منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

محمد بن خالد برقی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: یاران امام کاظم علیه السلام، یاران امام...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 +
{{خوب}}
  
 +
'''محمد بن خالد برقی''' از جمله محدثان بزرگ [[شیعه|شیعه]] در قرن سوم هجرى و از اصحاب سه امام [[معصوم]] یعنی [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]] (علیهم‌السلام) است. برقی در زمینه هاى علوم رایج آن زمان مانند [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[علوم قرآن]]، [[تاریخ|تاریخ]]، [[حدیث]]، [[ادبیات عرب|ادبیات عرب]] و [[علم رجال]]، صاحب‌نظر و صاحب تألیفات بود.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''محمد بن خالد برقی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز = 
 +
|زادگاه = [[قم]]
 +
|وفات =  قرن سوم قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =  [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابى عمیر]]، احمد بن نضر جعفى، [[محمد بن سنان]]، [[علی بن مهزیار اهوازی|على بن مهزیار]]،...
 +
|شاگردان = [[احمد بن محمد بن خالد برقى]]، [[حسین بن سعید اهوازی|حسین بن سعید اهوازى]]، [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی]]،...
 +
|آثار = المکروهات، فضائل الأعمال، معانى الاحادیث والتحریف، صوم الایام، ذکر الکعبه، الأسباب، الاحتجاج، الرجال،...
 +
}}
 +
==خاندان برقی==
  
 +
خاندانى که محمد بن خالد برقى در آن پرورش یافت، پیشینه اى ممتاز در حمایت از [[ولایت|ولایت]] و [[امامت]] داشتند، به گونه اى که جدش (محمد بن على) در قیام حضرت [[زید بن علی بن الحسین]] علیه‌السلام در پى حمایت از آن انقلابى بزرگ به دست [[یوسف بن عمر ثقفی|یوسف بن عمر]]، والى [[کوفه|کوفه]] دستگیر و سرانجام پس از تحمل شکنجه هاى فراوان به شهادت رسید. در پى این حادثه، عبدالرحمن، فرزند محمد بن على به همراه پسرش، خالد که طفلى بیش نبود از کوفه به [[قم]] هجرت کرده<ref>همان، ص ۷۶.</ref> و سال‌ها بعد از آن محمد بن خالد برقى قدم به عرصه وجود نهاد.
  
 +
==محمد برقی در عصر امامان==
  
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 4
+
'''صحابى ائمه علیهم‌السلام:'''
  
'''نویسنده:''' على محمدى
+
محمد بن خالد برقى به اعتراف بسیارى از دانشمندان اسلامى ([[شیخ طوسى]]<ref>رجال شیخ طوسى، ص ۳۸۶ و ۴۰۴.</ref>، [[علامه حلى]]<ref> رجال علامه، ص ۱۳۹.</ref>، [[ابن شهر آشوب]]<ref>معالم العلماة، ص ۱۰۵.</ref> و [[ابن ندیم]]<ref> فهرست ابن ندیم، ص ۲۷۶، فن ۵، مقاله ۶.</ref>) از اصحاب سه امام معصوم ([[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى الکاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]] علیهم‌السلام) بوده و توانست از مکتب خاندان هدایت نهایت فیض را ببرد.
  
==محمد بن خالد برقى ==
+
محمد بن خالد که با سه تن از [[عصمت|معصومین]] معاصر و از اصحاب آن‌ها بود در حوادثى که رخ مى داد از محضر معصوم زمان خویش کسب تکلیف مى کرد. البته دانشمندان [[علم رجال|رجال]] تنها به ذکر مختصرى از شرح حال او مى پردازند و به صحابى بودن وى اکتفا مى کنند، اما نسبت به کیفیت و موارد ارتباط او با معصومین توضیحى نمى دهند. بنابراین تحلیل روشنى از ملاقات‌ها و برخوردها و رابطه هاى وى با معصومین نمى توان ارائه کرد.
  
'''حديث كوشائى'''
+
در میان روایات زیادى که محمد بن خالد به نقل آن‌ها پرداخته است، در دو مورد وى با امام جواد علیه السلام مکاتبه کرده است<ref> معجم رجال الحدیث، ج ۱۶، ص ۷۴ تا ۷۷.</ref> که این دلیلى بر ارتباط او با امام عصرش است.
  
زمانى كه خلفاى جور در سرزمين پهناور اسلامى سعى تمام در نابودى آثار ولايت داشتند و هر نفسى را در گلو خفه مى كردند، شهر مقدس [[قم]] پايگاه شيعيان به شمار مى آمد. در اواخر قرن دوم هجرى و در قريه اى از توابع اين شهر (برقرود)(1) كودكى ديده به جهان گشود كه بعدها پرچمدار ارزش‌هاى علوى شد و مانند ستاره در حريم ولايت درخشيد. او ابوعبدالله محمد، فرزند خالد برقى معروف بود.(2) البته احتمال دارد نسبت «برقى» كه به وى داده شده به اين علت باشد كه او از اهالى «برقرود» قم بود.
+
'''مقابله با مخالفین ائمه علیهم‌السلام:'''
  
'''خاندان محمد'''
+
فضاى تاریک و خفقان آلودى در جامعه آن روز به وسیله خلفاى [[حکومت بنی عباس|بنى‌عباس]] بر علیه پیروان مکتب [[امامت]] به وجود آمده بود و هر نوع موضع‌گرى علیه حکومت از جانب طرفداران ولایت با شدیدترین برخورد ممکن روبرو مى شد. در چنین شرایطى، شکوفایى شخصیت هاى شیعى همچون محمد بن خالد دچار مشکل مى شد. ولى دانشمندان [[شیعه|شیعه]] در طول تاریخ به اثبات رسانده اند که براى انجام رسالت خویش ذره اى بیم و وحشت از قدرت‌ها و دستگاه‌هاى ستم به دل راه ندادند. محمد بن خالد برقى نیز به یقین در عرصه دفاع از حریم مکتب شیعه و پاسدارى از آن هماره به عنوان سربازى لایق مطرح بود.
  
خاندانى كه محمد بن خالد برقى در آن پررش يافت. پيشينه اى ممتاز در حمايت از ولايت و امامت داشتند، به گونه اى كه جدش (محمد بن على) در قيام حضرت زيد بن على بن الحسين عليه‌السلام در پى حمايت از آن انقلابى بزرگ به دست يوسف بن عمرو، والى كوفه دستگير و سرانجام پس از تحمل شكنجه هاى فراوان به شهادت رسيد. در پى اين حادثه عبدالرحمن، فرزند محمد بن على به همراه پسرش، خالد كه طفلى بيش نبود از كوفه به [[قم]] هجرت كرده(3) و سال‌ها بعد از آن محمد بن خالد برقى قدم به عرصه وجود نهاد.
+
==اساتید و شاگردان==
  
'''محمد بن خالد در عصر امامان معصوم عليهم‌السلام '''
+
چنانکه ذکر شد، برخى از علمای رجال، محمد بن خالد را از یاران سه تن از [[ائمه اطهار|امامان]] به شما آورده اند. با توجه به این نکته مى توان گفت بزرگترین اساتیدش خاندان امامت بودند. محمد بن خالد از محضر اساتید بزرگ دیگرى نیز استفاده برد که آن‌ها نیز به نوبه خود توفیق شاگردى در مکتب امامت را یافتند.
  
'''<I>صحابى ائمه عليهم‌السلام :</I>'''
+
از میان علمایی که به ذکر نام اساتید و [[مشایخ]] محمد بن خالد پرداخته اند مى توان به مرحوم [[ابوعمرو کشی|کشى]]،<ref>رجال کشى، «متن ص ۵۴۶»، «فهرست ص ۲۴۹».</ref> محقق اردبیلى<ref> جامع الرواة، ج ۲، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.
 +
</ref> و مرحوم [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|خوئى]]<ref> معجم رجال الحدیث، ج ۱۶، ص ۷۲ و ۷۳.</ref> اشاره کرد. این بزرگان نام کسانى را که محمد بن خالد از آن‌ها نقل روایت کرده، به عنوان استاد و مشیخه وى ذکر کرده اند که هر یک در عصر خود از نامداران فقهاء و راویان برجسته به شما مى آمدند؛ برخی از آنان عبارتند از:
  
محمد بن خالد برقى به اعتراف بسيارى از دانشمندان اسلامى [[شيخ طوسى]](4)، [[علامه حلى]](5)، [[ابن شهر آشوب]](6) و [[ابن نديم]](7) از اصحاب سه امام معصوم (امام موسى الكاظم، [[امام رضا]]، حضرت [[امام جواد]] عليهم‌السلام) بوده و توانست از مكتب خاندان هدايت نهايت فيض را ببرد.
+
*[[محمد بن ابی عمیر|ابن ابى عمیر]]،
 +
*ابى طالب قمى،
 +
*احمد بن نضر جعفى،
 +
*[[محمد بن سنان]]،
 +
*[[علی بن مهزیار اهوازی|على بن مهزیار]].
  
محمد بن خالد كه با سه تن از معصومين معاصر و از اصحاب آن‌ها بود در حوادثى كه رخ مى داد از محضر معصوم زمان خويش كسب تكليف مى كرد. البته دانشمندان رجال تنها به ذكر مختصرى از شرح حال او مى پردازند و به صحابى بودن وى اكتفا مى كنند، اما نسبت به كيفيت و موارد ارتباط او با معصومين توضيحى نمى دهند. بنابراين تحليل روشنى از ملاقات‌ها و برخوردها و رابطه هاى وى با معصومين نمى توان ارائه كرد.
+
همچنین، محمد بن خالد در حوزه درسى و تعلیمى خود، به تربیت شاگردانى کارآمد همت گمارد و موفقیت‌هاى فراوان نیز کسب کرد. از جمله شاگردان او عبارتند از:
  
در ميان روايات زيادى كه محمد بن خالد به نقل آن‌ها پرداخته است. در دو مورد وى با [[امام جواد]] عليه السلام مکاتبه كرده است(8) كه اين دليلى بر ارتباط او با امام عصرش است.
+
*[[احمد بن محمد بن خالد برقى]] (فرزندش)
 +
*[[حسین بن سعید اهوازی|حسین بن سعید اهوازى]]
 +
*[[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی]]
  
'''<I>فعاليت سياسى در مقابله با مخالفين ائمه عليهم‌السلام :</I>'''
+
==آثار و تألیفات==
  
فضاى تاريك و خفقان آلودى در جامعه آن روز به وسيله خلفاى بنى‌عباس بر عليه پيروان مكتب امامت به وجود آمده بود و هر نوع موضع‌گرى عليه حكومت از جانب طرفداران ولايت با شديدترين برخورد ممكن روبرو مى شد. در چنين شرايطى، شكوفايى شخصيت هاى شيعى همچون محمد بن خالد دچار مشكل مى شد.
+
محمد بن خالد برقى به اقرار بسیارى از علماء رجال نوشته هاى فراوان داشت، به طورى که مرحوم [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]]، [[شیخ طوسی|شیخ طوسى]]، [[ابن ندیم]] و دیگران هر یک به نوعى به معرفى کتاب هاى وى پرداخته اند. در این میان ابن ندیم به بیشترین مقدار کتاب هاى محمد بن خالد (۴۶ عنوان) اشاره کرده است. از جمله:<ref>فهرست ابن ندیم، ص ۲۷۶، فن ۵، مقاله ۶.</ref>
  
ولى دانشمندان شيعه در طول تاريخ به اثبات رسانده اند كه براى انجام رسالت خويش ذره اى بيم و وحشت از قدرت‌ها و دستگاه‌هاى ستم به دل راه ندادند، محمد بن خالد برقى نيز به يقين در عرصه دفاع از حريم مكتب [[شيعه]] و پاسدارى از آن هماره به عنوان سربازى لايق مطرح بود.
+
#العویص،
 +
#الرجال،
 +
#المحبوبات،
 +
#المکروهات،
 +
#فضائل الأعمال،
 +
#التحذیر،
 +
#اخض الأعمال،
 +
#التخوف،
 +
#الترهیب،
 +
#الحبوة الصنوة،
 +
#(علل) الأحادیث،
 +
#معانى الاحادیث والتحریف،
 +
#الفروق،
 +
#الاحتجاج،
 +
#اللطائف،
 +
#المصالح،
 +
#تفسیر (تعبیر) الرؤیا،
 +
#صوم الایام،
 +
#السماء،
 +
#الأرضین،
 +
#ذکر الکعبه،
 +
#الأشکال،
 +
#القرائن،
 +
#البزائر،
 +
#الریاضه،
 +
#الأوائل،
 +
#التاریخ،
 +
#الأسباب،
 +
#المأثر،
 +
#الأصفیه،
 +
#الأفانین،
 +
#الروایة.
  
'''محمد بن خالد بر كرسى علم و دانش '''
+
==در نگاه دانشمندان==
  
محمد بن خالد از پيشگامان عرصه دانش و معرفت در عصر خود بوده، او در زمينه هاى رايج آن زمان (تفسير [[علوم قرآن]]، تاريخ، روايت، ادبيات عرب، آشنائى با علوم عرب و علم رجال) صاحب‌نظر و صاحب تأليفات بود. مقام والاى علمى محمد بن خالد برقى بر هيچ يك از دانشمندان علم رجال پوشيده نبود و آنان در هر راه به نام اين عالم برجسته شيعى مى رسيدند از او به بزرگى نام برده به تعريف از مقام علمى‌اش مى پرداختند.
+
هر کسى از دانشمندان علم رجال درباره محمد بن خالد سخن به میان آورده اند و به طور عموم در کتب رجالى از او نام برده اند:
  
وى را چنين معرفى مى كند: «محمد بن خالد برقى فقيه، اديب و آشنا به علوم عربى و اخبار بود و كتبى دارد...».(9) [[شيخ طوسى]](10) و ابن نديم(11) نيز در فهرست‌شان به نوعى به معرفى شخصيت علمى و تأليفات محمد بن خالد پرداخته اند. دانشمند معاصر، مرحوم سيد حسن (متوفى 1354 هـ.ق) صاحب تأسيس الشيعه نيز به معرفى شخصيت علمى او مى پردازد و محمد ابن خالد برقى را از پيشگامان شيعه در عرصه علم و رجال و روايت، تاريخ و سيره و... مى شمارد همچنين در بخش مشاهير شيعه در علوم قرآن و تفسير تأويل نيز از او نام مى برد.(12)
+
*گروهى از بزرگان علم رجال مانند [[شیخ طوسى]]،<ref>رجال شیخ طوسى، ص ۳۸۶ و ۴۰۴.</ref> [[علامه حلى]]<ref>رجال علامه حلى، ص ۱۳۹.</ref> و [[علامه مامقانى]]<ref> تنقیح المقال، ج ۲، ص ۱۱۳، ۱۱۴.</ref> او را شخصیتى مطمئن معرفى کرده اند.
  
محمد بن خالد به اعتراف بسيارى از شخصيت نگاران شيعى و غيرشيعه از جمله شخصيت هاى شيعى است كه بر كرسى علم و دانش تكيه زد و در اين راستا داراى درجات بالايى از علوم و معارف بود.
+
*برخى نیز ازجمله [[ابوعمرو کشی|کشى]]،<ref>رجال کشى، «متن ص ۵۴۶»، «فهرست ص ۲۴۹».</ref> محقق اردبیلى<ref>جامع الرواة، ج ۲، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.</ref> و مرحوم [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|خوئى]]،<ref>رجال نجاشى، ص ۲۵۷.</ref> صرفاً به معرفى و ذکر اساتید و [[مشایخ]]، شاگردان و شرح حال مختصرى از وى پرداخته و نسبت به وثاقت و یا تضعیف او اظهار نظرى کرده اند.
  
'''آثار'''
+
*بعضى دیگر از رجال نویسان مانند [[ابن غضائری|ابن غضائرى]]،<ref>رجال ابن غضائرى، ج ۵، ص ۲۰۷.</ref> با ضعیف قلمداد کردن محمد بن خالد به اظهارنظر پرداخته اند. که البته این نظریه توسط بسیارى از علماء رجال پاسخ داده شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] مى نویسد: «تضعیف این دو مربوط به حدیث محمد بن خالد است نه خود او، بنابراین شخصیت این راوى مورد وثوق است».<ref>تنقیح المقال، ج ۱۱۳ و ۱۱۴.</ref>
 +
*[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] وى را چنین معرفى مى کند: «محمد بن خالد برقى فقیه، ادیب و آشنا به علوم عربى و اخبار بود و کتبى دارد...».<ref>رجال نجاشى، ص ۲۵۷.
 +
</ref>
 +
*دانشمند معاصر، مرحوم [[سيد حسن صدر|سید حسن صدر]] (متوفى ۱۳۵۴ هـ.ق) صاحب [[تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام (کتاب)|تأسیس الشیعه]] نیز به معرفى شخصیت علمى او مى پردازد و محمد بن خالد برقى را از پیشگامان [[شیعه]] در عرصه علم رجال و روایت، تاریخ و سیره و... مى شمارد. همچنین در بخش مشاهیر شیعه در علوم قرآن و تفسیر و [[تأویل|تأویل]] نیز از او نام مى برد.<ref>تأسیس الشیعه، ص ۲۵۹، ۳۳۰.
 +
</ref>
  
يكى از عواملى كه نشانگر شخصيت والاى علمى فرد است، تصنيفات و تأليفات او است. محمد بن خالد برقى به اقرار بسيارى از علماء رجال نوشته هاى فراوان داشت، به طورى كه مرحوم نجاشى، شيخ طوسى، ابن نديم و ديگران هر يك به نوعى به معرفى كتاب هاى وى پرداخته اند. در اين ميان ابن نديم به بيشترين مقدار كتاب هاى محمد بن خالد (46 عنوان) اشاره كرده است. اين كتاب ها عبارتند از:(13)
+
==برخی روایات خالد برقى==
  
العويص، البقرة، المحاسن، الرجال، المحبوبات، المكروهات، طبقات الرجال، فضائل الأعمال، التحذير، اخض الأعمال، التخوف، الترهيب، الحبوة الصنوة، (علل) الأحاديث، معاى الاحاديث والتحريف، الفروق، الأحتجاج، اللطائف، المصالح، تفسير (تعبير) الرؤيا، صوم الايام، السماء، الأرضين، البلدان، ذكر الكعبه، الأشكال، القرائن، البزائر، الرياضه، الأوائل، التاريخ، الأسباب، المأثر، الأصفيه، الأفانين، الرواية.
+
[[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویى]] در «[[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|معجم الرجال]]» خود صفحات زیادى از کتابش را به شرح احوالات او اختصاص داده، به تعداد روایات او در میان کتب روایى [[شیعه]] اشاره مى کند و مى نویسد؛ «عنوان محمد بن خالد در [[سند حدیث|سند]] بسیارى از احادیث و روایات، بالغ بر ۴۰۳ مورد، واقع شده است...<ref>همان، ج ۱۶، ص ۶۲.</ref> روایات فراوانى تحت عنوان، ابى عبدالله و ابى عبدالله برقى نیز از او نقل شده است».<ref>همان، ج ۱۶، ص ۷۷.</ref> از این نظر که نام محمد بن خالد در اسناد بسیارى از اخبار ثبت شده است، جایگاه ویژه اى در میان علماء و [[فقیه|فقها]] شیعه دارد.
  
'''معرفى كتاب النوادر'''
+
کثرت موضوعاتى که در روایت وى مشاهده مى شود، به حدى است که عملاً بررسى یکایک آن‌ها را دشوار مى نماید، اما به طور کلى موضوعاتى را که وى در اخبار خود به آن‌ها اشاره کرده، مى توان به پنج بخش تقسیم نمود:
  
از تأليفات محمد بن خالد تنها دو كتاب «المحاسن» و «الرجال» موجود است كه آن دو هم به فرزندش (احمد بن محمد بن خالد) نسبت داده شده است از بقيه آثار وى هيچ اثرى در دست نيست.
+
'''<I>۱- فقه:</I>'''
  
'''شاگردان '''
+
محمد بن خالد بیشتر به نقل اخبار مربوط به فروعات و مسایل [[فقه|فقهى]] (باب طهارت، صلوة، صوم، زکوة، خمس، حج، جهاد، نکاح، حدود، دیات، بیع و دیگر باب‌ها) پرداخته است.<ref>جامع الرواة، ج ۲، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.</ref> همچنین محمد بن خالد در عصر خود [[فقیه]] لایق و موفقى بود. بنابراین کثرت روایات فقهى وى (نسبت به سایر موضوعات) با مقام فقهى وى نیز مربوط مى شود. البته با توجه به این که وى در آن روزگار از فقهاء شهر [[قم]] به شمار مى آمد، میزان تأثیرگذارى‌اش در عرصه [[فقه]] روشن مى شود و این مطلب را در نامه اى که وى خطاب به [[امام جواد]] علیه السلام نوشته، تقویت مى کند. به نمونه اى از روایات فقهى اشاره مى کنیم: «[[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسى]] عن ابى عبدالله برقى قال: کتبت الى ابى جعفر علیه السلام جعلت فداک أیجوز الصلاة خلف من وقف على ابیک و جدک صلواة الله علیهما؟ فأجاب: لاتصل ورائه؛ نامه اى به [[امام جواد]] علیه‌السلام نوشتم و درباره [[نماز جماعت]] به امامت کسى که فقط امامت پدر و جد شما را قبول دارد (و نسبت به امامت شما توقف نموده است) سؤال کردم: که امام علیه‌السلام در جواب نوشتند: پشت سر این شخص شما نخوانید».<ref> تهذیب الاحکام، ج ۳، ح ۹۸، ص ۲۸.</ref>
  
محمد بن خالد در حوزه درسى و تعليمى خود به تربيت شاگردانى كارآمد همت گمارد و موفقيت‌هاى فراوان نيز كسب كرد. شرح حال چند تن از شاگردان محمد بن خالد:
+
در نامه دیگر مى خوانیم: محمد بن یحیى عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد البرقى قال: کتبت الى ابى جعفر الثانى علیه‌السلام هل یجوز أن یخرج عما یجب فى الحرث من الحنطة والشعیر و ما یجب على الذهب دراهم بقیمة ما یسوى ام لایجوز الا ان یخرج من کل شیئ ما فیه؟ فاجاب علیه‌السلام: أیما تیسر یخرج؛ محمد بن خالد در نامه اى به امام جواد علیه‌السلام در باب زکوة گندم، جو و طلا سؤال کرد: آیا به جاى گندم، جو و طلا مى توان قیمت آن را به عنوان [[زکات]] پرداخت کرد یا نه؟ امام علیه‌السلام در جواب فرمود: هر چه میسر شد (ولو قیمت آن‌ها) باید به عنوان زکات داده شود.<ref> کافى ج ۳، ص ۵۵۹، روایت ۱.</ref>
  
'''<I>1- احمد بن محمد بن خالد برقى:</I>'''(14)
+
'''<I>۲- عقاید:</I>'''
  
ابوجعفر احمد برقى، فرزند محمد بن خالد در محضر پدر و استادش به كسب دانش و معرفت پرداخت. او در مكتب پدر حداكثر تلاش را براى فراگيرى معارف بكار گرفت و سرانجام در شمار بزرگان و راويان عصر خويش جاى گرفت.
+
در بخش هاى مختلف [[عقاید]] (خداشناسى، [[امامت]] و دیگر بخش ها) به نقل خبر پرداخته است، از این میان مى توان به روایتى که وى در سلسله سند آن قرار دارد و پیرامون امامت است، اشاره کرد: على بن موسى عن احمد بن محمد عن الحسین بن سعید و محمد بن خالد البرقى عن النصرین سوید رفعه عن سدیر عن ابى جعفر علیه السلام قال: قلت له جعلت فداک ما انتم؟ قال نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحى الله و نحن الحجة البالغة على من دون السماء و من فوق الأرض؛ محمد بن خالد با چند واسطه (در مورد سؤال راوى) از [[امام باقر]] علیه‌السلام چنین روایت مى کند: راوى مى گوید از امام علیه السلام سؤال کردم که شما چه سمتى دارید؟ فرمود: ما خزانه‌دار علم خداییم، ما مترجم [[وحى]] خداییم، ما بر هر که در زیر آسمان و روى زمین است حجت رسانیم.<ref>کافى، ج ۱، ص ۱۹۲، روایت ۳.</ref>
  
احمد شاگردان، كتاب ها و آثار ارزشمندى از خود بر جاى گذاشت و علماء و دانشمندان شيعه از او به عنوان راوى موثق و عالم جليل القدر نام برده اند. علاوه بر شخصيت علمى در سلسله اسناد روايات فراوانى قرار گرفت كه شمار آن‌ها به چند هزار [[حديث]] مى رسد.
+
'''''۳- اخلاق و آداب:'''''
  
نجاشى او را فردى مطمئن و موثق دانسته، به نوشته‌هايش (90 عنوان) اشاره كرده است، (15) و شيخ طوسى او را در شمار اصحاب [[امام جواد]] و حضرت [[امام هادى]] عليهم‌السلام آورده است.(16)
+
این راوى توانا اگر چه در مباحث [[اخلاق|اخلاقى]] به نقل مستقیم روایت و حدیث از [[معصوم]] علیه‌السلام نیز پرداخته است، ولى در سلسله [[سند حدیث|سند]] روایات قرار گرفته است. به نمونه اى از اخبار او در بخش اخلاقى اشاره مى شود:
  
'''<I>2- حسين بن سعيد اهوازى :</I>'''
+
محمد بن خالد درباره ادخال سرور بر مؤمن با چند واسطه از [[امام صادق]] علیه‌السلام چنین روایت مى کند: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابیه عن خلف بن حماد عن [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل بن عمر]] عن ابى عبدالله علیه السلام قال: لایرى احدکم اذا دخل على مؤمن سرورا أنه علیه أدخله فقط بل والله علینا، بل والله على رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم؛ امام علیه‌السلام فرمود: هرگاه فردى از شما مؤمنى را شاد کرد، گمان نکند فقط همان شخص را مسرور کرده است؛ بلکه به خدا سوگند ما را، بلکه رسول خدا را شاد کرده است.<ref>کافى، ج ۲، ک ۱، ب ۸۲، ح ۶.</ref>
  
از اهالى كوفه بود كه به همراه برادرش «حسن بن سعيد» به اهواز و آن‌گاه به [[قم]] حركت كرد و تا آخر عمر در آنجا به زندگى پرداخت.(17)
+
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*على محمدى، [[ستارگان حرم]]، جلد ۴.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
  
حسين بن سعيد تأليفات فراوانى در عرصه علوم و معارف اسلامى از خود به جاى گذاشت. از مهمترين آن‌ها مى توان به [[احاديث]] و رواياتى كه وى در سلسله اسناد آن ها قرار گرفته و تعدادش نيز بسيار است، اشاره كرد.
+
[[رده: مقاله های مهم]]
 
+
[[رده:علمای قرن سوم]]
شيخ طوسى(18) و بسيارى از علماء رجال او را از اصحاب سه امام معصوم ([[امام رضا]] و [[امام جواد]] و حضرت [[امام هادى]] عليهم‌السلام) دانسته اند.
+
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
+
[[رده:اصحاب امام کاظم علیه السلام]]
'''روايات و احاديث محمد بن خالد برقى '''
+
[[رده:اصحاب امام رضا علیه السلام]]
 
+
[[رده:اصحاب امام جواد علیه السلام]]
آيت الله خويى در «معجم الرجال» خود صفحات زيادى از كتابش را به شرح احوالات او اختصاص داده، به تعداد روايات او در ميان كتب روايى شيعه اشاره مى كند و مى نويسد؛ «عنوان محمد بن خالد در سند بسيارى از احاديث و روايات، بالغ بر 403 مورد، واقع شده است...(19) روايات فراوانى تحت عنوان، ابى عبدالله و ابى عبدالله برقى نيز از او نقل شده است».(20)
 
 
 
از اين نظر كه نام محمد بن خالد در اسناد بسيارى از اخبار ثبت شده است، جايگاه ويژه اى در ميان علماء و فقها شيعه دارد.
 
 
 
'''موضوعات روايات '''
 
 
 
كثرت موضوعاتى كه در روايت وى مشاهده مى شود، به حدى است كه عملاً بررسى يكايك آن‌ها را دشوار مى نمايد، اما به طور كلى موضوعاتى را كه وى در اخبار خود به آن‌ها اشاره كرده، مى توان به پنج بخش تقسيم نمود:
 
 
 
'''<I>1- فقه :</I>'''
 
 
 
سهم بسيار زيادى از روايات وى به اين بخش اختصاص يافته است، به نمونه اى روايات فقهى ذيلا اشاره مى كنيم: «احمد بن محمد بن عيسى عن ابى عبدالله برقى قال: كتبت الى ابى جعفر عليه السلام جعلت فداك أيجوز الصلاة خلف من وقف على ابيك و جدك صلواة الله عليهما؟ فأجاب: لاتصل ورائه؛ نامه اى به [[امام جواد]] عليه‌السلام نوشتم و درباره [[نماز جماعت]] به امامت كسى كه فقط امامت پدر و جد شما را قبول دارد (و نسبت به امامت شما توقف نموده است) سؤال كردم: كه امام عليه‌السلام در جواب نوشتند: پشت سر اين شخص شما نخوانيد».(21)
 
 
 
'''<I>2- عقايد:</I>'''
 
 
 
در بخش هاى مختلف عقايد (خداشناسى، امامت و ديگر بخش ها) به نقل خبر پرداخته اشت، از اين ميان مى توان به روايتى كه وى در سلسله سند آن قرار دارد و پيرامون امامت است، اشاره كرد: على بن موسى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد و محمد بن خالد البرقى عن النصرين سويد رفعه عن سدير عن ابى جعفر عليه السلام قال: قلت له جعلت فداك ما انتم؟ قال نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحى الله و نحن الحجة البالغة على من دون السماء و من فوق الأرض.
 
 
 
محمد بن خالد با چند واسطه (در مورد سؤال راوى) از [[امام باقر]] عليه‌السلام چنين روايت مى كند: راوى مى گويد از امام عليه السلام سؤال كردم كه شما چه سمتى داريد؟ فرمود: ما خزانه‌دار علم خداييم، ما مترجم [[وحى]] خداييم، ما بر هر كه در زير آسمان و رومى زمين است حجت رسانيم.(22)
 
 
 
'''اخلاق و آداب '''
 
 
 
اين راوى توانا اگر چه در مباحث اخلاقى به نقل مستيم روايت و حديث از معصوم عليه‌السلام نيز پرداخته است، ولى در سلسله سند روايات قرار گرفته است. به نمونه اى از اخبار او در بخش اخلاقى اشاره مى شود:
 
 
 
محمد بن خالد درباره ادخال سرور بر مؤمن با چند واسطه از [[امام صادق]] عليه‌السلام چنين روايت مى كند: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن خلف بن حماد عن مفضل بن عمر عن ابى عبدالله عليه السلام قال: لايرى احمد كم اذا دخ على مؤمن سرورا أنه عليه أدخله فقط بل والله علينا، بل والله على رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.
 
 
 
امام عليه‌السلام فرمود: هرگاه فردى از شما مؤمنى را شاد كرد، گمان نكند فقط همان شخص را مسرور كرده است؛ بلكه به خدا سوگند ما را، بلكه رسول خدا را شاد كرده است.(23)
 
 
 
'''گرايش روايى '''
 
 
 
محمد بن خالد بيشتر به نقل اخبار مربوط به فروعات، مسايل فقهى (باب طهارت، صلوة، صوم، زكوة، خمس، حج، جهاد، نكاح، حدود، ديات، بيع و ديگر باب‌ها) پرداخته است.(24) همچنبن محمد بن خالد در عصر خود فقيه لذايق و موفقى بود. بنابراين كثرت روايات فقهى وى (نسبت به ساير موضوعات) با مقام فقهى وى نيز مربوط مى شود.
 
 
 
البته با توجه به اين كه وى در آن روزگار از فقهاء شهم [[قم]] به شمار مى آمد، ميزان تأثيرگذارى‌اش در عرصه [[فقه]] روشن مى شود و اين مطلب را در نامه اى كه وى خطاب به [[امام جواد]] عليه السلام نوشته، تقويت مى كند.
 
 
 
در نامه دوم مى خوانيم: محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد البرقى قال: كتبت الى ابى جعفر الثانى عليه‌السلام هل يجوز أن يخرج عما يجب فى الحرث من الحنطة والشعير و ما يجب على الذهب دراهم بقيمة ما يسوى ام لايجوز الا ان يخرج من كل شيئى ما فيه؟ فاجاب عليه‌السلام: أيما تيسر يخرج. محمد بن خالد در نامه اى به امام جواد عليه‌السلام در باب زكوة گندم، جو و طلا سؤال كرد: آيا به جاى گندم، جو و طلا مى توان قيمت آن را به عنوان [[زكات]] پرداخت كرد يا نه؟ امام عليه‌السلام در جواب فرمود: هر چه ميسر شد (واو قيمت آن‌ها) بايد به عنوان زكات داده شود.(25)
 
 
 
'''اساتيد و مشايخ '''
 
 
 
برخى از علماء رجال محمد بن خالد را از ياران سه تن از امامان به شما آورده اند. با توجه به اين نكته مى توان گفت بزرگترين اساتيدش خاندان امامت بودند. محمد بن خالد از محضر اساتيد بزرگ ديگرى نيز استفاده برد كه آن‌ها نيز به نوبه توفيق شاگردى در مكتب امامت را يافتند.
 
 
 
از ميان علماء علم رجال كه به ذكر نام اساتيد و مشايخ محمد بن خالد پرداخته اند مى توان به مرحوم كشى،(26) محقق اردبيلى(27) و مرحوم خوئى(28) اشاره كرد. اين بزرگان نام كسانى را كه محمد بن خالد از آن‌ها نقل روايت كرده، به عنوان استاد و مشيخه وى ذكر كرده اند. اين مشايخ و اساتيد عبارتند از: ابن ابى عمير، ابى طالب قمى، احمد بن نضر جعفى، محمد بن سنان، على بن مهزيار و... كه هر يك در عصر خود از نامداران فقهاء و راويان برجسته به شما مى آمدند.
 
 
 
'''محمد بن خالد در نگاه دانشمندان '''
 
 
 
هر كسى از دانشمندان علم رجال درباره محمد بن خالد سخن به ميان آورده اند و به طور عموم در كتب رجالى از او نام برده اند. ديدگاه اين دانشمندان در مورد شخصيت محمد بن خالد برقى را مى توان به سه بخش تقسيم كرد:
 
 
 
* الف: گروهى از بزرگان علم رجال «[[شيخ طوسى]]،(29) [[علامه حلى]](30) و [[علامه مامقانى]](31)» او را شخصيتى مطمئن معرفى كرده اند.
 
 
 
* ب: برخى نيز «كشى،(32) محقق اردبيلى(33) و مرحوم خوئى(34)» صرفاً به معرفى و ذكر اساتيد و مشايخ، شاگردان و شرح حال مختصرى از وى پرداخته و نسبت به وثاقت و يا تضعيف او اظهارنظرى كرده اند.
 
 
 
* ج: بعضى ديگر از رجال نويسان (مرحوم نجاشى(35) و ابن غضائرى،(36) با تضعيف قلمداد كردند محمد بن خالد به اظهارنظر پرداخته اند. كه البته اين نظريه توسط بسيارى از علماء رجال پاسخ داده شده است. مى نويسد: «تضعيف اين دو مربوط به حديث محمد بن خالد است نه خود او، بنابراين شخصيت اين راوى مورد وثوق است».(37)
 
 
 
'''رحيل ديدار'''
 
 
 
آن‌گاه كه صداى رحيل ديدار معبود گوش جان محمد بن خالد را نواخت و با دستانى پر از علم و عمل در قرن سوم هجرى به ديگر سراقى باقى شتافت. يادش گرامى و نامش بلند.
 
 
 
پى نوشت
 
 
 
(1). همان.
 
 
 
(2). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(3). همان، ص 76.
 
 
 
(4). رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.
 
 
 
(5). رجال علامه، ص 139.
 
 
 
(6). معالم العلماة، ص 105.
 
 
 
(7). فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
 
 
 
(8). معجم رجال الحديث، ج 16، ص 74 تا 77.
 
 
 
(9). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(10). فهرست شيخ طوسى، ص 175.
 
 
 
(11). فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
 
 
 
(12). تأسيس الشيعه، ص 259، 330.
 
 
 
(13). فهرست ابن نديم، ص 276، فن 5، مقاله 6.
 
 
 
(14). شرح حال مفصل اين راوى بزرگ در مجموعه ستارگان حرم جلد اول آمده است.
 
 
 
(15). رجال نجاشى، ص 76.
 
 
 
(16). رجال شيخ طوسى، ص 398 و 410.
 
 
 
(17). فهرست شيخ طوسى، ص 58.
 
 
 
(18). رجال شيخ طوسى، ص 372، 399، 412.
 
 
 
(19). همان، ج 16، ص 62.
 
 
 
(20). همان، ج 16، ص 77.
 
 
 
(21). تهذيب الاحكام، ج 3، ح 98، ص 28.
 
 
 
(22). كافى، ج 1، ص 192، روايت 3.
 
 
 
(23). كافى، ج 2، ك 1، ب 82، ح 6.
 
 
 
(24). جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 
 
 
(25). كافى ج 3، ص 559، روايت 1.
 
 
 
(26). رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».
 
 
 
(27). جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 
 
 
(28). معجم رجال الحديث، ج 16، ص 72 و 73.
 
 
 
(29). رجال شيخ طوسى، ص 386 و 404.
 
 
 
(30). رجال علامه حلى، ص 139.
 
 
 
(31). تنقيح المقال، ج 2، ص 113، 114.
 
 
 
(32). رجال كشى، «متن ص 546»، «فهرست ص 249».
 
 
 
(33). جامع الرواة، ج 2، ص 108 و 109.
 
 
 
(34). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(35). رجال نجاشى، ص 257.
 
 
 
(36). رجال ابن غضائرى، ج 5، ص 207.
 
 
 
(37). تنقيح المقال، ج 113 و 114.
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


محمد بن خالد برقی از جمله محدثان بزرگ شیعه در قرن سوم هجرى و از اصحاب سه امام معصوم یعنی امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام) است. برقی در زمینه هاى علوم رایج آن زمان مانند تفسیر، علوم قرآن، تاریخ، حدیث، ادبیات عرب و علم رجال، صاحب‌نظر و صاحب تألیفات بود.

نام کامل محمد بن خالد برقی
زادگاه قم
وفات قرن سوم قمری

Line.png

اساتید

ابن ابى عمیر، احمد بن نضر جعفى، محمد بن سنان، على بن مهزیار،...

شاگردان

احمد بن محمد بن خالد برقى، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن عیسی،...

آثار

المکروهات، فضائل الأعمال، معانى الاحادیث والتحریف، صوم الایام، ذکر الکعبه، الأسباب، الاحتجاج، الرجال،...

خاندان برقی

خاندانى که محمد بن خالد برقى در آن پرورش یافت، پیشینه اى ممتاز در حمایت از ولایت و امامت داشتند، به گونه اى که جدش (محمد بن على) در قیام حضرت زید بن علی بن الحسین علیه‌السلام در پى حمایت از آن انقلابى بزرگ به دست یوسف بن عمر، والى کوفه دستگیر و سرانجام پس از تحمل شکنجه هاى فراوان به شهادت رسید. در پى این حادثه، عبدالرحمن، فرزند محمد بن على به همراه پسرش، خالد که طفلى بیش نبود از کوفه به قم هجرت کرده[۱] و سال‌ها بعد از آن محمد بن خالد برقى قدم به عرصه وجود نهاد.

محمد برقی در عصر امامان

صحابى ائمه علیهم‌السلام:

محمد بن خالد برقى به اعتراف بسیارى از دانشمندان اسلامى (شیخ طوسى[۲]، علامه حلى[۳]، ابن شهر آشوب[۴] و ابن ندیم[۵]) از اصحاب سه امام معصوم (امام موسى الکاظم، امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام) بوده و توانست از مکتب خاندان هدایت نهایت فیض را ببرد.

محمد بن خالد که با سه تن از معصومین معاصر و از اصحاب آن‌ها بود در حوادثى که رخ مى داد از محضر معصوم زمان خویش کسب تکلیف مى کرد. البته دانشمندان رجال تنها به ذکر مختصرى از شرح حال او مى پردازند و به صحابى بودن وى اکتفا مى کنند، اما نسبت به کیفیت و موارد ارتباط او با معصومین توضیحى نمى دهند. بنابراین تحلیل روشنى از ملاقات‌ها و برخوردها و رابطه هاى وى با معصومین نمى توان ارائه کرد.

در میان روایات زیادى که محمد بن خالد به نقل آن‌ها پرداخته است، در دو مورد وى با امام جواد علیه السلام مکاتبه کرده است[۶] که این دلیلى بر ارتباط او با امام عصرش است.

مقابله با مخالفین ائمه علیهم‌السلام:

فضاى تاریک و خفقان آلودى در جامعه آن روز به وسیله خلفاى بنى‌عباس بر علیه پیروان مکتب امامت به وجود آمده بود و هر نوع موضع‌گرى علیه حکومت از جانب طرفداران ولایت با شدیدترین برخورد ممکن روبرو مى شد. در چنین شرایطى، شکوفایى شخصیت هاى شیعى همچون محمد بن خالد دچار مشکل مى شد. ولى دانشمندان شیعه در طول تاریخ به اثبات رسانده اند که براى انجام رسالت خویش ذره اى بیم و وحشت از قدرت‌ها و دستگاه‌هاى ستم به دل راه ندادند. محمد بن خالد برقى نیز به یقین در عرصه دفاع از حریم مکتب شیعه و پاسدارى از آن هماره به عنوان سربازى لایق مطرح بود.

اساتید و شاگردان

چنانکه ذکر شد، برخى از علمای رجال، محمد بن خالد را از یاران سه تن از امامان به شما آورده اند. با توجه به این نکته مى توان گفت بزرگترین اساتیدش خاندان امامت بودند. محمد بن خالد از محضر اساتید بزرگ دیگرى نیز استفاده برد که آن‌ها نیز به نوبه خود توفیق شاگردى در مکتب امامت را یافتند.

از میان علمایی که به ذکر نام اساتید و مشایخ محمد بن خالد پرداخته اند مى توان به مرحوم کشى،[۷] محقق اردبیلى[۸] و مرحوم خوئى[۹] اشاره کرد. این بزرگان نام کسانى را که محمد بن خالد از آن‌ها نقل روایت کرده، به عنوان استاد و مشیخه وى ذکر کرده اند که هر یک در عصر خود از نامداران فقهاء و راویان برجسته به شما مى آمدند؛ برخی از آنان عبارتند از:

همچنین، محمد بن خالد در حوزه درسى و تعلیمى خود، به تربیت شاگردانى کارآمد همت گمارد و موفقیت‌هاى فراوان نیز کسب کرد. از جمله شاگردان او عبارتند از:

آثار و تألیفات

محمد بن خالد برقى به اقرار بسیارى از علماء رجال نوشته هاى فراوان داشت، به طورى که مرحوم نجاشى، شیخ طوسى، ابن ندیم و دیگران هر یک به نوعى به معرفى کتاب هاى وى پرداخته اند. در این میان ابن ندیم به بیشترین مقدار کتاب هاى محمد بن خالد (۴۶ عنوان) اشاره کرده است. از جمله:[۱۰]

  1. العویص،
  2. الرجال،
  3. المحبوبات،
  4. المکروهات،
  5. فضائل الأعمال،
  6. التحذیر،
  7. اخض الأعمال،
  8. التخوف،
  9. الترهیب،
  10. الحبوة الصنوة،
  11. (علل) الأحادیث،
  12. معانى الاحادیث والتحریف،
  13. الفروق،
  14. الاحتجاج،
  15. اللطائف،
  16. المصالح،
  17. تفسیر (تعبیر) الرؤیا،
  18. صوم الایام،
  19. السماء،
  20. الأرضین،
  21. ذکر الکعبه،
  22. الأشکال،
  23. القرائن،
  24. البزائر،
  25. الریاضه،
  26. الأوائل،
  27. التاریخ،
  28. الأسباب،
  29. المأثر،
  30. الأصفیه،
  31. الأفانین،
  32. الروایة.

در نگاه دانشمندان

هر کسى از دانشمندان علم رجال درباره محمد بن خالد سخن به میان آورده اند و به طور عموم در کتب رجالى از او نام برده اند:

  • برخى نیز ازجمله کشى،[۱۴] محقق اردبیلى[۱۵] و مرحوم خوئى،[۱۶] صرفاً به معرفى و ذکر اساتید و مشایخ، شاگردان و شرح حال مختصرى از وى پرداخته و نسبت به وثاقت و یا تضعیف او اظهار نظرى کرده اند.
  • بعضى دیگر از رجال نویسان مانند ابن غضائرى،[۱۷] با ضعیف قلمداد کردن محمد بن خالد به اظهارنظر پرداخته اند. که البته این نظریه توسط بسیارى از علماء رجال پاسخ داده شده است. مامقانی مى نویسد: «تضعیف این دو مربوط به حدیث محمد بن خالد است نه خود او، بنابراین شخصیت این راوى مورد وثوق است».[۱۸]
  • نجاشی وى را چنین معرفى مى کند: «محمد بن خالد برقى فقیه، ادیب و آشنا به علوم عربى و اخبار بود و کتبى دارد...».[۱۹]
  • دانشمند معاصر، مرحوم سید حسن صدر (متوفى ۱۳۵۴ هـ.ق) صاحب تأسیس الشیعه نیز به معرفى شخصیت علمى او مى پردازد و محمد بن خالد برقى را از پیشگامان شیعه در عرصه علم رجال و روایت، تاریخ و سیره و... مى شمارد. همچنین در بخش مشاهیر شیعه در علوم قرآن و تفسیر و تأویل نیز از او نام مى برد.[۲۰]

برخی روایات خالد برقى

آیت الله خویى در «معجم الرجال» خود صفحات زیادى از کتابش را به شرح احوالات او اختصاص داده، به تعداد روایات او در میان کتب روایى شیعه اشاره مى کند و مى نویسد؛ «عنوان محمد بن خالد در سند بسیارى از احادیث و روایات، بالغ بر ۴۰۳ مورد، واقع شده است...[۲۱] روایات فراوانى تحت عنوان، ابى عبدالله و ابى عبدالله برقى نیز از او نقل شده است».[۲۲] از این نظر که نام محمد بن خالد در اسناد بسیارى از اخبار ثبت شده است، جایگاه ویژه اى در میان علماء و فقها شیعه دارد.

کثرت موضوعاتى که در روایت وى مشاهده مى شود، به حدى است که عملاً بررسى یکایک آن‌ها را دشوار مى نماید، اما به طور کلى موضوعاتى را که وى در اخبار خود به آن‌ها اشاره کرده، مى توان به پنج بخش تقسیم نمود:

۱- فقه:

محمد بن خالد بیشتر به نقل اخبار مربوط به فروعات و مسایل فقهى (باب طهارت، صلوة، صوم، زکوة، خمس، حج، جهاد، نکاح، حدود، دیات، بیع و دیگر باب‌ها) پرداخته است.[۲۳] همچنین محمد بن خالد در عصر خود فقیه لایق و موفقى بود. بنابراین کثرت روایات فقهى وى (نسبت به سایر موضوعات) با مقام فقهى وى نیز مربوط مى شود. البته با توجه به این که وى در آن روزگار از فقهاء شهر قم به شمار مى آمد، میزان تأثیرگذارى‌اش در عرصه فقه روشن مى شود و این مطلب را در نامه اى که وى خطاب به امام جواد علیه السلام نوشته، تقویت مى کند. به نمونه اى از روایات فقهى اشاره مى کنیم: «احمد بن محمد بن عیسى عن ابى عبدالله برقى قال: کتبت الى ابى جعفر علیه السلام جعلت فداک أیجوز الصلاة خلف من وقف على ابیک و جدک صلواة الله علیهما؟ فأجاب: لاتصل ورائه؛ نامه اى به امام جواد علیه‌السلام نوشتم و درباره نماز جماعت به امامت کسى که فقط امامت پدر و جد شما را قبول دارد (و نسبت به امامت شما توقف نموده است) سؤال کردم: که امام علیه‌السلام در جواب نوشتند: پشت سر این شخص شما نخوانید».[۲۴]

در نامه دیگر مى خوانیم: محمد بن یحیى عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد البرقى قال: کتبت الى ابى جعفر الثانى علیه‌السلام هل یجوز أن یخرج عما یجب فى الحرث من الحنطة والشعیر و ما یجب على الذهب دراهم بقیمة ما یسوى ام لایجوز الا ان یخرج من کل شیئ ما فیه؟ فاجاب علیه‌السلام: أیما تیسر یخرج؛ محمد بن خالد در نامه اى به امام جواد علیه‌السلام در باب زکوة گندم، جو و طلا سؤال کرد: آیا به جاى گندم، جو و طلا مى توان قیمت آن را به عنوان زکات پرداخت کرد یا نه؟ امام علیه‌السلام در جواب فرمود: هر چه میسر شد (ولو قیمت آن‌ها) باید به عنوان زکات داده شود.[۲۵]

۲- عقاید:

در بخش هاى مختلف عقاید (خداشناسى، امامت و دیگر بخش ها) به نقل خبر پرداخته است، از این میان مى توان به روایتى که وى در سلسله سند آن قرار دارد و پیرامون امامت است، اشاره کرد: على بن موسى عن احمد بن محمد عن الحسین بن سعید و محمد بن خالد البرقى عن النصرین سوید رفعه عن سدیر عن ابى جعفر علیه السلام قال: قلت له جعلت فداک ما انتم؟ قال نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحى الله و نحن الحجة البالغة على من دون السماء و من فوق الأرض؛ محمد بن خالد با چند واسطه (در مورد سؤال راوى) از امام باقر علیه‌السلام چنین روایت مى کند: راوى مى گوید از امام علیه السلام سؤال کردم که شما چه سمتى دارید؟ فرمود: ما خزانه‌دار علم خداییم، ما مترجم وحى خداییم، ما بر هر که در زیر آسمان و روى زمین است حجت رسانیم.[۲۶]

۳- اخلاق و آداب:

این راوى توانا اگر چه در مباحث اخلاقى به نقل مستقیم روایت و حدیث از معصوم علیه‌السلام نیز پرداخته است، ولى در سلسله سند روایات قرار گرفته است. به نمونه اى از اخبار او در بخش اخلاقى اشاره مى شود:

محمد بن خالد درباره ادخال سرور بر مؤمن با چند واسطه از امام صادق علیه‌السلام چنین روایت مى کند: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابیه عن خلف بن حماد عن مفضل بن عمر عن ابى عبدالله علیه السلام قال: لایرى احدکم اذا دخل على مؤمن سرورا أنه علیه أدخله فقط بل والله علینا، بل والله على رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم؛ امام علیه‌السلام فرمود: هرگاه فردى از شما مؤمنى را شاد کرد، گمان نکند فقط همان شخص را مسرور کرده است؛ بلکه به خدا سوگند ما را، بلکه رسول خدا را شاد کرده است.[۲۷]

پانویس

  1. همان، ص ۷۶.
  2. رجال شیخ طوسى، ص ۳۸۶ و ۴۰۴.
  3. رجال علامه، ص ۱۳۹.
  4. معالم العلماة، ص ۱۰۵.
  5. فهرست ابن ندیم، ص ۲۷۶، فن ۵، مقاله ۶.
  6. معجم رجال الحدیث، ج ۱۶، ص ۷۴ تا ۷۷.
  7. رجال کشى، «متن ص ۵۴۶»، «فهرست ص ۲۴۹».
  8. جامع الرواة، ج ۲، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.
  9. معجم رجال الحدیث، ج ۱۶، ص ۷۲ و ۷۳.
  10. فهرست ابن ندیم، ص ۲۷۶، فن ۵، مقاله ۶.
  11. رجال شیخ طوسى، ص ۳۸۶ و ۴۰۴.
  12. رجال علامه حلى، ص ۱۳۹.
  13. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۱۱۳، ۱۱۴.
  14. رجال کشى، «متن ص ۵۴۶»، «فهرست ص ۲۴۹».
  15. جامع الرواة، ج ۲، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.
  16. رجال نجاشى، ص ۲۵۷.
  17. رجال ابن غضائرى، ج ۵، ص ۲۰۷.
  18. تنقیح المقال، ج ۱۱۳ و ۱۱۴.
  19. رجال نجاشى، ص ۲۵۷.
  20. تأسیس الشیعه، ص ۲۵۹، ۳۳۰.
  21. همان، ج ۱۶، ص ۶۲.
  22. همان، ج ۱۶، ص ۷۷.
  23. جامع الرواة، ج ۲، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.
  24. تهذیب الاحکام، ج ۳، ح ۹۸، ص ۲۸.
  25. کافى ج ۳، ص ۵۵۹، روایت ۱.
  26. کافى، ج ۱، ص ۱۹۲، روایت ۳.
  27. کافى، ج ۲، ک ۱، ب ۸۲، ح ۶.

منابع