آیه 71 سوره انعام: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
|||
سطر ۱۶۷: | سطر ۱۶۷: | ||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | ===برگزیده تفسیر نمونه=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | (آیه 71) | ||
+ | |||
+ | این آیه در برابر اصراری که مشرکان برای دعوت مسلمانان به کفر و بت پرستی داشتند به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد که با یک دلیل دندانشکن به آنها پاسخ بده و «بگو: آیا شما می گویید ما چیزی را شریک خدا قرار دهیم که نه سودی به حال ما دارد که به خاطر سودش به سوی او برویم و نه زیانی دارد که از زیان او بترسیم»!؟ (قُل أَ نَدعُوا مِن دُونِ اللّهِ ما لا ینفَعُنا وَ لا یضُرُّنا). | ||
+ | |||
+ | این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولا کارهای انسان از یکی از دو سر چشمه ناشی می شود، یا به خاطر جلب منفعت است و یا به خاطر دفع ضرر سپس به استدلال دیگری در برابر مشرکان دست می زند و می گوید: «اگر ما به سوی بت پرستی بازگردیم و پس از هدایت الهی در راه شرک گام نهیم به عقب بازگردانده شده ایم» این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومی عالم حیات می باشد (وَ نُرَدُّ عَلی أَعقابِنا بَعدَ إِذ هَدانَا اللّهُ). | ||
+ | |||
+ | و بعد با یک مثال، مطلب را روشنتر می سازد و می گوید بازگشت از توحید به شرک «همانند آن است که کسی بر اثر وسوسه های شیطان ( یا غولهای بیابانی، به پندار عرب جاهلیت که تصور می کردند در راه ها کمین کرده اند و مسافران را به بیراه هها می کشانند؟) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است» (کالَّذِی استَهوَتهُ الشَّیاطِینُ فِی الأَرضِ حَیرانَ). | ||
+ | |||
+ | «در حالی که یارانی دارد که او را به سوی هدایت و شاهراه دعوت می کنند و فریاد می زنند به سوی ما بیا» (لَهُ أَصحابٌ یدعُونَهُ إِلَی الهُدَی ائتِنا) ولی آنچنان حیران و سرگردان است که گویی سخنان آنان را نمی شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست. | ||
+ | |||
+ | و در پایان آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد که بگو: «هدایت، تنها هدایت خداست و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم» (قُل إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الهُدی وَ أُمِرنا لِنُسلِمَ لِرَبِّ العالَمِینَ). | ||
+ | |||
+ | این جمله در حقیقت دلیل دیگری بر نفی مذهب مشرکان است زیرا تنها در برابر کسی باید تسلیم شد که مالک و آفریدگار و مربی جهان هستی است نه بتها که هیچ نقشی در ایجاد و اداره این جهان ندارند. | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۲
<<70 | آیه 71 سوره انعام | 72>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو: آیا ما خدا را رها کرده و چیزی را (مانند بتان) که هیچ قادر به نفع و ضرر ما نباشد به خدایی بخوانیم و بعد از آنکه خدا ما را هدایت نمود باز به خوی جاهلیت برگردانده شویم؟! مانند کسی که فریب و اغوای شیطان او را در زمین سرگردان ساخته است در حالی که او را یارانی است که او را به راه راست میخوانند که نزد ما بیا! بگو: هدایت خدا به حقیقت هدایت است و ما مأموریم که تسلیم فرمان خدای جهانیان باشیم.
بگو: آیا به جای خدا معبودی را بپرستیم که نه سودی به ما رساند و نه زیانی؟ و پس از آنکه خدا ما را هدایت کرد [به سبب شرک و بت پرستی] به فرهنگ و فضای جاهلیت بازمان گردانند، مانند کسی که شیاطین عقلش را ربوده اند و در زمین سرگردان [و بی هدف و گمراه] است، در حالی که برای او یارانی است که وی را به سوی هدایت دعوت می کنند که به جانب ما بیا [ولی او به سبب سرگردانی و حیرت زدگی نمی پذیرد.] بگو: یقیناً هدایت خدا همان هدایت [واقعی] است، و ما مأموریم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم.
بگو: «آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مىرساند و نه زيانى؛ و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم؟ مانند كسى كه شيطانها او را در بيابان از راه به در بردهاند، و حيران [بر جاى مانده ]است؟ براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مىخوانند كه:» به سوى ما بيا. «بگو:» هدايت خداست كه هدايتِ [واقعى] است، و دستور يافتهايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.
بگو: آيا سواى اللّه كسى را بخوانيم كه نه ما را سود مىدهد و نه زيان مىرساند؟ و آيا پس از آنكه خدا ما را هدايت كرده است، همانند آن كس كه شيطان گمراهش ساخته و حيران بر روى زمين رهايش كرده، از دين بازگرديم؟ او را يارانى است كه به هدايت ندايش مىدهند كه نزد ما بازگرد. بگو: هدايتى كه از سوى خدا باشد، هدايت واقعى است. و به ما فرمان رسيده كه در برابر پروردگار جهانيان تسليم شويم.
بگو: «آیا غیر از خدا، چیزی را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودی به حال ما دارد، نه زیانی؛ و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسی که بر اثر وسوسههای شیطان، در روی زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است؛ در حالی که یارانی هم دارد که او را به هدایت دعوت میکنند (و میگویند:) به سوی ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت است؛ و ما دستور داریم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اعقابنا: عقب (به فتح اول و كسر دوم) پاشنه. اعقاب: پاشنه ها. رد بر اعقاب برگشتن به حالت اول است. به فرزند و نسل به طور استعاره عقب گويند.
استهوته: هوى: سقوط، اهواء و استهواء: ساقط كردن. «استهوته» ساقط كرد او را.
حيران: سرگردانى و سرگردان مصدر و وصف هر دو آمده است.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره عبدالرحمن بن ابىبكر نازل شده زیرا پدر و مادرش او را به ایمان آوردن و اسلام اختیار كردن میخواندند و مى گفتند: از ما كه ایمان آورده ایم، پیروى كن و مانند ما تسلیم دستورات خداى جهانیان باش[۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «71»
بگو: آيا غير خداوند، چيزى را بخوانيم كه سود و زيانى براى ما ندارد و پس از آنكه خداوند هدايتمان كرد، به عقب باز گشته (و كافر) شويم؟ همچون كسى كه شياطين او را در زمين از راه به در بردهاند و سرگردان مانده است در حالى كه براى او يارانى (دلسوز) است كه او را به هدايت دعوت كرده (و مىگويند:) نزد ما بيا (و حقّ را بپذير ولى او گوشش بدهكار نيست). بگو هدايتى كه از سوى خدا باشد هدايت واقعى است و ما مأموريم كه براى خداى جهانيان تسليم باشيم.
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «72»
و (به ما امر شده كه) نماز برپا داريد و از خداوند پروا كنيد، و اوست آنكه همگان نزدش محشور مىشويد.
نکته ها
در آيهى 72، از ميان همهى وظايف به «نماز»، و از ميان همهى عقائد به «معاد» اشاره شده است و اين اهميّت آنها را مىرساند.
در يكتاپرستى، آرامش وتمركز است، ولى در شرك وچندتاپرستى، گيجى وتحيّر. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» «1» آيا چند ارباب گوناگون بهتر است يا يك خداى قهّار؟
خداوند هم يكى است: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و هم زود راضى مىشود «يا سريع الرّضا»، ولى غير خدا هم زيادند و هم هر كدام توقّعات گوناگونى دارند و زود راضى نمىشوند.
«1». يوسف، 39.
جلد 2 - صفحه 489
پیام ها
1- با سؤال وجدانها را تحريك كنيد. «قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ»
2- شرك، غير منطقى است، چون انگيزهى پرستش، كسب سود يا دفع ضرر است و بتها قادر به هيچ نفع وضرر رساندن نيستند. «لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا»
3- از غريزهى منفعتخواهى مردم، در راه تبليغ و تربيت آنان استفاده كنيم. «لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا»
4- شرك، نوعى عقبگرد و ارتجاع اعتقادى است. «نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا»
5- شرك، مايهى سرگردانى و تحيّر است. «حَيْرانَ»
6- در برابر انحرافات، بايد موضعگيرى صريح و مكرّر داشت. قُلْ أَ نَدْعُوا ... قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ ...
7- تسليم خدا شدن، مايهى رشد خودماست. «لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»
8- نماز، همراه تقوا كارساز است. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ»
9- ايمان به معاد و رستاخيز، عامل پيدايش تقوا در انسان است. «وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (71)
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ: بگو اى پيغمبر بر وجه انكار از عبادت اصنام و ساير معبودان باطله، و امت مرحومه نيز در تحت اين خطاب داخلند، آيا بپرستيم غير خدا را يعنى عبادت غير خدا نكنيم ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا: آنچه فايده ندهد اگر عبادتش كنيم و ضرر نرساند اگر او را فروگذاريم، يعنى غير حق تعالى قادر نيستند بر نفع و ضرر. پس چگونه معبود به حق را گذاشته به طاعت آنها مشغول شويم؟!! وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا: و برگرديم بر پاشنههاى خود، يعنى مرتد شويم و به كفر رجوع كنيم بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ: بعد از آنكه هدايت نمود خدا ما را به اسلام و از مضيق كفر و ضلالت نگاهداشته و رهانيده كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ: در حالتى كه مثل كسى باشيم كه ربوده باشند او را شياطين و برده باشند از او هوش فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ: در زمين و بيابان دور از راه در حالى كه سرگردان و متحير و گمراه باشند از طريق حق و صراط مستقيم لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا: مر او را باشد يارانى كه خوانند او را به سوى هدايت و
«1» بحار الانوار، جلد 13، صفحه 417، حديث 10.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 306
راهنمائى كنند او را به طريق مستقيم و گويند به او بيا به جانب ما. حاصل آنكه شياطين او را به طرف خود دعوت كنند و ياران مؤمن او را منع و به طريق حق خوانند، و او متردد باشد در رفتن و بازگشتن. اجابت شياطين، او را در ورطه هلاك، و پيروى ياران، او را به سر منزل نجات رساند.
وجه تمثيل- هر كه مرتد شود، مشابه كسى است كه شياطين او را از ميان كاروان ربوده و در باديه خطرناك انداخته. و رفيقان مؤمن، او را به راه حق كه منهاج شرع است خوانند. و شيطان ضال، او را به وادى گمراهى كشاند. اگر بازگردد و خود را به كاروان رسانده در زمره ايشان داخل و به سر منزل نجات رسد، و اگر بماند در كفر و زندقه، و به عذاب ابدى گرفتار شود قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى: بگو بدرستى كه هدايت خدا ما را به توحيد و امر دينش، او هدايت آنچنانى است كه مىرساند متمسك به آن را به سوى صلاح و رشد، و واجب است عمل به آن. پس ترك نكنيم آن را به آنچه مىخوانيد به سوى آن وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ: و امر شديم به دين حق، تا تسليم و منقاد شويم مر پروردگار عالميان را. يا آنكه واگذاريم امور خود را به حضرت سبحان و توكل كنيم بر او.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (71)
ترجمه
و آنكه بر پا داريد نماز را و بترسيد از او و او آنچنان كسى است كه بسوى او جمع كرده خواهيد شد.
تفسير
عطف است بر نسلم در آيه سابقه يعنى مأمور شديم باسلام و اقامه نماز و چون اهمّ اعمال اسلام نماز است اختصاص بذكر پيدا كرده و چون خوف از خدا سر چشمه سعادت و موجب قبول اسلام و اقدام بواجبات و ترك محرّمات است امر بتقوى فرموده و اشاره شده است بآنكه روز قيامت تمام خلق در پيشگاه حضرت احديت مجتمع شده و هر كس بجزاى عمل خود از خير و شر خواهد رسيد پس بهترين توشهها براى چنين روزى تقوى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ نَدعُوا مِن دُونِ اللّهِ ما لا يَنفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلي أَعقابِنا بَعدَ إِذ هَدانَا اللّهُ كَالَّذِي استَهوَتهُ الشَّياطِينُ فِي الأَرضِ حَيرانَ لَهُ أَصحابٌ يَدعُونَهُ إِلَي الهُدَي ائتِنا قُل إِنَّ هُدَي اللّهِ هُوَ الهُدي وَ أُمِرنا لِنُسلِمَ لِرَبِّ العالَمِينَ (71)
بفرما باين مشركين که آيا ما بخوانيم اينکه بتهاي شما را غير از پروردگار چيزهايي که نه بما نفع ميرسانند در پرستش آنها و نه ضرر وارد ميكنند در ترك آنها و ما بعقب يعني بر خلاف حق و صراط مستقيم برگرديم بعد از اينكه راه راست
جلد 7 - صفحه 111
را خداوند بما نشان داده و هدايت فرموده مثل كسي که شياطين او را از بلندي پرتاب كنند در زمين ضلالت و گمراهي که راه نجاتي پيدا نكند و از براي او اصحابي باشند که هر يك او را راه نمايي كنند براهي و بگويند بيا نزد ما، اي رسول اكرم بآنها بگو راهي که خداوند راهنمايي فرموده راه حق است و ما مأمور شدهايم که تسليم شويم از براي پروردگار عالميان هر راهي که او هدايت فرمايد بپيمائيم.
قُل أَ نَدعُوا مِن دُونِ اللّهِ ما لا يَنفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا هر چه غير خدا باشد چه ذي حيات و شعور و عقل و ادراك باشد مثل انسان حتي مثل حضرت عيسي عليه السّلام، يا صاحب حيات حيواني باشد مثل گاو و گوساله يا از نباتات باشد مثل شجره يا از جمادات مثل اصنام يا كواكب يا غير اينها مالك نفع و ضرر خود نيستند چه رسد نفع و ضرر بديگران حتي جايي که خطاب باشرف مخلوقات برسد قُل لا أَملِكُ لِنَفسِي ضَرًّا وَ لا نَفعاً جنّ آيه 21.
وَ نُرَدُّ عَلي أَعقابِنا يعني بپشت برگرديم و عقب پشت پا را ميگويند چنانچه ميفرمايد إِلّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلي عَقِبَيهِ بقره آيه 138، بَعدَ إِذ هَدانَا اللّهُ هدايت الهي دو نحوه است يكي ارائه طريق و اينکه نحو هدايت از براي عامه مكلفين است مؤمن و كافر بارسال رسل و انزال كتب و اقامه حجت، و ديگر ايصال بمطلوب و اينکه خاص مؤمنين است باعانت و توفيق و تهيه اسباب و مراد از آيه اينست.
كَالَّذِي استَهوَتهُ الشَّياطِينُ تشبيه فرموده ايمان و هدايت را بمقام بسيار بلندي و برگشتن بعقب و دست از ايمان كشيدن را بپرتگاه عميقي في الارض در ظلمات و تاريكيهاي شديدي حيران البته كسي که از ايمان با اينکه مدارك و ادلّه واضحه و احكام متقنه دست بردارد چگونه ميرود رو باديان باطله که جز مزخرفات و وهميات چيزي در دست ندارند لذا در حيرت ميماند.
جلد 7 - صفحه 112
لَهُ أَصحابٌ يَدعُونَهُ إِلَي الهُدَي از هر طرفي يكي او را راهنمايي ميكند بدين خود و ميگويد دين من حق است يهود از يك طرف، نصاري از يك طرف، مشركين از يك طرف و هكذا ساير اديان باطله و همه ميگويند ائتِنا بيا رو بما و نزد ما و لذا ميبيني که اينکه مبلّغين سوء اشخاص ضعيف الايمان دور از احكام اسلام و عقائد حقّه را دعوت ميكنند.
قُل إِنَّ هُدَي اللّهِ هُوَ الهُدي و اينکه داعيان غير از ضلالت و گمراهي چيزي ندارند و امرنا البته آمر خدا است که بتمام بندگان امر فرموده و بندگان مأمور باين امر هستند و مأمور به لِنُسلِمَ لِرَبِّ العالَمِينَ يا مراد تسليم اوامر او باشيم يا مراد ايمان بخداي يكتاي بيهمتا و عبادت و پرستش او كنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 71)
این آیه در برابر اصراری که مشرکان برای دعوت مسلمانان به کفر و بت پرستی داشتند به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد که با یک دلیل دندانشکن به آنها پاسخ بده و «بگو: آیا شما می گویید ما چیزی را شریک خدا قرار دهیم که نه سودی به حال ما دارد که به خاطر سودش به سوی او برویم و نه زیانی دارد که از زیان او بترسیم»!؟ (قُل أَ نَدعُوا مِن دُونِ اللّهِ ما لا ینفَعُنا وَ لا یضُرُّنا).
این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولا کارهای انسان از یکی از دو سر چشمه ناشی می شود، یا به خاطر جلب منفعت است و یا به خاطر دفع ضرر سپس به استدلال دیگری در برابر مشرکان دست می زند و می گوید: «اگر ما به سوی بت پرستی بازگردیم و پس از هدایت الهی در راه شرک گام نهیم به عقب بازگردانده شده ایم» این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومی عالم حیات می باشد (وَ نُرَدُّ عَلی أَعقابِنا بَعدَ إِذ هَدانَا اللّهُ).
و بعد با یک مثال، مطلب را روشنتر می سازد و می گوید بازگشت از توحید به شرک «همانند آن است که کسی بر اثر وسوسه های شیطان ( یا غولهای بیابانی، به پندار عرب جاهلیت که تصور می کردند در راه ها کمین کرده اند و مسافران را به بیراه هها می کشانند؟) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است» (کالَّذِی استَهوَتهُ الشَّیاطِینُ فِی الأَرضِ حَیرانَ).
«در حالی که یارانی دارد که او را به سوی هدایت و شاهراه دعوت می کنند و فریاد می زنند به سوی ما بیا» (لَهُ أَصحابٌ یدعُونَهُ إِلَی الهُدَی ائتِنا) ولی آنچنان حیران و سرگردان است که گویی سخنان آنان را نمی شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست.
و در پایان آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد که بگو: «هدایت، تنها هدایت خداست و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم» (قُل إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الهُدی وَ أُمِرنا لِنُسلِمَ لِرَبِّ العالَمِینَ).
این جمله در حقیقت دلیل دیگری بر نفی مذهب مشرکان است زیرا تنها در برابر کسی باید تسلیم شد که مالک و آفریدگار و مربی جهان هستی است نه بتها که هیچ نقشی در ایجاد و اداره این جهان ندارند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
- ↑ شیخ بزرگوار نظیر این شأن و نزول را در آیه 17 سوره احقاف نیز ذكر نموده است.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 340.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.