ملا عبدالله فاضل تونی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''«ملا عبداللّه بن محمد تونی»''' معروف به '''«فاضل تونی»''' (م ۱۰۷۱ ق)، عالم ربانی و فقیه اصولی بزرگ [[شیعه]] در قرن یازدهم هجری است. برخی عالمان گفته‌اند که فاضل تونی‌ [[اخباریان|اخباری]] معتدلی‌ بوده‌ که‌ با [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول‌ فقه‌]] میانۀ خوبی‌ داشته‌ است. همچنین او را به‌ داشتن‌ دانش‌ گسترده‌ و [[تقوا|تقوای‌]] بسیار ستوده‌اند. کتاب «[[الوافیه|الوافیه فی اصول الفقه]]» او، از کتابهاى مشهور و متداول در [[حوزه علميه|حوزه‌هاى علمیه]] آن زمان بوده است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام شخصیت =
 +
|نام کامل = ملا عبداللّه بن محمد تونی
 +
|تصویر=
 +
|زادروز =
 +
|زادگاه = تون، [[خراسان]]
 +
|وفات = ۱۰۷۱ قمری
 +
|مدفن = کرمانشاه
 +
|اساتید = [[میرزا رفیعا نائینی]]،...
 +
|شاگردان = میر عبدالحسین خاتون‌آبادی،...
 +
|آثار = [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه فی اصول الفقه]]، رساله‌ای در نماز جمعه، حاشیه بر [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]، حاشیه‌ بر [[ارشاد الاذهان الی احکام الایمان (کتاب)|ارشاد الاذهان]]، فهرست بر [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
  
 +
تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش «بُشرویه» از توابع «تون» یا «فردوس» در جنوب استان [[خراسان]] بوده است. در جنبش [[سربداران]] که طی آن [[شیعه|شیعیان]] خراسان به مقابله با مغولان برخاستند، بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است.
  
'''کلیدواژه: فاضل تونی، آثار فاضل تونی، شاه عباس'''
+
ملا عبداللّه تونی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در [[مدرسه ملا عبدالله شوشتری|مدرسه ملا عبدالله تستری]] <ref>وی از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ هـ.ق) بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاج‌الزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول، المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.</ref> (متوفی ۱۰۲۱ هـ.ق‌‌) در [[اصفهان]] به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع‌الدین محمد طباطبایی معروف به [[میرزا رفیعا نائینی]] (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق‌‌) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.<ref>خورشید خاوران، ص۲۵.</ref>
  
ملا عبدالله تونی بشروی<ref> محقق بزرگوار سید محمدحسین رضوی کشمیری در مقدمه کتاب «الوافیه» به طور مفصل درباره کتاب و مولف مطالبی آورده و نیز نوشته است: عنوان ملا عبدالله از عناوینی است که علمای بزرگ با این تعبیر از او یاد کرده‌اند و مرحوم [[شیخ حر عاملی]] صاحب کتاب «امل الامل» از او به عنوان: مولانا عبدالله... یاد کرده. میرزا عبدالله افندی و خوانساری هم با همین تعبیر از او یاد کرده‌اند. مرحوم تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» از او به عنوان «آخوند ملا عبدالله» و در الذریعه به نام «عبدالله البشروئی» یاد نموده‌اند. مرحوم [[محدث قمی]] در الکنی والالقاب می‌نویسد: التونی اذا وصف به الفاضل؛ هرگاه فاضل تونی بگویند مراد «مولا عبدالله بن محمد التونی البشروی» است. همه علما به عنوان «فاضل تونی» در کتب اصول از او یاد کرده‌اند. (الوافیه، مقدمه، ص 12)</ref> از علمای بزرگ و فقیهان مشهور قرن یازدهم هجری است که همه او را به فضل و کمال و [[زهد]] و پارسایی ستوده و همتای مقدس اردبیلی دانسته‌اند. در کتاب‌ها از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد و عابد یاد شده است. کتاب وافیه او در [[اصول فقه]]، از کتاب‌های مشهور و متداول در حوزه‌های علمیه آن زمان بوده که مذاق اصولی او را با سبک مخصوص به خودش بیان می‌‌کند.
+
فاضل تونی در طول اقامت خویش در [[اصفهان]] با تدریس و افاضه در مدرسه [[ملا عبدالله شوشتری|مولی عبدالله تستری]] شاگردان برجسته‌ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون‌آبادی تربیت نمود و مشتاقان [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[کلام]] و [[حدیث]] از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند. علامه خاتون‌آبادی (متوفی ۱۱۰۵ هـ.ق‌‌) در کتاب «وقایع السنین والاعوام» می‌‌نویسد: شاه عباس ثانی در سال (۱۰۵۹ هـ.ق‌‌) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت. در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می‌‌گذرانیدم. و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد و استفاضه از اخلاق و آداب می‌‌نمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از [[تقوا]] و صلاح و [[ورع]] بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاورت روضه رضویه ([[مشهد]]) اختیار کرد.<ref>خورشید خاوران، ص۲۵ به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص۵۱۶.</ref>
  
'''خاندان و زادگاه'''
+
فاضل تونی در اواخر حیات [[شیخ بهایی]] و [[میرداماد]] (متوفی‌ ۱۰۴۱) در اصفهان می‌زیست و مدرسه‌ای نیز در آن شهر بنا کرد. میرزا محمد تنکابنی‌ نیز گزارشی‌ از دیدار تونی‌ با میرداماد و مصاحبت‌ و دوستی‌ نزدیک‌ وی‌ با شاه‌ عباس‌ صفوی‌ (حک: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) نقل‌ کرده‌ است.
  
تاریخ دقیق ولادت فاضل تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش بشرویه از توابع تون بوده است. «تون» یا «فردوس» یکی از شهرستان‌های جنوب استان [[خراسان]] است که با 6/21956 کیلومترمربع مساحت در بخش مرکزی استان واقع و مرکز آن شهرستان فردوس است. علاوه بر فردوس بخش‌های «اسلامیه» و «سرایان» و «بشرویه» نیز در محدوده این شهرستان جای گرفته است.<ref> در کتاب تاریخ جهانگشای نادری صفحه 467 می‌نویسد: تون شهری است به خراسان در 426 کیلومتری [[مشهد]] و 72 کیلومتری گناباد و دامنه کوه‌های کلات، حمدالله مستوفی آن را از شهرهای اقلیم چهارم ذکر می‌کند... به نقل مستوفی: این شهر در زمان قدیم بسیار آبادان بوده ولی به عهد او شهر متوسطی شده است و هم او از خندق و حصار و باغ‌های این شهر و به خصوص خربزه شیرین تون شرح مفصلی می‌آورد. اعتمادالسلطنه به نقل از مسافری به نام محمد مجدی می‌گوید: شهر تون به سب شهرهای چین ساخته شده است یعنی مدور با دو حصار و خندق عمیق.</ref>
+
به‌ گفته [[میرزا عبدالله افندی|افندی‌ اصفهانی‌]]، ملاعبداللّه‌ تونی‌ مدتی‌ پس از تحصیل در اصفهان‌، به‌ [[مشهد]] رفت‌ و چندی‌ در آنجا سکونت‌ کرد. فاضل تونی بعدها به قصد زیارت [[عتبات عالیات]] عازم [[عراق]] شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، دوستش [[ملا خلیل قزوینی]] از او خواست که در آنجا بماند، و او پذیرفت و مدتی در آن شهر توقف کرد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلما، ج۳، ص۲۳۸.</ref>
  
اما بشرویه از بخش‌های بزرگ شهرستان فردوس است که در جنوب غربی استان خراسان قرار دارد. این بخش از شمال به بردسکن کاشمر، از غرب به طبس، از جنوب به دیهوک و از شرق به فردوس متصل است. بشرویه دارای 120 آبادی و دهستان مسکونی است که مجموعاً سی هزار نفر جمعیت دارد. پانزده هزار از آنان در مرکز بخش (بشرویه) سکونت دارند.  
+
فاضل تونی دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ بود و در میان مردم نفوذ داشت و امرا و ملوک او را تکریم می کردند. ساختن مدرسه علمیه‌ای در [[اصفهان]] با وجود مدارس علمیه دیگر، خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونه‌ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌سازد. بی‌مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه‌ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت.
  
در جنبش سربداران که طی آن شیعیان خراسان به مقابله با مغولان برخاستند؛ بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است. از این شهر عالمان شیعی فراوانی برخاسته‌اند که از میان آن‌ها ملا عبدالله تونی و حسن بن محمدباقر حسینی را می‌‌توان برشمرد.<ref> مفاخر بشرویه، ص 5، با تلخیص.</ref>
+
پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که  من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین [[صفویه]] از مروجین دین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.  
  
'''تحصیل'''
+
سپس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می‌‌باشد؟ آخوند گفت: وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته‌اند و ظاهربین می‌‌باشند و معرفت ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آنقدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می‌‌رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می‌‌باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، [[نیت]] ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبوا العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطرة الحقیقه.<ref>قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص۲۷۰.</ref>
  
وی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در مدرسه معروف مولی عبدالله تستری<ref> از اعیان علما در عصر صفویه، مرحوم مولی عبدالله تستری است. وی از مشایخ مجلسی اول مولا محمدتقی مجلسی (متوفی 1070 هـ.ق) است و معاصر مقدس اردبیلی و فاضل تونی بوده است. [[محدث قمی]] وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاج‌الزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول. المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.</ref> (متوفی 1021 هـ.ق‌‌) اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع‌الدین محمد بن حیدر طباطبایی معروف به میرزا رفیعا (متوفی 1082 هـ.ق‌‌) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.<ref> خورشید خاوران، ص 25.</ref>
+
فاضل تونی را همه به [[زهد]] و پارسایی ستوده‌اند. [[شیخ حر عاملی]] با تعبیر صالح، زاهد و عابد او را می‌‌ستاید. [[میرزا عبدالله افندی]] می‌‌گوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می‌‌توان هم گفت دوم [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. سپس می‌‌افزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.<ref>ریاض العماء، ج۳، ص۲۳۷.</ref>
  
'''تدریس و شاگردان'''
+
مرحوم ملا عبداللّه فاضل تونی سرانجام در شانزدهم [[ربیع الاول]] ۱۰۷۱ ق‌‌، هنگامی‌‌ که به همراه برادرش ملا احمد عازم سفر عتبات بود، در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر [[قبر]] او ساختند و این مزار مدت‌ها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.
  
فاضل تونی در طول اقامت خویش در اصفهان با تدریس و افاضه در مدرسه ملا عبدالله بن حسین تستری (متوفی 1021 هـ.ق‌‌) شاگردان برجسته‌ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون‌آبادی تربیت نمود و همواره مشتاقان [[فقه]]، [[اصول]]، [[کلام]] و [[حدیث]] از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند. علامه خاتون‌آبادی (متوفی 1105 هـ.ق‌‌) در کتاب وقایع السنین والاعوام می‌‌نویسد: شاه عباس ثانی در سال (1059 هـ.ق‌‌) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «من لایحضره الفقیه» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می‌‌گذرانیدم.
+
==آثار و تألیفات==
  
و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد، و استفاضه از اخلاق و آداب می‌‌نمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از تقوا و صلاح و ورع بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاوزت روضه رضویه اختیار کرد.<ref> خورشید خاوران، ص 25 به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص 516.</ref>
+
#[[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه فی اصول الفقه]]: این کتاب در [[اصول فقه]] و از بهترین کتب این فن است که در آن فصل بندی جدیدی از اصول فقه عرضه کرده است.
 +
#رساله‌ای در نماز جمعه<ref>فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه‌ساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است (صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج۱، ص۳۱۴).</ref> (رساله ای در اثبات عدم وجوب عینی اقامۀ [[نماز جمعه]] در عصر [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]])
 +
#حاشیه بر [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]
 +
#تعلیقاتی بر [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام]]
 +
#حاشیه‌ بر «[[ارشاد الاذهان الی احکام الایمان (کتاب)|ارشاد الاذهان]]» [[علامه حلی]] در [[فقه]]
 +
#فهرست بر «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» اثر [[شیخ طوسی]]؛ کتابى بسیار مفید براى طالبان فقه که خود مؤلّف در تعبیرى مى نویسد: «هو من اهم الاشیاء لمن یرید الفقه و الترجیح. یعنى این کتاب از مهمترین کتاب هاى لازم براى دانش پژوهان فقه است.»
  
'''تألیفات'''
+
از آثار وی تنها رساله خطی نماز جمعه و کتاب الوافیه که چاپ شده، بر جای مانده است.
  
# الوافیه؛<ref> این کتاب چندین بار چاپ شد، چاپ اول آن در بمبئی، سال 1301 ش. و دو چاپ اخیر توسط مجمع الفکر الاسلامی انجام و توسط دانشمند محترم سید محمدحسین رضوی کشمیری تحقیق شده است.</ref>
+
==ابتکارات علمی==
# شرح الارشاد در فقه؛
 
# رساله‌ای در اصول فقه؛
 
# رساله‌ای در نماز جمعه؛<ref> ر.ک: صفویه در عرصه [[دین]]، فرهنگ و سیاست. رسول جعفریان، ج 1، ص 314: در بخش [[نماز جمعه]] در دوره صفوی این گونه می‌نویسد: ...رساله صلاه الجمعه، عبدالله بن نحمد تونی بشروی (فاضل تونی متوفی 1071) فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه‌ساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی [[نماز]] جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است...</ref>؛
 
# حاشیه بر معالم الاصول؛
 
# تعلیقاتی بر مدارک الاحکام؛
 
# حاشیه‌ای بر ارشاد علامه؛
 
# فهرست بر تهذیب الاحکام شیخ طوسی.
 
  
کتابی بسیار نفیس و مفید برای طالبان [[فقه]] و فقاهت که خود مولف در تعبیری می‌‌نویسد: هومن اهم الاشیاء لمن یرید الفقه والترجیح. یعنی این کتاب از مهمترین کتاب‌های لازم برای دانش‌پژوهان فقه است. مرحوم خوانساری در «روضات الجنات»<ref> ج 4، ص 244.</ref> می‌‌نویسد: و هو کما قال و فوق ما نقول. یعنی کلام فاضل تونی در وصف فهرست [[تهذیب الاحکام]] واقعیتی درست بلکه سخن او فوق چیزی است که ما می‌‌گوییم. با کمال تأسف از آثار وی جز رساله خطی [[نماز جمعه]] و کتاب الوافیه که چاپ شده است. اثری در دسترس نیست و شاید سبب گمنامی ‌‌این بزرگان همین محو آثار آنان باشد.
+
یکی از ویژگی‌های فاضل تونی ابتکارات علمی ‌‌اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده‌ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده‌اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده‌اند.
  
'''ابتکارات علمی'''
+
از جملۀ نوآوریهای وی در اصول فقه تغییراتی در تبویب آن است که مقایسۀ «[[الوافیه]]» با کتابهای اصولی قبل از آن به خوبی نشان‌دهندۀ تحول در روش و مبانی است. از جملۀ تغییرات او در تبویب، جدا کردن ادلۀ شرعی در یک باب جداگانه و ایجاد یک باب در ادلۀ عقلی است. ترتیب و باب بندی کتاب الوافیة حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|خوانساری]] درباره او می‌‌نویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛<ref>روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.</ref> برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.
  
یکی از ویژگی‌های فاضل تونی ابتکارات علمی ‌‌اوست. و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده‌ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده‌اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده‌اند.
+
یکی از کتاب‌هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می‌‌کند، کتاب «الفهرست علی [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» اثر [[شیخ طوسی]] است. طراحی این فهرست به گونه‌ای صورت گرفته که برخی روایات که در یک باب فقهی قرار داده شده است، ولی در ابواب دیگر نیز قابلیت بهره‌برداری دارد، مشخص شده، و به مجتهد معرفی گردیده است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم [[فقه]] و فقاهت نمود.
  
یکی از کتاب‌هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می‌‌کند، کتاب ایشان با عنوان «الفهرست علی تهذیب الاحکام [[شیخ طوسی]]» است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم فقه و فقاهت نمود. ترتیب و باب بندی کتاب «الوافیه» هم حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم خوانساری درباره او می‌‌نویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛<ref> [[روضات الجنات]]، ج 4، ص 244.</ref> برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.
+
فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم [[ملا احمد نراقی|نراقی]] در کتاب [[عوائد الایام من مهمات ادلة الاحکام (کتاب)|عوائد الایام]] در ذیل عائده ۸۶ می‌‌نویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوام کثیره...؛ در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهادة عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می‌‌گوید من مدت‌ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.<ref>عوائد الایام، ص۸۱۲.</ref>
  
فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود. که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام در ذیل عائده 86 می‌‌نویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوم کثیره... در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهاده عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می‌‌گوید من مدت‌ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.<ref> عوائد الایام، ص 812.</ref>
+
گرچه‌ [[سید محمد باقر موسوی خوانساری|خوانساری]] و برخی‌ علمای‌ دیگر از جمله‌ [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ‌ انصاری‌]]، فاضل تونی‌ را از عالمان‌ [[اخباریان|اخباری]] به‌ شمار آورده‌اند، اما تأمل‌ در مطالب‌ [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه‌]] نشان‌ می‌دهد که‌ او اخباری‌ معتدلی‌ بوده‌ که‌ با [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول‌ فقه‌]] میانه خوبی‌ داشته‌ و مانند اخباریان‌ افراطی‌ این‌ علم‌ را به‌ کلی‌ فرو نمی‌گذاشته‌ است‌. حتی‌ برخی‌ از علما وی‌ را در زمره اصولیان‌ شمرده‌اند. در واقع‌، تونی‌ با تألیف‌ وافیه‌ توانست‌ جریان‌ اخباریگری‌ را به‌ سوی‌ اعتدال‌ هدایت‌ کند. وی‌ در کنار میرزا محمد بن‌ حسن‌ شیروانی‌ و [[محقق خوانساری|محقق‌ خوانساری‌]] (متوفی‌ ۱۰۹۸)، حرکت‌ بنیادینی‌ را در [[ایران|ایران‌]] آغاز کرد که‌ در برابر جنبش‌ اخباریگریِ [[عراق‌]] به‌ مرکزیت‌ [[کربلا]]، به‌ تقویت‌ مکتب‌ اصولیان‌ منجر شد.
  
'''خاندان زهد'''
+
==فاضل از نگاه عالمان==
  
فاضل تونی را همه به زهد و پارسایی ستوده‌اند. [[شیخ حر عاملی]] با تعبیر صالح، زاهد و عابد، او را می‌‌ستاید. میرزا عبدالله افندی می‌‌گوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می‌‌توان هم گفت دوم مقدس اردبیلی بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است.  
+
*[[شیخ حر عاملی]] (م، ۱۱۰۴ هـ.ق‌‌) در «[[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]]» ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» می‌‌نویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر، له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.<ref>مفاخر بشرویه، ص۸ به نقل از امل الامل، ص۱۶۳.</ref>
  
سپس می‌‌افزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.<ref> ریاض العماء، ج 3، ص 237.</ref> یک کرامت فرزند بزرگ [[محدث قمی]] ‌‌گوید: فراموش نمی‌‌کنم زمانی که در [[نجف]] اشرف بودیم یک روز صبح پدرم ـ در حدود سال (1357 هـ.ق‌‌) دو سال قبل از وفاتشان ـ از خواب برخاستند و گفتند: امروز چشمم به شدت درد می‌‌کند و قادر به مطالعه و نوشتن نیستم و بسیار ناراحت به نظر می‌‌رسیدند. تقریباً زبان حالشان این بود که شاید خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرا از خود طرد کرده باشند...
+
*[[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندی اصفهانی]] چنین می‌‌نویسد: «این بزرگوار طبق آنچه که ما شنیده‌ایم از پرهیزگارترین مردم زمانش بود و متقی‌ترین آن‌ها؛ بلکه تالی تِلو [[مقدس اردبیلی|مولی احمد اردبیلی]] و همچنین برادری داشت به نام مولی احمد. وی ابتدا مدتی در اصفهان در مدرسه‌ای مشهور به [[مدرسه ملا عبدالله شوشتری|مدرسه ملا عبدالله تستری]] بود؛ سپس به [[مشهد|مشهدالرضا]] سفر کرد و مدتی در آنجا سکنی گزید، سپس به [[عراق]] رفت تا [[ائمه اطهار|ائمه]] مدفون در آنجا را [[زیارت]] کند... .<ref>مفاخر بشرویه، ص۹، مولی خلیل قزوینی (م ۱۰۸۹ هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] بوده است. </ref>
  
آقای محدث زاده می‌‌افزاید: من مشغول تحصیل بودم، رفتم به مدرسه و ظهر که به خانه برگشتم دیدم ایشان مشغول نوشتن هستند، عرض کردم چشمتان بهتر شد؟ فرمودند: درد به کلی مرتفع گردید. سوال کردم چگونه معالجه کردید؟! پاسخ دادند که: [[وضو]] گفتم و مقابل قبله نشستم و کتاب «کافی» خطی را که به خط فقیه مشهور ملا عبدالله تونی صاحب کتاب وافیه بود به چشم کشیدم، درد چشم برطرف شد و تا پایان عمر دیگر به درد چشم مبتلا نگردیدند.<ref> مفاخر بشرویه، ص 10، به نقل از حاج [[شیخ عباس قمی]]، مرد تقوا و فضیلت، ص 185.</ref> آری کتاب کافی مرحوم کلینی به دست خط مرحوم ملا عبدالله تونی از کتبی بود که مرحوم محدث قمی‌‌ به آن خیلی علاقه داشت.
+
*[[شیخ عباس قمی]]، محدث جلیل القدر در کتاب‌های خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و ... یاد کرده است.<ref>فوائد الرضویه، ص۲۵۵.</ref>
  
'''خاندان شخصیت اجتماعی'''
+
*[[سید محسن امین|سید محسن امین عاملی]] همچون سایر عالمان از فاضل تونی یاد کرده و او را فقیهی صالح و عابد و با [[ورع]] می‌‌شمارد.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۷۰.</ref>
  
عالمی ‌‌بزرگ همچون فاضل تونی باید دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ باشد که بتواند در میان مردم نفوذ داشته باشد و امرا و ملوک او را تکریم کنند. ساختن مدرسه علمیه‌ای در اصفهان با وجود مدارس علمیه دیگر خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونه‌ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌سازد. بی‌مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه‌ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت.  
+
*[[سید محمد باقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]] به تفصیل از فاضل تونی و کتب و شروح او یاد می‌‌کند و گفتۀ صاحب «[[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]» را در [[زهد]] و ورع ایشان بیان می‌‌کند.<ref>روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.</ref>
  
پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که  من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و [[حکمت]] این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین صفویه رحمهم الله از مروجین دین سید المرسلین صلوات الله و سلامه علیه و علی آله اجمعین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.  
+
*[[محمدعلی مدرس تبریزی]] درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی، فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود... .<ref>مفاخر بشرویه، ص۸، به نقل از مطلع الشمس، ج۳، ص۴۰۹.</ref>
  
پس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می‌‌باشد؟ آخوند گفت: وجه این است که آن روز از شما خواهش کردم که شما پیاده و من سواره بین مردم برویم مرتبط است.
+
*شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره وی می‌‌نویسد: عبدالله بشرویه‌ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] ساکن [[مشهد]] عالمی‌‌ فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... کتاب فهرست [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]] هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب... .<ref>طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص۳۴۲.</ref>
 
+
*محمدحسن خان صنیع‌الدوله می‌‌نویسد: وی عالمی ‌‌فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله‌ای در اصول و رساله‌ای دیگر در جمعه ساخته و با [[شیخ حر عاملی]] معاصر بوده است.<ref>ریحانة الأدب، ج۱، ص۳۵۶.</ref>
وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته‌اند و ظاهربین می‌‌باشند و [[معرفت]] ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آن قدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می‌‌رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می‌‌باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبو العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطره الحقیقه حاصل گردد ایشان را.<ref> قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 270.</ref>
 
 
 
'''از نگاه دیگران'''
 
 
 
* 1. قدیمی‌‌ترین منبعی که زندگینامه این عالم جلیل‌القدر در آن آورده شده کتاب «امل الآمل» تألیف [[شیخ حر عاملی]] (م 1104 هـ.ق‌‌) است. ایشان در ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» می‌‌نویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.<ref> مفاخر بشرویه، ص 8، به نقل از امل الامل، ص 163.</ref>
 
 
 
* 2. میرزا عبدالله افندی اصفهانی چنین می‌‌نویسد: «این بزرگوار طبق آن چه که ما شنیده‌ایم از پرهیزگارترین مردم زمانش بود و متقی‌ترین آن‌ها؛ بلکه تالی تلو مولی احمد اردبیلی و همچنین برادری داشت به نام مولی احمد. وی ابتدا مدتی در اصفهان در مدرسه‌ای مشهور به مدرسه ملا عبدالله تستری بود؛ سپس به مشهدالرضا سفر کرد و مدتی در آن جا سکنی گزید، سپس به [[عراق]] رفت تا ائمه مدفون در آن جا را [[زیارت]] کند. در بین راه به درخواست عالم جلیل القدر مولا خلیل قزوینی (م 1089 ق) ایامی‌‌ را در قزوین متوطن گردید...<ref> مفاخر بشرویه، ص 9، مولی خلیل بن الغازی القزوینی (1001ـ1089 هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی مودت و دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت [[نماز جمعه]] در عصر [[غیبت]] بوده است. در أمل الآمل می‌نویسد: المولی الجلیل خلیل بن الغازی القزوینی، فاضل، علامه، حکیم، متکلم، محقق، مدقق، فقیه، محدث، ثقه، جامع الفضائل، ماهر، معاصر...</ref>
 
 
 
* 3. میرزا محمد تنکابنی: ملا عبدالله از اهالی بشرویه تون است و تون از جمله بلاد خراسان و نزدیک قاین واقع است. آخوند ملا عبدالله اخباری مسلک بوده و در اواخر زمان [[شیخ بهایی]] و میرداماد می‌‌زیسته و از تألیفات او «وافیه الاصول» است که بر او شرح نوشته‌اند مانند سید صدرالدین همدانی و سید محسن کاظمینی که شرح او چهل ـ پنجاه هزار بیت تقریباً می‌‌شود...<ref> قصص العلماء، ص 269.</ref>
 
 
 
* 4. مرحوم حاج [[شیخ عباس قمی]]، محدث جلیل القدر در کتاب‌های خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و معاصر مؤلف «امل الامل» یاد کرده است.<ref> فوائد الرضویه، ص 255. ترجمه الکنی والقاب (مشاهیر دانشمندان اسلام)، ج 3، ص 118؛ سفینه البحار، ج 3، ص 345، ماده عبد، چاپ بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.</ref>
 
 
 
* 5. سید محسن امین جبل عاملی همچون سایر عالمان از فاضل تونی یاد کرده و او را فقیهی صالح و عابد و باورع می‌‌شمارد.<ref> [[اعیان الشیعه]]، ج 8، ص 70.</ref>
 
 
 
* 6. میرزا محمدباقر خوانساری به تفصیل از فاضل تونی و کتب و شروح او یاد می‌‌کند و گفته صاحب «ریاض العلماء» را در زهد و ورع ایشان آورده و در آخر «تون» و «بشرویه» را از نظر جغرافیایی بیان می‌‌کند.<ref> روضات الجنات، ج 4، ص 244.</ref>
 
 
 
* 7. محمدحسن خان صنیع‌الدوله می‌‌نویسد: وی عالمی ‌‌فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله‌ای در اصول و رساله‌ای دیگر در جمعه ساخته و با [[شیخ حر عاملی]] معاصر بوده است.<ref> ریحانه الأدب، ج 1، ص 356.</ref>
 
 
 
* 8. مرحوم مدرس تبریزی درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود...<ref> مفاخر بشرویه، ص 8، به نقل از مطلع الشمس، ج 3، ص 409.</ref>
 
 
 
* 9. عمر رضا کحاله از مولفان معاصر از فاضل تونی به عنوان فقیه اصولی یاد می‌‌کند و به آثار قلمی‌‌ وی اشاره می‌‌نماید.<ref> معجم المولفین، ج 6، ص 113.</ref>
 
 
 
* 10. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره وی می‌‌نویسد: عبدالله بشرویه‌ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب الوافیه ساکن [[مشهد]] عالمی‌‌ فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... تا این که می‌‌نویسد: من می‌‌گویم که کتاب فهرست تهذیب هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب. سپس می‌‌گوید: رساله تحریم [[نماز جمعه]]‌ی او را با رد فاضل سرابی (محمد سراب) (متوفی 1124 هـ.ق‌‌) و رساله مولا محمدامین پسر برادر فاضل تونی که رد بر محمد سراب نوشته همه را در مجموعه خطی به خط عباسعلی فرزند شیخ ابراهیم، ملاحظه کردم. تاریخ کتابت این رساله (1126 هـ.ق‌‌) دو سال بعد از وفات محمد سراب مولف رد تحریم صلاه جمعه بوده است».<ref> طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص 342.</ref>
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
سرانجام این عالم ربانی هنگامی‌‌ که عازم سفر عتبات عالیات بود؛ در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دارفانی را وداع گفت و در شانزدهم [[ربیع الاول]] (1071 هـ.ق‌‌) روح پاکش به جنان پرواز کرد. پیکر مطهر او با احترام تشییع و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر [[قبر]] او ساختند و این مزار مدت‌ها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است. در سال (1371 هـ.ق‌‌) مقبره این عالم فرزانه که در شرف نابودی بود. به همت گروهی از اهالی محترم کرمانشاه تعمیر و بازسازی و بارگاه باشکوهی روی آن ساخته شد.<ref> مفاخر بشرویه، ص 15.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 +
==منابع==
  
==منابع==
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۵، زندگینامه "فاضل تونی" از محمدعلی رحیمیان.
محمدعلي رحيميان، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 119.
+
*[https://rch.ac.ir/article/Details/10663 دانشنامه جهان اسلام، مدخل "ملا عبداللّه تونی" از اسماعیل باغستانی].
 +
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224513/%D8%AA%D9%88%D9%86%DB%8C "تونی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی].
  
 
[[رده:علمای قرن یازدهم]]
 
[[رده:علمای قرن یازدهم]]
 +
[[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:فقیهان]][[رده:اصولیون]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۱

«ملا عبداللّه بن محمد تونی» معروف به «فاضل تونی» (م ۱۰۷۱ ق)، عالم ربانی و فقیه اصولی بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری است. برخی عالمان گفته‌اند که فاضل تونی‌ اخباری معتدلی‌ بوده‌ که‌ با اصول‌ فقه‌ میانۀ خوبی‌ داشته‌ است. همچنین او را به‌ داشتن‌ دانش‌ گسترده‌ و تقوای‌ بسیار ستوده‌اند. کتاب «الوافیه فی اصول الفقه» او، از کتابهاى مشهور و متداول در حوزه‌هاى علمیه آن زمان بوده است.

نام کامل ملا عبداللّه بن محمد تونی
زادگاه تون، خراسان
وفات ۱۰۷۱ قمری
مدفن کرمانشاه

Line.png

اساتید

میرزا رفیعا نائینی،...

شاگردان

میر عبدالحسین خاتون‌آبادی،...

آثار

الوافیه فی اصول الفقه، رساله‌ای در نماز جمعه، حاشیه بر معالم الاصول، حاشیه‌ بر ارشاد الاذهان، فهرست بر تهذیب الاحکام،...

زندگی‌نامه

تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش «بُشرویه» از توابع «تون» یا «فردوس» در جنوب استان خراسان بوده است. در جنبش سربداران که طی آن شیعیان خراسان به مقابله با مغولان برخاستند، بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است.

ملا عبداللّه تونی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در مدرسه ملا عبدالله تستری [۱] (متوفی ۱۰۲۱ هـ.ق‌‌) در اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع‌الدین محمد طباطبایی معروف به میرزا رفیعا نائینی (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق‌‌) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.[۲]

فاضل تونی در طول اقامت خویش در اصفهان با تدریس و افاضه در مدرسه مولی عبدالله تستری شاگردان برجسته‌ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون‌آبادی تربیت نمود و مشتاقان فقه، اصول، کلام و حدیث از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند. علامه خاتون‌آبادی (متوفی ۱۱۰۵ هـ.ق‌‌) در کتاب «وقایع السنین والاعوام» می‌‌نویسد: شاه عباس ثانی در سال (۱۰۵۹ هـ.ق‌‌) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت. در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «من لایحضره الفقیه» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می‌‌گذرانیدم. و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد و استفاضه از اخلاق و آداب می‌‌نمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از تقوا و صلاح و ورع بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاورت روضه رضویه (مشهد) اختیار کرد.[۳]

فاضل تونی در اواخر حیات شیخ بهایی و میرداماد (متوفی‌ ۱۰۴۱) در اصفهان می‌زیست و مدرسه‌ای نیز در آن شهر بنا کرد. میرزا محمد تنکابنی‌ نیز گزارشی‌ از دیدار تونی‌ با میرداماد و مصاحبت‌ و دوستی‌ نزدیک‌ وی‌ با شاه‌ عباس‌ صفوی‌ (حک: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) نقل‌ کرده‌ است.

به‌ گفته افندی‌ اصفهانی‌، ملاعبداللّه‌ تونی‌ مدتی‌ پس از تحصیل در اصفهان‌، به‌ مشهد رفت‌ و چندی‌ در آنجا سکونت‌ کرد. فاضل تونی بعدها به قصد زیارت عتبات عالیات عازم عراق شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، دوستش ملا خلیل قزوینی از او خواست که در آنجا بماند، و او پذیرفت و مدتی در آن شهر توقف کرد.[۴]

فاضل تونی دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ بود و در میان مردم نفوذ داشت و امرا و ملوک او را تکریم می کردند. ساختن مدرسه علمیه‌ای در اصفهان با وجود مدارس علمیه دیگر، خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونه‌ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌سازد. بی‌مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه‌ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت.

پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین صفویه از مروجین دین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.

سپس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می‌‌باشد؟ آخوند گفت: وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته‌اند و ظاهربین می‌‌باشند و معرفت ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آنقدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می‌‌رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می‌‌باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبوا العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطرة الحقیقه.[۵]

فاضل تونی را همه به زهد و پارسایی ستوده‌اند. شیخ حر عاملی با تعبیر صالح، زاهد و عابد او را می‌‌ستاید. میرزا عبدالله افندی می‌‌گوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می‌‌توان هم گفت دوم مقدس اردبیلی بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. سپس می‌‌افزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.[۶]

مرحوم ملا عبداللّه فاضل تونی سرانجام در شانزدهم ربیع الاول ۱۰۷۱ ق‌‌، هنگامی‌‌ که به همراه برادرش ملا احمد عازم سفر عتبات بود، در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر قبر او ساختند و این مزار مدت‌ها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.

آثار و تألیفات

  1. الوافیه فی اصول الفقه: این کتاب در اصول فقه و از بهترین کتب این فن است که در آن فصل بندی جدیدی از اصول فقه عرضه کرده است.
  2. رساله‌ای در نماز جمعه[۷] (رساله ای در اثبات عدم وجوب عینی اقامۀ نماز جمعه در عصر غیبت)
  3. حاشیه بر معالم الاصول
  4. تعلیقاتی بر مدارک الاحکام
  5. حاشیه‌ بر «ارشاد الاذهان» علامه حلی در فقه
  6. فهرست بر «تهذیب الاحکام» اثر شیخ طوسی؛ کتابى بسیار مفید براى طالبان فقه که خود مؤلّف در تعبیرى مى نویسد: «هو من اهم الاشیاء لمن یرید الفقه و الترجیح. یعنى این کتاب از مهمترین کتاب هاى لازم براى دانش پژوهان فقه است.»

از آثار وی تنها رساله خطی نماز جمعه و کتاب الوافیه که چاپ شده، بر جای مانده است.

ابتکارات علمی

یکی از ویژگی‌های فاضل تونی ابتکارات علمی ‌‌اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده‌ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده‌اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده‌اند.

از جملۀ نوآوریهای وی در اصول فقه تغییراتی در تبویب آن است که مقایسۀ «الوافیه» با کتابهای اصولی قبل از آن به خوبی نشان‌دهندۀ تحول در روش و مبانی است. از جملۀ تغییرات او در تبویب، جدا کردن ادلۀ شرعی در یک باب جداگانه و ایجاد یک باب در ادلۀ عقلی است. ترتیب و باب بندی کتاب الوافیة حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم خوانساری درباره او می‌‌نویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛[۸] برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.

یکی از کتاب‌هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می‌‌کند، کتاب «الفهرست علی تهذیب الاحکام» اثر شیخ طوسی است. طراحی این فهرست به گونه‌ای صورت گرفته که برخی روایات که در یک باب فقهی قرار داده شده است، ولی در ابواب دیگر نیز قابلیت بهره‌برداری دارد، مشخص شده، و به مجتهد معرفی گردیده است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم فقه و فقاهت نمود.

فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام در ذیل عائده ۸۶ می‌‌نویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوام کثیره...؛ در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهادة عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می‌‌گوید من مدت‌ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.[۹]

گرچه‌ خوانساری و برخی‌ علمای‌ دیگر از جمله‌ شیخ‌ انصاری‌، فاضل تونی‌ را از عالمان‌ اخباری به‌ شمار آورده‌اند، اما تأمل‌ در مطالب‌ الوافیه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ او اخباری‌ معتدلی‌ بوده‌ که‌ با اصول‌ فقه‌ میانه خوبی‌ داشته‌ و مانند اخباریان‌ افراطی‌ این‌ علم‌ را به‌ کلی‌ فرو نمی‌گذاشته‌ است‌. حتی‌ برخی‌ از علما وی‌ را در زمره اصولیان‌ شمرده‌اند. در واقع‌، تونی‌ با تألیف‌ وافیه‌ توانست‌ جریان‌ اخباریگری‌ را به‌ سوی‌ اعتدال‌ هدایت‌ کند. وی‌ در کنار میرزا محمد بن‌ حسن‌ شیروانی‌ و محقق‌ خوانساری‌ (متوفی‌ ۱۰۹۸)، حرکت‌ بنیادینی‌ را در ایران‌ آغاز کرد که‌ در برابر جنبش‌ اخباریگریِ عراق‌ به‌ مرکزیت‌ کربلا، به‌ تقویت‌ مکتب‌ اصولیان‌ منجر شد.

فاضل از نگاه عالمان

  • شیخ حر عاملی (م، ۱۱۰۴ هـ.ق‌‌) در «امل الآمل» ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» می‌‌نویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر، له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.[۱۰]
  • شیخ عباس قمی، محدث جلیل القدر در کتاب‌های خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و ... یاد کرده است.[۱۲]
  • محمدعلی مدرس تبریزی درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی، فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود... .[۱۵]
  • شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره وی می‌‌نویسد: عبدالله بشرویه‌ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب الوافیه ساکن مشهد عالمی‌‌ فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... کتاب فهرست تهذیب هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب... .[۱۶]
  • محمدحسن خان صنیع‌الدوله می‌‌نویسد: وی عالمی ‌‌فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله‌ای در اصول و رساله‌ای دیگر در جمعه ساخته و با شیخ حر عاملی معاصر بوده است.[۱۷]

پانویس

  1. وی از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ هـ.ق) بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاج‌الزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول، المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.
  2. خورشید خاوران، ص۲۵.
  3. خورشید خاوران، ص۲۵ به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص۵۱۶.
  4. افندی اصفهانی، ریاض العلما، ج۳، ص۲۳۸.
  5. قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص۲۷۰.
  6. ریاض العماء، ج۳، ص۲۳۷.
  7. فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه‌ساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است (صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج۱، ص۳۱۴).
  8. روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.
  9. عوائد الایام، ص۸۱۲.
  10. مفاخر بشرویه، ص۸ به نقل از امل الامل، ص۱۶۳.
  11. مفاخر بشرویه، ص۹، مولی خلیل قزوینی (م ۱۰۸۹ هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت بوده است.
  12. فوائد الرضویه، ص۲۵۵.
  13. اعیان الشیعه، ج۸، ص۷۰.
  14. روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.
  15. مفاخر بشرویه، ص۸، به نقل از مطلع الشمس، ج۳، ص۴۰۹.
  16. طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص۳۴۲.
  17. ریحانة الأدب، ج۱، ص۳۵۶.

منابع