جارودیه: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«جارودیّه»''' منسوب به زیاد بن منذر عبدى با [[کنیه|کنیه]] «[[ابو الجارود]]»، از انشعابهاى فرقه [[زیدیه]] به شمار مىروند. آنان [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیهالسلام را [[خلیفه|خلیفه]] بلافصل [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله مىدانند و معتقدند، مردم با رویگردانى از [[امامت]] آن حضرت، گمراه و کافر شدند. | |
− | + | ==ابو الجارود== | |
+ | تاریخ تولد و وفات [[ابو الجارود]] در منابع مشخص نشده ولی با توجه به تاریخ وفات برخی از [[مشایخ]] وی، همچون [[حسن بصری]] (متوفی ۱۱۰)، [[اصبغ بن نباته|اصبغ بن نُباته]] (متوفی نیمه اول قرن دوم) و بُرَیْد بن عبداللّه اشعری (متوفی نیمه اول قرن دوم)، احتمالاً قبل از سال ۸۰ به دنیا آمده است. | ||
+ | ابوالجارود از ابوطُفَیل عامر بن واثله [[صحابی]] (متوفی ۱۰۰ یا ۱۱۰) نیز روایت نقل کرده که ظاهراً بر همین اساس، [[شیخ طوسی]] او را از [[تابعین]] شمرده است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۳۵.</ref> ذهبی ابوالجارود را از جمله درگذشتگان بین ۱۴۰ تا ۱۵۰ ذکر کرده است.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۱۴۰- ۱۴۱.</ref> | ||
− | + | [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] ابوالجارود را از [[امامیه|امامیان]] کوفی نسب دانسته و گفته که وی از شاگردان [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] (علیهالسلام) بوده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰. </ref> [[ابوعمرو کشی|کشّی]] نیز روایاتی در ذمّ ابوالجارود، به نقل از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیهالسلام)، آورده است.<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص ۴۹۵.</ref> | |
− | + | ابوالجارود در [[قیام زید بن علی بن حسین (ع)|قیام زید بن علی بن الحسین]] از جمله همراهان او بوده که نشان دهنده تغییر عقیده ابوالجارود از [[امامیه]] به [[زیدیه]] است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.</ref> | |
− | + | شیخ طوسی از آثار ابوالجارود به کتاب «اصل» و کتاب «التفسیر عن ابی جعفر الباقر (علیهالسلام)» اشاره کرده،<ref>طوسی، فهرست کتب الشیعة، ج۱، ص۱۳۱. </ref> در حالی که نجاشی تنها از کتاب «تفسیرالقرآن ابوالجارود»، به روایت از امام باقر (علیهالسلام)، نام برده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.</ref> | |
+ | ==عقاید جارودیه== | ||
+ | جارودیه [[امیرالمومنین]] علیهالسلام را [[خلیفه|خلیفه]] بلافصل [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله مىدانند و معتقدند آن حضرت، [[امام على]] علیهالسلام را با اوصاف به مردم معرفى کرد؛ لیکن مردم با رویگردانى از [[امامت]] ایشان، گمراه و [[کفر|کافر]] شدند. | ||
+ | |||
+ | جارودیه شرط پذیرش دعوی [[امامت]] را تنها خروج و قیام میدانستند و از دو خلیفه نخست برائت میجستند و آنها را به دلیل کنار نهادن علی (علیهالسلام) و غصب [[خلافت]] وی، کافر میشمردند.<ref>اکبر ناشیء، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲ - ۴۳.</ref> | ||
+ | |||
+ | همچنین جارودیه به امامت [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهماالسلام پس از امامت حضرت على علیهالسلام اعتقاد دارند؛ لیکن مىگویند: پس از امام حسین علیهالسلام، امامت به صورت شورایى در میان فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و هر کس از آنان که عالم و فاضل باشد و قیام کند جریان دارد.<ref> بحوث فى الملل والنحل ج۷، ص۴۵۳؛ کتاب الملل والنحل ج۱، ص ۱۴۰-۱۴۱. </ref> | ||
+ | |||
+ | ابوالجارود معتقد بوده که امام به همه آنچه مورد نیاز امت است، علم دارد و [[علویان]] همه مستعد داشتن چنین علمیاند و صرف رسیدن به بلوغِ سِنی، موجب حصول این فضیلت در میان آنان خواهد شد. وی معتقد به الهام به امام بود و میگفت که علوم در مواجهه با حوادث جدید به امام الهام میشود.<ref>سعدبن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۱ - ۷۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | روایات تفسیری ابوالجارود در بر دارنده برخی آرای اوست. ابوالجارود در مخالفت با [[معتزله]] و نظریات آنها، روایاتی نقل کرده است. | ||
+ | |||
+ | ==احکام فرقه جارودیه== | ||
+ | عنوان «جارودیّه» به مناسبت در باب [[وقف]] بکار رفته است. جارودیه از فرقههاى [[شیعه]] - به معناى عام آن - به شمار مىروند، از این رو، اگر مالى بر شیعه - بدون تقیید به [[امامیه|امامى]] بودن یا فرقهاى دیگر - وقف گردد و قرینه و شاهدى نیز موجب انصراف آن به فرقهاى خاص نگردد، شامل جارودیه نیز مىشود؛ لیکن شامل برخى فرقههاى دیگر [[زیدیه|زیدى]] همچون [[بتریه|بتریّه]] که قائل به [[خلافت]] بلافصل حضرت على علیهالسلام نیستند، نمىشود.<ref>المقنعة، ص۶۵۴؛ جواهرالکلام، ج۸، ص ۴۰-۴۱. </ref> | ||
+ | |||
+ | جارودیه و دیگر فرقههاى شیعه غیر [[اثنى عشریه|دوازده امامى]] در صورتى که [[ناصبی|ناصبى]] نباشند، بنابر قول مشهور محکوم به [[اسلام]] مىباشند و احکام مخالف بر آنان جارى است.<ref>التنقیح (الطهارة) ج۲، ص ۸۳-۸۷. </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *[[دانشنامه جهان اسلام]]، برگرفته از مقاله "فرقه جارودیه". | |
+ | *[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام]]، سید محمود هاشمى شاهرودى، ج ۳، ص ۳۵. | ||
[[رده:انشعابات شیعه]] | [[رده:انشعابات شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۵
«جارودیّه» منسوب به زیاد بن منذر عبدى با کنیه «ابو الجارود»، از انشعابهاى فرقه زیدیه به شمار مىروند. آنان امیرالمؤمنین علیهالسلام را خلیفه بلافصل رسول خدا صلى الله علیه و آله مىدانند و معتقدند، مردم با رویگردانى از امامت آن حضرت، گمراه و کافر شدند.
ابو الجارود
تاریخ تولد و وفات ابو الجارود در منابع مشخص نشده ولی با توجه به تاریخ وفات برخی از مشایخ وی، همچون حسن بصری (متوفی ۱۱۰)، اصبغ بن نُباته (متوفی نیمه اول قرن دوم) و بُرَیْد بن عبداللّه اشعری (متوفی نیمه اول قرن دوم)، احتمالاً قبل از سال ۸۰ به دنیا آمده است. ابوالجارود از ابوطُفَیل عامر بن واثله صحابی (متوفی ۱۰۰ یا ۱۱۰) نیز روایت نقل کرده که ظاهراً بر همین اساس، شیخ طوسی او را از تابعین شمرده است.[۱] ذهبی ابوالجارود را از جمله درگذشتگان بین ۱۴۰ تا ۱۵۰ ذکر کرده است.[۲]
نجاشی ابوالجارود را از امامیان کوفی نسب دانسته و گفته که وی از شاگردان امام باقر (علیهالسلام) بوده است.[۳] کشّی نیز روایاتی در ذمّ ابوالجارود، به نقل از امام صادق (علیهالسلام)، آورده است.[۴]
ابوالجارود در قیام زید بن علی بن الحسین از جمله همراهان او بوده که نشان دهنده تغییر عقیده ابوالجارود از امامیه به زیدیه است.[۵]
شیخ طوسی از آثار ابوالجارود به کتاب «اصل» و کتاب «التفسیر عن ابی جعفر الباقر (علیهالسلام)» اشاره کرده،[۶] در حالی که نجاشی تنها از کتاب «تفسیرالقرآن ابوالجارود»، به روایت از امام باقر (علیهالسلام)، نام برده است.[۷]
عقاید جارودیه
جارودیه امیرالمومنین علیهالسلام را خلیفه بلافصل رسول خدا صلى الله علیه و آله مىدانند و معتقدند آن حضرت، امام على علیهالسلام را با اوصاف به مردم معرفى کرد؛ لیکن مردم با رویگردانى از امامت ایشان، گمراه و کافر شدند.
جارودیه شرط پذیرش دعوی امامت را تنها خروج و قیام میدانستند و از دو خلیفه نخست برائت میجستند و آنها را به دلیل کنار نهادن علی (علیهالسلام) و غصب خلافت وی، کافر میشمردند.[۸]
همچنین جارودیه به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از امامت حضرت على علیهالسلام اعتقاد دارند؛ لیکن مىگویند: پس از امام حسین علیهالسلام، امامت به صورت شورایى در میان فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و هر کس از آنان که عالم و فاضل باشد و قیام کند جریان دارد.[۹]
ابوالجارود معتقد بوده که امام به همه آنچه مورد نیاز امت است، علم دارد و علویان همه مستعد داشتن چنین علمیاند و صرف رسیدن به بلوغِ سِنی، موجب حصول این فضیلت در میان آنان خواهد شد. وی معتقد به الهام به امام بود و میگفت که علوم در مواجهه با حوادث جدید به امام الهام میشود.[۱۰]
روایات تفسیری ابوالجارود در بر دارنده برخی آرای اوست. ابوالجارود در مخالفت با معتزله و نظریات آنها، روایاتی نقل کرده است.
احکام فرقه جارودیه
عنوان «جارودیّه» به مناسبت در باب وقف بکار رفته است. جارودیه از فرقههاى شیعه - به معناى عام آن - به شمار مىروند، از این رو، اگر مالى بر شیعه - بدون تقیید به امامى بودن یا فرقهاى دیگر - وقف گردد و قرینه و شاهدى نیز موجب انصراف آن به فرقهاى خاص نگردد، شامل جارودیه نیز مىشود؛ لیکن شامل برخى فرقههاى دیگر زیدى همچون بتریّه که قائل به خلافت بلافصل حضرت على علیهالسلام نیستند، نمىشود.[۱۱]
جارودیه و دیگر فرقههاى شیعه غیر دوازده امامى در صورتى که ناصبى نباشند، بنابر قول مشهور محکوم به اسلام مىباشند و احکام مخالف بر آنان جارى است.[۱۲]
پانویس
- ↑ طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۳۵.
- ↑ ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۱۴۰- ۱۴۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص ۴۹۵.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ طوسی، فهرست کتب الشیعة، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ اکبر ناشیء، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲ - ۴۳.
- ↑ بحوث فى الملل والنحل ج۷، ص۴۵۳؛ کتاب الملل والنحل ج۱، ص ۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ سعدبن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۱ - ۷۲.
- ↑ المقنعة، ص۶۵۴؛ جواهرالکلام، ج۸، ص ۴۰-۴۱.
- ↑ التنقیح (الطهارة) ج۲، ص ۸۳-۸۷.
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله "فرقه جارودیه".
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، سید محمود هاشمى شاهرودى، ج ۳، ص ۳۵.