سید رضی: تفاوت بین نسخهها
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{خوب}} | ||
+ | '''محمد بن الحسین بن موسی''' مشهور به '''«سید رضی»''' (۴۰۶-۳۵۹ ق)، فقیه، مفسر، شاعر و ادیب بزرگ [[شیعه]] در قرن چهارم هجری و از شاگردان [[شیخ مفید]] بود. کتاب شریف «[[نهج البلاغه]]» گردآوری او است. | ||
{{شناسنامه عالم | {{شناسنامه عالم | ||
− | ||نام کامل = | + | ||نام کامل = محمد بن حسین بن موسی |
− | ||زادروز = | + | ||تصویر= [[پرونده:Sayyid-Razi1.jpg]] |
+ | ||زادروز = ۳۵۹ قمری | ||
|زادگاه = [[بغداد]] | |زادگاه = [[بغداد]] | ||
− | |وفات = | + | |وفات = ۴۰۶ قمری |
− | |مدفن = [[کربلا]] | + | |مدفن = [[کربلا]] |
− | |اساتید = | + | |اساتید = [[شیخ مفید]]، ابوسعید سیرافى، ابوعلى فارسى، ابوعبدالله مرزبانى،... |
− | |شاگردان = شیخ جعفر بن محمد | + | |شاگردان = [[شیخ جعفر بن محمد دوریستى]]، شیخ محمد بن على حلوانى، [[احمد بن علی بن قدامه]]،... |
− | |آثار = [[نهج البلاغة]]، حقائق التاویل فی متشابه | + | |آثار = [[نهج البلاغة]]، [[حقائق التاویل فی متشابه التنزیل]]، [[مجازات الآثار النبویة]]، [[تلخیص البیان عن مجازات القرآن]]، [[خصائص الائمه (کتاب)|خصائص الأئمه]]، دیوان شعر،... |
}} | }} | ||
+ | ==ولادت و خاندان== | ||
+ | ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی در سال ۳۵۹ ق. در محله [[شیعه]] نشین کرخ [[بغداد]] دیده به جهان گشود. وی ملقب به «شریف رضى» و «ذوالحسبین» و... بوده و ما در زبان فارسى او را به نام «سید رضى» مى شناسیم. | ||
− | + | پدرش «حسین بن احمد» معروف به طاهر ذوالمناقب شخصیتى بزرگ و بلند آوازه بود. او بارها به منصب «نقابت» یعنى سرپرستى [[علویان]] و [[سادات]] دودمان ابوطالب و [[امير الحاج|امارت حاج]] یعنى رسیدگى به امور زائران [[کعبه|خانه خدا]] که مناصبى بزرگ بود رسید. همچنین خلفاى [[عباسیان|عباسى]] و سلاطین [[آل بویه]] و ... از وجود او که داراى عقل و تدبیرى قابل تحسین و نفوذ کلام بود، براى میانجى گرى استفاده کرده، و پیوسته براى تامین این منظور از جانب آن ها به سفارت مى رفت. | |
− | |||
− | + | مادر سید رضى «فاطمه» دختر بافضیلت حسین بن احمد علوى و نوه حسن بن على معروف به «[[ناصر کبیر علوی|ناصر کبیر]]» بوده است. گفته شده، [[شیخ مفید]]، کتاب «احکام النساء» را به خاطر آن بانوى دانشمند بافضیلت نوشته و در آغاز آن اشاره به شخصیت ممتاز وى نموده است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | به | + | سید رضى از جانب پدر با چهار واسطه به [[امام کاظم]] علیه السلام، و از طرف مادر نیز با شش واسطه به [[امام زین العابدین]] علیه السلام نسبت مى رساند. نیاکان پدرى و مادرى او همگى از اعلام دین و علماى مذهب و شخصیت هاى سرشناس [[شیعه]] و مردان دلیر و نامور و خدمتگذاران صمیمى اسلام بوده اند. |
− | + | برادر بزرگتر سید رضى نیز [[سید مرتضی|سید مرتضى]] است. او پس از استادش [[شیخ مفید]]، اعلم علماى شیعه در نیمه اول قرن پنجم هجرى بود. | |
+ | ==تحصیلات و استادان== | ||
− | + | سید رضى از همان زمانی که تازه به محضر استاد راه یافت موجب اعجاب استاد و شاگردان او قرار گرفت. داستان پاسخى که او در سن نه سالگى به پرسش استادش «سیرافى» نحوى معروف داد و حاضران مجلس را از تیزهوشى خود به شگفت آورد مشهور است. | |
− | سید رضى | + | سید رضى نزد دانشمندان مشهور عصر که در [[بغداد]] مى زیستند در علوم مختلف و متداول مانند [[صرف]]، [[نحو]]، [[علم لغت|لغت]]، [[بلاغت]]، [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[کلام]]، قرائت [[قرآن|قرآن مجید]] (که در آن زمان داراى اهمیت بسیار بود) به تحصیل پرداخت، و از هر کدام بهره ى لازم را گرفت، و بدین گونه معلومات خویش را در علوم و فنون معمول عصر تکمیل نمود. |
− | سید | + | وى در خردسالى همراه برادرش [[سید مرتضى]] به استفاده فقه و دیگر علوم [[دین]] از محضر [[شیخ مفید]] پرداخت، و شرح اصول خمسه و کتاب «العمده» را نزد [[قاضی عبدالجبار معتزلی|قاضى عبدالجبار معتزلى]] که از متکلمین و اصولیان [[اهل سنت]] بود آموخت. همچنین علم [[حدیث]] را از محمد بن عمران مرزبانى و ابوموسى تلعکبرى و ابوابى از [[فقه]] را از محمد بن خوارزمى و علم قرائت را با همه روایات آن از ابوحفض عمر بن ابراهیم کنانى فراگرفت و هم مختصر طحاوى را نزد خوارزمى خواند. و نیز مختصر ابوالحسن کرخى را نزد ابومحمد اسد اکفانى و نحو علوم عربیت را از على بن عیسى رمانى فراگرفت و [[علم عروض]] را از ابواسحاق زجاج که از مبتکرین نحو بود، و قوافى را نزد [[اخفش]] که او نیز در [[علم نحو]] از دانشمندان صاحب راى است خواند و هم پاره اى از علوم عربیت را نزد [[ابن جنی|ابن جنى]] نحوى معروف و قسمتى از فنون [[بلاغت]] و ادبیات را از ابن نباته خطیب، آموخت. |
− | سید رضى | + | سید رضى علوم یاد شده را پیش از بلوغ نزد نامبردگان که همه از اساتید مسلم فن و مبتکرین علوم عربیت بودند تحصیل نمود! |
− | او | + | او در هفده سالگى اقدام به تدریس و تألیف و تصنیف نمود و بالاخره در بیست سالگى از تمام علوم متداول آن عصر فراغت حاصل کرد. سید رضى در فراگرفتن علوم بسیار حریص بود، از هر کسى که مى توانست بهره مند گردد خوددارى نمى کرد و در این خصوص میان [[شیعه]] و [[سنی|سنى]] و مسلمان و کافر فرق نمى گذاشت.<ref>جمع آوری نهج البلاغه خدمتی بزرگ به عالم تشیع، دوانی، علی؛ گلستان قرآن، آذر ۱۳۸۰، ش۹۲، ص۴۰</ref> |
− | + | ==مقام سیدرضى در شعر و ادب== | |
− | + | سید رضى گذشته از مقام فقاهت و تبحرى که در [[تفسیر قرآن]] و سایر علوم دینى داشته، پیش از آن که بیستمین بهار عمر را پشت سر بگذارد، استاد مسلم عصر در [[ادبیات عرب]] بود، و در نظم و نثر نظیر و مانند نداشت. | |
− | + | وی در ده سالگى شروع به گفتن [[شعر]] کرد، قصائدى که در آن سن سروده هم اکنون در [[دیوان (شعر)|دیوانش]] موجود و به تنهائى نماینده فکر مواج و قریحه سیال و ذوق خداداد اوست. او و برادرش [[سید مرتضی]] هر دو از ذوق شعرى سرشارى برخوردار بودند. دیوان هر کدام چندین جلد است، و شعر هر دو نیز در ردیف بهترین اشعار نغز عربى است، با این فرق که شعر سید رضى را از سید مرتضى لطیف تر و جالب تر دانسته اند. | |
− | + | ثعالبى و [[خطیب بغدادی|خطیب بغدادى]] که از دانشمندان معاصر او مى باشند، او را سرآمد شعراى دودمان ابوطالب دانسته اند، با این که در میان آن ها ادباى نامى و شعراى سخن سنج و نکته پرداز بسیار بوده اند. با این که بر اثر تشویق پادشاهان [[آل بویه]] ادباء، شعراء، دانشمندان بسیارى در آن عصر مى زیستند، معهذا هیچ کس را تواناى برابرى، با نظم و نثر سید رضى نبود! | |
− | + | [[صاحب بن عباد]] وزیر دانشمند و سخن گستر آل بویه که بارها بر اشعار متنبى شاعر زبردست عرب خورده مى گرفت، چنان شیفته اشعار سید رضى مقام بلند ادبى او بود، که شخصى را به [[بغداد]] فرستاد تا اشعار او را استنساخ نموده براى او ببرد، در آن موقع سید رضى فقط بیست و شش سال داشت! | |
− | + | در بیست و نه سالگى [[قصیده|قصیده اى]] در مرثیه ابوطاهر ناصرالدوله ساخت که از بس داراى الفاظ زیبا و معانى بلند بود، استادش ابن جنى کتاب نفیسى در شرح ابیات آن نوشت و بدین گونه نبوغ و استعداد شاگرد نابغه اش را مورد ستایش قرار داد! نظیر این اقدام را از کمتر استادى نسبت به شاگردش دیده ایم. | |
− | + | ==تدریس و شاگردان== | |
− | |||
− | سید رضى از | + | سید رضى در همان سنین جوانى به تدریس و تالیف و تصنیف همت گماشت، و شاگردانى برازنده و آثارى ارزنده از خود به یادگار گذارد.<ref>یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه، گزوهی از نویسندگان، بنیاد نهج البلاغه، تهران، ۱۳۶۰ش، ص۲۲۳</ref> از تعداد کامل شاگردان سید رضى اطلاعى نداریم. او به واسطه مناصبى که داشت کمتر در عمر کوتاه خود فرصت یافته است به پرورش شاگردان و تدریس علومى که اندوخته بود همت گمارد. |
− | + | با این وصف [[علامه امینى]] به پیروى از [[محدث نوری|محدث نورى]] در خاتمه کتاب «[[مستدرک الوسائل]]» این عده را نام مى برد که شاگرد سید رضى بوده اند یا از وى [[حدیث|روایت]] کرده اند: | |
− | + | #[[شیخ جعفر بن محمد دوریستى]]. | |
+ | #شیخ ابوعبدالله محمد بن على حلوانى. | ||
+ | #[[احمد بن علی بن قدامه|قاضى ابوالمعالى احمد بن على بن قدامه]]. | ||
+ | #ابو زید سید عبدالله بن على کیابکى. | ||
+ | #احمد بن حسین بن احمد نیشابورى خزاعى. | ||
+ | #ابومنصور محمد بن ابى نصر. | ||
+ | #قاضى سید ابوالحسن على بن بندارد. | ||
+ | #عبدالرحمن بن احمد بن یحیى.<ref> نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص ۵.</ref> | ||
− | == | + | ==آثار و تألیفات== |
− | + | سید رضی همچون برادرش دارای نبوغ خارق العاده ای بود و با این که از سن کودکی (۱۰ سالگی) شعر می سروده و بعضی از ادباء بزرگ او را از [[قریش]] هم شاعرتر می دانند، و با این که بیش از ۴۷ سال عمر نکرده و پس از ۱۷ سالگی در امور سیاسی و اجتماعی و قافله داری و ریاست، وقت زیادی را گذرانده، علیرغم تمام این امور، او را به حق می توان یکی از علماء برجسته زمان خود دانست. و گرچه از نظر علمی در درجه ای پائین تر از سید مرتضی بود، ولی نبوغ و هوش سرشار، توانست از او استادی بزرگ و معلمی شایان تقدیر بسازد. | |
− | + | ولی این تنها خدمت او نیست، بلکه او دارای آثار و کتاب هائی ارزنده و مفید است، که هر چند بسیاری از آن ها از بین رفته و بدست ما نرسیده، اما همین مقدار که الآن در دسترس است، دلیلی بر گستردگی افق علمی سید رضی رحمة الله علیه می باشد. برخی از آثار او عبارتند از: | |
− | + | *[[نهج البلاغة (کتاب)|نهج البلاغه]]: سید رضی با گردآوری سخنان و خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار [[امیرالمومنین]] علیه السلام خدمتی بزرگ به عالم انسانیت نموده است. او بر اساس ذوق ادبی خود، گفتارها و نوشته های بی نهایت بلیغ و فصیح حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را که سرشار از لطائف ادبی و الفاظ زیبا و محسنات لفظی است جمع آوری کرده، و بعضی از واژه های دشوار را شرح و تفسیر نموده که شاید جز او کمتر کسی می توانست آن ها را بفهمد. تاکنون تفسیرها و شرح های بی شماری بر نهج البلاغه شده است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *[[حقائق التاویل فی متشابه التنزیل]]: این کتاب دلیلی زنده و گویا بر توانائی علمی و گستردگی سطح معلومات او می باشد. این اثر علمی همچنان که از نامش پیدا است، تفسیر [[متشابهات قرآن]] است. متأسفانه به جز جلد پنجم این کتاب، از جلدهای دیگرش اثری نیست. | |
− | + | *رسائل الشریف الرضی: نامه هائی است که در طول مدت زندگی نوشته است. این کتاب در سه جلد به چاپ رسیده است. | |
− | + | *دیوان شعر. | |
− | + | *[[مجازات الآثار النبویة]]. | |
− | + | *[[تلخیص البیان عن مجازات القرآن]]. | |
− | + | *الزیادات فی شعر أبى تمام. | |
− | + | *تعلیق خلاف الفقهاء. | |
− | + | *اخبار قضاة بغداد. | |
− | + | *[[خصائص الائمه (کتاب)|خصائص الأئمه]].<ref> پاسدار اسلام، شماره: ۶، خرداد ۱۳۶۱، سال اول.</ref> این اثر با عنوان «[[ ولایت نامه]]» توسط محمدمهدی کافی و همچنین با عنوان «[[ویژگیهای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیهالسلام]]» توسط دکتر فتح الله نجارزادگان به فارسی ترجمه شده است. | |
+ | ==ویژگیهای اخلاقی== | ||
+ | سید رضى در [[عزت نفس]]، [[وفادارى]]، [[سخاوت]]، و سایر ملکات فاضله در عصر خود، مانند نداشت. او نسبت به امور دینى و رعایت جهات شرعى سخت پابند بود و از تملق و چاپلوسى بى نهایت احتراز مى جست. | ||
− | + | در قصائدى که در مدح خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و وزراى آنها و سایر دانشمندان مى سرود، برخلاف عادت شعراء هیچ گاه از مرز حقیقت تجاوز نمى کرد، صله و جوائز و بخشش را از هیچ کس نمى پذیرفت. چند بار بخشش بهاءالدوله دیلمى را رد کرد، حتى وقتى که پدرش به پاس قصیده نغزى که سروده بود صله اى به وى داد، گفت چون به عنوان صلهى شعر و بخشش است نمى پذیرم! ولى در عوض، خود بسیار نظر بلند و دست و دل باز بود. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | با همه گرفتارى که داشت مدرسه اى تاسیس کرد و به تعلیم و تربیت اهل فضل همت گماشت و تمام هزینه مدرسه و دانشوریان آن را از کیسه فتوت خود مى پرداخت. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
− | + | سید رضى در سال 403 هجری،<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الآمل فی علماء جبل عامل، محقق، حسینی اشکوری، احمد، ج 2، ص 265، بغداد، مکتبة الأندلس، چاپ اول، بیتا.</ref> و یا ششم محرم و یا صفر<ref> الوافی بالوفیات، ج 2، ص 378.</ref>سال 406 هجری در حالی که کمتر از پنجاه سال داشت، در شهر بغداد از دنیا رفت.<ref>رجال النجاشی، ص 398.</ref> در مورد محل دفن پیکر مطهر او اختلاف وجود دارد. طبق نقلی، ابتدا در منزلش در [[بغداد]] دفن گردید و سپس توسط سید مرتضی به [[کاظمین]] منتقل شد. طبق نقل دیگر، او در [[کربلا|کربلا]] و در کنار پدر و برادرش در نزدیکى قبر [[سید ابراهیم مجاب]] در رواق غربى [[حرم امام حسین علیه السلام| حرم امام حسین]] علیه السلام به خاک سپرده شده است.<ref>قزوینی، المزار، ۱۴۲۶ق، ص۲۵۴.</ref> | |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | {{نهج البلاغه}} | ||
+ | [[رده:علمای قرن چهارم]] | ||
+ | [[رده:علماء شیعه]] | ||
+ | [[رده:شعرای عرب]] | ||
+ | [[رده:ادیبان]] | ||
+ | [[رده:مدفونین در حرم امام حسین علیه السلام]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
− | == | + | {{سنجش کیفی |
− | + | |سنجش=شده | |
− | + | |شناسه= خوب | |
− | + | |عنوان بندی مناسب= خوب | |
− | + | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | |
− | + | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | |
− | + | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط | |
− | + | |جامعیت= خوب | |
− | + | |رعایت اختصار= خوب | |
− | + | |سیر منطقی= خوب | |
− | + | |کیفیت پژوهش= خوب | |
− | + | |رده= دارد | |
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۱
محمد بن الحسین بن موسی مشهور به «سید رضی» (۴۰۶-۳۵۹ ق)، فقیه، مفسر، شاعر و ادیب بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری و از شاگردان شیخ مفید بود. کتاب شریف «نهج البلاغه» گردآوری او است.
نام کامل | محمد بن حسین بن موسی |
زادروز | ۳۵۹ قمری |
زادگاه | بغداد |
وفات | ۴۰۶ قمری |
مدفن | کربلا |
اساتید |
شیخ مفید، ابوسعید سیرافى، ابوعلى فارسى، ابوعبدالله مرزبانى،... |
شاگردان |
شیخ جعفر بن محمد دوریستى، شیخ محمد بن على حلوانى، احمد بن علی بن قدامه،... |
آثار |
نهج البلاغة، حقائق التاویل فی متشابه التنزیل، مجازات الآثار النبویة، تلخیص البیان عن مجازات القرآن، خصائص الأئمه، دیوان شعر،... |
محتویات
ولادت و خاندان
ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی در سال ۳۵۹ ق. در محله شیعه نشین کرخ بغداد دیده به جهان گشود. وی ملقب به «شریف رضى» و «ذوالحسبین» و... بوده و ما در زبان فارسى او را به نام «سید رضى» مى شناسیم.
پدرش «حسین بن احمد» معروف به طاهر ذوالمناقب شخصیتى بزرگ و بلند آوازه بود. او بارها به منصب «نقابت» یعنى سرپرستى علویان و سادات دودمان ابوطالب و امارت حاج یعنى رسیدگى به امور زائران خانه خدا که مناصبى بزرگ بود رسید. همچنین خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و ... از وجود او که داراى عقل و تدبیرى قابل تحسین و نفوذ کلام بود، براى میانجى گرى استفاده کرده، و پیوسته براى تامین این منظور از جانب آن ها به سفارت مى رفت.
مادر سید رضى «فاطمه» دختر بافضیلت حسین بن احمد علوى و نوه حسن بن على معروف به «ناصر کبیر» بوده است. گفته شده، شیخ مفید، کتاب «احکام النساء» را به خاطر آن بانوى دانشمند بافضیلت نوشته و در آغاز آن اشاره به شخصیت ممتاز وى نموده است.
سید رضى از جانب پدر با چهار واسطه به امام کاظم علیه السلام، و از طرف مادر نیز با شش واسطه به امام زین العابدین علیه السلام نسبت مى رساند. نیاکان پدرى و مادرى او همگى از اعلام دین و علماى مذهب و شخصیت هاى سرشناس شیعه و مردان دلیر و نامور و خدمتگذاران صمیمى اسلام بوده اند.
برادر بزرگتر سید رضى نیز سید مرتضى است. او پس از استادش شیخ مفید، اعلم علماى شیعه در نیمه اول قرن پنجم هجرى بود.
تحصیلات و استادان
سید رضى از همان زمانی که تازه به محضر استاد راه یافت موجب اعجاب استاد و شاگردان او قرار گرفت. داستان پاسخى که او در سن نه سالگى به پرسش استادش «سیرافى» نحوى معروف داد و حاضران مجلس را از تیزهوشى خود به شگفت آورد مشهور است.
سید رضى نزد دانشمندان مشهور عصر که در بغداد مى زیستند در علوم مختلف و متداول مانند صرف، نحو، لغت، بلاغت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول، کلام، قرائت قرآن مجید (که در آن زمان داراى اهمیت بسیار بود) به تحصیل پرداخت، و از هر کدام بهره ى لازم را گرفت، و بدین گونه معلومات خویش را در علوم و فنون معمول عصر تکمیل نمود.
وى در خردسالى همراه برادرش سید مرتضى به استفاده فقه و دیگر علوم دین از محضر شیخ مفید پرداخت، و شرح اصول خمسه و کتاب «العمده» را نزد قاضى عبدالجبار معتزلى که از متکلمین و اصولیان اهل سنت بود آموخت. همچنین علم حدیث را از محمد بن عمران مرزبانى و ابوموسى تلعکبرى و ابوابى از فقه را از محمد بن خوارزمى و علم قرائت را با همه روایات آن از ابوحفض عمر بن ابراهیم کنانى فراگرفت و هم مختصر طحاوى را نزد خوارزمى خواند. و نیز مختصر ابوالحسن کرخى را نزد ابومحمد اسد اکفانى و نحو علوم عربیت را از على بن عیسى رمانى فراگرفت و علم عروض را از ابواسحاق زجاج که از مبتکرین نحو بود، و قوافى را نزد اخفش که او نیز در علم نحو از دانشمندان صاحب راى است خواند و هم پاره اى از علوم عربیت را نزد ابن جنى نحوى معروف و قسمتى از فنون بلاغت و ادبیات را از ابن نباته خطیب، آموخت.
سید رضى علوم یاد شده را پیش از بلوغ نزد نامبردگان که همه از اساتید مسلم فن و مبتکرین علوم عربیت بودند تحصیل نمود!
او در هفده سالگى اقدام به تدریس و تألیف و تصنیف نمود و بالاخره در بیست سالگى از تمام علوم متداول آن عصر فراغت حاصل کرد. سید رضى در فراگرفتن علوم بسیار حریص بود، از هر کسى که مى توانست بهره مند گردد خوددارى نمى کرد و در این خصوص میان شیعه و سنى و مسلمان و کافر فرق نمى گذاشت.[۱]
مقام سیدرضى در شعر و ادب
سید رضى گذشته از مقام فقاهت و تبحرى که در تفسیر قرآن و سایر علوم دینى داشته، پیش از آن که بیستمین بهار عمر را پشت سر بگذارد، استاد مسلم عصر در ادبیات عرب بود، و در نظم و نثر نظیر و مانند نداشت.
وی در ده سالگى شروع به گفتن شعر کرد، قصائدى که در آن سن سروده هم اکنون در دیوانش موجود و به تنهائى نماینده فکر مواج و قریحه سیال و ذوق خداداد اوست. او و برادرش سید مرتضی هر دو از ذوق شعرى سرشارى برخوردار بودند. دیوان هر کدام چندین جلد است، و شعر هر دو نیز در ردیف بهترین اشعار نغز عربى است، با این فرق که شعر سید رضى را از سید مرتضى لطیف تر و جالب تر دانسته اند.
ثعالبى و خطیب بغدادى که از دانشمندان معاصر او مى باشند، او را سرآمد شعراى دودمان ابوطالب دانسته اند، با این که در میان آن ها ادباى نامى و شعراى سخن سنج و نکته پرداز بسیار بوده اند. با این که بر اثر تشویق پادشاهان آل بویه ادباء، شعراء، دانشمندان بسیارى در آن عصر مى زیستند، معهذا هیچ کس را تواناى برابرى، با نظم و نثر سید رضى نبود!
صاحب بن عباد وزیر دانشمند و سخن گستر آل بویه که بارها بر اشعار متنبى شاعر زبردست عرب خورده مى گرفت، چنان شیفته اشعار سید رضى مقام بلند ادبى او بود، که شخصى را به بغداد فرستاد تا اشعار او را استنساخ نموده براى او ببرد، در آن موقع سید رضى فقط بیست و شش سال داشت!
در بیست و نه سالگى قصیده اى در مرثیه ابوطاهر ناصرالدوله ساخت که از بس داراى الفاظ زیبا و معانى بلند بود، استادش ابن جنى کتاب نفیسى در شرح ابیات آن نوشت و بدین گونه نبوغ و استعداد شاگرد نابغه اش را مورد ستایش قرار داد! نظیر این اقدام را از کمتر استادى نسبت به شاگردش دیده ایم.
تدریس و شاگردان
سید رضى در همان سنین جوانى به تدریس و تالیف و تصنیف همت گماشت، و شاگردانى برازنده و آثارى ارزنده از خود به یادگار گذارد.[۲] از تعداد کامل شاگردان سید رضى اطلاعى نداریم. او به واسطه مناصبى که داشت کمتر در عمر کوتاه خود فرصت یافته است به پرورش شاگردان و تدریس علومى که اندوخته بود همت گمارد.
با این وصف علامه امینى به پیروى از محدث نورى در خاتمه کتاب «مستدرک الوسائل» این عده را نام مى برد که شاگرد سید رضى بوده اند یا از وى روایت کرده اند:
- شیخ جعفر بن محمد دوریستى.
- شیخ ابوعبدالله محمد بن على حلوانى.
- قاضى ابوالمعالى احمد بن على بن قدامه.
- ابو زید سید عبدالله بن على کیابکى.
- احمد بن حسین بن احمد نیشابورى خزاعى.
- ابومنصور محمد بن ابى نصر.
- قاضى سید ابوالحسن على بن بندارد.
- عبدالرحمن بن احمد بن یحیى.[۳]
آثار و تألیفات
سید رضی همچون برادرش دارای نبوغ خارق العاده ای بود و با این که از سن کودکی (۱۰ سالگی) شعر می سروده و بعضی از ادباء بزرگ او را از قریش هم شاعرتر می دانند، و با این که بیش از ۴۷ سال عمر نکرده و پس از ۱۷ سالگی در امور سیاسی و اجتماعی و قافله داری و ریاست، وقت زیادی را گذرانده، علیرغم تمام این امور، او را به حق می توان یکی از علماء برجسته زمان خود دانست. و گرچه از نظر علمی در درجه ای پائین تر از سید مرتضی بود، ولی نبوغ و هوش سرشار، توانست از او استادی بزرگ و معلمی شایان تقدیر بسازد.
ولی این تنها خدمت او نیست، بلکه او دارای آثار و کتاب هائی ارزنده و مفید است، که هر چند بسیاری از آن ها از بین رفته و بدست ما نرسیده، اما همین مقدار که الآن در دسترس است، دلیلی بر گستردگی افق علمی سید رضی رحمة الله علیه می باشد. برخی از آثار او عبارتند از:
- نهج البلاغه: سید رضی با گردآوری سخنان و خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار امیرالمومنین علیه السلام خدمتی بزرگ به عالم انسانیت نموده است. او بر اساس ذوق ادبی خود، گفتارها و نوشته های بی نهایت بلیغ و فصیح حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را که سرشار از لطائف ادبی و الفاظ زیبا و محسنات لفظی است جمع آوری کرده، و بعضی از واژه های دشوار را شرح و تفسیر نموده که شاید جز او کمتر کسی می توانست آن ها را بفهمد. تاکنون تفسیرها و شرح های بی شماری بر نهج البلاغه شده است.
- حقائق التاویل فی متشابه التنزیل: این کتاب دلیلی زنده و گویا بر توانائی علمی و گستردگی سطح معلومات او می باشد. این اثر علمی همچنان که از نامش پیدا است، تفسیر متشابهات قرآن است. متأسفانه به جز جلد پنجم این کتاب، از جلدهای دیگرش اثری نیست.
- رسائل الشریف الرضی: نامه هائی است که در طول مدت زندگی نوشته است. این کتاب در سه جلد به چاپ رسیده است.
- دیوان شعر.
- الزیادات فی شعر أبى تمام.
- تعلیق خلاف الفقهاء.
- اخبار قضاة بغداد.
- خصائص الأئمه.[۴] این اثر با عنوان «ولایت نامه» توسط محمدمهدی کافی و همچنین با عنوان «ویژگیهای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیهالسلام» توسط دکتر فتح الله نجارزادگان به فارسی ترجمه شده است.
ویژگیهای اخلاقی
سید رضى در عزت نفس، وفادارى، سخاوت، و سایر ملکات فاضله در عصر خود، مانند نداشت. او نسبت به امور دینى و رعایت جهات شرعى سخت پابند بود و از تملق و چاپلوسى بى نهایت احتراز مى جست.
در قصائدى که در مدح خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و وزراى آنها و سایر دانشمندان مى سرود، برخلاف عادت شعراء هیچ گاه از مرز حقیقت تجاوز نمى کرد، صله و جوائز و بخشش را از هیچ کس نمى پذیرفت. چند بار بخشش بهاءالدوله دیلمى را رد کرد، حتى وقتى که پدرش به پاس قصیده نغزى که سروده بود صله اى به وى داد، گفت چون به عنوان صلهى شعر و بخشش است نمى پذیرم! ولى در عوض، خود بسیار نظر بلند و دست و دل باز بود.
با همه گرفتارى که داشت مدرسه اى تاسیس کرد و به تعلیم و تربیت اهل فضل همت گماشت و تمام هزینه مدرسه و دانشوریان آن را از کیسه فتوت خود مى پرداخت.
وفات
سید رضى در سال 403 هجری،[۵] و یا ششم محرم و یا صفر[۶]سال 406 هجری در حالی که کمتر از پنجاه سال داشت، در شهر بغداد از دنیا رفت.[۷] در مورد محل دفن پیکر مطهر او اختلاف وجود دارد. طبق نقلی، ابتدا در منزلش در بغداد دفن گردید و سپس توسط سید مرتضی به کاظمین منتقل شد. طبق نقل دیگر، او در کربلا و در کنار پدر و برادرش در نزدیکى قبر سید ابراهیم مجاب در رواق غربى حرم امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شده است.[۸]
پانویس
- ↑ جمع آوری نهج البلاغه خدمتی بزرگ به عالم تشیع، دوانی، علی؛ گلستان قرآن، آذر ۱۳۸۰، ش۹۲، ص۴۰
- ↑ یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه، گزوهی از نویسندگان، بنیاد نهج البلاغه، تهران، ۱۳۶۰ش، ص۲۲۳
- ↑ نگاهی کوتاه به زندگانی پرافتخار سید رضی، علی دوانی، ص ۵.
- ↑ پاسدار اسلام، شماره: ۶، خرداد ۱۳۶۱، سال اول.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الآمل فی علماء جبل عامل، محقق، حسینی اشکوری، احمد، ج 2، ص 265، بغداد، مکتبة الأندلس، چاپ اول، بیتا.
- ↑ الوافی بالوفیات، ج 2، ص 378.
- ↑ رجال النجاشی، ص 398.
- ↑ قزوینی، المزار، ۱۴۲۶ق، ص۲۵۴.