هر کس که به لقاء خدا (و مشاهده جمال و وصول به رحمت و جنّت او) امیدوار و مشتاق است (بداند که) هنگام اجل و وعده معین خدا البته فرا رسد و او (به گفتار و کردار خلق) شنوا و داناست.
هر که امید دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را دارد [باید در عرصه طاعت و عبادت بکوشد]؛ زیرا زمان معین شده [از سوی] خدا [که روز قیامت است] حتماً آمدنی است؛ و او شنوا و داناست.
كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه] اَجَل [او از سوى] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.
هر كس كه به ديدار خدا اميد مىدارد بداند كه وعده خدا آمدنى است و او شنوا و داناست.
کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد!) زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامیرسد؛ و او شنوا و داناست!
Whoever expects to encounter Allah [should know that] Allah’s [appointed] time will indeed come, and He is the All-hearing, the All-knowing.
Whoever hopes to meet Allah, the term appointed by Allah will then most surely come; and He is the Hearing, the Knowing.
Whoso looketh forward to the meeting with Allah (let him know that) Allah's reckoning is surely nigh, and He is the Hearer, the Knower.
For those whose hopes are in the meeting with Allah (in the Hereafter, let them strive); for the term (appointed) by Allah is surely coming and He hears and knows (all things).
معانی کلمات آیه
لقاء: لقاء اللَّه به معنى ملاقات رحمت يا عذاب خداست، در اينجا منظور رحمت است [۱]
نزول
شأن نزول آیات 4 و 5:
محمد بن العبّاس بعد از سه واسطه از محمد بن مروان او از کلبى و او از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کند که این آیات درباره عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل شده که در جنگ در مقابل امام على علیهالسلام و حمزه و عبیدة قرار گرفته بودند.[۲]
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ: هر كه باشد كه اميد دارد لقاى خدا را، يعنى رسيدن به ثواب او، پس بايد مبادرت كند به طاعت و عبادت. نزد سعيد بن جبير و بعضى، رجا به معنى خوف است «1»، يعنى هر كه مىترسد از آنكه برسد به عقاب و جزا، پس بايد كه توبه نمايد از گناه، و كسب طاعت كند قبل از آمدن مرگ.
فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ: پس بدرستى كه مدتى كه خدا مقرر فرموده براى لقاى ثواب و عقاب، هر آينه آينده است. هرگاه كه وقت لقاء لا محاله آينده باشد، هر آينه لقاى ثواب و عقاب او ثابت باشد. بنابراين واجب است مبادرت به آنچه محق امل و مصداق اميدوارى و مستوجب قرب و رضا باشد. وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ: و اوست شنوا مر اقوال بندگان را، دانا به عقايد و افعال ايشان.
زمخشرى در كشاف گفته: آيه بر سبيل تمثيل حال راجى لقاء است به حال عبدى كه بعد از زمان مديد و عهد بعيد نزد سيّد خود رود و در حالتى كه سيد مطلع بوده باشد بر احوال او، پس ملاقات او به سيد بر وجه بشر و رضاى سيد خواهد بود از افعال او، يا از روى سخط و غضب مر اعمال او را «2».
نكته: چون اجل واقع در لقاء و لازم آنست، پس صحيح باشد كه (فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ) جواب (مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ) واقع شود.
آيا پنداشتند مردمان كه واگذاشته ميشوند كه بگويند ايمان آورديم و آنان آزموده نميشوند
و بتحقيق آزموديم آنانرا كه بودند پيش از آنها پس هر آينه ميداند البته خدا آنانرا كه راست گفتند و ميداند البته دروغگويان را
بلكه پنداشتند آنانكه بجا مىآورند بديها را كه پيشى گيرند بر ما بد است آنچه حكم ميكنند
كسيكه اميد دارد ملاقات خدا را پس همانا وقت مقدّر خدا هر آينه آينده است و او است شنواى دانا.
تفسير
بيان الم در سوره بقره گذشت و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از افتتان ابتلاء در انفس و اموال است و در نهج البلاغه است كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه مراد از فتنه چيست و آيا از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله در اين باب سؤالى فرمودهايد حضرت فرمود چون الم احسب النّاس نازل شد دانستم كه تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله در ميان ما است فتنه بما روى ننمايد پس بآنحضرت عرض كردم مراد از اين فتنه چيست فرمود امّت من بعد از من بفتنه در آيند عرض كردم آيا در روز احد كه جمعى از مسلمانان شربت شهادت نوشيدند و نصيب من نشد و اين بر من گران آمد نفرمودى بشارت ميدهم تو را كه بعد از اين بشهادت خواهى رسيد فرمود امر از همان قرار است پس صبر تو چگونه
جلد 4 صفحه 215
خواهد بود در آنزمان عرض كردم يا رسول اللّه آنوقت وقت صبر نيست وقت خوشحالى و شكر است پس فرمود اى على مردم باموالشان امتحان ميشوند و منّت مىنهند بدين دارى خودشان بر پروردگارشان و آرزوى رحمت خدا را دارند و ايمن از غضب اويند و بشهادتهاى دروغ و هواهاى نفسانى حرام خدا را حلال مينمايند و مسكر را باسم نبيذ و مال حرام را باسم هديه و ربا را بنام معامله حلال ميشمرند پس عرض كردم يا رسول اللّه در آنوقت اين رفتار را موجب كفر آنها بدانم يا امتحانشان فرمود موجب امتحانشان و قمّى ره از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه عباس ره خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيد و عرضه داشت بفرما مردم با شما بيعت كنند آنحضرت فرمود آيا آنها با من بيعت ميكنند عرض كرد بلى فرمود پس فرموده خداوند الم احسب النّاس چه خواهد شد و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود و تشبيه فرمود آزمايش مردم را بگداخته شدن طلا در بوته امتحان براى بيرون آمدن خالص آن و خلاصه مستفاد از آيات شريفه آنستكه آيا مردم گمان كردند كه صرف ايمان زبانى از آنها پذيرفته است و بحال خودشان واگذار خواهند شد و در معرض امتحان قرار نخواهند گرفت نه چنين است سيره مستمرّه الهيّه هميشه بر اين جارى بوده و هست كه هر امّتى را بعد از اظهار ايمان امتحان و آزمايش فرمايد براى آنكه در علم شهودى الهى ممتاز شوند آنانكه راست گفتند در دعوى ايمان از دروغگويان چنانچه در علم غيبى الهى ممتاز بودند و بعبارت ديگر تا ممتاز شوند در خارج و انظار خلق آندو دسته از يكديگر چنانچه ممتاز بودند در علم الهى قبل از امتحان و آزمايش آنها و در مجمع از امير المؤمنين و امام صادق عليهما السلام نقل نموده كه آن دو بزرگوار فليعلمنّ بضمّ ياء و كسر لام در هر دو جا قرائت فرمودهاند و بنابراين مأخوذ از اعلام و معنى اوضح است يعنى پس هر آينه اعلام ميفرمايد و ميشناساند خداوند بمردم آنانرا كه راست گفتند و مىشناساند و اعلام ميفرمايد بخلق دروغگويان را و نيز گمان كردند كسانيكه مرتكب اعمال سيّئه شدند از قبيل كفر و معاصى كه از قبضه قدرت و مكنت ما مىتوانند خارج شوند و ما را عاجز از عذابشان نمايند نه چنين است اگر چند روزى ما بآنها مهلت دهيم براى تكميل استحقاقشان
جلد 4 صفحه 216
بالاخره در دنيا يا آخرت مجازات خواهيم نمود آنها را و اين بد عقيده و حكومتى است كه در باره خودشان و ما نمودند و كسيكه معتقد بقيامت و معاد باشد بايد بداند كه ثواب و عقاب الهى حقّ است و در وقت مقدّر باو خواهد رسيد و خداوند شنواى اقوال بندگان و داناى باعمال آنها است و بر طبق آن پاداش خواهد داد چنانچه در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه كسيكه ايمان داشته باشد بآنكه مبعوث ميشود همانا وعده خدا از ثواب و عقاب باو و اصل خواهد شد و مراد از لقاء رؤيت نيست بلكه مراد بعث است و قمّى ره نقل نموده كه مراد آنستكه كسيكه دوست داشته باشد لقاء خدا را اجل او خواهد رسيد و بنظر حقير انسب بظواهر الفاظ آيه اخيره آنستكه كسيكه اميدوار بحضور در پيشگاه الهى باشد بايد اعمال خود را شايسته نمايد چون وقت مقدّر خداوند براى پاداش اعمال خواهد رسيد و جاى شبهه و ترديد در آن نيست و در آنروز بحسب احوال و اقوال و اعمال عباد خداوند جزا خواهد داد و العلم عند اللّه تعالى و اوليائه.
(آیه 5)- سپس بار دیگر به سراغ برنامههای مؤمنان و اندرز به آنها میرود میگوید: «هر کس امید لقاء پروردگار دارد (باید آنچه در توان دارد از اطاعت فرمان او مضایقه نکند) زیرا زمانی را که خداوند تعیین کرده (سر انجام) فرا میرسد» (مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ). آری! این وعده الهی تخلفناپذیر است.
و از این گذشته خداوند سخنان شما را میشنود و از اعمال و نیات شما آگاه
ج3، ص490
است که «او شنوا و داناست» (وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
لقای پروردگار در قیامت، نه یک ملاقات حسی است که یک لقای روحانی و یک نوع شهود باطنی است، چرا که در آنجا پردههای ضخیم عالم ماده از مقابل چشم جان انسان کنار میرود، و حالت شهود به انسان دست میدهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: