لیلی مادر علی اکبر علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۲: سطر ۲:
  
 
==اصل و نسب==
 
==اصل و نسب==
نام مادر على اکبر، لیلی بوده است. نام وى را آمنه، بَرّه و مُرّه نیز گفته اند.<ref>دانشنامه امام حسین(ع)، ج ۱، ص ۲۷۹</ref> شـیخ مفید در ارشاد، طبرسی در اعلام الوری، ابن جریر در تـاریخ طـبری، ابن اثیر در کامل، یعقوبی در تاریخ خود و سهیلی در الروض الانف، نام این بانو را همان «لیلا» ذکـر کرده اند؛ امّا سـبط بـن جـوزی در تذکرة الخواص، ابن جریر طبری در منتخب و خـوارزمی در مـقتل، نام وی را «آمنه» آورده اند.
+
نام مادر على اکبر، لیلی بوده است. نام وى را آمنه، بَرّه و مُرّه نیز گفته اند.<ref name=":۰">دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج ۱، ص ۲۷۹</ref> شـیخ مفید در ارشاد، طبرسی در اعلام الوری، ابن جریر در تـاریخ طـبری، ابن اثیر در کامل، یعقوبی در تاریخ خود و سهیلی در الروض الانف، نام این بانو را همان «لیلا» ذکـر کرده اند؛ امّا سـبط بـن جـوزی در تذکرة الخواص، ابن جریر طبری در منتخب و خـوارزمی در مـقتل، نام وی را «آمنه» آورده اند.
  
 
تنها ابن شهرآشوب در مناقب، از وی به «برّه» دخت عـروه یاد کرده است.<ref>مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۷۷.</ref> همان گونه کـه کلام سهیلی در الروض الانـف بـیانگر آن است که میمونه دختر ابـی سـفیان جدۀ پدری لیلا بوده که عروه با او [[ازدواج]] کرده و ثمرۀ این وصلت ابومرّه و لیلا هـمسر امـام حسین علیه السلام دخت ابی مرّه اسـت.
 
تنها ابن شهرآشوب در مناقب، از وی به «برّه» دخت عـروه یاد کرده است.<ref>مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۷۷.</ref> همان گونه کـه کلام سهیلی در الروض الانـف بـیانگر آن است که میمونه دختر ابـی سـفیان جدۀ پدری لیلا بوده که عروه با او [[ازدواج]] کرده و ثمرۀ این وصلت ابومرّه و لیلا هـمسر امـام حسین علیه السلام دخت ابی مرّه اسـت.
  
وی دختر ابی مرّة بن عروة بن مسعود ثقفی است. مادرش میمونه دختر [[ابو سفیان|ابی سفیان]] صـخر بـن حـرب بن امیه و جده اش دختر ابی العاص و عمۀ پدرش برزه دختر مسعود ثقفی زوجـۀ صـفوان بن امیه است<ref>تاریخ یعقوبی، چ ۲، ص ۲۴۶ - ۲۴۷.</ref>. صفوان از [[مشرکان|مشرکین]] قریش بـود و از سـردمداران [[غزوه احد|غزوۀ احد]] به شمار می رفت. او در این غزوه، همسر خود را همراه آورد که بـه اسـارت مسلمان درآمد و عبدالله اکبر از وی به دنیا آمـد (ابـن ابی الحدید، 1385: 3/359).
+
وی دختر ابی مرّة بن عروة بن مسعود ثقفی است. مادرش میمونه دختر [[ابو سفیان|ابی سفیان]] صـخر بـن حـرب بن امیه و جده اش دختر ابی العاص و عمۀ پدرش برزه دختر مسعود ثقفی زوجـۀ صـفوان بن امیه است<ref>تاریخ یعقوبی، چ ۲، ص ۲۴۶ - ۲۴۷.</ref>. صفوان از [[مشرکان|مشرکین]] قریش بـود و از سـردمداران [[غزوه احد|غزوۀ احد]] به شمار می رفت. او در این غزوه، همسر خود را همراه آورد که بـه اسـارت مسلمان درآمد و عبدالله اکبر از وی به دنیا آمـد.
  
جدّ لیلى، عروة بن مسعود ثقفى، از بزرگان [[صحابه]] است که در رخداد[[ صلح حدیبیه ]]، به نمایندگى از [[قریش|قریش]]، نزد [[پیامبر]] (صلى الله علیه و آله) آمد.  او در آن هنگام کافر بود و در سال نهم هجرت [[اسلام]] آورد و به سـوی قبیله اش بازگشت و خود بـر بـام خانۀ بلندی که داشت رفت و اسلام خود را آشکار ساخت و آنان را به این دین دعوت نمود. امّا آنان باران تیر را به سویش گشودند و یکی از آن ها بر [قلب] او اصابت نمود و غرقه در خون خـویش به زمین افتاد.
+
جدّ لیلى، عروة بن مسعود ثقفى، از بزرگان [[صحابه]] است که در رخداد[[ صلح حدیبیه ]]، به نمایندگى از [[قریش|قریش]]، نزد [[پیامبر]] (صلى الله علیه و آله) آمد.  او در آن هنگام کافر بود<ref>وقتی پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به پیامبری مبعوث شد قریش در عناد ولجـبازی مـی گفتند. اگر بناست پیغمبری از میان قریش مبعوث گردد، دو نفر بیشتر نمی توانند باشند، یا ولید بن مغیره مخزمی که اهل مکه است و یا عروة بن مسعود ثقفی که اهل طائف اسـت. قـرآن کریم نیز این حکایت و گفتار قریش را در  [[آیه 31 سوره زخرف|«سوره مبارکه زخرف آیه ۳۱»]] نقل می نماید.</ref> و در سال نهم هجرت [[اسلام]] آورد و به سـوی قبیله اش بازگشت و خود بـر بـام خانۀ بلندی که داشت رفت و اسلام خود را آشکار ساخت و آنان را به این دین دعوت نمود. امّا آنان باران تیر را به سویش گشودند و یکی از آن ها بر [قلب] او اصابت نمود و غرقه در خون خـویش به زمین افتاد.
  
عروة بن مسعود یکی از سادات اربعه در اسلام (عروة بن مسعود، بشر بن هلال، عدی بن حاتم و سراقة بن مالک) و از رهبران و بزرگان قبایل خود بوده اند. چون خبر شهادت وى به پیامبر صلى الله علیه و آله رسید، فرموند: '''«مَثَل عروه، مَثَل صاحب یاسین<ref>مقصود از «صاحب یاسین» ، مؤمنى است که خداوند ، داستان او را در سوره «یس» (آیه ۲۰) آورده است .</ref> است که قومش را به سوى خدا دعوت کرد؛ ولى آنها او را کشتند»'''.<ref>دانشنامه امام حسین(ع)، ج ۱، ص ۲۷۹</ref>  
+
عروة بن مسعود یکی از سادات اربعه در اسلام (عروة بن مسعود، بشر بن هلال، عدی بن حاتم و سراقة بن مالک) و از رهبران و بزرگان قبایل خود بوده اند. چون خبر شهادت وى به پیامبر صلى الله علیه و آله رسید، فرموند: '''«مَثَل عروه، مَثَل صاحب یاسین<ref>مقصود از «صاحب یاسین» ، مؤمنى است که خداوند ، داستان او را در [[آیه 20 سوره یس|«سوره مبارکه یس، آیه ۲۰»]] آورده است .</ref> است که قومش را به سوى خدا دعوت کرد؛ ولى آنها او را کشتند»'''<ref name=":۰" />.
  
 
عروه به هنگام پذیرش اسلام ده زن در اختیار داشت. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود که اسلام بیش از چهار زن را جائز نمی شمرد. او نیز چهار تن از آنان را برگزید که از جملۀ ایشان زینب دخـت ابـوسفیان صخر بن حرب بن امیه بود.
 
عروه به هنگام پذیرش اسلام ده زن در اختیار داشت. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود که اسلام بیش از چهار زن را جائز نمی شمرد. او نیز چهار تن از آنان را برگزید که از جملۀ ایشان زینب دخـت ابـوسفیان صخر بن حرب بن امیه بود.
  
ارتـباط نـَسَبی لیلا با ابـوسفیان از نـاحیۀ مادر، سبب شد طـبق نـقلی، معاویه، حضرت علی اکبر سلام الله را شایسته ترین فرد برای خلافت بداند و نیز در روز عاشورا، اُمویان به وی امان دهند کـه حضرت عـلی اکبر  سلام الله با آن مخالفت ورزید<ref>همان.</ref>.
+
ارتـباط نـَسَبی لیلا با ابـوسفیان از نـاحیۀ مادر، سبب شد طـبق نـقلی، معاویه، حضرت علی اکبر سلام الله را شایسته ترین فرد برای خلافت بداند و نیز در روز عاشورا، اُمویان به وی امان دهند کـه حضرت عـلی اکبر  سلام الله با آن مخالفت ورزید<ref name=":۰" />.
  
 
بـه همین سـبب، نـسبت خـویشاوندی لیلا با میمونه اسـت که دشمن به حضرت عـلی اکبر  سلام الله در کربلا گفت: «تو با امیرالمؤمنین [[یزید]] پیوند خویشی داری» و با این کـلام مـی خواستند او را به لشکر کفر بکشانند؛ امّا نـفس قـدسی او بـه شـرف جـاودانۀ حیات سرمد رو آورد فـرمود: '''"پیوند خویشاوندی با رسول خدا سزاوارتر است که رعایت شود تا پیوند با فرزند هند جگرخوار"'''<ref>شرح الاخبار، ج ۳، ص ۱۵۲.</ref>.
 
بـه همین سـبب، نـسبت خـویشاوندی لیلا با میمونه اسـت که دشمن به حضرت عـلی اکبر  سلام الله در کربلا گفت: «تو با امیرالمؤمنین [[یزید]] پیوند خویشی داری» و با این کـلام مـی خواستند او را به لشکر کفر بکشانند؛ امّا نـفس قـدسی او بـه شـرف جـاودانۀ حیات سرمد رو آورد فـرمود: '''"پیوند خویشاوندی با رسول خدا سزاوارتر است که رعایت شود تا پیوند با فرزند هند جگرخوار"'''<ref>شرح الاخبار، ج ۳، ص ۱۵۲.</ref>.
 
  
 
==نظر مورخان درباره حـضور ایشان در [[کربلا]]==
 
==نظر مورخان درباره حـضور ایشان در [[کربلا]]==
 
از جمله مواردی کـه مـیان ارباب تواریخ مورد بحث و گفت وگو بوده، حضور لیلا - مادر علی اکبر - در کربلاست. یک سری موضوعات تاریخی وجود دارد که اثبات و نفی آن ضرری به مقصود و هدف اصلی وارد نمی سازد و بالعکس، یک سری موضوعاتی در تاریخ مـطرح اسـت که اثبات وجود و عدم آن، تأثیر فراوانی در ارائه هدف دارد. هرچند به طور مستقیم اثبات حضور لیلا مادر حضرت علی اکبر اثر زیادی در ارائه هدف عالی حماسه [[عاشورا]] ندارد؛ ولی بحث پیرامون حضور آن مخدّره در کـربلا تـأثیر زیادی در ارائه واقـعیت که زمینه اصلی هدفِ حماسه سازان کربلاست، داشته و از تحریفات و دروغ های دروغ پردازان جلوگیری می کند.
 
از جمله مواردی کـه مـیان ارباب تواریخ مورد بحث و گفت وگو بوده، حضور لیلا - مادر علی اکبر - در کربلاست. یک سری موضوعات تاریخی وجود دارد که اثبات و نفی آن ضرری به مقصود و هدف اصلی وارد نمی سازد و بالعکس، یک سری موضوعاتی در تاریخ مـطرح اسـت که اثبات وجود و عدم آن، تأثیر فراوانی در ارائه هدف دارد. هرچند به طور مستقیم اثبات حضور لیلا مادر حضرت علی اکبر اثر زیادی در ارائه هدف عالی حماسه [[عاشورا]] ندارد؛ ولی بحث پیرامون حضور آن مخدّره در کـربلا تـأثیر زیادی در ارائه واقـعیت که زمینه اصلی هدفِ حماسه سازان کربلاست، داشته و از تحریفات و دروغ های دروغ پردازان جلوگیری می کند.
  
عده ای از تاریخ نویسان حضور لیلا مـادر آن شاهزاده را در کربلا ثابت دانسته اند تا جایی که یک سری مرثیه ها را بـه آن مـخدّره هـنگام رفتن علی اکبر به میدان نسبت داده اند و حتی بعضی از شعرا نیز حضور آن بانو را در کربلا به شعر درآورده اند. ولی مـشهور مـورخان تصریح کرده اند که آن بانوی با عظمت در کربلا حضور نداشته و قبل از واقعه فوت نـموده اسـت.<ref>ریاحین الشریعه، ج ۱، ص ۲۷۸.</ref> استاد شهید مرتضی مطهری این مسئله و در نتیجه قصه ها و افسانه هایی که درباره ایشان گفته شـده، از موارد تحریف رویداد کربلا می داند و آن را با استدلال نقد و رد می کند<ref>حـماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۶ - ۲۷.</ref>.  
+
عده ای از تاریخ نویسان حضور لیلا مـادر آن شاهزاده را در کربلا ثابت دانسته اند تا جایی که یک سری مرثیه ها را بـه آن مـخدّره هـنگام رفتن علی اکبر به میدان نسبت داده اند و حتی بعضی از شعرا نیز حضور آن بانو را در کربلا به شعر درآورده اند. ولی مـشهور مـورخان تصریح کرده اند که آن بانوی با عظمت در کربلا حضور نداشته و قبل از واقعه فوت نـموده اسـت.<ref>ریاحین الشریعه، ج ۱، ص ۲۷۸.</ref> استاد شهید [[مرتضی مطهری]] این مسئله و در نتیجه قصه ها و افسانه هایی که درباره ایشان گفته شـده، از موارد تحریف رویداد کربلا می داند و آن را با استدلال نقد و رد می کند<ref>حـماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۶ - ۲۷.</ref>.  
 
 
دکتر آیتی نـیز در این باره می نویسد: در جـریان کـربلا از او سخنی به میان نیامده است. هیچ روشن نیست که ایشان در این تاریخ زنده بوده است یا نه؟... از همسران امام تنها کسی که به یقین می توان گفت که در این سفر همراه امام بـوده، رباب است<ref>بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۲۳.</ref>.
 
 
 
محدث نوری در این باره آوردهـ اسـت:
 
 
 
آن چه روضه خوان ها می خوانند که بعد از رفـتن عـلی اکبر به مـیدان امـام حسین(ع) به مادرش لیلا فـرمود: «برخیز و به خلوت برو و برای فرزندت دعا کن؛ از جدم شنیدم که فرمود: دعای مادر در حـق فـرزند مستجاب می شود» تا آخر آن که هـمگی دروغ اسـت. (نـوری، 1364: 90)
 
  
مـحدث قـمی نیز می گوید:
+
[[محمد ابراهيم آيتى|دکتر آیتی]] نـیز در این باره می نویسد: در جـریان کـربلا از او سخنی به میان نیامده است. هیچ روشن نیست که ایشان در این تاریخ زنده بوده است یا نه؟... از همسران امام تنها کسی که به یقین می توان گفت که در این سفر همراه امام بـوده، حضرت [[رباب]] سلام الله است<ref>بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۲۳.</ref>.
  
ظـاهر آن اسـت که لیلا در کربلا نبوده و من در کتاب های معتبر ندیدم. (منتهی الآمال: 375)
+
[[محدث نوری]] در این باره آوردهـ اسـت: آن چه روضه خوان ها می خوانند که بعد از رفـتن عـلی اکبر به مـیدان امـام حسین علیه السلام به مادرش لیلا فـرمود: «برخیز و به خلوت برو و برای فرزندت دعا کن؛ از جدم شنیدم که فرمود: دعای مادر در حـق فـرزند مستجاب می شود» تا آخر آن که هـمگی دروغ اسـت<ref>لؤلؤ و مرجان، ص ۹۰.</ref>.
  
همو در جایی دیگر می نویسد:
+
[[عباس قمی|مـحدث قـمی]] نیز می گوید: ظـاهر آن اسـت که لیلا در کربلا نبوده و من در کتاب های معتبر ندیدم<ref>منتهی الآمال، ص ۳۷۵.</ref>.
 +
همو در جایی دیگر می نویسد: در کتاب های معتبر، ذکـری از بـودن لیلا در کربلا یا در [[کوفه]] و [[شام]] نیست<ref>همان، ص ۵۴۱.</ref>
  
در کتاب های معتبر، ذکـری از بـودن لیلا در کربلا یا در کوفه و شام نیست. (همان: 541)
+
==حضور ایشان در کربلا در برخی آثار تاریخی==
 
+
در بعضی از مقاتل ذکر شده که مادر علی اکبر در کربلا حاضر بود و رفتن به میدان آن بزرگ مرد را مشاهده می کرد و اضطراب شدیدی داشـت و حـتی به طور مفصل وداع ایشان با مادر را آورده اند. همچنین این مطلب را که امام حسین علیه السلام به لیلا فرمود در حق فرزندت دعا کن، نقل کرده اند (نوری، 1364: 90) به عنوان مثال، در کتاب تذکرةالشهدا (ص213)، مرحوم مـلّا حـبیب الله شریف می نویسد:
==حضور مخدره در کربلا در برخی آثار تاریخی==
 
در بعضی از مقاتل ذکر شده که مادر علی اکبر در کربلا حاضر بود و رفتن به میدان آن بزرگ مرد را مشاهده می کرد و اضطراب شدیدی داشـت و حـتی به طور مفصل وداع ایشان با مادر را آورده اند. همچنین این مطلب را که امام حسین(ع) به لیلا فرمود در حق فرزندت دعا کن، نقل کرده اند (نوری، 1364: 90) به عنوان مثال، در کتاب تذکرةالشهدا (ص213)، مرحوم مـلّا حـبیب الله شریف می نویسد:
 
  
 
از بعضی کتب مستفاد می شود مادر علی اکبر نیز بیرون آمد و فریاد واولداه برکشید و خود را بر نعش فرزند انداخت امام مادر او را به خیمه برگردانید.
 
از بعضی کتب مستفاد می شود مادر علی اکبر نیز بیرون آمد و فریاد واولداه برکشید و خود را بر نعش فرزند انداخت امام مادر او را به خیمه برگردانید.
سطر ۵۱: سطر ۴۳:
 
وقتی علی اکبر به روی زمین افتاده بود، امام به بالین او آمد و فرمود: ای فرزند ارجمند و ای آرام دل دردمند با مـادر و پدر سـخنی بـگو، علی اکبر دیده باز کرد و سر خود را در کنار پدر دید و خروش مادر و خـواهران را شـنید.
 
وقتی علی اکبر به روی زمین افتاده بود، امام به بالین او آمد و فرمود: ای فرزند ارجمند و ای آرام دل دردمند با مـادر و پدر سـخنی بـگو، علی اکبر دیده باز کرد و سر خود را در کنار پدر دید و خروش مادر و خـواهران را شـنید.
  
فاضل دربندی در اسرارالشهادۀ (ص37) نوشته است:
+
فاضل دربندی در اسرارالشهادۀ (ص 37) نوشته است:
  
امام حسین(ع) از مادر علی اکبر خواست که در حق فرزندش دعا کند در آن لحـظۀ کـارزار فـرمود: من از جدّم رسول خدا(ص) شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است.
+
امام حسین علیه السلام از مادر علی اکبر خواست که در حق فرزندش دعا کند در آن لحـظۀ کـارزار فـرمود: من از جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است.
  
عـمادزاده در مـجموعۀ شـرح زندگانی علی اکبر (ص370) می نویسد:
+
عـمادزاده در مـجموعۀ شـرح زندگانی علی اکبر (ص 370) می نویسد:
  
 
در غالب کتب که شهادت علی اکبر را شرح داده اند، معتقدند مادرش در کربلا بـوده و مـی نویسند: چـون خواست به میدان رود از مادرش اجازه گرفت.
 
در غالب کتب که شهادت علی اکبر را شرح داده اند، معتقدند مادرش در کربلا بـوده و مـی نویسند: چـون خواست به میدان رود از مادرش اجازه گرفت.
سطر ۶۱: سطر ۵۳:
 
ولی او در صفحه 352 می نویسد:
 
ولی او در صفحه 352 می نویسد:
  
یکی از تأثّرات حضرت امام حسین(ع) در کـربلا را فـقدان مادر علی اکبر می دانستند.
+
یکی از تأثّرات حضرت امام حسین علیه السلام در کـربلا را فـقدان مادر علی اکبر می دانستند.
  
در معالی السبطین شیخ محمدمهدی حائری مازندرانی در بیان مصیبت حضرت علی اکبر(ع) بـه گـونه ای تـصریح می کند که لیلا در کربلا حضور داشت و حالش چگونه بود، وقتی نظر به بدن قـطعه قـطعه علی اکبر کرد (حائری مازندرانی، 1419: 1/416).
+
در معالی السبطین شیخ محمدمهدی حائری مازندرانی در بیان مصیبت حضرت علی اکبر علیه السلام بـه گـونه ای تـصریح می کند که لیلا در کربلا حضور داشت و حالش چگونه بود، وقتی نظر به بدن قـطعه قـطعه علی اکبر کرد<ref>معالی السـبطین، ج ۱، ص ۴۱۶.</ref>.
  
نهله غروی او را از زنانی می داند که در کربلا حضور داشته اسـت (غـروی، 1375: 271).
 
 
==نـتیجه گیری==
 
بـنا بر آن چه بیان داشتیم، نتیجه می گیریم که درباره همسر امام حسین(ع) و مادر علی اکبر(ع)، سه مـطلب اسـاسی وجـود دارد و در هر یک از این مطالب، نظر منتخب را به همراه مستنداتش ارائه نمودیم.
 
 
مطلب اول دربـاره اصـل و نـسب و ازدواج ایشان با امام حسین(ع) است که ایشان را بانویی با فضیلت و کمالات دانسته اند و در ازدواجش بـا حـضرت نـیز شکی نیست و همه مورخان به آن تصریح کرده اند.
 
 
مطلب دوم و مهم ترین بحث درباره این بانوی بـافضیلت، حـضور یا عدم حضور ایشان در واقعه کربلاست که در میان دیدگاه های قائلان و منکران، قول بـه عـدم حـضور ایشان را با استناد به عدم نص تاریخی و همچنین انتساب اشعار و نقل های تاریخی به شـخصی دیگر به نام لیلا، اثبات کردیم.
 
 
مطلب سوم درباره مقدار عمر و نحوه ارتحال ایشان اسـت. در این مطلب بر اساس سخن بزرگان و تاریخی نویسانی چون مرحوم شیخ عباس قمی، داوری قطعی نمی کنیم؛ زیرا مـستندات کـافی در دست نیست.
 
 
بنابراین ایشان از بانوان بافضیلت، همسر امام حسین(ع) و مادر علی اکـبر(ع) اسـت، ولی در کربلا حضور نداشت.
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 +
 
==منابع==
 
==منابع==
 
*مقاله "بانوی زهد و فضیلت؛ لیلا، مادر حضرت علی اکبر علیه السلام" به قلم زهرا زحمتکش و زهرا سمائی.
 
*مقاله "بانوی زهد و فضیلت؛ لیلا، مادر حضرت علی اکبر علیه السلام" به قلم زهرا زحمتکش و زهرا سمائی.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۰۳

لیلا سلام الله علیها، همسر امام حسین علیه السلام، دختر ابومرّة بن عروة بن مسعود ثقفی و میمونه دختر ابوسفیان است. وی مادر حضرت علی اکبر علیه السلام، اولین شهید آل ابو طالب در واقعه کربلاست.

اصل و نسب

نام مادر على اکبر، لیلی بوده است. نام وى را آمنه، بَرّه و مُرّه نیز گفته اند.[۱] شـیخ مفید در ارشاد، طبرسی در اعلام الوری، ابن جریر در تـاریخ طـبری، ابن اثیر در کامل، یعقوبی در تاریخ خود و سهیلی در الروض الانف، نام این بانو را همان «لیلا» ذکـر کرده اند؛ امّا سـبط بـن جـوزی در تذکرة الخواص، ابن جریر طبری در منتخب و خـوارزمی در مـقتل، نام وی را «آمنه» آورده اند.

تنها ابن شهرآشوب در مناقب، از وی به «برّه» دخت عـروه یاد کرده است.[۲] همان گونه کـه کلام سهیلی در الروض الانـف بـیانگر آن است که میمونه دختر ابـی سـفیان جدۀ پدری لیلا بوده که عروه با او ازدواج کرده و ثمرۀ این وصلت ابومرّه و لیلا هـمسر امـام حسین علیه السلام دخت ابی مرّه اسـت.

وی دختر ابی مرّة بن عروة بن مسعود ثقفی است. مادرش میمونه دختر ابی سفیان صـخر بـن حـرب بن امیه و جده اش دختر ابی العاص و عمۀ پدرش برزه دختر مسعود ثقفی زوجـۀ صـفوان بن امیه است[۳]. صفوان از مشرکین قریش بـود و از سـردمداران غزوۀ احد به شمار می رفت. او در این غزوه، همسر خود را همراه آورد که بـه اسـارت مسلمان درآمد و عبدالله اکبر از وی به دنیا آمـد.

جدّ لیلى، عروة بن مسعود ثقفى، از بزرگان صحابه است که در رخدادصلح حدیبیه ، به نمایندگى از قریش، نزد پیامبر (صلى الله علیه و آله) آمد. او در آن هنگام کافر بود[۴] و در سال نهم هجرت اسلام آورد و به سـوی قبیله اش بازگشت و خود بـر بـام خانۀ بلندی که داشت رفت و اسلام خود را آشکار ساخت و آنان را به این دین دعوت نمود. امّا آنان باران تیر را به سویش گشودند و یکی از آن ها بر [قلب] او اصابت نمود و غرقه در خون خـویش به زمین افتاد.

عروة بن مسعود یکی از سادات اربعه در اسلام (عروة بن مسعود، بشر بن هلال، عدی بن حاتم و سراقة بن مالک) و از رهبران و بزرگان قبایل خود بوده اند. چون خبر شهادت وى به پیامبر صلى الله علیه و آله رسید، فرموند: «مَثَل عروه، مَثَل صاحب یاسین[۵] است که قومش را به سوى خدا دعوت کرد؛ ولى آنها او را کشتند»[۱].

عروه به هنگام پذیرش اسلام ده زن در اختیار داشت. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود که اسلام بیش از چهار زن را جائز نمی شمرد. او نیز چهار تن از آنان را برگزید که از جملۀ ایشان زینب دخـت ابـوسفیان صخر بن حرب بن امیه بود.

ارتـباط نـَسَبی لیلا با ابـوسفیان از نـاحیۀ مادر، سبب شد طـبق نـقلی، معاویه، حضرت علی اکبر سلام الله را شایسته ترین فرد برای خلافت بداند و نیز در روز عاشورا، اُمویان به وی امان دهند کـه حضرت عـلی اکبر سلام الله با آن مخالفت ورزید[۱].

بـه همین سـبب، نـسبت خـویشاوندی لیلا با میمونه اسـت که دشمن به حضرت عـلی اکبر سلام الله در کربلا گفت: «تو با امیرالمؤمنین یزید پیوند خویشی داری» و با این کـلام مـی خواستند او را به لشکر کفر بکشانند؛ امّا نـفس قـدسی او بـه شـرف جـاودانۀ حیات سرمد رو آورد فـرمود: "پیوند خویشاوندی با رسول خدا سزاوارتر است که رعایت شود تا پیوند با فرزند هند جگرخوار"[۶].

نظر مورخان درباره حـضور ایشان در کربلا

از جمله مواردی کـه مـیان ارباب تواریخ مورد بحث و گفت وگو بوده، حضور لیلا - مادر علی اکبر - در کربلاست. یک سری موضوعات تاریخی وجود دارد که اثبات و نفی آن ضرری به مقصود و هدف اصلی وارد نمی سازد و بالعکس، یک سری موضوعاتی در تاریخ مـطرح اسـت که اثبات وجود و عدم آن، تأثیر فراوانی در ارائه هدف دارد. هرچند به طور مستقیم اثبات حضور لیلا مادر حضرت علی اکبر اثر زیادی در ارائه هدف عالی حماسه عاشورا ندارد؛ ولی بحث پیرامون حضور آن مخدّره در کـربلا تـأثیر زیادی در ارائه واقـعیت که زمینه اصلی هدفِ حماسه سازان کربلاست، داشته و از تحریفات و دروغ های دروغ پردازان جلوگیری می کند.

عده ای از تاریخ نویسان حضور لیلا مـادر آن شاهزاده را در کربلا ثابت دانسته اند تا جایی که یک سری مرثیه ها را بـه آن مـخدّره هـنگام رفتن علی اکبر به میدان نسبت داده اند و حتی بعضی از شعرا نیز حضور آن بانو را در کربلا به شعر درآورده اند. ولی مـشهور مـورخان تصریح کرده اند که آن بانوی با عظمت در کربلا حضور نداشته و قبل از واقعه فوت نـموده اسـت.[۷] استاد شهید مرتضی مطهری این مسئله و در نتیجه قصه ها و افسانه هایی که درباره ایشان گفته شـده، از موارد تحریف رویداد کربلا می داند و آن را با استدلال نقد و رد می کند[۸].

دکتر آیتی نـیز در این باره می نویسد: در جـریان کـربلا از او سخنی به میان نیامده است. هیچ روشن نیست که ایشان در این تاریخ زنده بوده است یا نه؟... از همسران امام تنها کسی که به یقین می توان گفت که در این سفر همراه امام بـوده، حضرت رباب سلام الله است[۹].

محدث نوری در این باره آوردهـ اسـت: آن چه روضه خوان ها می خوانند که بعد از رفـتن عـلی اکبر به مـیدان امـام حسین علیه السلام به مادرش لیلا فـرمود: «برخیز و به خلوت برو و برای فرزندت دعا کن؛ از جدم شنیدم که فرمود: دعای مادر در حـق فـرزند مستجاب می شود» تا آخر آن که هـمگی دروغ اسـت[۱۰].

مـحدث قـمی نیز می گوید: ظـاهر آن اسـت که لیلا در کربلا نبوده و من در کتاب های معتبر ندیدم[۱۱]. همو در جایی دیگر می نویسد: در کتاب های معتبر، ذکـری از بـودن لیلا در کربلا یا در کوفه و شام نیست[۱۲]

حضور ایشان در کربلا در برخی آثار تاریخی

در بعضی از مقاتل ذکر شده که مادر علی اکبر در کربلا حاضر بود و رفتن به میدان آن بزرگ مرد را مشاهده می کرد و اضطراب شدیدی داشـت و حـتی به طور مفصل وداع ایشان با مادر را آورده اند. همچنین این مطلب را که امام حسین علیه السلام به لیلا فرمود در حق فرزندت دعا کن، نقل کرده اند (نوری، 1364: 90) به عنوان مثال، در کتاب تذکرةالشهدا (ص213)، مرحوم مـلّا حـبیب الله شریف می نویسد:

از بعضی کتب مستفاد می شود مادر علی اکبر نیز بیرون آمد و فریاد واولداه برکشید و خود را بر نعش فرزند انداخت امام مادر او را به خیمه برگردانید.

در کـتاب مـهیجُ الاحزان تـألیف حسن بن محمدعلی یزدی (ص 212) آمده است:

در بعضی کـتب مـقتل مذکور است که چون اهل حرم یافتند که آن حضرت روانه میدان می شود و اجازه حرب می خواهد، مادر و خواهر و عمه ها بـه دور او حـلقه زدنـد و می گفتند برما غریبان ترحم کن....

در کتاب روضۀالشهداء تألیف ملاحسین واعـظ کاشفی (ص 339) می خوانیم:

وقتی علی اکبر به روی زمین افتاده بود، امام به بالین او آمد و فرمود: ای فرزند ارجمند و ای آرام دل دردمند با مـادر و پدر سـخنی بـگو، علی اکبر دیده باز کرد و سر خود را در کنار پدر دید و خروش مادر و خـواهران را شـنید.

فاضل دربندی در اسرارالشهادۀ (ص 37) نوشته است:

امام حسین علیه السلام از مادر علی اکبر خواست که در حق فرزندش دعا کند در آن لحـظۀ کـارزار فـرمود: من از جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است.

عـمادزاده در مـجموعۀ شـرح زندگانی علی اکبر (ص 370) می نویسد:

در غالب کتب که شهادت علی اکبر را شرح داده اند، معتقدند مادرش در کربلا بـوده و مـی نویسند: چـون خواست به میدان رود از مادرش اجازه گرفت.

ولی او در صفحه 352 می نویسد:

یکی از تأثّرات حضرت امام حسین علیه السلام در کـربلا را فـقدان مادر علی اکبر می دانستند.

در معالی السبطین شیخ محمدمهدی حائری مازندرانی در بیان مصیبت حضرت علی اکبر علیه السلام بـه گـونه ای تـصریح می کند که لیلا در کربلا حضور داشت و حالش چگونه بود، وقتی نظر به بدن قـطعه قـطعه علی اکبر کرد[۱۳].

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج ۱، ص ۲۷۹
  2. مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۷۷.
  3. تاریخ یعقوبی، چ ۲، ص ۲۴۶ - ۲۴۷.
  4. وقتی پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به پیامبری مبعوث شد قریش در عناد ولجـبازی مـی گفتند. اگر بناست پیغمبری از میان قریش مبعوث گردد، دو نفر بیشتر نمی توانند باشند، یا ولید بن مغیره مخزمی که اهل مکه است و یا عروة بن مسعود ثقفی که اهل طائف اسـت. قـرآن کریم نیز این حکایت و گفتار قریش را در «سوره مبارکه زخرف آیه ۳۱» نقل می نماید.
  5. مقصود از «صاحب یاسین» ، مؤمنى است که خداوند ، داستان او را در «سوره مبارکه یس، آیه ۲۰» آورده است .
  6. شرح الاخبار، ج ۳، ص ۱۵۲.
  7. ریاحین الشریعه، ج ۱، ص ۲۷۸.
  8. حـماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۶ - ۲۷.
  9. بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۲۳.
  10. لؤلؤ و مرجان، ص ۹۰.
  11. منتهی الآمال، ص ۳۷۵.
  12. همان، ص ۵۴۱.
  13. معالی السـبطین، ج ۱، ص ۴۱۶.


منابع

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه