لعنت و برائت در عاشورا
برائت به "معنای با دشمنان خدا دشمنى کردن و از آنان برائت و بیزارى جستن" در کنار ولایت (یعنی دوستی با دوستان خدا)، از فروع دین و از واجبات عملى اسلام است. زندگى مکتبى یک مسلمان ایجاب مى کند که خطّ فکرى و سیاسى خود را در جامعه و نسبت به حق و باطل مشخص کند و پیرو جناح حق و مطیع «ولىّ خدا» باشد و با دشمنان دین و امامت و رهبرى صالح، ستیز و دشمنى داشته باشد نه آن که بى طرف بماند.
بىتفاوت نبودن در برابر جنایتکاران و همسویى با رسول خدا، ایجاب مىکند که یک شیعه عاشورایى نسبت به ستمگران، بغض و عداوت و تبرى داشته باشد و کسانى را که قرآن لعن کرده است، مورد لعن قرار دهد. لعن، نشان اوج تنفر و انزجار از چهرههاى ملعون است. به امام صادق علیه السلام گفتند: فلانى دوستدار شما است، امّا در بیزارى و برائت از دشمنان شما ضعیف است و ناتوان. حضرت فرمود: «هیهات! دروغ مىگوید کسى که مدّعىِ ولایت ماست، ولى از دشمنان ما «برائت» ندارد».
تبری در واقعه عاشورا
در عصر امام حسین علیه السلام، حق در وجود آن حضرت متجلى بود و باطل در چهره یزید. یک مسلمان متعهّد، مىبایست که «تولّى» با او و «تبرّى» از دشمنانش داشته باشد. یاران امام با شجاعت از فرزند پیامبر حمایت و نصرت مىکردند و مخالف جبهه یزید و ابن زیاد بودند. سخنان و رجزها و اشعارشان این را نشان مىدهد. ابوالشعثاءِ کندى در رجز خویش هنگام نبرد، چنین مىگوید: خدایا من یاور «حسین» و واگذارنده «ابن سعد»م.
یارَبِّ انّى لِلْحُسَینِ ناصِرٌ وَ لِابْنِ سَعْدٍ تارِک وَ هاجِرٌ[۱]
بریر بن خضیر نیز اینگونه اظهار مىکند: اللَّهُمَّ انّى ابْرَءُ الَیک مِنْ فِعالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ؛[۲] خدایا من از کار این گروه به پیشگاه تو تبرّى مىجویم.
شب عاشورا که یاران امام اظهار پشتیبانى مى کنند، «نافع» برخاسته مىگوید: نُوالى مَنْ والاک وَ نُعادى مَنْ عاداک؛[۳] با هر که دوستدار تو باشد دوستى مىکنیم و با هر که دشمنت باشد، دشمنى مىکنیم.
تبری در زیارتهای عاشورائی
در زیارت امام حسین علیه السلام مىخوانیم: «انّى اتَقَرَّبُ الَى اللَّهِ بِزِیارَتِکمْ وَ بِمَحَبَّتِکمْ وَابْرَءُ الَى اللَّهِ مِنْ اعْدائِکمْ»؛ من با زیارت و محبت شما به خدا تقرب مى جویم و از دشمنانتان به خدا بیزارى مىجویم.
در حادثه کربلا، کسانى در قتل دست داشتند، کسانى هم راضیان، ساکتان، هتکحرمت کنندگان، زمینهسازان، فرمانبرداران بودهاند در زیارت عاشورا همه اینها ملعون و مطرودند و نیز آنان که حسین بن على علیه السلام را خوار کردند و ندایش را شنیدند و پاسخ ندادند.
در فراز دیگرى پایهگذاران ظلم به اهل بیت، کنار زنندگان اهل بیت از جایگاه اصلىشان، قاتلان اهل بیت، زمینهسازان آن قتل، پیروان و هواداران قاتلان لعنت شدهاند: «اسرجت، الجمت، تهیات...» در زیارت دیگرى، لعن بر ظالمین آل محمد، لعن بر ارواحشان، دیارشان و قبورشان شده است: «والعن ارواحهم و دیارهم و قبورهم».[۴]
موالات با حسین و برائت از ظالمان به او، پایه تقرب به خدا و رسول و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است: «یا ابا عبدالله! انى اتقرب الى الله و الى رسوله و الى امیرالمؤمنین و الى فاطمة و الى الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائة ممن اسس اساس ذلک...».[۵]
همه سلامها، اظهار محبت و دوستى با امام حسین علیه السلام و ائمه معصوم علیهم السلام که در زیارتنامهها است، نشانه «تولّى» است و همه لعنتها، عذاب خواستنها، ابراز ناخرسندى از دشمنانشان، گواه «تبرّى» از آنان است و زیارت ها موج مىزند از سلامها و لعنت ها. این نفرین و لعنت حتى شامل آنان که با رضایشان، در صف مخالفان امام قرار گرفتند، مىشود. از جمله مىخوانیم: «لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ خاذِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَماک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ طَعَنَک وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُعینینَ عَلَیک وَلَعَنَ اللَّهُ السَّائِرینَ الَیک... وَلَعَنَ اللَّهُ اعْوانَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْیاعَهُمْ وَانْصارَهُمْ وَ مُحبّیهِمْ...». لعنت خدا بر قاتلان تو بر آن که تو را خوار کرد، به تو تیر افکند، بر تو نیزه زد، آنان که بر ضدّ تو یارى کردند، به جنگ تو شتافتند. لعنت خدا بر همه یاران و پیروان و کمک کنندگان و دوستدارانشان باد. این اوج برائت و فراگیرى تبرّى را مىرساند.
در زیارت جامعه و زیارات دیگر از جمله زیارت حضرت عباس علیه السلام است: «فَمَعَکمْ، مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ، انّى بِکمْ مُؤمِنٌ وَ بِایابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ بِمَنْ خالَفَکمْ وَ قَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرینَ»؛ با شمایم، با شمایم، نه با دشمنانتان. به شما و بازگشت شما ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما کفر مىورزم.
تبری در پیام عاشورا
پیام عاشورا این است که در میدان هاى مبارزه حق و باطل در هر جا و هر زمان، بى تفاوت نباشید، بلکه به یارى حق و تولّاى ولىّ خدا قیام کنید و از پیروان باطل و مخالفانِ امام، تبرّى بجویید. تا شهادتى که در زیارت اربعین مىدهید، راست باشد، نه دروغ و شعار، آنجا که مىگوید: «اللَّهُمَّ انّى اشْهِدُک انّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ»؛ خدایا تو را شاهد مى گیرم که من ولىّ و دوستدار کسى هستم که با او ولایت داشته باشد و دشمن کسى هستم که با حسین بن على دشمنى کند.
امام خمینی در تداوم این خطّ در همه اعصار مىفرماید: «لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنى امیه لعنة الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریادِ ستم شکن است».[۶]
پانویس
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
- جواد محدثى، پیامهاى عاشورا.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |