اعراب گذاری قرآن
«اعراب گذاری کلمات» عبارت است از علمی که درباره علائم و حرکات حروف، اعم از حرکات کوتاه و حرکات کشیده و علائمی چون سکون، تشدید و...سخن میگوید. از آنجا که در آغاز، این حرکات و علائم با نقطههایی درشت و در برخی موارد رنگی مشخص میشدند، در قدیم به آنها «نقط» میگفتند.
محتویات
رسم الخط اولیه قرآن
در ابتدا خط قرآن، هیچ گونه علامتی نداشت، علت آن عدم وجود علایم در دو خط سریانی و نبطی بود که خط کوفی و نسخ، از آن دو منشعب شده بودند، همین امر باعث بروز اختلاف قرائت در میان مسلمانان گردید به عنوان مثال کلمهای مثل «تَتلوا» ممکن بود به صورتهای مختلف نظیر «یتلوا» «تتلوا» و «نبلوا» خوانده شود.
عرب با ذوق فطری خود و با اتکاء به حافظه قوی، نخست آیات قرآن را گرچه علایقی نداشتند به طور صحیح قرائت مینمود، اما بعد از فتوحات که قلمرو و حکومت اسلامی گسترش پیدا کرد و قدرت اسلام به دو امپراطوری ایران و روم کشیده شد و بسیاری از غیرعرب زبانان به اسلام رو آوردند، زبان عربی در اثر اختلاط با زبانهای دیگر خلوص و فصاحت خویش را از دست داد به گونهای که دیگر، ذوق فطری و خالص عربی که آنها را از هر گونه حرکت و اعرابی، بینیاز میساخت وجود نداشت.[۱] این امر موجب پیدایش اعراب گذاری قرآن شد
اولین اعراب گذار
عموماً این اقدام را برای اولین بار به «ابوالاسود دوئلی» نسبت دادهاند او شاعر و تابعی مشهور است که بیشتر از او به عنوان صحابی امام علی علیه السلام و واضع علم نحو نام بردهاند.
او خواست کتابی به وجود آورد تا کجیهای مردم را درست نماید، ابوالاسود گفت: بهتر است از اعراب قرآن شروع کنم، یک نفر را خواست و قرآنی به او داد و رنگی برخلاف رنگ متن انتخاب کرد، به آن کسی که قرآن در دست داشت گفت هرگاه دهانم را باز کردم نقطهای بالای آن حرف بگذار و اگر دهانم را پائین آوردم نقطهای را زیر حرف بگذار و اگر دهانم را جمع کردم نقطه را در جلو حرف بگذار، اگر یکی از این حرکات را با غنه و تنوین ادا کردم دو نقطه بگذار این چنین کرد تا مصحف به پایان رسید.[۲]
اعجام قرآن
واژه «عجمه» در لغت عرب به معنای ابهام و گنگ است به همین جهت عرب لغت غیرفصیح را «اعجم» تعبیر میکند و اعجام به معنای رفع ابهام از چیز مبهم است. گفتیم مشکل فقدان علایم اعرابی قرآن بدست ابوالاسود حل گردید ولی هنوز یک مشکل مهم دیگر باقی بود و آن عدم تشخیص حروف معجمه (نقطهدار) از مهمله (حروف بینقطه) به خاطر عدم نشانهگذاری در رسم الخط آن روز بود. مثل حروف مشابه با هم مانند ب – ت – ث و یا د- ذ.
دانشمندان علوم قرآنی نوشتهاند که عبدالملک، حجاج بن یوسف ثقفی در زمان خلافت زمانی که فرماندار عراق بود، از نویسندگان خواست که برای حروف متشابه نشانههایی وضع کنند. «یحیی بن یعمر عدوانی» قاضی خراسان و «نضر بن عاصم لیثی» که هر دو از شاگردان «ابوالاسود» بودند. در ادامه کار استاد خود به اعجام و نقطهگذاری حروف متشابه قرآن دست زدند.
ابداع شکل امروزی اعراب قرآن
اعرابگذاری ابوالاسود که به صورت نقطهگذاری بود پس از چندی توسط «خلیل بن احمد خواهیدی» (م 175ق) انجام شد و فتحه و کسره و ضمه و نیز تنوین به نشانههایی از حروف کوچک ـَــــِـ ُ و ــًــــٍـٌ تبدیل شدند.[۳]
خلیل بن احمد با الهام از شکل حروف، اشکال جدید را برای جایگزین کردن نقاط فوق ابداع کرد. به همین خاطر به ضبط، «شکل» هم میگفتند.سپس کسره، فتحه و ضمه را در حقیقت از شکل حروف گرفتند. فتحه از«الف»، کسره از«ی» و ضمه از شکل «واو» گرفته شده است.روش خلیل بن احمد از اواخر قرن سوم در عراق که مرکز فعالیتهای علمی آن زمان بود، رواج پیدا کرد.
سهم ایرانیان
جالب توجه است که ایرانیان نیز در نهضت آسانتر ساختن قرائت قرآن سهم بسزایی داشتهاند از قدمای سرشناس میتوان نام «یزید فارسی» و به دنبال آن از «خلیل بن احمد» دانشمند بصری که اصالتاً ایرانی است نام برد و ضبط حرکات و کلمات به این روش امروزی یادگار اوست.[۴]
پانویس
- ↑ درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، سال 1378، ص217.
- ↑ علوم قرآن و فهرست منابع، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی، انتشارات دارالقرآن الکریم، چاپ اول، سال 1361، ج1، ص207.
- ↑ درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، سال 1378، ص 321.
- ↑ تاریخ قرآن، دکتر محمود رامیار، انتشارات سپهد تهران، چاپ دوم، سال 1362، ص 37.
منابع
- حسین دانش، اعراب گذاری قرآن، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 9 بهمن 1391.
- سیدمهدی سیف، گزارشی از تاریخچه ضبط وعلامت گذاری قرآن، مجله رشد (آموزش قرآن)، زمستان 1382، شماره 4 در دسترس در دانشنامه موضوعی قرآن، بازیابی: 7 دی 1392