الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز (کتاب): تفاوت بین نسخهها
جز (Aghajani صفحهٔ الوجيز فى تفسير القرآن العزيز را به الوجيز فى تفسير القرآن العزيز (کتاب) منتقل کرد) |
|||
سطر ۳۸: | سطر ۳۸: | ||
ايشان معمولا پس از ذكر نام سوره، تعداد آيات مكى و مدنى بودن، و اختلاف در آن را بيان مىنمايد. وجه تسميه سوره و فضل قراءت آن را جز موارد اندك( در سوره حمد) متعرض نمىگردد. | ايشان معمولا پس از ذكر نام سوره، تعداد آيات مكى و مدنى بودن، و اختلاف در آن را بيان مىنمايد. وجه تسميه سوره و فضل قراءت آن را جز موارد اندك( در سوره حمد) متعرض نمىگردد. | ||
مقاطع آيات را بيان كرده، ضمن تفسير آن، نكات اعرابى و ادبى كلمه و جمله را بيان مىنمايد، در صورت اختلاف قرائت با ذكر قارى آن را بازگو مىكند. | مقاطع آيات را بيان كرده، ضمن تفسير آن، نكات اعرابى و ادبى كلمه و جمله را بيان مىنمايد، در صورت اختلاف قرائت با ذكر قارى آن را بازگو مىكند. | ||
− | + | مانند{{متن قرآن|«يُخَادِعُونَ...إِلَّا أَنْفُسَهُمْ...»}}(ج 1 صفحه 74 سوره بقره) ذكر شأن نزول آيات نيز مورد توجه ايشان بوده و در موارد ضرورى به بيان آن مىپردازد.( مانند ج 1 ص 224 ذيل آيات 5 و 6 آل عمران درباره وفد نجران.) | |
استفاده وافر ايشان از روش تفسير قرآن به قرآن، با ذكر مضمون آيات ديگر يا اشاره به مضمون آنها،( مانند ج 1 ص 68«و بالاخرة هم يوقنون»و استفاده از آيات 111 و 81 سوره بقره.) به گونهاى است كه حتى در مباحث ادبى از آيات ديگر بهره مىبرد.( مانند« الآخرة» كه تأنيث آخر مىباشد با استفاده از سوره قصص آيه 83.) | استفاده وافر ايشان از روش تفسير قرآن به قرآن، با ذكر مضمون آيات ديگر يا اشاره به مضمون آنها،( مانند ج 1 ص 68«و بالاخرة هم يوقنون»و استفاده از آيات 111 و 81 سوره بقره.) به گونهاى است كه حتى در مباحث ادبى از آيات ديگر بهره مىبرد.( مانند« الآخرة» كه تأنيث آخر مىباشد با استفاده از سوره قصص آيه 83.) | ||
− | مفسر به تناسب بين آيات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضيح مطالب بهره برده است.( مانند آيه 6 سوره | + | مفسر به تناسب بين آيات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضيح مطالب بهره برده است.( مانند آيه 6 سوره بقره ج 1 ص 69.){{متن قرآن|« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا...»}} با توجه به صبعه ادبى و لغوى تفسير، گاه به معناى شرعى نيز اشاره دارد.( مانند معناى كفر ج 1 ص 70). |
در مواجهه با آيات فقهى فقط بنا را بر تفسير متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث فقهى نشده است. | در مواجهه با آيات فقهى فقط بنا را بر تفسير متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث فقهى نشده است. | ||
در بحث نسخ آيه به آيه، متعرض مصاديق آن شده و با ذكر ناسخ و منسوخ، نظر خود را نيز بيان مىكند.( مانند آيه 240 سوره بقره ج 1 ص 196.) | در بحث نسخ آيه به آيه، متعرض مصاديق آن شده و با ذكر ناسخ و منسوخ، نظر خود را نيز بيان مىكند.( مانند آيه 240 سوره بقره ج 1 ص 196.) | ||
− | مفسر ضمن رعايت تفسير قرآن به قرآن، براى تبيين معانى آيات، از روايات نيز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روايات، گاه اصل روايت را كه جايگاه تفسيرى دارد بيان مىكند.( | + | مفسر ضمن رعايت تفسير قرآن به قرآن، براى تبيين معانى آيات، از روايات نيز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روايات، گاه اصل روايت را كه جايگاه تفسيرى دارد بيان مىكند. مانند{{متن قرآن|«وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»}}و( نقل روايت امام صادق عليه السلام ج 1 ص 67.) |
==امتيازات و ويژگيهاى تفسير== | ==امتيازات و ويژگيهاى تفسير== |
نسخهٔ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۹
نویسنده | علي بن حسين العاملي |
موضوع | تفاسیر شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
|
مؤلف اين تفسير، عالم بزرگوار، على بن حسين بن محى الدين بن ابى جامع عاملى مىباشد. ايشان محدثى بزرگوار، مفسرى ارجمند و فقيه و اصولى دقيق النظرى بوده كه تبار وى به علماى بزرگوار جبل عامل مىرسد.
محتویات
انگيزه مفسر از تأليف تفسير
مفسر در مقدمه كوتاه خود بر تفسير، انگيزه خويش را چنين مىنويسد:« علم تفسير از جهت موضوع از شريفترين علوم و برترين معارف دينى است، زيرا از انوار قرآن، كشف حجاب مىنمايد، و در ضمن آن حقايق بسيارى از علوم، و دقائق مهمى از فنون مختلف آشكار مىگردد. بدين جهت هميشه تأليف تفسيرى را آرزو داشتم كه مختصرى از معارف قرآن را بيان كند، پس از استعانت به فيض الهى و فضل او با وجود مشاغل فراوان، عزم جزم نموده به تأليف آن اقدام كردم.»
معرفى تفسير
عنوان تفسير« الوجيز فى تفسير القرآن العزيز» مىباشد. روش تفسيرى او، روشى مزجى است كه مؤلف در نگارش آن گزيده گويى را پيشه ساخته، و به بسيارى از وجوه تفسير، و نكات بلاغى و ادبى اشاره نموده است، در عين حال از وجوه اعراب و قرائات صرف نظر نكرده است. به همين روش تمام آيات قرآن را تفسير نموده است. مفسر در مقدمه كوتاه خود مىنويسد:« در اين تأليف بنا را بر ايجاز در تعبير نهاده، در عين حال به اكثر اقوال و وجوه تفسيرى اشاره داشته و برخى نكات را كه فهم معنا بر آن متوقف بود، متعرض گشته، در قرائت به ذكر قرائات سبعه اكتفاء، نموده( در برخى موارد جزئى به ديگر قرائتها اشاره كردهام). در عدد آيات بنا را بر مشهور( كه از بسم الله الرحمن الرحيم غفلت مىنمايد.) نهادم، گرچه در اعتقاد بنابر روايات متواتر صحيحه، آن را جزء هر سوره( جز سوره توبه) مىدانم.»
روش تفسير
ايشان معمولا پس از ذكر نام سوره، تعداد آيات مكى و مدنى بودن، و اختلاف در آن را بيان مىنمايد. وجه تسميه سوره و فضل قراءت آن را جز موارد اندك( در سوره حمد) متعرض نمىگردد. مقاطع آيات را بيان كرده، ضمن تفسير آن، نكات اعرابى و ادبى كلمه و جمله را بيان مىنمايد، در صورت اختلاف قرائت با ذكر قارى آن را بازگو مىكند.
مانند«يُخَادِعُونَ...إِلَّا أَنْفُسَهُمْ...»(ج 1 صفحه 74 سوره بقره) ذكر شأن نزول آيات نيز مورد توجه ايشان بوده و در موارد ضرورى به بيان آن مىپردازد.( مانند ج 1 ص 224 ذيل آيات 5 و 6 آل عمران درباره وفد نجران.)
استفاده وافر ايشان از روش تفسير قرآن به قرآن، با ذكر مضمون آيات ديگر يا اشاره به مضمون آنها،( مانند ج 1 ص 68«و بالاخرة هم يوقنون»و استفاده از آيات 111 و 81 سوره بقره.) به گونهاى است كه حتى در مباحث ادبى از آيات ديگر بهره مىبرد.( مانند« الآخرة» كه تأنيث آخر مىباشد با استفاده از سوره قصص آيه 83.)
مفسر به تناسب بين آيات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضيح مطالب بهره برده است.( مانند آيه 6 سوره بقره ج 1 ص 69.)« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا...» با توجه به صبعه ادبى و لغوى تفسير، گاه به معناى شرعى نيز اشاره دارد.( مانند معناى كفر ج 1 ص 70).
در مواجهه با آيات فقهى فقط بنا را بر تفسير متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث فقهى نشده است. در بحث نسخ آيه به آيه، متعرض مصاديق آن شده و با ذكر ناسخ و منسوخ، نظر خود را نيز بيان مىكند.( مانند آيه 240 سوره بقره ج 1 ص 196.)
مفسر ضمن رعايت تفسير قرآن به قرآن، براى تبيين معانى آيات، از روايات نيز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روايات، گاه اصل روايت را كه جايگاه تفسيرى دارد بيان مىكند. مانند«وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»و( نقل روايت امام صادق عليه السلام ج 1 ص 67.)
امتيازات و ويژگيهاى تفسير
تفسير گرانقدر« الوجيز» داراى ويژگيهايى است كه مرحوم دكتر عبد الرّزّاق محى الدين( از نوادگان مفسر ارجمند) در مقدمه خود، بر برخى از آنها اشاره مىكند:
1- برداشت مفسر از آيات قرآن، برداشتى است اديبانه كه باعث گرديده، اثر او از بسيارى تفسيرهاى ديگر متمايز باشد، چرا كه بيشتر مفسران، آيات را چنان با فرهنگ خويش در آميختهاند كه نوعى تكلف و ساختگى در آن به چشم مىخورد, در نتيجه، شگفتيهايى كه نشانه اعجاز قرآنند از بين بردهاند.
2- مفسر، نظريههاى گوناگون مفسران را با دقت و امانت و بدون تعصب و پايمال كردن انديشهاى يا برترى دادن به انديشه ديگر، بيان نموده و سپس با آرامش خاطر، نظريه خويش را ابراز كرده است.
3- مؤلف، بحث را نه چندان گسترده و وسيع مطرح كرده و نه آن را كوتاه و نارسا، رها ساخته، بلكه كوشيده است، مطالب را با فشردگى مناسبى بيان نمايد، و بر اين اساس، قرائات، شأن نزول، لغت، قواعد نحوى، بلاغت، احكام فقهى، مسائل كلامى، حوادث تاريخى، همه و همه را يكسان مورد توجه قرار داده است و بىگمان در هنر نگارش، همگان از اين ويژگى برخوردار نيستند. اين شيوه بيان، گوياى اين حقيقت است كه مفسّر به علوم عربى و مباحث اسلامى، تسلط كامل داشته است، تسلّطى كه وى را در چيرگى بر قلم خويش توانا ساخته است.
4- اختصار از ديدگاه مؤلف، اختصار در انديشهها و مطالب نيست، بلكه اختصار در رساندن مفاهيم و مطالب است، يعنى اختصار به گونهاى است كه اگر توضيح مطالب را در كتابهاى مفصل جستجو كنيد، به بيش از آنچه در اين اثر به آن اشاره رفته، دست نخواهيد يافت.
انگيزه چاپ تفسير
اين تفسير گرانمايه، ساليان دراز به صورت خطى در دست علما و بزرگان قرار داشته است، تا اينكه يكى از نوادگان مؤلف، مرحوم دكتر عبد الرزاق محى الدين در سفرى به نجف اشرف، به محضر مرحوم آيت الله العظمى سيد محسن حكيم« قدس سره» مىرسد و آن مرجع بزرگوار از او مىخواهد كه به چاپ و نشر تفسير« الوجيز» اقدام نمايد. دكتر عبد الرزاق محى الدين مىپذيرد و شروع به كار مىكند.
ره آورد تحقيق
اين تأليف با همت دار القرآن الكريم و به تحقيق آقايان مالك محمودى و سيد جواد جلالى انجام گرفته، كه محققان محترم، مأخذ روايات و اقوال و آراء نقل شده مفسران را رديابى كرده و به دقت نشان دادند، در نشان دادن اختلاف نسخهها، آنچه در ارائه معنى و مفهوم متن نقشى داشته است، ثبت كردهاند، و با پاورقىهاى مناسب خود اثرى خواندنى و شايسته، سامان دادهاند.
منابع تفسير
مفسر محترم، بطور مستقل منابع مورد استفاده خود را ذكر نكرده است، اما از ذكر منابع، اقوال، آراء و روايات توسط محققان و تصريح مصنف در مواردى، بخش عمدهاى از منابع آن را مىتوان در موارد زير بيان كرد:
الف) تفاسير
1- تفسير مجمع البيان
2- تفسير التبيان
3- تفسير عياشى
4- تفسير البرهان
5- تفسير نور الثقلين
6- تفسير روح البيان
7- تفسير قرطبى
8- تفسير بيضاوى
9- تفسير كشاف
10- كنز العرفان
11- تفسير جوامع الجامع
12- تفسير ابن كثير
ب) منابع روائى
1- نهج البلاغه
2- توحيد صدوق
3- وسائل الشيعة
4- كافى
5- ثواب الاعمال
6- جامع احاديث الشيعه
7- عوالى اللئالى
8- سنن ترمذى
و كتابهاى:
1- مجمع البحرين
2- غرائب القرآن نظام الدين الحسن بنمحمد القمى
نسخه شناسى
يادآورى گرديد كه اين تفسير، ساليان دراز به صورت خطى در دست علماء و بزرگان قرار داشت. در چاپ بغداد در سال 1953 ميلادى كه به اشراف و همت دكتر عبد الرزاق محى الدين انجام گرفت، از نسخههاى ذيل استفاده گرديد:
1- نسخه مؤلف. كه دكتر عبد الرزاق از روى جلد 1، آن استنساخ كرده بود.
2- نسخه امام محمد حسين كاشف العطاء، با تعليقات ايشان كه بنا بود در چاپ ج 2 آورده شود.
3- نسخه علامه سيد حسن صدر كه در نشر كتاب ملاك محورى بوده است.
4- نسخه علامه سيد امين صافى
5- نسخه شيخ قاسم محى الدين
6- نسخه استنساخ شده.
يادآور مىشود كه نسخه چاپ شده در بغداد( در سال 1953) تا سوره نحل مىباشد. چند سال پيش دار القرآن الكريم بر آن شد كه اين تفسير شريف را از انزواى كتابهاى خطى بيرون كشد، پس از مشورت با بزرگان و صاحبنظران، نخست نسخههاى خطى تفسير شناسايى و از آنها عكس تهيه گرديد كه عبارتند از:
الف) نسخه كتابخانه آيت الله نجفى مرعشى، نگاشته شده به تاريخ 1120 هجرى كه كامل و تعليقاتى از مؤلف به همراه دارد.
ب) نسخه كتابخانه آستان قدس رضوى كه ناقص است.
ج) نسخه دار القرآن الكريم نگاشته شده به تاريخ 1273 هجرى
د) نسخه چاپى كه پيشتر از آن ياد كرديم و با اشراف و مقدمه دكتر عبد الرزاق محى الدين منتشر گرديده بود.
نسخه چاپ شده حاضر به همت دار القرآن الكريم و تحقيق شيخ مالك محمودى در سال 1413 هجرى به تعداد 3000 نسخه در قم براى بار اول، شامل جزء اول تفسير از سوره حمد تا آيه 75 سوره انفال، به بازار عرضه گرديد. در اين چاپ تصويرى از نسخ خطى كه مورد استفاده قرار گرفته، ارائه شده است. گروه تحقيق دار القرآن الكريم، دكتر عبد الرزاق محى الدين و مؤلف، هر كدام مقدمهاى دارند كه به همراه اين نسخه چاپ گرديده است. دار القرآن الكريم در مقدمه خود، ابتدا سيرى اجمالى از آغاز و تطور تفسير را ذكر كرده، به سابقه تاريخى موجز نويسى در تاريخ اشارهاى كوتاه دارد، سپس، اهداف دار القرآن را كه به امر آيت الله العظمى گلپايگانى« ره» تأسيس گرديد، بازگو نموده به انگيزه انتخاب اين كتاب مىپردازد. در پايان مقدمه يادآور مىشود كه محقق محترم شيخ مالك محمودى علاوه بر جزء دوم تفسير در نسخه مخطوط( كه از ابتداى سوره اسراء آغاز مىگردد.) تمام تفسير را نيز از ابتدا تا انتهاى آن مراجعه و تحقيق نموده است. و سرانجام اين تفسير در سه جلد با تحقيق كامل به بازار عرضه شده و در اختيار قرآن دوستان مىباشد. دكتر عبد الرزاق محي الدين در مقدمه خود به چگونگى چاپ، نسخههاى مختلف كتاب خصائص آن و ترجمه مؤلف، پرداخته است.
منابع مقاله
1- آينه پژوهش شماره 12 سال دوم صفحه 67، دفتر تبليغات اسلامى
2- طبقات مفسران شيعه آقاى عقيقى بخشايشى ج 3 صفحه 401 چاپ اول دفتر نشر نويد قم
3- مقدمات سه گانه تفسير و مجموعه جزء اول آن.
4- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى ج 2 صفحه 143
منبع
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
متن کتاب الوجيز فى تفسير القرآن العزيز
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|