شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

محمدحسین غروی اصفهانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: قرداد ترکمانچای، شیخ محمدحسین غروی اصف...' ایجاد کرد)
 
(رده مدفونین در حرم امام علی علیه السلام)
 
(۲۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
 +
'''آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی''' (۱۳۶۱-۱۲۹۶ ق) معروف به کمپانی، از عرفا و علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[آخوند خراسانی]] بود. مکتب علامه غروی را چه در [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]] و [[فقه]] و چه در [[حکمت]] و [[فلسفه]] باید از مکتب های بسیار پربرکت [[شیعه]] به حساب آورد. عالمان بزرگی چون [[علامه طباطبايى|علامه طباطبایی]] و [[آیت الله محمدتقی بهجت|آیت الله بهجت]] از شاگردان او هستند. 
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = محمدحسین غروی اصفهانی
 +
||تصویر=[[پرونده:Ayatollah-gharavi.jpg |240px|center]]
 +
||||زادروز =  ۱۲۹۶ قمری
 +
|زادگاه =  [[کاظمین]]
 +
|وفات =  ۱۳۶۱ قمری
 +
|مدفن =  [[نجف]]، [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم امام علی]]
 +
|اساتید =  [[آقا رضا همدانی|آقا رضا همدانی]]، [[آخوند خراسانی]]، [[سید محمد طباطبایی فشارکی|سید محمد طباطبایی فشارکی]]، [[میرزا محمدباقر شیرازی|محمدباقر اصطهباناتی شیرازی]]،...
 +
|شاگردان = [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]]، [[سید محمدهادی میلانی]]، [[آیت الله محمدتقی بهجت]]، [[علامه طباطبایى]]،...
 +
|آثار =  الاجتهاد والتقلید والعداله، [[نهایة الدرایة فی شرح الکفایة]]، حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]، تحفة ‌الحکیم،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
 +
محمدحسین غروی اصفهانی، در ۲ [[ماه محرم|محرم]] ۱۲۹۶ هـ.ق در [[کاظمین]] دیده به جهان گشود. خاندان محقق غروی از آن خانواده‌های متدینی بودند که میان مردم جایگاه ممتازی را دارا بودند. پدرش «حاج محمدحسن»‌ که تاجری درست کار و دیندار بود فرزند «علی اکبر» و نواده «حاج محمد حاتم نخجوانی» است.
  
 +
پس از آنکه در سال ۱۲۴۳ ق. قرارداد ترکمانچای با دستهای خیانت پیشه قاجاریان امضا شد و در نتیجه شوم آن، بخشی از سرزمین پاک [[ایران]] (قفقاز و نخجوان و قسمتی از آذربایجان) از آن جدا گشت، مسلمانان آن سوی رود ارس دچار بلاهای بزرگ و درد و رنجهای سنگینی گشتند. حاج محمداسماعیل نخجوانی (پدر بزرگ محمدحسین) ناچار به همراه خانواده‌اش به شهر [[تبریز]] کوچید. اما در تبریز هم اوضاع را مساعد ندید و پس از چند صباحی به شهر [[اصفهان]] روی آورد. سالیانی را در آن شهر سپری ساخت تا آنجا که خود و فرزندانش به «اصفهانی» شهرت یافتند. ولی دیری نپایید که خاندان نخجوانی از اصفهان هم کوچ کردند تا بالاخره به شهر زیارتی و مذهبی [[کاظمین]] پناه بردند و همانجا را برای خود وطن اختیار کردند و در آنجا حاج محمدحسن اصفهانی (پدر محمدحسین) برای خود اسم و رسمی یافت.
  
 +
==تحصیلات و استادان==
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 580
+
حاج محمدحسن معین التجار تنها همان یک پسر را داشت و دلخوش بود که وی می تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال کند. اما پسرش محمدحسین آرزویش این بود که پدرش اجازه دهد تا راه کمال طلبی و دانشجویی پیش گیرد. محمدحسین هرگاه فرصت را مناسب می دید، آرزوی خود را با پدر در میان می نهاد و با اصرار از او می خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه‌ معارف اسلامی شود، اما پدر راضی به این کار نمی شد. چیزی که این مشکل را از سر راه مرحوم کمپانی برداشت، [[توسل]] او به حضرت باب الحوائج [[امام کاظم]] علیه السلام بود.
  
'''نویسنده:''' محمد صحتي سردرودي
+
او خود می گوید: «آن روز هم مثل هر روز با پدرم در نماز جماعتی که عصرها در صحن مطهر [[کاظمین]] برپا می شد شرکت جسته بودم. [[نماز]] تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی که زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکی پدرم را می پاییدم که دیدم با یکی از تجار [[بغداد]] گرم صحبت است. همچنان که نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام کاظم علیه السلام بود که... عنان از کف هر صاحب دلی می ربود. در این حال از دلم گذشت که ای باب الحوائج، ای موسی بن جعفر، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش حضرت حق آبروداری، تو را چه می شد اگر از خدا می خواستی دل پدرم را به من نزدیکتر می کرد تا با تصمیم من که چیزی جز تحصیل علم و کمال در مکتب شما نیست - راضی می شد... در همین اندیشه ها بودم که دیدم پدرم صدایم می کند: محمدحسین! محمدحسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی که به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی شوم... اگر دلت می خواهد به [[نجف]] اشرف بروی برو!<ref> آیت الله غروی از این توسل که نقشی بسیار حیاتی در زندگانی ایشان داشت، بارهای به مناسبت های مختلفی سخن به میان می آورد و خود را همیشه مدیون این لطف حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام می دانست.</ref>
  
==آیت الله غروی اصفهانی==
+
'''اساتید و مشایخ:'''
  
'''اشاره'''
+
محمدحسین در دهه‌ دوم زندگی (در سال ۱۳۱۴ یا ۱۳۱۵ ق) بود که پا به حوزه‌ بزرگ [[نجف]] نهاد و چیزی نگذشت که مراحل کمال را در دروس مقدماتی یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و بزودی در حلقه درس بزرگترین اساتید حوزه آن روز شرکت جست. استادان او در مرحله سطح و خارج، به ترتیب که در تاریخ و کتاب های تراجم نوشته اند، عبارتند از:
 +
[[پرونده:علی0.jpg|بندانگشتی|مدفن علمای حرم امیرالمومنین علیه السلام]]
  
خاندان محقق غروی از آن خانواده‎های متدینی بودند كه نسل در نسل در ناحیه نخجوان سكونت داشتند و همیشه میان مردم جایگاه ممتازی را دارا بودند. «حاج محمدحسن» ‌پدر محقق غروی تاجری درستكار و دیندار از این خاندان فرزند «علی‌اكبر» و نواده «حاج محمد حاتم نخجوانی» است.<ref> حاشیه محقق اصفهانی بر مكاسب، مقدمه، ص اول، به قلم علامه شیخ محمدرضا مظفر، چاپ قدیم رحلی، سنگی.</ref>
+
*۱. شیخ حسن تویسرکانی (متوفای ۱۳۲۰ ق): محمدحسین غروی، پیش از همه، پله های نخست ترقی و تعالی را به پیروی از او پیمود، درس تلاش و [[تقوا]] را از او یاد گرفت و بیست و چهار بهار از عمرش می گذشت که استادش تویسرکانی رحلت کرد.
  
پس از آن كه در سال 1243 ق. قرارداد تركمانچای با دست های خیانت پیشه قاجاریان امضا شد و در نتیجه شوم آن، بخشی از سرزمین پاك ایران (قفقاز و نخجوان و قسمتی از آذربایجان) از پیكر پاك ایران عزیز جدا گشت، مسلمانان آن سوی رود ارس دچار بلاهای بزرگ و درد رنج های سنگینی گشتند و در زیر فوج فاجعه‎ها و در حصار حادثه‎ها خرد شدند. گروهی مردند، گروهی ساختند و سوختند و گروهی دیگر هجرت را برگزیده، از خانه و كاشانه چشم پوشیده، تنها جان به سلامت بردند. حاج محمد اسماعیل نخجوانی (پدر بزرگ محقق غروی) از این گروه اخیر بود كه به همراه خانواده‎اش به شهر قهرمان خیز تبریز كوچید.
+
. آیت الله [[سید محمد طباطبایی فشارکی|سید محمد طباطبایی فشارکی]] (۱۲۵۳-۱۳۱۶ ق) محقق غروی نتوانست بیش از دو سال از محضر پرفیض این استاد خلیق و بزرگوار بهره مند گردد. آیت الله فشارکی تا سال ۱۳۱۲ ق. در [[سامرا]] سکونت داشت.
  
اما در تبریز هم اوضاع را مساعد ندید و پس از چند صباحی به شهر اصفهان روی آورد. سالیانی را در آن شهر سپری ساخت تا آن جا كه خود و فرزندانش به «اصفهانی» شهرت یافتند. ولی دیری نپایید كه خاندان نخجوانی از اصفهان هم كوچ كردند تا بالاخره به شهر زیارتی و مذهبی [[كاظمین]] پناه بردند و همان جا را برای خود وطن اختیار كردند و در آنجا حاج محمدحسن اصفهانی (پدر غروی اصفهانی) برای خود اسم و رسمی یافت وعلاوه بر اینکه در میان مردم و تاجران سرشناس [[عراق]] به نیكمردی و كارسازی پرآوازه بود، در حوزه بزرگ آن روز [[نجف]] هم تاجری صاحب نام و آبرومند بود و همگان وی را با شهرت «معین التجار» گرامی می‎شمردند.<ref> علماء معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص 190، چاپ تبریز، 1366 ق.</ref>
+
. [[آقا رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] (۱۲۵۰-۱۳۲۲ ق) حضور در درس و بحث آیت الله همدانی که بیشتر با اثر بزرگش کتاب «مصباح الفقیه» شناخته می شود، چندان طولی نکشید و محقق غروی بیست و ششمین سال از زندگانی را سپری می ساخت که این استاد بزرگوارش هم به دیار باقی شتافت.
  
'''ولادت مرحوم کمپانی:'''
+
*۴. آیت الله [[آخوند خراسانی]] (۱۲۵۵-۱۳۲۹ ق) آقا محمدحسین جوانی بیست ساله بود که به حوزه درس آخوند خراسانی راه یافت و تا آخر عمر آخوند که سیزده سال پس از آن به درازا کشید به طور مرتب در حلقه درس [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] آخوند شرکت جست و در همین سال ها بود که بیشترین بخش از شرحش بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه‌الاصول]] را نگاشت. او از شاگردان طراز اول آخوند بود و تا ایشان زنده بود به احترام او از تدریس مستقل و متشکل اجتناب می کرد و روزی که آخوند درگذشت آقا محمدحسین مردی بزرگ سرشناس شده بود و در حالی که تنها سی و سه سال از عمرش می گذشت پس از وفات آخوند در جای وی نشست و از مدرسان بنام و پرآوازه نجف گشت.
  
شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی، عالم و حکیم دوره اخیر عالم تشیع در 2 [[محرم]] 1296 ه.ق در کاظمین دیده به جهان گشود.
+
محقق غروی در نزد این چهار استاد بزرگوارش بیشتر علم [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] خواند. اما استادان وی در [[حکمت]] و [[فلسفه]] عبارتند از:
  
'''حدیث اشتیاق'''
+
*۵. حکیم [[میرزا محمدباقر شیرازی|محمدباقر اصطهباناتی شیرازی]] (متوفای ۱۳۲۶ ق) حکیم اصطهباناتی تنها تا سال ۱۳۱۹ ق. در نجف بود و آقا محمدحسین در حدود چهار یا پنج سال از محضر این استاد فرزانه، استفاده کرده است.<ref> درباره زندگینامه استادان علامه غروی به ترتیب نگاه کنید به: نقباءالبشر، ج ۱، ص ۲۱۲ و ۳۶۵؛ الرسائل الفشارکیه، ص ۵-۱۱، چاپ جامعه مدرسین قم، علماء معاصرین، ص ۷۵؛ دائرة المعارف تشیع، ج ۲، ص ۲۱۵ و سیمای سامرا، سینای سه موسی از نگارنده این سطور.</ref>
  
حاج محمدحسن معین التجار تنها همان یك پسر را داشت و دلخوش بود كه وی می‎تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال كند. اما پسرش محمدحسین تنها آرزویش این بود كه پدرش اجازه دهد تا راه كمال طلبی و دانشجویی پیش گیرد. محمدحسین هرگاه فرصت را مناسب می‎دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‎نهاد و با اصرار از او می‎خواست كه رضایت دهد تا وارد حوزه‌ معارف اسلامی شود. اما پدر راضی به این كار نمی‎شد چیزی كه این مشكل را از سر راه مرحوم کمپانی برداشت توسل او به حضرت باب الحوائج [[امام كاظم]] علیه السلام بود.  
+
*۶. شیخ احمد شیرازی (متوفای ۱۳۳۲ ق) با عنایت به تاریخ وفات وی می توان گفت که محقق غروی بیشترین بهره را از این استاد حکیم می توانست ببرد ولی عجیب این است که حتی بیشتر کسانی که زندگانی علامه غروی را نوشته اند از این استاد نام نبرده اند!<ref> مسلسلات، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، ج ۲، ص ۳۶۳، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق، از انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی، تنها در اینجاست که از این استاد علامه غروی نام برده شده است.</ref>
  
او خود می‎گوید: «آن روز هم مثل هر روز با پدرم در نماز جماعتی كه عصرها در صحن مطهر كاظمین برپا می‎شد شركت جسته بودم. [[نماز]] تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی كه زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندكی پدرم را می‎پاییدم كه دیدم با یكی از تجار [[بغداد]] گرم صحبت است. همچنان كه نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می‎سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام كاظم علیه السلام بود كه... عنان از كف هر صاحب دلی می‎ربود. در این حال از دلم گذشت كه ای باب الحوائج، ای موسی بن جعفر، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش حضرت [[حق]] آبروداری، تو را چه می‎شد اگر از خدا می‎خواستی دل پدرم را به من نزدیكتر می‎كرد تا با تصمیم من كه چیزی جز تحصیل علم و كمال در مكتب شما نیست - راضی می‎شد... در همین اندیشه‎ها بودم كه دیدم پدرم صدایم می‎كند: محمدحسین! محمدحسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی كه به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی‎شوم... اگر دلت می‎خواهد به [[نجف]] اشرف بروی برو!<ref> ما این روایت تاریخی را از استاد بزرگوار علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی قدس سره شنیدم و ایشان از فرزند آیت الله غروی اصفهانی، شیخ محمد غروی و او هم از پدرش آیت الله غروز نقل می‎كردند كه پدرم از این توسل كه نقشی بسیار حیاتی در زندگانی ایشان داشت، بارهای به مناسبت های مختلفی سخن به میان می‎آورد و خود را همیشه مدیون این لطف حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام می‎دانست.</ref>
+
بزرگان بسیاری نیز برای علامه غروی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نامه روایتی نوشته اند که برای نمونه دانشمندان و اندیشوران زیرا را می توان نام برد:
  
'''استادان ‎: '''
+
#[[محدث]] بزرگ معاصر، [[محدث نوری|میرزا حسین نوری طبرسی]]، گردآوردنده مجموعه روایتی [[مستدرک الوسائل (کتاب)|مستدرک الوسائل]].<ref> زندگینامه این محدث متقی در کتاب مستقلی نوشته ایم و با نام «محدث نوری، رویات نور» انتشار یافته است.</ref>
 +
#آیت الله [[سید حسن صدر|سید حسن صدرالدین موسوی]] معروف به صدر کاظمی نویسنده ‌کتاب [[تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام (کتاب)|تأسیس الشیعه]].<ref> متن اجازه نامه ای که آیت الله صدر کاظمی نوشته اند دارای مطالب سودمند و مهمی است که در شش صفحه و در آخر کتاب «غروی اصفهانی غدیر اندیشه» که این مقاله تلخیص آن است، آورده شده است.</ref>
 +
#[[میرزا محمدباقر شیرازی|میرزا محمدباقر اصطهباناتی شیرازی]]
 +
#شیخ احمد شیرازی مشهور به «شانه ساز»
 +
#[[شیخ الشریعه اصفهانی]].<ref> مسلسلات، آیت الله مرعشی نجفی، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>
  
محمدحسین در دهه‌ دوم زندگی (در سال 1314 یا 1315 ق) بود كه پا به حوزه‌ بزرگ نجف نهاد و چیزی نگذشت كه مراحل كمال را در دروس مقدماتی یكی پس از دیگری پشت سر گذاشت و بزودی در حلقه درس بزرگترین اساتید حوزه آن روز شركت جست. استادان او در مرحله سطح و خارج، به ترتیب كه در تاریخ و كتاب های تراجم نوشته‎اند، عبارتند از:
+
==تدریس و شاگردان==
  
* 1. شیخ حسن تویسركانی (متوفای 1320 ق): محمدحسین غروی، پیش از همه، پله‎های نخست ترقی و تعالی را به پیروی از او پیمود، درس تلاش و [[تقوا]] را از او یاد گرفت و بیست و چهار بهار از عمرش می‎گذشت كه استادش تویسركانی رحلت كرد.
+
حدود یکصد و پنجاه عالم بزرگوار افتخار شاگردی در مکتب علامه غروی را داشته اند. در این میان، از مرجع تقلید و [[فقیه]] و فیلسوف گرفته تا مفسر و [[محدث]] و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و... را می توان دید. از جمله شاگردان ایشان عبارتند از:
  
* 2. آیه‌ الله سید محمد طباطبایی فشاركی (1253-1316 ق) محقق غروی نتوانست بیش از دو سال از محضر پرفیض این استاد خلیق و بزرگوار بهره‎مند گردد. آیت الله فشاركی تا سال 1312 ق. در [[سامرا]] سكونت داشت.
+
*[[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]] (۱۳۱۰-۱۳۷۲ ق)
 +
*[[آیت الله بروجردی|سید حسین طباطبایی بروجردی]] (۱۲۹۲-۱۳۸۰ ق)
 +
*[[سید محمدهادی میلانی]] (۱۳۱۳-۱۳۹۵ ق)
 +
*[[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویی]] (۱۳۱۷-۱۴۱۳ ق)
 +
*[[سید عبدالاعلی سبزواری]] (۱۳۲۸-۱۴۱۴ ق)
 +
*سید محمدکاظم موسوی حسینی (۱۳۲۲-۱۴۰۵ ق)
 +
*شیخ سلمان خاقانی (۱۳۳۱-۱۴۰۸ ق)
 +
*[[آیت الله محمدتقی بهجت|شیخ محمدتقی بهجت فومنی]] (متولد ۱۳۳۲ ق)
 +
*سید محمدباقر طباطبایی سلطانی بروجردی (متولد ۱۳۳۲ ق)
 +
*شیخ ابوالفضل خوانساری (متولد ۱۳۳۴ ق)
 +
*سید علی بهشتی بابلی (متولد ۱۳۲۴ ق)
 +
*میرزا غلامحسین جعفری همدانی (۱۳۲۴-۱۴۱۶)
 +
*شیخ علی خوزانی اصفهانی معروف به «آیت الله مشکات»
 +
*حاج شیخ علی محمد بروجردی (۱۳۱۵-۱۳۹۵ ق)
 +
*شیخ عبداللطیف سمامی حائری (۱۳۳۰-۱۴۰۰ ق)
 +
*شیخ ابوالحسن شیرازی
 +
*آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی (۱۳۲۰-۱۴۱۶ ق)
 +
*سید مهدی اشکوری نجفی (متولد ۱۳۳۶ ق)
 +
*شیخ احمد اهری (۱۳۰۵-۱۳۸۸ ق)
 +
*[[علامه طباطبایى|علامه سید محمدحسین طباطبایی]] (۱۳۲۱-۱۴۰۲ ق)<ref> کیهان اندیشه، دوره پنجم، ش ۲۶، ص ۱۰، به نقل از استاد آیت الله حسن زاده آملی، نگاه حوزه؛ ش ۹-۸، س ۳۴، (ویژه‌نامه وحدت حوزه و دانشگاه).</ref>
 +
*[[سید محمدحسن الهی طباطبایی|سید محمدحسن الهی طباطبائی]]<ref> کیهان اندیشه، دوره پنجم، ش ۲۶، ص ۷-۸ (مهر و آبان ۱۳۶۸).</ref>
 +
*[[علامه امینی|علامه شیخ عبدالحسین امینی]] (۱۳۲۰-۱۳۹۰ ق)
 +
*محمدعلی اردوبادی (۱۳۱۲-۱۳۸۰ ق)
 +
*[[شيخ محمدرضا مظفر|شیخ محمدرضا مظفر]] (۱۳۲۲-۱۳۸۴ ق)
 +
*[[محمدحسین مظفر|شیخ محمدحسین مظفر]] (۱۳۱۲-۱۳۸۱ ق)
 +
*میرزا شیخ نجم الدین جعفر عسکری (۱۳۱۳-۱۳۹۵ ق)
 +
*[[سید عبدالحسین طیب]] (۱۳۱۲-۱۴۱۲ ق)
 +
*سید محمد حسینی همدانی (۱۳۲۲-۱۴۱۷ ق)
 +
*[[محمدحسین اعلمی حائری|شیخ محمدحسین اعلمی]] (۱۳۲۰-۱۳۹۳ ق)
 +
*سید میرزا محمود موسوی زنجانی (۱۳۰۹-۱۳۷۴ ق)
 +
*سید امیرمحمد کاظمی قزوینی (۱۳۳۵-۱۴۱۴ ث)
 +
*شیخ محمدجواد یثری (۱۳۳۰-۱۴۱۵ ق)
 +
*سید محمدتقی آل بحرالعلوم (۱۳۱۸-۱۳۹۳ ق)
 +
*شیخ عبدالرحیم سامت قزوینی (متولد ۱۲۸۱ ش)
 +
*شیخ محمود شریعت مهدوی (متولد ۱۳۳۵ ق)
 +
*شیخ محمدرضا غراوی (۱۳۰۳-۱۳۸۵ ق)
 +
*سید نورالدین میلانی حائری (متولد ۱۳۳۶ ق)
 +
*سید صدرالدین شوشتری جزایری (۱۳۱۳-۱۳۸۵ ق)
 +
*سید محمد شبر (متولد ۱۳۳۰ ق)
 +
*محمدطاهر آل شیخ راضی (۱۳۲۲-۱۴۰۰ ق)
 +
*شیخ کاتب طریحی (۱۳۰۳-۱۳۹۰ ق)
 +
*محمدطه کرمی هویزی (۱۳۱۷-۱۳۸۸ ق)
 +
*شیخ محمدامین زین العابدین بصری (متولد ۱۳۳۳ ق)
 +
*شیخ عبدالمهدی مطر (۱۳۱۸-پس از ۱۳۹۰ ق)
 +
*شیخ حسین انواری همدانی
 +
*سید سجاد علوی گرگانی (۱۳۲۲-۱۴۰۷ ق)
 +
*[[سید علی مولانا|سید علی مولانا تبریزی]] (۱۳۲۰-۱۳۹۲ ق)
 +
*[[نصرالله شبستری|شیخ نصرالله شبستری]] (متولد ۱۳۳۰ ق)
  
* 3. حاج آقا رضا همدانی (1250-1322 ق) حضور در درس و بحث آیت الله همدانی كه بیشتر با اثر بزرگش كتاب «مصباح الفقیه» شناخته می‎شود، چندان طولی نكشید و محقق غروی بیست و ششمین سال از زندگانی را سپری می‎ساخت كه این استاد بزرگوارش هم به دیار باقی شتافت.
+
'''شاگردان برگزیده عرفان:'''
  
* 4. آیت الله آخوند خراسانی (1255-1329 ق) آقا محمدحسین جوانی بیست ساله بود كه به حوزه درس آخوند خراسانی راه یافت و تا آخر عمر آخوند كه سیزده سال پس از آن به درازا كشید به طور مرتب در حلقه درس اصول آخوند شركت جست و در همین سال ها بود كه بیشترین بخش از شرحش بر كفایه‌الاصول را نگاشت. او از شاگردان طراز اول آخوند بود و تا ایشان زنده بود به احترام او از تدریس مستقل و متشكل اجتناب می‎كرد و روزی كه آخوند درگذشت آقا محمدحسین مردی بزرگ سرشناس شده بود و در حالی كه تنها سی و سه سال از عمرش می‎گذشت پس از وفات آخوند در جای وی نشست و از مدرسان بنام و پرآوازه نجف گشت.
+
حکیم غروی اصفهانی، مدت زمانی طولانی حوزه درس [[عرفان|عرفانی]] خصوصی داشتند که در خانه خود برگزار می کرد. بزرگمردانی که در این حلقه‌ حال و اشراق، گرد هم می آمدند، عبارت بودند از:
  
محقق غروی در نزد این چهار استاد بزرگوارش بیشتر علم [[فقه]] و [[اصول]] خواند. اما استادان وی در [[حكمت]] و [[فلسفه]] عبارتند از:
+
*[[علامه طباطبایى|علامه سید محمدحسین طباطبایی]]
 +
*آیت الله [[سید محمدهادی میلانی]]
 +
*آیت الله [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویی]]
 +
*آیت الله میرزا یوسف ایروانی
 +
*آیت الله امام زنجانی
 +
*آیت الله اعتماد رشتی<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۲۳۶؛ عرفان اسلامی، شیخ حسین انصاریان، ج ۵، ص ۱۶۶.</ref>
  
* 5. حكیم محمدباقر اصطهباناتی شیرازی (متوفای 1326 ق) حكیم اصطهباناتی تنها تا سال 1319 ق. در نجف بود و آقا محمدحسین در حدود چهار یا پنج سال از محضر این استاد فرزانه، استفاده كرده است.<ref> درباره زندگینامه استادان علامه غروی به ترتیب نگاه كنید به: نقباءالبشر، ج 1، ص 212 و 365؛ الرسائل الفشاركیه، ص 5-11، چاپ جامعه مدرسین قم، علماء معاصرین، ص 75؛ دائرة المعارف تشیع، ج 2، ص 215 و سیمای [[سامرا]]، سینای سه موسی از نگارنده این سطور.</ref>
+
==آثار و تألیفات==
  
* 6. شیخ احمد شیرازی (متوفای 1332 ق) با عنایت به تاریخ وفات وی می‎توان گفت كه محقق غروی بیشترین بهره را از این استاد حكیم می‎توانست ببرد ولی عجیب این است كه حتی بیشتر كسانی كه زندگانی علامه غروی را نوشته‎اند از این استاد نام نبرده‎اند!<ref> مسلسلات، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، ج 2، ص 363، چاپ اول، 1416 ق، از انتشارات كتابخانه آیت الله مرعشی، تنها در اینجاست كه از این استاد علامه غروی نام برده شده است.</ref>
+
مهمترین امتیاز آثار مرحوم کمپانی، استدلالی و ابتکاری بودن آنهاست که حکایت از ژرف نگری و دقت نظر او می کند. بخشی از آثار ماندگار او در رشته های مختلف عبارتند از:
 
 
''' یاران مرحوم کمپانی'''
 
 
 
از یاران علامه غروی چیزی ننگاشته‎اند تنها از چند شخصیت یادی شده است كه نام می‎بریم:
 
 
 
* 1. بزرگ عارف معاصر آیت الله میرزا جواد آقا ملكی تبریزی.
 
 
 
* 2. میرزا علی‌اصغر ملكی تبریزی.
 
 
 
* 3. میرزا حبیب ملكی تبریزی. میرزا علی اصغر و میرزا حبیب دو برادر و پسرعموهای میرزا جواد آقا ملكی تبریزی بودند.
 
 
 
آیت الله غروی با هر سه بزرگوار رفت و آمد داشت اما بیش از همه با میرزا علی اصغر مأنوس بود.<ref> به نقل از آیت الله سید هادی خسروشاهی در مصاحبه نگارنده با وی.</ref> ...رفاقت و مصاحبت با عارف و اصل میرزا جواد آقا ملكی هم از دیرباز برقرار بود. علامه غروی و میرزا جواد آقا هر دو از شاگردان حاج آقا رضا همدانی بودند و تا سال 1320 ق. كه میرزا جواد آقا از [[نجف]] به ایران بازگشت با هم مأنوس بودند. پس از آن نیز توسط نامه از حال همدیگر باخبر می‎شدند.<ref> یكی از نامه‎های پربار كه توسط میرزا جواد آقا ملكی تبریزی نگاشته شده است در مجله حوزه، شماره 4، ص 65، (اردیبهشت 1363) چاپ شده است.</ref>
 
 
 
* 4. فقیه اصولی میرزا محمدحسین نائینی (1277-1355 ق) میرزای نایینی و غروی اصفهانی ارتباط تنگاتنگی با هم داشتند و در مواقع دشوار یار و یاور یكدیگر بودند.
 
 
 
* 5. آیت الله سید احمد [[كربلا]] تهرانی (م 1332 ق)
 
 
 
'''مشایخ'''
 
 
 
بزرگان بسیاری برای علامه غروی اجازه نامه روایتی نوشته‎اند كه برای نمونه دانشمندان و اندیشوران زیرا را می‎توان نام برد:
 
 
 
* 1. بزرگ محدث معاصر حاج میرزا حسین نوری طبرسی، گردآوردنده مجموعه روایتی شیعه، مستدرك الوسائل.<ref> زندگینامه این محدث متقی در كتاب مستقلی نوشته‎ایم و با نام «محدث نوری، رویات نور» انتشار یافته است.</ref>
 
 
 
* 2. آیت الله سید حسن صدرالدین موسوی معروف به صدر كاظمی نویسنده ‌كتاب تأسیس الشیعه و...<ref> متن اجازه نامه‎ای كه آیت الله صدر كاظمی نوشته‎اند دارای مطالب سودمند و مهمی است كه در شش صفحه و در آخر كتاب «غروی اصفهانی غدیر اندیشه» كه این مقاله تلخیص آن است، آورده شده است.</ref>
 
 
 
* 3. میرزا محمدباقر اصطهباناتی شیرازی.
 
 
 
* 4. شیخ احمد شیرازی مشهور به «شانه ساز».
 
 
 
* 5. شیخ الشریعه اصفهانی.<ref> مسلسلات، آیت الله مرعشی نجفی، ج 2، ص 363.</ref>
 
 
 
'''آثار علامه کمپانی:'''
 
 
 
مهمترین امتیازی كه در آثار مرحوم کمپانی استدلالی و ابتكاری بودن آنهاست كه حكایت از ژرف‎نگری و دقت نظر او می‎كند بخشی از آثار ماندگار او در رشته های مختلف عبارتند از:
 
  
 
'''<I>الف) علم اصول:</I>'''
 
'''<I>الف) علم اصول:</I>'''
  
* 1. الاجتهاد والتقلید والعداله
+
#الاجتهاد والتقلید والعداله
 
+
#الاصول علی النهج الحدیث
* 2. الاصول علی النهج الحدیث
+
#الطلب والاراده عند الامامیه والمعتزله والاشاعره؛ این سه کتاب در یک مجلد بزرگ با نام «بحوث فی الاصول» چاپ شده است.
 
+
#چندین رساله در مباحث مختلف اصولی
* 3. الطلب والاراده عند الامیه والمعتزله والاشاعره
+
#حاشیه بر رساله قطع [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]
 
+
#[[نهایة الدرایة فی شرح الکفایة]]، در چهار جلد؛ در مورد این کتاب که بزرگترین اثر علامه غروی در [[علم اصول]] است تجلیل و تعظیم بسیار شده است. به راستی که این شرح، نهایت درایت را داراست و اگر برتر از کتاب [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]] نباشد کمتر از آن نیست.
این سه كتاب در یك مجلد بزرگ با نام «بحوث فی الاصول» چاپ شده است.
 
 
 
* 4. چندین رساله در مباحث مختلف اصولی.
 
 
 
* 5. حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری.
 
 
 
* 6. نهایه‌الدرایه فی شرح الكفایه، در چهار جلد؛
 
 
 
در مورد این كتاب كه بزرگترین اثر علامه غروی در [[علم اصول]] است تجلیل و تعظیم بسیار شده است. به راستی كه این شرح، نهایت درایت را داراست و اگر برتر از كتاب كفایه نباشد كمتر از آن نیست.
 
  
 
'''<I>ب) علم فقه:</I>'''
 
'''<I>ب) علم فقه:</I>'''
  
* 7. كتاب الاجاره
+
#کتاب الاجاره
 +
#صلاة الجماعه
 +
#صلاة المسافر؛ این سه کتاب هم به تازگی در یک مجلد با نام «بحوث فی الفقه» انتشار یافته است.
 +
#حاشیه‌ کتاب المکاسب؛ حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ اعظم انصاری، معروفترین اثر فقهی علامه غروی است که پس از گذشت دو سال از وفاتش در دو جلد بزرگ به قطع رحلی انتشار یافت.
 +
#حاشیه بر کتاب الطهاره [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]
 +
#چندین رساله فقهی
 +
#سه منظومه درباره [[اعتکاف|‌اعتکاف]]، [[روزه]] و [[نماز جماعت]]
 +
#الوسیله، توضیح المسائل به زبان عربی
 +
#ذخیرة العباد، توضیح المسائل فارسی
  
* 8. صلاه الجماعه
+
'''<I>ج) فلسفه و حکمت:</I>'''
  
* 9. صلاه المسافر
+
#تحفة ‌الحکیم: منظومه ای است به سبک منظومه [[حاج ملاهادی سبزواری|حکیم سبزواری]] در [[حکمت متعالیه]]. تحفةالحکیم از همان روزهای نخستین انتشارش مورد توجه اهل فن بوده و بعضی از حکما و نویسندگان به شرح آن دست زده اند.
 +
#رساله فی اثبات المعاد الجسمانی
 +
#حاشیه بر «[[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]]» [[ملاصدرا]]
 +
#مکاتبات [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]]: مجموعه ای است از ۱۴ نامه در شرح و تحلیل دو بیت [[شعر]] از [[عطار نیشابوری]] آن جا که می گوید:
 +
{{بیت|دائماً او پادشاه مطلق است|در کمال عزّ خود مستغرق است}}
 +
{{بیت|او بسر ناید زخود آنجا که اوست|کی رسد عقل وجود آن جا که اوست}}
  
این سه كتاب هم به تازگی در یك مجلد با نام «بحوث فی الفقه» انتشار یافته است.
+
نیمی از این نامه ها از حکیم غروی اصفهانی و نیمی دیگر از عارف معروف [[سید احمد کربلایی|سید احمد کربلایی]] است که دیدگاه یکدیگر را به نقد و بررسی نشسته اند. حاصل آن مناظرات علمی این اثر جاوید گشته است.
  
* 10. حاشیه‌ كتاب المكاسب
+
'''<I>د) اشعار:</I>'''
  
حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری، معروفترین اثر فقهی علامه غروی است كه پس از گذشت دو سال از وفاتش در دو جلد بزرگ به قطع رحلی انتشار یافت.  
+
*الانوار القدسیه؛ مجموعه دل انگیزی از اشعار عربی آیت الله غروی است.
 +
*دیوان مفتقر؛ این کتاب که شعرهای فارسی حکیم غروی را در خود گردآورده است، با نام نامناسبی که هیچ برازنده ایشان نیست، دهها بار چاپ شده و انتشار یافته است و این اشتباه از آن جا ناشی شده است که پدر این شاعر حکیم و عارف، حاج محمدحسن اصفهانی معروف به معین التجار، کمپانی یعنی شرکت راه آهن بغداد - کاظمین را به عهده داشت و او بود که برای نخسین بار بانی این کار خیر گشت. از اینجا و تنها به همین علت است که [[دیوان (شعر)|دیوان]] اشعار فرزندش با نام «دیوان کمپانی» و نام آن حکیم الهی به نام «آیت ‌الله کمپانی» معروف گشت! ولی چنان که شماری نقل کرده اند او از این اسم ناراضی بود و از شنیدن این کلمه بیگانه ناراحت می شد.
 +
*دیوان [[غزل|غزلیات]] یا مجموعه‌ عارفانه ها.<ref> در مورد آثار علامه غروی مراجعه شود به: حاشیه علامه غروی بر مکاسب، مقدمه، به قلم علامه مظفر؛ بحوث فی الاصول، غروی اصفهانی، چاپ دوم، قم، جامعه‌ مدرسین، ۱۴۱۶ ق؛ نور علم، ش ۴، از دوره چهارم(۴۰) ص ۵۳ و ش ۵ از دوره ششم(۲۲) ص ۲۱۳؛ نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، غروی اصفهانی، مقدمه، مجله الموسم، ش ۱۶، ص ۲۴۱-۲۵۷، چاپ هلند، ۱۴۱۴ ق و...</ref> دیوان اشعار فارسی و عربی او به چاپ رسیده است. غروی اصفهانی از جمله شاعرانی است که در مصیبت سید و سالار شهیدان، [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه‌السلام اشعار پرسوز و گدازی دارد. هم اکنون [[ترجیع بند|ترجیع بندی]] در [[مرثیه|مرثیه‌]] سیدالشهداء علیه‌السلام از او بجای مانده است. غروی اصفهانی در این ترجیع بند به استقبال ترجیع بند [[محتشم کاشانی|محتشم کاشانی]] رفته و از او پیروی نموده که بیت اول آن چنین است:
 +
{{بیت|باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟|باز این چه شعله‌ی غم و اندوه و ماتم است؟}}
 +
علامه غروی اثری نیز در [[تفسیر قرآن]] دارد؛ این تفسیر که گویا نیمه‌تمام مانده تاکنون چاپ نشده است.
  
* 11. حاشیه بر كتاب الطهاره شیخ اعظم انصاری.
+
==وفات==
  
* 12. چندین رساله فقهی.
+
مرحوم آیت الله غروی اصفهانی، سرانجام در پنجم ماه [[ذی الحجه]] سال ۱۳۶۱ قمری دار فانی را وداع گفت و در [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|آستان قدس علوی]]، زیر ایوان طلا، جنب مناره شمالی در کنار مقبره [[علامه حلی]] به خاک سپرده شد.<ref> نوار مصاحبه با استاد علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی قدس سره.</ref>
  
* 13. سه منظومه درباره [[‌اعتكاف]]، [[روزه]] و [[نماز جماعت]].
+
==پانویس==
 
+
<references />
* 14. الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی.
+
==منابع==
 
 
* 15. ذخیره العباد. توضیح المسائل فارسی.
 
 
 
'''<I>ج) فلسفه و حكمت:</I>'''
 
 
 
* 16. تحفه ‌الحكیم. منظومه‎ای است به سبك منظومه حكیم سبزواری در حكمت متعالیه.
 
 
 
تحفه حكیم از همان روزهای نخستین انتشارش مورد توجه اهل فن بوده و بعضی از حكما و نویسندگان به شرح آن دست زده‎اند.
 
 
 
* 17. رساله فی اثبات المعاد الجسمانی.
 
 
 
* 18. حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]].
 
 
 
* 19. مكاتبات فلسفی و عرفانی.
 
 
 
مجموعه‎ای است از 14 نامه در شرح و تحلیل دو بیت شعر از عطار نیشابوری آن جا كه می‎گوید:
 
 
 
دائماً او پادشاه مطلق است × در كمال عزّ خود مستغرق است.
 
 
 
او بسر ناید زخود آنجا كه اوست × كی رسد عقل وجود آن جا كه اوست.
 
 
 
نیمی از نامه‎ها از حكیم غروی اصفهانی و نیمی دیگر از عارف معروف سید احمد كربلایی است كه دیدگاه یكدیگر را به نقد و بررسی نشسته‎اند. حاصل آن مناظرات علمی این اثر جاوید گشته است.
 
 
 
* 20. [[تفسیر]] [[قرآن]] این تفسیر كه گویا نیمه تمام مانده تاكنون چاپ نشده است.
 
 
 
* 21. الانوار القدسیه مجموعه دل انگیزی از اشعار عربی آیت الله غروی است.
 
 
 
* 22. دیوان مفتقر این كتاب كه شعرهای فارسی حكیم غروی را در خود گردآورده است با نام نامناسبی كه هیچ برازنده ایشان نیست دهها بار چاپ شده و انتشار یافته است و این اشتباه از آن جا ناشی شده است كه پدر شاعر حكیم و عارف حوزه [[نجف]] حاج محمدحسن اصفهانی معروف به معین التجار، كمپانی یعنی شركت راه ‎آهن [[بغداد]] - [[كاظمین]] را به عهده داشت و او بود كه برای نخسین بار بانی این كار خیر گشت. از این جا و تنها به همین علت است كه دیوان اشعار فرزندش با نام «دیوان كمپانی» و نام آن حكیم الهی به نام «آیت ‌الله كمپانی»! معروف گشت. ولی چنان كه شماری نقل كرده‎اند او از این اسم ناراضی بود و از شنیدن این كلمه بیگانه به سختی ناراحت می‎شد.
 
 
 
* 23. دیوان غزلیات یا مجموعه‌ عارفانه‎ها.<ref> در مورد آثار علامه غروی مراجعه شود به: حاشیه علامه غروی بر مكاسب، مقدمه، به قلم علامه مظفر؛ بحوث فی الاصول، غروی اصفهانی، چاپ دوم، قم، جامعه‌ مدرسین، 1416 ق؛ نور علم، ش 4، از دوره چهارم(40) ص 53 و ش 5 از دوره ششم(22) ص 213؛ نهایه الدرایه فی شرح الكفایه، غروی اصفهانی، مقدمه، مجله الموسم، ش 16، ص 241-257، چاپ هلند، 1414 ق و...</ref>
 
 
 
'''شاگردان'''
 
 
 
مكتب علامه نوری را چه در علم [[اصول]] و [[فقه]] و چه در [[حكمت]] و [[فلسفه]] باید از مكتب های بسیار پربركت [[شیعه]] به حساب آورد. بر طبق تحقیقی حدود یكصد و پنجاه بزرگوار افتخار شاگردی در مكتب علامه غروی را داشته‎اند. عجیب این كه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و [[محدث]] و متفكر و نویسنده و عارف و واعظ و... را می‎توان دید كه همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات می‎كرده‎اند. اكنون ما تنها از بعضی از آنان نام می‎بریم،<ref> در اصل كتاب غروی اصفهانی از یكصد و ده شاگرد حكیم غروی نام برده‎ایم.</ref> حضرات آیات:
 
 
 
* سید محمد حجت كوه كمری (1310-1372 ق)،
 
 
 
* سید حسین طباطبایی بروجردی (1292-1380 ق)،
 
 
 
* سید محمدهادی میلانی (1313-1395 ق)،
 
 
 
* سید ابوالقاسم خویی (1317-1413 ق)،
 
 
 
* سید عبدالاعلی سبزواری (1328-1414 ق)،
 
 
 
* سید محمدكاظم موسوی حسینی (1322-1405 ق)،
 
 
 
* شیخ سلمان خاقانی (1331-1408 ق)،
 
 
 
* شیخ محمدتقی بهجت فومنی رشتی (متولد 1332 ق)،
 
 
 
* سید محمدباقر طباطبایی سلطانی بروجردی (متولد 1332 ق)،
 
  
* شیخ ابوالفضل خوانساری (متولد 1334 ق
+
*مجموعه [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۲، زندگی نامه "آیت الله غروی اصفهانی"، از محمد صحتی سردرودی.
 +
*غروی اصفهانی، [http://www.ashoora.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/article/1661.html پایگاه جامع عاشورا]، بازیابی: ۷ اسفند ۱۳۹۲.
  
* سید علی بهشتی بابلی (متولد 1324 ق)،
+
==آرشیو عکس و تصویر==
  
* میرزا غلامحسین جعفری همدانی (1324-1416)،
+
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:علی (2).jpg|قبر محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) در [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم امیرالمومنین امام علی علیه السلام]]
 +
</gallery>
  
* شیخ علی خوزانی اصفهانی معروف به «آیت الله مشكات»،
+
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
* حاج شیخ علی محمد بروجردی (1315-1395 ق)،
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
+
[[رده:عارفان]]
* شیخ عبداللطیف سمامی حائری (1330-1400 ق)،
+
[[رده:شعرای پارسی گوی قرن چهاردهم]]
 
+
[[رده:شعرای پارسی زبان تازی سرا]]
* شیخ ابوالحسن شیرازی،
+
[[رده:فقیهان]]
 
+
[[رده:فیلسوفان]]
* آقا میرزا كاظم دینوری تبریزی (1320-1416 ق)،
+
[[رده:مدفونین در حرم امام علی علیه السلام]]
 
+
[[رده: مقاله های مهم]]
* سید مهدی اشكوری نجفی (متولد 1336 ق)،
 
 
 
* شیخ احمد اهری (1305-1388 ق)،
 
 
 
* علامه سید محمدحسین طباطبایی (1321-1402 ق)،<ref> كیهان اندیشه، دوره پنجم، ش 26، ص 10، به نقل از استاد آیت الله حسن زاده آملی، نگاه حوزه؛ ش 9-8، س 34، (ویژه‌نامه وحدت حوزه و دانشگاه).</ref>
 
 
 
* سید محمدحسن الهی طباطبائی،<ref> كیهان اندیشه، دوره پنجم، ش 26، ص 7-8 (مهر و آبان 1368).</ref>
 
 
 
* علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی (1320-1390 ق)،
 
 
 
* محمد علی اردوبادی (1312-1380 ق)،
 
 
 
* شیخ محمدرضا مظفر (1322-1384 ق)،
 
 
 
* شیخ محمدحسین مظفر (1312-1381 ق)،
 
 
 
* میرزا شیخ نجم ‎الدین جعفر عسكری (1313-1395 ق)،
 
 
 
* سید عبدالحسین طیب (1312-1412 ق)،
 
 
 
* سید محمد حسینی همدانی (1322-1417 ق)،
 
 
 
* شیخ محمدحسین اعلمی (1320-1393 ق)،
 
 
 
* سید میرزا محمود موسوی زنجانی (1309-1374 ق)،
 
 
 
* سیدامیر محمد كاظمی قزوینی (1335-1414 ث).
 
 
 
* شیخ محمدجواد یثری (1330-1415 ق)،
 
 
 
* سید محمدتقی آل بحرالعلوم (1318-1393 ق)،
 
 
 
* شیخ عبدالرحیم سامت قزوینی (متولد 1281 ش)،
 
 
 
* شیخ محمود شریعت مهدوی (متولد 1335 ق)،
 
 
 
* شیخ محمدرضا غراوی (1303-1385 ق)،
 
 
 
* سید نورالدین میلانی حائری (متولد 1336 ق)،
 
 
 
* سید صدرالدین شوشتری جزایری (1313-1385 ق)،
 
 
 
* سید محمد شبر (متولد 1330 ق)،
 
 
 
* محمدطاهر آل شیخ راضی (1322-1400 ق)،
 
 
 
* شیخ كاتب طریحی (1303-1390 ق)،
 
 
 
* محمد طه كرمی هویزی (1317-1388 ق)،
 
 
 
* شیخ محمدامین زین العابدین بصری (متولد 1333 ق)،
 
 
 
* شیخ عبدالمهدی مطر (1318-پس از 1390 ق)،
 
 
 
* حاج شیخ حسین انواری همدانی، توسلی شیرازی،
 
 
 
* سید سجاد علوی گرگانی (1322-1407 ق)،
 
 
 
* حاج سید علی مولانا تبریزی (1320-1392 ق)،
 
 
 
* حاج شیخ نصرالله شبستری (متولد 1330 ق) و...
 
 
 
'''شاگردان برگزیده عرفان'''
 
 
 
حكیم غروی اصفهانی، مدت زمانی طولانی حوزه درس عرفانی خصوصی داشتند كه در خانه خود برگزار می‎كرد. بزرگمردانی كه در این حلقه‌ حال و اشراق، گرد هم می‎آمدند، عبارت بودند از:
 
 
 
* 1. علامه سید محمدحسین طباطبایی تبریزی
 
 
 
* 2. آیت الله سید محمدهادی میلانی.
 
 
 
* 3. آیت الله سید ابوالقاسم خویی.
 
 
 
* 4. آیت الله میرزا یوسف ایروانی.
 
 
 
* 5. آیت الله امام زنجانی.
 
 
 
* 6. آیت الله اعتماد رشتی.<ref> گنجینه دانشمندان، ج 5، ص 236؛ عرفان اسلامی، شیخ حسین انصاریان، ج 5، ص 166.</ref>
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
علامه کمپانی در پنجم ماه [[ذی الحجه]] سال 1361 ق. دار فانی را وداع گفت و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای مولا جنب مناره شمالی در مقبره كوچكی در كنار مقبره علامه حلی به خاك سپرده شد.<ref> نوار مصاحبه با استاد علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی قدس سره.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۴

آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی (۱۳۶۱-۱۲۹۶ ق) معروف به کمپانی، از عرفا و علمای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان آخوند خراسانی بود. مکتب علامه غروی را چه در علم اصول و فقه و چه در حکمت و فلسفه باید از مکتب های بسیار پربرکت شیعه به حساب آورد. عالمان بزرگی چون علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از شاگردان او هستند.

Ayatollah-gharavi.jpg
نام کامل محمدحسین غروی اصفهانی
زادروز ۱۲۹۶ قمری
زادگاه کاظمین
وفات ۱۳۶۱ قمری
مدفن نجف، حرم امام علی

Line.png

اساتید

آقا رضا همدانی، آخوند خراسانی، سید محمد طباطبایی فشارکی، محمدباقر اصطهباناتی شیرازی،...

شاگردان

سید محمد حجت کوه کمری، سید محمدهادی میلانی، آیت الله محمدتقی بهجت، علامه طباطبایى،...

آثار

الاجتهاد والتقلید والعداله، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، حاشیه بر مکاسب، تحفة ‌الحکیم،...

ولادت و خاندان

محمدحسین غروی اصفهانی، در ۲ محرم ۱۲۹۶ هـ.ق در کاظمین دیده به جهان گشود. خاندان محقق غروی از آن خانواده‌های متدینی بودند که میان مردم جایگاه ممتازی را دارا بودند. پدرش «حاج محمدحسن»‌ که تاجری درست کار و دیندار بود فرزند «علی اکبر» و نواده «حاج محمد حاتم نخجوانی» است.

پس از آنکه در سال ۱۲۴۳ ق. قرارداد ترکمانچای با دستهای خیانت پیشه قاجاریان امضا شد و در نتیجه شوم آن، بخشی از سرزمین پاک ایران (قفقاز و نخجوان و قسمتی از آذربایجان) از آن جدا گشت، مسلمانان آن سوی رود ارس دچار بلاهای بزرگ و درد و رنجهای سنگینی گشتند. حاج محمداسماعیل نخجوانی (پدر بزرگ محمدحسین) ناچار به همراه خانواده‌اش به شهر تبریز کوچید. اما در تبریز هم اوضاع را مساعد ندید و پس از چند صباحی به شهر اصفهان روی آورد. سالیانی را در آن شهر سپری ساخت تا آنجا که خود و فرزندانش به «اصفهانی» شهرت یافتند. ولی دیری نپایید که خاندان نخجوانی از اصفهان هم کوچ کردند تا بالاخره به شهر زیارتی و مذهبی کاظمین پناه بردند و همانجا را برای خود وطن اختیار کردند و در آنجا حاج محمدحسن اصفهانی (پدر محمدحسین) برای خود اسم و رسمی یافت.

تحصیلات و استادان

حاج محمدحسن معین التجار تنها همان یک پسر را داشت و دلخوش بود که وی می تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال کند. اما پسرش محمدحسین آرزویش این بود که پدرش اجازه دهد تا راه کمال طلبی و دانشجویی پیش گیرد. محمدحسین هرگاه فرصت را مناسب می دید، آرزوی خود را با پدر در میان می نهاد و با اصرار از او می خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه‌ معارف اسلامی شود، اما پدر راضی به این کار نمی شد. چیزی که این مشکل را از سر راه مرحوم کمپانی برداشت، توسل او به حضرت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام بود.

او خود می گوید: «آن روز هم مثل هر روز با پدرم در نماز جماعتی که عصرها در صحن مطهر کاظمین برپا می شد شرکت جسته بودم. نماز تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی که زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکی پدرم را می پاییدم که دیدم با یکی از تجار بغداد گرم صحبت است. همچنان که نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام کاظم علیه السلام بود که... عنان از کف هر صاحب دلی می ربود. در این حال از دلم گذشت که ای باب الحوائج، ای موسی بن جعفر، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش حضرت حق آبروداری، تو را چه می شد اگر از خدا می خواستی دل پدرم را به من نزدیکتر می کرد تا با تصمیم من که چیزی جز تحصیل علم و کمال در مکتب شما نیست - راضی می شد... در همین اندیشه ها بودم که دیدم پدرم صدایم می کند: محمدحسین! محمدحسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی که به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی شوم... اگر دلت می خواهد به نجف اشرف بروی برو![۱]

اساتید و مشایخ:

محمدحسین در دهه‌ دوم زندگی (در سال ۱۳۱۴ یا ۱۳۱۵ ق) بود که پا به حوزه‌ بزرگ نجف نهاد و چیزی نگذشت که مراحل کمال را در دروس مقدماتی یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و بزودی در حلقه درس بزرگترین اساتید حوزه آن روز شرکت جست. استادان او در مرحله سطح و خارج، به ترتیب که در تاریخ و کتاب های تراجم نوشته اند، عبارتند از:

مدفن علمای حرم امیرالمومنین علیه السلام
  • ۱. شیخ حسن تویسرکانی (متوفای ۱۳۲۰ ق): محمدحسین غروی، پیش از همه، پله های نخست ترقی و تعالی را به پیروی از او پیمود، درس تلاش و تقوا را از او یاد گرفت و بیست و چهار بهار از عمرش می گذشت که استادش تویسرکانی رحلت کرد.
  • ۲. آیت الله سید محمد طباطبایی فشارکی (۱۲۵۳-۱۳۱۶ ق) محقق غروی نتوانست بیش از دو سال از محضر پرفیض این استاد خلیق و بزرگوار بهره مند گردد. آیت الله فشارکی تا سال ۱۳۱۲ ق. در سامرا سکونت داشت.
  • ۳. حاج آقا رضا همدانی (۱۲۵۰-۱۳۲۲ ق) حضور در درس و بحث آیت الله همدانی که بیشتر با اثر بزرگش کتاب «مصباح الفقیه» شناخته می شود، چندان طولی نکشید و محقق غروی بیست و ششمین سال از زندگانی را سپری می ساخت که این استاد بزرگوارش هم به دیار باقی شتافت.
  • ۴. آیت الله آخوند خراسانی (۱۲۵۵-۱۳۲۹ ق) آقا محمدحسین جوانی بیست ساله بود که به حوزه درس آخوند خراسانی راه یافت و تا آخر عمر آخوند که سیزده سال پس از آن به درازا کشید به طور مرتب در حلقه درس اصول آخوند شرکت جست و در همین سال ها بود که بیشترین بخش از شرحش بر کفایه‌الاصول را نگاشت. او از شاگردان طراز اول آخوند بود و تا ایشان زنده بود به احترام او از تدریس مستقل و متشکل اجتناب می کرد و روزی که آخوند درگذشت آقا محمدحسین مردی بزرگ سرشناس شده بود و در حالی که تنها سی و سه سال از عمرش می گذشت پس از وفات آخوند در جای وی نشست و از مدرسان بنام و پرآوازه نجف گشت.

محقق غروی در نزد این چهار استاد بزرگوارش بیشتر علم فقه و اصول خواند. اما استادان وی در حکمت و فلسفه عبارتند از:

  • ۵. حکیم محمدباقر اصطهباناتی شیرازی (متوفای ۱۳۲۶ ق) حکیم اصطهباناتی تنها تا سال ۱۳۱۹ ق. در نجف بود و آقا محمدحسین در حدود چهار یا پنج سال از محضر این استاد فرزانه، استفاده کرده است.[۲]
  • ۶. شیخ احمد شیرازی (متوفای ۱۳۳۲ ق) با عنایت به تاریخ وفات وی می توان گفت که محقق غروی بیشترین بهره را از این استاد حکیم می توانست ببرد ولی عجیب این است که حتی بیشتر کسانی که زندگانی علامه غروی را نوشته اند از این استاد نام نبرده اند![۳]

بزرگان بسیاری نیز برای علامه غروی اجازه نامه روایتی نوشته اند که برای نمونه دانشمندان و اندیشوران زیرا را می توان نام برد:

  1. محدث بزرگ معاصر، میرزا حسین نوری طبرسی، گردآوردنده مجموعه روایتی مستدرک الوسائل.[۴]
  2. آیت الله سید حسن صدرالدین موسوی معروف به صدر کاظمی نویسنده ‌کتاب تأسیس الشیعه.[۵]
  3. میرزا محمدباقر اصطهباناتی شیرازی
  4. شیخ احمد شیرازی مشهور به «شانه ساز»
  5. شیخ الشریعه اصفهانی.[۶]

تدریس و شاگردان

حدود یکصد و پنجاه عالم بزرگوار افتخار شاگردی در مکتب علامه غروی را داشته اند. در این میان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و... را می توان دید. از جمله شاگردان ایشان عبارتند از:

  • سید محمد حجت کوه کمری (۱۳۱۰-۱۳۷۲ ق)
  • سید حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲-۱۳۸۰ ق)
  • سید محمدهادی میلانی (۱۳۱۳-۱۳۹۵ ق)
  • سید ابوالقاسم خویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ ق)
  • سید عبدالاعلی سبزواری (۱۳۲۸-۱۴۱۴ ق)
  • سید محمدکاظم موسوی حسینی (۱۳۲۲-۱۴۰۵ ق)
  • شیخ سلمان خاقانی (۱۳۳۱-۱۴۰۸ ق)
  • شیخ محمدتقی بهجت فومنی (متولد ۱۳۳۲ ق)
  • سید محمدباقر طباطبایی سلطانی بروجردی (متولد ۱۳۳۲ ق)
  • شیخ ابوالفضل خوانساری (متولد ۱۳۳۴ ق)
  • سید علی بهشتی بابلی (متولد ۱۳۲۴ ق)
  • میرزا غلامحسین جعفری همدانی (۱۳۲۴-۱۴۱۶)
  • شیخ علی خوزانی اصفهانی معروف به «آیت الله مشکات»
  • حاج شیخ علی محمد بروجردی (۱۳۱۵-۱۳۹۵ ق)
  • شیخ عبداللطیف سمامی حائری (۱۳۳۰-۱۴۰۰ ق)
  • شیخ ابوالحسن شیرازی
  • آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی (۱۳۲۰-۱۴۱۶ ق)
  • سید مهدی اشکوری نجفی (متولد ۱۳۳۶ ق)
  • شیخ احمد اهری (۱۳۰۵-۱۳۸۸ ق)
  • علامه سید محمدحسین طباطبایی (۱۳۲۱-۱۴۰۲ ق)[۷]
  • سید محمدحسن الهی طباطبائی[۸]
  • علامه شیخ عبدالحسین امینی (۱۳۲۰-۱۳۹۰ ق)
  • محمدعلی اردوبادی (۱۳۱۲-۱۳۸۰ ق)
  • شیخ محمدرضا مظفر (۱۳۲۲-۱۳۸۴ ق)
  • شیخ محمدحسین مظفر (۱۳۱۲-۱۳۸۱ ق)
  • میرزا شیخ نجم الدین جعفر عسکری (۱۳۱۳-۱۳۹۵ ق)
  • سید عبدالحسین طیب (۱۳۱۲-۱۴۱۲ ق)
  • سید محمد حسینی همدانی (۱۳۲۲-۱۴۱۷ ق)
  • شیخ محمدحسین اعلمی (۱۳۲۰-۱۳۹۳ ق)
  • سید میرزا محمود موسوی زنجانی (۱۳۰۹-۱۳۷۴ ق)
  • سید امیرمحمد کاظمی قزوینی (۱۳۳۵-۱۴۱۴ ث)
  • شیخ محمدجواد یثری (۱۳۳۰-۱۴۱۵ ق)
  • سید محمدتقی آل بحرالعلوم (۱۳۱۸-۱۳۹۳ ق)
  • شیخ عبدالرحیم سامت قزوینی (متولد ۱۲۸۱ ش)
  • شیخ محمود شریعت مهدوی (متولد ۱۳۳۵ ق)
  • شیخ محمدرضا غراوی (۱۳۰۳-۱۳۸۵ ق)
  • سید نورالدین میلانی حائری (متولد ۱۳۳۶ ق)
  • سید صدرالدین شوشتری جزایری (۱۳۱۳-۱۳۸۵ ق)
  • سید محمد شبر (متولد ۱۳۳۰ ق)
  • محمدطاهر آل شیخ راضی (۱۳۲۲-۱۴۰۰ ق)
  • شیخ کاتب طریحی (۱۳۰۳-۱۳۹۰ ق)
  • محمدطه کرمی هویزی (۱۳۱۷-۱۳۸۸ ق)
  • شیخ محمدامین زین العابدین بصری (متولد ۱۳۳۳ ق)
  • شیخ عبدالمهدی مطر (۱۳۱۸-پس از ۱۳۹۰ ق)
  • شیخ حسین انواری همدانی
  • سید سجاد علوی گرگانی (۱۳۲۲-۱۴۰۷ ق)
  • سید علی مولانا تبریزی (۱۳۲۰-۱۳۹۲ ق)
  • شیخ نصرالله شبستری (متولد ۱۳۳۰ ق)

شاگردان برگزیده عرفان:

حکیم غروی اصفهانی، مدت زمانی طولانی حوزه درس عرفانی خصوصی داشتند که در خانه خود برگزار می کرد. بزرگمردانی که در این حلقه‌ حال و اشراق، گرد هم می آمدند، عبارت بودند از:

آثار و تألیفات

مهمترین امتیاز آثار مرحوم کمپانی، استدلالی و ابتکاری بودن آنهاست که حکایت از ژرف نگری و دقت نظر او می کند. بخشی از آثار ماندگار او در رشته های مختلف عبارتند از:

الف) علم اصول:

  1. الاجتهاد والتقلید والعداله
  2. الاصول علی النهج الحدیث
  3. الطلب والاراده عند الامامیه والمعتزله والاشاعره؛ این سه کتاب در یک مجلد بزرگ با نام «بحوث فی الاصول» چاپ شده است.
  4. چندین رساله در مباحث مختلف اصولی
  5. حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری
  6. نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، در چهار جلد؛ در مورد این کتاب که بزرگترین اثر علامه غروی در علم اصول است تجلیل و تعظیم بسیار شده است. به راستی که این شرح، نهایت درایت را داراست و اگر برتر از کتاب کفایه نباشد کمتر از آن نیست.

ب) علم فقه:

  1. کتاب الاجاره
  2. صلاة الجماعه
  3. صلاة المسافر؛ این سه کتاب هم به تازگی در یک مجلد با نام «بحوث فی الفقه» انتشار یافته است.
  4. حاشیه‌ کتاب المکاسب؛ حاشیه بر مکاسب شیخ اعظم انصاری، معروفترین اثر فقهی علامه غروی است که پس از گذشت دو سال از وفاتش در دو جلد بزرگ به قطع رحلی انتشار یافت.
  5. حاشیه بر کتاب الطهاره شیخ انصاری
  6. چندین رساله فقهی
  7. سه منظومه درباره ‌اعتکاف، روزه و نماز جماعت
  8. الوسیله، توضیح المسائل به زبان عربی
  9. ذخیرة العباد، توضیح المسائل فارسی

ج) فلسفه و حکمت:

  1. تحفة ‌الحکیم: منظومه ای است به سبک منظومه حکیم سبزواری در حکمت متعالیه. تحفةالحکیم از همان روزهای نخستین انتشارش مورد توجه اهل فن بوده و بعضی از حکما و نویسندگان به شرح آن دست زده اند.
  2. رساله فی اثبات المعاد الجسمانی
  3. حاشیه بر «اسفار» ملاصدرا
  4. مکاتبات فلسفی و عرفانی: مجموعه ای است از ۱۴ نامه در شرح و تحلیل دو بیت شعر از عطار نیشابوری آن جا که می گوید:

دائماً او پادشاه مطلق است در کمال عزّ خود مستغرق است

او بسر ناید زخود آنجا که اوست کی رسد عقل وجود آن جا که اوست

نیمی از این نامه ها از حکیم غروی اصفهانی و نیمی دیگر از عارف معروف سید احمد کربلایی است که دیدگاه یکدیگر را به نقد و بررسی نشسته اند. حاصل آن مناظرات علمی این اثر جاوید گشته است.

د) اشعار:

  • الانوار القدسیه؛ مجموعه دل انگیزی از اشعار عربی آیت الله غروی است.
  • دیوان مفتقر؛ این کتاب که شعرهای فارسی حکیم غروی را در خود گردآورده است، با نام نامناسبی که هیچ برازنده ایشان نیست، دهها بار چاپ شده و انتشار یافته است و این اشتباه از آن جا ناشی شده است که پدر این شاعر حکیم و عارف، حاج محمدحسن اصفهانی معروف به معین التجار، کمپانی یعنی شرکت راه آهن بغداد - کاظمین را به عهده داشت و او بود که برای نخسین بار بانی این کار خیر گشت. از اینجا و تنها به همین علت است که دیوان اشعار فرزندش با نام «دیوان کمپانی» و نام آن حکیم الهی به نام «آیت ‌الله کمپانی» معروف گشت! ولی چنان که شماری نقل کرده اند او از این اسم ناراضی بود و از شنیدن این کلمه بیگانه ناراحت می شد.
  • دیوان غزلیات یا مجموعه‌ عارفانه ها.[۱۰] دیوان اشعار فارسی و عربی او به چاپ رسیده است. غروی اصفهانی از جمله شاعرانی است که در مصیبت سید و سالار شهیدان، امام حسین علیه‌السلام اشعار پرسوز و گدازی دارد. هم اکنون ترجیع بندی در مرثیه‌ سیدالشهداء علیه‌السلام از او بجای مانده است. غروی اصفهانی در این ترجیع بند به استقبال ترجیع بند محتشم کاشانی رفته و از او پیروی نموده که بیت اول آن چنین است:

باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟ باز این چه شعله‌ی غم و اندوه و ماتم است؟

علامه غروی اثری نیز در تفسیر قرآن دارد؛ این تفسیر که گویا نیمه‌تمام مانده تاکنون چاپ نشده است.

وفات

مرحوم آیت الله غروی اصفهانی، سرانجام در پنجم ماه ذی الحجه سال ۱۳۶۱ قمری دار فانی را وداع گفت و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلا، جنب مناره شمالی در کنار مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.[۱۱]

پانویس

  1. آیت الله غروی از این توسل که نقشی بسیار حیاتی در زندگانی ایشان داشت، بارهای به مناسبت های مختلفی سخن به میان می آورد و خود را همیشه مدیون این لطف حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام می دانست.
  2. درباره زندگینامه استادان علامه غروی به ترتیب نگاه کنید به: نقباءالبشر، ج ۱، ص ۲۱۲ و ۳۶۵؛ الرسائل الفشارکیه، ص ۵-۱۱، چاپ جامعه مدرسین قم، علماء معاصرین، ص ۷۵؛ دائرة المعارف تشیع، ج ۲، ص ۲۱۵ و سیمای سامرا، سینای سه موسی از نگارنده این سطور.
  3. مسلسلات، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، ج ۲، ص ۳۶۳، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق، از انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی، تنها در اینجاست که از این استاد علامه غروی نام برده شده است.
  4. زندگینامه این محدث متقی در کتاب مستقلی نوشته ایم و با نام «محدث نوری، رویات نور» انتشار یافته است.
  5. متن اجازه نامه ای که آیت الله صدر کاظمی نوشته اند دارای مطالب سودمند و مهمی است که در شش صفحه و در آخر کتاب «غروی اصفهانی غدیر اندیشه» که این مقاله تلخیص آن است، آورده شده است.
  6. مسلسلات، آیت الله مرعشی نجفی، ج ۲، ص ۳۶۳.
  7. کیهان اندیشه، دوره پنجم، ش ۲۶، ص ۱۰، به نقل از استاد آیت الله حسن زاده آملی، نگاه حوزه؛ ش ۹-۸، س ۳۴، (ویژه‌نامه وحدت حوزه و دانشگاه).
  8. کیهان اندیشه، دوره پنجم، ش ۲۶، ص ۷-۸ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
  9. گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۲۳۶؛ عرفان اسلامی، شیخ حسین انصاریان، ج ۵، ص ۱۶۶.
  10. در مورد آثار علامه غروی مراجعه شود به: حاشیه علامه غروی بر مکاسب، مقدمه، به قلم علامه مظفر؛ بحوث فی الاصول، غروی اصفهانی، چاپ دوم، قم، جامعه‌ مدرسین، ۱۴۱۶ ق؛ نور علم، ش ۴، از دوره چهارم(۴۰) ص ۵۳ و ش ۵ از دوره ششم(۲۲) ص ۲۱۳؛ نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، غروی اصفهانی، مقدمه، مجله الموسم، ش ۱۶، ص ۲۴۱-۲۵۷، چاپ هلند، ۱۴۱۴ ق و...
  11. نوار مصاحبه با استاد علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی قدس سره.

منابع

آرشیو عکس و تصویر