شیخ سلیمان بحرانی
سلیمان بن عبداللّه بن على ماحوزى بحرانى (۱۱۲۱-۱۰۷۵ ق)، فقیه و محدّث شیعی قرن دوازدهم، و اهل منطقه ماحوز بحرین است. او در جوانى فقیهى صاحب نظر شد و در ۲۴ سالگى کتابهاى ارزشمندى تألیف کرد. با مقام علمى خود، به ریاست دینى بحرین -که در آن زمان حوزه علمى پررونقى داشت- رسید و بنا بر سنت رایج در بحرین، به «بلاد القدیم»، مرکز علما، تجار و بزرگان بحرین، انتقال یافت. بحرانى در علوم مختلف سرآمد بود. اطلاعات او بیشتر در زمینه حدیث، رجال و تاریخ بود و در مسائل علمى انصاف داشت. دانشمندان و سیرهنویسان متأخر او را محقق، مدقق و نادرة العصر و الزمان خواندهاند.
تحصیلات و استادان
سلیمان در هفت سالگى قرآن را حفظ کرد و در ده سالگى به آموختن علوم دینى پرداخت. دوران تحصیل را در حَجْر (نزدیک یمامه) گذراند. وى نزد برخى از فقیهان و محدّثان بحرین تحصیل کرد که عبارتند از:
- شیخ سلیمان بن على بن سلیمان بن راشد شاخورى، مجتهد اصولى معروف به ابن أبى ظبیه اصبعى (متوفى ۱۱۰۰)، که بحرانى بیشتر تحصیلات خود را نزد او گذرانیده و از او بسیار تمجید کرده است؛
- شیخ احمدبن محمدبن یوسف خطى، که والاترین عالم بحرینى در میان معاصران و متأخران خود بوده است؛
- شیخ محمد بن ماجد ماحوزى بحرانى، که بحرانى مدتى طولانى در درس او حضور داشته است. وى، علاوه بر ریاست روحانى، شاگردانى نیز تربیت کرده است. یوسف بحرانى، که در کودکىِ خود او را دیده است، مىگوید که هر روز در خانهاش محفل درس برپا مىداشت و روزهاى جمعه، پس از اقامه نماز، در مسجد صحیفه سجادیه تدریس مىکرد.
شاگردان
برخى از شاگردان محققِ شیخ ماحوزی در زمره علما بودند؛ چند تن از مشاهیر آنان -که به گفته یوسف بحرانى پس از استاد خویش، ریاست روحانى بحرین را به عهده گرفتند- عبارتند از:
- شیخ عبداللّه بن صالح سماهیجى، عالم بزرگ اخباری (متوفى ۱۱۳۵) که ترقى و تعالى خویش را مرهون تشویقهاى استادش مىداند؛ او بحرانى را در هوش، دقت، سرعت در جوابگویى و مناظره و بیانِ رسا ستوده و گفته است که در نقل حدیث، معتمد بود و همه دانشمندان به فضل او معترف بودند.
- شیخ احمد بن ابراهیم بحرانى، مجتهد اصولى و پدر یوسف بحرانى؛
- شیخ احمدبن عبداللّه بلادى، از استادان یوسف بحرانى؛
- شیخ عبداللّه بن على بلادى، از استادان یوسف بحرانى؛
- سید على بن ابراهیم بن ابىشبانه.
آثار و تألیفات
از او بیش از پنجاه رساله و کتاب در موضوعات مختلف فقهى و اصولى و حدیثى و اعتقادى برجاى مانده، که برخى از آنها نشانه شهامت وى در طرح مسائل جنجالى و اظهار رأى بر خلاف نظر مشهور است؛ از جمله رساله در عدم تنجّس آب قلیل و رساله در وجوب غسل جمعه.
یوسف بحرانى، درباره شیوه استنباط بحرانى، مىگوید: از رسالهاى که در ده مسئله اصولى نگاشته (العشرة الکاملة)، سرسختى او در طرفدارى از روش اجتهاد اصولى روشن است، لیکن در نوشتههاى اخیرش، تمایلى به روش اخبارىگرى دیده مىشود. او، به روش علماى گذشته، به نقل حدیث اهمیت مىداد؛ ازاینرو از مشایخ متعدد، اجازه نقل حدیث یافت، از جمله: علامه محمدباقر مجلسى؛ سید هاشم بحرانى (مؤلف تفسیر البرهان)؛ شیخ محمد بن ماجد ماحوزى بحرانى و ملا صالح بن عبدالکریم کرزکانى؛ و خود نیز به بسیارى از علما، اجازه نقل حدیث داد.
برخى از آثار او عبارتند از:
- معراج اهل الکمال الی معرفة الرجال، در علم رجال
- بلغه المحدثین در علم رجال،
- محمدیه در منطق،
- اربعین در امامت «الأربعون حدیثا فی إمامة أمیرالمؤمنین»،
- فواید نجفیه در فقه،
- العشرة الکامله در فقه،
- الشفا در حکمت،
- رساله ای در وجوب عینی نماز جمعه،
- رساله ای در افضلیت تسبیحات اربعه به جای حمد (در رکعت سوم و چهارم نماز)،
- رساله ای در تسمیه مهدی علیه السلام،
- رسائلی در عبادات.
از وى اشعار فراوانى در مدح پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) برجاى مانده است. همچنین قصیدهاى ۲۲ بیتى، به نام «خالیه»، با ردیف «خال» دارد که این کلمه در هر بیت آن به معنایى خاص به کار رفته است.
مجموعه اشعار او را نخستین بار شاگردش، سید على بن ابراهیم آلابى شبانه، به خواهش او جمعآورى کرد. یوسف بحرانى نیز در دوران کودکى بسیارى از اشعار او را مرتب کرد ولى، بر اثر هجوم خوارج به بحرین، موفق به اتمام آن نشد.
وفات
مرحوم سلمان ماحوزی در ۱۷ رجب ۱۱۲۱ قمری، در چهل و شش سالگى، در دونج ماحوز درگذشت و در زادگاهش، در آرامگاه شیخ میثم بحرانى (نیاى ابن میثم شارح نهجالبلاغه)، به خاک سپرده شد.
منابع
- ویکی نور