود.
اطاعت بىقيد و شرط از احبار و راهبان، نوعى پرستش آنان است و امام صادق عليه السلام فرمود: «مَن اطاعَ رجلًا فى معصية اللَّهِ فقد عَبَدَه» هر كس در راه معصيت خدا، از ديگرى پيروى كند،
جلد 3 - صفحه 408
او را پرستش نموده است. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: اهل كتاب براى علماى خود، نماز و روزه انجام نمىدادند، بلكه علماى آنان حرامهايى را حلال و حلالهايى را حرام كرده بودند و مردم از آنان پيروى مىكردند. «2»
در قيامت، مشركان از اينكه خدا را با شركاى ديگر برابر پنداشتهاند، حسرت مىخورند و مىگويند: «تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ» «3»
پیام ها
1- اطاعت بىقيد و شرط از غير خدا، نوعى عبادت غير خداست. «ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً»
2- انسانپرستى به هر شكل، شرك است. هيچ شخصيّتى نبايد بت شود. «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»
3- پيامبرِ معصوم كه همهى فكر و هدفش خداست، حسابى جدا از علما دارد، لذا نام مسيح جداگانه مطرح شده است. أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ ... وَ الْمَسِيحَ
4- عشقها، دوستىها و اطاعتها بايد حدّ و مرز داشته باشد. هر نوع نظام، قطب، مراد، مرشد، اطاعت تشكيلاتى و حزبى و ...، اگر سرچشمهاش وحى و امر خدا نباشد، شرك است. اتَّخَذُوا ... أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ
5- خطر انحراف از توحيد به شرك، هميشه و همه جا بوده است. اتَّخَذُوا ... أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ
6- تنها خداوند حقّ قانونگذارى دارد. آنان كه قانون غيرخدا را مىپذيرند، ازمدار اسلام، خارجند. «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»
7- غلوّ و زيادهروى دربارهى انبيا، پرستش انبيا و يا آنان را فرزند خدا دانستن، شرك است. «سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحار، ج 2، ص 98.
«3». شعراء، 98.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 409
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم