آیه 60 سوره نمل: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِ...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۲۲۴: | سطر ۲۲۴: | ||
==={{تفسیر الکاشف|سوره=27 |آیه=60}}=== | ==={{تفسیر الکاشف|سوره=27 |آیه=60}}=== | ||
</tabber> | </tabber> | ||
+ | |||
+ | ==موضوعات آیه== | ||
+ | آب و باران | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۵
<<59 | آیه 60 سوره نمل | 61>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
یا آن خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و از آسمان برای شما باران فرستاد تا به آن درختان و باغ و بستانها را در کمال سبزی و خرمی رویاندیم که هرگز شما (از پیش خود) قادر بر رویانیدن آن درختان نبودید؟ آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز خدایی نیست) بلکه این مشرکان (از نادانی) روی (از خدا) میگردانند.
[آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه آسمان ها و زمین را آفرید، و برای شما از آسمان آبی نازل کرد که به وسیله آن باغ هایی خرم و باطراوت رویاندیم، که رویاندن درختانش در قدرت شما نیست؛ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد؟ نه، نیست]، بلکه آنان مردمی منحرف اند [که برای او شریک می گیرند.]
[آيا آنچه شريك مىپندارند بهتر است] يا آن كس كه آسمانها و زمين را خلق كرد و براى شما آبى از آسمان فرود آورد، پس به وسيله آن، باغهاى بهجتانگيز رويانيديم. كار شما نبود كه درختانش را برويانيد. آيا معبودى با خداست؟ [نه،] بلكه آنان قومى منحرفند.
يا آن كسى كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان برايتان آب فرستاد، و بدان بوستانهايى خوشمنظر رويانيديم كه شما را توان رويانيدن درختى از آن نيست. آيا با وجود اللّه خداى ديگرى هست؟ نه، آنها مردمى هستند از حق منحرف.
(آیا بتهایی که معبود شما هستند بهترند) یا کسی که آسمانها و زمین را آفریده؟! و برای شما از آسمان، آبی فرستاد که با آن، باغهایی زیبا و سرورانگیز رویاندیم؛ شما هرگز قدرت نداشتید درختان آن را برویانید! آیا معبود دیگری با خداست؟! نه، بلکه آنها گروهی هستند که (از روی نادانی، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار میدهند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«حَدَآئِقَ»: جمع حدیقة، باغهائی که دارای آب کافی بوده و اطراف آن را دیوار کشیده باشند. «ذَاتَ بَهْجَةٍ»: زیبا و شادیافزا. «بَهْجَةٍ»: زیبائی رنگ و حسن ظاهر. «مَا کَانَ لَکُمْ»: برای شما امکان نداشت. شما نمیتوانستید. «یَعْدِلُونَ»: تجاوز میکنند. عدول مینمایند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ «60»
كيست كه آسمانها و زمين را آفريد؟ و از آسمان براى شما آب فرستاد، پس به وسيلهى آن، باغهايى بهجتانگيز رويانيد؛ كار شما نبود كه درختانش را برويانيد، آيا معبودى با خداست؟ (نه) بلكه آنان قومى منحرفند.
نکته ها
«حَدائِقَ»، جمع «حديقه»، به معناى باغى است كه ديوار داشته باشد، نظير حدقهى چشم.
پیام ها
1- تفكّر در آفرينش، بهترين راه وصول به خداست. «أَمَّنْ خَلَقَ»
2- هر درخت و گياهى كه مىرويد، زير نظر خداوند و با ارادهى اوست. «فَأَنْبَتْنا»
3- اعمال قدرت الهى، از طريق اسباب عادّى است. «فَأَنْبَتْنا بِهِ»
4- زيبايى دلانگيز، يك ارزش است. «ذاتَ بَهْجَةٍ»
5- طورى سخن بگوييم كه همه بفهمند. (خواصّ و اسرار گياهان را همه
جلد 6 - صفحه 442
نمىفهمند، ولى شادابى وزيبايى سبزه وگلها را همه درك مىكنند. «حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ»
6- وقتى به قدرت خدا پى مىبريم كه به ناتوانى خود- حتّى براى روياندن يك درخت- پى ببريم. «ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا»
7- با سؤالهاى پيامدار، وجدانها را بيدار كنيم. أَمَّنْ خَلَقَ ... أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ
8- جلوى شبهات را بگيريد. آفرينش آسمانها و زمين، مدعى ندارد، ولى كشت و زرع، مدعى دارد. بعضى مىگويند: ما منطقه را سبز و آباد كرديم. و لذا خداوند مىفرمايد: «ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها» و در جاى ديگر مىفرمايد:
«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» «1» آيا شما كشت و زراعت مىكنيد يا ما؟
9- توحيد، راه مستقيم و شرك، راه انحرافى است. «يَعْدِلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ (60)
بعد از آن، تعداد «1» خيرات و منافع خود مىفرمايد كه از آثار رحمت واسعه الهى و دال است بر وحدانيت و قدرت قاهره سبحانى تا بندگان از باديه جهالت و ضلالت به شاهراه هدايت و سعادت ارشاد شوند.
نوع اول، آنچه متعلق است به خلق آسمانها:
أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: آيا كيست كه به قدرت كامله بيافريد آسمانها و زمينها را كه اصول كائنات و مبادى و منافع هستند (استفهام تقريرى است) يعنى آيا ذاتى كه خلق آسمان و زمين فرموده، بهتر است براى ستايش و پرستش يا جمادى كه بر هيچ چيز قادر نيست؛ البته قابل ستايش و پرستش ذاتى است كه خلق آسمان و زمين فرمود. وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً: و نازل فرمود از آسمان آب باران را به حكمت بالغه، فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ: پس برويانيديم به آن آب بوستانهاى صاحب زينت و طراوت. ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها:
«1» تعداد- برشمردن.
جلد 10 - صفحه 67
نيست و نباشد شما را قدرت آنكه برويانيد درختان از بوستانها.
پس بر سبيل استفهام انكارى فرمايد: أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ: آيا هست با خداى به حق خداى ديگرى، يعنى نيست در عالم خدائى قابل ستايش و پرستش مگر ذات اللّه كه جامع تمام صفات كماليه و منزه از كليه نقايص و سزاوار پرستش خواهد بود.
بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ: بلكه مشركان گروهى هستند كه ميل مىكنند از راه حق كه توحيد است، يا عديل و شريك مىسازيد براى خداى به حق.
تنبيه: ظهور بوستانهاى مرتب شده به انواع گلها و رياحين و درختان به انواع مختلفه و طباع متشتّته از مواد متشابه به سبب نزول باران مقدّر شده، هر آينه آگاهى است بر آنكه قادرى در عالم وجود نخواهد بود كه بتواند چنين قدرت تامّه به عرصه ظهور جلوه دهد مرگ ذات يگانه خداى خالق آسمان و زمين كه موجودات در حيطه تصرف او باشند، و فطرت سليم بر اين مطلب گواهى است، لذا بر سبيل استفهام انكارى فرمايد: آيا اين خدا خداى ديگرى باشد، يعنى نيست و نبوده و نخواهد بود خدائى مگر ذات خلّاق عالم، و مشركين و كفار از راه حق عدول كنند كه غير را ستايش نمايند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (54) أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (55) فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ (56) فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ (57) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (58)
قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ (59) أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ (60) أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (61)
ترجمه
و فرستاديم لوط را هنگاميكه گفت به قومش آيا ميكنيد كار زشت را با آنكه شما مىبينيد
آيا هر آينه شما ميآئيد نزد مردان از روى شهوت بجاى زنان بلكه شما گروهى هستيد كه نادانى ميكنيد
پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بيرون كنيد آل لوط را از بلد خودتان همانا ايشان مردمانى هستند كه ميخواهند پاك باشند
پس رهانيديم او و اهلش را مگر زنش كه مقدّر كرديم او را كه باشد از بازماندگان
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان
بگو ستايش مر خدا را است و سلام بر بندگانش كه برگزيد آيا خدا بهتر است يا آنچه براى او شريك قرار ميدهند
آيا كيست كه آفريد آسمانها و زمين را و فرو فرستاد براى شما از آسمان آبى پس رويانيديم بآن باغهاى خرّم نباشد براى شما كه برويانيد درخت آنها را آيا معبودى است با خدا بلكه آنهايند گروهى كه عدول ميكنند
آيا كيست كه گردانيد زمين را قرارگاه و قرار داد در ميانش نهرها و قرار داد برايش كوههاى ثابت و قرار داد ميان دو دريا حائلى آيا خدائى است با خدا بلكه بيشترشان نميدانند.
تفسير
خداوند متعال عطف فرمود بر قصه حضرت صالح قصه حضرت لوط
جلد 4 صفحه 158
پيغمبر را باين تقريب كه و فرستاديم لوط را بر قومش به پيغمبرى وقتى كه بآنها فرمود بر سبيل انكار كه آيا شما مرتكب كار زشت لواط ميشويد با آنكه ميدانيد و مىبينيد زشتى و كثافت و خباثت آنرا يا در مرئى و منظر يكديگر اقدام باين عمل ناشايسته مينمائيد و آن عمل ناشايسته كه قابل انكار است آنستكه شما از روى شهوت ميآئيد نزد مردان و نميرويد نزد زنان با آنكه خداوند آنها را براى اين عمل خلق فرموده براى شما شما راه را گم كرده و بجهالت و نادانى افتادهايد و پاك را گذارده پليد را اختيار نمودهايد و قوم در جواب عاجز مانده ناچار گفتند لوط و كسانش را از بلد خودتان بيرون كنيد كه آنها مردمانى هستند كه ميخواهند پاك و پاكيزه و منزّه و مقدّس باشند گويا مقصودشان تمسخر و استهزاء بود و خداوند او و كسانش را از ميان آنها بيرون برد و از شرّشان نجات داد و از عذاب خلاص فرمود مگر زن او را كه با آنها همدست بود و در ميان آنها باقى ماند و بعذاب گرفتار گرديد و خداوند باران بدى از سنگ بر آنها نازل فرمود كه همه هلاك شدند با آنكه قبلا بآن بيم داده شده بودند و شرح اين قضايا مكرر ذكر شده است و بعضى قدرنا بتخفيف قرائت نمودهاند و براى اداء شكر اين نعمت كه غلبه دوستان خدا بر دشمنان او است بحبيب خود دستور فرموده كه حمد خدا را بجا آورد و تحيّت و سلام فرمايد بر بندگان برگزيده خدا كه اكمل افراد ايشان اهل بيت اطهارند و بعدا فرموده حال ببينيد اى شنوندگان اين قضاياى تاريخى آيا خداى يگانه بهتر است براى ستايش و پرستش يا بتهاى بى شعور بى كاره كه قادر بر هيچ امرى نيستند و نتوانستند پرستش كنندگان خود را از عذاب خدا نجات دهند و تشركون بتاء نيز قرائت شده و بنابراين خطاب بمشركين مكه است كه براى الزام آنها ذكر شده و نيز فرموده آيا كسيكه آسمانها و زمين پر وسعت و نعمت را خلق فرموده و باران رحمتش را از آسمان بر شما فرود آورده و بوستانهاى خرّم خوش منظر با بهجت و طراوت را بآن براى شما ايجاد و احداث فرموده كه شما هيچ يك درخت از آنرا نمىتوانيد بخودى خود برويانيد آيا ميشود با چنين خدائى خداى ديگرى باشد با آنكه واضح است كه همه كار يك مدير و لوازم يك اداره است بلكه معلوم است كه اهل شرك عدول نمودند از حق بباطل آيا
جلد 4 صفحه 159
كسيكه زمين را قابل سكونت و قرارگاه بنى آدم قرار داد و وسائل معيشت آنها را در آن فراهم فرمود بجريان نهرها در خلال و جوانب و اطراف آن و احداث كوههاى بلند براى سنگينى و آرامى زمين و استخراج معادن و جريان آب و امثال اين منافع و قرار داد ميان دو دريا و مجمع دو آب شور و شيرين مانع و حائل كه مخلوط بيكديگر نميشوند و شما آنرا مشاهده ميكنيد چنانچه در سوره فرقان گذشت آيا چنين خدائى شريك دارد و چنين قدرتى محتاج بكمك است و سزاوار است كه جمادات را با او شريك در پرستش قرار داد البته بيشتر كسانى كه مشرك ميباشند نميدانند ادلّه توحيد را و از اين معانى غافلند و بعضى هم از باب تعصّب و عناد بكفر و الحاد تشبّث نمودهاند و عدول از غيبت بتكلم در فأنبتنا براى تأكيد اختصاص فعل است بذات احديّت و لذا بعدا صريحا از غير نفى فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَمَّن خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ أَنزَلَ لَكُم مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنبَتنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهجَةٍ ما كانَ لَكُم أَن تُنبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَل هُم قَومٌ يَعدِلُونَ (60)
جلد 14 - صفحه 165
آيا خداوندي که خلق فرمود آسمانها و زمين را و نازل فرمود از طرف بالا آب، باران را پس رويانيديم بآن باغستانها و گلستانهايي که داراي بهجت و خرمي و صفا و خوش منظري بود که نبود از براي شما که بتوانيد درخت آنها را برويانيد آيا خدايي هست با آن خداوند متعال بلكه اينها قومي هستند که از حق عدول كرده رو به بباطل ميروند.
(أَمَّن خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ) استفهام انكاريست يعني الهه مشركين بهتر است يا خداوندي که خلق فرمود آسمانها و زمين! آسمانها هفت طبقات بالا که بعقيده حكما هفت آسمان مراكز سيارات سبعه و لكن گفتيم که تمام اينکه سيارهها و كرات علويه در همان طبقه اولي هستند بدليل قوله تعالي إِنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِزِينَةٍ الكَواكِبِ (صافات آيه 6) و فوق اينکه كواكب طبقات ديگريست و فوق آنها كرسي است و فوق آن عرش بدليل وَسِعَ كُرسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الأَرضَ (آية الكرسي) و زمين و آنچه در زمين است.
(وَ أَنزَلَ لَكُم مِنَ السَّماءِ ماءً) باران، برف، تگرگ که از ابرها جدا ميشوند و در جميع نقاط زمين ميبارند و چه اندازه براي بشر منافع و بركات دارند که يكي از منافع آن.
(فَأَنبَتنا بِهِ حَدائِقَ) حديقه بساتين است که اطراف آن جدار كشيده شده و مزارع صحرا است که ديوار ندارد.
(ذاتَ بَهجَةٍ) از موقعي که برگ اشجار ظاهر ميشود سپس شكوفهها سپس فواكه بعلاوه- تلطيف هوا ميكند سايه مياندازد رفع ميكربات ميكند منظره زيبا دارد و تعبير بذات فرمودند ذوات بلحاظ جمع که مجموع آنها باشد نه بلحاظ افراد.
(ما كانَ لَكُم أَن تُنبِتُوا شَجَرَها) که قدرت نداريد اينكه يك دانه از زير خاك بيرون آوريد.
(أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ) آيا ديگري هست همچه قدرتي داشته باشد بخصوص جماد صرف اصنام مشركين.
(بَل هُم قَومٌ يَعدِلُونَ) دانسته و فهميده عدول از حق و پرستش خداوند يكتا ميكنند و توجه و پرستش بباطل مينمايند.
166
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- با این همه باز مشرک میشوید! در آیه قبل- بعد از ذکر بخشهای تکان دهندهای از زندگی پنج پیامبر بزرگ- سؤال کوتاه و پر معنایی مطرح شد که «آیا خداوند با این همه قدرت و توانایی بهتر است یا بتهای بیارزشی که آنها ساختهاند».
از اینجا به بعد به شرح آن سؤال پرداخته و ضمن پنج آیه که با پنج سؤال حساب شده شروع میشود مشرکان را تحت باز پرسی و محاکمه قرار میدهد، و روشنترین دلائل توحید را ضمن اشاره به دوازده نمونه از مواهب بزرگ خداوند بیان میکند.
نخست به خلقت آسمانها و زمین و نزول باران و برکات ناشی از آن پرداخته چنین میگوید: آیا بتهایی که معبود شما هستند بهترند «یا کسی که آسمانها و زمین را آفریده و برای شما از آسمان آبی فرستاد پس با آن باغهای زیبا و سرورانگیز
ج3، ص430
رویاندیم» (أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ).
در دنباله آیه روی سخن را به بندگان کرده، میگوید: «شما قدرت نداشتید که درختان این باغهای زیبا را برویانید» (ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها).
کار شما تنها بذرافشانی و آبیاری است، اما کسی که حیات را در دل این بذر آفریده، و به نور آفتاب و قطرات حیاتبخش باران و ذرات خاک فرمان میدهد که این دانهها را برویانید، تنها خداست.
به تعبیر دیگر: توحید در خلقت (توحید خالق) و توحید در ربوبیت (توحید تدبیر کننده این جهان) پایهای برای «توحید معبود» شمرده شده است.
و لذا در پایان آیه میگوید: «آیا معبود دیگری با خداست» (أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ).
«بلکه آنها گروهی هستند که (از روی نادانی، مخلوقات را) هم طراز (پروردگارشان) قرار میدهند» (بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
موضوعات آیه
آب و باران
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم