سید هاشم میردامادی نجف آبادی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله میردامادی نجف‌آبادی (۱۳۰۳ - ۱۳۸۰ ق)، عالم ربانی، فقیه و مفسر شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی و سید احمد کربلایی بود. ایشان علاوه بر مقام علمی و عرفانی، در تحولات سیاسی و اجتماعی مشهد، از جمله در قیام مسجد گوهرشاد، حضوری فعال داشت. «خلاصة البیان فی تفسیر القرآن» از مهمترین آثار اوست.

۲۰۰px
نام کامل سید هاشم میردامادی نجف‌آبادی
زادروز ۱۳۰۳ هجری
زادگاه نجف
وفات ۱۳۸۰ هجری
مدفن مشهد، حرم امام رضا علیه‌السلام

Line.png

اساتید

میرزا محمدتقی شیرازی، سید احمد کربلایی، آخوند خراسانی، میرزای نایینی، سید مرتضی کشمیری،...


آثار

خلاصة البیان فی تفسیر القرآن، حاشیه بر العروة الوثقی، رساله در رجعت، رساله در علم اخلاق و عرفان،...

ولادت و خاندان

سید هاشم میردامادی معروف به نجف‌آبادی یا نجفی، در سال ۱۳۰۳ قمری در نجف اشرف متولد شد. او در سن دو سالگی پدر خویش را از دست داد و تحت حمایت پر مهر مادری فاضل و پاک سیرت، دوران کودکی را سپری کرد.

نسب آیت الله سید هاشم میردامادی با ۳۰ واسطه به محمد دیباج فرزند امام صادق علیه السلام، می رسد. همچنین نسب او با ۸ واسطه به میرداماد منتهی می شود و میرداماد سر سلسله خاندان بزرگ میردامادی است. بیش تر نیاکان سید هاشم، اهل فضل و دانش بوده اند و نوابغ و رجال بزرگی در میان ایشان قرار داشته است.

آیت الله سید جواد خامنه‌ای (پدر مقام معظم رهبری) و آیت الله شیخ محمد واعظ‌زاده خراسانی، از دامادهای مرحوم سید هاشم میردامادی هستند.

تحصیل و اساتید

سید هاشم از همان اوان رشد، همت به تحصیل و فراگیری گماشت. در میان اقران به هوش و ذکاوت و استعداد خوب معروف شد و به سرعت پلکان ترقی را پیمود. از خود آن مرحوم نقل است که فرموده بود: «من از سنین قبل از بلوغ، علاقه ی سرشاری به مجالس علما و رجال علمی داشتم و بیش تر وقت من، در محضر شخصیت های بزرگ و مراجع آن وقت می گذشت. آمادگی فوق العاده ای برای کسب فضائل و پذیرش هر گونه استفاده علمی داشتم و تنها آرزوی من، رسیدن به مقامات عالی علم و عمل بود. از طرفی مادرم به جهت سختی در امر معاش، اصرار داشت که در پی کسب و کار بروم تا آن که از یکی از استادان خویش خواستم تا نزد مادرم بیاید و وی را راضی به ادامه ی تحصیل کند. در نتیجه، این مشکل از پیش پایم برداشته شد».

سید هاشم میردامادی، مقدمات و سطح را با جدیت کامل نزد مدرسان معروف گذراند. سپس در حوزه ی بزرگ نجف از محضر آیات عظام آخوند محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایة الاصول) و میرزا محمدتقی شیرازی و میرزا حسین نایینی کسب فیض کرد و به درجه ی رفیع اجتهاد نائل آمد.

آن چه آن مرحوم را بعدها در میان اقران خود ممتاز و شاخص کرد، جنبه ی عرفانی و سلوک او بود. ایشان از استادان اخلاق و عرفان آن دوره مانند سید احمد کربلایی، سید مرتضی کشمیری، میرزا جواد آقا ملکی بهره های بسیار برد. در این میان با مرحوم سید احمد کربلایی بسیار مأنوس بود و شاگرد خاص آن جناب گردیده بود.

آیت الله میردامادی از دو استاد خود، یعنی میرزا محمدتقی شیرازی و حاج سید احمد کربلایی بسیار یاد می کرد و از یاد آنان لذت می برد و از سجایای اخلاقی آن دو داستان هایی نقل می فرمود. او مکرر می فرمود: «بعد از میرزا محمدتقی شیرازی، دیگر کسی به آن مهذّبی و پاکی ندیدم». درباره مرحوم سید احمد کربلایی می فرمود: «این مرد، همواره حال انقطاع و توجه به خدا داشت و گاهی که با شاگردان مشغول صحبت بود و می خندیدند، در اثناء توجهی به خدا می کرد و از گوشه های چشمش اشک جاری می گشت و در آن حال به احدی توجه نداشت». باز از مرحوم سید احمد کربلایی نقل می فرمود که «کاملاً بر نفس خود مسلط بود و مانند او کسی را ندیدم».

آثار و تألیفات

برخی از تألیفات آیت الله سید هاشم نجف آبادی عبارت است از:

  • خلاصة البیان فی تفسیر القرآن؛ دوره کامل تفسیر قرآن کریم به فارسی روان که توسط سید هاشم نجف آبادی املا گردیده و یکی از شاگردان آن مرحوم به نام سید حسین نوایی آن را نوشته است.
  • حاشیه بر العروة الوثقی که به صورت دست نوشته موجود است.
  • مباحث الفاظ مرحوم میرزای نایینی که هنوز به زیور طبع آراسته نگشته است.
  • قسمتی از آخرین دوره فقه آخوند خراسانی در مبحث بیع که به صورت دست نوشته موجود است.
  • رساله ای در رجعت، که ترجمه کتاب «سیف الامة و برهان الملة» ملا احمد نراقی است. در آن زمان هنوز کتاب سیف الامة ترجمه نشده بود و نیز بعضی مباحثات آن مرحوم با علمای سنی عراق و حجاز و نیز علاقه ای که آن جناب به مرحوم نراقی و آثار او داشت، وی را بر آن داشت تا مسئله رجعت و دیگر معتقدات امامیه را با شرح و تفصیل مورد ملاحظه قرار دهد.
  • رساله ای در علم اخلاق و عرفان؛ شرح حال علمای بزرگی است که به حضور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه رسیده اند. آیت الله سید موسی شبیری زنجانی از آن به عظمت نام می برد و آن را اثری ارزشمند می داند.

فعالیت‌های سیاسی

در دوره رضاخانی که فضای خفقان و وحشت بر ایران سایه افکنده بود، آیت الله میردامادی در دفاع از اسلام سخت و بی پروا بود. به حق، نمونه کاملی از یک عالم آگاه و شجاع و حق طلب بود. در حادثه دهشت بار حمله به حرم رضوی و کشتار مردم در مسجد گوهرشاد، به سال ۱۳۱۴ شمسی، ایشان و دیگر علمای طراز اول مشهد در منزل آیت الله سید یونس اردبیلی جلسه ای تشکیل دادند و با صدور اعلامیه ای تند، از عملکرد ددمنشانه حکومت وقت و شخص رضاخان اعلام انزجار کردند، در آن دوران سیاه و خفقان، حکومت، از اقدام علما مطلع گشت و هر یک از اعضای جلسه به منطقه ای تبعید شدند.

آن مرحوم به سمنان تبعید شد و مدتی دیگر را در حبس و تبعید سپری کرد. دوران تبعید آن مرحوم بیش از ۷ سال به طول انجامیده است. آن مرحوم بعد از دوران تبعید، مدتی را به شهر ری می رود و مورد توجه مردم آن سامان قرار می گیرد و در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام، بزرگ ترین نماز جماعت شهر را تشکیل می دهد.

مرحوم آقای حاج شیخ احمد مجتهد تهرانی مدیر مدرسه میرزا جعفر در تهران نقل می کنند که بعد از دوران تبعید ایشان در سمنان، با حضور مرحوم سید هاشم در شهر ری و اقامه نماز جماعت در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی، همه جماعات تحت الشعاع قرار گرفت و بعد از اندک زمانی به اول عالم و شخصیت شهر ری معروف گشت.

ویژگی‌های اخلاقی

زهد و تقوا:

موفقیت آیت الله سید هاشم نجف آبادی در زهد و بی رغبتی به دنیا و تقوای کم نظیر بود که مورد غبطه دیگران قرار می گرفت. اصالت و نجابت خانوادگی و تقید مادر وی به عبادات و سنن و ادعیه، شوق کامل از عنفوان جوانی به تکمیل نفس و تهذیب و طهارت روح، مراوده با مردان حق و ریاضت های مشروع، همگی دست به دست هم داد و از او وجودی ساخت که جز رضای الهی، چیزی در نظرش جلوه نمی کرد. حبّ و بغض او، روی محور خدا بود و در مدت عمر، ذره ای آلودگی پیدا نکرد. از بعضی افراد که می خواستند از رفاقت سوء استفاده کنند، برای خدا قطع رابطه کرد و از مشتبهات جداً گریزان بود. از مال های شبهه ناک شدیداً بر حذر بود و پایه ی زندگی را بر قناعت گذارده بود و زندگی بسیار ساده ای داشت. مازاد را در راه خدا انفاق می کرد و با تجملات و زیاده روی، سخت مخالف بود و توکلی فوق العاده داشت و نافله های شب او طولانی و از خوف خدا بسیار می گریست. تمام نمازهای طول عمر خود را دوباره گذارد و به ادعیه بسیار توجه داشت. ذکر یونسیّه او در سجده معروف بود. بسیار در اثنای حضور در نجف اشرف به مسجد سهله می رفت و عبادت می کرد. از شهرت گریزان بود و دیگران را نیز بر حذر می داشت.

آن جناب اهل ذوق و عرفان بود. به تصریح مقام معظم رهبری، بین پدر (آیت الله سید جواد خامنه ای) و آیت الله سید هاشم نجف آبادی (پدربزرگ)، این زهد و عرفان وجهی مشترک بود.

همچنین اهل ذکر بود و در همه حال، ذاکر بود. زمانی هم که دیگران به اشتغالات دنیایی مشغول بودند، گاه اتفاق می افتاد او در عالمی دیگر سیر می کند. بعضی از نوافل را در مسیر مسجد در راه می خواند. در همه حال نوافل شبانه و یومیه اش ترک نمی شد. سید حسین میردامادی فرزند آن مرحوم، از علامه طباطبائی نقل می کرد که ایشان فرموده بود: «آقای سید هاشم میردامادی اَعبَد طلاب نجف بود».

اخلاق و عادات:

افرادی که با آن مرحوم آشنایی داشتند دل باخته او گردیده بودند، زیبا سخن می گفت و شیوایی بیان او همه را جلب می کرد. سرسوزنی کبر و غرور در وجود شریفش نبود. بسیار متواضع و فروتن و بی ادعا بود. اخلاق و رفتارش در همه مدت عمر، به یک میزان بود و مقامات ظاهری اشخاص، در روحیه وی اثری نمی گذاشت. زیّ طلبگی را تا آخر عمر حفظ کرد. کسانی را که علماً و نسباً از وی پایین تر بودند، بدون هیچ گونه ناراحتی بر خود مقدم می داشت. دارای صفای باطن و روشنی ضمیر بود و به گفته ها و درد دل های مردم توجه و عنایت کامل داشت و واقعاً متأثر می شد و اظهار همدردی می کرد و با تمام وجود در رفع حوائج دیگران تلاش می کرد.

از یاد و خاطره ی اهل مشهد هنوز نرفته است که شبی آن مرحوم در جامع گوهرشاد در شبستان معروف به خودش، آیات عذاب را برای مردمان توضیح و تفسیر می کرد. یکی از اراذل و لات های معروف مشهد از آن جا عبور می کند. وقتی بیان شیوای آن مرحوم به گوشش می خورد، مانند صاعقه ای او را فرا می گیرد و همان جا روی کفش ها می نشیند. موعظه و برنامه تفسیر آن مرحوم تمام می شود. جلو می آید و با اظهار ندامت و پشیمانی از گذشته خود عرضه می دارد: «آیا من هم بخشیده خواهم شد؟ وای بر من که چگونه می توانم عذاب الهی را تحمل کنم»؟! آن مرحوم او را آرام می کند. دست بر سینه اش می گذارد. او را امیدوار می کند و به توبه و احقاق حقوق از دست رفته ی مردم راهنمایی می کند.

آن مرحوم میزان را عقل و شرع قرار داده بود. می فرمود که «نباید تابع مردم بود». با سر و صدا و هیاهو و جنجال در محیط های عبادت، سخت مخالف بود.

وفات

مرحوم سید هاشم میردامادی نجف‌آبادی، سرانجام بعد از عمری مجاهدت و خدمت و با کوله باری از عمل صالح، در شامگاه ۲۳ جمادی الثانی ۱۳۸۰ (شهریور ۱۳۳۹ ش) بدرود حیات گفت و پیکر آن مرحوم در دارالسلام حرم رضوی علیه السلام مدفون گردید.

منابع