احمد بن اسماعیل قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
==محل و تاريخ تولد==
+
'''«احمد بن اسماعیل بجلّی قمی»''' معروف به '''«ابن سمکه»''' (م، ۳۵۹ ق)، محدث و مورخ [[شیعه]] در قرن چهارم قمری است. از جمله تألیفات ابن سمکه، کتاب «تاریخ الخلفای عباسی» بوده که در آن به تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خلافت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] می‌‌پردازد. [[محمد بن عمید|محمد بن عمید]] از شاگردان مبرّز اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''احمد بن اسماعیل بجلّی قمی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز = 
 +
|زادگاه = [[قم]]
 +
|وفات =  ۳۵۹ قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید = [[احمد بن محمد بن خالد برقى]]، [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]]، [[هشام بن محمد سائب کلبی]]، سلیمان بن هاشم نوفلی،...
 +
|شاگردان = [[محمد بن عمید|ابوالفضل محمد بن عمید]]، [[جعفر بن محمد قولویه|جعفر بن محمد بن قولویه]]،...
 +
|آثار = تاریخ الخلفای عباسی، الرسائل، الامثال،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
  
اجداد او از مهاجران عرب هستند كه به ايران و شهر [[قم]] مهاجرت كرده‌اند.<ref> تاريخ [[قم]]، ج ص 554.</ref> علت مهاجرت آن‌ها نگاشته نشده است؛ اما احتمال دارد به اين علت باشد كه چون اين خانواده شيعه بوده‌اند و خلفاي عباسي - خصوصاً در شهرهاي نزديك به مركز خلافت - در مورد شيعيان سختگيري‌هاي شديدي می‌‌نمودند و در شهرهاي ايران به ويژه قم شيعيان بيشتري در آسايشي نسبي زندگي می‌‌كردند، لذا خانواده سمكه به قم مهاجرت كرده‌اند.
+
احمد بن اسماعیل بن عبدالله بجلی سمکه قمی در اواخر قرن سوم هجری در [[قم]] به دنیا آمد. اجداد او از مهاجران عرب هستند که به [[ایران]] و شهر قم مهاجرت کرده‌اند.<ref> تاریخ قم، ج ۱، ص ۵۵۴.</ref> احتمالا مهاجرت آن‌ها به این علت باشد که چون این خانواده [[شیعه]] بوده‌اند و [[حکومت بنی عباس|خلفای عباسی]] - خصوصاً در شهرهای نزدیک به مرکز خلافت - در مورد شیعیان سختگیری‌های شدیدی می‌‌نمودند و در شهرهای ایران به ویژه قم شیعیان بیشتری در آسایشی نسبی زندگی می‌‌کردند، لذا خانواده سمکه به قم مهاجرت کرده‌اند.
  
آن طور كه در كتاب صحاح اللغه<ref> صحاح اللغه، ج ماده بجل.</ref> آمده است بَجَلي (با دو فتحه) نام كساني است كه مادرشان «بجليه» نام داشته و نيز نام يكي از قبايل عرب است كه ابتدا در يمن می‌‌زيسته‌اند. اين قبيله مردان نام‌آور زيادي را به [[اسلام]] و مسلمين تقديم داشته است. در اين قبيله مرداني برخاسته‌اند كه در زمره اصحاب پيامبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله و امامان شيعه بوده‌اند.<ref> مانند عبدالله بجلي از اصحاب [[پيامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و زهير بن قيم بجلي از اصحاب [[امام حسين]] علیه‌السلام (انصارالحسين، شيخ مهدي شمس‌الدين).</ref>
+
آن طور که در کتاب «صحاح اللغه»<ref> صحاح اللغه، ج ۴، ماده بجل.</ref> آمده است بَجَلی (با دو فتحه) نام کسانی است که مادرشان «بجلیه» نام داشته و نیز نام یکی از قبایل عرب است که ابتدا در [[یمن]] می‌‌زیسته‌اند. در این قبیله مردانی برخاسته‌اند که در زمره اصحاب [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام بوده‌اند.<ref> مانند عبدالله بجلی از اصحاب [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و زهیر بن قیم بجلی از اصحاب [[امام حسین]] علیه‌السلام (انصارالحسین، شیخ مهدی شمس‌الدین).</ref>
  
==پدر==
+
پدرش اسماعیل، فردی [[شیعه]] و از علاقه‌مندان و دوستان [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام بود. لذا به محض ورود به قم با عالم سرشناس و راوی بزرگ [[حدیث]]، [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن ابی عبدالله برقی]]<ref> رجال نجاشی، ص ۷۱.</ref> آشنا می‌‌شود و به دلیل رفت و آمد بسیار به بیت علم و روایت، از دوستان بسیار نزدیک و اصحاب خاص او می‌‌گردد.<ref> طوسی، الفهرست، ص ۵۵.</ref> در این که چرا او را «سمکه» می‌‌نامیده‌اند؛ اختلاف است. بعضی سمکه را نام جد او می‌‌دانند و بعضی دیگر سمکه را لقب احمد دانسته‌اند. سمکه در لغت به معنای ماهی بزرگ آمده است. احتمال دارد به دلیل این که او مطالب فراوانی درباره تاریخ می‌‌دانسته و این او را بزرگ جلوه می‌‌داده است، از این رو او را ابن سمکه می‌‌خوانده‌اند.
  
پدرش اسماعيل، در شهر قم سكونت می‌‌نمايد. در اواخر قرن سوم هجري فرزندي در اين خانواه به دنيا می‌‌آيد كه نام او را احمد می‌‌گذارند. پدرش شيعه و از علاقه‌مندان و دوستان اهل بيت علیهم‌السلام بود. لذا به محض ورود به قم با عالم سرشناس و راوي بزرگ [[حديث]] احمد بن ابوعبدالله برقي قمی‌‌<ref> رجال نجاشي، ص 71.</ref> آشنا می‌‌شود و به دليل رفت و آمد بسيار به بيت علم و روايت، از دوستان بسيار نزديك و اصحاب خاص او می‌‌گردد؛ به طوري كه راوي شناساني چون: نجاشي، [[شيخ طوسی]]<ref> الفهرست، ص 55.</ref>، [[علامه حلی]]<ref> تنقيح المقال، ج ص 51.</ref> و مامقاني<ref> الذريعه، ج 3، ص 26.</ref> در كتاب‌هاي خودشان او را از اصحاب بسيار نزديك احمد برقي قمی ‌‌می‌‌دانند. وي همچنين همزمان با محدث بزرگ صاحب كتاب اصول كافي، مرحوم كليني می‌‌زيسته است.
+
احمد بن اسماعیل قمی، سرانجام در اواخر سال ۳۵۹ یا ۳۶۰ ق.<ref> آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۳، ص ۲۶۴.</ref> دعوت حق را لبیک گفت. از محل دفن آن بزرگوار خبری در دست نیست.
  
در اين كه چرا او را «سمكه» می‌‌ناميده‌اند؛ اختلاف است. بعضي سمكه را نام جد او می‌‌دانند و بعضي ديگر سمكه را لقب احمد دانسته‌اند. سمكه در لغت به معناي ماهي بزرگ آمده است. احتمال دارد به دليل اين كه او مطالب فراواني درباره تاريخ می‌‌دانسته و اين او را بزرگ جلوه می‌‌داده است، از اين رو او را ابن سمكه می‌‌خوانده‌اند.
+
==استادان==
  
==استادان اسماعيل بن عبدالله بجلي سمكه قمي==
+
احمد بن اسماعیل از همان اوان کودکی از استعداد فوق‌العاده برخوردار بود و پدرش نیز زود استعداد او را درمی‌‌یابد. لذا برای شکوفایی این استعداد، تربیت احمد را به مراد و محبوب خود، یعنی [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن ابی عبدالله برقی]]، می‌‌سپارد.
  
پرواضح است پدري كه از نزديكان بزرگترين راوي حديث در زمان خود باشد، از تربيت فرزندش غافل نمی‌‌شود و از طرفي، احمد از همان اوان كودكي از استعداد فوق‌العاده برخوردار بود و پدرش نيز زود استعداد او را درمی‌‌يابد. لذا براي شكوفايي اين استعداد، تربيت احمد را به مراد و محبوب خود، يعني احمد بن ابوعبدالله برقي، می‌‌سپارد. بدين صورت، وي استاد ستاره ديگري می‌‌شود و آن چنان او را پرورش می‌‌دهد كه آسمان پرستاره اين شهر با طلوع اين ستاره، زيبايي خاصي به خود می‌‌گيرد و بيشتر بر خود می‌‌بالد.
+
از دیگر کسانی که احمد بن سمکه از آن‌ها بهره برده، [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]]، سلیمان بن هاشم نوفلی و [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام بن محمد سایب کلبی]] هستند، که هر یک از ایشان‌، از بزرگان شیعه و از عالمان و اندیشمندان زمان خود و دارای مکتب علمی‌‌ و تربیتی و صاحب تألیفات بسیار گرانقدری بوده‌اند.
  
از ديگر كساني كه احمد بن سمكه از خرمن پرفيض آن‌ها خوشه برچيده، علي ابن ابراهيم بن هاشم قمي، سليمان بن هاشم نوفلي و ابومنذر هشام بن محمد سايب كلبي است. البته گفتني است كه هر يك از اين‌ها كه نام برده شدند، از بزرگان شيعه و از عالمان و انديشمندان زمان خود و داراي مكتب علمی‌‌ و تربيتي و صاحب تأليفات بسيار گرانقدري بوده‌اند كه بايد در جاي خود به آن پرداخت؛ مانند علي بن ابراهيم كه كتاب ارزشمندي در تفسير [[قرآن]] كريم تأليف كرده است.
+
به دلیل این که ابن سمکه به علم [[تاریخ|تاریخ]] علاقه داشته و در این زمینه پژوهش می‌‌کرده، بیشتر از دانش تاریخی اساتید خود استفاده می‌‌نموده، تا استفاده روایتی و فقهی.
 
 
به دليل اين كه ابن سمكه به علم تاريخ علاقه داشته و در اين زمينه پژوهش می‌‌كرده، بيشتر از دانشِ تاريخي اساتيد استفاده می‌‌نموده تا استفاده روايتي. با تحقيقي كه در سير زندگي ايشان شد، به روايتي كه در زمينه‌هاي فقهي باشد و ايشان آن را با واسطه از اساتيد خود روايت كرده باشد، دسترسي پيدا نكرديم.
 
 
 
==آثار==
 
 
 
احمد بن اسماعيل سمكه قمی ‌‌از هوش سرشاري برخوردار بود. لذا به علم [[فقه]]، [[حديث]] و ادبيات بسنده نكرد. او عاشق اهل بيت: بود و می‌‌خواست با زندگي و سيره آن بزرگواران آشنا شود. از طرفي، چون در عصر [[عباسيان]] زندگي می‌‌كرد و بيشتر امامان شيعه در دوره حكومت اين سلاطين می‌‌زيستند و آنان به واسطه جور و ستم خلفاي عباسي از حق خود محروم و زنداني و تبعيد شده و سرانجام به شهادت رسيده بودند، لذا ذهن كنكاشگر او متوجه چگونگي خلافت عباسيان می‌‌شود و به تحليل سياسي، اجتماعي و فرهنگي دوره خلفاي عباسي می‌‌پردازد و اتفاقات آن زمان را با قلم تواناي خود بر صفحه كاغذ می‌‌نگارد. اين اثر تاريخي شامل ده هزار برگ، به نام تاريخ الخلفاي عباسي<ref> رجال نجاشي، ص 71.</ref> نامگذاري می‌‌گردد.
 
 
 
نجاشي خود اين كتاب ديده و در مورد دوران حكومت امين برادر مأمون از خلفاي عباسي همزمان با حيات حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام مطالعه نموده است. وي می‌‌نويسد: «كتاب تاريخ الخلفاي عباسي نوشته احمد بن اسماعيل بن عبدالله بجلي معروف به ابن سمكه قمي، شامل ده هزار برگه است و من آن را ديده‌ام و قسمت مربوط به اخبار امين را مطالعه نموده‌ام و هيچ كس تاكنون به خوبي ايشان چنين كتابي كه بيانگر همه زواياي دوران حكومت [[عباسيان]] باشد ننوشته است. علاوه بر خلق چنين اثري، احمد بن اسماعيل نامه‌هايي به شاگردنش ابوالفضل محمد بن حسين بن عميد نوشته است كه به عنوان الرسائل معروف است. كتاب ديگر نامبرده الامثال، در علم ادبيات است.<ref> همان.</ref>
 
 
 
از آن همه آثار ارزشمند، در حال حاضر هيچ گونه اثري باقي نيست و بر اثر عوامل طبيعي و غيرطبيعي مانند حمله مغول‌ها به كتابخانه‌ها از ميان رفته‌اند. البته نويسنده كتابي كه اخيراً به نام تاريخ خلفاي عباسي چاپ شده، معلوم نيست. بنا به گفته محققين و با توجه به قراين موجود در همان كتاب به احتمال قوي اين اثر ارزشمند از ابن سمكه قمی ‌‌است.
 
 
 
==پيوند با سياست==
 
 
 
ابن سمكه از كساني است كه به مسائل حكومتي زمانش بي‌تفاوت نبود. او از نظر اعتقادي و گرايش مذهبي و سياسي، با دولت عباسيان در تضاد كامل بود؛ چرا كه از شيعيان و دوستداران اهل بيت: به شمار می‌‌رفت؛ ولي حاكمان عباسي درست در نقطه مقابل قرار داشتند و او آن‌ها را غاصب و ستمگر می‌‌دانست. از اين رو، اقدام به خلق اثري گرانقدري به نام اخبار دولت عباسي می‌‌نمايد و در آن، تمام زواياي حكومت عباسيان از زمان تولد عباس بن عبدالمطلب عموي گرامی ‌‌پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله، تا زماني كه خود در آن می‌‌زيسته و نيز فرزندان و نسل عباس را مورد مطالعه قرار داده است و به شرح زندگاني هر يك از آنان و تعامل و رفتار سياسي آنان با حاكمان بني‌اميه و اين كه چگونه و با چه انگيزه‌‌اي از حق غصب شده اهل بيت علیهم‌السلام دفاع می‌‌كرده‌اند، پرداخته است. وي همچنين درباره قيام ابومسلم خراساني كه از خراسان به طرفداري [[عباسيان]] خروج كرد و حكومت آنان را كه رو به ضعف می‌‌رفت قدرت بخشيد، مطالب درخور توجهي را در اين كتاب آورده است.
 
  
 
==شاگردان==
 
==شاگردان==
  
در زمان‌هاي گذشته همه مردم توان خواندن و نوشتن نداشتند و شغل نويسندگي، كتابت و نامه‌نگاري از مشاغل بسيار مهم اجتماعي بوده؛ تا آنجا كه اگر كسي چنين تواني داشت، می‌‌توانست در دربار پادشاهان به شغل كتابت و نوشتن مطالبي بپردازد كه از طرف حكومت به او واگذار می‌‌شد.
+
بیشتر شهرت احمد بن اسماعیل سمکه قمی، ‌‌به سبب تربیت شاگرد هنردوست و ادب پرورش [[محمد بن عمید|ابوالفضل محمد بن حسین بن عمید خراسانی]]<ref> رجال نجاشی، ص ۷۱.</ref> است. عمید خراسانی دوست [[صاحب بن عباد]]، وزیر دیلمیان، بود و بعد از صاحب بن عباد به مقام وزارت رسید. تمامی‌‌ کسانی که شرح زندگانی ابن عمید را نگاشته‌اند، می‌‌نویسند او از شاگردان احمد بن اسماعیل سمکه قمی ‌‌بوده است.
  
بيشتر شهرت احمد بن اسماعيل سمكه قمی ‌‌به سبب تربيت شاگرد هنردوست و ادب پرورش ابوالفضل محمد بن حسين بن عميد خراساني<ref> همان.</ref> است. عميد خراساني دوست صاحب بن عباد، وزير ديلميان، بود و بعد از صاحب بن عباد به مقام وزارت رسيد. تمامی‌‌ كساني كه شرح زندگاني ابن عميد را نگاشته‌اند، می‌‌نويسند او از شاگردان احمد بن اسماعيل سمكه قمی ‌‌بوده است.
+
یکی دیگر از شاگردان او، [[جعفر بن محمد قولویه|جعفر بن محمد بن قولویه]]<ref> کتاب النقض، ص ۱۹۸.</ref> (صاحب کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]]) است.
  
يكي ديگر از شاگردان او، ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه<ref> كتاب النقض، ص 198.</ref> (صاحب كتاب كامل الزيارات) است.
+
==آثار و تألیفات==
  
==در آيينه دانشوران==
+
احمد بن اسماعیل سمکه قمی ‌‌از هوش سرشاری برخوردار بود. لذا به علم [[فقه]]، [[حدیث]] و [[ادبیات عرب|ادبیات]] بسنده نکرد. او عاشق [[اهل بیت]] علیهم‌السلام بود و می‌‌خواست با زندگی و سیره آن بزرگواران آشنا شود. از طرفی، چون در عصر [[عباسیان]] زندگی می‌‌کرد و بیشتر امامان شیعه در دوره حکومت این سلاطین می‌‌زیستند و آنان به واسطه جور و ستم خلفای عباسی از حق خود محروم و زندانی و تبعید شده و سرانجام به شهادت رسیده بودند، لذا ذهن کنکاشگر او متوجه چگونگی خلافت عباسیان می‌‌شود و به تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره خلفای عباسی می‌‌پردازد و اتفاقات آن زمان را با قلم توانای خود بر صفحه کاغذ می‌‌نگارد. این اثر تاریخی شامل ده هزار برگ، به نام «تاریخ الخلفای عباسی»<ref> رجال نجاشی، ص ۷۱.</ref> نامگذاری می‌‌گردد.
  
علماي علم رجال و [[حديث]]، احمد بن اسماعيل بجلي معروف به سمكه قمی‌‌ را ستوده اند. نجاشي در كتاب رجال خود می‌‌گويد: او كتابي در تاريخ خلفاي عباسي نوشته كه ده هزار ورقه است و كسي تاكنون مثل آن را ننوشته است و چه نيكو نوشته است!
+
ازآن جهت که او از نظر اعتقادی، با دولت [[عباسیان]] در تضاد کامل بود و آن‌ها را غاصب و ستمگر می‌‌دانست، اقدام به خلق این اثر گرانقدر می‌‌نماید و در آن، تمام زوایای حکومت عباسیان از زمان تولد [[عباس بن عبدالمطلب]] عموی [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله، تا زمانی که خود در آن می‌‌زیسته و نیز فرزندان و نسل عباس را مورد مطالعه قرار داده است و به شرح زندگانی هر یک از آنان و تعامل و رفتار سیاسی آنان با حاکمان [[بنی‌امیه]] و این که چگونه و با چه انگیزه‌‌ای از حق [[غصب]] شده اهل بیت علیهم‌السلام دفاع می‌‌کرده‌اند، پرداخته است. وی همچنین درباره قیام [[ابومسلم خراسانى|ابومسلم خراسانی]] که از [[خراسان]] به طرفداری عباسیان خروج کرد و حکومت آنان را که رو به ضعف می‌‌رفت قدرت بخشید، مطالب درخور توجهی را در این کتاب آورده است.
  
[[علامه حلی]] در كتاب الخلاصه می‌‌نويسد: احمد بن اسماعيل، دوازده امامی ‌‌است و روايات او مورد قبول است.
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] می‌‌گوید: «کتاب تاریخ الخلفای عباسی نوشته احمد بن اسماعیل بن عبدالله بجلی معروف به ابن سمکه قمی، شامل ده هزار برگه است و من آن را دیده‌ام و قسمت مربوط به اخبار [[امین (خلیفه عباسی)|امین]] را مطالعه نموده‌ام و هیچ کس تاکنون به خوبی ایشان چنین کتابی که بیانگر همه زوایای دوران حکومت [[عباسیان]] باشد ننوشته است».
  
عالم بزرگوار قرن پنجم عبدالجليل قزويني، در كتاب النقض <ref> نقد الرجال، تفرشي، ج 1، ص 106-107.</ref>، او را از علماي لغت كه در شهر [[قم]] می‌‌زيسته می‌‌داند. مامقاني در كتاب تنقيح المقال جلد اول می‌‌نويسد: او ممدوح است و رواياتش مورد قبول است.
+
نجاشی می افزاید: «علاوه بر خلق چنین اثر تاریخی، احمد بن اسماعیل نامه‌هایی به شاگردش [[محمد بن عمید|محمد بن حسین بن عمید]] نوشته است که به عنوان «الرسائل» معروف است. کتاب دیگر او، «الامثال» در علم [[ادبیات عرب|ادبیات]] است».<ref> همان.</ref>
  
صاحب كتاب نقدالرجال<ref> طبقات اعلام الشيعه، ج 1، ص 20.</ref> بعد از نقد و بررسي برخي از اشكالات، در آخر نظر می‌‌دهد كه روايات او مورد قبول است. مرحوم آقا بزرگ تهراني در كتاب طبقات اعلام الشيعه او را از معاصران مرحوم كليني - صاحب كتاب اصول كافي - می‌‌داند و كتاب تاريخ خلفاي عباسي او را ستوده است.
+
از این آثار ارزشمند، در حال حاضر هیچ گونه اثری باقی نیست و بر اثر عوامل مختلف مانند حمله مغول‌ها به کتابخانه‌ها از میان رفته‌اند. البته نویسنده کتابی که اخیراً به نام «تاریخ خلفای عباسی» چاپ شده، معلوم نیست. بنا به گفته محققین و با توجه به قراین موجود در همان کتاب، به احتمال قوی این اثر ارزشمند از ابن سمکه قمی ‌‌است.
  
مرحوم سيد جلال الدين محدث ارموي (صاحب كتاب تعليقات النقض) می‌‌گويد: او از بزرگان شيعه و از مفاخر ايشان است. از اين روي، ترجمه او در همه كتب رجال شيعه مذكور است.
+
==در نظر عالمان==
  
لكن مرحوم آيت الله خويي، در كتاب معجم رجال الحديث<ref> معجم رجال الحديث، ج 2، ص 57-58.</ref>، بعد از نقل اقوال و بررسي آن‌ها می‌‌فرمايد: چون از جانب علماي رجال توثيقي درباره احمد بن اسماعيل نشده، لذا نمی‌‌توانيم روايات او را بپذيريم. ايشان می‌‌فرمايند: اينكه درباره يك راوي، مطلبي كه [[عدالت]] او را زير سؤال ببرد پيدا نشود، كافي نيست؛ بلكه حتماً بايد او را به عدالت و وثاقت ستوده باشند.
+
بیشتر علمای [[علم رجال]] و [[حدیث]]، احمد بن اسماعیل بجلی را ستوده اند:
  
==وفات==
+
* [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در کتاب [[رجال نجاشی (کتاب)|رجال]] خود می‌‌گوید: او کتابی در تاریخ خلفای عباسی نوشته که ده هزار ورقه است و کسی تاکنون مثل آن را ننوشته است و چه نیکو نوشته است!
 +
* [[علامه حلی]] در کتاب [[خلاصة الاقوال (کتاب)|الخلاصه]] می‌‌نویسد: احمد بن اسماعیل، [[اثنى عشریه|دوازده امامی]] ‌‌است و روایات او مورد قبول است.
 +
* عالم بزرگوار قرن پنجم [[عبدالجلیل قزوینی رازی|عبدالجلیل قزوینی]]، در کتاب «[[النقض (کتاب)|النقض]]»<ref> نقد الرجال، تفرشی، ج ۱، ص ۱۰۶-۱۰۷.</ref>، او را از علمای لغت که در شهر [[قم]] می‌‌زیسته می‌‌داند.
 +
* [[عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانی]] در کتاب «[[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]]» جلد اول می‌‌نویسد: او ممدوح است و روایاتش مورد قبول است.
 +
* صاحب کتاب «[[نقد الرجال (کتاب)|نقدالرجال]]»<ref> طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۲۰.</ref> بعد از نقد و بررسی برخی از اشکالات، در آخر نظر می‌‌دهد که روایات او مورد قبول است.
 +
* [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانی]] در کتاب «[[طبقات اعلام الشیعه (کتاب)|طبقات اعلام الشیعه]]» او را از معاصران [[شیخ کلینی|شیخ کلینی]] - صاحب کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] - می‌‌داند و کتاب تاریخ خلفای عباسی او را ستوده است.
 +
* [[محدث ارموی|سید جلال الدین محدث ارموی]] (صاحب کتاب تعلیقات النقض) می‌‌گوید: او از بزرگان شیعه و از مفاخر ایشان است. از این رو، ترجمه او در همه کتب رجال شیعه مذکور است.
 +
* اما [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]]، در کتاب «[[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة (کتاب)|معجم رجال الحدیث]]»<ref> معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۵۷-۵۸.</ref>، بعد از نقل اقوال و بررسی آن‌ها می‌‌فرماید: چون از جانب علمای رجال توثیقی درباره احمد بن اسماعیل نشده، لذا نمی‌‌توانیم روایات او را بپذیریم. ایشان می‌‌فرماید: اینکه درباره یک راوی، مطلبی که [[عدالت]] او را زیر سؤال ببرد پیدا نشود، کافی نیست؛ بلکه حتماً باید او را به عدالت و وثاقت ستوده باشند.
  
اين ستاره تابناك، پس از سال‌ها تلاش و كوشش و نورافشاني و تربيت شاگرداني انديشمند و فرزانه و به جاي نهادن آثاري گرانبها در اواخر سال 359 يا 360 ق.<ref> [[الذريعه]]، ج 3، ص 264.</ref> دعوت حق را لبيك گفت. از محل دفن آن بزرگوار خبري در دست نيست.
+
==پانویس==
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
*حسن شاكري كاشاني, ستارگان حرم، جلد 18، صفحه 69-74
+
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، حسن شاکری کاشانی، جلد ۱۸، صفحه ۶۹-۷۴.
 +
 
 +
[[رده:علمای قرن سوم]][[رده:علماء شیعه]][[رده:تاریخ نویسان]][[رده:محدثان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۲

«احمد بن اسماعیل بجلّی قمی» معروف به «ابن سمکه» (م، ۳۵۹ ق)، محدث و مورخ شیعه در قرن چهارم قمری است. از جمله تألیفات ابن سمکه، کتاب «تاریخ الخلفای عباسی» بوده که در آن به تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خلافت عباسیان می‌‌پردازد. محمد بن عمید از شاگردان مبرّز اوست.

نام کامل احمد بن اسماعیل بجلّی قمی
زادگاه قم
وفات ۳۵۹ قمری

Line.png

اساتید

احمد بن محمد بن خالد برقى، علی بن ابراهیم قمی، هشام بن محمد سائب کلبی، سلیمان بن هاشم نوفلی،...

شاگردان

ابوالفضل محمد بن عمید، جعفر بن محمد بن قولویه،...

آثار

تاریخ الخلفای عباسی، الرسائل، الامثال،...

زندگی‌نامه

احمد بن اسماعیل بن عبدالله بجلی سمکه قمی در اواخر قرن سوم هجری در قم به دنیا آمد. اجداد او از مهاجران عرب هستند که به ایران و شهر قم مهاجرت کرده‌اند.[۱] احتمالا مهاجرت آن‌ها به این علت باشد که چون این خانواده شیعه بوده‌اند و خلفای عباسی - خصوصاً در شهرهای نزدیک به مرکز خلافت - در مورد شیعیان سختگیری‌های شدیدی می‌‌نمودند و در شهرهای ایران به ویژه قم شیعیان بیشتری در آسایشی نسبی زندگی می‌‌کردند، لذا خانواده سمکه به قم مهاجرت کرده‌اند.

آن طور که در کتاب «صحاح اللغه»[۲] آمده است بَجَلی (با دو فتحه) نام کسانی است که مادرشان «بجلیه» نام داشته و نیز نام یکی از قبایل عرب است که ابتدا در یمن می‌‌زیسته‌اند. در این قبیله مردانی برخاسته‌اند که در زمره اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام بوده‌اند.[۳]

پدرش اسماعیل، فردی شیعه و از علاقه‌مندان و دوستان اهل بیت علیهم‌السلام بود. لذا به محض ورود به قم با عالم سرشناس و راوی بزرگ حدیث، احمد بن ابی عبدالله برقی[۴] آشنا می‌‌شود و به دلیل رفت و آمد بسیار به بیت علم و روایت، از دوستان بسیار نزدیک و اصحاب خاص او می‌‌گردد.[۵] در این که چرا او را «سمکه» می‌‌نامیده‌اند؛ اختلاف است. بعضی سمکه را نام جد او می‌‌دانند و بعضی دیگر سمکه را لقب احمد دانسته‌اند. سمکه در لغت به معنای ماهی بزرگ آمده است. احتمال دارد به دلیل این که او مطالب فراوانی درباره تاریخ می‌‌دانسته و این او را بزرگ جلوه می‌‌داده است، از این رو او را ابن سمکه می‌‌خوانده‌اند.

احمد بن اسماعیل قمی، سرانجام در اواخر سال ۳۵۹ یا ۳۶۰ ق.[۶] دعوت حق را لبیک گفت. از محل دفن آن بزرگوار خبری در دست نیست.

استادان

احمد بن اسماعیل از همان اوان کودکی از استعداد فوق‌العاده برخوردار بود و پدرش نیز زود استعداد او را درمی‌‌یابد. لذا برای شکوفایی این استعداد، تربیت احمد را به مراد و محبوب خود، یعنی احمد بن ابی عبدالله برقی، می‌‌سپارد.

از دیگر کسانی که احمد بن سمکه از آن‌ها بهره برده، علی بن ابراهیم قمی، سلیمان بن هاشم نوفلی و هشام بن محمد سایب کلبی هستند، که هر یک از ایشان‌، از بزرگان شیعه و از عالمان و اندیشمندان زمان خود و دارای مکتب علمی‌‌ و تربیتی و صاحب تألیفات بسیار گرانقدری بوده‌اند.

به دلیل این که ابن سمکه به علم تاریخ علاقه داشته و در این زمینه پژوهش می‌‌کرده، بیشتر از دانش تاریخی اساتید خود استفاده می‌‌نموده، تا استفاده روایتی و فقهی.

شاگردان

بیشتر شهرت احمد بن اسماعیل سمکه قمی، ‌‌به سبب تربیت شاگرد هنردوست و ادب پرورش ابوالفضل محمد بن حسین بن عمید خراسانی[۷] است. عمید خراسانی دوست صاحب بن عباد، وزیر دیلمیان، بود و بعد از صاحب بن عباد به مقام وزارت رسید. تمامی‌‌ کسانی که شرح زندگانی ابن عمید را نگاشته‌اند، می‌‌نویسند او از شاگردان احمد بن اسماعیل سمکه قمی ‌‌بوده است.

یکی دیگر از شاگردان او، جعفر بن محمد بن قولویه[۸] (صاحب کتاب کامل الزیارات) است.

آثار و تألیفات

احمد بن اسماعیل سمکه قمی ‌‌از هوش سرشاری برخوردار بود. لذا به علم فقه، حدیث و ادبیات بسنده نکرد. او عاشق اهل بیت علیهم‌السلام بود و می‌‌خواست با زندگی و سیره آن بزرگواران آشنا شود. از طرفی، چون در عصر عباسیان زندگی می‌‌کرد و بیشتر امامان شیعه در دوره حکومت این سلاطین می‌‌زیستند و آنان به واسطه جور و ستم خلفای عباسی از حق خود محروم و زندانی و تبعید شده و سرانجام به شهادت رسیده بودند، لذا ذهن کنکاشگر او متوجه چگونگی خلافت عباسیان می‌‌شود و به تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره خلفای عباسی می‌‌پردازد و اتفاقات آن زمان را با قلم توانای خود بر صفحه کاغذ می‌‌نگارد. این اثر تاریخی شامل ده هزار برگ، به نام «تاریخ الخلفای عباسی»[۹] نامگذاری می‌‌گردد.

ازآن جهت که او از نظر اعتقادی، با دولت عباسیان در تضاد کامل بود و آن‌ها را غاصب و ستمگر می‌‌دانست، اقدام به خلق این اثر گرانقدر می‌‌نماید و در آن، تمام زوایای حکومت عباسیان از زمان تولد عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، تا زمانی که خود در آن می‌‌زیسته و نیز فرزندان و نسل عباس را مورد مطالعه قرار داده است و به شرح زندگانی هر یک از آنان و تعامل و رفتار سیاسی آنان با حاکمان بنی‌امیه و این که چگونه و با چه انگیزه‌‌ای از حق غصب شده اهل بیت علیهم‌السلام دفاع می‌‌کرده‌اند، پرداخته است. وی همچنین درباره قیام ابومسلم خراسانی که از خراسان به طرفداری عباسیان خروج کرد و حکومت آنان را که رو به ضعف می‌‌رفت قدرت بخشید، مطالب درخور توجهی را در این کتاب آورده است.

نجاشی می‌‌گوید: «کتاب تاریخ الخلفای عباسی نوشته احمد بن اسماعیل بن عبدالله بجلی معروف به ابن سمکه قمی، شامل ده هزار برگه است و من آن را دیده‌ام و قسمت مربوط به اخبار امین را مطالعه نموده‌ام و هیچ کس تاکنون به خوبی ایشان چنین کتابی که بیانگر همه زوایای دوران حکومت عباسیان باشد ننوشته است».

نجاشی می افزاید: «علاوه بر خلق چنین اثر تاریخی، احمد بن اسماعیل نامه‌هایی به شاگردش محمد بن حسین بن عمید نوشته است که به عنوان «الرسائل» معروف است. کتاب دیگر او، «الامثال» در علم ادبیات است».[۱۰]

از این آثار ارزشمند، در حال حاضر هیچ گونه اثری باقی نیست و بر اثر عوامل مختلف مانند حمله مغول‌ها به کتابخانه‌ها از میان رفته‌اند. البته نویسنده کتابی که اخیراً به نام «تاریخ خلفای عباسی» چاپ شده، معلوم نیست. بنا به گفته محققین و با توجه به قراین موجود در همان کتاب، به احتمال قوی این اثر ارزشمند از ابن سمکه قمی ‌‌است.

در نظر عالمان

بیشتر علمای علم رجال و حدیث، احمد بن اسماعیل بجلی را ستوده اند:

  • نجاشی در کتاب رجال خود می‌‌گوید: او کتابی در تاریخ خلفای عباسی نوشته که ده هزار ورقه است و کسی تاکنون مثل آن را ننوشته است و چه نیکو نوشته است!
  • علامه حلی در کتاب الخلاصه می‌‌نویسد: احمد بن اسماعیل، دوازده امامی ‌‌است و روایات او مورد قبول است.
  • عالم بزرگوار قرن پنجم عبدالجلیل قزوینی، در کتاب «النقض»[۱۱]، او را از علمای لغت که در شهر قم می‌‌زیسته می‌‌داند.
  • شیخ عبدالله مامقانی در کتاب «تنقیح المقال» جلد اول می‌‌نویسد: او ممدوح است و روایاتش مورد قبول است.
  • صاحب کتاب «نقدالرجال»[۱۲] بعد از نقد و بررسی برخی از اشکالات، در آخر نظر می‌‌دهد که روایات او مورد قبول است.
  • شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب «طبقات اعلام الشیعه» او را از معاصران شیخ کلینی - صاحب کتاب الکافی - می‌‌داند و کتاب تاریخ خلفای عباسی او را ستوده است.
  • سید جلال الدین محدث ارموی (صاحب کتاب تعلیقات النقض) می‌‌گوید: او از بزرگان شیعه و از مفاخر ایشان است. از این رو، ترجمه او در همه کتب رجال شیعه مذکور است.
  • اما آیت الله خویی، در کتاب «معجم رجال الحدیث»[۱۳]، بعد از نقل اقوال و بررسی آن‌ها می‌‌فرماید: چون از جانب علمای رجال توثیقی درباره احمد بن اسماعیل نشده، لذا نمی‌‌توانیم روایات او را بپذیریم. ایشان می‌‌فرماید: اینکه درباره یک راوی، مطلبی که عدالت او را زیر سؤال ببرد پیدا نشود، کافی نیست؛ بلکه حتماً باید او را به عدالت و وثاقت ستوده باشند.

پانویس

  1. تاریخ قم، ج ۱، ص ۵۵۴.
  2. صحاح اللغه، ج ۴، ماده بجل.
  3. مانند عبدالله بجلی از اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و زهیر بن قیم بجلی از اصحاب امام حسین علیه‌السلام (انصارالحسین، شیخ مهدی شمس‌الدین).
  4. رجال نجاشی، ص ۷۱.
  5. طوسی، الفهرست، ص ۵۵.
  6. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۳، ص ۲۶۴.
  7. رجال نجاشی، ص ۷۱.
  8. کتاب النقض، ص ۱۹۸.
  9. رجال نجاشی، ص ۷۱.
  10. همان.
  11. نقد الرجال، تفرشی، ج ۱، ص ۱۰۶-۱۰۷.
  12. طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۲۰.
  13. معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۵۷-۵۸.

منابع