ملا عبدالله فاضل تونی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
'''«ملا عبداللّه بن محمد تونی»''' مشهور به '''«فاضل تونی»''' (م ۱۰۷۱قاز علمای بزرگ و فقیهان مشهور قرن یازدهم هجری است وی در اصفهان تحصیل کرد و از شاگردان [[میرزا رفیعا]] (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق‌‌) بود وخود در همان شهر و بعدا در مشهد و قزوین تدریس نمود. [[میر عبدالحسین خاتون‌آبادی]] از شاگردان اوست و اثر مشهور او «[[الوافية فى اصول الفقه (کتاب)|وافیه]]» در موضوع اصول فقه است.
+
'''«ملا عبداللّه بن محمد تونی»''' معروف به '''«فاضل تونی»''' (م ۱۰۷۱ قعالم ربانی و فقیه اصولی بزرگ [[شیعه]] در قرن یازدهم هجری است. برخی عالمان گفته‌اند که فاضل تونی‌ [[اخباریان|اخباری]] معتدلی‌ بوده‌ که‌ با [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول‌ فقه‌]] میانۀ خوبی‌ داشته‌ است. همچنین او را به‌ داشتن‌ دانش‌ گسترده‌ و [[تقوا|تقوای‌]] بسیار ستوده‌اند. کتاب «[[الوافیه|الوافیه فی اصول الفقه]]» او، از کتابهاى مشهور و متداول در [[حوزه علميه|حوزه‌هاى علمیه]] آن زمان بوده است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام شخصیت =
 +
|نام کامل = ملا عبداللّه بن محمد تونی
 +
|تصویر=
 +
|زادروز =
 +
|زادگاه = تون، [[خراسان]]
 +
|وفات = ۱۰۷۱ قمری
 +
|مدفن = کرمانشاه
 +
|اساتید = [[میرزا رفیعا نائینی]]،...
 +
|شاگردان = میر عبدالحسین خاتون‌آبادی،...
 +
|آثار = [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه فی اصول الفقه]]، رساله‌ای در نماز جمعه، حاشیه بر [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]، حاشیه‌ بر [[ارشاد الاذهان الی احکام الایمان (کتاب)|ارشاد الاذهان]]، فهرست بر [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
  
==ولادت و خاندان ==
+
تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش «بُشرویه» از توابع «تون» یا «فردوس» در جنوب استان [[خراسان]] بوده است. در جنبش [[سربداران]] که طی آن [[شیعه|شیعیان]] خراسان به مقابله با مغولان برخاستند، بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است.
  
تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش «بشرویه» از توابع «تون» یا «فردوس» از شهرستان‌های جنوب استان [[خراسان]] بوده است. در جنبش [[سربداران]] که طی آن [[شیعه|شیعیان]] خراسان به مقابله با مغولان برخاستند؛ بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است. از این شهر عالمان شیعی فراوانی برخاسته‌اند که از میان آن‌ها ملا عبدالله تونی و حسن بن محمدباقر حسینی را می‌‌توان برشمرد.<ref>مفاخر بشرویه، ص۵، باتلخیص.</ref>  
+
ملا عبداللّه تونی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در [[مدرسه ملا عبدالله شوشتری|مدرسه ملا عبدالله تستری]] <ref>وی از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ هـ.ق) بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاج‌الزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول، المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.</ref> (متوفی ۱۰۲۱ هـ.ق‌‌) در [[اصفهان]] به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع‌الدین محمد طباطبایی معروف به [[میرزا رفیعا نائینی]] (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق‌‌) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.<ref>خورشید خاوران، ص۲۵.</ref>
  
==تحصیل و استادان==
+
فاضل تونی در طول اقامت خویش در [[اصفهان]] با تدریس و افاضه در مدرسه [[ملا عبدالله شوشتری|مولی عبدالله تستری]] شاگردان برجسته‌ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون‌آبادی تربیت نمود و مشتاقان [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[کلام]] و [[حدیث]] از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند. علامه خاتون‌آبادی (متوفی ۱۱۰۵ هـ.ق‌‌) در کتاب «وقایع السنین والاعوام» می‌‌نویسد: شاه عباس ثانی در سال (۱۰۵۹ هـ.ق‌‌) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت. در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می‌‌گذرانیدم. و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد و استفاضه از اخلاق و آداب می‌‌نمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از [[تقوا]] و صلاح و [[ورع]] بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاورت روضه رضویه ([[مشهد]]) اختیار کرد.<ref>خورشید خاوران، ص۲۵ به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص۵۱۶.</ref>
  
وی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در [[مدرسه ملا عبدالله شوشتری|مدرسه ملا عبدالله تستری]] <ref>وی از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ هـ.ق) بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاج‌الزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول، المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.</ref> (متوفی ۱۰۲۱ هـ.ق‌‌) در [[اصفهان]] به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع‌الدین محمد بن حیدر طباطبایی معروف به [[میرزا رفیعا]] (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق‌‌) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.<ref>خورشید خاوران، ص۲۵.</ref>
+
فاضل تونی در اواخر حیات [[شیخ بهایی]] و [[میرداماد]] (متوفی‌ ۱۰۴۱) در اصفهان می‌زیست و مدرسه‌ای نیز در آن شهر بنا کرد. میرزا محمد تنکابنی‌ نیز گزارشی‌ از دیدار تونی‌ با میرداماد و مصاحبت‌ و دوستی‌ نزدیک‌ وی‌ با شاه‌ عباس‌ صفوی‌ (حک: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) نقل‌ کرده‌ است.
  
==تدریس و شاگردان==
+
به‌ گفته [[میرزا عبدالله افندی|افندی‌ اصفهانی‌]]، ملاعبداللّه‌ تونی‌ مدتی‌ پس از تحصیل در اصفهان‌، به‌ [[مشهد]] رفت‌ و چندی‌ در آنجا سکونت‌ کرد. فاضل تونی بعدها به قصد زیارت [[عتبات عالیات]] عازم [[عراق]] شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، دوستش [[ملا خلیل قزوینی]] از او خواست که در آنجا بماند، و او پذیرفت و مدتی در آن شهر توقف کرد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلما، ج۳، ص۲۳۸.</ref>
  
فاضل تونی در طول اقامت خویش در [[اصفهان]] با تدریس و افاضه در مدرسه [[ملا عبدالله شوشتری|مولی عبدالله تستری]] شاگردان برجسته‌ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون‌آبادی تربیت نمود و مشتاقان [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[کلام]] و [[حدیث]] از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند.  
+
فاضل تونی دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ بود و در میان مردم نفوذ داشت و امرا و ملوک او را تکریم می کردند. ساختن مدرسه علمیه‌ای در [[اصفهان]] با وجود مدارس علمیه دیگر، خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونه‌ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌سازد. بی‌مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه‌ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت.
  
علامه خاتون‌آبادی (متوفی ۱۱۰۵ هـ.ق‌‌) در کتاب «وقایع السنین والاعوام» می‌‌نویسد: شاه عباس ثانی در سال (۱۰۵۹ هـ.ق‌‌) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت. در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می‌‌گذرانیدم. و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد و استفاضه از اخلاق و آداب می‌‌نمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از [[تقوا]] و صلاح و [[ورع]] بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاورت روضه رضویه اختیار کرد.<ref>خورشید خاوران، ص۲۵ به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص۵۱۶.</ref>
+
پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که  من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین [[صفویه]] از مروجین دین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.  
  
فاضل تونی بعدها به قصد زیارت [[عتبات عالیات|عتبات]] عازم [[عراق]] شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، دوستش [[ملا خلیل قزوینی]] از او خواست که در آنجا بماند، و او پذیرفت و مدتی در آن شهر توقف کرد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلما، ج۳، ص۲۳۸.</ref>
+
سپس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می‌‌باشد؟ آخوند گفت: وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته‌اند و ظاهربین می‌‌باشند و معرفت ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آنقدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می‌‌رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می‌‌باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، [[نیت]] ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبوا العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطرة الحقیقه.<ref>قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص۲۷۰.</ref>
 +
 
 +
فاضل تونی را همه به [[زهد]] و پارسایی ستوده‌اند. [[شیخ حر عاملی]] با تعبیر صالح، زاهد و عابد او را می‌‌ستاید. [[میرزا عبدالله افندی]] می‌‌گوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می‌‌توان هم گفت دوم [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. سپس می‌‌افزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.<ref>ریاض العماء، ج۳، ص۲۳۷.</ref>
 +
 
 +
مرحوم ملا عبداللّه فاضل تونی سرانجام در شانزدهم [[ربیع الاول]] ۱۰۷۱ ق‌‌، هنگامی‌‌ که به همراه برادرش ملا احمد عازم سفر عتبات بود، در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر [[قبر]] او ساختند و این مزار مدت‌ها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
  
#[[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]]: این كتاب در [[اصول فقه]] و از بهترین كتب این فن است و مورد توجه و مرجع بسیارى از فقها و اصولیون بوده است.
+
#[[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه فی اصول الفقه]]: این کتاب در [[اصول فقه]] و از بهترین کتب این فن است که در آن فصل بندی جدیدی از اصول فقه عرضه کرده است.
#رساله‌ای در اصول فقه
+
#رساله‌ای در نماز جمعه<ref>فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه‌ساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است (صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج۱، ص۳۱۴).</ref> (رساله ای در اثبات عدم وجوب عینی اقامۀ [[نماز جمعه]] در عصر [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]])
#رساله‌ای در [[نماز جمعه]]<ref>ر.ک: صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست. رسول جعفریان، ج۱، ص۳۱۴: در بخش نماز جمعه در دوره صفوی این گونه می‌نویسد: ... فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه‌ساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است...</ref>
 
 
#حاشیه بر [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]
 
#حاشیه بر [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]
 
#تعلیقاتی بر [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام]]
 
#تعلیقاتی بر [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام]]
#حاشیه‌ بر «[[ارشاد الاذهان الی احکام الایمان (کتاب)|ارشاد]]» [[علامه حلی]] در [[فقه]]
+
#حاشیه‌ بر «[[ارشاد الاذهان الی احکام الایمان (کتاب)|ارشاد الاذهان]]» [[علامه حلی]] در [[فقه]]
#فهرست بر «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» [[شیخ طوسی]]
+
#فهرست بر «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» اثر [[شیخ طوسی]]؛ کتابى بسیار مفید براى طالبان فقه که خود مؤلّف در تعبیرى مى نویسد: «هو من اهم الاشیاء لمن یرید الفقه و الترجیح. یعنى این کتاب از مهمترین کتاب هاى لازم براى دانش پژوهان فقه است.»
  
از آثار وی تنها رساله خطی [[نماز جمعه]] و کتاب [[الوافية فى اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] که چاپ شده، بر جای مانده است.
+
از آثار وی تنها رساله خطی نماز جمعه و کتاب الوافیه که چاپ شده، بر جای مانده است.
  
 
==ابتکارات علمی==
 
==ابتکارات علمی==
سطر ۳۳: سطر ۴۹:
 
یکی از ویژگی‌های فاضل تونی ابتکارات علمی ‌‌اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده‌ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده‌اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده‌اند.
 
یکی از ویژگی‌های فاضل تونی ابتکارات علمی ‌‌اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده‌ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده‌اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده‌اند.
  
یکی از کتاب‌هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می‌‌کند، کتاب ایشان با عنوان «الفهرست علی [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» اثر [[شیخ طوسی]] است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم [[فقه]] و فقاهت نمود.  
+
از جملۀ نوآوریهای وی در اصول فقه تغییراتی در تبویب آن است که مقایسۀ «[[الوافیه]]» با کتابهای اصولی قبل از آن به خوبی نشان‌دهندۀ تحول در روش و مبانی است. از جملۀ تغییرات او در تبویب، جدا کردن ادلۀ شرعی در یک باب جداگانه و ایجاد یک باب در ادلۀ عقلی است. ترتیب و باب بندی کتاب الوافیة حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|خوانساری]] درباره او می‌‌نویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛<ref>روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.</ref> برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.
 
 
ترتیب و باب بندی کتاب «[[الوافیه]]» هم حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|خوانساری]] درباره او می‌‌نویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛<ref>روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.</ref> برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.
 
 
 
فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم [[ملا احمد نراقی|نراقی]] در کتاب [[عوائد الايام من مهمات ادلة الاحكام (کتاب)|عوائد الایام]] در ذیل عائده ۸۶ می‌‌نویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوم کثیره...؛ در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهادة عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می‌‌گوید من مدت‌ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.<ref>عوائد الایام، ص۸۱۲.</ref>
 
 
 
==ویژگی‌های اخلاقی==
 
'''زهد:'''
 
 
 
فاضل تونی را همه به [[زهد]] و پارسایی ستوده‌اند. [[شیخ حر عاملی]] با تعبیر صالح، زاهد و عابد او را می‌‌ستاید. [[میرزا عبدالله افندی]] می‌‌گوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می‌‌توان هم گفت دوم [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. سپس می‌‌افزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.<ref>ریاض العماء، ج۳، ص۲۳۷.</ref> 
 
 
 
'''شخصیت اجتماعی:'''
 
 
 
عالمی ‌‌بزرگ همچون فاضل تونی باید دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ باشد که بتواند در میان مردم نفوذ داشته باشد و امرا و ملوک او را تکریم کنند. ساختن مدرسه علمیه‌ای در [[اصفهان]] با وجود مدارس علمیه دیگر، خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونه‌ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌سازد. بی‌مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه‌ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت. پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که  من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین [[صفویه]] از مروجین دین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.  
 
  
پس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می‌‌باشد؟ آخوند گفت: وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته‌اند و ظاهربین می‌‌باشند و معرفت ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آنقدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می‌‌رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می‌‌باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبوا العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطرة الحقیقه.<ref>قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص۲۷۰.</ref>
+
یکی از کتاب‌هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می‌‌کند، کتاب «الفهرست علی [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]» اثر [[شیخ طوسی]] است. طراحی این فهرست به گونه‌ای صورت گرفته که برخی روایات که در یک باب فقهی قرار داده شده است، ولی در ابواب دیگر نیز قابلیت بهره‌برداری دارد، مشخص شده، و به مجتهد معرفی گردیده است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم [[فقه]] و فقاهت نمود.
  
'''یک کرامت:'''
+
فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم [[ملا احمد نراقی|نراقی]] در کتاب [[عوائد الایام من مهمات ادلة الاحکام (کتاب)|عوائد الایام]] در ذیل عائده ۸۶ می‌‌نویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوام کثیره...؛ در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهادة عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می‌‌گوید من مدت‌ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.<ref>عوائد الایام، ص۸۱۲.</ref>
  
فرزند بزرگ [[محدث قمی]] ‌‌گوید: فراموش نمی‌‌کنم زمانی که در [[نجف]] اشرف بودیم. یک روز صبح پدرم ـ در حدود سال (۱۳۵۷ هـ.ق‌‌) دو سال قبل از وفاتشان ـ از خواب برخاستند و گفتند: امروز چشمم به شدت درد می‌‌کند و قادر به مطالعه و نوشتن نیستم و بسیار ناراحت به نظر می‌‌رسیدند. تقریباً زبان حالشان این بود که شاید خاندان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله مرا از خود طرد کرده باشند... آقای محدث زاده می‌‌افزاید: من مشغول تحصیل بودم، رفتم به مدرسه و ظهر که به خانه برگشتم دیدم ایشان مشغول نوشتن هستند، عرض کردم چشمتان بهتر شد؟ فرمودند: درد به کلی مرتفع گردید. سوال کردم چگونه معالجه کردید؟! پاسخ دادند که: [[وضو]] گرفتم و مقابل [[قبله]] نشستم و کتاب «[[الکافی (کتاب)|کافی]]» خطی را که به خط فقیه مشهور ملا عبدالله تونی صاحب کتاب [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] بود به چشم کشیدم، درد چشم برطرف شد و تا پایان عمر دیگر به درد چشم مبتلا نگردیدند.<ref>مفاخر بشرویه، ص۱۰، به نقل از حاج شیخ عباس قمی، مرد تقوا و فضیلت، ص۱۸۵.</ref> آری کتاب کافی مرحوم [[شیخ کلینی|کلینی]] به دست خط مرحوم ملا عبدالله تونی از کتبی بود که مرحوم محدث قمی‌‌ به آن خیلی علاقه داشت.  
+
گرچه‌ [[سید محمد باقر موسوی خوانساری|خوانساری]] و برخی‌ علمای‌ دیگر از جمله‌ [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ‌ انصاری‌]]، فاضل تونی‌ را از عالمان‌ [[اخباریان|اخباری]] به‌ شمار آورده‌اند، اما تأمل‌ در مطالب‌ [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه‌]] نشان‌ می‌دهد که‌ او اخباری‌ معتدلی‌ بوده‌ که‌ با [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول‌ فقه‌]] میانه خوبی‌ داشته‌ و مانند اخباریان‌ افراطی‌ این‌ علم‌ را به‌ کلی‌ فرو نمی‌گذاشته‌ است‌. حتی‌ برخی‌ از علما وی‌ را در زمره اصولیان‌ شمرده‌اند. در واقع‌، تونی‌ با تألیف‌ وافیه‌ توانست‌ جریان‌ اخباریگری‌ را به‌ سوی‌ اعتدال‌ هدایت‌ کند. وی‌ در کنار میرزا محمد بن‌ حسن‌ شیروانی‌ و [[محقق خوانساری|محقق‌ خوانساری‌]] (متوفی‌ ۱۰۹۸)، حرکت‌ بنیادینی‌ را در [[ایران|ایران‌]] آغاز کرد که‌ در برابر جنبش‌ اخباریگریِ [[عراق‌]] به‌ مرکزیت‌ [[کربلا]]، به‌ تقویت‌ مکتب‌ اصولیان‌ منجر شد.
  
==فاضل تونی از نگاه دیگران==
+
==فاضل از نگاه عالمان==
  
*[[شیخ حر عاملی]] (م ۱۱۰۴ هـ.ق‌‌) در «[[أمل الآمل في علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]]» ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» می‌‌نویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر، له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.<ref>مفاخر بشرویه، ص۸ به نقل از امل الامل، ص۱۶۳.</ref>
+
*[[شیخ حر عاملی]] (م، ۱۱۰۴ هـ.ق‌‌) در «[[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]]» ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» می‌‌نویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر، له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.<ref>مفاخر بشرویه، ص۸ به نقل از امل الامل، ص۱۶۳.</ref>
  
*[[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندی اصفهانی]] چنین می‌‌نویسد: «این بزرگوار طبق آنچه که ما شنیده‌ایم از پرهیزگارترین مردم زمانش بود و متقی‌ترین آن‌ها؛ بلکه تالی تِلو [[مقدس اردبيلی|مولی احمد اردبیلی]] و همچنین برادری داشت به نام مولی احمد. وی ابتدا مدتی در اصفهان در مدرسه‌ای مشهور به [[مدرسه ملا عبدالله شوشتری|مدرسه ملا عبدالله تستری]] بود؛ سپس به [[مشهد|مشهدالرضا]] سفر کرد و مدتی در آنجا سکنی گزید، سپس به [[عراق]] رفت تا [[ائمه اطهار|ائمه]] مدفون در آنجا را [[زیارت]] کند... .<ref>مفاخر بشرویه، ص۹، مولی خلیل قزوینی (م ۱۰۸۹ هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] بوده است. </ref>
+
*[[میرزا عبدالله افندی|میرزا عبدالله افندی اصفهانی]] چنین می‌‌نویسد: «این بزرگوار طبق آنچه که ما شنیده‌ایم از پرهیزگارترین مردم زمانش بود و متقی‌ترین آن‌ها؛ بلکه تالی تِلو [[مقدس اردبیلی|مولی احمد اردبیلی]] و همچنین برادری داشت به نام مولی احمد. وی ابتدا مدتی در اصفهان در مدرسه‌ای مشهور به [[مدرسه ملا عبدالله شوشتری|مدرسه ملا عبدالله تستری]] بود؛ سپس به [[مشهد|مشهدالرضا]] سفر کرد و مدتی در آنجا سکنی گزید، سپس به [[عراق]] رفت تا [[ائمه اطهار|ائمه]] مدفون در آنجا را [[زیارت]] کند... .<ref>مفاخر بشرویه، ص۹، مولی خلیل قزوینی (م ۱۰۸۹ هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] بوده است. </ref>
  
*[[شیخ عباس قمی]]، [[محدث]] جلیل القدر در کتاب‌های خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و ... یاد کرده است.<ref>فوائد الرضویه، ص۲۵۵. ترجمه الکنی والقاب (مشاهیر دانشمندان اسلام)، ج۳، ص۱۱۸؛ سفینه البحار، ج۳، ص۳۴۵، ماده عبد، چاپ بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.</ref>
+
*[[شیخ عباس قمی]]، محدث جلیل القدر در کتاب‌های خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و ... یاد کرده است.<ref>فوائد الرضویه، ص۲۵۵.</ref>
  
 
*[[سید محسن امین|سید محسن امین عاملی]] همچون سایر عالمان از فاضل تونی یاد کرده و او را فقیهی صالح و عابد و با [[ورع]] می‌‌شمارد.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۷۰.</ref>
 
*[[سید محسن امین|سید محسن امین عاملی]] همچون سایر عالمان از فاضل تونی یاد کرده و او را فقیهی صالح و عابد و با [[ورع]] می‌‌شمارد.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۷۰.</ref>
  
*[[سید محمد باقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]] به تفصیل از فاضل تونی و کتب و شروح او یاد می‌‌کند و گفتۀ صاحب «[[رياض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]» را در [[زهد]] و ورع ایشان بیان می‌‌کند.<ref>روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.</ref>
+
*[[سید محمد باقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]] به تفصیل از فاضل تونی و کتب و شروح او یاد می‌‌کند و گفتۀ صاحب «[[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]» را در [[زهد]] و ورع ایشان بیان می‌‌کند.<ref>روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.</ref>
  
*محمدحسن خان صنیع‌الدوله می‌‌نویسد: وی عالمی ‌‌فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله‌ای در اصول و رساله‌ای دیگر در جمعه ساخته و با [[شیخ حر عاملی]] معاصر بوده است.<ref>ریحانه الأدب، ج۱، ص۳۵۶.</ref>
+
*[[محمدعلی مدرس تبریزی]] درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی، فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود... .<ref>مفاخر بشرویه، ص۸، به نقل از مطلع الشمس، ج۳، ص۴۰۹.</ref>
 
 
*[[محمدعلی مدرس تبریزی]] درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی، فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود...<ref>مفاخر بشرویه، ص۸، به نقل از مطلع الشمس، ج۳، ص۴۰۹.</ref>
 
  
 
*شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره وی می‌‌نویسد: عبدالله بشرویه‌ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] ساکن [[مشهد]] عالمی‌‌ فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... کتاب فهرست [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]] هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب... .<ref>طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص۳۴۲.</ref>
 
*شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره وی می‌‌نویسد: عبدالله بشرویه‌ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] ساکن [[مشهد]] عالمی‌‌ فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... کتاب فهرست [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]] هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب... .<ref>طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص۳۴۲.</ref>
 
+
*محمدحسن خان صنیع‌الدوله می‌‌نویسد: وی عالمی ‌‌فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله‌ای در اصول و رساله‌ای دیگر در جمعه ساخته و با [[شیخ حر عاملی]] معاصر بوده است.<ref>ریحانة الأدب، ج۱، ص۳۵۶.</ref>
==وفات==
 
 
 
سرانجام این عالم ربانی در شانزدهم [[ربیع الاول]] (۱۰۷۱ هـ.ق‌‌)، هنگامی‌‌ که عازم سفر [[عتبات عالیات]] بود؛ در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر [[قبر]] او ساختند و این مزار مدت‌ها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.  
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*مجموعه [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد 5، زندگی نامه "فاضل تونی" از محمدعلی رحيميان.
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۵، زندگینامه "فاضل تونی" از محمدعلی رحیمیان.
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، مدخل "ملا عبداللّه تونی" از اسماعیل باغستانی.
+
*[https://rch.ac.ir/article/Details/10663 دانشنامه جهان اسلام، مدخل "ملا عبداللّه تونی" از اسماعیل باغستانی].
*افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ ۱۴۱۵.
+
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224513/%D8%AA%D9%88%D9%86%DB%8C "تونی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی].
  
 
[[رده:علمای قرن یازدهم]]
 
[[رده:علمای قرن یازدهم]]
[[رده:فقیهان]]
+
[[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:فقیهان]][[رده:اصولیون]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۱

«ملا عبداللّه بن محمد تونی» معروف به «فاضل تونی» (م ۱۰۷۱ ق)، عالم ربانی و فقیه اصولی بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری است. برخی عالمان گفته‌اند که فاضل تونی‌ اخباری معتدلی‌ بوده‌ که‌ با اصول‌ فقه‌ میانۀ خوبی‌ داشته‌ است. همچنین او را به‌ داشتن‌ دانش‌ گسترده‌ و تقوای‌ بسیار ستوده‌اند. کتاب «الوافیه فی اصول الفقه» او، از کتابهاى مشهور و متداول در حوزه‌هاى علمیه آن زمان بوده است.

نام کامل ملا عبداللّه بن محمد تونی
زادگاه تون، خراسان
وفات ۱۰۷۱ قمری
مدفن کرمانشاه

Line.png

اساتید

میرزا رفیعا نائینی،...

شاگردان

میر عبدالحسین خاتون‌آبادی،...

آثار

الوافیه فی اصول الفقه، رساله‌ای در نماز جمعه، حاشیه بر معالم الاصول، حاشیه‌ بر ارشاد الاذهان، فهرست بر تهذیب الاحکام،...

زندگی‌نامه

تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش «بُشرویه» از توابع «تون» یا «فردوس» در جنوب استان خراسان بوده است. در جنبش سربداران که طی آن شیعیان خراسان به مقابله با مغولان برخاستند، بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است.

ملا عبداللّه تونی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در مدرسه ملا عبدالله تستری [۱] (متوفی ۱۰۲۱ هـ.ق‌‌) در اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع‌الدین محمد طباطبایی معروف به میرزا رفیعا نائینی (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق‌‌) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.[۲]

فاضل تونی در طول اقامت خویش در اصفهان با تدریس و افاضه در مدرسه مولی عبدالله تستری شاگردان برجسته‌ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون‌آبادی تربیت نمود و مشتاقان فقه، اصول، کلام و حدیث از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند. علامه خاتون‌آبادی (متوفی ۱۱۰۵ هـ.ق‌‌) در کتاب «وقایع السنین والاعوام» می‌‌نویسد: شاه عباس ثانی در سال (۱۰۵۹ هـ.ق‌‌) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت. در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «من لایحضره الفقیه» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می‌‌گذرانیدم. و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد و استفاضه از اخلاق و آداب می‌‌نمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از تقوا و صلاح و ورع بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاورت روضه رضویه (مشهد) اختیار کرد.[۳]

فاضل تونی در اواخر حیات شیخ بهایی و میرداماد (متوفی‌ ۱۰۴۱) در اصفهان می‌زیست و مدرسه‌ای نیز در آن شهر بنا کرد. میرزا محمد تنکابنی‌ نیز گزارشی‌ از دیدار تونی‌ با میرداماد و مصاحبت‌ و دوستی‌ نزدیک‌ وی‌ با شاه‌ عباس‌ صفوی‌ (حک: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) نقل‌ کرده‌ است.

به‌ گفته افندی‌ اصفهانی‌، ملاعبداللّه‌ تونی‌ مدتی‌ پس از تحصیل در اصفهان‌، به‌ مشهد رفت‌ و چندی‌ در آنجا سکونت‌ کرد. فاضل تونی بعدها به قصد زیارت عتبات عالیات عازم عراق شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، دوستش ملا خلیل قزوینی از او خواست که در آنجا بماند، و او پذیرفت و مدتی در آن شهر توقف کرد.[۴]

فاضل تونی دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ بود و در میان مردم نفوذ داشت و امرا و ملوک او را تکریم می کردند. ساختن مدرسه علمیه‌ای در اصفهان با وجود مدارس علمیه دیگر، خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونه‌ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌سازد. بی‌مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه‌ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت.

پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین صفویه از مروجین دین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.

سپس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می‌‌باشد؟ آخوند گفت: وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته‌اند و ظاهربین می‌‌باشند و معرفت ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آنقدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می‌‌رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می‌‌باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبوا العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطرة الحقیقه.[۵]

فاضل تونی را همه به زهد و پارسایی ستوده‌اند. شیخ حر عاملی با تعبیر صالح، زاهد و عابد او را می‌‌ستاید. میرزا عبدالله افندی می‌‌گوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می‌‌توان هم گفت دوم مقدس اردبیلی بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. سپس می‌‌افزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.[۶]

مرحوم ملا عبداللّه فاضل تونی سرانجام در شانزدهم ربیع الاول ۱۰۷۱ ق‌‌، هنگامی‌‌ که به همراه برادرش ملا احمد عازم سفر عتبات بود، در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر قبر او ساختند و این مزار مدت‌ها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.

آثار و تألیفات

  1. الوافیه فی اصول الفقه: این کتاب در اصول فقه و از بهترین کتب این فن است که در آن فصل بندی جدیدی از اصول فقه عرضه کرده است.
  2. رساله‌ای در نماز جمعه[۷] (رساله ای در اثبات عدم وجوب عینی اقامۀ نماز جمعه در عصر غیبت)
  3. حاشیه بر معالم الاصول
  4. تعلیقاتی بر مدارک الاحکام
  5. حاشیه‌ بر «ارشاد الاذهان» علامه حلی در فقه
  6. فهرست بر «تهذیب الاحکام» اثر شیخ طوسی؛ کتابى بسیار مفید براى طالبان فقه که خود مؤلّف در تعبیرى مى نویسد: «هو من اهم الاشیاء لمن یرید الفقه و الترجیح. یعنى این کتاب از مهمترین کتاب هاى لازم براى دانش پژوهان فقه است.»

از آثار وی تنها رساله خطی نماز جمعه و کتاب الوافیه که چاپ شده، بر جای مانده است.

ابتکارات علمی

یکی از ویژگی‌های فاضل تونی ابتکارات علمی ‌‌اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده‌ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده‌اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده‌اند.

از جملۀ نوآوریهای وی در اصول فقه تغییراتی در تبویب آن است که مقایسۀ «الوافیه» با کتابهای اصولی قبل از آن به خوبی نشان‌دهندۀ تحول در روش و مبانی است. از جملۀ تغییرات او در تبویب، جدا کردن ادلۀ شرعی در یک باب جداگانه و ایجاد یک باب در ادلۀ عقلی است. ترتیب و باب بندی کتاب الوافیة حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم خوانساری درباره او می‌‌نویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛[۸] برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.

یکی از کتاب‌هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می‌‌کند، کتاب «الفهرست علی تهذیب الاحکام» اثر شیخ طوسی است. طراحی این فهرست به گونه‌ای صورت گرفته که برخی روایات که در یک باب فقهی قرار داده شده است، ولی در ابواب دیگر نیز قابلیت بهره‌برداری دارد، مشخص شده، و به مجتهد معرفی گردیده است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم فقه و فقاهت نمود.

فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام در ذیل عائده ۸۶ می‌‌نویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوام کثیره...؛ در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهادة عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می‌‌گوید من مدت‌ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.[۹]

گرچه‌ خوانساری و برخی‌ علمای‌ دیگر از جمله‌ شیخ‌ انصاری‌، فاضل تونی‌ را از عالمان‌ اخباری به‌ شمار آورده‌اند، اما تأمل‌ در مطالب‌ الوافیه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ او اخباری‌ معتدلی‌ بوده‌ که‌ با اصول‌ فقه‌ میانه خوبی‌ داشته‌ و مانند اخباریان‌ افراطی‌ این‌ علم‌ را به‌ کلی‌ فرو نمی‌گذاشته‌ است‌. حتی‌ برخی‌ از علما وی‌ را در زمره اصولیان‌ شمرده‌اند. در واقع‌، تونی‌ با تألیف‌ وافیه‌ توانست‌ جریان‌ اخباریگری‌ را به‌ سوی‌ اعتدال‌ هدایت‌ کند. وی‌ در کنار میرزا محمد بن‌ حسن‌ شیروانی‌ و محقق‌ خوانساری‌ (متوفی‌ ۱۰۹۸)، حرکت‌ بنیادینی‌ را در ایران‌ آغاز کرد که‌ در برابر جنبش‌ اخباریگریِ عراق‌ به‌ مرکزیت‌ کربلا، به‌ تقویت‌ مکتب‌ اصولیان‌ منجر شد.

فاضل از نگاه عالمان

  • شیخ حر عاملی (م، ۱۱۰۴ هـ.ق‌‌) در «امل الآمل» ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» می‌‌نویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر، له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.[۱۰]
  • شیخ عباس قمی، محدث جلیل القدر در کتاب‌های خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و ... یاد کرده است.[۱۲]
  • محمدعلی مدرس تبریزی درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی، فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود... .[۱۵]
  • شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره وی می‌‌نویسد: عبدالله بشرویه‌ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب الوافیه ساکن مشهد عالمی‌‌ فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... کتاب فهرست تهذیب هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب... .[۱۶]
  • محمدحسن خان صنیع‌الدوله می‌‌نویسد: وی عالمی ‌‌فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله‌ای در اصول و رساله‌ای دیگر در جمعه ساخته و با شیخ حر عاملی معاصر بوده است.[۱۷]

پانویس

  1. وی از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ هـ.ق) بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاج‌الزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول، المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.
  2. خورشید خاوران، ص۲۵.
  3. خورشید خاوران، ص۲۵ به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص۵۱۶.
  4. افندی اصفهانی، ریاض العلما، ج۳، ص۲۳۸.
  5. قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص۲۷۰.
  6. ریاض العماء، ج۳، ص۲۳۷.
  7. فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه‌ساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است (صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، ج۱، ص۳۱۴).
  8. روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.
  9. عوائد الایام، ص۸۱۲.
  10. مفاخر بشرویه، ص۸ به نقل از امل الامل، ص۱۶۳.
  11. مفاخر بشرویه، ص۹، مولی خلیل قزوینی (م ۱۰۸۹ هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت بوده است.
  12. فوائد الرضویه، ص۲۵۵.
  13. اعیان الشیعه، ج۸، ص۷۰.
  14. روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.
  15. مفاخر بشرویه، ص۸، به نقل از مطلع الشمس، ج۳، ص۴۰۹.
  16. طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص۳۴۲.
  17. ریحانة الأدب، ج۱، ص۳۵۶.

منابع