فی ظلال القرآن (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۸ توسط Heidariyan47 (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « اين تفسير در ميان تفسيرهاى قرآن كريم داراى رويكردى سياسى، اجتماعى، حركتى و...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اين تفسير در ميان تفسيرهاى قرآن كريم داراى رويكردى سياسى، اجتماعى، حركتى و تربيتى است كه مؤلف آن به مفسّرى مجدّد با سياق تفسيرى نوينى شهرت دارد و يكى از پيشوايان و انديشوران اصيل حركت اسلامى معاصر است. بنابراين تكرار مكررات فراوانى كه در ساير تفاسير ملاحظه مى‌گردد، در اين تفسير جايى ندارد و در بسيارى از موارد، عرضه دارنده مباحثى بكر و بديع است. شخص مؤلف تمام تجربه قرآنى‌اش و نيز رهيافت تفسيرى‌اش را در مقدمه« فى ظلال» چنين خلاصه مى‌كند:

در پرتو قرآن زيستم تا هستى را بسى فراخ‌تر از بسيارى از ظواهر مشهودش ببينم، بزرگ‌تر در حقيقت و بزرگ‌تر در تعدّد جوانبش...، در سايه قرآن بازيافتم كه تصادف بى‌بصيرت را در عرصه هستى جايى نيست... محمّد قطب برادر دانشور مؤلف« فى ظلال» در چند سطرى كه در آغاز تفسير آمده است مى‌نويسد: فى ظلال القرآن كتابى است كه نگارنده‌اش با روح، انديشه، شعور و همه هستى‌اش با آن زندگى كرد... و گزيده تجربه زنده‌اش در عالم ايمان را با آن به راز نهاد.

دو مرحله شکل گیری

تفسير« فى ظلال القرآن» در دو مرحله شكل يافت. بارى هنگامى كه سيّد قطب هنوز پاى در ميدان جهاد، حركت و دعوت نگذاشته بود و بيش‌تر از ديدگاه نكات ادبى به قرآن مى‌نگريست, و ديگر بار وقتى كه همه وجود پيام قرآنى را بازيافت و به صورت عملى به حركت، تربيت و دعوت ملتزم گشت.

نخستين مرحله پيدايى« فى ظلال» به سال 1951 در مجله« المسلمون» برمى‌گردد كه سعيد رمضان منتشر كننده اين مجله از مرحوم شهيد سيّد قطب خواست تا به گونه پيوسته نوشتارى در آن مجله داشته باشد و سيّد نيز پذيرفت كه مباحثى در تفسير قرآن با عنوان« فى ظلال القرآن» بنويسد.

در نتيجه تا آيه 103 سوره مباركه بقره, شرح پيش گفته در مجله« المسلمون» منتشر شد و پس از آن سيّد قطب تصميم گرفت عنوان ديگرى را براى مقالات خويش در اين مجله برگزيند. به خوانندگان وعده داد كه به همين ترتيب، تفسير سى جزء قرآن كريم را در سى بخش منتشر خواهد كرد. از آن تاريخ« فى ظلال» از مجله« المسلمون» درآمد و سرنوشتى ديگر يافت. پيرو وعده قبلى، نخستين جزء از آن در اكتبر 1952 توسط دارالكتب العربية در قاهره منتشر شد و پس از آن هر دو ماه يك جزء عرضه مى‌شد. اين سير تا جزء شانزدهم قرآن كريم ادامه يافت.

علت وقفه در تفسیر

بعد از انتشار جزء شانزدهم سيّد قطب دستگير و راهى زندان شد، در هفته‌هاى نخست به سبب آزارهاى روحى و جسمى كه مى‌ديد، نتوانست كارش را در زندان ادامه دهد. در نتيجه ناشر كه قرارداد تفسير تمامى قرآن مجيد را تا پايان با او داشت، از دولت وقت به دادگاه براى جبران خسارت مالى خود شكايت برد و در نهايت دولت توافق كرد كه سيّد قطب در زندان تفسير را به پايان رساند. در پايان دهه پنجاه ميلادى تأليف« فى ظلال» در زندان پايان يافت.

« فى ظلال» در اين مرحله گر چه روشى نوين داشت، اما آن نبود كه ما امروز شاهدش هستيم بلكه مؤلف دانشمند، پس از كشف نمايش هنرى در قرآن و تأليف كتابى در اين زمينه و با همين عنوان، آرزو داشت كه اين كار را در همه قرآن انجام دهد و به تفصيل ويژگى‌هاى و عناوين نمايش هنرى را در تمام قرآن عرضه دارد. در اين مرحله توفيق يافت بخشى از آرزويش را در مورد نمايش هنرى در قرآن برآورده سازد. برخى از خواطر ذهنى، زيبايى، هنر، نمايش هنرى و بعضى از مبادى و مناهج تفسيرى‌اش را در تفسير« فى ظلال» بيان داشت. اما زندان سيّد قطب را با مرحله جديدى از تجربيات قرآنى مواجه ساخت و گستره نوينى از منهج حركت اسلامى در دعوت، تربيت، جهاد و تغيير بر وى گشود و خداوند متعال او را به سوى كشف كليد فهم گنجينه‌هاى حركى قرآن كريم و به كارگيرى‌اش در مسير دعوت و جهاد رهنمون گشت. با سودجويى از اين فيض، تفسير« فى ظلال القرآن» وارد مرحله دوم سرنوشت خود شد و مؤلف محترم با پالايش و ويرايش دوباره روح ويژه‌اى بدان بخشيد. آغاز اين كار با توجه به زمينه‌هاى روحى فراهم شده براى سيّد قطب از قبيل زندان، شكنجه، جاهليّت حاكم از آيات مكّى كه تلائم كامل با آن داشت، شروع شد.

از اين‌رو مؤلف شروع اين كار را از سه جزء آخر قرآن كريم كه تأمين بخش اين هدف بود، آغاز كرد و پاره‌اى از مفاهيم حركتى جديد را در تفسير اين سه جزء بيان داشت و پس از آن مصمّم گشت اين روند را در مورد همه قرآن تكرار كند و با بيان تجربه نوين حركى‌اش روحى ديگر در تفسير« فى ظلال» بدمد. جزء نخست تنقيح شده« فى ظلال القرآن» در آغاز سال 1960 توسط دار احياء الكتب العربيه منتشر شد و بدين وسيله« نمايش هنرى در قرآن» كه بيانگر زيبايى و هنر در قرآن كريم بود، قرين ديگرى يافت كه از گنجينه‌هاى حركتى قرآن كريم، پرده برمى‌داشت. سيّد قطب بدين اعتبار مفسّرى مجدّد گشت كه داراى سبك نوينى در قرآن تحت عنوان« سبك تفسير حركى» است.

شاهکار سید قطب

شاهكار سيّد قطب در تأمين اين هدف( روش تفسيرى‌اش) اجزاى هفت و هشت از« فى ظلال القرآن» است كه فراگير سوره انعام است. مؤلف در مقدمه‌اى كه بر اين سوره نوشته و در تفسير اين سوره حكمت بسيارى از موضع‌گيرى‌هاى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را يادآور شده و ضرورت تأسّى و به كار گماردن آن حكمت‌ها را در حركت اسلامى معاصر گوشزد كرده است، چنان كه اين دو جزء متمركزترين، پخته‌ترين و روشن‌ترين اجزاى« فى ظلال» هستند. سيّد قطب در پرتو همين رهيافت، ده جز نخست تفسير« فى ظلال» را تنقيح كرد. پس از آزادى از زندان به سال 1964 قصد آن داشت كه مابقى اجزاء را نيز به ترتيب سابق پالايش كند و اجزاى يازدهم، دوازدهم و سيزدهم را نيز در اين راستا دوباره نوشت كه با احتساب اجزاى پيش گفته به شانزده جزء رسيد اما سركشان ستمگر فرصت را از او سلب كردند و راه را بر او بستند و او بى آن كه بتواند به هدفش برسد، به سوى پروردگار خود شتافت.

آن چه گفتيم، اندكى از مزاياى« فى ظلال» و ارزشهاى آن بود، اما نبايد از نظر دور داشت كه سيّد قطب نيز همچون هر متفكّر ديگرى انسان بود و از اين رو، نمى‌توان به طور مطلق همه تئورى‌پردازى‌هايش را بى‌چون و چرا پذيرفت. با توجه به دگرگونى‌هايى كه پديده هاى اجتماعى به خود مى‌بينند و تغيير و ثبات و شرايط زمانى و مكانى، مباحث غير مسلّم اين تفسير نيز همچون هر نظريه ديگرى اثبات و ابطال پذير است. بسيارى از متفكران، از جمله انديشوران اخوان المسلمين كه دست اندر كار دعوت اسلامى‌اند، به رغم دلبستگى و احترام فراوانى كه براى سيّد قطب قايل‌اند، همه نظريات او را در عمل قابل اجرا نمى‌دانند و نظر بر اين دارند كه نمى‌توان اخوانى بودن سيّد قطب را در روش و عمل احراز كرد، زيرا پس از آن كه سيّد قطب از بحران فكرى رهايى يافت، مدّت درازى از تئورى‌پردازان اخوان المسلمين دور و بركنار بود و در بيش‌تر دوران حيات رويكرد اسلامى‌اش در زندان بود و تحت تأثير شرايط بسيار سخت زندان، مباحثى بسيار تند در تفسير« فى ظلال» و« معالم فى الطريق»( چراغى بر فراز راه) آمده است كه ممكن است با رفق و مدارا و روش بسيارى از دعوتگران عصر كنونى كه عزمى راسخ در دعوت دارند، و مهرورزى و مصلحت را ركن ركين دعوت و فراخوانى اسلامى مى‌دانند، سازگار نيفتد. در نهايت مى‌توان به اين نتيجه رسيد كه اگر چه به صورت موقت بتوان نظريه‌هاى سيّد قطب را پيرامون جاهليت، طاغوت، كفر و مقابله به مثل و... جز آن را با واقعياتى ناسازگار دانست، اما حقيقت گفتار سيّد قطب غير قابل انكار است.

استقبال از تفسیر

از تفسير« فى ظلال القرآن» استقبالى شايان شده است، چنان كه اين استقبال آن را در رده پرتيراژترين كتاب‌هاى دنيا، خصوصا كشورهاى اسلامى درآورده است.

استاد حسن فرحات در اين باره مى‌گويد: اين همه، بدان سبب است كه سيّد قطب فى ظلال را دو بار نوشت. بارى با قلم عالم و ديگر بار به خون شهيد!

در سال‌هاى اخير دار الشروق در لبنان، بيروت چاپى منقّح از اين تفسير را به بازار كتاب عرضه داشته است. خداوند از مؤلف شهيد« فى ظلال القرآن» راضى و خشنود باد و به شيفتگان قرآن كريم و خدمت‌گزارانش در عصر بحران معنويت توفيق بندگى و نشر حقايق قرآن ارزانى دارد

منبع

نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: