ابن بندار قزوینی: تفاوت بین نسخهها
(پروژه2: سنجش کیفی) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | {{ | + | '''«ابویوسف عبدالسلام ابن بُندار قزوینی»''' (۴۸۸-۳۹۳ ق)، مفسر، متکلم و محدث [[معتزله|معتزلى]] در قرن ۵ قمری و از شاگردان [[قاضی عبدالجبار همدانی|قاضى عبدالجبار همدانى]] است. کتاب «حدائق ذات بهجة''»'' در [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن کریم]]، از آثار اوست''.'' |
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | |نام کامل = عبدالسلام ابن بندار قزوینی | ||
+ | |تصویر= | ||
+ | |زادروز = ۳۹۳ قمری | ||
+ | |زادگاه = قزوین | ||
+ | |وفات = ۴۸۸ قمری | ||
+ | |مدفن = [[بغداد]] | ||
+ | |اساتید = [[قاضی عبدالجبار همدانی]]، [[ابونعیم اصفهانی]]، ابوالحسین قُدوری، ابوطاهر ابن سلمه،... | ||
+ | |شاگردان = ابوغالب بن بنّاء، هبةالله بن طاووس، محمد بن فضل فراوی، ابوالقاسم ابن سمرقندی، ابوالبرکات ابن انماطی،... | ||
+ | |آثار = حدائق ذات بهجة فی تفسیر القرآن الکریم،... | ||
+ | }} | ||
+ | == زندگینامه == | ||
+ | عبدالسلام بن محمد بن یوسف بن بُندار، در ۳۹۳ یا ۳۹۱ قمری در قزوین متولد شد. پدرش قاضی ابوبکر که در شمار عالمان بود، ظاهراً در ۴۱۳ قمری وفات یافت. | ||
+ | |||
+ | ابویوسف پیش از آنکه قزوین را به قصد سفرهای علمی ترک کند، از پدرش بهره برد و سپس در ری نزد [[قاضی عبدالجبار همدانی|قاضی عبدالجبار]] کلام [[معتزله|معتزلی]] آموخت و از وی [[حدیث]] شنید. همچنین در همدان از ابوطاهر ابن سلمه و در [[اصفهان]] از [[ابونعیم اصفهانی]] حدیث شنید و در [[بغداد]] از جمله [[مشایخ|مشایخی]] که نزد آنان به تحصیل و استماع حدیث پرداخت، ابوالحسین قُدوری (م، ۴۲۸ ق)، عالم [[حنفی]] مشهور بود که از وی [[فقه]] آموخت و از گفتههایش یادداشتهایی برداشت. ابویوسف با [[خواجه نظام الملک طوسی|خواجه نظامالملک]]، در سفری که به بغداد داشت، مجالست نمود و کتابهایی را به وی اهدا کرد. | ||
+ | |||
+ | وی سپس به [[شام]] سفر کرد و بعد از ۴۳۸ ق. در طرابلس با [[ابن براج|ابنبرّاج]]، فقیه بلند پایۀ [[امامیه|امامی]] ملاقات کرد. او از [[دمشق]] نیز دیدار کرد و آن شهر را «بَلَدِ النَّصْب» یعنی شهر [[ناصبی|ناصبیان]] و دشمنان [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام نامید. همچنین با [[ابوالعلاء معری|ابوالعلاء معرّی]] ظاهراً در معرّه دیدار کرد و در حرّان از ابوالقاسم زیدی حدیث شنید. آنگاه به [[مصر]] رفت و در آنجا حدود ۴۰ سال اقامت گزید. آنگاه به [[بغداد]] بازگشت، درحالی که کتابهای بسیاری با خود به همراه داشت. وی در ۴۷۷ ق. در آنجا به نقل حدیث پرداخت. | ||
− | + | ابویوسف قزوینی در سال ۴۸۸ قمری در بغداد درگذشت و در گورستان خیزران در نزدیکی مقبرۀ [[ابوحنیفه]] به خاک سپرده شد. | |
− | + | == جایگاه علمی == | |
+ | ابویوسف قزوینی در اعتقاد بر مذهب [[معتزله]] بود و خود آن را ظاهر میساخت؛ با این حال، در [[بغداد]] که در سدۀ ۵ ق. شدیداً گرایش به مذهب [[حنبلی]] غلبه داشت، مورد احترام بزرگان بود و رجالشناسان وی را عموماً مدح کردهاند. | ||
− | + | برخی از نظر مذهب فقهی، ابویوسف را [[زیدیه|زیدی]] دانستهاند. همچنین در منابعی همانند مطلع البدور ابن ابی الرجال که شامل شرح حال رجال زیدی است، از ابویوسف به عنوان یکی از علمای زیدیه نام برد است. در مقابل منابع یاد شده، ابن نجار صاحب ذیل تاریخ بغداد و به پیروی از او عبدالقادر قرشی، وی را [[حنفی]] دانستهاند. این نسبت میتواند از آنجا باشد که فقه زیدی قرابتهای خاصی با فقه حنفی دارد و دور نیست که تصور شود وی بر مذهب زیدی [[فتوا]] میداده است، خاصه که معتزلی مشرب نیز بوده و این خود زیدی او را بیاشکال میسازد. به هر حال ابویوسف در فرهنگ و ادبیات زیدی نقشی مهم نداشته، جز آنچه گفتهاند که وی سنن [[شافعی]] را از پدرش روایت میکرده است. | |
− | + | برخی شاگردان و کسانی که از قزوینی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازۀ]] نقل حدیث داشتهاند، عبارتند از ابوغالب احمد بن حسین ابن بنّاء، ابومحمد هبةالله بن طاووس، ابوعبدالله محمد بن فضل فراوی، ابوالقاسم ابن سمرقندی، اسماعیل بن محمد تیمی، ابوسعد ابن بغدادی و ابوالبرکات ابن انماطی. | |
− | + | == آثار و تألیفات == | |
+ | ابویوسف صاحب [[تفسیر قرآن|تفسیری]] بزرگ به نام «حدائق ذات بهجة فی تفسیر القرآن الکریم» بوده است که به اختلاف آن را در ۳۰۰، ۴۰۰ و ۵۰۰ جزء دانستهاند. منابع گوناگون بر عظمت تفسیر وی اشاره کرده و نوشتهاند که وی در آن تفسیر افکار [[معتزله|معتزلی]] خویش را وارد کرده است. با این حال نباید از فواید [[فقه|فقهی]] و [[حدیث|حدیثی]] که مؤلف در آن دو نیز دستی داشت، خالی بوده باشد. گفتهاند که وی تنها در تفسیر [[سوره حمد|سورۀ فاتحه]]، ۷ مجلد نوشته و در جایی دیگر در تفسیر یک [[آیه]]، مجلدی جداگانه پرداخته است. | ||
+ | با این حال گویا به رغم میل و علاقۀ ابویوسف، کسی آن را نزد وی نخوانده است. به گفتۀ [[ابن تغری بردی]]، این کتاب بر مزار [[ابوحنیفه]] [[وقف]] شده بوده است. ابویوسف در این کتاب، گویا سنت کهنتر معتزلیان در [[تفسیر قرآن]] همچون اصمّ، ابومسلم اصفهانی، ابوالقاسم بلخی، ابوعلی جُبائی و پسرش ابوهاشم و همچنین قاضی عبدالجبار همدانی را دنبال کرده است. ظاهراً تفسیر ابویوسف امروزه از میان رفته، اما در عصر ابن نجار بغدادی (م، ۶۴۳ ق)، دست کم بخشهایی از آن موجود بوده است. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [[ | + | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225136/%D8%A7%D8%A8%D9%88%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81-%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C "ابویوسف قزوینی"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]. |
+ | *[[اثرآفرینان]]، [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، ج۱، ص۹۷. | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده | ||
سطر ۲۷: | سطر ۴۸: | ||
|رده=دارد | |رده=دارد | ||
}} | }} | ||
− | + | [[رده:علمای قرن پنجم]] | |
+ | [[رده:مفسرین قرآن]] | ||
[[رده:متکلمان]] | [[رده:متکلمان]] | ||
[[رده:محدثان]] | [[رده:محدثان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۹
«ابویوسف عبدالسلام ابن بُندار قزوینی» (۴۸۸-۳۹۳ ق)، مفسر، متکلم و محدث معتزلى در قرن ۵ قمری و از شاگردان قاضى عبدالجبار همدانى است. کتاب «حدائق ذات بهجة» در تفسیر قرآن کریم، از آثار اوست.
نام کامل | عبدالسلام ابن بندار قزوینی |
زادروز | ۳۹۳ قمری |
زادگاه | قزوین |
وفات | ۴۸۸ قمری |
مدفن | بغداد |
اساتید |
قاضی عبدالجبار همدانی، ابونعیم اصفهانی، ابوالحسین قُدوری، ابوطاهر ابن سلمه،... |
شاگردان |
ابوغالب بن بنّاء، هبةالله بن طاووس، محمد بن فضل فراوی، ابوالقاسم ابن سمرقندی، ابوالبرکات ابن انماطی،... |
آثار |
حدائق ذات بهجة فی تفسیر القرآن الکریم،... |
زندگینامه
عبدالسلام بن محمد بن یوسف بن بُندار، در ۳۹۳ یا ۳۹۱ قمری در قزوین متولد شد. پدرش قاضی ابوبکر که در شمار عالمان بود، ظاهراً در ۴۱۳ قمری وفات یافت.
ابویوسف پیش از آنکه قزوین را به قصد سفرهای علمی ترک کند، از پدرش بهره برد و سپس در ری نزد قاضی عبدالجبار کلام معتزلی آموخت و از وی حدیث شنید. همچنین در همدان از ابوطاهر ابن سلمه و در اصفهان از ابونعیم اصفهانی حدیث شنید و در بغداد از جمله مشایخی که نزد آنان به تحصیل و استماع حدیث پرداخت، ابوالحسین قُدوری (م، ۴۲۸ ق)، عالم حنفی مشهور بود که از وی فقه آموخت و از گفتههایش یادداشتهایی برداشت. ابویوسف با خواجه نظامالملک، در سفری که به بغداد داشت، مجالست نمود و کتابهایی را به وی اهدا کرد.
وی سپس به شام سفر کرد و بعد از ۴۳۸ ق. در طرابلس با ابنبرّاج، فقیه بلند پایۀ امامی ملاقات کرد. او از دمشق نیز دیدار کرد و آن شهر را «بَلَدِ النَّصْب» یعنی شهر ناصبیان و دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام نامید. همچنین با ابوالعلاء معرّی ظاهراً در معرّه دیدار کرد و در حرّان از ابوالقاسم زیدی حدیث شنید. آنگاه به مصر رفت و در آنجا حدود ۴۰ سال اقامت گزید. آنگاه به بغداد بازگشت، درحالی که کتابهای بسیاری با خود به همراه داشت. وی در ۴۷۷ ق. در آنجا به نقل حدیث پرداخت.
ابویوسف قزوینی در سال ۴۸۸ قمری در بغداد درگذشت و در گورستان خیزران در نزدیکی مقبرۀ ابوحنیفه به خاک سپرده شد.
جایگاه علمی
ابویوسف قزوینی در اعتقاد بر مذهب معتزله بود و خود آن را ظاهر میساخت؛ با این حال، در بغداد که در سدۀ ۵ ق. شدیداً گرایش به مذهب حنبلی غلبه داشت، مورد احترام بزرگان بود و رجالشناسان وی را عموماً مدح کردهاند.
برخی از نظر مذهب فقهی، ابویوسف را زیدی دانستهاند. همچنین در منابعی همانند مطلع البدور ابن ابی الرجال که شامل شرح حال رجال زیدی است، از ابویوسف به عنوان یکی از علمای زیدیه نام برد است. در مقابل منابع یاد شده، ابن نجار صاحب ذیل تاریخ بغداد و به پیروی از او عبدالقادر قرشی، وی را حنفی دانستهاند. این نسبت میتواند از آنجا باشد که فقه زیدی قرابتهای خاصی با فقه حنفی دارد و دور نیست که تصور شود وی بر مذهب زیدی فتوا میداده است، خاصه که معتزلی مشرب نیز بوده و این خود زیدی او را بیاشکال میسازد. به هر حال ابویوسف در فرهنگ و ادبیات زیدی نقشی مهم نداشته، جز آنچه گفتهاند که وی سنن شافعی را از پدرش روایت میکرده است.
برخی شاگردان و کسانی که از قزوینی اجازۀ نقل حدیث داشتهاند، عبارتند از ابوغالب احمد بن حسین ابن بنّاء، ابومحمد هبةالله بن طاووس، ابوعبدالله محمد بن فضل فراوی، ابوالقاسم ابن سمرقندی، اسماعیل بن محمد تیمی، ابوسعد ابن بغدادی و ابوالبرکات ابن انماطی.
آثار و تألیفات
ابویوسف صاحب تفسیری بزرگ به نام «حدائق ذات بهجة فی تفسیر القرآن الکریم» بوده است که به اختلاف آن را در ۳۰۰، ۴۰۰ و ۵۰۰ جزء دانستهاند. منابع گوناگون بر عظمت تفسیر وی اشاره کرده و نوشتهاند که وی در آن تفسیر افکار معتزلی خویش را وارد کرده است. با این حال نباید از فواید فقهی و حدیثی که مؤلف در آن دو نیز دستی داشت، خالی بوده باشد. گفتهاند که وی تنها در تفسیر سورۀ فاتحه، ۷ مجلد نوشته و در جایی دیگر در تفسیر یک آیه، مجلدی جداگانه پرداخته است.
با این حال گویا به رغم میل و علاقۀ ابویوسف، کسی آن را نزد وی نخوانده است. به گفتۀ ابن تغری بردی، این کتاب بر مزار ابوحنیفه وقف شده بوده است. ابویوسف در این کتاب، گویا سنت کهنتر معتزلیان در تفسیر قرآن همچون اصمّ، ابومسلم اصفهانی، ابوالقاسم بلخی، ابوعلی جُبائی و پسرش ابوهاشم و همچنین قاضی عبدالجبار همدانی را دنبال کرده است. ظاهراً تفسیر ابویوسف امروزه از میان رفته، اما در عصر ابن نجار بغدادی (م، ۶۴۳ ق)، دست کم بخشهایی از آن موجود بوده است.
منابع