ابوبصیر اسدی
«ابوبصیر یحیی بن قاسم اسدی» از راویان مورد وثوق کوفه و از اصحاب مشهور امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهم السلام است. از آنجا که ابوبصیر کنیه پنج نفر بوده که برخی از آنان مسلّماً ثقه اند، بزرگان ما کتاب های مستقلی تحت عنوان ابابصیر نوشته اند. مرحوم آیت الله خویی با بیان قرینه گفته است که هر جا ابوبصیر به طور مطلق آورده شود، مراد یحیی بن قاسم ثقه است.[۱] حاجی نوری نیز به همین قول معتقد است.
محتویات
جایگاه روایی
ابوبصیر اسدی بهسان یکی از حاملان پراندوختۀ حدیث اهل بیت در کوفه شناخته میشد. غالب روایات ابوبصیر، بی واسطه از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده است. وی به جز امامان معصوم، از ابوحمزه ثمالی و صالح بن میثم نیز روایت می کند.
حدود ۱۵۰ نفر از محدثان و راویان حدیثی از وی اخذ حدیث کرده اند مانند: ابن ابی حمزه بطائنی، ابن بُکَیر، ابن مسکان، اَبان بن عثمان، اسحاق بن عمّار، جمیل بن درّاج، یونس بن عبدالرحمان، عاصم بن حمید حناط، حسین بن ابی العلاء و عبدالله بن حماد انصاری.
ابوبصیر اسدی در پی سالها درک صحبت امام محمد باقر و امام صادق(ع) طبعاً یکی از قطبهای رهبری فکری جامعۀ امامی کوفه محسوب میشد، روایات متعددی در دست است که نشان میدهد ابوبصیر در صحنههای مبارزۀ فکری با گروههای مخالف چون مختاریه و زیدیه حضور داشته است. در سال 148ق. به دنبال وفات امام جعفر صادق(ع)، فرزند ارشد او موسوم به عبدالله دعوی امامت کرد و پیروان او که «فطحیه» نامیده میشدند، در مقابل گروهی از شیعیان قرار داشتند که بلاواسطه پس از امام صادق(ع) به امامت امام کاظم(ع) قائل بودند. وقوع این بحران با سالهای پایانی عمر ابوبصیر اسدی مصادف بود و موضعگیری او در مقابل فطحیه از وی چهرهای وجیه نزد پیروان امام کاظم(ع) ترسیم نمود؛ چنانکه در روایات آنان ابوبصیر در زمرۀ گروهی از اصحاب امام صادق(ع) شمرده شده است که از آغاز به عبدالله پشت کرده، به امام کاظم(ع) روی آوردند.[۲]
رجالیان، وی را به بزرگی، جلالت و وثاقت ستوده اند. ابوعمرو کشّی، ابوبصیر را جزﺀ طبقه اوّل اصحاب اجماع و از جمله شش فقیه بزرگ شیعه در قرن دوم هجری می شمارد.[۳] شیخ کلینی و کشّی، روایاتی را از امام باقر و امام صادق(ع) در مدح و ستایش وی، نقل کرده اند.
شیخ کشى از شعیب عقرقوفى روایت کرده است که گفت: گفتم به حضرت صادق علیه السلام که بسا شود ما محتاج شویم به سؤال بعض مسایل، از کى سؤال کنیم؟ فرمود: بر تو باد به اسدى، یعنى ابوبصیر.[۴] محدث نوری در «خاتمه مستدرک» می گوید: مراد از ابوبصیر، ابومحمد یحیى بن قاسم اسدى است، به قرینه قائد، یعنى عصاکش او على بن ابى حمزه، که تصریح کردهاند علما به آن که او راوى کتاب او است و این ابوبصیر ثقه است چنان که در «رجال شیخ» و «خلاصه» است و عقرقوفى پسر خواهر ابوبصیر مذکور است.[۵]
در مقابل، روایاتی در نکوهش وی گزارش شده است. علمای رجال، سبب نپذیرفتن این تضعیف ها را ارسال سند و وجود راویان غیر ثقه در سلسله اسنادِ این روایات، همچنین وجود نشانه های تقیه و ساختگی بودن و نیز تعارض با روایات مدح دانسته اند.[۶]
آثار و روایات
صاحب معجم رجال الحدیث می نویسد: «در سلسله اسناد روایات بیش از 2275 مورد با عنوان ابوبصیر قرار گرفته است».[۷]
ابوبصیر از جمله مؤلّفان شیعی به شمار می آید که فهرست نویسان، دو کتاب برای او ثبت کرده اند: کتاب «مناسک الحج» که از سوی علی بن ابی حمزه و حسین بن علا، گزارش شده است؛ و دیگری کتاب «یوم و لیلة» که به روایت علی بن ابی حمزه، آمده است.
ابن بابویه نیز مجموعهای از روایات فقهی او به روایت علی بن ابی حمزه را در من لایحضره الفقیه مورد استفاده قرار داده است. همچنین مجموعهای مشتمل بر حدود 20 حدیث در موضوع «علل» به روایت حسین بن یزید نوفلی از علی بن ابی حمزه بهطور پراکنده در علل الشرائع ابن بابویه مورد استفاده واقع شده است.
ابن بابویه ضمناً تلفیقی از روایت ابوبصیر و محمد بن مسلم را از «کتاب حدیث اربعمأه» به تمامی در الخصال نقل کرده است. علاوه بر آنچه ذکر شد، نوشتاری از ابوبصیر در زمینۀ احوال ائمۀ نخستین به روایت محمد بن سنان (در بعضی اسانید با واسطۀ ابن مسکان) وجود داشته که در آثار کهن امامیه و غیرایشان مورد استفاده قرار گرفته است. خصیبی تصریح نموده که ابوبصیر مورد نظر در این سند ابوبصیر اسدی است.
ابوبصیر اسدی در سال ۱۵۰قمری روی در نقاب خاک کشید.[۸]
پانویس
منابع
- ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره 9.
- محمد ریشهری، شناختنامه حدیث، ج۳ ص۵۳ ـ۵۴، پایگاه حدیث نت.
- "ابوبصیر"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیهالسلام.