معراج السعاده (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
 
}}
 
}}
'''معراج السعاده''' کتابی در اخلاق اسلامی تألیف [[ملا احمد نراقی]] (نراقی ثانی)، فرزند [[ملا محمد مهدی نراقی]] . ملا احمد این کتاب را با محور قرار دادن کتاب پدرش ([[جامع السعادات]]) تالیف نموده است.
+
'''«معراج السعاده»''' کتابی در [[اخلاق]] اسلامی تألیف [[ملا احمد نراقی]] (نراقی ثانی)، فرزند [[ملا محمد مهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]]. ملا احمد این کتاب را با محور قرار دادن کتاب پدرش ([[جامع السعادات]]) تألیف نموده است.
  
==مولف==
+
==مؤلف==
  
احمد بن محمد مهدی بن ابی‌ذر، مشهور به ملااحمد نراقی، فرزند عالم بزرگوار محمدمهدی نراقی صاحب جامع السعادات است. او در سال های 1185 هـ.ق در روستای نراق، از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد و در سال 1244 هـ.ق وفات یافت.
+
احمد بن محمد مهدی بن ابی‌ذر، مشهور به [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]]، فرزند عالم بزرگوار [[ملا محمد مهدی نراقی|محمدمهدی نراقی]] صاحب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] است. او در سال ۱۱۸۵ هـ.ق در روستای نراق، از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۲۴۴ هـ.ق وفات یافت.
  
او از فحول علمای دین، و اکابر مجتهدین شیعه می باشد، که در علم فقه، اصول، حدیث، رجال، نجوم، ریاضی، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوم متداول عقلی و نقلی در بسیاری از علوم دیگر مهارتی بسزا داشته ملا احمد نراقی فردی زاهد، متقی، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاص و عام بوده است.
+
او از فحول علمای دین، و اکابر مجتهدین [[شیعه]] می باشد، که در علم [[فقه]]، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[علم رجال|رجال]]، [[نجوم]]، [[ریاضی]]، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوم متداول عقلی و نقلی در بسیاری از علوم دیگر مهارتی بسزا داشته است. ملا احمد نراقی فردی [[زهد|زاهد]]، متقی، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاص و عام بوده است.
  
ملا احمد از بزرگترین اسباب آوازه پدرش بود. در تألیفات نیز گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی پدرش تأثیر می گرفت. برای مثال پدرش در [[فقه]]، معتمدالشیعة را می نویسد و او مستندالشیعة را به گونه ای مفصل‌تر و مشروح. پدر دیوان شعری به نام طائر قدسی می نگارد و پسر طاقدیس را. پدر مشکلات العلوم و پسر خزائن را در اخلاق نیز کتاب معراج السعادة را به پیروی از کتاب جامع السعادات پدرش نگاشته است. حدود سی کتاب در شعر، [[فقه]]، [[اصول فقه]]، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است.
+
ملا احمد از بزرگترین اسباب آوازه پدرش بود. در تألیفات نیز گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی پدرش تأثیر می گرفت. برای مثال پدرش در فقه، معتمدالشیعة را می نویسد و او مستندالشیعة را به گونه ای مفصل‌تر و مشروح‌تر. پدر دیوان شعری به نام طائر قدسی می نگارد و پسر طاقدیس را. پدر مشکلات العلوم و پسر خزائن را، در [[اخلاق]] نیز کتاب معراج السعادة را به پیروی از کتاب جامع السعادات پدرش نگاشته است. حدود سی کتاب در شعر، [[فقه]]، [[اصول فقه]]، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است.
  
==جریان تالیف کتاب==
+
==انگیزه تألیف ==
  
ملا احمد در مقدمه‌ی خود بیان می‌کند که (فتحعلی شاه قاجار) از وی درخواست می‌کند که این کتاب مهم را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمه‌ای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و ارباب [[ایمان]] از فواید آن نفع ببرند.<ref> معراج السعاده، ص۶.</ref>
+
ملا احمد در مقدمه‌ی خود بیان می‌کند که فتحعلی شاه قاجار از وی درخواست می‌کند که این کتاب مهم ([[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]]) را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمه‌ای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و ارباب [[ایمان]] از فواید آن نفع ببرند.<ref> معراج السعاده، ص۶.</ref>
  
 
==محتوای کتاب==
 
==محتوای کتاب==
 +
 +
نوشتار کتاب به زبان فارسی قدیمی است بسیار روان و زیباست و موعظه‌ها و هشدارهای دلسوزانه‌ی مولف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مولف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار می‌دهد و او را هشدار یا بشارت می‌دهد. کتاب حاوی آیات [[قرآن]] و [[احادیث]] [[پیامبر اسلام|رسول الله]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام می‌باشد. البته [[سند حدیث|اسناد]] احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است، البته شاید از مقدمه‌ی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر اهم مطالب و خلاصه‌نویسی اثر پدر خود ملا محمدمهدی بوده است.
 +
 +
مولف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبایی و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده می‌شود.
  
 
این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:
 
این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:
  
* باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن؛
+
*باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن؛
* باب دوم: در سبب انحراف [[اخلاق]] از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
+
*باب دوم: در سبب انحراف [[اخلاق]] از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
* باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معلجات کلیه در ازائه‌ی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛
+
*باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معلجات کلیه در ازاله‌ی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛
* باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آن‌ها؛
+
*باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آن‌ها؛
* باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.
+
*باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.
  
باب سوم که در بيان (محافظت اخلاق حميدة از بيرون رفتن از حد اعتدال) است کمترین حجم را از کتاب به خود اختصاص داده است و باب چهارم در تفصيل (انواع اخلاق و بيان شرافت فضايل و كيفيت اكتساب هر يك و شرح مفاسد رذايل و بيان معالجه خصوصيات هر يك از آن ها) بیشترین و اصلی‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود.
+
باب سوم که در بیان (محافظت اخلاق حمیدة از بیرون رفتن از حد اعتدال) است، کمترین حجم را از کتاب به خود اختصاص داده است و باب چهارم در تفصیل (انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آن ها) بیشترین و اصلی‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود.
  
 
اما تفصیل هر یک از باب‌ها:
 
اما تفصیل هر یک از باب‌ها:
  
باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که خود، دارای ده فصل است:
+
۱. باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که خود، دارای ده فصل است:
 
 
* فصل اول: شناختن نفس، مقدمه شناختن خدا؛
 
* فصل دوم: بیان این که آدمی مرکب است از تن ظاهر و نفس؛
 
* فصل سوم: در شناختن نفس؛
 
* فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
 
* فصل پنجم: در مسافرت جنبه‌ی روحانیت به عالم اعلاء و عالم قدس؛
 
* فصل ششم: بیان لذت و محنت [[روح]] و بدن؛
 
* فصل هفتم: بیان بیماری روح و صحت آن؛
 
* فصل هشتم: حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال؛
 
* فصل نهم: در شناختن صفات رذائل و فضائل؛
 
* فصل دهم: در ثمره تهذیب نفس.
 
 
 
از نام خود باب و فصول آن مشخص است که این قسمت بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی می‌پردازد. مخصوصاً شناخت انسان از بعد باطنی.
 
 
 
باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:
 
 
 
* فصل اول: بیان قوای  اربعه: عقل، شهوت، غضب و وهم و تبعیت سایر قوا از آن‌ها؛
 
* فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت انسان؛
 
* فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشا نيكي‌ها و بدي‌ها؛
 
* فصل چهارم: در بيان اين كه قوه عقليه ادراك كليات كند و قوه وهميه ادراك جزئيات نمايد.
 
* فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
 
* فصل ششم: در بیان این که مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است.
 
* فصل هفتم:بیان قاعده‌ی کلیه علم اخلاق؛
 
* فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجه‌ی آن‌ها لازم است.
 
 
 
باب سوم: (در بيان محافظت اخلاق حميدة از بيرون رفتن از حد اعتدال و معالجات كليه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصيص ندارد به بعضى صفات و اعمال):
 
  
* فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حميده؛
+
*فصل اول: شناختن [[نفس]]، مقدمه شناختن [[خدا]]؛
* فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بدان و از مجالست کردن با اشرار؛
+
*فصل دوم: بیان این که آدمی مرکب است از تن ظاهر و نفس؛
* فصل سوم: این که علم اخلاق طب روحانی است.
+
*فصل سوم: در شناختن نفس؛
 +
*فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
 +
*فصل پنجم: در مسافرت جنبه‌ی روحانیت به عالم اعلاء و عالم قدس؛
 +
*فصل ششم: بیان لذت و محنت [[روح]] و بدن؛
 +
*فصل هفتم: بیان بیماری روح و صحت آن؛
 +
*فصل هشتم: حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال؛
 +
*فصل نهم: در شناختن صفات رذائل و فضائل؛
 +
*فصل دهم: در ثمره [[تهذیب نفس]].
  
باب چهارم: (در تفصيل انواع اخلاق و بيان شرافت فضايل و كيفيت  اكتساب هر يك و شرح مفاسد رذايل و بيان معالجه خصوصيات هر يك از آن ها):
+
از نام خود باب و فصول آن مشخص است که این قسمت بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی می‌پردازد. مخصوصاً شناخت [[انسان]] از بعد باطنی.
  
این باب که مفصل‌ترین قسمت کتاب را به خود اختصاص می‌دهد، تقسیم می‌شود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت می‌باشد:
+
۲. باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:
  
'''<I>مقام اول:</I>'''
+
*فصل اول: بیان قوای  اربعه: [[عقل]]، [[شهوت رانی|شهوت]]، [[غضب]] و وهم و تبعیت سایر قوا از آن‌ها؛
 +
*فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت انسان؛
 +
*فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشا نیکی‌ها و بدی‌ها؛
 +
*فصل چهارم: در بیان این که قوه عقلیه ادراک کلیات کند و قوه وهمیه ادراک جزئیات نماید.
 +
*فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
 +
*فصل ششم: در بیان این که مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است.
 +
*فصل هفتم: بیان قاعده‌ی کلیه علم اخلاق؛
 +
*فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجه‌ی آن‌ها لازم است.
  
در بیان آنچه متعلق به قوه‌ی عامله است که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوه‌ی عامله را واشکافی می‌کند. این قسمت از باب چهارم کمترین حجم از باب را به خود اختصاص داده است.
+
۳. باب سوم: (در بیان محافظت اخلاق حمیدة از بیرون رفتن از حد اعتدال و معالجات کلیه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصیص ندارد به بعضى صفات و اعمال):
  
'''<I>مقام دوم:</I>'''
+
*فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حمیده؛
 +
*فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بدان و از مجالست کردن با اشرار؛
 +
*فصل سوم: این که علم اخلاق طب روحانی است.
  
در بیام معالجه اخلاق ذمیمه متعلقة به قوه‌ی عاقلة که [[صفات ناپسند]] مخصوص قوه‌ی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان می‌کند مثلاً صفات ناپسند جهل، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیة و وساوس شیطانیه و مکر و حیله در بین اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان می‌کند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...
+
۴. باب چهارم: (در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت  اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آن ها): این باب که مفصل‌ترین قسمت کتاب را به خود اختصاص می‌دهد، تقسیم می‌شود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت می‌باشد:
  
'''<I>مقام سوم:</I>'''
+
<I>مقام اول:</I> در بیان آنچه متعلق به قوه‌ی عامله است که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوه‌ی عامله را واشکافی می‌کند. این قسمت از باب چهارم کمترین حجم از باب را به خود اختصاص داده است.
  
در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوه‌ی غضبیة است که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجه‌ی آن رذائل. ذکر آن صفات لازم به نظر می‌رسد عبارتند از:
+
<I>مقام دوم:</I> در بیان معالجه اخلاق ذمیمه متعلقة به قوه‌ی عاقلة که صفات ناپسند مخصوص قوه‌ی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان می‌کند مثلاً صفات ناپسند جهل، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیة و وساوس شیطانیه و مکر و حیله. در بیان اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان می‌کند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...
  
# [[خوف]]؛
+
<I>مقام سوم:</I> در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوه‌ی غضبیة است که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجه‌ی آن رذائل. ذکر آن صفات لازم به نظر می‌رسد عبارتند از:
# [[ایمنی از عذاب الهی]]؛
 
# [[در ناامیدی از رحمت خدا]]؛
 
# [[ضعف نفس]]؛
 
# [[دنائت همت]]؛
 
# [[بی غیرتی]] و [[بی حمیتی]]؛
 
# [[عجله و شتابکاری]]؛
 
# [[سوء ظن به خدا و خلق]]؛
 
# [[غضب]]؛
 
# [[انتقام گرفتن]]؛
 
# [[درشتی در گفتار و کردار]]؛
 
# [[کج خلقی]]؛
 
# [[عداوت و دشمنی]]؛
 
# [[عجب]]؛
 
# [[کبر]]؛
 
# [[افتخار]]؛
 
# [[بغی]]؛
 
# [[خودستایی]]؛
 
# [[عصبیت]]؛
 
# [[کتمان حق و منحرف شدن از آن]]؛
 
# [[قساوت قلب]].
 
  
'''<I>مقام چهارم:</I>'''
+
#خوف؛
 +
#ایمنی از عذاب الهی؛
 +
#در ناامیدی از رحمت خدا؛
 +
#ضعف نفس؛
 +
#دنائت همت؛
 +
#[[بی غیرتی]] و [[بی حمیتی]]؛
 +
#[[عجله و شتابکاری]]؛
 +
#سوء ظن به خدا و خلق؛
 +
#غضب؛
 +
#انتقام گرفتن؛
 +
#درشتی در گفتار و کردار؛
 +
#کج خلقی؛
 +
#عداوت و دشمنی؛
 +
#[[عجب]]؛
 +
#[[کبر]]؛
 +
#افتخار؛
 +
#بغی؛
 +
#[[خودستایی]]؛
 +
#[[عصبیت]]؛
 +
#کتمان حق و منحرف شدن از آن؛
 +
#[[قساوت قلب]].
  
بیان صفاتی که متعلق به قوه‌ی شهویه است:
+
<I>مقام چهارم:</I> بیان صفاتی که متعلق به قوه‌ی شهویه است:
  
# [[محبت دنیا]]؛
+
#[[محبت دنیا]]؛
# [[بی نیازی]]؛
+
#بی نیازی؛
# [[حرص]]؛
+
#[[حرص]]؛
# [[طمع]]؛
+
#[[طمع]]؛
# [[بخل]]؛
+
#[[بخل]]؛
# [[مال حرام خوردن]]؛
+
#مال [[حرام]] خوردن؛
# [[خیانت و غدر]]؛
+
#[[خیانت]] و غدر؛
# [[خوض در باطل]]؛
+
#[[خوض در باطل]]؛
# [[تکلم بما لا یعنی و فضول]].
+
#تکلم بما لا یعنی و فضول.
  
'''<I>مقام پنجم:</I>'''
+
<I>مقام پنجم:</I> صفاتی که متعلق است به سه قوه‌ی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:
  
صفاتی که متعلق است به سه قوه‌ی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:
+
#[[حسد]]؛
 
+
#اهانت و تحقیر بندگان خدا؛
# [[حسد]]؛
+
#[[ظلم]]؛
# [[اهانت و تحقیر بندگان خدا]]؛
+
#ترک کمک به مسلمین و اهتمام به امور ایشان؛
# [[ظلم]]؛
+
#کوتاهی در [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]]؛
# [[ترک کمک به مسلمین و اهتمام به امور ایشان]]؛
+
#دوری کردن از برادر مومن؛
# [[کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر]]؛
+
#[[قطع رحم]]؛
# [[دوری کردن از برادر مومن]]؛
+
#[[عقوق والدین]]؛
# [[قطع رحم]]؛
+
#[[عیب جویی کردن|عیب جویی]] و [[تجسس]]؛
# [[عقوق والدین]]؛
+
#فاش کردن راز؛
# [[عیب جویی و تجسس]]؛
+
#[[سخن چینی]]؛
# [[فاش کردن راز]]؛
+
#افساد میان مردم؛
# [[سخن چینی]]؛
+
#[[شماتت]]؛
# [[افساد میان مردم]]؛
+
#[[جدال و مراء|مراء و جدال]] و مخاصمه؛
# [[شماتت]]؛
+
#[[استهزاء کردن]]؛
# [[مراء و جدال و مخاصمه]]؛
+
#[[مزاح]] و خنده و شوخی کردن؛
# [[استهزاء کردن]]؛
+
#[[غیبت کردن]]؛
# [[مزاح و خنده و شوخی کردن]]؛
+
#[[دروغ گفتن]]؛
# [[غیبت کردن]]؛
+
#محبت جاه و شهرت و ریاست؛
# [[دروغ گفتن]]؛
+
#محبت مدح و ثناء و کراهت مذمت؛
# [[محبت جاه و شهرت و ریاست]]؛
+
#[[ریا]]؛
# [[محبت مدح و ثناء و کراهت مذمت]]؛
+
#[[نفاق]] با مردم؛
# [[ریا]]؛
+
#[[غرور]]؛
# [[نفاق با مردم]]؛
+
#[[طول امل]]؛
# [[غرور]]؛
+
#گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده؛
# [[طول امل]]؛
+
#فراموشی از اعمال خود و [[غفلت]] از محاسبه ی آن؛
# [[گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده]]؛
+
#کراهت؛
# [[فراموشی از اعمال خود و غفلت از محاسبه ی آن]]؛
+
#سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه؛
# [[کراهت]]؛
+
#حزن و اندوه؛
# [[سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه]]؛
+
#بی اعتمادی به خداوند در امور خود و اطمینان به وسایل و وسایط؛
# [[حزن و اندوه]]؛
+
#[[کفران نعمت]]؛
# [[بی اعتمادی به خداوند در امور خود و اطمینان به وسایل و وسایط]]؛
+
#[[جزع و بی تابی]]؛
# [[کفران نعمت]]؛
+
#[[فسق]].
# [[جزع و بی تابی]]؛
 
# [[فسق]].
 
  
 
این قسمت کتاب یعنی مقام پنجم در باب چهارم بیشترین حجم مطالب را داراست.
 
این قسمت کتاب یعنی مقام پنجم در باب چهارم بیشترین حجم مطالب را داراست.
  
باب پنجم که در اسرار و آداب عبادات است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:
+
۵. باب پنجم که در اسرار و آداب [[عبادت|عبادات]] است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:
 
 
* مقصد اول: در طهارت و نظافت که دارای سه فصل است.
 
* مقصد دوم: بیان بعضی از آداب باطنیه نماز که به هفت فصل تقسیم می‌شود.
 
* مقصد سوم: در بعضی از آداب باطنیه ذکر و دعا - دارای دو فصل است.
 
* مقصد چهارم: در بعضی از شرایط و آداب تلاوت قرآن - دارای دو فصل است.
 
* مقصد پنجم: بیان شمه‌ای از آداب روزه.
 
* مقصد ششم: بیان بعضی از آداب حج که دارای سه فصل است.
 
 
 
و آخرین مقصد در اشاره به بعضی از آداب زیارت بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن و کتاب بدون هیچ سخن پایانی و اختتامی تمام می‌شود و شاید این هم نقصی بر کتاب باشد. چون وجود کلام پایانی اولاً اثر را از اضافات بعدی نویسندگان بازمی‌دارد و ثانیاً وجود مقدمه و موخر، نظم و زیبایی و نقطه‌ی شروع و پایان کتاب را مشخص می‌نماید.
 
  
نوشتار کتاب به زبان فارسی قدیمی است بسیار روان و زیباست و موعظه‌ها و هشدارهای دلسوزانه‌ی مولف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مولف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار می‌دهد و او را هشدار یا بشارت می‌دهد. کتاب حاوی آیات [[قرآن]] و [[احادیث]] رسول الله صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام می‌باشد. البته اسناد احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است البته شاید از مقدمه‌ی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر اهم مطالب و خلاصه‌نویسی اثر پدر خود ملا مهدی بوده است.
+
*مقصد اول: در [[طهارت]] و نظافت که دارای سه فصل است.
 +
*مقصد دوم: بیان بعضی از آداب باطنیه [[نماز]] که به هفت فصل تقسیم می‌شود.
 +
*مقصد سوم: در بعضی از آداب باطنیه [[ذکر]] و [[دعا]] - دارای دو فصل است.
 +
*مقصد چهارم: در بعضی از شرایط و آداب [[تلاوت قرآن]] - دارای دو فصل است.
 +
*مقصد پنجم: بیان شمه‌ای از آداب [[روزه]].
 +
*مقصد ششم: بیان بعضی از آداب [[حج]] که دارای سه فصل است.
  
مولف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبای و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده می‌شود.
+
و آخرین مقصد در اشاره به بعضی از آداب [[زیارت|زیارت]] بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن و کتاب بدون هیچ سخن پایانی و اختتامی تمام می‌شود و شاید این هم نقصی بر کتاب باشد. چون وجود کلام پایانی اولاً اثر را از اضافات بعدی نویسندگان بازمی‌دارد و ثانیاً وجود مقدمه و موخر، نظم و زیبایی و نقطه‌ی شروع و پایان کتاب را مشخص می‌نماید.
  
==تفاوت های معراج السعادة با جامع السعادات==
+
==تفاوت معراج السعادة با جامع السعادات==
معراج السعاده فقط ترجمه و تلخیص جامع السعادات نیست، بلکه در بیان و روش، تفاوت هایی با آن دارد و در بسیاری از موارد، مباحث اجمالی جامع السعادات، به تفصیل در معراج السعاده آمده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به جامع السعادات، ۱۳۸۷، ج۱، ص۳۷؛ معراج السعاده، ص۷ـ ۸.</ref>
+
معراج السعاده فقط ترجمه و تلخیص [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] نیست، بلکه در بیان و روش، تفاوت هایی با آن دارد و در بسیاری از موارد، مباحث اجمالی جامع السعادات، به تفصیل در معراج السعاده آمده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به جامع السعادات، ۱۳۸۷، ج۱، ص۳۷؛ معراج السعاده، ص۷ـ ۸.</ref>
  
تفاوت عمده جامع السعادات و معراج السعاده آن است که استدلال، برهان و رویکرد عقلی در جامع السعادات پررنگ‌تر است.<ref> مثلاً رجوع کنید به جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۳۹.</ref> اما معراج السعاده بر وجهه نقلی و خطابی مباحث افزده است.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۶ـ۲۶.</ref> از آنجا که مخاطب معراج السعاده عموم مردم است، نویسنده کوشیده تا مطالب با ارائه شواهد نقلی و روایی یا آمیزه‌ای از نقل و دلیل، با ذکر اشعار و با زبانی روان و جذاب و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۸.</ref> از این رو استفاده از آیات و روایات در معراج السعاده بیشتر از جامع السعادات است.
+
تفاوت عمده جامع السعادات و معراج السعاده آن است که استدلال، برهان و رویکرد عقلی در جامع السعادات پررنگ‌تر است.<ref> مثلاً رجوع کنید به جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۳۹.</ref> اما معراج السعاده بر وجهه نقلی و خطابی مباحث افزده است.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۶ـ۲۶.</ref> از آنجا که مخاطب معراج السعاده عموم مردم است، نویسنده کوشیده تا مطالب با ارائه شواهد نقلی و روایی یا آمیزه‌ای از نقل و دلیل، با ذکر اشعار و با زبانی روان و جذاب و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۸.</ref> از این رو استفاده از [[آیه|آیات]] و روایات در معراج السعاده بیشتر از جامع السعادات است.
  
همچنین گفتنی است که تبویب و ترتیب و فصول و عناوین این دو کتاب تا حدودی تفاوت دارند، مثلاً باب اول جامع السعادات<ref> جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۸۲.</ref> دارای شانزده فصل است اما باب اول معراج السعاده<ref> جامع السعادات، ص۶ـ۱۹.</ref> ده فصل دارد که در سه فصل، عنوان مشترک و در دو فصل محتوای مشترک دارند؛ بنابراین، در معراج السعاده برخی از فصول جامع السعادات یافت نمی‌شود و همچنین برخی از فصولی که در آن یافت می‌شود در جامع السعادات موجود نیست.<ref> برای موارد دیگر از این قبیل رجوع کنید جامع السعادات، ۱۳۸۷، باب اول، فصل ۴ـ ۵؛ معراج السعاده، باب اول، فصل ۷.</ref><ref>[http://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%87_%28%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%29 معراج السعاده، ویکی شیعه]</ref>
+
همچنین گفتنی است که تبویب و ترتیب و فصول و عناوین این دو کتاب تا حدودی تفاوت دارند، مثلاً باب اول جامع السعادات<ref> جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۸۲.</ref> دارای شانزده فصل است اما باب اول معراج السعاده<ref> جامع السعادات، ص۶ـ۱۹.</ref> ده فصل دارد که در سه فصل، عنوان مشترک و در دو فصل محتوای مشترک دارند؛ بنابراین، در معراج السعاده برخی از فصول جامع السعادات یافت نمی‌شود و همچنین برخی از فصولی که در آن یافت می‌شود در جامع السعادات موجود نیست.<ref> برای موارد دیگر از این قبیل رجوع کنید جامع السعادات، ۱۳۸۷، باب اول، فصل ۴ـ ۵؛ معراج السعاده، باب اول، فصل ۷.</ref><ref>[http://fa.wikishia.net/view/%%۸۵%%%%%%%%AC_%%%%۸۴%%%%%%%%AF%%۸۷_%۲۸%DA%%%AA%%%%%۲۹ معراج السعاده، ویکی شیعه]</ref>
  
 
==گزیده معراج السعادة==
 
==گزیده معراج السعادة==
([[شیخ عباس قمی]]) با ملاحظه‌ی اهمیت کتاب و مفید بودن آن معراج السعادة را در کتابی کم حجم خلاصه نمود و اثری ماندگار به جای گذاشت به نام (المقامات العليه في موجبات سعادة الابدية) که توسط انتشارات بیتا و نهاوندی و كتابفروشی اسلامیة و... به چاپ رسیده است. البته خلاصه‌ی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط (آقای احمد احمدي بيرجندى) با نام (گزيده معراج السعادة) توسط بنياد پژوهش‌هاي اسلامى آستان قدس رضوي به چاپ رسیده است.
+
[[شیخ عباس قمی]] با ملاحظه‌ی اهمیت کتاب و مفید بودن معراج السعادة، آن را در کتابی کم حجم خلاصه نمود و اثری ماندگار به جای گذاشت به نام (المقامات العلیه فی موجبات سعادة الابدیة) که توسط انتشارات بیتا و نهاوندی و کتابفروشی اسلامیة و... به چاپ رسیده است. البته خلاصه‌ی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط (آقای احمد احمدی بیرجندى) با نام (گزیده معراج السعادة) توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامى [[آستان قدس رضوی|آستان قدس رضوی]] به چاپ رسیده است.
  
 
==وضعیت نشر==
 
==وضعیت نشر==
سطر ۲۰۹: سطر ۱۹۷:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* معراج السعادة، ملا احمد نراقی، نشر دهقان، چاپ هفتم 1387.
+
*معراج السعادة، ملا احمد نراقی، نشر دهقان، چاپ هفتم 1387.
* سایت تبیان.
+
*سایت تبیان.
 
*[http://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%87_%28%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%29 معراج السعاده، ویکی شیعه]
 
*[http://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%87_%28%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%29 معراج السعاده، ویکی شیعه]
  
==متن کتاب معراج السعادة==
+
==متن کتاب ==
 
+
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/59173/ '''معراج السعادة''']
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/59173/ کتاب معراج السعادة]
 
 
 
 
[[رده:منابع اخلاق اسلامی]]
 
[[رده:منابع اخلاق اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۷

معراج السعادة.jpg
نویسنده ملا احمد نراقی
موضوع اخلاق اسلامی
زبان فارسی
تعداد جلد 1

کتاب معراج السعادة

«معراج السعاده» کتابی در اخلاق اسلامی تألیف ملا احمد نراقی (نراقی ثانی)، فرزند ملا محمدمهدی نراقی. ملا احمد این کتاب را با محور قرار دادن کتاب پدرش (جامع السعادات) تألیف نموده است.

مؤلف

احمد بن محمد مهدی بن ابی‌ذر، مشهور به ملااحمد نراقی، فرزند عالم بزرگوار محمدمهدی نراقی صاحب جامع السعادات است. او در سال ۱۱۸۵ هـ.ق در روستای نراق، از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۲۴۴ هـ.ق وفات یافت.

او از فحول علمای دین، و اکابر مجتهدین شیعه می باشد، که در علم فقه، اصول، حدیث، رجال، نجوم، ریاضی، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوم متداول عقلی و نقلی در بسیاری از علوم دیگر مهارتی بسزا داشته است. ملا احمد نراقی فردی زاهد، متقی، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاص و عام بوده است.

ملا احمد از بزرگترین اسباب آوازه پدرش بود. در تألیفات نیز گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی پدرش تأثیر می گرفت. برای مثال پدرش در فقه، معتمدالشیعة را می نویسد و او مستندالشیعة را به گونه ای مفصل‌تر و مشروح‌تر. پدر دیوان شعری به نام طائر قدسی می نگارد و پسر طاقدیس را. پدر مشکلات العلوم و پسر خزائن را، در اخلاق نیز کتاب معراج السعادة را به پیروی از کتاب جامع السعادات پدرش نگاشته است. حدود سی کتاب در شعر، فقه، اصول فقه، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است.

انگیزه تألیف

ملا احمد در مقدمه‌ی خود بیان می‌کند که فتحعلی شاه قاجار از وی درخواست می‌کند که این کتاب مهم (جامع السعادات) را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمه‌ای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و ارباب ایمان از فواید آن نفع ببرند.[۱]

محتوای کتاب

نوشتار کتاب به زبان فارسی قدیمی است بسیار روان و زیباست و موعظه‌ها و هشدارهای دلسوزانه‌ی مولف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مولف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار می‌دهد و او را هشدار یا بشارت می‌دهد. کتاب حاوی آیات قرآن و احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌باشد. البته اسناد احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است، البته شاید از مقدمه‌ی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر اهم مطالب و خلاصه‌نویسی اثر پدر خود ملا محمدمهدی بوده است.

مولف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبایی و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده می‌شود.

این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:

  • باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن؛
  • باب دوم: در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
  • باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معلجات کلیه در ازاله‌ی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛
  • باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آن‌ها؛
  • باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.

باب سوم که در بیان (محافظت اخلاق حمیدة از بیرون رفتن از حد اعتدال) است، کمترین حجم را از کتاب به خود اختصاص داده است و باب چهارم در تفصیل (انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آن ها) بیشترین و اصلی‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود.

اما تفصیل هر یک از باب‌ها:

۱. باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که خود، دارای ده فصل است:

  • فصل اول: شناختن نفس، مقدمه شناختن خدا؛
  • فصل دوم: بیان این که آدمی مرکب است از تن ظاهر و نفس؛
  • فصل سوم: در شناختن نفس؛
  • فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
  • فصل پنجم: در مسافرت جنبه‌ی روحانیت به عالم اعلاء و عالم قدس؛
  • فصل ششم: بیان لذت و محنت روح و بدن؛
  • فصل هفتم: بیان بیماری روح و صحت آن؛
  • فصل هشتم: حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال؛
  • فصل نهم: در شناختن صفات رذائل و فضائل؛
  • فصل دهم: در ثمره تهذیب نفس.

از نام خود باب و فصول آن مشخص است که این قسمت بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی می‌پردازد. مخصوصاً شناخت انسان از بعد باطنی.

۲. باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:

  • فصل اول: بیان قوای اربعه: عقل، شهوت، غضب و وهم و تبعیت سایر قوا از آن‌ها؛
  • فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت انسان؛
  • فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشا نیکی‌ها و بدی‌ها؛
  • فصل چهارم: در بیان این که قوه عقلیه ادراک کلیات کند و قوه وهمیه ادراک جزئیات نماید.
  • فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
  • فصل ششم: در بیان این که مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است.
  • فصل هفتم: بیان قاعده‌ی کلیه علم اخلاق؛
  • فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجه‌ی آن‌ها لازم است.

۳. باب سوم: (در بیان محافظت اخلاق حمیدة از بیرون رفتن از حد اعتدال و معالجات کلیه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصیص ندارد به بعضى صفات و اعمال):

  • فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حمیده؛
  • فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بدان و از مجالست کردن با اشرار؛
  • فصل سوم: این که علم اخلاق طب روحانی است.

۴. باب چهارم: (در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آن ها): این باب که مفصل‌ترین قسمت کتاب را به خود اختصاص می‌دهد، تقسیم می‌شود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت می‌باشد:

مقام اول: در بیان آنچه متعلق به قوه‌ی عامله است که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوه‌ی عامله را واشکافی می‌کند. این قسمت از باب چهارم کمترین حجم از باب را به خود اختصاص داده است.

مقام دوم: در بیان معالجه اخلاق ذمیمه متعلقة به قوه‌ی عاقلة که صفات ناپسند مخصوص قوه‌ی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان می‌کند مثلاً صفات ناپسند جهل، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیة و وساوس شیطانیه و مکر و حیله. در بیان اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان می‌کند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...

مقام سوم: در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوه‌ی غضبیة است که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجه‌ی آن رذائل. ذکر آن صفات لازم به نظر می‌رسد عبارتند از:

  1. خوف؛
  2. ایمنی از عذاب الهی؛
  3. در ناامیدی از رحمت خدا؛
  4. ضعف نفس؛
  5. دنائت همت؛
  6. بی غیرتی و بی حمیتی؛
  7. عجله و شتابکاری؛
  8. سوء ظن به خدا و خلق؛
  9. غضب؛
  10. انتقام گرفتن؛
  11. درشتی در گفتار و کردار؛
  12. کج خلقی؛
  13. عداوت و دشمنی؛
  14. عجب؛
  15. کبر؛
  16. افتخار؛
  17. بغی؛
  18. خودستایی؛
  19. عصبیت؛
  20. کتمان حق و منحرف شدن از آن؛
  21. قساوت قلب.

مقام چهارم: بیان صفاتی که متعلق به قوه‌ی شهویه است:

  1. محبت دنیا؛
  2. بی نیازی؛
  3. حرص؛
  4. طمع؛
  5. بخل؛
  6. مال حرام خوردن؛
  7. خیانت و غدر؛
  8. خوض در باطل؛
  9. تکلم بما لا یعنی و فضول.

مقام پنجم: صفاتی که متعلق است به سه قوه‌ی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:

  1. حسد؛
  2. اهانت و تحقیر بندگان خدا؛
  3. ظلم؛
  4. ترک کمک به مسلمین و اهتمام به امور ایشان؛
  5. کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر؛
  6. دوری کردن از برادر مومن؛
  7. قطع رحم؛
  8. عقوق والدین؛
  9. عیب جویی و تجسس؛
  10. فاش کردن راز؛
  11. سخن چینی؛
  12. افساد میان مردم؛
  13. شماتت؛
  14. مراء و جدال و مخاصمه؛
  15. استهزاء کردن؛
  16. مزاح و خنده و شوخی کردن؛
  17. غیبت کردن؛
  18. دروغ گفتن؛
  19. محبت جاه و شهرت و ریاست؛
  20. محبت مدح و ثناء و کراهت مذمت؛
  21. ریا؛
  22. نفاق با مردم؛
  23. غرور؛
  24. طول امل؛
  25. گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده؛
  26. فراموشی از اعمال خود و غفلت از محاسبه ی آن؛
  27. کراهت؛
  28. سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه؛
  29. حزن و اندوه؛
  30. بی اعتمادی به خداوند در امور خود و اطمینان به وسایل و وسایط؛
  31. کفران نعمت؛
  32. جزع و بی تابی؛
  33. فسق.

این قسمت کتاب یعنی مقام پنجم در باب چهارم بیشترین حجم مطالب را داراست.

۵. باب پنجم که در اسرار و آداب عبادات است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:

  • مقصد اول: در طهارت و نظافت که دارای سه فصل است.
  • مقصد دوم: بیان بعضی از آداب باطنیه نماز که به هفت فصل تقسیم می‌شود.
  • مقصد سوم: در بعضی از آداب باطنیه ذکر و دعا - دارای دو فصل است.
  • مقصد چهارم: در بعضی از شرایط و آداب تلاوت قرآن - دارای دو فصل است.
  • مقصد پنجم: بیان شمه‌ای از آداب روزه.
  • مقصد ششم: بیان بعضی از آداب حج که دارای سه فصل است.

و آخرین مقصد در اشاره به بعضی از آداب زیارت بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن و کتاب بدون هیچ سخن پایانی و اختتامی تمام می‌شود و شاید این هم نقصی بر کتاب باشد. چون وجود کلام پایانی اولاً اثر را از اضافات بعدی نویسندگان بازمی‌دارد و ثانیاً وجود مقدمه و موخر، نظم و زیبایی و نقطه‌ی شروع و پایان کتاب را مشخص می‌نماید.

تفاوت معراج السعادة با جامع السعادات

معراج السعاده فقط ترجمه و تلخیص جامع السعادات نیست، بلکه در بیان و روش، تفاوت هایی با آن دارد و در بسیاری از موارد، مباحث اجمالی جامع السعادات، به تفصیل در معراج السعاده آمده است.[۲]

تفاوت عمده جامع السعادات و معراج السعاده آن است که استدلال، برهان و رویکرد عقلی در جامع السعادات پررنگ‌تر است.[۳] اما معراج السعاده بر وجهه نقلی و خطابی مباحث افزده است.[۴] از آنجا که مخاطب معراج السعاده عموم مردم است، نویسنده کوشیده تا مطالب با ارائه شواهد نقلی و روایی یا آمیزه‌ای از نقل و دلیل، با ذکر اشعار و با زبانی روان و جذاب و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.[۵] از این رو استفاده از آیات و روایات در معراج السعاده بیشتر از جامع السعادات است.

همچنین گفتنی است که تبویب و ترتیب و فصول و عناوین این دو کتاب تا حدودی تفاوت دارند، مثلاً باب اول جامع السعادات[۶] دارای شانزده فصل است اما باب اول معراج السعاده[۷] ده فصل دارد که در سه فصل، عنوان مشترک و در دو فصل محتوای مشترک دارند؛ بنابراین، در معراج السعاده برخی از فصول جامع السعادات یافت نمی‌شود و همچنین برخی از فصولی که در آن یافت می‌شود در جامع السعادات موجود نیست.[۸][۹]

گزیده معراج السعادة

شیخ عباس قمی با ملاحظه‌ی اهمیت کتاب و مفید بودن معراج السعادة، آن را در کتابی کم حجم خلاصه نمود و اثری ماندگار به جای گذاشت به نام (المقامات العلیه فی موجبات سعادة الابدیة) که توسط انتشارات بیتا و نهاوندی و کتابفروشی اسلامیة و... به چاپ رسیده است. البته خلاصه‌ی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط (آقای احمد احمدی بیرجندى) با نام (گزیده معراج السعادة) توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامى آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است.

وضعیت نشر

نویسنده‌های مختلفی هم این کتاب را تصحیح و ویراستاری کرده‌اند مانند (آقای رضا مرندی توسط انتشارات دهقان)؛ انتشارات مختلفی هم این کتاب را به چاپ رسانده‌اند از جمله: نشر دهقان، کانون انتشارات علمی، هاتف، پیام آزادی، آیین دانش، نسیم حیات، آل طه، بهار دل‌ها و اصحاب یمین و... را می‌توان نام برد.

پانویس

  1. معراج السعاده، ص۶.
  2. برای نمونه رجوع کنید به جامع السعادات، ۱۳۸۷، ج۱، ص۳۷؛ معراج السعاده، ص۷ـ ۸.
  3. مثلاً رجوع کنید به جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۳۹.
  4. مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۶ـ۲۶.
  5. مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۸.
  6. جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۸۲.
  7. جامع السعادات، ص۶ـ۱۹.
  8. برای موارد دیگر از این قبیل رجوع کنید جامع السعادات، ۱۳۸۷، باب اول، فصل ۴ـ ۵؛ معراج السعاده، باب اول، فصل ۷.
  9. معراج السعاده، ویکی شیعه


منابع

متن کتاب

معراج السعادة