المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (کتاب): تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{مشخصات کتاب | ||
+ | |||
+ | |عنوان= | ||
+ | |||
+ | |تصویر=[[پرونده:المحرر الوجيز في تفسير .jpg|240px|وسط]] | ||
+ | |||
+ | |نویسنده= لابي محمد عبدالحق بن عطيه الغرناطي | ||
+ | |||
+ | |موضوع= تفسیر اهل سنت | ||
+ | |||
+ | |زبان= عربی | ||
+ | |||
+ | |تعداد جلد= 6 | ||
+ | |||
+ | |عنوان افزوده1= | ||
+ | |||
+ | |افزوده1= | ||
+ | |||
+ | |عنوان افزوده2= | ||
+ | |||
+ | |افزوده2= | ||
+ | |||
+ | |لینک= | ||
+ | |||
+ | }} | ||
مهمترين اثر باقيمانده ابن عطيه كتاب تفسير او با عنوان« المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز» است كه يكى از مهمترين تفاسير درايى در قرن 6 قمرى محسوب مىشود. وى اين تفسير را پيش از تصدى قضاى المريه در 529 ق تأليف كرده بود. المحرر الوجيز همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسى تفاسيرى چون البحر المحيط ابو حيان و الجامع لاحكام القرآن قرطبى بوده است. | مهمترين اثر باقيمانده ابن عطيه كتاب تفسير او با عنوان« المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز» است كه يكى از مهمترين تفاسير درايى در قرن 6 قمرى محسوب مىشود. وى اين تفسير را پيش از تصدى قضاى المريه در 529 ق تأليف كرده بود. المحرر الوجيز همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسى تفاسيرى چون البحر المحيط ابو حيان و الجامع لاحكام القرآن قرطبى بوده است. | ||
نسخهٔ ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۰
نویسنده | لابي محمد عبدالحق بن عطيه الغرناطي |
موضوع | تفسیر اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 6 |
|
مهمترين اثر باقيمانده ابن عطيه كتاب تفسير او با عنوان« المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز» است كه يكى از مهمترين تفاسير درايى در قرن 6 قمرى محسوب مىشود. وى اين تفسير را پيش از تصدى قضاى المريه در 529 ق تأليف كرده بود. المحرر الوجيز همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسى تفاسيرى چون البحر المحيط ابو حيان و الجامع لاحكام القرآن قرطبى بوده است.
ابن خلدون شيوه اين تفسير را ستوده است، در مقدمه خود مىنويسد« بسيارى دست به نوشتن تفسير نقلى زدهاند و آثار وارده از صحابه و تابعين را گرد آوردند تا به طبرى و واقدى و ثعلبى و مانند اينها منتهى گرديد، از اين رو اين تفاسير، از گفتههاى يهوديان مسلمان شده- جز در موارد احكام- سالم نمانده و مفسران در اين باره تساهل ورزيدند و كتابهاى خود را از اين منقولات بى اساس پر كردند. تا آنگاه كه دوران تحقيق و بررسى فرا رسيد و ابو محمد عطيه به تلخيص و تهذيب منقولات تفسيرى همت گماشت و آنچه را قرين صحت بود برگزيد و در اندلس كتابى آراسته و پيراسته براى مردم مغرب زمين به رشته تحرير درآورد. پس از او قرطبى نيز همان راه را پيمود و تفسير خود را بر همان اساس تدوين كرد و در شرق بلاد اسلامى شهرت و رواج يافت.»
استانهاى خرافى اسرائيلى كه تا آن روز رواج داشت و تقريبا همه متون تفسيرى آن روزگار را در بر گرفته بود در اين تفسير راه نيافته است، از اين رو اين تفسير از پيشگامان رهايى از اوهام و خيالبافىها محسوب مىشود و بهترين تفسير نقلى به شيوه جديد به شمار مىآيد.
محتویات
مقدمه تفسير
اين تفسير مقدمهاى دارد كه در آن، از شؤون گوناگون قرآن بحث كرده است و در نوع خود از مهمترين آثار تأليف شده در علوم قرآنى به شمار مىآيد. اين مقدمه ده باب دارد:
باب اول در بيان فضل قرآن از زبان پيامبر( ص) و صحابه و شايستگان امت،
باب دوم در اهميت تفسير قرآن،
باب سوم درباره پيش گرفتن روش احتياط در تفسير و مراتب مفسران كه سرآمد آنان على امير المؤمنان عليه السلاماست،
باب چهارم در خصوص حديث سبعة احرف،
باب پنجم درباره جمع و تاريخچه قرآن،
باب ششم در خصوص الفاظ بيگانه در قرآن و سخن كوتاهى در بيان اعجاز قرآن،
باب هفتم در ايجاز و ايفاد قرآن،
باب هشتم درباره نامهاى قرآن و نام سورهها و آيههاى آن،
باب نهم در خصوص استعاذه
باب دهم در تفسير بسم الله الرحمن الرحيم كه آن را از سخن امام جعفر بن محمد صادق عليه السلام و امام على بن الحسين سجاد عليه السلام آغاز
مىكند و سپس به گفتار جابر بن عبد الله انصارى و ديگران مىپردازد. او در اين مقدمه سخن خود را پس از تسميه، با درود بر پيامبر( ص) و آن آغاز مىكند، شيوهاى كه اهل آن ديار بر آن بودهاند. به جهت اهميتى كه اين مقدمه دارد، به همت آرنر جفرى مستشرق معروف جداگانه و همراه مقدمه كتاب« المبانى» نوشته احمد بن على عاصمى( متوفاى 378 ق) چاپ و منتشر شده است.
مقايسه المحرر الوجيز و الكشاف زمخشرى
رقابت نزديك بين تفسير ابن عطيه در مغرب با الكشاف زمخشرى معتزلى در مشرق، موجب شده تا از ديرباز اهل تفسير به مقايسه آن دو بپردازند. ابن تيميه تفسير ابن عطيه را بيش از كشاف پيرو سنت و به دور از بدعت شمرده است. ابو حيان آن را در جامعيت و خالص بودن برتر از الكشاف دانسته و الكشاف را در اختصار و عمق بر آن ترجيح داده است. از وجوه تمايز تفسير ابن عطيه نسبت به الكشاف مىتوان به عنايت بيشتر آن به نقل قرائات و احاديث اشاره كرد. در تفسير ابن عطيه توجه خاصى به اختلاف قرائات معطوف شده و مؤلف نه تنها به نقل قرائات مشهور و شاذ و اختلاف راويان پرداخته، بلكه بر خلاف زمخشرى همواره به نام قاريان و راويان نيز تصريح كرده است. در نقل حديث نيز بايد گفت كه ابن عطيه بيشتر به ذكر مصدر نقل عنايت داشته است.
البته بايد در نظر داشت كه معاصر بودن دو تفسير سبب شده روش علمى، ادبى و بلاغى آن دو به هم شباهت پيدا كند. گر چه تفاوتهايى دارند، اختلاف مذهب دو مفسر، اختلاف در استنباط احكام و استدلالهاى آن و اختلاف در روش اجتهادى را بطور طبيعى به همراه خواهد داشت.
روش تفسيرى
المحرر الوجيز جامع بين منقول و معقول است، در بخش منقول، روايات پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، صحابه، تابعين را نقل مىكند، اسانيد و منبع مرويات را متذكر نمىشود، زيرا رواياتى را كه به صحت آنها اعتقاد دارد، محتاج ذكر سند نمىداند، از اين جهت سعى دارد روايات غير صحيح يا منافى عقل را نقل ننمايد. از ابن جرير طبرى زياد نقل مىكند و گاهى به نقد آن مىپردازد. در بخش معقول و استنباط و اجتهاد، تكيه او بر اجتهاد شخصى نيست، بلكه، ديدگاهى است كه با توجه به لغت، ادب و بلاغت و احتمالات كلام بيان نشده است، بدين جهت تفسير وى از جهتى بر اساس لغت و نحو پى ريزى شده است. در اين بخش به بيان وجوه احتمالات و نقل اقوال مفسرين و نقد و انتخاب آنها مىپردازد، به شعر و لغت عرب براى تبيين معانى آيه استشهاد فراوان دارد، مسائل نحوى و امور مربوط به بلاغت و بيان را نيز بررسى مىكند.
در بخش نقل قرائات، ملتزم به نقل مشهور و شاذ آن و بيان احتمالات معانى و توجيهات عربى آن مىباشد. آيات الاحكام را بر اساس مذهب مالكى بررسى و تفصيل مىدهد و نقدهايى نيز بر ابن حزم اندلسى ظاهرى وارد مىكند، و به مذاهب فقهى ديگر تعرض نمىنمايد. در نقل اسرائيليات و قصص قرآنى به حداقل اكتفا نموده، هنگام ضرورت نقل، به نقد آنها مىپردازد. بر مفسرينى كه كتب خود را مملو از اينگونه قصص و اسرائيليات نموده، خرده مىگيرد. ديدگاه كلى ايشان اين است كه اينگونه روايات( اسرائيليات) با قواعد عقلى و نقلى سازگارى ندارد مانند قصه هاروت و ماروت و زهره.
در مسائل كلامى اشعرى مسلك بوده و با معتزله به مجادله بر مىخيزد. مانند آيه 164 سوره نساء«و كلّم الله موسى تكليما»در معناى كلام، ج 2 صفحه 137. و نيز در صفحات ديگر مانند استهزاء، غضب، حياء، استواء، محبت، وجه، مجيئى، اتيان و يا مانند مسئله رؤيت خداوند در آخرت و تأويل«لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار»انعام 103، ج 2 صفحه 330.
البته ايشان در پارهاى مباحث به گونهاى ديدگاه معتزله را ترجيح... داده، به آن تمايل نشان مىدهد، مانند آيه 26 سوره يونس«للذين احسنوا الحسنى و زيادة». روش كلى وى در بيان مطالب به اين ترتيب است كه ابتداى سورهها، اطلاعات كلى درباره سوره، شامل مكى، مدنى بوده، فضل، عدد آيات و القاب آن را بيان مىدارد و در آيات پس از ذكر آنها مستقيما وارد تفسير مىشود و ضمن آن به نقل اقوال مفسرين و نقد آنها، بحثهاى لغوى، معانى، نحوى، قرائت، بيان شواهد شعرى و ادبى، نقل روايات و اسباب نزول مىپردازد.
در نقل روايات، گاهى از گفتار ائمه اهل بيت عليهم السلام آغاز مىكند. معمولا هنگامى كه اظهار نظر مى كند، آن را با عنوان قال القاضى ابو محمد مطرح مىكند، اين روش، به تفسير املائى مىماند تا انشايى و مىرساند كه وى تفسير خود را بر جمع شاگردان املا مىكرده و آنان مىنوشتهاند، مانند فرّاء در« معانى القرآن».
ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظه كارانه عمل كرده است، مثلا در تفسير آيه«و انذر عشيرتك الاقربين»(شعراء 214) ج 4 ص 245، روايت وارده را به طور سربسته و ابهام گونه نقل كرده است. همچنين ذيل آيه تطهير( احزاب 33) جلد 4 ص 384 شأن نزول آن را درباره اهل بيت عليه السلام( 5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مىدهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر( ص) خطاب به ام سلمه( انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است.
ذيل آيه مربوط به خاتم بخشى على عليه السلام، اقوال مفسرين را در اين خصوص كه على عليه السلام هنگام نزول آيه، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد مىآورد و روايت مىكند كه« پيامبر صلى الله عليه و آله پس از نزول آيه از خانه بيرون آمد، سائلى را ديد و از او پرسيد: كسى به تو چيزى داده است؟ عرض كرد: آرى، آن مرد نمازگزار، اين انگشترى نقره را در حال ركوع به من بخشيد حضرت نگاه كرد و ديد آن كه مرد به او اشاره مىكند، على عليه السلام است. آنگاه گفت: الله اكبر و آيه را بر مردم خواند...» ابن عطيه سپس طبق شيوه خود، با سكوت از كنار قضيه مىگذرد. جلد 2 ص 208 و 209 ذيل آيه 55 مائده. ايشان درباره تلاش تفسيرى خود در مقدمه مىنويسد:« در اين كتاب بسيارى از علوم مورد نياز تفسير را بيان داشتهام، زيرا تفسير قرآن جز با بيان جميع علوم مؤثر در تفسير ممكن نيست، اين علوم از اين قرارند، حكم( احكام) نحو، لغت، معنا و قرائت به جهت دورى از خطا. تتبع فراوانى در الفاظ انجام داده و فكر و انديشهام را منحصر به تفسير نمودم، جميع قراءات را آورده، معانى مختلف و جميع محتملات الفاظ را با تلاش خود بدست آورده، بيان كردهام».
مصادر المحرر الوجيز
نقل فراوان روايات، اقوال، قرائتها و معانى الفاظ، گوياى اين است كه مفسر از مصادر فراوانى استفاده نموده است، برخى از اين مصادر عبارتند از:
الف) در تفسير:
1- تفسير طبرى،
2- شفاء الصدور ابو بكر محمد بن الحسن بن زياد الوصلى،
3- التحصيل لفوائد كتاب التفصيل... ابن عباس احمد بن عمار مهدوى تميمى،
4- الهداية الى بلوغ النهاية مكى بن ابى طالب( موارد بسيارى را از آن نقل كرده و به آن مستند مىكند، در بخش نيز بدون ذكر نام از آن نقل كرده است و در مواردى به نقد آراء منقول از آن مىپردازد.)
ب) در سنت:
1- صحيح بخارى،
2- مسند مسلم،
3- سنن ابى داود،
4- سنن ترمذى،
5- سنن سنايى
ج) در قرائت
1- المحتسب
2- الحجة فى علل القراءات السبع،
3- التيسير.
د) در لغت، نحو و معانى:
1- معانى القرآن فرّاء
2- معانى القرآن زجاج
3- مجاز القرآن ابو عبيدة
4- الاغفال فيما اغفله الزجاج من المعانى
5- الكتاب سيبويه
6- المقتضب ابن عباس ازدى
7- العين خليل بن احمد
8- اصلاح المنطق ابو يوسف
9- الفصيح ابو العباس ثعلب
10- المجمل فى اللغة احمد بن فارس،
11- المخصص على بن احمد اندلسى
ه) در فقه
1- الموطأ مالك بن انس
2- المختصر عبد الله بن عبد الحكم بن اعين
3- المدونة
4- الواضحة عبد الملك بن حبيب سلمى
5- التفريع ابو القاسم بن الجلاب
6- اشراف على مذاهب اهل العلم ابو بكر محمد بن ابراهيم بن منذر.
مقدمه تحقيق
اين اثر به تحقيق عبد السلام عبد الشافى محمد انجام گرفته است، محقق محترم مقدمهاى دارد در 27 صفحه شامل موضوعاتى است در: معانى تفسير، تأويل، فرق آندو، اقسام تفسير، ميزانى كه پيامبر( ص) از قرآن تفسير فرموده است، اجتهاد در تفسير نزد صحابه، معروفترين مفسرين قرآن از صحابه، ارزش تفسير مأثور، مدارس تفسير، مهمترين كتب تفسير مأثور، مهمترين كتب تفسير به رأى و اجتهاد، روش ابن عطيه در تفسير، مصادر ابن عطيه، شرح حال مختصرى از وى و تأليفات ايشان.
نسخه شناسى
المحرر الوجيز بر مبناى نسخه كتابخانه اياصوفيا واقع در استانبول، كه نسخه عكس آن در كتابخانه آيت الله مرعشى« ره» محفوظ است و تصوير صفحه اول و آخر سوره بقره آن در نسخه چاپى موجود است، تصحيح و چاپ شده است. برخى چاپهاى آن عبارتند از:
1- قاهره، مجلس اعلاى شئون اسلامى، احمد صادق الملاح.
2- مغرب، رباط، وزارت اوقاف مغرب سال 1395 ق تا 1412 ق، در 16 مجلد با تحقيق مجلس علمى در فارس.
3- بيروت دار الكتب العلمية سال 1413 ق 1993 م در 5 مجلد با تحقيق و تصحيح عبد السلام عبد الشافى محمد
4- نسخه حاضر با همين تصحيح و از همين مؤسسه انتشار يافته و چاپ اول آن در سال 1422 ه 2001 م، 1+ 5 مجلد همراه با يك جلد فهرستها در قطع وزيرى ارائه گرديده است. شابك: 3- 3211- 7451- 2 NBSI
اين نسخه داراى مقدمهاى قابل توجه از مصحح و مقدمهاى ارزشمند از مفسر مىباشد. فهرستى بر اساس آيات در آخر هر مجلد راهنماى محققين دريافتن آيات و سورهها مىباشد. مصحح محترم توضيحى درباره شيوه تصحيح ارائه نداده و نسخه موجود فاقد پاورقى مىباشد. درباره مفسر و تفسير المحرر الوجيز كتب و مقالاتى نگاشته شده كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم.
1- منهج ابن عطيه فى تفسير القرآن، عبد الوهاب فايد، قاهرة 1394 ق در 414 ص
2- ابن عطيه المفسر و مكانه فى حياة التفسير فى الاندلس، عبد العزيز بدوى الزهيرى رساله فوق ليسانس از دانشگاه اسكندريه مصر، دانشكده آداب سال 1380 ق- 1980 م.
3- ابن عطيه لغويا و نحويا من خلال كتابه المحرر الوجيز فى شرح الكتاب العزيز، والى عبد الغفار بلحسن، رساله ديپلم از دانشكده آداب دانشگاه محمد الخامس، رباط
4- عبد الحق بن عطية و تفسير المحرر الوجيز- الصاح ابن باجية
5- چاپ مقدمه تفسير المحرر الوجيز و مقدمه كتاب المبانى از علماى مغرب به تصحيح مستشرق انگليسى و استدراكات عبد الله اسماعيل الصاوى، قاهره 1392 ه 1972 م در 324 صفحه مجلد
فهرستهاى تفسير شامل 10 نوع فهرست از قبيل مىباشد: 1- فهرست قراءات قرآنية 2- اطراف حديث 3- انباءو كينهها 4- اعلام نساء 5- قبايل و اماكن و... 6- اديان و طوائف و فرق و مذاهب 7- امثال و اقوال عرب 8- كتب مذكور در متن 9- قافيهها 10- مصرع ابيات.
منابع مقاله
1- تفسير و مفسران آيت الله معرفت ج 2 صفحه 190
2- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى صفحه 622
3- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى ج 1 ص 751 و ص 127
4- دايرة المعارف بزرگ اسلامى به كوشش موسوى بجنوردى ج 4 ص 314
5- مقدمه مصحح و مفسر و مجلدات مختلف تفسير المحرر الوجيز
6- تفسير و مفسرون ذهبى ج 1 ص 238
7- مناهج المفسرين دكتر منيع عبد الحليم محمود ص 12
منبع
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|