آیه 13 سوره مجادله

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ ۚ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<12 آیه 13 سوره مجادله 14>>
سوره : سوره مجادله (58)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا از اینکه پیش از راز گفتن با رسول صدقه دهید (از فقر) ترسیدید؟ پس حال که اداء صدقه نکردید و خدا هم شما را بخشید اینک نماز به پا دارید و زکات بدهید و خدا و رسول او را اطاعت کنید، و خدا به هر چه کنید آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Were you dismayed by having to offer charities before your private talks? Since you did not do it, and Allah has excused you [for not be able to comply], now maintain the prayer and pay the zakat, and obey Allah and His Apostle. Allah is well aware of what you do.

معانی کلمات آیه

  • اشفقتم: اشفاق: خوف و خشيت. طبرسى فرمايد: اشفاق خوف از وقوع مكروه است با احتمال عدم وقوع.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 12 و 13:

«شیخ طوسى» گویند: زجاج گوید: سبب نزول آیه چنین بوده که توانگران و ثروتمندان اوقات پیامبر را به مشورت درباره چیزهائى که می‌خواستند، مى گرفتند و فرصتى براى فقراء درباره صحبت کردن با پیامبر باقى نمى ماند.

در این آیه خداوند به آن‌ها دستور فرمود که به جاى گرفتن وقت، رسول خدا صلی الله علیه و آله به صدقه دادن بپردازند زیرا آنان کسانى بودند که از دادن صدقه امتناع مى ورزیدند و در این آیه دستور داده شد تا مادامى که صدقه اى نداده باشند، چه کم یا زیاد با پیامبر به نجوى و گفتگو نپردازند و چنانچه روایت شده از آن به بعد کسى به کار نجوى نپرداخت تا این که على علیه‌السلام دینارى به قرض گرفت و آن را به تصدق داد و با پیامبر به نجوى پرداخت و خداوند این حکم را به آیه 13 نسخ فرمود.[۲][۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «13»

آيا نگران شديد از اين‌كه قبل از نجوايتان صدقه دهيد؟ پس اكنون كه صدقه نداديد و خدا هم لطف خود را بر شما بازگرداند، نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و خدا و رسولش را اطاعت نماييد و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.

نکته ها

«اشفاق» به معنى دلهره و دل‌نگرانى به خاطر از دست دادن چيزى است. «1»

اين آيه نشان مى‌دهد كه پرداخت صدقه، پيش از گفتگوى خصوصى با پيامبر، از ابتدا فرمانى آزمايشى بود تا مؤمنان صادق و عاشق، از ديگران بازشناخته شوند. نه آنكه چون خداوند ديد مردم عمل نمى‌كنند، عقب نشينى كرد.

در اين آيه، برخى اصحاب پيامبر كه به خاطر ترس از بذل مال، به هر اندازه كه باشد گفتگو با رسول اللّه صلى الله عليه و آله را ترك كردند، مورد عتاب الهى قرار گرفته‌اند.

پیام ها

1- با آنكه نجوا با پيامبر، امرى واجب يا مستحب نبود، ولى چون بخل ورزيدند، مورد توبيخ قرار گرفتند. «أَ أَشْفَقْتُمْ»

2- همه اصحاب پيامبر اكرم مطيع او نبودند. «فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا» (آنان به فرمان صريح‌

«1». تفسير الميزان.

جلد 9 - صفحه 519

«فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً» عمل نكردند).

3- اگر مستحبّات را انجام نمى‌دهيد، حدّاقل در انجام واجبات كوتاهى نكنيد.

خداوند به كسانى كه حاضر به پرداخت صدقه نشدند، مى‌فرمايد: زكات بدهيد. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا ... صَدَقاتٍ‌ ... آتُوا الزَّكاةَ

4- توبيخ بايد همراه با راه جبران باشد. أَ أَشْفَقْتُمْ‌ ... تابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ ...

5- از كسانى كه نافرمانى مى‌كنند مأيوس نشويد و با آنان برخورد عادلانه داشته باشيد. خداوند از كسانى اطاعت مى‌خواهد كه در مورد فرمانى ديگر اطاعت نكردند. لَمْ تَفْعَلُوا ... أَطِيعُوا اللَّهَ‌

6- اهتمام به نماز و زكات، مصالح فوت شده را جبران كنيد. لَمْ تَفْعَلُوا ... فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ

7- دين، يك رابطه فردى و شخصى با خدا نيست، رسيدگى به فقرا و اطاعت از فرمان‌هاى حكومتى پيامبر نيز از احكام دينى است. «فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»

8- در چگونگى عمل خود دقّت كنيم كه خداوند به همه اعمال آگاه است. «وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص67
  2. پرش به بالا صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره اغنیاء نازل شده که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مى آمدند و با وى به گفتگوى زیاد مى پرداختند و خداوند آن‌ها را به جاى گفت و شنود با پیامبر به صدقه دادن امر فرمود. پس از نزول این آیه توانگران با پیامبر گفت و شنود نمى کردند سپس آیه بعدى که رخصت و اجازه در این امر بود، نازل شد چنان که مقاتل بن حیان نقل نماید: امام على مرتضى علیه‌السلام فرماید: در قرآن آیه اى است که کسى قبل از من به آن عمل ننموده و نیز کسى بعد از من به آن عمل نخواهد نمود و آن آیه 12 این سوره است زیرا من دینارى داشتم که آن را بده درهم فروختم وقتى که خواستم در این باره به رسول خدا صلی الله علیه و آله بگفت و شنود بپردازم درهم خود را صدقه دادم بعد به گفتگو پرداختم سپس آیه 13 آن را نسخ نمود و از آن به بعد کسى به آن عمل ننمود و خداوند به خاطر من به این امت تخفیف داد و از براى کسى قبل از من هم نازل نشد و نیز براى کسى بعد از من هم نازل نگردید (چنان که صاحب کشف الاسرار که از مفسرین عامه است آن را از على علیه‌السلام نقل و روایت نموده است) و نیز صاحبان کشف الاسرار و مجمع البیان از عبدالله بن عمر نقل نمایند که گفت: سه چیز به على بن ابى‌طالب اختصاص یافت که بسیار مایل بودم. اى کاش یکى از آن‌ها براى من مى بود، اول تزویج با دختر پیامبر اسلام حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، دوم دادن پرچم در جنگ خیبر بدست وى از طرف پیامبر اسلام، سوم آیه نجوى که به خاطر او نزول یافته است، مجاهد و قتاده گویند وقتى که مردم به گفتگو و نجوى تا قبل از صدقه دادن منع گردیدند. از آن به بعد کسى با پیامبر به گفتگو و نجوى نمى پرداخت جز على علیه‌السلام که تصدق می‌داد سپس به گفتگو و نجوى با پیامبر مى پرداخت و آیه رخصت و اجازه نیز بعد از آن نازل گردید. صاحب تفسیر برهان از محمد بن العباس و او بعد از پنج واسطه از کلبى او از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کرده و گوید که آیه 12 درباره على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نازل گردیده که یک دینار داشت و آن را بده درهم فروخت و هر وقتى که با پیامبر به نجوى مى پرداخت. یک درهم صدقه می‌داد تا این که ده بار با رسول خدا صلى الله علیه و آله به نجوى پرداخت و تمام ده درهم را به صدقه داد سپس نسخ گردید و کسى به آن عمل ننمود جز على علیه‌السلام و نیز هیچ کس پیش از او و بعد از او نیز بدان عمل ننمود و اختصاص به وى پیدا کرد.
  3. پرش به بالا صاحب کشف الاسرار و نیز در صحیح ترمذى از على علیه‌السلام نقل نمایند وقتى که آیه 12 نازل گردید. پیامبر به على گفت: یا على مردم چه اندازه تصدق بدهند، خوب است؟ على گوید: گفتم خدا و رسول او داناترند. پیامبر فرمود: آیا یک دینار کافى است؟ على گفت: زیاد است زیرا مردم طاقت پرداخت آن را ندارند. فرمود: نصف دینار چطور؟ گفت: باز هم زیاد است سپس پیامبر فرمود: پس چقدر کافى است؟ گفت: یک حبه گندم یا جو. پیامبر فرمود: یا على خوب گفتى زیرا مرد کم‌بضاعتى در مال هستى سپس آیه 13 نازل شد. ابن ابى حاتم در تفسیر خود از طریق ابوطلحة از ابن عباس نقل کند که مسلمین مسائل زیادى از پیامبر مى پرسیدند تا جائى که این موضوع بر پیامبر گران آمد و خدا خواست که بر پیامبرش آسان بگیرد لذا آیه 12 را نازل فرمود و بعد از نزول آیه مردم چیزى از پیامبر سؤال نمى کردند سپس آیه 13 نازل گردید.

منابع