آیه 16 سوره محمد
<<15 | آیه 16 سوره محمد | 17>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و بعضی از مردم منافق به گفتارت کاملا گوش میدهند تا وقتی که از حضورت خارج شوند با اهل علم (اصحابت به تمسخر و اهانت) میگویند: رسول باز از سر نو چه گفت؟ اینان هستند که خدا بر دلهاشان مهر (قهر) نهاد و پیرو هوای نفس خود گردیدند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- آنفا: آنف به معنى الساعة و اكنون است، در مجمع فرموده: اوّلين وقتى كه نزديك به ما است آن فقط يك بار در قرآن مجيد آمده است.[۱]
نزول
این آیه درباره منافقین از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نازل شده است که کلماتى که از پیامبر مى شنیدند، ایمان نیاورده و هنگامى که از نزد پیامبر بیرون مى آمدند به مؤمنین مى گفتند: محمد تا به حال چه مى گفته است؟[۲]
ابن جریج گوید: مؤمنین و منافقین نزد پیامبر گرد مى آمدند و آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله مى فرمود: یکجا مى شنیدند و مؤمنین از گفتار پیامبر لذت برده و او را کمک و معاونت مینمودند ولى منافقین به گفتار پیامبر توجه ننموده و به او کمک هم نمى کردند به قسمى که وقتى از خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بیرون مى آمدند از مؤمنین سؤال مى کردند که پیامبر تا به حال چه مى گفته است؟ سپس این آیه نازل گردید.[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ «16»
و گروهى از آنان، كسانى هستند كه (در ظاهر) به تو گوش مىسپارند، امّا همين كه از نزد تو بيرون روند، به صاحبان علم و دانش گويند: او هم اكنون چه گفت؟ آنان كسانى هستند كه خداوند بر دلهايشان مُهر نهاده و از هواى نفسشان پيروى كردهاند.
نکته ها
پس از بيان وضعيّت مؤمنان و كافران، اين آيه به شيوه برخورد منافقان با گفتار پيامبر كه برگرفته از وحى آسمان بود اشاره كرده و خطاب به پيامبر مىفرمايد: كافرانى كه در ظاهر مسلمان هستند، در مجالس تو شركت مىكنند و به قرآن گوش مىدهند، امّا چون به حقانيّت تو و كتاب تو ايمان ندارند، قادر به درك و پذيرش آن نيستند و لذا هرگاه به پيروانت كه نسبت به سخنان تو علم دارند مىرسند، با تحقير و تمسخر مىگويند: اين چه سخنانى است كه اين مرد مىگويد؟!
امّا اى پيامبر! گمان نكنى كه سخنان تو قابل درك نيست، بلكه روحيه عناد و لجاجت آنها باعث گرديده كه خداوند بر دل آنها مُهر نهد و آنان قدرت درك حقيقت را نداشته باشند و فقط تابع هوا و هوسهاى خويش باشند.
اين كه جملهى «وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ» پس از عبارتِ «طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ» آمده است مىتوان استفاده كرد كه اگر انسان فهم، بينش و عقل خود را رها كند، تحت فرمان هوا و هوس و شهوت قرار مىگيرد. «1»
«1». تفسير هدايت.
جلد 9 - صفحه 79
پیام ها
1- حضور هر قشرى از مردم حتّى كافران و منافقان، نزد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله آزاد بود. «مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ»
2- شناخت و افشاى حركات مرموز مخالفان، براى مردم لازم است. وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ...
3- منافقان در فكر تشكيك و تفرقه در ميان خواصّ اهل حقّ هستند. يَسْتَمِعُ ...
قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ
4- سؤال، اگر بر اساس تخريب و تضعيف و سست كردن ايمان و يا تحقير و استهزا باشد، قابل توبيخ است. «ما ذا قالَ آنِفاً»
5- وحى الهى و سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله، علمى و عالمپرور بود. «أُوتُوا الْعِلْمَ»
6- تشكيك در ميان مسلمانان، نوعى تهاجم فرهنگى است. «ما ذا قالَ آنِفاً»
7- انسان، با انگيزه و عمل فاسد و هواپرستى، زمينه مهر شدن دل خود را فراهم مىكند و قابليّت فهم وحى و معارف الهى را از دست مىدهد. «أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ»
8- به انبوه حاضران و مستمعين مغرور نشويم كه چه بسا پذيراى حق نيستند.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ... طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ
9- مسخره نمودن وحى و قرآن، موجب كدورت قلب شده و انسان را از درك حقايق باز مىدارد. ما ذا قالَ آنِفاً ... طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ
10- اگر بر دلى مهر خورد، سخنان رسول خدا نيز در او كارساز نخواهد بود.
«طَبَعَ اللَّهُ»
11- قلب و روح آدمى، فطرتاً حقّپذير است. عواملى سبب بسته شدن و مهر خوردن بر آن مىشود. (كلمه «طَبَعَ»، معمولًا در مواردى بكار مىرود كه ابتدا
جلد 9 - صفحه 80
راه باز بوده و سپس بسته شده است)
12- كسى كه براى تضعيف پيامبر اقدام كند، در حقيقت با خدا طرف شده است.
يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ... ما ذا قالَ آنِفاً ... طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ
13- هوسها و خواهشهاى بى پايه بشر متعدّد است. «اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ»
14- هواپرستى با خداپرستى سازگار نيست. «طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص190
- پرش به بالا ↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
- پرش به بالا ↑ تفسیر ابن المنذر.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.