المدخل إلی علوم نهجالبلاغة (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | [[ | + | '''«المدخل إلی علوم نهجالبلاغة»''' تألیف محسن باقر الموسوى محقق معاصر [[لبنان|لبنانى]]، کتابى است که به معرفى دانشهاى مربوط به «[[نهج البلاغة|نهجالبلاغه]]» و نیز علوم قابل استنباط از این کتاب شریف مىپردازد. |
+ | {{مشخصات کتاب | ||
− | + | |عنوان= | |
− | = | + | |تصویر= [[پرونده:Ketab128.jpg|240px|وسط]] |
− | + | |نویسنده= محسن باقر الموسوى | |
− | = | + | |موضوع= نهج البلاغة |
− | + | |زبان= عربی | |
− | + | |تعداد جلد=۱ | |
− | + | |عنوان افزوده1= | |
− | + | |افزوده1= | |
− | + | |عنوان افزوده2= | |
− | + | |افزوده2= | |
− | + | |لینک= | |
+ | }} | ||
− | + | ==معرفی کتاب== | |
− | + | نویسنده در مقدمه کتاب «المدخل إلی علوم نهجالبلاغة»، به مفهوم مورد نظر خود از علوم [[نهج البلاغة|نهجالبلاغه]] اشاره مىکند و مىنویسد: مفهومى که ما در این کتاب از "علوم نهجالبلاغه" مد نظر داریم داراى دو جنبه متفاوت است: | |
− | + | * جنبه اول: علوم مرتبط با نهجالبلاغه که شامل تمام علومى که مىتواند در فهم نهجالبلاغه ما را یارى کرده و ما را تا حد امکان به نص صحیحى که [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام انشاد فرمودهاند، نزدیک سازد، مىشود. نویسنده معتقد است، مىتوان بحث درباره زمان و مکان ایراد خطبههاى نهجالبلاغه، شأن ایراد این خطبهها، راویان نهجالبلاغه و غیره را در شمار علوم نهجالبلاغه بهشمار آورد. | |
+ | * جنبه دوم: علومى که از نهجالبلاغه قابل استفاده و استنباط است و مىتوان به صورت موضوعى بدانها پرداخت. این علوم عبارتند از: اقتصاد، مدیریت، قضاوت، تاریخ، [[فلسفه]]، [[عرفان]]، استراتژى نظامى و... . مؤلف بر این باور است که اهل فن، کلید هر دانشى را در کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]](ع) مىتوانند، بیابند چرا که او باب شهر علم است؛ علمى که از [[وحی|وحى]] سرچشمه مىگیرد. | ||
− | + | ==محتوای کتاب== | |
− | + | کتاب «المدخل إلی علوم نهجالبلاغة» مشتمل بر چهار فصل و هر فصل مشتمل بر چندین مبحث به شرح زیر است: | |
− | + | الف) فصل اول: در این فصل مؤلف به بررسى اقسام "کلام" در [[نهج البلاغة|نهجالبلاغه]] مىپردازد: | |
− | + | * گفتار نخست این فصل به موضوع "[[خطبه|خطبهها]]" اختصاص یافته و طى آن نویسنده به موضوعات ذیل مىپردازد: تاریخ خطابه، ارکان خطابه (ایجاد، تنسیق، تعبیر)، اجزاء خطبه (مقدمه، عرض، خاتمه)، ویژگىهاى خطبههاى [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]](ع) (آغاز به حمد خداوند و شهادت به یگانگى خداوند و نیز رسالت [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]](ص)، گنجاندن آیات [[قرآن|قرآنى]] در لابلاى خطبهها، در پیشگرفتن روش انسانى و...)، ویژگىهاى فنى خطبههاى حضرت، خمیرمایه خطابه (موضوع و تعبیر)، انواع خطبه (فکرى، موعظهاى، [[ملاحم]]، جنگى، سیاسى و...)، اشکال و صور ایراد خطبه توسط حضرت (ایستادن بر بلندى، بر فراز سنگ، بر فراز منبر و...). | |
+ | * گفتار دوم این فصل به "کلام" که عبارت است از فرمایشات کوتاه حضرت که در مناسبتهاى مختلف (غیر از مناسبتهاى خاصى همچون [[جمعه|جمعه]] و اعیاد و...) ایراد شده، اختصاص یافته است. در این مبحث مؤلف به انواع کلام حضرت، که [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در نهجالبلاغه آورده و بالغ بر هفت نوع مىشود، مىپردازد. از جمله کلامى که حضرت به شخص خاصى در رابطه با امر ویژهاى فرموده است؛ یا سخنانی که براى گروهى از مردم بیان شده است؛ یا پاسخهایى است که حضرت به پرسشهاى مطرح شده دادهاند. | ||
+ | * گفتار سوم این فصل به "رسائل" حضرت اختصاص یافته است. به گفته نویسنده بین رساله (نامه) و خطبه تفاوت چندانى نیست، جز اینکه رساله به صورت مکتوب است و خطبه در میان گروهى به صورت شفاهى ایراد مىگردد. مؤلف مناسبتها و اهدافى را که امام به جهت آنها به نگارش نامه اقدام نمودهاند، در اموری منحصر نموده است مانند: نامههاى حضرت به والیان؛ رسائل مناظرات و محاکمات؛ رسائلى که در جهت آماده ساختن و تحریک سپاه براى مقابله با دشمنان؛ رسالههایى که بیشتر شبیه بیانیههاى سیاسى است. | ||
+ | * گفتار چهارم فصل اول، به "وصایا" اختصاص یافته است. وصیت روشى است که طى آن بین سخن رو در رو و نامه جمع مىشود که هم ویژگىهاى گفتگوى رو در رو را داراست و هم ویژگىهاى نامه را چون به صورت مکتوب ارائه مىگردد. مؤلف وصایاى حضرت را به سه نوع: سیاسى، اجتماعى و جنگى تقسیم مىکند و براى هر یک نمونههایى را ذکر مىنماید. | ||
+ | * گفتار پنجم این فصل به "عهدنامه"هاى حضرت اختصاص یافته است. [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] متن دو عهدنامه حضرت را که یکى خطاب به [[محمد بن ابی بکر|محمد ابن ابىبکر]] و دیگرى خطاب به [[مالک اشتر نخعی|مالک اشتر]] است، نقل کرده است. | ||
+ | * گفتار ششم فصل نخست به "أحلاف" حضرت اختصاص یافته است. گاه که بین دو گروه از مسلمانان نزاع درمىگرفت، حضرت در جهت آشتى دادن آنها و برطرف ساختن مشکلات به وجود آمده از این طریق و نیز با هدف متحد ساختن آنها، قسم نامهاى را به امضاى دو گروه مىرساندند. | ||
+ | * گفتار هفتم به "[[دعا|ادعیه]]" حضرت اختصاص داده شده است. | ||
+ | * گفتار هشتم نیز به کلمات حکمتآمیز و [[موعظه|مواعظ]] و سخنان کوتاه حضرت اختصاص یافته است. بیشتر سخنان حضرت که در این قسمت گردآمده، قطعاتى است که [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] از خطب و رسائل و کلمات حضرت برگزیده است. | ||
− | + | ب) فصل دوم: "نهجالبلاغه بین التوثیق و التشکیک": | |
− | + | برخى به خاطر آنکه روایات نهجالبلاغه فاقد [[سند حدیث|سند]] رجالى است، در صحت انتساب محتواى آن به [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]](ع)، تشکیک کردهاند. از این رو در مباحث پنجگانه این فصل بدین تشکیکات پاسخ گفته شده است. | |
− | گفتار | + | * گفتار اول: راویان نهجالبلاغه: مؤلف در این مبحث براى اثبات اینکه نهجالبلاغه، حاوى فرمایشات حضرت على(ع) است، به معرفى ۳۱ تن از اصحاب حضرت که مستقیما از خود حضرت روایت نقل کردهاند و روایات ایشان از حضرت امیر(ع) در سایر منابع [[حدیث|حدیثى]] موجود است، مىپردازد. از این دسته مىتوان به [[اصبغ بن نباته]]، [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله انصارى]]، [[زید بن صوحان|زید بن صوحان]] و [[سلیم بن قیس هلالی|سلیم بن قیس هلالى]] اشاره کرد. در بخش بعدى به معرفى آن دسته از راویانى که کلام حضرت را با واسطه سایر [[ائمه اطهار|امامان معصوم]](ع) روایت کردهاند، پرداخته شده است. |
+ | * گفتار دوم این فصل به معرفى شانزده تن از کسانى که به گردآورى خطبههاى حضرت امیر(ع) اهتمام ورزیدهاند، اختصاص یافته است. | ||
+ | * در گفتار سوم، مؤلف ضمن یادآورى این نکته که [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در تألیف نهجالبلاغه تنها جهات ادبى و [[بلاغت|بلاغى]] کلمات حضرت را مدنظر داشته و از این رو به ذکر اسانید روایات آن -جز در مواردى اندک نپرداخته-، به بررسى آن دسته از مصادرى که سید رضى در کتاب خود از آنها یاد کرده، مىپردازد. | ||
+ | * مؤلف در گفتار چهارم این فصل ضمن دو مطلب به معرفى کسانى که در صحت انتساب نهجالبلاغه به امام على(ع) تشکیک نمودهاند، پرداخته است: مطلب اول: مشککین از قدما نظیر [[ابن خلکان]]، حافظ ذهبى، صفدى، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] و... . مطلب دوم: مشککین معاصر. در این قسمت، مؤلف به نقش مستشرقان در برانگیختن تردیدها درباره صحت انتساب نهجالبلاغه به امام على(ع) اشاره کرده و از برخى متفکران مسلمان نظیر: شوقى ضیف، احمد امین و... که تحت تاثیر این تشکیکات قرار گرفتهاند، نام مىبرد. | ||
+ | * گفتار پنجم به پاسخ تشکیکات وارده اختصاص یافته است. در این گفتار مؤلف محورهاى پانزده گانهاى براى این شکوک ترسیم کرده و بدانها پاسخ مىگوید و در پایان تناقضگویى مشککین را بر ملا مىسازد. | ||
− | + | ج) فصل سوم: دلایل و اسباب ایراد خطبهها، نامهها و کلمات قصار نهج البلاغه: | |
− | مؤلف | + | مؤلف با یادآورى این نکته که یادکرد شأن ایراد و صدور خطبه از آنجا که ما را در حال و هواى ایراد خطبه قرار مىدهد، نقش مهمى در فهم خطبه و فراگیرى مضامین و ابعاد مختلف آن دارد، از [[ابن ابی الحدید|ابن ابىالحدید]] به عنوان تنها شارح نهجالبلاغه که به بیان شأن ایراد برخى خطبههاى حضرت پرداخته، یاد مىکند. اما بسیارى از خطبهها و رسائل حضرت وجود دارد که مىبایست شأن ایراد آنها را در منابع دیگر جستجو نمود. بنابراین، مؤلف: |
− | + | * در گفتار نخست این فصل، به یادکرد شأن ایراد برخى خطبههای حضرت، | |
− | + | * در گفتار دوم به یادکرد شأن ایراد برخى از رسائل و نامههاى حضرت، | |
− | + | * و در گفتار سوم به یادکرد شأن ایراد کلمات حکیمانه و مواعظ حضرت مىپردازد. | |
− | |||
− | + | د) فصل چهارم: به موضوعات متنوع و گوناگون دیگرى در رابطه با نهجالبلاغه اختصاص یافته است. | |
− | + | ==منابع== | |
− | + | * [[نرم افزار دانشنامه علوی]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | |
− | + | [[رده:نهج البلاغه]][[رده:کتابهای با موضوع نهج البلاغه]] | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۸
«المدخل إلی علوم نهجالبلاغة» تألیف محسن باقر الموسوى محقق معاصر لبنانى، کتابى است که به معرفى دانشهاى مربوط به «نهجالبلاغه» و نیز علوم قابل استنباط از این کتاب شریف مىپردازد.
نویسنده | محسن باقر الموسوى |
موضوع | نهج البلاغة |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
|
معرفی کتاب
نویسنده در مقدمه کتاب «المدخل إلی علوم نهجالبلاغة»، به مفهوم مورد نظر خود از علوم نهجالبلاغه اشاره مىکند و مىنویسد: مفهومى که ما در این کتاب از "علوم نهجالبلاغه" مد نظر داریم داراى دو جنبه متفاوت است:
- جنبه اول: علوم مرتبط با نهجالبلاغه که شامل تمام علومى که مىتواند در فهم نهجالبلاغه ما را یارى کرده و ما را تا حد امکان به نص صحیحى که حضرت علی علیه السلام انشاد فرمودهاند، نزدیک سازد، مىشود. نویسنده معتقد است، مىتوان بحث درباره زمان و مکان ایراد خطبههاى نهجالبلاغه، شأن ایراد این خطبهها، راویان نهجالبلاغه و غیره را در شمار علوم نهجالبلاغه بهشمار آورد.
- جنبه دوم: علومى که از نهجالبلاغه قابل استفاده و استنباط است و مىتوان به صورت موضوعى بدانها پرداخت. این علوم عبارتند از: اقتصاد، مدیریت، قضاوت، تاریخ، فلسفه، عرفان، استراتژى نظامى و... . مؤلف بر این باور است که اهل فن، کلید هر دانشى را در کلام امیرالمؤمنین(ع) مىتوانند، بیابند چرا که او باب شهر علم است؛ علمى که از وحى سرچشمه مىگیرد.
محتوای کتاب
کتاب «المدخل إلی علوم نهجالبلاغة» مشتمل بر چهار فصل و هر فصل مشتمل بر چندین مبحث به شرح زیر است:
الف) فصل اول: در این فصل مؤلف به بررسى اقسام "کلام" در نهجالبلاغه مىپردازد:
- گفتار نخست این فصل به موضوع "خطبهها" اختصاص یافته و طى آن نویسنده به موضوعات ذیل مىپردازد: تاریخ خطابه، ارکان خطابه (ایجاد، تنسیق، تعبیر)، اجزاء خطبه (مقدمه، عرض، خاتمه)، ویژگىهاى خطبههاى امیرالمؤمنین(ع) (آغاز به حمد خداوند و شهادت به یگانگى خداوند و نیز رسالت پیامبر اکرم(ص)، گنجاندن آیات قرآنى در لابلاى خطبهها، در پیشگرفتن روش انسانى و...)، ویژگىهاى فنى خطبههاى حضرت، خمیرمایه خطابه (موضوع و تعبیر)، انواع خطبه (فکرى، موعظهاى، ملاحم، جنگى، سیاسى و...)، اشکال و صور ایراد خطبه توسط حضرت (ایستادن بر بلندى، بر فراز سنگ، بر فراز منبر و...).
- گفتار دوم این فصل به "کلام" که عبارت است از فرمایشات کوتاه حضرت که در مناسبتهاى مختلف (غیر از مناسبتهاى خاصى همچون جمعه و اعیاد و...) ایراد شده، اختصاص یافته است. در این مبحث مؤلف به انواع کلام حضرت، که سید رضى در نهجالبلاغه آورده و بالغ بر هفت نوع مىشود، مىپردازد. از جمله کلامى که حضرت به شخص خاصى در رابطه با امر ویژهاى فرموده است؛ یا سخنانی که براى گروهى از مردم بیان شده است؛ یا پاسخهایى است که حضرت به پرسشهاى مطرح شده دادهاند.
- گفتار سوم این فصل به "رسائل" حضرت اختصاص یافته است. به گفته نویسنده بین رساله (نامه) و خطبه تفاوت چندانى نیست، جز اینکه رساله به صورت مکتوب است و خطبه در میان گروهى به صورت شفاهى ایراد مىگردد. مؤلف مناسبتها و اهدافى را که امام به جهت آنها به نگارش نامه اقدام نمودهاند، در اموری منحصر نموده است مانند: نامههاى حضرت به والیان؛ رسائل مناظرات و محاکمات؛ رسائلى که در جهت آماده ساختن و تحریک سپاه براى مقابله با دشمنان؛ رسالههایى که بیشتر شبیه بیانیههاى سیاسى است.
- گفتار چهارم فصل اول، به "وصایا" اختصاص یافته است. وصیت روشى است که طى آن بین سخن رو در رو و نامه جمع مىشود که هم ویژگىهاى گفتگوى رو در رو را داراست و هم ویژگىهاى نامه را چون به صورت مکتوب ارائه مىگردد. مؤلف وصایاى حضرت را به سه نوع: سیاسى، اجتماعى و جنگى تقسیم مىکند و براى هر یک نمونههایى را ذکر مىنماید.
- گفتار پنجم این فصل به "عهدنامه"هاى حضرت اختصاص یافته است. سید رضى متن دو عهدنامه حضرت را که یکى خطاب به محمد ابن ابىبکر و دیگرى خطاب به مالک اشتر است، نقل کرده است.
- گفتار ششم فصل نخست به "أحلاف" حضرت اختصاص یافته است. گاه که بین دو گروه از مسلمانان نزاع درمىگرفت، حضرت در جهت آشتى دادن آنها و برطرف ساختن مشکلات به وجود آمده از این طریق و نیز با هدف متحد ساختن آنها، قسم نامهاى را به امضاى دو گروه مىرساندند.
- گفتار هفتم به "ادعیه" حضرت اختصاص داده شده است.
- گفتار هشتم نیز به کلمات حکمتآمیز و مواعظ و سخنان کوتاه حضرت اختصاص یافته است. بیشتر سخنان حضرت که در این قسمت گردآمده، قطعاتى است که سید رضى از خطب و رسائل و کلمات حضرت برگزیده است.
ب) فصل دوم: "نهجالبلاغه بین التوثیق و التشکیک":
برخى به خاطر آنکه روایات نهجالبلاغه فاقد سند رجالى است، در صحت انتساب محتواى آن به امیرالمؤمنین(ع)، تشکیک کردهاند. از این رو در مباحث پنجگانه این فصل بدین تشکیکات پاسخ گفته شده است.
- گفتار اول: راویان نهجالبلاغه: مؤلف در این مبحث براى اثبات اینکه نهجالبلاغه، حاوى فرمایشات حضرت على(ع) است، به معرفى ۳۱ تن از اصحاب حضرت که مستقیما از خود حضرت روایت نقل کردهاند و روایات ایشان از حضرت امیر(ع) در سایر منابع حدیثى موجود است، مىپردازد. از این دسته مىتوان به اصبغ بن نباته، جابر بن عبدالله انصارى، زید بن صوحان و سلیم بن قیس هلالى اشاره کرد. در بخش بعدى به معرفى آن دسته از راویانى که کلام حضرت را با واسطه سایر امامان معصوم(ع) روایت کردهاند، پرداخته شده است.
- گفتار دوم این فصل به معرفى شانزده تن از کسانى که به گردآورى خطبههاى حضرت امیر(ع) اهتمام ورزیدهاند، اختصاص یافته است.
- در گفتار سوم، مؤلف ضمن یادآورى این نکته که سید رضى در تألیف نهجالبلاغه تنها جهات ادبى و بلاغى کلمات حضرت را مدنظر داشته و از این رو به ذکر اسانید روایات آن -جز در مواردى اندک نپرداخته-، به بررسى آن دسته از مصادرى که سید رضى در کتاب خود از آنها یاد کرده، مىپردازد.
- مؤلف در گفتار چهارم این فصل ضمن دو مطلب به معرفى کسانى که در صحت انتساب نهجالبلاغه به امام على(ع) تشکیک نمودهاند، پرداخته است: مطلب اول: مشککین از قدما نظیر ابن خلکان، حافظ ذهبى، صفدى، ابن حجر عسقلانى و... . مطلب دوم: مشککین معاصر. در این قسمت، مؤلف به نقش مستشرقان در برانگیختن تردیدها درباره صحت انتساب نهجالبلاغه به امام على(ع) اشاره کرده و از برخى متفکران مسلمان نظیر: شوقى ضیف، احمد امین و... که تحت تاثیر این تشکیکات قرار گرفتهاند، نام مىبرد.
- گفتار پنجم به پاسخ تشکیکات وارده اختصاص یافته است. در این گفتار مؤلف محورهاى پانزده گانهاى براى این شکوک ترسیم کرده و بدانها پاسخ مىگوید و در پایان تناقضگویى مشککین را بر ملا مىسازد.
ج) فصل سوم: دلایل و اسباب ایراد خطبهها، نامهها و کلمات قصار نهج البلاغه:
مؤلف با یادآورى این نکته که یادکرد شأن ایراد و صدور خطبه از آنجا که ما را در حال و هواى ایراد خطبه قرار مىدهد، نقش مهمى در فهم خطبه و فراگیرى مضامین و ابعاد مختلف آن دارد، از ابن ابىالحدید به عنوان تنها شارح نهجالبلاغه که به بیان شأن ایراد برخى خطبههاى حضرت پرداخته، یاد مىکند. اما بسیارى از خطبهها و رسائل حضرت وجود دارد که مىبایست شأن ایراد آنها را در منابع دیگر جستجو نمود. بنابراین، مؤلف:
- در گفتار نخست این فصل، به یادکرد شأن ایراد برخى خطبههای حضرت،
- در گفتار دوم به یادکرد شأن ایراد برخى از رسائل و نامههاى حضرت،
- و در گفتار سوم به یادکرد شأن ایراد کلمات حکیمانه و مواعظ حضرت مىپردازد.
د) فصل چهارم: به موضوعات متنوع و گوناگون دیگرى در رابطه با نهجالبلاغه اختصاص یافته است.
منابع
- نرم افزار دانشنامه علوی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.