افغانستان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۹: سطر ۹:
  
 
=== نقش بریتانیا در جدایی افغانستان از ایران ===
 
=== نقش بریتانیا در جدایی افغانستان از ایران ===
جدایی افغانستان از ایران در قرن نوزدهم با نقش مستقیم بریتانیا و در چارچوب رقابت استعماری موسوم به "بازی بزرگ" میان بریتانیا و روسیه شکل گرفت. بریتانیا با هدف ایجاد منطقه حائل میان هند بریتانیایی و ایران، از استقلال افغانستان حمایت کرد و در جنگ هرات (۱۸۳۷–۱۸۳۸) با تهدید نظامی، ایران را وادار به عقب‌نشینی کرد. سرانجام با امضای معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷، ایران تحت فشار بریتانیا رسماً از ادعای خود بر هرات صرف‌نظر کرد. همچنین در تعیین مرزهای جدید میان ایران و افغانستان، داوری بریتانیا (از جمله حکم لرد گرانویل در سال ۱۸۷۲) نقش کلیدی داشت و این مرزکشی‌ها موجب جدایی همیشگی مناطقی چون هرات از ایران شد (ظهیری، ۱۳۷۸، تاریخ تحولات سیاسی ایران در دوره قاجار، ص. ۲۳۵).
+
جدایی افغانستان از ایران در قرن نوزدهم با نقش مستقیم بریتانیا و در چارچوب رقابت استعماری موسوم به "بازی بزرگ" میان بریتانیا و روسیه شکل گرفت. بریتانیا با هدف ایجاد منطقه حائل میان هند بریتانیایی و ایران، از استقلال افغانستان حمایت کرد و در جنگ هرات (۱۸۳۷–۱۸۳۸) با تهدید نظامی، ایران را وادار به عقب‌نشینی کرد. سرانجام با امضای معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷، ایران تحت فشار بریتانیا رسماً از ادعای خود بر هرات صرف‌نظر کرد. همچنین در تعیین مرزهای جدید میان ایران و افغانستان، داوری بریتانیا (از جمله حکم لرد گرانویل در سال ۱۸۷۲) نقش کلیدی داشت و این مرزکشی‌ها موجب جدایی همیشگی مناطقی چون هرات از ایران شد<ref> ظهیری، ۱۳۷۸، تاریخ تحولات سیاسی ایران در دوره قاجار، ص. ۲۳۵.</ref>= استقلال کامل و تلاش برای نوسازی (اوایل قرن ۲۰ میلادی) ===
=== استقلال کامل و تلاش برای نوسازی (اوایل قرن ۲۰ میلادی) ===
 
 
با پایان جنگ جهانی اول و ضعف امپراتوری بریتانیا، افغانستان به رهبری '''امان‌الله خان''' در سال ۱۹۱۹ پس از سومین جنگ انگلیس و افغانستان، استقلال کامل خود را از بریتانیا به دست آورد. این به معنای پایان رسمی هرگونه نفوذ خارجی بر سیاست خارجی افغانستان و تثبیت نهایی آن به عنوان یک دولت مستقل در جامعه بین‌المللی بود. امان‌الله خان تلاش‌های گسترده‌ای را برای نوسازی کشور، از جمله اصلاحات آموزشی، اجتماعی و اقتصادی، آغاز کرد، اما اصلاحات او که با مقاومت نیروهای سنتی و مذهبی مواجه شد، به سقوط او در سال ۱۹۲۹ منجر گردید.<ref>امین، حفیظ الله. ''امان‌الله شاه و نوسازی افغانستان''. صفحات ۸۰-۸۵.</ref>
 
با پایان جنگ جهانی اول و ضعف امپراتوری بریتانیا، افغانستان به رهبری '''امان‌الله خان''' در سال ۱۹۱۹ پس از سومین جنگ انگلیس و افغانستان، استقلال کامل خود را از بریتانیا به دست آورد. این به معنای پایان رسمی هرگونه نفوذ خارجی بر سیاست خارجی افغانستان و تثبیت نهایی آن به عنوان یک دولت مستقل در جامعه بین‌المللی بود. امان‌الله خان تلاش‌های گسترده‌ای را برای نوسازی کشور، از جمله اصلاحات آموزشی، اجتماعی و اقتصادی، آغاز کرد، اما اصلاحات او که با مقاومت نیروهای سنتی و مذهبی مواجه شد، به سقوط او در سال ۱۹۲۹ منجر گردید.<ref>امین، حفیظ الله. ''امان‌الله شاه و نوسازی افغانستان''. صفحات ۸۰-۸۵.</ref>
  

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۲

افغانستان در جهان

«افغانستان» از کشورهای اسلامی آسیا و پایتخت آن کابل است. اسلام دین رسمی این کشور و فارسی دری و پشتو زبان‌های رسمی آن می‌باشد. این کشور بدلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم، در محل ژئواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که شرق، جنوب، غرب و آسیای میانه را به هم وصل می‌کند.

تاریخچه افغانستان

سرزمین‌ امروزی افغانستان، قرن‌ها بخشی جدایی‌ناپذیر از قلمرو ایران بزرگ، به‌ویژه منطقه خراسان، بودند. با ضعف فزاینده و افول سلسله صفویه در اوایل قرن هجدهم، خلاء قدرتی در مناطق شرقی ایران پدید آمد. این ضعف، شورش‌ها و قدرت‌گیری حاکمان محلی را در پی داشت. قبایل پشتون در قندهار، به رهبری میرویس خان هوتک، در سال ۱۷۰۹ میلادی علیه حاکم صفوی شورش کردند و حکومتی مستقل را بنیان نهادند. این شورش‌ها، اگرچه در ابتدا شاید به قصد جدایی کامل از ایران نبود، اما راه را برای استقلال‌های بعدی هموار کرد. پس از میرویس، محمود هوتک حتی توانست اصفهان، پایتخت صفوی را تصرف کند، اما این پیروزی دیری نپایید.[۱]

تأسیس دولت درانی در افغانستان

نقطه عطف در جدایی قطعی افغانستان از ایران، پس از قتل نادرشاه افشار در سال ۱۷۴۷ میلادی رخ داد. نادرشاه توانسته بود بخش‌های وسیعی از خراسان و سرزمین‌های پشتون‌نشین را تحت کنترل خود درآورد، اما با مرگ او، ایران دچار هرج و مرج شد. در این وضعیت، احمدخان ابدالی (معروف به احمدشاه درانی و بعدها احمدشاه بابا)، یکی از فرماندهان پشتون نادرشاه، با هوشمندی قبایل پشتون را متحد کرد و در قندهار دولتی مستقل تأسیس نمود. او با فتوحات گسترده، امپراتوری درانی را بنا نهاد که قلمرو آن بسیار وسیع‌تر از افغانستان کنونی بود. این اقدام احمدشاه، عملاً به معنای جدایی کامل و تثبیت یک واحد سیاسی مستقل در این منطقه بود، هرچند که کشمکش‌های مرزی و دعاوی ارضی با ایران تا دهه‌ها بعد ادامه داشت.[۲]

نقش بریتانیا در جدایی افغانستان از ایران

جدایی افغانستان از ایران در قرن نوزدهم با نقش مستقیم بریتانیا و در چارچوب رقابت استعماری موسوم به "بازی بزرگ" میان بریتانیا و روسیه شکل گرفت. بریتانیا با هدف ایجاد منطقه حائل میان هند بریتانیایی و ایران، از استقلال افغانستان حمایت کرد و در جنگ هرات (۱۸۳۷–۱۸۳۸) با تهدید نظامی، ایران را وادار به عقب‌نشینی کرد. سرانجام با امضای معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷، ایران تحت فشار بریتانیا رسماً از ادعای خود بر هرات صرف‌نظر کرد. همچنین در تعیین مرزهای جدید میان ایران و افغانستان، داوری بریتانیا (از جمله حکم لرد گرانویل در سال ۱۸۷۲) نقش کلیدی داشت و این مرزکشی‌ها موجب جدایی همیشگی مناطقی چون هرات از ایران شد[۳]= استقلال کامل و تلاش برای نوسازی (اوایل قرن ۲۰ میلادی) === با پایان جنگ جهانی اول و ضعف امپراتوری بریتانیا، افغانستان به رهبری امان‌الله خان در سال ۱۹۱۹ پس از سومین جنگ انگلیس و افغانستان، استقلال کامل خود را از بریتانیا به دست آورد. این به معنای پایان رسمی هرگونه نفوذ خارجی بر سیاست خارجی افغانستان و تثبیت نهایی آن به عنوان یک دولت مستقل در جامعه بین‌المللی بود. امان‌الله خان تلاش‌های گسترده‌ای را برای نوسازی کشور، از جمله اصلاحات آموزشی، اجتماعی و اقتصادی، آغاز کرد، اما اصلاحات او که با مقاومت نیروهای سنتی و مذهبی مواجه شد، به سقوط او در سال ۱۹۲۹ منجر گردید.[۴]

دوران ثبات نسبی و توسعه (اواسط قرن ۲۰ میلادی)

پس از دوره کوتاهی از بی‌ثباتی، سلطنت نادرشاه و سپس پسرش ظاهرشاه، دوره‌ای نسبی از ثبات و توسعه را برای افغانستان به ارمغان آورد. در این دوره، افغانستان سیاست بی‌طرفی را در پیش گرفت و روابط خود را با هر دو بلوک شرق و غرب گسترش داد. اصلاحات تدریجی اقتصادی و اجتماعی صورت گرفت و زیرساخت‌هایی مانند جاده‌ها و سدها ساخته شد. این دوران که تا کودتای داوود خان در سال ۱۹۷۳ ادامه داشت، اغلب به عنوان "دهه دموکراسی" نیز شناخته می‌شود، هرچند که نظام سیاسی پادشاهی بود.[۵]

کودتاها، جنگ داخلی و مداخله شوروی (اواخر قرن ۲۰ میلادی)

با کودتای سردار محمد داوود خان در سال ۱۹۷۳، نظام پادشاهی در افغانستان به جمهوری تبدیل شد. اما این دوره نیز کوتاه بود و با کودتای کمونیستی در سال ۱۹۷۸، حزب دموکراتیک خلق افغانستان به قدرت رسید. این تغییر نظام و سیاست‌های رادیکال حزب کمونیست، به شورش‌های گسترده در سراسر کشور منجر شد. برای سرکوب این شورش‌ها، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ به افغانستان لشکرکشی کرد. این مداخله، جنگی ویرانگر را آغاز کرد که ده سال به طول انجامید و منجر به کشته شدن میلیون‌ها نفر و آوارگی گسترده جمعیت شد. پس از خروج شوروی در سال ۱۹۸۹، افغانستان وارد دوره طولانی و خونین جنگ داخلی میان گروه‌های مختلف مجاهدین شد.[۶]

ظهور طالبان و دوران پس از آن (اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ میلادی)

در اواسط دهه ۱۹۹۰ و در بحبوحه جنگ داخلی، گروه طالبان ظهور کرد و به سرعت کنترل بخش‌های وسیعی از کشور را به دست گرفت. طالبان با اعمال قوانین سختگیرانه اسلامی و سرکوب شدید مخالفان، حکومتی افراطی را تشکیل دادند. پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده و ارتباط القاعده با طالبان، ائتلافی به رهبری آمریکا به افغانستان حمله کرد و رژیم طالبان را سرنگون ساخت. پس از آن، دولت جدیدی در افغانستان با حمایت بین‌المللی تشکیل شد، اما این کشور همچنان با چالش‌های امنیتی، سیاسی و اقتصادی بزرگی روبرو بود. در نهایت و پس از دو دهه حضور نیروهای خارجی، با خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۱، طالبان بار دیگر کنترل افغانستان را به دست گرفتند.[۷]

وضعیت جغرافیایی

افغانستان کشوری محصور در خشکی و کوهستان و با آب و هوای سرد می‌باشد. بیشتر مناطق این کشور کوهستانی است اما در جنوب و جنوب باختری، مناطق پستی نیز وجود دارد.

کشور افغانستان حدفاصل آسیای میانه و آسیای جنوب غربی به مرکزیت کابل است و با کشورهای ایران، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، چین و پاکستان، هم مرز است.

وضعیت اجتماعی

افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان) است. جمعیت آن در سال ۲۰۲۵ م. بیش از ۴۳ میلیون نفر بود.[۸] پرجمعیت‌ترین شهرهای افغانستان به ترتیب کابل، قندهار، مزار شریف و جلال آباد هستند. امروزه همه مردم دارای تابعیت افغانستان را افغان می‌نامند که در واقع افغان نام قومی خاص بود که امروزه پشتون نامیده می‌شوند. در همین راستا شخصی که از افغانستان است، افغان خطاب می‌شود.[۹]

بسیاری از کارشناسان عقیده دارند: جامعه افغانستان یک جامعه قومی و قبیله‌ای است و ملّت سازی در این کشور، روند درستی را طی نکرده و یا اصلا شکل نگرفته است. [۱۰]

اقوام مختلفی که در افغانستان زندگی می کنند عبارتند از: پشتون‌ها، تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها.

این اقوام هر کدام دارای فرهنگ، زبان و تاریخ خاص خود هستند و در نقاط مختلف این کشور پراکنده‌اند.

پشتون‌ها: بزرگترین قوم در افغانستان هستند و به زبان پشتو صحبت می‌کنند. آنها در مناطق جنوب و شرق افغانستان و همچنین در مناطق مرزی با پاکستان ساکن هستند.

تاجیک‌ها: دومین گروه قومی بزرگ در افغانستان هستند و به زبان فارسی (دری) صحبت می‌کنند. آنها در مناطق شمال، شمال شرقی و غربی افغانستان و همچنین در شهرهای بزرگ این کشور حضور دارند.

هزاره‌ها: سومین گروه قومی بزرگ در افغانستان هستند. آنها نیز به زبان فارسی (دری) صحبت می‌کنند و در مناطق مرکزی افغانستان (هزارستان/هزاره‌جات) و همچنین در شهرهای بزرگ ساکن هستند.

ازبک‌ها: یکی دیگر از اقوام مهم افغانستان هستند که به زبان ازبکی صحبت می‌کنند. آنها بیشتر در شمال افغانستان و در نزدیکی مرز ازبکستان ساکن هستند.

علاوه بر این اقوام اصلی، اقوام دیگری مانند ترکمن‌ها، بلوچ‌ها، نورستانی‌ها، پشه‌ای‌ها و ... نیز در افغانستان زندگی می‌کنند. این اقوام در طول تاریخ افغانستان با یکدیگر تعامل داشته‌اند و تأثیر متقابلی بر فرهنگ و جامعه افغانستان گذاشته‌اند.

دین و فرهنگ

۹۹٪ مردم افغانستان مسلمان هستند که حدود ۸۰-۸۹٪ آنان سنی، ۱۰-۱۹٪ شیعه و ۱٪ دیگر ادیان هستند. مذاهب دیگری چون هندو و سیک نیز در افغانستان پیروانی دارد. همچنین بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر از پیروان مسیحیت در این کشور زندگی می‌کنند.

بر اساس قانون اساسی افغانستان، فارسی (دری) و پشتو زبان‌های رسمی دولت افغانستان می‌باشند و در ولایت‌هایی که بیش از دوسوم مردم آن گویش‌ور زبانی دیگر باشند، آن زبان به عنوان زبان رسمی سوم تلقی می‌شود.

از چهره‌های فرهنگی مشهور افغانستانی می‌توان از مولانا جلال الدین بلخی، خواجه عبدالله انصاری، انوری، عنصری بلخی، ابوریحان بیرونی، امیر علیشیر نوایی، عبدالرحمن جامی، ناصرخسرو، سنایی غزنوی، ظهیر فاریابی و شهید بلخی، نام برد.

پانویس

  1. یوسفی، احمد. تاریخ افغانستان: از دوران باستان تا ظهور طالبان. صفحات ۹۵-۹۸.
  2. کهزاد، علی احمد. تاریخ روابط خارجی افغانستان. صفحات ۳۰-۳۵.
  3. ظهیری، ۱۳۷۸، تاریخ تحولات سیاسی ایران در دوره قاجار، ص. ۲۳۵.
  4. امین، حفیظ الله. امان‌الله شاه و نوسازی افغانستان. صفحات ۸۰-۸۵.
  5. بارفیلد، توماس. افغانستان: تاریخ سیاسی معاصر. صفحات ۲۵۰-۲۵۵.
  6. یوسف، محمد و ادکین، مارک. جنگ ناگفته در افغانستان. صفحات ۲۰۰-۲۰۵.
  7. کلاسی، مایکل. بزرگترین شکست آمریکا در افغانستان. صفحات ۳۰۰-۳۰۵.
  8. https://www.worldometers.info/world-population/afghanistan-population/
  9. "نگاهی به تاريخچه افغانستان"، باشگاه خبرنگاران: ۱۵ آبان ۱۳۹۲.
  10. "افغانستان"، ویکی تابناک: ۱۴ دی ۱۴۰۲.

منابع

  • امین، حفیظ الله. امان‌الله شاه و نوسازی افغانستان.
  • بارفیلد، توماس. افغانستان: تاریخ سیاسی معاصر. (عنوان اصلی انگلیسی: Afghanistan: A Political and Cultural History). دانشگاه پرینستون، ۲۰۰۹.
  • ظهیری، ۱۳۷۸، تاریخ تحولات سیاسی ایران در دوره قاجار
  • کهزاد، علی احمد. تاریخ روابط خارجی افغانستان. کابل: انتشارات دانشگاه کابل، ۱۳۴۶.
  • کلاسی، مایکل. بزرگترین شکست آمریکا در افغانستان. (عنوان اصلی انگلیسی: The Great Gamble: The Soviet War in Afghanistan). نیویورک: دبلیو. دبلیو. نورتون و شرکا، ۱۹۹۵.
  • یوسفی، احمد. تاریخ افغانستان: از دوران باستان تا ظهور طالبان.
  • "نگاهی به تاريخچه افغانستان"، باشگاه خبرنگاران: ۱۵ آبان ۱۳۹۲.
  • "افغانستان"، ویکی تابناک: ۱۴ دی ۱۴۰۲.
کشورهای اسلامی
آسیا * ایران * ترکیه * سوریه * عراق * عربستان * فلسطین * یمن * آذربایجان * اردن * ازبکستان * افغانستان * امارات متحده عربی * بحرین * برونئی * بنگلادش * تاجیکستان * عمان * قرقیزستان * قطر * لبنان * مالزی * پاکستان * کویت * مالدیو * قزاقستان * ترکمنستان
آفریقا * تونس * اتیوپی * الجزایر * تانزانیا * ساحل عاج * سنگال * سودان * سومالی * لیبی * مالی * مصر * موریتانی * موزامبیک * نیجر * نیجریه * چاد * کامرون * گابن * گامبیا * گینه * سیرالئون * کومور * جیبوتی * بورکینافاسو * گینه بیسائو * کنگو * جمهوری غنا * جمهوری عربی صحرا * توگو
سایر قاره ها * آلبانی (اروپا) * بوسنی هرزه گوین (اروپا) *سورینام (آمریکا)
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه