لَظى: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
==واژه «لظى» در قرآن و حدیث==
 
==واژه «لظى» در قرآن و حدیث==
  
واژه «لظى»، تنها یک بار در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|«کلَا إِنَّهَا لَظَى × نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى»}}؛<ref>[[سوره معارج]]: آیه ۱۵ـ۱۶.</ref> نه چنین است! آن شعله هاى سوزان آتش است. بر کننده پوست سر و اندام است.
+
واژه «لظى»، تنها یک بار در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|«كَلَّا إِنَّهَا لَظَىٰ  × نَزَّاعَةً لِلشَّوَىٰ»}}؛<ref>[[سوره معارج]]: آیه ۱۵ـ۱۶.</ref> نه چنین است! آن شعله هاى سوزان آتش است. بر کننده پوست سر و اندام است.
  
مرجع ضمیر «إنّها» در این آیه اگر «نار»<ref>در تفسیر الکشّاف درباره مرجع این ضمیر آمده: «والضمیر للنار ولم یجرلها ذکر، لأنّ ذکر العذاب دلّ علیها. ویجوز أن یکون ضمیرا مبهما ترجم عنه الخبر، أو ضمیر القصة» مرجع ضمیر نار است. این که از نار اسم برده نشده، براى این است که عذاب ذکر شده، بر آن دلالت مى کند. این هم درست است که گفته شود: ضمیر مبهم است و خبر حکایتگر آن است. نیز ممکن است ضمیر قصه باشد. (الکشّاف: ج۶، ص۲۰۷)</ref> باشد، «لظى» معناى وصفى آن را دربر دارد و دیگر نام [[دوزخ]] نخواهد بود، مانند: {{متن قرآن|«فَأَنذَرْتُکمْ نَارًا تَلَظَّى»}}؛<ref>[[سوره لیل]]: آیه ۱۴.</ref> و من شما را از آتشى که زبانه مى کشد، بیم مى دهم.
+
مرجع ضمیر «إنّها» در این آیه اگر «نار»<ref>در تفسیر الکشّاف درباره مرجع این ضمیر آمده: «والضمیر للنار ولم یجرلها ذکر، لأنّ ذکر العذاب دلّ علیها. ویجوز أن یکون ضمیرا مبهما ترجم عنه الخبر، أو ضمیر القصة» مرجع ضمیر نار است. این که از نار اسم برده نشده، براى این است که عذاب ذکر شده، بر آن دلالت مى کند. این هم درست است که گفته شود: ضمیر مبهم است و خبر حکایتگر آن است. نیز ممکن است ضمیر قصه باشد. (الکشّاف: ج۶، ص۲۰۷)</ref> باشد، «لظى» معناى وصفى آن را دربر دارد و دیگر نام [[دوزخ]] نخواهد بود، مانند: {{متن قرآن|«فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»}}؛<ref>[[سوره لیل]]: آیه ۱۴.</ref> و من شما را از آتشى که زبانه مى کشد، بیم مى دهم.
  
 
اما اگر ضمیر «إنّها» ضمیر مبهم و یا ضمیر قصّه باشد ـ چنان که بسیارى از واژه شناسان<ref>ر.ک: العین: ج۸، ص۱۶۹ و الصحاح: ج۶، ص۲۴۸۲ و النهایة: ج۴، ص۲۵۴ و لسان العرب: ج۱۵، ص۲۴۸ والقاموس المحیط: ج۴، ص۳۸۶ و مجمع البحرین: ج۴، ص۱۲۲.(مادّه «لظى»)</ref> و مفسران<ref>ر.ک: التبیان فى تفسیر القرآن: ج۱۰، ص۱۱۷ و تفسیر غریب القرآن: ص۶۵ و تفسیر الطبرى: ج۱۴، الجزء۲۹، ص۷۴ و تفسیر السمرقندى: ص۴۷۲.</ref> گفته اند ـ، «لظى» نامى از نامهاى دوزخ است. گفتنى است که برخى از احادیث نیز این معنا را تأیید مى نماید.<ref>ر.ک: ص۳۵ (فصل یکم: نامهاى دوزخ/ لظى «آتشِ زبانه کش»).</ref>
 
اما اگر ضمیر «إنّها» ضمیر مبهم و یا ضمیر قصّه باشد ـ چنان که بسیارى از واژه شناسان<ref>ر.ک: العین: ج۸، ص۱۶۹ و الصحاح: ج۶، ص۲۴۸۲ و النهایة: ج۴، ص۲۵۴ و لسان العرب: ج۱۵، ص۲۴۸ والقاموس المحیط: ج۴، ص۳۸۶ و مجمع البحرین: ج۴، ص۱۲۲.(مادّه «لظى»)</ref> و مفسران<ref>ر.ک: التبیان فى تفسیر القرآن: ج۱۰، ص۱۱۷ و تفسیر غریب القرآن: ص۶۵ و تفسیر الطبرى: ج۱۴، الجزء۲۹، ص۷۴ و تفسیر السمرقندى: ص۴۷۲.</ref> گفته اند ـ، «لظى» نامى از نامهاى دوزخ است. گفتنى است که برخى از احادیث نیز این معنا را تأیید مى نماید.<ref>ر.ک: ص۳۵ (فصل یکم: نامهاى دوزخ/ لظى «آتشِ زبانه کش»).</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۸

یکی از نامهای دوزخ، «لَظى»، به معنی آتش یا شعله آتش است.

واژه شناسى «لظى»

برخى از واژه شناسان، این واژه را به زبانه و شعله خالص آتش، تفسیر کرده اند و برخى از آنان آن را به معناى آتش مى دانند. خلیل بن احمد فراهیدى مى گوید: «لظى: هو اللهب الخالص».[۱] (لظى، شعله ناب (بدون دود) است).

اما ابن منظور مى گوید: «اللظى: النار و قیل: اللهب الخالص... و لظى: اسم جهنم -نعوذ باللّه منها- غیرمصروف و هى معرفة لاتنوّن ولاتنصرف للعلمیة والتأنیث، و سمّیت بذلک لأنّها أشدّ النیران». (لظى، آتش است و گفته شده شعله خالص است. لظى، نام جهنّم است که از آن به خدا پناه مى بریم. این کلمه غیرمنصرف است و تنوین نمى گیرد. غیرمنصرف بودنش به خاطر علم بودن و مؤنّت بودن است. نامیده شدن دوزخ به «لظى» به سبب سختترین آتش بودن آن است).

بنابراین از نظر واژه شناسى، کلمه «لظى» اگر با تنوین بیاید، صفت آتش است؛ ولى اگر بدون تنوین بیاید، نام عام و یا نام خاصّ آن است البته از بعضى احادیث استفاده مى شود که لظى نام یکى از درکات جهنّم است.[۲]

واژه «لظى» در قرآن و حدیث

واژه «لظى»، تنها یک بار در قرآن آمده است: «كَلَّا إِنَّهَا لَظَىٰ × نَزَّاعَةً لِلشَّوَىٰ»؛[۳] نه چنین است! آن شعله هاى سوزان آتش است. بر کننده پوست سر و اندام است.

مرجع ضمیر «إنّها» در این آیه اگر «نار»[۴] باشد، «لظى» معناى وصفى آن را دربر دارد و دیگر نام دوزخ نخواهد بود، مانند: «فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»؛[۵] و من شما را از آتشى که زبانه مى کشد، بیم مى دهم.

اما اگر ضمیر «إنّها» ضمیر مبهم و یا ضمیر قصّه باشد ـ چنان که بسیارى از واژه شناسان[۶] و مفسران[۷] گفته اند ـ، «لظى» نامى از نامهاى دوزخ است. گفتنى است که برخى از احادیث نیز این معنا را تأیید مى نماید.[۸]

پانویس

  1. العین: ج۸، ص۱۶۹. (مادّه «لظى»)
  2. ر.ک: ص۳۷، ح۲۲.
  3. سوره معارج: آیه ۱۵ـ۱۶.
  4. در تفسیر الکشّاف درباره مرجع این ضمیر آمده: «والضمیر للنار ولم یجرلها ذکر، لأنّ ذکر العذاب دلّ علیها. ویجوز أن یکون ضمیرا مبهما ترجم عنه الخبر، أو ضمیر القصة» مرجع ضمیر نار است. این که از نار اسم برده نشده، براى این است که عذاب ذکر شده، بر آن دلالت مى کند. این هم درست است که گفته شود: ضمیر مبهم است و خبر حکایتگر آن است. نیز ممکن است ضمیر قصه باشد. (الکشّاف: ج۶، ص۲۰۷)
  5. سوره لیل: آیه ۱۴.
  6. ر.ک: العین: ج۸، ص۱۶۹ و الصحاح: ج۶، ص۲۴۸۲ و النهایة: ج۴، ص۲۵۴ و لسان العرب: ج۱۵، ص۲۴۸ والقاموس المحیط: ج۴، ص۳۸۶ و مجمع البحرین: ج۴، ص۱۲۲.(مادّه «لظى»)
  7. ر.ک: التبیان فى تفسیر القرآن: ج۱۰، ص۱۱۷ و تفسیر غریب القرآن: ص۶۵ و تفسیر الطبرى: ج۱۴، الجزء۲۹، ص۷۴ و تفسیر السمرقندى: ص۴۷۲.
  8. ر.ک: ص۳۵ (فصل یکم: نامهاى دوزخ/ لظى «آتشِ زبانه کش»).

منابع

  • محمد محمدی ری شهری، بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث، ج2، قم: دارالحدیث، چاپ اول، 1389ش، ص61، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه، بازیابی: 16 اردیبهشت 1393.