محمدحسین نجفی کلباسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Zamani صفحهٔ محمد حسين نجفي كلباسي را به محمدحسین نجفی کلباسی منتقل کرد)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Image.jpg|بندانگشتی|مرحوم آیت‌الله محمدحسین نجفی کلباسی]]
+
{{شناسنامه عالم
 
+
||نام کامل = شیخ محمدحسین کاشف ‎الغطاء
 +
||تصویر= [[پرونده:Kalbasi.jpg|240px]]
 +
||زادروز =  ۱۳۲۳ ه.ق
 +
|زادگاه = [[اصفهان]]
 +
|وفات =  ۱۴۱۸ ه.ق
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید =  آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، آیت الله [[سید ضیاء الدین عراقی]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = غریب القرآن، غریب الحدیث، شرحی بر [[عروة الوثقی]]، ...
 +
}}
 
==خاندان نجفی کلباسی==
 
==خاندان نجفی کلباسی==
  

نسخهٔ ‏۴ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸

Kalbasi.jpg
نام کامل شیخ محمدحسین کاشف ‎الغطاء
زادروز ۱۳۲۳ ه.ق
زادگاه اصفهان
وفات ۱۴۱۸ ه.ق
مدفن قم

Line.png

اساتید

آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله سید ضیاء الدین عراقی،...


آثار

غریب القرآن، غریب الحدیث، شرحی بر عروة الوثقی، ...

خاندان نجفی کلباسی

پدرش محمدرضا (متوفای ۱۳۶۶ ه.ق) فرزند حاج شیخ محمدعلی، فرزند آیت الله محمدجعفر کلباسی (۱۲۱۹-۱۲۹۲ ق) صاحب «کتاب الحدود» و «کتاب الدیات»، فرزند دانشور معروف حاج شیخ محمدابراهیم کرباسی(*) (۱۱۸۰-۱۲۶۱ ق)، معاصر فتحعلی شاه قاجار، صاحب «اشارات الاصول» و «شوارع الهدایة الی شرح الکفایة» - محقق سبزواری، «نخبه»، «مناسک حج» و «منهاج الهدایة»، از مفاخر عالم تشیع است که صاحب روضات الجنات ترجمه او را نگاشته[۱] و بزرگانی چون ابوالمعالی کلباسی - عموی پدر وی - استاد آیت الله العظمی ‌‌بروجردی بوده و فرزند وی، علامه ابوالمهدی کلباسی، مؤلف کتاب «بدرالتمام» از اساتید آیت الله مرعشی نجفی، همه از این خاندان بوده‌اند.[۲]

خاندان کرباسی اهل علم و فضل، دارای شأن و اعتبار، از علمای بزرگ اصفهان و مروجین شرع مقدس بوده‌اند، که نسب خود را به مالک اشتر می‌‌رسانند.[۳] آن‌ها به خاطر کمالات معنوی و تقدم در علوم اسلامی، در اصفهان دارای عظمت و جلالت ویژه‌ای هستند. اما در اواخر قرن ۱۳ ه.ق، به خاطر کسب علم از اصفهان به نجف اشرف هجرت کردند.[۴] و در نجف دارای مکانت علمی ‌‌خاص و شأنی ویژه شدند و با خاندان صاحب جواهر وصلت کردند و بعدها نسبت فامیلی بین آن ها بیشتر شد.[۵] این خاندان معروف به علم و تقوا، از مردم اصیل اصفهان و بالغ بر صد سال در اصفهان، تهران، مشهد و عتبات عالیات مصدر امور شرعی و اجتماعی بوده‌اند.

ولادت محمدحسین نجفی کلباسی

حاج شیخ محمدرضا عالمی ‌‌بسیار متواضع و از جمله عباد و زهاد زمان خود بود. او پس از فراغت از تحصیل، مشغول ارشاد و موعظه و ذکر مصائب سیدالشهداء علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام شد و مکرر به حج و زیارت در عتبات عالیات مشرف می‌‌شد.

خانه او روز سوم شعبان ۱۳۲۳ ه.ق در اصفهان در انتظار حادثه‌ای نویدبخش بود، او سال‌ها انتظار قدوم پسری می‌‌کشید که ادامه دهنده راه او و اجداد بزرگوارش باشد و سرانجام ستاره‌ای پرفروغ در آسمان خاندان کلباسی (کرباسی) طلوع کرد که اولین پسر خانواده بود؛[۶] شور و شادی خانه حاج محمدرضا را دربرگرفت. شادی‌ها کردند و به میمنت قدوم پاکش بارها عطر صلوات خانه حاج محمدرضا را معطر ساخت.

این فرزند که چشم خانواده را به جمال خجسته خویش منور ساخت، کسی جز «محمدحسین» نبود؛ همان فقیه عارف و زاهدی که بعدها بسیاری از انسان‌های شیفته مکارم و معارف از چشمه جوشان فقاهتش جرعه‌های جانبخش نوشیدند. محمدحسین در خانه‌ای دیده به جهان گشود که جویبارهای ایمان و تقوا در آن جریان داشت و فضای آن با رفتار و کردار درست پدر به نور معنویت آراسته بود. شرایط خانوادگی و محیط پرورشی، رایحه معطر پرواپیشگی را به مشام او روان می‌‌ساخت و زمزمه‌های ذکر و نیایش و صلوات و عبادت، روح و ذهن او را با سرود توحید عجین می‌‌ساخت. گویی از نخستین سال‌ها این فرزند تحت تأثیر چنین فضای پاکیزه‌ای که پدر و مادر او مهیا کرده بودند، به گونه‌ای تربیت شد که سرشت ملکوتی او را برای فتح قلل عزت و افتخار مهیا سازد.[۷]

تحصیلات محمدحسین

محمدحسین دارای دلی پاک و ذهنی تیز و استعدادی قوی بود، که همه از آینده درخشان او خبر می‌‌داد. همسالان او هنوز مشغول بازی‌های کودکانه بودند و مغازه‌ها و کوچه‌ها را لحظه‌ای آرام نمی‌‌گذاشتند که قدم‌های استوار و بلند محمدحسین حوزه علمیه اصفهان را عطرآگین کرد. نوجوانی که دوران کودکی را پشت سر گذاشته بود، در مدت کوتاهی قرآن و ادبیات عربی و فارسی را فراگرفت. و در اوان بلوغ رسماً شروع به تحصیل علوم دینیه کرد. کتب معمول فقه و اصول و کلام را که در آن دوران در حوزه‌ها تدریس می‌‌شد، فراگرفت. کتاب شرح لمعه نزد فقیه کامل مرحوم علامه حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر (متوفای ۱۳۸۲ ه.ق) آموخت. فرزندش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی می‌‌گوید: بارها آن مرحوم به من می‌‌گفت: «من شرح لمعه را نزد حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر خوانده‌ام».

او با استعداد سرشار و پشتکاری جدی تنها به فراگیری چند درس و بحث و مطالعه آن ها قناعت نکرد و در همین دوران بر کتاب «باب حادی عشر» که کتابی در علم کلام است و از قدیم در حوزه‌های علمیه تدریس می‌‌شده است، شرحی مجزی نگاشت. او که شایستگی خود را در تحصیل و کسب علوم حوزه به اثبات رسانده بود حسی عمیق او را به فراگیری بیشتر فرامی‌‌خواند و همین حس بود که او را به سفر و جلای وطن سوق داد، سفری که سال‌های مدیدی به طول انجامید. و عشق به علم و تحصیل فضل و کمال تا آخرین لحظات عمر او را رها نکرد.[۸]

هجرت محمدحسین به نجف

او پس از آن که در اصفهان علوم مقدماتی و سطوح را کامل نمود، در هفده سالگی (۱۳۴۰ ه.ق) برای تکمیل مراتب علم، به نجف اشرف هجرت نمود و نزد بزرگان و اساتید حاضر شده و در هر علمی ‌‌خوشه‌چین ارباب فضل و علم و استوانه‌های آن شد. او در این مدت به تحصیل یک علم قناعت نکرد.

رجال را نزد آقا سید ابوتراب خوانساری (متوفای ۱۳۴۶ ه.ق) و سطوح را نزد سید آقا ابراهیم اصطهباناتی و شیخ عبدالحسین رشتی (متوفای ۱۳۷۳ ه.ق) خواند[۹] و دروس عالیه خارج فقه و اصول را نزد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (متوفای ۱۳۶۵ ه.ق)، مرحوم آیت الله الشیخ ضیاءالدین العراقی (متوفای ۱۳۶۱ ق) و مرحوم آیت الله شیخ محمدکاظم شیرازی (متوفای ۱۳۶۷ ق) فراگرفت[۱۰] و حکمت و فلسفه را خدمت مرحوم آقای شیخ مرتضی طالقانی (متوفای ۱۳۶۴ ق) و مرحوم سید حسین بادکوبه‌ای (متوفای ۱۳۵۸ ق) و کلام را نزد آقای شیخ محمدجواد بلاغی (متوفای ۱۳۵۲ ق) تلمذ نمود.[۱۱]

بازگشت وی به اصفهان

وی پس از سالیان طولانی اقامت در نجف، در سال ۱۳۴۸ ه.ق به اصفهان بازگشت و در محضر آیت الله حاج سید محمدصادق خاتون‌آبادی (متوفای ۱۳۴۸ ه.ق) به فراگیری فقه اشتغال جست و در همین ایام مشغول تألیف کتابی به نام «غرائب و قصارالکلم» شد که در آن لغات عربی و کلمات کوتاهی که در کتاب (قرآن) و سنت وارد شده، همراه با گوینده و ناقل آن جمع نمود.[۱۲]

بازگشت محمدحسین به نجف

پس از مدتی به نجف اشرف بازگشت و در محضر آیت الله سید عبدالهادی شیرازی (متوفای ۱۳۸۲ ه.ق) و شیخ حسین حلی (متوفای ۱۳۷۵ ه.ق)، به تکمیل آموخته‌هایش در فقه و اصول و تألیف کتاب‌هایی چند پرداخت.[۱۳] وی به خانه و جلسات خانگی سید جمال الدین گلپایگانی و شیخ عبدالرسول جواهری بسیار رفت و آمد می‌‌کرد تا از فضائل و کمالات اخلاقی و اندوخته‌های علمی ‌‌آن‌ ها بی‌بهره نماند.

فرزند برومند ایشان در این خصوص می‌‌گوید: «من بچه‌ای کوچک بودم که بارها مرحوم پدرم دست مرا می‌‌گرفت و به خانه این آقایان می‌‌برد تا از جلسات و احیاناً مواعظ آن‌ها استفاده نمایم».[۱۴]

سفر محمدحسین نجفی کلباسی به حج

در سال ۱۳۶۰ ه.ق اسباب تشرف به حج برایش فراهم شد؛ از همان آغاز سفر، زاد و راحله او حکایت از این می‌‌کرد که او تنها برای ادای یک تکلیف به حج نمی‌‌رود. او عاشق صاحب خانه بود. می‌‌خواست مقاصد واقعی مناسک حج را درک کند، او به حج می‌‌رفت تا در «میقات» پرستش غیرخدا را بر خود حرام کند و او به طواف کعبه می‌‌رفت تا با چرخ زدن به گرد کعبه، «خدا» را محور و اساس زندگی خود کند، و زیر ناودان طلا در حجر اسماعیل دعای «خدایا! مرا برای بندگی خود و یاری ولیت حجةبن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف تربیت کن» بخواند، و در منا و قربانگاه نفس اماره خود را قربانی کند و سر نفس را ببرد و خود را از چنگال نفس رهایی دهد، و در استلام حجرالاسود با خدا بیعت ببندد که با دشمن خدا و رسولش، دشمن و در اطاعت و بندگی او باشد.

شهرها هر چند در ظاهر همه شبیه همند اما در این میان، شهرهایی حال و هوای خاصی دارند، و هر چه انسان با چنین مکان‌های روحانی در ارتباط باشد، هر لحظه بهره و حظ بیشتری می‌‌برد. به همین خاطر، این مرد بی‌اعتنا به زخارف دنیوی - که ۳۷ بهار از عمر شریفش گذشته بود - در کنار سفره گسترده ابراهیمی‌‌ و اسماعیلی، هفت ماه ریزه خوار مائده احمدی و علوی بود و مجموعاً پس از یک سال و دو ماه اقامت در مکه و مدینه به نجف اشرف بازگشت و با کوله‌باری از معنویت و عبودیت مشغول تدریس و تألیف شد.

ماندگاری نجفی کلباسی در قم

وی در سال ۱۳۷۷ ه.ق برای معالجه به تهران آمد و پس از بهبودی و عافیت نسبی پزشکان او را از مراجعت به عراق منع نمودند و علی رغم میل خود مجبور به اقامت در ایران شد و در شهرستان دینی و علمی ‌‌قم - که حرم آل محمد صلی الله علیه و آله است - اقامت گزید و به تدریس و افاضات و مباحثات و مطالعه پرداخت.[۱۵]

جایگاه علمی محمدحسین نجفی

ایشان یکی از دانشمندانی است که از همان اوان اشتغال به علوم دینی به خاطر جنبه های علمی‌‌ و تحقیقی و استعداد سرشار، بین علما و دانشمندان، فردی شناخته شده بود ولی عمر خود را در گمنامی‌‌ تمام صرف تحصیل علم و معرفت نمود. تقریباً اکثر اوقات عمرش را به تحقیق، نگارش و تربیت شاگردان برجسته که امروزه خود از عالمان بزرگ اسلامی ‌‌بشمار می‌‌روند، صرف کرد.

آثار گرانبهای او در زمینه‌های معارف دینی، گواه مسلمی‌‌ بر توانایی های فکری و بصیرت عالی همه جانبه این فقیه بزرگ است.او که در همان اوان جوانی مشغول تألیف شده بود، در اندک مدتی در ردیف یکی از مدرسین برجسته حوزه علمیه بزرگ نجف اشرف قرار گرفت و اهل فضل، پروانه‌وار برگرد شمع وجودش جمع شدند تا از انوار کمالش استفاده کنند. او که عشقی وافر به تدریس داشت، وقتی در سال ۱۳۷۸ ه.ق به قم مهاجرت کرد، به دور از تشریفات در منزلی محقر و استیجاری سکونت کرد. در اندک مدتی حلقه درس خارج فقه و اصول او مجمع بسیاری از دوستداران علم و فضل شد و جمع بسیاری از عالمان دینی از مجلس درس او با کوله‌باری از علم و کمال بیرون آمدند.

او در کنار تدریس و تحقیق برای دست‌یابی به حقایق رنج سفر به کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهانی را بر خود می‌‌خرید و سفرهای مختلفی برای دست‌یابی به حقایق تاریخی و علمی، به کتابخانه‌های مختلف جهانی داشت.[۱۶] او که با کتاب و کتابخانه می‌‌زیست، دارای کتابخانه نفیسی حاوی نسخه‌های فراوان خطی - جمع آوری شده از سراسر جهان - بود.[۱۷]

مرکز میکروفیلم نور ایران - هند در مقدمه فهرست میکروفیلم نسخه‌های خطی فارسی و عربی خود در بزرگداشت از اقدام علمی ‌‌آن مرحوم، چنین می‌‌آورد: «اهداء: این مجموعه گرانقدر که شناسنامه مهمی از تلاش علمی ‌‌عالمان بزرگ اسلامی ‌‌در طول قرن‌های متمادی است، به روح پرفتوح آیت الله شیخ محمدحسین کلباسی، بزرگمردی که تمام عمر شریفش در گوشه گمنامی ‌‌در تلاش برای احیاء آثار ناشناخته اندیشمندان بزرگ اسلامی ‌‌سپری گشت، تقدیم می‌‌گردد».[۱۸]

تألیفات محمدحسین نجفی کلباسی

او کسی نبود که تنها به حضور در درس و بحث اکتفا کند؛ همواره با قلم و دفتری در درس حاضر می‌‌شد و آن چه استاد به او القاء می‌‌کرد، ثبت می‌‌نمود تا سرمایه‌ای جاوید برای آیندگان و مکتب پویای شیعی باشد. او با نوشتن تقریرات درس اساتید مشهوری چون: مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، سهم بسزایی نسبت به گسترش و تقویت فقه و اصول و فرهنگ شیعی اسلامی ‌‌ادا کرده است.

تألیفات او به این شرح است:

  • ۱- غریب الحدیث؛
  • ۲- شرحی بر کفایه محقق خراسانی؛
  • ۳- شرحی بر عروة الوثقی؛
  • ۴- تقریرات درس فقه و اصول آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی؛[۱۹]
  • ۵- تقریرات درس آیت الله آقا ضیاء عراقی (این تقریرات یک دوره کامل اصول است که توسط انتشارات جامعه مدرسین در حال انتشار می‌‌باشد).
  • ۶- تقریرات درس فقه آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی؛
  • ۷- فضائل اهل البیت علیهم السلام؛
  • ۸- شرح باب حادی عشر؛
  • ۹- غرائب و قصارالکلم من الکتاب والسنة؛[۲۰]
  • ۱۰- مقداری از فقه مثل کتاب طهارت و صلات و غیره؛
  • ۱۱- تقریرات درس آیت الله شیخ حسین حلی؛
  • ۱۲- غریب القرآن، در چند جلد.[۲۱] (وی در این کتاب به دسته‌بندی آیات قرآن کریم به صورت موضوعی پرداخته است).

تألیفات ایشان، جز دو مورد، همه مخطوط هستند و هنوز به چاپ نرسیده‌اند و طبق اظهارات فرزند ایشان بعضی از این کتاب‌ها را آشنایان به صورت امانت برده و پس از سالیان دراز هنوز تحویل نداده‌اند که بیم تضییع آن‌ها می‌‌رود!

جایگاه اجتماعی و دینی نجفی کلباسی

آیت الله حاج شیخ محمدحسین کلباسی دارای خصوصیات بارزی بود که او را از سایر علما جدا می‌‌کرد. ترجمه نویسان به اتفاق گفته‌اند: وی از علمای اعلام و فقهای کرام حوزه علمیه نجف و قم، عادل، فاضل، کامل و فقیهی زاهد، واجد عنوان حسب و نسب، دارای مقام علم و عمل بود.

در قضای حوائج عامه مردم و اعمال خیریه و دستگیری از محتاجان سعی فراوان داشت و برای رفع گرفتاری مردم از هیچ کاری دریغ نمی‌‌کرد. او از آبرو و علمی ‌‌که خداوند به او ارزانی کرده بود، ذره‌ای دریغ نداشت و خانه او مأمن خاص و عام مردم بود.[۲۲]

ویژگی‌های اخلاقی و عرفانی آیت الله کلباسی

آیت الله کلباسی محضری خوش و اخلاقی نیک داشت، مقید به آداب و اوراد و ادعیه و دائم الذکر و حافظ بسیاری از سوره‌های قرآن و دعا بود. کلباسی وارسته‌ای بود که سرای دل را به نور تقوا و تهذیب نفس روشن کرده؛ یاد خدا آرام بخش روح و روان او و معارف اهل بیت علیهم السلام زینت بخش نهانخانه وجودش گشته بود. بسیاری به او مراجعه می‌‌کردند و کتاب‌های علمی ‌‌و اخلاقی او را برای مطالعه و استفاده از نکات علمی‌‌ و اخلاقی امانت می‌‌گرفتند و او هیچ امتناعی نمی‌‌کرد؛ به طوری که در همین راه دو نسخه خطی از بهترین کتاب‌هایش را متأسفانه از دست داد.

فرزند بزرگوارش در این زمینه می‌‌گوید: یکی از اهل علم برای دریافت یکی از کتاب‌های پدرم به آن مرحوم مراجعه کرد و آن مرحوم هم کتاب را دادند اما بعد از چندی برگشت و گفت: آقا! در سفر عتبات عالیات که کتاب را برای مطالعه برده بودم، کتاب را گم کردم. یا ببخشید یا غرامتش را بگیرید. آن مرحوم با نرمی ‌‌گفت: «کتابی که به خط مؤلف آن بود، قیمت ندارد اما شما در حفظ امانت دقت نکرده‌اید...» پس از گذشت چند سال (از این ماجرا وقتی) از حرم به منزل می‌‌آمدم، دیدم آن بنده خدا فوت کرده‌اند، زود به خانه آمدم و خبر را به پدرم دادم. گفتم: آقا! ایشان همین امروز مرده‌اند، او را حلال کن. ایشان قبول کرد و شب اول قبر هم برای آن بنده خدا نماز وحشت خواند.

فرزندان وی

پسران آیت الله حاج شیخ محمدحسین کلباسی عبارتند از:

  • ۱- حجت لاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی نجفی کلباسی، در ذی القعده ۱۳۶۵ ه.ق (مهر ۱۳۲۳ ه.ش) در آبادان تولد یافت و در قم، خدمت پدر گرامی‌‌ و سایر علما تحصیل علوم دینی نمود. وی مؤدب به آداب شرعیه و متخلق به اخلاق حمیده و صاحب همت عالی و در انجام حوائج مردم، کوشاست.
  • ۲- آقا محمود کلباسی. وی در ماه شوال، سال ۱۳۷۱ ه.ق (تیرماه ۱۳۳۱ ش) در نجف اشرف به دنیا آمد.[۲۳]

وفات آیت الله محمدحسین نجفی کلباسی

وی پس از عمری تلاش و خدمت در حدود ساعت ۲ بعد از ظهر روز دوشنبه نهم رجب ۱۴۱۸ ه.ق در ۹۵ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و پیکر پاکش با تشیعی باشکوه و پس از نماز حضرت آیت الله محمدتقی بهجت، در یکی از حجرات صحن حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد. حشره الله مع موالیه.[۲۴]

پانویس

  1. روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ص ۳۵.
  2. ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۶؛ نقباءالبشر، ش ۱۰۰۵، ج ۲، ص ۵۸۳؛ معجم رجال الفکر والادب فی النجف، ج ۳، ص ۱۶۰۹؛ بقایاالاطیاب، ص ۹۶؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۳ و ۲۴۴؛ سراج المعانی، ص ۱۷۴ و ۱۷۵؛ آئینه پژوهش، ش ۴۶، ص ۹۹ و ۱۰۰؛ مقدمه وسیلة الوصول، ص ۴-۶؛ المنتخب من اعلام الفکر والادب، ص ۴۷۵؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۲.
  3. ماضی نجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۱.
  4. همان.
  5. همان.
  6. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۲.
  7. همان؛ المرشد، شماره ۱۱ و ۱۲، سال ۱۴۲۰ ق، ص ۱۵۶؛ المنتخب من اعلام الفکر والادب، ص ۴۷۵؛ آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹.
  8. المنتخب، ص ۴۷۵؛ المرشد، ص ۱۵۶؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳.
  9. المنتخب، ص ۴۷۵.
  10. همان.
  11. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳.
  12. ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۷؛ آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹؛ نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴.
  13. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴، نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴.
  14. اظهارات حضوری فرزندش با نگارنده.
  15. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴؛ المرشد، ص ۱۵۶.
  16. المرشد، ص ۱۵۶.
  17. آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹.
  18. فهرست میکروفیلم نسخه‌های خطی فارسی و عربی، با همکاری دانشگاه اسلامی ‌‌علیگر هند، ج اول؛ المرشد، ص ۱۵۶؛ المنتخب، ص ۴۷۵.
  19. جلد دوم این تقریرات - که در اصول می‌‌باشد - تحت عنوان وسیلة الوصول الی حقایق الاصول، توسط انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۴۲۲ ه.ق با مقدمه فرزند برومندشان به چاپ رسید.
  20. المنتخب، ص ۴۷۵؛ ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۶؛ بقایاالاطیاب، ص ۹۶.
  21. المنتخب، ص ۴۷۵، نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۳؛ المرشد، ص ۱۵۶، آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴.
  22. المرشد، ص ۱۵۶؛ المنتخب، ص ۴۷۵.
  23. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
  24. آینه پژوهش، ص ۱۰۰؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳؛ المرشد، ص ۱۵۶.

(*). اين خاندان قبلاً به «كرباسي» معروف بوده سپس به «كلباسي» شهرت يافت.

منابع مقاله

  • حاج شيخ محمد كلباسي حائري (متوفاي 1358 ش)، رجال خاندان كلباسي، اصفهان، كانون پژوهش ،چاپ اول، 1318.
  • كاظم عبودالفتلاوي، المنتخب من اعلام الفكر والادب، بيروت، المواهب لطباعة والنشر.
  • المرشد، عدد 11 و 12 سال 1420 ه.ق، 1999 م.
  • جعفر الشيخ باقر آل محبوبه، ماضي النجف و حاضرها (تاريخ خاندان‌هاي علميه و ادبيه غيرعلويه نجفي)، نجف، مطبعه نعمان، 1376 ه.ق، 1957 م، ج 3.
  • بقاياالاطياب، به نقل از المنتخب.
  • ناصرالدين انصاري قمي، آينه پژوهش، شماره 46.
  • محمدهادي اميني، معجم رجال الفكر والادب في النجف خلال الف عام، چاپ دوم، 1413 ه.ق، ج 3.
  • سيد ناصر حسيني ميبدي، سراج المعاني در احوالات امام سيد ابوالحسن اصفهاني.
  • فهرست ميكروفيلم نسخه‌هاي خطي فارسي و عربي، مركز ميكروفيلم نور، ايران-هند، ج اول.
  • آيت الله آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر في القرن الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضي، چاپ دوم، سال 1404، قسم دوم از جزءالاول، عدد 1005.
  • محمد شريف رازي، گنجينه دانشمندان، تهران، كتابفروشي اسلاميه.
  • حاج شيخ محمدعلي نجفي كلباسي، مقدمه وسيلة الوصول، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
  • م. جرفادقاني، علماي بزرگ شيعه از كليني تا خميني، قم، انتشارات معارف اسلامي، چاپ اول، مهر 1364.
  • محمدباقر موسوي خوانساري اصفهاني، روضات الجنات في احوال العلماء والسادات، تهران، مؤسسه اسماعيليان، ج 1.

منبع

علی نجفی، ستارگان حرم، جلد 16، صفحه 119-129