و اگر ببینی حال آنها را هنگامی که بر آتش دوزخشان بازدارند که در آن حال (با نهایت حسرت) گویند: ای کاش ما را به دنیا باز میگردانیدند تا دیگر آیات خدا را تکذیب نکرده و ایمان میآوردیم!
اگر هنگامی که آنان را بر آتش [دوزخ] نگه داشته اند ببینی [حالتی ذلت بار و وضعی هول انگیز می بینی] می گویند: ای کاش به دنیا بازگردانده می شدیم، و در آنجا آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم، و از مؤمنان می شدیم.
و اى كاش [منكران را] هنگامى كه بر آتش عرضه مىشوند، مىديدى كه مىگويند: «كاش بازگردانده مىشديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمىكرديم و از مؤمنان مىشديم.»
اگر آنها را در آن روز كه در برابر آتش نگاهشان داشتهاند بنگرى، مىگويند: اى كاش ما را باز گردانند تا آيات پروردگارمان را تكذيب نكنيم و از مؤمنان باشيم.
کاش (حال آنها را) هنگامی که در برابر آتش (دوزخ) ایستادهاند، ببینی! میگویند: ای کاش (بار دیگر، به دنیا) بازگردانده میشدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم، و از مؤمنان میبودیم!
Were you to see when they are brought to a halt by the Fire, whereupon they will say, ‘If only we were sent back [into the world]! Then we will not deny the signs of our Lord, and we will be among the faithful!’
And could you see when they are made to stand before the fire, then they shall say: Would that we were sent back, and we would not reject the communications of our Lord and we would be of the believers.
If thou couldst see when they are set before the Fire and say: Oh, would that we might return! Then would we not deny the revelations of our Lord but we would be of the believers!
If thou couldst but see when they are confronted with the Fire! They will say: "Would that we were but sent back! Then would we not reject the signs of our Lord, but would be amongst those who believe!"
معانی کلمات آیه
وقفوا: وقف: حبس شدن و حبس كردن. چون با «على» متعدى شود، معنى اشراف مى دهد. «وُقِفُوا عَلَى النَّارِ» يعنى: بر آتش مشرف شدند.[۱]
و اگر آنان را، آن هنگام كه بر لبهى آتش (دوزخ) نگه داشته شدهاند ببينى، پس مىگويند: اى كاش! (بار ديگر به دنيا) بازگردانده شويم و آيات پروردگارمان را تكذيب نكنيم و از مؤمنان (واقعى) باشيم.
نکته ها
طبق آيات قرآن، آرزوى برگشت به دنيا، هم در لحظهى مرگ است و هم در قبر و هم در قيامت، «رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً» «1»، و هم در جهنّم «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» «2»
در آيهى 23، مشركان شرك خود را انكار مىكردند، ولى در اين آيه، اعتراف و تقاضاى برگشت و جبران مىكنند.
پیام ها
1- كفّار هنگام عرضه بر آتش، وحشتزده و ذلّتبار ناله مىزنند. «إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا» مراحل و مواقف قيامت متعدّد است، در بعضى از مراحل گنهكاران ناله مىزنند و در بعضى مواقف مهر سكوت بردهانشان مىخورد.
2- تكذيب آيات الهى، موجب پشيمانى در آخرت است. إِذْ وُقِفُوا ... فَقالُوا يا لَيْتَنا
«1». مؤمنون، 100.
«2». مؤمنون، 107.
جلد 2 - صفحه 437
3- تا فرصت باقى است، ايمان آوريم، چون در آخرت مجال برگشت نيست. «يا لَيْتَنا نُرَدُّ» از آرزوها و حسرتهاى كافران در قيامت، برگشت به دنيا و ايمان و اطاعت است. وَ لا نُكَذِّبَ ... وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ: و اگر ببينى اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله يا اى بيننده اين را كه چون باز داشته شده باشند كفار بر آتش تا آن را معاينه ببينند. و يا مطلع شوند بر آن و يا درآورده شوند در آن و بدانند مقدار عذاب خود را، هر آينه ببينى امرى در غايت شناعت. و چون ايشان را مشاهده كنى كه از سختى عذاب فرياد كنند فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ: پس گويند از روى تمنى رجوع در
«1» مدرك پيشين، صفحه 110، حديث 40 (با اندكى تفاوت)
«2» نساء آيه 115.
«3» بحار الانوار، جلد 35، صفحه 68، حديث 2.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 249
دنيا، كه اى كاش باز گردانيده شويم به دنيا وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا: و تكذيب نكنيم آيات پروردگار خود را وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ: و باشيم از جمله ايمان آورندگان.
و اگر به بينى هنگامى را كه بازداشته شده باشند بر آتش پس گويند ايكاش ما برگردانيده ميشديم و تكذيب نمىكرديم آيات پروردگار خودمان را و ميبوديم از گروندگان.
تفسير
يعنى اگر ببينى آنها را وقتى داخل در آتش يا مشرف بآن شدند هر آينه
جلد 2 صفحه 311
مشاهده نمودى منظره هولناك عجيبى را كه قابل وصف نيست و بنابر اين جواب شرط محذوف شده براى ابهام و تخويف و محتمل است در مقام جواب اكتفا شده باشد بقول آنها كه مذكور در آيه است و دلالت دارد بر آرزوى محال كفار كه عود بدنيا و تصديق انبيا و كتب سماوى بوده در وقتى كه پشيمانى سودى ندارد و نصب نكذّب باعتبار جواب است و اجراى و او مجراى فا و اضمار أن ناصبه و برفع باعتبار عطف بر نردّ نيز قرائت شده است و قمى ره فرموده در شأن بنى اميه نازل شده است ..
و اگر ميديدي هنگامي که اينها واقف شدند بر آتش پس گفتند اي كاش ما برميگشتيم و تكذيب نميكرديم بآيات پروردگارمان و ميبوديم از مؤمنين.
بعضي از قرّاء لا نكذّب و نكون را بضم باء و نون قرائت كردند و عطف بر نردّ دانسته مدخول يا ليتنا، و بعضي نكذّب را بضمّ باء و نكون بنصب لكن سياهي قرآن که نزد ما فقط اعتبار دارد هر دو بنصب است و مفاد: ان لا نكذّب و ان
جلد 7 - صفحه 42
نكون است.
وَ لَو تَري إِذ وُقِفُوا عَلَي النّارِ بعض مفسرين گفتند اذ دخلوا في النار و بعضي گفتند معني بودن نار است فوق رؤسهم و بعضي گفتند تحت اقدامهم و تمام راجع بقيامت است و مستقبل محقق الوقوع حكم ماضي دارد لذا فرمود وقفوا لكن ظاهر اينست که مراد از وقوف اطلاع و يقين است ميگويي بر فلان امر واقف شدم و اينکه در همان حال احتضار است که معاينه ميكند و جاي خود را در جهنم مشاهده ميكند و حقانيت ايمان را درك ميكند و يقين پيدا ميكند لكن سودي ندارد وَ لَيسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذِينَ يَعمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتّي إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ إِنِّي تُبتُ الآنَ نساء آيه 22، و برگشتن هم ندارد فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم لا يَستَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُونَ اعراف آيه 32.