علویان

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۰۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«علویان» در متون تاریخی اغلب به نوادگان و منسوبان امام علی علیه‌السلام گفته می‌شود، که در بسیاری از منابع با عنوان سادات همسانی دارد. گاهی نیز به گروه‌هایی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را شایسته‌ترین جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله می‌دانستند اطلاق شده، که از این جهت با مفهوم شیعه نزدیک است.

اصطلاح علویان

«علویان» جمع «عَلَوی» و منسوب به «علی» است، و در اصطلاح، فرزندانی از امام علی بن ابی طالب علیه السلام که از نسل پنج پسر او (امام حسن، امام حسین، حضرت عباس، محمد بن حنفیه و عمر اطرف) باشند، علویان نامیده می‌شوند.[۱]

گاهی کلمه «علوی» برای کسی استعمال می شود که امام علی علیه السلام را بر سه خلیفه دیگر (خلفای راشدین) ترجیح داده و پیرو اوست. با توجه به همین معنا، علویان نام مذهبی است که تقریبا عقائدشان با شیعه اثنا عشریه یکی است. بیشتر پیروان این مذهب در ترکیه و کمی در سوریه اند. البته بین علویان ترکیه (بکتاشیه) و علویان سوریه (نصیریه) و نیز آنها با شیعه امامیه تفاوت هایی وجود دارد.[۲]

تاریخچه علویان

خلافت‌های امویان و عباسیان، به‌سبب پیوند نسبی و جایگاه اجتماعی علویان، آنان را رقیبی سیاسی تلقی کرده و سیاست‌هایی محدودکننده در قبال آنان اعمال کردند.[۳] این شرایط، همراه با عوامل اعتقادی و اجتماعی، به شکل‌گیری قیام‌های متعددی منسوب به علویان می انجامید.[۴] سادات علوی در دورۀ اموی و عباسی، هم تحت تعقیب و آزار حکّام بودند، هم علیه حکومت‌های جور مبارزه می‌کردند. زید بن علی بن الحسین در زمان هشام بن عبدالملک قیام کرد و به شهادت رسید، پسرش یحیی بن زید در خراسان و جوزجان قیام کرد و شهید شد و شهیدانی چون محمد نفس زکیه و شهید فخّ از علویانی بودند که بر ضدّ دستگاه خلافت وقت قیام کردند.

سنگ اولیه قتل و شکنجه و حبس علویون از زمان منصور دوانیقى دومین خلیفۀ عباسی بنا گذاشته شد و جبهه علویون به دلیل ظلم‌ستیزی و روحیۀ سلحشوری که داشتند، مبغوض خلفای ستمگر بودند. خلفا فضایی آرام و امن می‌خواستند تا به عیاشی و بزم شراب و شهوت خود برسند؛ اما علویون با الهام از فرهنگ قرآن و اهل بیت، فضای ناامنی را برای خلفای دنیاطلب درست کرده بودند و لذا خصمانه با آنها برخورد می شد. هارون الرشید از جد خود منصور، کینه و خصومت فراوانی نسبت به علویون به ارث برده بود. این بود که از آغاز حکومت خود با تمام قساوت به مقابلۀ آنها برخاست و قسم خورد که آنان را ریشه‌کن ساخته و از پای درآورد. بارها می‌گفت: به خدا قسم آنان یعنی علویون و پیروانشان را می‌کشم.[۵]

پس از روی کار آمدن عباسیان، گرایش به علویان در ایران افزایش یافت و نخستین حکومت شیعی توسّط علویان طبرستان در منطقۀ طبرستان ایران -از سال ۲۵۰ تا ۳۶۱ قمری- پدید آمد و کسانی همچون داعی صغیر، داعی کبیر، ناصر کبیر (اطروش) و... حکومت کردند. آنان شیعه بودند (هرچند عده‌ای ایشان را زیدی مذهب می‌دانند) و بر احیای ارزش‌های دینی پای می‌فشردند.[۶]

پانویس

  1. جواد محدثی، فرهنگ غدیر، ص۳۹۷.
  2. رجوع شود به آرینگبرگ مارینی، علویان ترکیه و علویان سوریه (شباهتها و تفاوتها)، ترجمه عباس برومند، تاریخ اسلام، پاییز و زمستان ۱۳۸۷، شماره ۳۵-۳۶؛ جامعه علویان سوریه، عباس برومند؛ مقدمه‌ای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، مهدی جمالی‌فر.
  3. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر.
  4. محمد طبری، تاریخ الرسل والملوک، بیروت، دارالتراث.
  5. الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج۵ ص۲۲۵.
  6. لغت‌نامه، دهخدا، ج ۱۰ ص۱۴۲۰۲.

مطالب مرتبط

مسابقه از خطبه ۷۶ و ۲۳۰ نهج البلاغه