قبیله بنی اسد
بنى اسد، تیره اى از قبایل عرب عدنانی[۱] است. آنها از نسل اسد بن خُزيمة بن مدركة بن الياس بن مُضر هستند.[۲]
به گزارش ابن سعد، نسل اسد تا به قدرت رسيدن فِهر بن مالك، جد دهم پيامبر، ملقب به قريش در مكه ساكن بودند. سپس جز بنوغنم كه همپيمان بنيعبدمناف شدند و در مكه ماندند، ديگر اسديان پس از درگيري با يمنيها، حرم را ترك كردند و در مناطق گوناگون از جزيرة العرب و مناطق مجاور آن ساكن شدند.
بنی اسد در آستانه ظهور اسلام در حد فاصل سرزمين «تهامه» در سواحل درياي سرخ تا پيرامون «حيره» نزديك كوفه پراکنده بودند اما بيشترين تمركز آنها ، در بخش بالايي نَجد، در جنوب باديه شام و در مجاورت قبيله تميم، طي و كلب در شمال شرقي مدينه بود.[۳]
در آغاز ظهور اسلام، كسانی از این قبیله، به ویژه آنها كه ساكن شهر مكه بودند، در میان مسلمانان اولیه دیده میشدند؛ مانند قیس بن عبدالله اسدی كه از مهاجران به حبشه بود. در میان اصحاب مشهور حضرت رسول (ص) نیز كسانی از این قبیله مانند عبدالله بن جحش و عكاشة بن محصن را میتوان نام برد (ابنقدامه، ۵۰۶ بب )، و باید گفت كه ازدواج پیامبر(ص) با زینب دختر جحش، در حدود سال ۵ق / ۶۲۶م موجب تفاخر بنی اسد بوده است. همچنین از یكی دو تن از افراد این قبیله و حلفای ایشان ــ كه در شمار مسلمانان بودند ــ در جنگ بدر نام برده شده است.[۴]
پس از هجرت، پیامبر(ص) چند بار به دفع افراد صحرانشین این قبیله كه برضد مسلمانان كار میكردند، برخاست. در غزوۀ احزاب (۵ق) نیز، بنی اسد یكی از قبایل متحد قریش برضد مسلمانان بود. سرانجام، در سال ۹ قمری هیئتی از بنی اسد نزد حضرت رسول (ص) آمدند و اسلام آوردند. و حضرت رسول (ص)، عدی بن حاتم طایی را بر اموال (زكات) طَی و بنی اسد گماشت.
بنياسد با آغاز فتوحات، در نبردهاي گوناگون شركت داشتند. حدود 500 تن از آنها در نبرد أرماث در نخستين روز جنگهاي قادسيه به سال 14ق. مجروح شدند. با فتح عراق، تيرههايي از بنياسد در كوفه ساكن شدند و محله و مسجدي را به خود اختصاص دادند. مسجد سماك بن مخرمه از بنيهالك بن عمرو بن اسد از آن جمله است.[۵] جمعیت زیاد بنیاسد در کوفه چنان بود که در همان سالهای نخست، دومین قبیلۀ ساکن شهر، پس از هَمدان، شمرده میشد.[۶]
در سال ۳۶ هجرى در جنگ جمل، با على علیه السلام بیعت کردند و در کنار آن حضرت جنگیدند. در قیام عاشورا در سال ۶۱ هجری به سه دسته تقسیم شدند: موافق با حضرت و مخالف و بى طرف.
حبیب بن مظاهر، انس بن حرث، مسلم بن عوسجه، قيس بن مسهر، موقع بن ثمامه و عمرو بن خالد صیداوى از سران موافق بودند و حرملة بن کاهل اسدى، قاتل طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام از سران مخالف بود.[۷]
مطابق با گزارشات تاریخی حبیب بن مظاهر بعد از اینکه به کربلا آمد از امام حسين عليه السّلام رخصت خواست که به نزد طایفه ای از بنی اسد که نزدیک کربلا سکونت داشتند برود و آنها را به کمک امام فراخواند. امام اجازه داد و او به نزد آنها رفته 90 نفر را با خود همراه ساخت. اما فردی خبر حرکت آنها را به ابن سعد رساند و او یکی از همراهان خود به نام ازرق را به همراه چهارصد نفر به مقابله با آنها فرستاد و نبردی بین دو گروه در گرفت تا جایی بنی اسد دیدند تاب مقابله با آنها را ندارند و به قبیله خود بازگشتند و آن قبیله همان شب از جای خود کوچ کردند که مبادا ابن سعد شبانه بر سر آنها آید و حبیب نیز به نزد امام بازگشته ما وقع را به امام گزارش داد.[۸]
مطابق با آنچه در کتاب ارشاد شیخ مفید آمده است پس از اینکه عمر سعد از كربلا كوچ كرد گروهى از بنى اسد ساكن قريه غاضريه آمدند و بر حسين عليه السّلام و اصحاب او نماز خواندند و دفن كردند و حسين عليه السّلام را در همين جا كه قبر اوست به خاك سپردند و على بن الحسين عليه السّلام را پايين پاى آن حضرت دفن كردند و براى ديگر شهداى اهل بيت و اصحاب كه در آن حوالى بودند حفره كندند از جانب پاى او و همه را با هم در يكجا به خاك سپردند و عباس بن على را در آنجا كه كشته شده بود در راه غاضريه دفن كردند.[۹]
گفته شده پس از شهادت حسین، زنان بنی اسد بر میدان جنگ گذر کرده و اجساد را دیدند و تحت تاثیر قرار گرفتند و به سرزمین خود رفته، مردان را جهت دفن اجساد خبر کردند. ابتدا زنان بیل و کلنگ بدست گرفته به طرف کربلا روان شدند. پس از مدتى وجدان مردان بنى اسد بیدار گشت و به خود آمدند و به دنبال زنان راه افتاده به دفن اجساد امام و یارانش پرداختند. این فداکارى سبب شهرت آنان شد و از آن پس شیعیان به نظر احترام و محبت به قبیله بنى اسد مى نگرند.[۱۰]
جمعى از اصحاب، علما، شعرا و زعماى امامیه از قبیله بنی اسد برخاسته اند. شاعر معروف شیعی، کمیت بن زید اسدی از بنیثعلبة بن دودان، عبدالله بن زبیر اسدی شاعر، معرور بن سُوید و حبیب بن صُهبان از محدثان از آن جملهاند.[۱۱]
پانویس
- ↑ عدنان نیای اعلای اینان که جد بیستم پیغمبر اسلام است، نواده حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم خلیل است. عربهای عدنانی مستعربه (عرب شده) به حساب می آیند. آنها فرزندان ابراهیم و اسماعیل بودند که از سرزمین بیت المقدس ( با زبان عبری ،یا سامی یا سریانی ) به حجاز هجرت کرده و عرب شدند.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص479-480؛ معجم قبائل العرب، ج1، ص21.
- ↑ دانشنامه حج، مدخل "بنیاسد بن خزیمه"
- ↑ بنی اسد، علی بهرامیان، دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ دانشنامه حج، مدخل "بنیاسد بن خزیمه"
- ↑ بنی اسد، علی بهرامیان، دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
- ↑ دمع السجوم (ترجمه نفس المهموم)، علامه شعرانی، ص186 و 187
- ↑ دمع السجوم (ترجمه نفس المهموم)، علامه شعرانی، ص۳۴۵
- ↑ دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۳۴۰.
- ↑ دانشنامه حج، مدخل "بنیاسد بن خزیمه"
منابع
- فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، نشر معروف.
- دمع السجوم (ترجمه نفس المهموم)، ابوالحسن شعرانی، هجرت، قم، 1381 ش.
دانشنامه حج، مدخل "بنیاسد بن خزیمه" از سید محمود سامانی
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |