آیه 75 سوره نمل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِت...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«غَآئِبَةٍ»: نهفته. نهان. حرف (ه) برای مبالغه است، یعنی بسیار پنهان و نهان. «کِتَابٍ مُبِینٍ»: (نگا: انعام / ).
+
«غَآئِبَةٍ»: نهفته. نهان. حرف (ه) برای مبالغه است، یعنی بسیار پنهان و نهان.
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۱

مشاهده آیه در سوره

وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ

مشاهده آیه در سوره


<<74 آیه 75 سوره نمل 76>>
سوره : سوره نمل (27)
جزء : 20
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و هیچ امری در آسمان و زمین پنهان نیست جز آنکه در کتاب (علم الهی) آشکار است.

هیچ پوشیده و پنهانی در آسمان و زمین وجود ندارد مگر آنکه در کتابی روشن [چون لوح محفوظ] است.

و هيچ پنهانى در آسمان و زمين نيست، مگر اينكه در كتابى روشن [درج‌] است.

و در آسمانها و زمين هيچ رازى نيست، مگر آنكه در كتاب مبين آمده است.

و هیچ موجود پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین (در لوح محفوظ و علم بی‌پایان پروردگار) ثبت است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is no invisible thing in the heaven and the earth but it is in a manifest Book.

And there is nothing concealed in the heaven and the earth but it is in a clear book.

And there is nothing hidden in the heaven or the earth but it is in a clear Record.

Nor is there aught of the unseen, in heaven or earth, but is (recorded) in a clear record.

معانی کلمات آیه

«غَآئِبَةٍ»: نهفته. نهان. حرف (ه) برای مبالغه است، یعنی بسیار پنهان و نهان.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «75»

و هيچ (موجود) پنهانى در آسمان و زمين نيست، مگر اين كه در كتابى روشن (نزد خداوند ثبت) است.

نکته ها

حرف (تاء) در كلمه‌ى‌ «غائِبَةٍ»، يا براى مبالغه است، نظير علّامة، يعنى چيزهايى كه خيلى سرّى و مخفى است و يا براى تأنيث است به اعتبار آنكه كلمه‌ى‌ «غائِبَةٍ» صفت براى كلمه‌ى‌ «أَشْياءَ» يا «خصال» باشد، كه محذوفند. «1»

غيب آسمان‌ها و زمين، تمام كارهاى مخفى بشر، نيّت‌ها، وقوع قيامت، زمان نزول رحمت يا عذاب و اسرار ديگر را شامل مى‌شود.

شايد مراد از «كِتابٍ مُبِينٍ»، لوح محفوظ و علم بى‌پايان خدا باشد.

«1». تفسير نمونه.

جلد 6 - صفحه 453

پیام ها

1- چه بسيار امورى كه حواسّ بشرى از ادراك آنها عاجز است. «غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»

2- تمام هستى، زير نظر خداوند است وحساب وكتاب دارد. وَ ما مِنْ غائِبَةٍ ... إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

وَ ما مِنْ غائِبَةٍ: و نيست هيچ پوشيده‌اى از حوادثات و واقعات و غير آن، فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ‌: در آسمان و زمين، إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ‌: مگر كه نوشته شده است در كتابى روشن، يا روشن سازنده آنچه در آنست مر كسى را كه مطالعه آن مى‌كند از ملائكه. مراد، لوح محفوظ است كه تمام امورات و اشياء در آسمان و زمين در آن ثبت مى‌باشد. يا مراد آنكه جميع افعال محفوظ است در علم الهى.

در كافى از حضرت صادق و كاظم عليهما السّلام فرمود: تمام امورات و اشياء در كتاب خدا، و آن كتاب را خداوند به ما ارث مرحمت فرمود، چنانكه در اين آيه فرموده: «وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ» و در آيه ديگر فرموده: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا ...» پس مائيم آن اشخاصى كه خدا برگزيد آنها را، و مائيم وارث آن كتابى كه در آنست تبيان هر شى‌ء «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

ترجمه‌

و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان‌

بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران‌

و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پاره‌اى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد

و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند

و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.

تفسير

بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانه‌هاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مى‌پردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت‌

جلد 4 صفحه 163

با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كرده‌اند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّه‌اى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما مِن‌ غائِبَةٍ فِي‌ السَّماءِ وَ الأَرض‌ِ إِلاّ فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (75)

و نيست‌ ‌از‌ ‌هر‌ امري‌ ‌که‌ پنهان‌ ‌است‌ ‌در‌ آسمان‌ و زمين‌ مگر ‌در‌ كتاب‌ مبين‌ آشكار.

سابقا متعرض‌ شده‌ايم‌ و ‌در‌ كلم‌ الطيب‌ ‌هم‌ ‌در‌ باب‌ صفات‌ ‌در‌ مجلد اول‌ بيان‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ خداوند دو لوح‌ ‌است‌ يكي‌ لوح‌ محفوظ و يكي‌ لوح‌ محو و اثبات‌ اما لوح‌ محفوظ آنچه‌ ‌از‌ تقديرات‌ الهي‌ ‌که‌ تغيير پذير نيست‌ و البته‌ واقع‌ شد نيست‌ و ‌از‌ حتميات‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌آن‌ لوح‌ ثبت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌من‌ جمله‌ ‌از‌ ‌آنها‌ همين‌ قرآن‌ مجيد ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد بَل‌ هُوَ قُرآن‌ٌ مَجِيدٌ فِي‌ لَوح‌ٍ مَحفُوظٍ (بروج‌ ‌آيه‌ 21 و 22) و اطلاق‌ مكنون‌ ‌هم‌ ‌بر‌ ‌او‌ ميشود چنانچه‌ ميفرمايد إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ لا يَمَسُّه‌ُ إِلَّا المُطَهَّرُون‌َ (واقعه‌ ‌آيه‌ 76 ‌الي‌ 78) و ‌اينکه‌ لوح‌ ممكن‌ ‌است‌ افاضه‌ شود بملائكه‌ و انبياء و ائمه‌ طاهرين‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ علم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ ‌باشد‌ و مفاد ‌لا‌ يمسه‌ الا المطهرون‌ «‌هم‌ ظاهرا همين‌ ‌باشد‌ ‌که‌ معناي‌ معصومين‌ ‌است‌ ‌از‌ كلمه‌ مطهرون‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ تطهير ‌هم‌ بيان‌ ‌شده‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ عصمت‌ اهل‌ بيت‌ ‌است‌ ‌که‌ مفاد «وَ يُطَهِّرَكُم‌ تَطهِيراً» ‌است‌ و مراد ‌از‌ كتاب‌ مبين‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ همان‌ لوح‌ محفوظ و كتاب‌ مكنون‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:

وَ ما مِن‌ غائِبَةٍ ‌يعني‌ ‌از‌ نظر بندگان‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ مستور ‌است‌ و غائب‌ ‌است‌.

فِي‌ السَّماءِ وَ الأَرض‌ِ چه‌ ‌از‌ امور سماوي‌ ‌باشد‌ و چه‌ ‌از‌ وقايع‌ زميني‌ تماما نيست‌، إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ ‌در‌ ‌او‌ ثبت‌ ‌شده‌ ‌است‌ و اما لوح‌ محو و اثبات‌ اموريست‌ ‌که‌ قابل‌ تغيير ‌است‌ و منوط و مربوط باسباب‌ ‌است‌ و علم‌ بتغييرات‌ ‌او‌ مختص‌ بذات‌ اقدس‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌که‌ مفاد يَمحُوا اللّه‌ُ ما يَشاءُ وَ يُثبِت‌ُ وَ عِندَه‌ُ أُم‌ُّ الكِتاب‌ِ (رعد ‌آيه‌ 39) تنبيه‌: مسئله‌ بداء محل‌ اختلاف‌ شيعه‌ و سني‌ ‌است‌ شيعه‌ قائل‌ ببداء هستند و سني‌

جلد 14 - صفحه 182

منكر و دليل‌ شيعه‌ همين‌ ‌آيه‌ ‌است‌ و اخبار بسيار ‌که‌ بحد تواتر رسيده‌ و مسئله‌ بداء ‌در‌ تكوينات‌ مثل‌ نسخ‌ ‌است‌ ‌در‌ تشريعيات‌ و معناي‌ بداء ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ سنيها توهم‌ كردند ‌که‌ ‌خدا‌ تغيير رأي‌ ميدهد بلكه‌ بمعني‌ اينست‌ ‌که‌ افعال‌ الهي‌ تابع‌ حكم‌ و مصالح‌ ‌است‌ و ‌در‌ افعال‌ بسا مصلحت‌ تغيير ميكند مثلا ‌اگر‌ دعاء كردي‌ اجابت‌ ميشود ‌اگر‌ نه‌ نه‌ ‌اگر‌ صله‌ رحم‌ كردي‌ عمر طولاني‌ ميشود ‌اگر‌ قطع‌ رحم‌ كردي‌ كوتاه‌ ميشود ‌اگر‌ عبادت‌ كردي‌ توفيق‌ ميآيد ‌اگر‌ معصيت‌ كردي‌ خذلان‌ عمل‌ صالح‌ مورد تفضلات‌ عمل‌ قبيح‌ مورث‌ بليات‌ و هكذا و ‌خدا‌ ميداند چه‌ ميشود و ‌غير‌ ‌او‌ نميداند ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ميفرمايد ‌اگر‌ نبود ‌اينکه‌ ‌آيه‌ يَمحُوا اللّه‌ُ ما يَشاءُ وَ يُثبِت‌ُ خبر ميدادم‌ ‌از‌ آنچه‌ واقع‌ ميشود ‌الي‌ يوم القيمة ‌حتي‌ مسئله‌ خروج‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ و فرج‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌از‌ حتميات‌ ‌است‌ لكن‌ زمانش‌ قابل‌ تعجيل‌ و تأخير ‌است‌ لذا دعاء ‌در‌ تعجيل‌ ميكني‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 75)- سپس می‌افزاید: نه تنها خداوند، اسرار درون و برون آنها را می‌داند، بلکه علم او به قدری وسیع و گسترده است که «هیچ موجودی در آسمان و زمین، پنهان و مکتوم نیست مگر آن که در کتاب آشکار (علم پروردگار) ثبت است» (وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع