الامام المهدی علیهالسلام من المهد الی الظهور (کتاب)
«الإمام المهدی (علیهالسلام) من المهد إلى الظهور» اثر سید محمدکاظم قزوینى (م، ۱۴۱۵ ق)، پژوهشى است به زبان عربى، پیرامون شخصیت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و دوران غیبت و ظهور و حکومت ایشان.
نویسنده | سید محمدکاظم قزوینی |
موضوع | امام زمان/ مهدویت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
|
محتویات
مؤلف
سید محمدکاظم موسوى قزوینى (۱۳۴۸-۱۴۱۵ ق)، از علمای ربانى و مبلغان مجاهد شیعه و از شاگردان آیت الله میلانی بود که عمر پربرکت خود را در راه احیاى فرهنگ اهل بیت علیهم السلام صرف نمود.
وی در دانش فقه، حدیث، کلام و تفسیر قرآن، صاحب نظر بود و در حوزه علمیه کربلا، تفسیر و فقه تدریس می کرد.
آیت الله قزوینى علاوه بر احیاى میراث تشیع و صیانت از فرهنگ قرآن و عترت از راه زبان و خطابه، آثار قلمى ارزشمندی از خود به یادگار نهاد، از جمله: الاسلام و تعالیم التربویة، سیرة الرسول الاعظم، الامام على علیهالسلام من المهد الى اللحد، فاطمة الزهراء علیهاالسلام من المهد الى اللحد، فاجعة الطف أو مقتل الحسین علیهالسلام.
معرفی کتاب
نویسنده انگیزه خویش از تألیف این اثر -که در سال ۱۳۹۷ق. نوشته شده- را عدم وجود کتابى جامع و کامل که زیبنده مقام والا و ترسیمکننده نقش شکوهبار ولىعصر(عجل الله تعالی فرجه) باشد، عنوان کرده است. وى معتقد است که بیشتر دانشمندان شیعه و نویسندگان و متفکران آنان، در برابر مسأله سرنوشتساز و پراهمیت امام مهدى(عج) که یک حقیقت عقیدتى و قرآنى است، به گونهاى که شایسته و بایسته است، به مسئولیت خویش عمل نکرده و نقش شایستهاى ایفا ننمودهاند.
مؤلف در مقدمه، ابتدا تعدادى از منابع مهدویت را ذکر کرده که از آن جمله است: فرائد السمطین ابراهیم جوینى شافعى؛ ینابیع المودة سلیمان قندوزى حنفی؛ الصواعق المحرقه ابن حجر هیثمى شافعى؛ نور الابصار شبلنجى شافعى؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکى؛ المعجم الکبیر ابونعیم اصفهانى. سپس این سؤال را مطرح مىکند که آیا این منابع، مصادر، اسناد و مدارک معتبر و مورد اعتماد اهل سنت، براى اقناع منکران مهدویت از جهان تسنن، کافى نیست؟ آیا دانشمندان و محدثین سنى مذهبى که انبوه کتابها را در مورد این اصل عقیدتى نگاشته و آن همه روایات را دستهبندى کردهاند، همگى دروغپردازند؟
به باور نگارنده، مهمترین سبب این حقناپذیرى مستمر و همه این ایرادها و اشکالتراشىها در مورد حضرت مهدى(عج) و غیبت طولانى و عمر شریف ایشان، بدین دلیل است که آن مهدى نجاتبخشى که قرآن و روایات نویدش را به بشریت مىدهد، «علوى نسب» و از امامان شیعه است. به نظر او اگر مهدى(عج)، اموى نسب بود و یا از خاندان اموى ریشه مىگرفت، دیگر این همه ایراد و اشکالتراشى پیرامون آن حضرت صورت نمىگرفت.
نویسنده به منظور بررسى شخصیت حضرت مهدى(عج)، نخست، اسم و نسب امام و بشارتهاى قرآن، پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) را بر وجود آن حضرت، حیات، و غیبت وى و نایبان او در دوران غیبت را بیان داشته است. پس از آن مطالب متنوع دیگرى را بیان نموده که اشاره به توقیعات امام به شیخ مفید و نقل داستان کسانى که آن حضرت را مشاهده کردهاند، از آن جمله است.
در نگارش این اثر، از کتب زیادى از اهل سنت همچون مسند احمد بن حنبل، الکامل ابن اثیر و السنن ابوداود سجستانى بهره گرفته شده و کلیه مطالب، مستند به آیات و روایات معتبر است.
محتوای کتاب
مطالب کتاب در ۲۴ فصل تنظیم شده است که مىتوان آن را به سه بخش کلى تقسیم نمود. بخش اول کتاب مباحثى است که نویسنده در آنها به نام و نسب حضرت مهدى(عج)، فرمایشات امامان معصوم(ع) در مورد ایشان، غیبت صغرى و غیبت کبرى، نایبان خاص آن حضرت و نقل داستان کسانى که در دوران غیبت با ایشان ملاقات داشتهاند، از جمله: محمد بن عیسى، شیخ على رشتى، اسماعیل هرقلى، مقدس اردبیلى، سید محمد قزوینى پرداخته است.
مؤلف عقیده دارد سخن از امام مهدى(ع) سخن از یک موضوع عقیدتى و مذهبى بسیار حساس و مهمى است که رابطه گسستناپذیرى با اسلام دارد، نه افسانهاى که شیعه آنرا به منظور آرامش بخشیدن به روان خود سرهم کرده باشد و نه خرافهاى که داستانسرایان ساخته و به اسلام چسبانده باشند؛ چرا که وجود گرانمایه او، یک واقعیت دینى و از مهمترین مسائل اسلام است. بدین جهت سرفصلهاى اولیه کتاب پیرامون شخصیت امام زمان(عج) تدوین شده است.
در ادامه مباحث، شرح حال مفصلى از نواب اربعه، به همراه مدعیانى که به دروغ خود را از نائبان آن حضرت(عج) معرفى کرده بودند بیان شده است. برخى از این افراد عبارتند از: حسن شریعى، محمد بن نصیر نمیرى، احمد بن هلال عبرتایى، محمد بن على بن بلال، محمد بن علی شلمغانی، ابودلف کاتب و محمد بن احمد بغدادى.
مؤلف اشخاصى که در دوران غیبت صغرى مفتخر به دیدار امام زمان(عج) شدهاند را به دو دسته تقسیم کرده است:
- کسانى که در دوران حیات امام عسکرى(ع) به دیدار مؤفق شدهاند؛ مانند: حکیمه خاتون عمه حضرت عسکرى(ع)، نسیم از کنیزان آن حضرت، گروهى از برجستگان شیعه که شمارشان به چهل نفر مىرسد.
- افرادى پس از شهادت حضرت عسکرى(ع) مانند: ابوالأدیان، حاجز بن یزید وشاء، على بن مهزیار و محمد بن عثمان. شرح برخى از این ملاقاتها مفصلاً بیان شده است.
مؤلف بر این باور است که گفتگو در مورد طول عمر امام عصر(ع) بحث سازنده و هدفدارى نیست و کسانى که براى خدشهدار کردن اصل عقیده به وجود آن حضرت، به این بهانهجویىها دست مىزنند، به نوعى حقستیزى پرداخته و خود را به ناآگاهى مىزنند. به نظر او اگر براستى مسأله طول عمر براى آنها مطرح است، چرا در مورد طول عمر حضرت خضر(ع) که از زمان حضرت موسى(ع) تاکنون زنده است چون و چرا نمىکنند؟
بخش دوم کتاب، دوران ظهور آن حضرت را به تصویر کشیده است. در این بخشها، راز پنهان بودن زمان ظهور و آزمایش بندگان در آن، پیشگویىهاى بىاساسى که در مورد ظهور شده است، نشانههاى ظهور از جمله سومین جنگ جهانى، خسوف و کسوف به تفصیل بیان شده است.
در ادامه مؤلف احتمالاتى در مورد حکمت مخفى بودن زمان ظهور بیان کرده و به توضیح آنها پرداخته است از جمله اینکه: ۱- مؤمنان در همه قرون منتظر آن حضرت باشند تا براى این انتظار پاداش برند؛ ۲- اصل امتحان و آزمایش که یکى از سنتهاى الهى است.
وى نشانههاى ظهور را به سه بخش تقسیم کرده است:
- نشانههاى عمومى که از انحرافات گسترده فکرى، عقیدتى و عملى در سراسر جهان خبر مىدهند.
- علائمى که نزدیک ظهور پدیدار مىگردند.
- نشانههایى که در همان سال ظهور رخ خواهند داد: الف) علائم غیرقطعى؛ ب) علائم قطعى. هریک از این علائم بعد از بیان، توضیح داده شدهاند.
مدعیان دروغین مهدویت از دیدگاه مؤلف، به چهار دسته تقسیم شدهاند:
- گروهى که از نظر نسب، هویت، هدف و مذهب ناشناختهاند.
- گروهى که با کارهاى جنونآمیز، خویش را از نظرها ساقط کردند.
- برخى نام، نشان، دعوت و پیروانشان از صفحه روزگار به گونهاى محو شدهاند که نشانى از آنها نیست.
- برخى نیز مردهاند اما نام و یادى از آنان هست و مؤلف، نظرى گذرا به زندگى و عملکرد شمارى از آنان افکندهاست.
بخش سوم کتاب، به مسأله ظهور، حکومت آن حضرت و رجعت پس از ایشان پرداخته است. به نظر مؤلف، بحث چگونگى ظهور و مکان آن بسیار با اهمیت بوده و روایات موجود در این زمینه، ما را از هرگونه پیشگویى در مورد آن بىنیاز مىکند. به عقیده وى ظهور، یک واقعیت بوده و قیام و نهضت، واقعیتى دیگر است که از نظر مکانى و زمانى باهم متفاوتند. مؤلف ضمن بررسى و تحقیق در مورد این دو امر بیان مىدارد: هنگامى که در مورد این دو، به احادیث مراجعه مىکنیم، با ناهماهنگى در برخى واژهها، اختلاف در نامها، حذف در برخى روایات و از همه بدتر با اغلاط و اشتباهات چاپى بسیارى روبرو مىگردیم که تعدادى از آنها را از نظر لفظ و معنا متزلزل مىکنند؛ به همین جهت مؤلف سعى کرده است تا فشرده برخى روایات و مفهوم برخى دیگر را به گونهاى که خود دریافت کرده است بیاورد تا مباحث از هماهنگى و نظم بایستهاى برخوردار باشد.
مؤلف در پى پاسخ به این پرسش که آن حضرت چگونه حکومت خواهد کرد؟ مهمترین عامل نیکبختى یا نگونبختى جوامع را در قوانین و مقررات حاکم بر آنها دانسته و بیان مىکند که حکومت امام مهدى(ع) بر دو محور استوار است: ۱- وضع قوانین بر اساس تعالیم اسلام واقعى؛ ۲- داورى براساس حق و عدالت.
در بحث رجعت، مؤلف ضمن بررسى آیات و روایات، آن را چنین تعریف مىکند که: امامان(ع) و جمعى از کسانى که از دنیا رفتهاند، بار دیگر پس از ظهور حضرت مهدى(ع) و پیش از شهادت ایشان، به اراده خداوند به این جهان باز مىگردند که اولین آنها امام حسین(ع) است.
منابع
- "امام مهدى(ع) در آینه قلم، کارنامه منابع پیرامون امام مهدى(ع) و مهدویت"، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ۱۳۸۸.