حوامیم
حَواميم، نام گروهىِ سوره هاى چهلم تا چهل وششم قرآن كريم در ترتيب مصحف كه با حروف مقطّعه «حم» (حاميم) آغاز مىشوند.
محتویات
سوره های حوامیم
اين سورهها به ترتيب عبارت اند از: غافِر (مؤمن)، فُصِّلَت، شورى، زُخرُف، دُخان، جاثيه و احقاف. اين هفت سوره مكى اند و به همان ترتيب مصحف نازل شده اند [۱] و حتى نزول آنها را يكجا دانستهاند [۲].
اسامی دیگر سوره های حوامیم
به مجموع اين سورهها ذوات حم يا آل حم نيز گفته اند [۳].و گفته اند كه جمع بستن حم به حواميم از كلام عرب نيست، بلكه از كلام كودكان است كه مىگويند: «تَعَلَّمنا الْحَواميم» و بهتر آن است كه حم به ذوات حم يا آل حم جمع بسته شود [۴].
عنوان های مشترک دیگری که برای این سوره ها به کاربرده اند و بیشتر ناظر به شان و مرتبه آنهاست عبارتند از : « تاج القرآن » ، « ثمره قرآن» ، « دیباج القرآن» ، « روضة من ریاض الجنة » ، « ریاحین القرآن»، « لباب القرآن» و « یاسمین العرائس».
ترتیب سوره های حوامیم
در همه اين سورهها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از وحى و قرآن و نزول آن سخن به ميان مىآيد. به عقيده برخى مفسران، اين ويژگى مشترك، به علاوه همگونى اين سورهها از حيث بافت و نظم سخن و همسانى آنها از حيث حجم، موجب شباهت و پيوستگى آنها شده است و در نتيجه، اين سورهها در پى هم قرار گرفته اند [۵]، سوره زمر هم كه پيش از حواميم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزيلُ الْكِتاب» به آنها شباهت دارد، در مصحف اُبىّبن كَعْب «حم» داشته است. سيوطى در جاى ديگر[۶] از توالى سورههاى حواميم و در عين حال متوالى نبودن سورههاى مُسَبِّحات نتيجه گرفته كه ترتيب سُوَر قرآن يا دستكم ترتيب بسيارى از آنها توقيفى است، زيرا اگر ترتيب سورهها اجتهادى بود، بايد سورههاى مسبحّات نيز در مصحف پى در پى قرار مىگرفتند. گفتنى است روايتهايى كه در فضيلت اين مجموعه سورهها بيان شده [۷]، تا اندازهاى نشان مىدهد كه اين مجموعهها در زمان پيامبر صلى اللّه عليه و آله وسلم شناخته شده بوده اند.
از سوى ديگر، سيوطى [۸] معتقد است ميان حواميم و شش سورهاى كه داراى حرف مقطّعه «راء» هستند، يعنى يونس، هود، يوسف، رعد، ابراهيم و حِجْر، شباهت وجود دارد؛ چنانكه در آغاز دومين سوره از حواميم (فصّلت)، همانند ابتداى دومين سوره از سور داراى «الر» (هود)، اسلوب توصيف كتاب وحيانى تغيير مىكند و قرآن به عنوان كتابى كه آيات آن تفصيل يافته است (فُصِّلَتْ اياتُه)، معرفى مىشود.
مضمون سور حوامیم
چنین به نظر می رسد که سور متعددی که باحروف مقطعه مشابه آغاز می شوند، علاوه بر هماهنگی کلی و ارتباط عمومی مفاهیم و مقاصد آنها، ویژگی مستقل نیز داشته ،هر کدام از زاویهٔ به خصوصی بر مسألهٔ واحد میتابند و آن را تبیین مینمایند.کلمه «حم» بیش از بقیه کلمات مقطعه،آغازکننده سورهمیباشد.بنابراین راحتتر میتوان وجوه مشترک این سوره ها را پیدا کرد.
واژه حم
چون در باره معناى حروف مقطّعه رأى قاطع وجود ندارد [۹]، در تفسير «حم» نيز تشتت آرا و اقوال به چشم مىخورد، از جمله آن را نامى از نامهاى خدا، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به حلم و مُلك خويش دانسته اند. همچنين گفته اند از كنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» بهدست مىآيد [۱۰] . بعضى هم گفتهاند منظور از «حم» شخص پيامبر اكرم است [۱۱]، كه به نظر مى رسد اين رأى باعنوان آل حم براى اين سورهها بى ارتباط نباشد. برخى از مفسران نيز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته اند «حُمَّ» يعنى «قُدِّر» يا «قُضِىَ ماهوكائن» [۱۲]، البته اين رأى، شاذ و مخالف با نظر رايج است و با قرائات مشهور و معتبر نيز سازگار نيست. از سويى، براساس نظريه اى مشهور درباره حروف مقطّعه، كه اين حروف را نشانههاى اختصارى نامها و اوصاف خدا مىداند، برخى حرف «ح» را نشانه اوصافى چون حليم و حكيم و حميد و حىّ و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافى چون مَلِك و مجيد و مُبدِء (خالق) و منّان دانستهاند[۱۳] يا گفتهاند «ح» از الرحمن و «م» از الرحيم گرفته شده است [۱۴]. بنابر روايتى از امام صادق عليهالسلام در پاسخ به پرسش سفيان ثورى درباره حروف مقطّعه، معناى «حم»، الحميد المجيد است [۱۵]. نظريه نشانه اختصارى بودن حروف مقطّعه، باعث شده است كه مفسران، به تناسب ذوق و سليقه خود، فرضيه هاى مختلفى عرضه كنند. از جمله ميبدى در تفسير «حم» آراى متفاوتى دارد. مثلا، در جايى «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت [۱۶]، در جايى ديگر «ح» را اشاره به حيات خدا و «م» را اشاره به مُلك او [۱۷] و در موضعى ديگر «ح» را مفتاح حىّ و «م» را مفتاح مَلِك[۱۸] دانسته است [۱۹]. بر پايه همين نظريه، خاورشناسان نيز آرايى مطرح كرده اند. مثلا، هانس بوئر كه آغاز هر سوره را نشانه محتواى آن مى داند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زيرا بنابه گفته او، حرف «ح» در كتابت عربى گاهى با حرف «ج» اشتباه مىشود. هرچند خود او نيز به اين قبيل تفسيرها به ديده شك نگريسته است [۲۰]
فضيلت حواميم در روایات
درباره فضيلت حواميم و آثار و پاداشهاى تلاوت اين سورهها، احاديثى در منابع روايى و تفاسير آمده است. از جمله اينكه از حواميم با اوصافى نظير ميوه قرآن، عروسهاى قرآن و باغى از باغهاى بهشت ياد شده است [۲۱]سور حوامیم معروف به عرائس قرآن میباشند ؛و انس از پیامبر(ص) نقل کرده، که فرمودند:حوامیم دیباج قرآن میباشند . نیز از پیامبر(ص) روایت شده که فرمودند: برای هر چیزی میوهای است و میوه قرآن حوامیم میباشند. حوامیم باغهای نیکوی سرسبز و نزدیک به هم هستند و هر کس میخواهد در باغهای بهشت گردش کند، حوامیم را بخواند. سیوطی در این رابطه میگوید: از جابر بن یزید و ابن عباس در ترتیب نزول سور روایت شده که:حوامیم به دنبال سوره زمر نازل شده اند و ترتیبشان مثل ترتیب در مصحف میباشد. وی معتقد است: سور حوامیم به خاطر اشتراکشان در شروع با حرف مقطعه «حم» و ذکر کتاب بعد از «حم»، به حوامیم معروف گشته اند و همه آنها مکی میباشند و در حدیث نیز آمده که یکباره نازل شدهاند و مطلع سوره زخرف با سوره دخان و مطلع سوره جاثیه با مطلع سوره احقاف هم خوانی دارد.
تناسب میان سوره های حوامیم
طبرسی در مورد تناسب میان حوامیم میگوید:
پس از آنکه خداوند سوره مؤمن را به یادآوری منکران آیات الهی پایان داد قل انی نهیت ان اعبد الذین تدعون من دون الله لما جاءنی البینات…(سوره فصلت) را با این آیات شروع کرد… بشیراً و نذیراً فاعرض اکثرهم فهم لا یسمعون، وقتی خدواند سوره فصلت را با یاد قرآن ختم فرمود،سوره شوری را با یاد قرآن شروع کرد: کذلک یوحی الیک و الی الذین من قبلک الله العزیز الحکیم،و چون سوره شوری را با یاد آوری از قرآن و وحی ختم فرمود.و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان و لکن جعلناه نوراً تهدی به من تشاء من عبادنا و انّک لتهدی الی صراط مستقیم.سوره زخرف را با همان مطالب آغاز فرمود: و الکتاب المبین…،و چون سوره زخرف را با وعدههای عذاب و تهدیدهایی ختم کرده: فاصفح عنهم و قل سلام فسوف یعلمون ،سوره دخان را با وعدههای عذاب و هشدارهایی شروع فرمود: فارتقب یوم تأتی السماء بدخان مبین.پس از آن سوره دخان را با یاد قرآن به پایان برده: فانّما یسّرناه بلسانک لعلّهم یتذکّرون، سوره جاثیه را نیز با یاد قرآن شروع کرده: تنزیل الکتاب من الله العزیز الحکیم و آنگاه که سوره جاثیه را با یادی از توحید و مذمّت اهل شرک و وعدههای عذاب نسبت به آنان ختم فرمود:و قیل الیوم ننساکم کما نسیتم لقاء یومکم هذا و مأویکم النّار و ما لکم من ناصرین.سوره احقاف را اول با توحید و سپس با وعدههای عذاب نسبت به گناهکاران شروع نمود.
پانویس
- ↑ رجوع کنید به مقدمتان فى علوم القرآن، ص 9، 15؛ زركشى، ج 1، ص 193؛ سيوطى، 1408، ص 118ـ 119؛ قس همو، 1363ش، ج 1، ص 41
- ↑ رجوع کنید به سيوطى، 1408، ص 118
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ج 8، ص 797؛ قرطبى، ج 15، ص 288
- ↑ رجوع کنید به جوهرى؛ زَبيدى؛ شرتونى، ذيل «حمم»
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ذيل فصّلت: 1؛ سيوطى، 1408، ص 118ـ119). بهگفته سيوطى (1408، ص 118
- ↑ 1363ش، ج 1، ص 219،
- ↑ رجوع کنید به ادامه مقاله
- ↑ 1408، همانجا
- ↑ رجوع کنید به حروف مقطّعه
- ↑ رجوع کنید به ابن قتيبه، ص 36؛ ميبدى، ج 8، ص 447ـ 448؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، ذيل غافر: 1
- ↑ رجوع کنید به سيوطى، 1363ش، ج 3، ص33
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، ذيل غافر: 1؛ ابوالفتوح رازى؛ قرطبى، همانجاها
- ↑ رجوع کنید به طبرسى؛ قرطبى، همانجاها
- ↑ رجوع کنید به سيوطى، 1363ش، ج 3، ص 26
- ↑ رجوع کنید به ابنبابويه، ص 22؛ درباره اين روايت رجوع کنید به طباطبائى، ذيل شورى: 1
- ↑ رجوع کنید به ج 8 ص 456
- ↑ ج 9، ص 59
- ↑ ج 9، ص 153
- ↑ قس همان، ج 9، ص 14ـ15، 126؛ ابوالفتوح رازى، ذيل شورى: 1
- ↑ رجوع کنید به بلاشر، ص 149، پانويس 201.
- ↑ براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج 8، ص 797ـ798؛ ابوالفتوح رازى، ج 17، ص 1ـ2؛ سيوطى، 1421، ج 7، ص 232ـ233؛ مجلسى، ج 89، ص 301ـ 302؛ آقانجفى، ص 113).
منابع
- دانشنامه جهان اسلام،مدخل"حوامیم" از
سيدكاظم طباطبايى.
- عاطفه زرسازان، بررسی تناسب سوره حوامیم،مجله بینات 1385 شماره 51،در دسترس درپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- سید محمدباقر حجتی، کاوشی در مفاد آیه آل حم ،نشریه مقالات و بررسی ها، 1371، شماره 53 و 54،در دسترس در،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی