آیه 5 سوره عنکبوت: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآت...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۴: | سطر ۵۴: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «4» | ||
+ | |||
+ | آيا كسانى كه كارهاى بد انجام مىدهند، پنداشتهاند كه بر ما پيشى خواهند گرفت (و از كيفر ما خواهند گريخت)؟ چه بد داورى مىكنند. | ||
+ | |||
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5» | مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5» | ||
سطر ۶۴: | سطر ۶۸: | ||
===پیام ها=== | ===پیام ها=== | ||
− | 1- ارتكاب گناه و تكرار آن، در بينش انسان تأثير گذارده و او را خيالباف مىكند. | + | 1- ارتكاب گناه و تكرار آن، در بينش انسان تأثير گذارده و او را خيالباف مىكند. «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ» |
− | |||
− | «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ» | ||
2- خيال پردازىها را با ياد مرگ و معاد درمان كنيم. هم مؤمنانى كه در بوتهى آزمايشند و هم خلافكاران بدانند كه فرصتها تمام شدنى است و مهر و قهر | 2- خيال پردازىها را با ياد مرگ و معاد درمان كنيم. هم مؤمنانى كه در بوتهى آزمايشند و هم خلافكاران بدانند كه فرصتها تمام شدنى است و مهر و قهر |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۴
<<4 | آیه 5 سوره عنکبوت | 6>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هر کس که به لقاء خدا (و مشاهده جمال و وصول به رحمت و جنّت او) امیدوار و مشتاق است (بداند که) هنگام اجل و وعده معین خدا البته فرا رسد و او (به گفتار و کردار خلق) شنوا و داناست.
هر که امید دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را دارد [باید در عرصه طاعت و عبادت بکوشد]؛ زیرا زمان معین شده [از سوی] خدا [که روز قیامت است] حتماً آمدنی است؛ و او شنوا و داناست.
كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه] اَجَل [او از سوى] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.
هر كس كه به ديدار خدا اميد مىدارد بداند كه وعده خدا آمدنى است و او شنوا و داناست.
کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد!) زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامیرسد؛ و او شنوا و داناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«یَرْجُو»: امیدوار است. چشم میدارد. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی دارد. «لِقَآءَ»: ملاقات (نگا: انعام / و .
نزول
شأن نزول آیات 4 و 5:
محمد بن العبّاس بعد از سه واسطه از محمد بن مروان او از کلبى و او از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کند که این آیات درباره عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل شده که در جنگ در مقابل امام على علیهالسلام و حمزه و عبیدة قرار گرفته بودند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «4»
آيا كسانى كه كارهاى بد انجام مىدهند، پنداشتهاند كه بر ما پيشى خواهند گرفت (و از كيفر ما خواهند گريخت)؟ چه بد داورى مىكنند.
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5»
آن كس كه به ديدار خداوند اميد دارد (مىداند كه) بى شك اجلى كه خداوند تعيين كرده آمدنى است؛ و اوست شنواى دانا.
نکته ها
حضرت على عليه السلام فرمودند: «مراد از «لِقاءَ اللَّهِ»، روز قيامت است». «1»
پیام ها
1- ارتكاب گناه و تكرار آن، در بينش انسان تأثير گذارده و او را خيالباف مىكند. «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»
2- خيال پردازىها را با ياد مرگ و معاد درمان كنيم. هم مؤمنانى كه در بوتهى آزمايشند و هم خلافكاران بدانند كه فرصتها تمام شدنى است و مهر و قهر
«1». تفسير نورالثقلين و توحيد صدوق، ص 267.
جلد 7 - صفحه 114
الهى به سراغشان خواهد آمد. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا ... أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ ... مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ ...
3- نه مدّعيان ايمان، از امتحان الهى رها مىشوند و نه خلافكاران، از انتقام الهى.
«يَسْبِقُونا» (خلافكاران، خيال مىكنند دست خدا به آنان نمىرسد.)
4- بايد تفكّرات و پندارهاى باطل را محكوم كرد. «ساءَ ما يَحْكُمُونَ»
5- خداوند، هم گفتار ما در اظهار ايمان را مىشنود و هم پندار و روحيات ما را مىداند. «وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5»
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ: هر كه باشد كه اميد دارد لقاى خدا را، يعنى رسيدن به ثواب او، پس بايد مبادرت كند به طاعت و عبادت. نزد سعيد بن جبير و بعضى، رجا به معنى خوف است «1»، يعنى هر كه مىترسد از آنكه برسد به عقاب و جزا، پس بايد كه توبه نمايد از گناه، و كسب طاعت كند قبل از آمدن مرگ.
فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ: پس بدرستى كه مدتى كه خدا مقرر فرموده براى لقاى ثواب و عقاب، هر آينه آينده است. هرگاه كه وقت لقاء لا محاله آينده باشد، هر آينه لقاى ثواب و عقاب او ثابت باشد. بنابراين واجب است مبادرت به آنچه محق امل و مصداق اميدوارى و مستوجب قرب و رضا باشد. وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ: و اوست شنوا مر اقوال بندگان را، دانا به عقايد و افعال ايشان.
زمخشرى در كشاف گفته: آيه بر سبيل تمثيل حال راجى لقاء است به حال عبدى كه بعد از زمان مديد و عهد بعيد نزد سيّد خود رود و در حالتى كه سيد مطلع بوده باشد بر احوال او، پس ملاقات او به سيد بر وجه بشر و رضاى سيد خواهد بود از افعال او، يا از روى سخط و غضب مر اعمال او را «2».
نكته: چون اجل واقع در لقاء و لازم آنست، پس صحيح باشد كه (فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ) جواب (مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ) واقع شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الم «1» أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ «2» وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ «3» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «4»
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5»
ترجمه
آيا پنداشتند مردمان كه واگذاشته ميشوند كه بگويند ايمان آورديم و آنان آزموده نميشوند
و بتحقيق آزموديم آنانرا كه بودند پيش از آنها پس هر آينه ميداند البته خدا آنانرا كه راست گفتند و ميداند البته دروغگويان را
بلكه پنداشتند آنانكه بجا مىآورند بديها را كه پيشى گيرند بر ما بد است آنچه حكم ميكنند
كسيكه اميد دارد ملاقات خدا را پس همانا وقت مقدّر خدا هر آينه آينده است و او است شنواى دانا.
تفسير
بيان الم در سوره بقره گذشت و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از افتتان ابتلاء در انفس و اموال است و در نهج البلاغه است كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه مراد از فتنه چيست و آيا از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله در اين باب سؤالى فرمودهايد حضرت فرمود چون الم احسب النّاس نازل شد دانستم كه تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله در ميان ما است فتنه بما روى ننمايد پس بآنحضرت عرض كردم مراد از اين فتنه چيست فرمود امّت من بعد از من بفتنه در آيند عرض كردم آيا در روز احد كه جمعى از مسلمانان شربت شهادت نوشيدند و نصيب من نشد و اين بر من گران آمد نفرمودى بشارت ميدهم تو را كه بعد از اين بشهادت خواهى رسيد فرمود امر از همان قرار است پس صبر تو چگونه
جلد 4 صفحه 215
خواهد بود در آنزمان عرض كردم يا رسول اللّه آنوقت وقت صبر نيست وقت خوشحالى و شكر است پس فرمود اى على مردم باموالشان امتحان ميشوند و منّت مىنهند بدين دارى خودشان بر پروردگارشان و آرزوى رحمت خدا را دارند و ايمن از غضب اويند و بشهادتهاى دروغ و هواهاى نفسانى حرام خدا را حلال مينمايند و مسكر را باسم نبيذ و مال حرام را باسم هديه و ربا را بنام معامله حلال ميشمرند پس عرض كردم يا رسول اللّه در آنوقت اين رفتار را موجب كفر آنها بدانم يا امتحانشان فرمود موجب امتحانشان و قمّى ره از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه عباس ره خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيد و عرضه داشت بفرما مردم با شما بيعت كنند آنحضرت فرمود آيا آنها با من بيعت ميكنند عرض كرد بلى فرمود پس فرموده خداوند الم احسب النّاس چه خواهد شد و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود و تشبيه فرمود آزمايش مردم را بگداخته شدن طلا در بوته امتحان براى بيرون آمدن خالص آن و خلاصه مستفاد از آيات شريفه آنستكه آيا مردم گمان كردند كه صرف ايمان زبانى از آنها پذيرفته است و بحال خودشان واگذار خواهند شد و در معرض امتحان قرار نخواهند گرفت نه چنين است سيره مستمرّه الهيّه هميشه بر اين جارى بوده و هست كه هر امّتى را بعد از اظهار ايمان امتحان و آزمايش فرمايد براى آنكه در علم شهودى الهى ممتاز شوند آنانكه راست گفتند در دعوى ايمان از دروغگويان چنانچه در علم غيبى الهى ممتاز بودند و بعبارت ديگر تا ممتاز شوند در خارج و انظار خلق آندو دسته از يكديگر چنانچه ممتاز بودند در علم الهى قبل از امتحان و آزمايش آنها و در مجمع از امير المؤمنين و امام صادق عليهما السلام نقل نموده كه آن دو بزرگوار فليعلمنّ بضمّ ياء و كسر لام در هر دو جا قرائت فرمودهاند و بنابراين مأخوذ از اعلام و معنى اوضح است يعنى پس هر آينه اعلام ميفرمايد و ميشناساند خداوند بمردم آنانرا كه راست گفتند و مىشناساند و اعلام ميفرمايد بخلق دروغگويان را و نيز گمان كردند كسانيكه مرتكب اعمال سيّئه شدند از قبيل كفر و معاصى كه از قبضه قدرت و مكنت ما مىتوانند خارج شوند و ما را عاجز از عذابشان نمايند نه چنين است اگر چند روزى ما بآنها مهلت دهيم براى تكميل استحقاقشان
جلد 4 صفحه 216
بالاخره در دنيا يا آخرت مجازات خواهيم نمود آنها را و اين بد عقيده و حكومتى است كه در باره خودشان و ما نمودند و كسيكه معتقد بقيامت و معاد باشد بايد بداند كه ثواب و عقاب الهى حقّ است و در وقت مقدّر باو خواهد رسيد و خداوند شنواى اقوال بندگان و داناى باعمال آنها است و بر طبق آن پاداش خواهد داد چنانچه در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه كسيكه ايمان داشته باشد بآنكه مبعوث ميشود همانا وعده خدا از ثواب و عقاب باو و اصل خواهد شد و مراد از لقاء رؤيت نيست بلكه مراد بعث است و قمّى ره نقل نموده كه مراد آنستكه كسيكه دوست داشته باشد لقاء خدا را اجل او خواهد رسيد و بنظر حقير انسب بظواهر الفاظ آيه اخيره آنستكه كسيكه اميدوار بحضور در پيشگاه الهى باشد بايد اعمال خود را شايسته نمايد چون وقت مقدّر خداوند براى پاداش اعمال خواهد رسيد و جاى شبهه و ترديد در آن نيست و در آنروز بحسب احوال و اقوال و اعمال عباد خداوند جزا خواهد داد و العلم عند اللّه تعالى و اوليائه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَن كانَ يَرجُوا لِقاءَ اللّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ «5»
كسي که هست اميدوار بلقاء پروردگار پس محققا اجل و مدتي که خداوند معين فرموده هر آينه ميآيد و خداوند سميع است عالم بآنچه ميگوييد عليم است بآنچه ميكنيد.
مَن كانَ يَرجُوا لِقاءَ اللّهِ لقاء رحمت الهي و وعدههايي که بمؤمنين داده و اينکه، دو قسم است يك قسم وعدههاي خدا در همين دنيا که قبلا تذكر داده وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُم وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دِينَهُمُ الَّذِي ارتَضي لَهُم وَ لَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً يَعبُدُونَنِي لا يُشرِكُونَ بِي شَيئاً (نور آيه 55) که راجع بدوره رجعت است.
فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَآتٍ البته خواهد آمد و تخلف پذير نيست و وعده الهي خلف نمي قسم دوم وعدههايي که بمؤمنين داده در عالم آخرت از بهشت و مثوبات و نعم بهشتي که در بسياري از سور قرآني داده شده آنهم البته خواهد آمد: إِنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخفِيها (طه آيه 15).
وَ هُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ و او سميع است و عليم از براي سميع دو معني است يكي عالم بمسموعات و يكي اجابت دعوات مثل «سمع اللّه لمن حمده» يعني حرف شنواست اجابت ميكند دعوات هر که حمد او را بجا آورد چنانچه در خبر است راوي از حضرت ميپرسد دعائي تعليم من فرما که جامع باشد حضرت فرمود «قل الحمد للّه» زيرا هر که نماز ميخواند در حق تو دعا ميكند ميگويد «سمع اللّه لمن حمده» و عليم است بما في الضمائر هر كس يَعلَمُ خائِنَةَ الأَعيُنِ وَ ما تُخفِي الصُّدُورُ (مؤمن آيه 19).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- سپس بار دیگر به سراغ برنامههای مؤمنان و اندرز به آنها میرود میگوید: «هر کس امید لقاء پروردگار دارد (باید آنچه در توان دارد از اطاعت فرمان او مضایقه نکند) زیرا زمانی را که خداوند تعیین کرده (سر انجام) فرا میرسد» (مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ). آری! این وعده الهی تخلفناپذیر است.
و از این گذشته خداوند سخنان شما را میشنود و از اعمال و نیات شما آگاه
ج3، ص490
است که «او شنوا و داناست» (وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
لقای پروردگار در قیامت، نه یک ملاقات حسی است که یک لقای روحانی و یک نوع شهود باطنی است، چرا که در آنجا پردههای ضخیم عالم ماده از مقابل چشم جان انسان کنار میرود، و حالت شهود به انسان دست میدهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.