رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید محمدباقر درچه ای: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(جامعیت در علوم: 1)
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
سیّدمحمّدباقر دُرچه‌ای (1264-1342ه.ق)، مشهور به میرلوحی از فقهای برجسته قرن سیزدهم و چهاردهم قمری و از استادان شاخص حوزه علمیه اصفهان بود. علامه پس از طی دوران تحصیل و تدریس در اصفهان،عازم [[نجف]] اشرف شد. و در آنجا از محضر اساتید برجسته و بزرگی همچون میرزا محمدحسن شیرازی مشهور به میرزای بزرگ، حاج میرزا حبیب الله رشتی و... کسب فیض نموده و شاگردانی نظیر آیت الله بروجردی(ره) را به جهان تشیع معرفی کرد.
+
{{خوب}}
 +
'''علامه سید محمدباقر دُرچه‌ای''' (۱۲۶۴ - ۱۳۴۲ ق)، از [[فقیه|فقها]] و اساتید شاخص حوزه علمیه [[اصفهان]] در قرن چهاردهم قمری و از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] بود. علامه درچه‌ای به اکثر علوم از جمله [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]]، [[طب]] و [[علم نجوم|نجوم]] مسلط بود. [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[آیت الله بروجردی]] از شاگردان برجسته او هستند.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
|نام کامل = سید محمد باقر در چه‌ای
+
|نام کامل = سید محمدباقر موسوی درچه‌ای
|تصویر= [[پرونده:Seyed-bagher-dorchei.jpg]]
+
|تصویر= [[پرونده:Dorchei.GIF]]
|زادروز = 1264 قمری
+
|زادروز = ۱۲۶۴ قمری
|زادگاه = روستای "درچه" در نزدیکی اصفهان  
+
|زادگاه = درچه، [[اصفهان]]
|وفات =  28 ربیع الثانی 1342 قمری
+
|وفات =  ۱۳۴۲ قمری
|مدفن = تخت فولاد اصفهان (تکیه کازرونی، در جوار مزار آخوندگزی)
+
|مدفن = اصفهان - [[تخت فولاد]]
|اساتید =  میرزا محمدباقر چهارسوقی خوانساری، محمدحسن نجفی، ابوالمعالی کرباسی، میرزا محمد حسن شیرازی، حبیب الله رشتی
+
|اساتید =  [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[میرزا حبیب الله رشتی]]، [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه کمری]]، [[میرزا ابوالمعالی کلباسی]]، [[سید محمدباقر چهارسوقی]]،...
|شاگردان =  سید حسین بروجردی، شیخ محمد باقر قزوینی
+
|شاگردان =  [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[سید جمال الدین گلپایگانی]]، [[شهید سید حسن مدرس]]، [[حاج آقا رحیم ارباب]]،...
|آثار = یک دوره فقه و اصول (16 جلد) ، حاشیه پر متأجر، حاشیه پر مناسک، رساله در جبر و تفویض
+
|آثار = میزان الفقاهة، رساله در جبر و تفویض، حاشیه بر «[[مکاسب]]»،...
 
}}
 
}}
  
 +
==ولادت و خاندان==
 +
سید محمدباقر موسوی درچه‌ای فرزند سید مرتضی بن سید احمد میرلوحی درچه‌ای اصفهانی، در سال ۱۲۶۴ ه.ق در روستای "درچه " در نزدیکی [[اصفهان]] متولد شد.<ref> مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، تصحیح:نصرالهی، غلامرضا،ج ۲، نشر: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۷،ص ۱۳۳. </ref>
 +
وجه شهرت او به میرلوحی این که، وی دختر زاده ملا لوحی، شاعر اصفهانی که مردی مداح، درویش و در "تذکره نصر آبادی" عنوانی دارد بوده، و مادرش او را به نام پدر خود می‌خوانده و بدان مشهور شده است.<ref> معلم حبیب آبادی، میرزا محمدعلی، مکارم آلاثار، در احوال دوقرن ۱۳ و۱۴ هجری،ج ۵،نشر: اداره فرهنگ و هنر استان اصفهان، ص ۱۷۷۶. </ref>
  
==ولادت==
+
نسب سید محمدباقر درچه‌ای با ۳۱ واسطه به [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]] علیه‌السلام‌ می‌رسد.
آقا سید محمد باقر درچه‌ای بن سید مرتضی بن سید احمد میر لوحی درچه‌ای اصفهانی، از اکابر علماء و مجتهدین و اعاظم فقها و مدرسین در سال 1264 ه.ق در روستای "درچه " در نزدیکی اصفهان متولد شد.<ref> مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، تصحیح:نصرالهی، غلامرضا،ج 2، نشر: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1387،ص 133. </ref>
+
اجداد و پدر او، همه از مبلغان [[دین]] بودند و در بین مردم به [[زهد]] و دانش شهرت داشتند. مادرش نیز بانویی با [[ایمان]] و اهل فضیلت به شمار می‌رفت.  
  
وجه شهرت او به میرلوحی این که، وی دختر زاده ملا لوحی، شاعر اصفهانی که مردی مداح، درویش و در "تذکره نصر آبادی" عنوانی دارد بوده، و مادرش او را به نام پدر خود می‌خوانده و بدان مشهور شده است.<ref> معلم حبیب آبادی، میرزا محمدعلی، مکارم آلاثار، در احوال دوقرن 13 و14 هجری،ج 5،نشر: اداره فرهنگ و هنر استان اصفهان، ص 1776. </ref>
+
==تحصیلات و استادان==
  
علامه در چه‌ای با 31 واسطه به موسی بن جعفر  علیه‌السلام‌ می‌رسد؛ و از اولاد " مرسی الثانی " "معروف به ابی سیحه " محسوب می‌شود و بدین سبب او را " موسی" لقب داده‌اند. علامه درچه‌ای پنجمین فرزند از خانواده پرجمعیت آیه الله سید مرتضی است. پدر او دارای 9 فرزند پسر و یک دختر بود.
+
سید محمدباقر پس از سپری شدن دوران کودکی، باتوجه به ‌استعداد، شوق و هوش ذاتی، توانست مراحلی از [[فقه]] و [[اصول]] را در محضر پدرش در ۱۳ سالگی به تحصیل در [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] اصفهان روی آورد و باموفقیت مدارج علمی‌ را طی کند و از محضر دانشوران نامی‌ [[اصفهان]] در رشته‌های فقه و اصول خوشه چین خرمن پر فیض و برکت آن باشد.<ref> گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، ج۳، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم، نشر: معروف، بهار ۱۳۸۵، صص: ۲۸۸-۲۳۰. </ref>
  
که همه ء آنها در رشتهء علوم دینی تحصیل کرده‌اند و گل سرسبد آنها مرجع جهان تشیع علامه فقیه، سید محمد باقر درچه‌ای است، که چهره مشهوری در حوزه‌های علمیه کشورهای اسلامی‌ مخصوصا حوزه‌های علمیه ایران و عراق است و بعد از او برادر دیگرش آیه الله سید محمد مهدوی و سید محمد حسین درچه‌ای است.
+
عمده تحصیلات وی در اصفهان نزد: [[سید محمدباقر چهارسوقی|میرزا محمدباقر چهارسوقی]]، شیخ محمدحسن نجفی و [[میرزا ابوالمعالی کلباسی]] بود.<ref> مهدوی، سید مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، تصحیح: نیلفروشان، محمد رضا، ج ۱، نشر: گلدسته، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۳۷۰. </ref>
  
==دوران کودکی==
+
سپس در سال ۱۲۹۱ ه.ق برای ادامه تحصیل راهی [[نجف]] اشرف شد و ۱۴ سال در درس استادان برجسته آن حوزه شرکت کرد.<ref> گلشن ابرار، همان منبع، ص ۲۳۰. </ref> او از درس آیات عظام: [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[میرزا حبیب الله رشتی]] و [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه کمری]] بهره مند شد.<ref> مهدوی، اعلام اصفهان، همان منبع، ص ۱۳۴. </ref>
+
==تدریس و شاگردان==
اجداد و پدر این کودک، همه از مبلغان دین بودند و در بین مردم به زهد و دانش شهرت داشتند.سید محمد باقر در چنین خانواده‌ای متدین و باتقوا رشد یافته بود. مادرش نیز بانویی با ایمان و اهل فضیلت به شمار می‌رفت. پس از سپری شدن دوران کودکی، باتوجه به‌استعداد، شوق و هوش ذاتی، توانست مراحلی از فقه و اصول را در محضر پدرش در 13 سالگی به تحصیل در حوزه علمیه اصفهان روی آورد و باموفقیت مدارج علمی‌را طی کند و از محضر دانشوران نامی‌اصفهان در رشته‌های فقه و اصول خوشه چین خرمن پر فیض و برکت آن باشد.<ref> گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم،ج 3، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم، نشر: معروف، چاپ دوم،بهار 1385، صص: 288،289، 230. </ref>
 
  
==خصوصیات بارز==
+
علامه سید محمدباقر درچه‌ای در سال ۱۳۰۳ ه.ق به [[اصفهان]] بازگشت و در مدرسه «نیم آورد» به تدریس آموخته‌های خود پرداخت. ایشان به اتفاق مرحوم آخوند عبدالکریم گزی در این مدرسه [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] تدریس و شوق و حرارت ویژه‌ای در بین طلاب ایجاد کرده بودند. از اطراف و اکناف، شهرها و روستاهای دور و نزدیک دانشجویان علوم دینی به‌ محضرشان شتافته و از خرمن اندیشه‌شان خوشه می‌چیدند.<ref> گلشن برار، همان منبع، ص ۲۳۰. </ref>
  
مرحوم جلال الدین همائی درباره خصوصیات بارز علامه درچه‌ای می‌نویسد: "آن بزرگ در علم، ورع و تقوا، آیتی بود عظیم و به حقیقت جانشین پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین  علیهم‌السلام‌ بود. در سادگی، صفای روح و بی اعتنایی به امور دنیوی گوئی فرشته‌ای بود که از عرش به فرش فرود آمده وبرای تربیت خلایق با ایشان همنشین شده است. مکرر دیدم که سهم امامهای کلان برای او آوردند ودیناری نپذیرفت با اینکه می‌دانستم که از بیش از چهار پنج شاهی پول سیاه نداشت . وقتی سبب می‌پرسیدم می‌فرمود: من فعلا بعهدالله مقروض نیستم وخرجی فردای خود راهم دارم.معلوم نیست که فردا وپس فردا چه پیش بیاید،"وَما تَری نَفسُ ماذا تَکسبُ غَدا "...
+
او در تدریس فقه و اصول، خبره و دقیق بود. صدها عالم عالیقدر از محضر او بهره برده و بسیاری از آنان به [[اجتهاد]] دست یافتند، از جمله: [[آیت الله بروجردی|حاج آقا حسین بروجردی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، [[سید جمال الدین گلپایگانی]]، [[شهید سید حسن مدرس]]، [[حاج آقا رحیم ارباب]].
وی در ادامه می‌نویسد: " اگر احیاناً لقمه ای شبهناک خورده بود، برفور انگشت در گلوی می‌کرد و همه را بر می‌آوردواین حالت را مخصوصا خود یک بار به رای العین دیدم... <ref> همائی، جلال الدین، مقالات ادبی، ج 1 ، نشر: هما، چاپ اول، مهر 1369، ص 18. </ref>
 
  
==جامعیت در علوم==
+
نویسنده کتاب [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]] به نقل از آیة الله سید عبدالحسین طیب در خصوص جدیت و نظم علامه درچه‌ای چنین می‌نویسد: "یازده سال در درس خارج سید محمدباقر درچه‌ای شرکت کردم، در تمامی‌ این مدت فقط یک بار درس ایشان تعطیل شد که در آن هم چاره‌ای نبود، زیرا یک روز درس اول را گفته بود که خبر آوردند برادر شما، سید محمد حسین درچه ای فوت کرده است. آقا فرمود: خدا رحمتش کند. خواست درس دوم را شروع کند که گفتند: آقا! ایشان وصیت کرده، شما بر جنازه‌اش [[نماز میت|نماز]] بگذارید. از این روی ناچار شدند و درس را تعطیل کردند. [ولی در حال پیاده رفتن به طرف [[تخت فولاد]] بالاخره درس را گفتند.] "این پشتکار، تلاش و بهره گیری از لحظه ها و ساعات زندگی، بسیار مایه عبرت است."<ref> گلشن ابرار، همان منبع، صص: ۲۳۲ تا ۲۳۵.</ref>
  
از تخصص های دیگر مرحوم علامه، تخصص در علم طب بوده است.جدیت او در علم طب بدان جا بود که از او سوال کردند، مگری خواهی فقط طبیب شوی ؟ او جواب منفی داد و گفت: نه، ولی " العِلمُ عِلمان: عِلم ُ الا بدان و عِلم الدیان " لذا من فراگیری علوم جسمی‌روحی را (عوم دینیه) را به موازات یکدیگر درحد توان و تسلط به پیش می‌برم و چه مانعی دارد فقیه، طبیب هم باشد ویا طبیب فقیه ؟
+
او در پرورندان شاگردان لایق در هر رشته ید طولایی داشت. مرحوم حاج شیخ محمدباقر قزوینی متخصص علم نجوم و هئیت که گویند در این رشته واقعا استاد بوده، یکی از شاگردان علامه سید محمد باقر درچه‌ای به شمار می‌آید. مرحوم قزوینی در دوره زندگی اش بارها اشاره به شاگردی در نزد علامه درچه ای کرده بود.<ref> درچه ای «موسوی» سید تقی، ستاره ای از شرق، شرح احوال و وقایع عصر علامه سید محمدباقر درچه ایی، نشر: اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص ۸۷. </ref>
 +
==آثار و تألیفات==
 +
[[پرونده:Mizan.jpg|thumb|left|میزان الفقاهة - یکی از آثار علامه سید محمدباقر درچه ای]]
  
او دراین رشته نیز چون سایر علوم به شکل چشمگیر به پیش می‌رفت. چنان که در علم طب، قوانین طبی و طب سنتی استادی قابل و مورد توجه بود.
+
علامه درچه‌ای تألیفاتی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
  
طبیب معروف اصفهان " میرزا ابوالقاسم گوگردی طبیب " اگرچه در زمان خودش سرآمد اطبا بود، ولی در مقابل تخصص طبی علامه خود را کوچک می‌دانست، واین خضوع و فروتنی نه فقط در زمان حیات او و به جهت رعایت ادب نسبت به ایشان بوده، بلکه این تواضع پس از درگذشت علامه هم ادامه یافت.
+
*میزان الفقاهة در 26 مجلد،
 +
*یک دوره فقه و اصول در شانزده مجلد،
 +
*حاشیه بر «[[مکاسب]]» [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]،
 +
*رساله عملیه،
 +
*رساله در [[جبر]] و [[تفویض]]،
 +
*حواشی بر رسائل علمیه.<ref> مهدوی، دانشمندان بزرگان اصفهان، ص ۳۷۱. </ref>
  
مرحوم علامه در همان زمان قبل از عزیمت به نجف، تدریس طب را شروع کرد و شاگردانی قابل هم تحویل داد " علامه سید محمد باقر درچه‌ای به اکثر علوم مسلط بود و در همه جهات و مشایه این جور افراد کم است، که در اکثر علوم وارد و استاد باشند.روی هم رفته علامه مرد موفقی بود ومرجعی کم نظیر، مرحوم علامه با توجه به تخصصی که در علوم مختلفه داشت، در حقیقت جامع اکثر علوم بود.وهمه این علوم، همراه بازهد وتقوا در حافظه ای کم مانند، در یک انسان جمع شده بود." <ref> درچه ای، همان منبع، صص: 88و89و91. </ref>
+
==جامعیت در علوم==
 
 
==استادان==
 
 
 
عمده تحصیلات در اصفهان نزد: میرزا محمدباقر چهارسوقی، محمدحسن نجفی، ابوالمعالی کرباسی بود.<ref> مهدوی، سید مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، تصحیح: نیلفروشان، محمد رضا، ج 1 ، نشر: گلدسته، چاپ اول، 1384، ص 370. </ref>
 
 
 
سپس در سال 1291 ه.ق برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و 14 سال در درس استادان برجسته آن حوزه شرکت کرد.<ref> گلشن ابرار، همان منبع، ص 230. </ref> و از درس آیات عظام: میرزا محمد حسن شیرازی، حبیب الله رشتی و سید حسین کوه کمری بهره مند شد.<ref> مهدوی، اعلام اصفهان، همان منبع، ص 134. </ref>
 
 
 
علامه سید محمد باقر درچه‌ای در سال 1303 ه.ق به اصفهان بازگشت و در مدرسه ء«نیم آور» به تدریس آموخته‌های خود پرداخت، حضور استادان باسواد و باتقوای وی سبب شد تا مردم فرزندان خود را برای تحصیل در این حوزه تشویق کنند. ایشان به اتفاق مرحوم،آخوند عبدالکریم گزی در این مدرسه فقه و اصول تدریس وشووحرارت ویژه‌ای در بین طلاب ایجاد کرده بودند. از اطراف و اکتاب، شهرها و روستاهای دور و نزدیک دانشجویان علوم دینی به‌محضرشان شتافته و از خرمن اندیشه‌شان خوشه می‌چیدند.<ref> گلشن برار، همان منبع، ص 230. </ref>
 
 
 
==شاگردان==
 
 
 
در تدریس فقه واصول خبره، دقیق و عمیق بود. صدها عالم عالیقدر از محضر او بهره برده و بسیاری از آنان به اجتهاد دست یافتند،از آن جمله: حاج آقا حسین بروجردی (علیه الرحمه) در ایمان و عقیده ثابت قدم بود و در عین حال با خرافات و بیرایه‌های بسته شده به دین مخالفت می‌نمود.
 
 
 
[در ماجرای مشروطیت نیز برخلاف بسیاری از علماء طرفدار مشروطیت اصفهان،کاملا مخالف بود].<ref> مهدوی، همان منبع، ص 134. </ref>
 
 
 
چگونگی تدریس از زبان شاگردان:
 
 
 
نویسنده کتاب گلشن ابرار به نقل از آیه الله سید عبدالحسین طیب در خصوص جدیت ونظم علامه درچه‌ای چنین می‌نویسد: "یازده سال در درس خارج سید محمدباقر درچه‌ای شرکت کردم، در تمامی‌این مدت فقط یک بار درس ایشان تعطیل شد که در آن هم چاره‌ای نبود، زیرا یک روز درس اول را گفته بود که خبر آوردند برادر شما، سید محمد حسین درچه ای فوت کرده است. آقا فرمود: خدا رحمتش کند.خواست درس دوم را شروع کند که گفتند:آقا! ایشان وصیت کرده، شما بر جنازه‌اش نماز بگذارید.ازاین روی ناچار شدند ودرس را تعطیل کردند [ولی در حال پیاده رفتن به طرف تخت فولاد بالاخره درس را گفتند.] "این پشتکار ،تلاش وبهره گیری از لحظه ها و ساعات زندگی، بسیار مایه عبرت است."<ref> گلشن ابرار، همان منبع، صص: 232 تا 235.</ref>
 
 
 
در پرورندان شاگردان لایق در هر رشته ید طولانی داشت. مرحوم حاج شیخ محمد باقر قزوینی شخصص علم نجوم و هئیت که گویند در این رشته واقعا استاد بوده، یکی از شاگردان علامه سید محمد باقر درچه‌ای به شمار می‌آید.مرحوم قزوینی در دوره زندگی اش بارها اشاره به شاگردی در نزد علامه درچه ای کرده بود.<ref> درچه ای «موسوی» سید تقی، ستاره ای از شرق، شرح احوال و وقایع عصر علامه سید محمدباقر درچه ایی، نشر: اطلاعات، چاپ اول، 1383، ص 87. </ref>
 
 
 
 
 
==آثار ماندگار==
 
 
 
علامه درچه‌ای تألیفاتی دارد که میتوان به برخی ازآنها اشاره کرد: یک دوره فقه و اصول در شانزده مجلد، حاشیه پر متأجر، حاشیه پر مناسک، رساله در جبر و تفویض، حواشی بر رسائل علمیه و... <ref> مهدوی،دانشمندان بزرگان اصفهان، همان منبع، ص 371. </ref>
 
  
در بحث نجوم وو هئیت، چند آثار علمی‌بر جای مانده است.از جمله در یکی از مساجد درچه، شاخصی به روشی مخصوص قرار داده بود، که همه از نظر دانشمندان اهل فن قابل توجه بوده هم چنین دیوارهای خانه شخصی اش،که معمارش کرده بود، طوری طراحی شده که ظهر و ساعات قبل و بعد از آن قابل تشخیص می‌باشد.
+
"علامه سید محمدباقر درچه‌ای به اکثر علوم مسلط بود و مشابه این جور افراد کم است، که در اکثر علوم وارد و استاد باشند. روی هم رفته علامه مرد موفقی بود و [[مرجعیت|مرجعی]] کم نظیر، مرحوم علامه با توجه به تخصصی که در علوم مختلفه داشت، در حقیقت جامع اکثر علوم بود و همه این علوم، همراه با [[زهد]] و [[تقوا]] در حافظه ای کم مانند، در یک انسان جمع شده بود."<ref> درچه ای، همان منبع، صص: ۸۸و۸۹و۹۱. </ref>
  
مرحوم علامه در فراگیری فلسفه و عرفان بطور چشمگیری به جلو رفت و تکمیل آن را به بحٍث موکول کرد. او از اساتید این فن به خوبی بهره جست بطوریکه از اساتید مبرز فلسفه و عرفان به شمار می‌رفت.<ref> درچه ای، همان منبع، ص 88. </ref>
+
مرحوم علامه در فراگیری [[فلسفه]] و [[عرفان]] بطور چشمگیری به جلو رفت و تکمیل آن را به بحث موکول کرد. او از اساتید این فن به خوبی بهره جست بطوریکه از اساتید مبرز فلسفه و عرفان به شمار می‌رفت.<ref> درچه ای، همان منبع، ص ۸۸. </ref>  
  
==فرزندان==
+
در بحث [[علم نجوم|نجوم]] و هئیت نیز چند اثر علمی‌ از او بر جای مانده است. از جمله در یکی از [[مسجد|مساجد]] درچه، شاخصی به روشی مخصوص قرار داده بود، که از نظر دانشمندان اهل فن قابل توجه بوده است. همچنین دیوارهای خانه شخصی اش که معماری اش کرده بود، طوری طراحی شده که ظهر و ساعات قبل و بعد از آن قابل تشخیص می‌باشد.
  
فرزندان مرحوم درچه‌ای عموما اهل علم وکمال بوده اند که از آن جمله:
+
از تخصص های دیگر مرحوم علامه، تخصص در علم [[طب]] بوده است. جدیت او در علم طب بدان جا بود که از او سوال کردند، مگر می خواهی فقط طبیب شوی؟ او جواب منفی داد و گفت: نه، ولی "العِلمُ عِلمان: عِلم الابدان و عِلم الادیان" لذا من فراگیری علوم جسمی‌ و روحی (عوم دینیه) را به موازات یکدیگر در حد توان و تسلط به پیش می‌برم. و چه مانعی دارد [[فقیه]]، طبیب هم باشد و یا طبیب فقیه؟ 
  
سید‌ابوالمعالی درچه‌ای، عالم فاضل، امام مسجد قطبیه، متوفی در 8 [[جمادی الاول]] سال 1380 در راه مشهد مقدس، جنازه به مشهد منتقل شده و در آنجا مدفون گردید.
+
او در این رشته نیز چون سایر علوم به شکل چشمگیر به پیش می‌رفت. چنان که در علم طب، قوانین طبی و طب سنتی استادی قابل و مورد توجه بود. طبیب معروف اصفهان "میرزا ابوالقاسم گوگردی طبیب" اگرچه در زمان خودش سرآمد اطبا بود، ولی در مقابل تخصص طبی علامه خود را کوچک می‌دانست، و این خضوع و فروتنی نه فقط در زمان حیات او و به جهت رعایت ادب نسبت به ایشان بوده، بلکه این تواضع پس از درگذشت علامه هم ادامه یافت. مرحوم علامه در همان زمان قبل از عزیمت به [[نجف]]، تدریس طب را شروع کرد و شاگردانی قابل هم تحویل داد.  
سید ابولعلی، فاضل و اهل کمال بوده، در 6 [[ربیع الاول]] سال 1374 وفات یافته، در بیرون بقعه تکیه کازرونی مدفون گردید.
 
هردو برادر در خدمت پدر و عّم خود تلمّیذ نموده اند.<ref> مهدوی، همان منبع، ص 371. </ref>
 
  
==وفات یا شهادت؟==
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
سرانجام، علامه سید مححد باقر درچه‌ای در شب 28 ربیع الثانی سال 1342، براثر سکته، در حمام درچه وفات یافته و پس از تشییع و عزاداری باشکوه وکم نظیر مردم اصفهان وشهرضا وقصبات اطراف، به تخت فولاد برده شد و در تکیه کارزرونی در جوار مزار آخوندگزی آرمید.<ref> مهدوی، اعلام اصفهان، همان منبع، ص 134. </ref>
+
مرحوم [[جلال الدین همایی|جلال الدین همائی]] درباره خصوصیات بارز استادش علامه درچه‌ای می‌نویسد: "آن بزرگ در علم و [[ورع]] و [[تقوا]]، آیتی بود عظیم و به حقیقت جانشین [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهم‌السلام‌ بود. در سادگی، صفای روح و بی اعتنایی به امور دنیوی گوئی فرشته‌ای بود که از عرش به فرش فرود آمده و برای تربیت خلایق با ایشان همنشین شده است. مکرر دیدم که سهم امام های کلان برای او آوردند و دیناری نپذیرفت با اینکه می‌دانستم که از بیش از چهار پنج شاهی پول سیاه نداشت. وقتی سبب می‌پرسیدم می‌فرمود: من فعلا بحمدالله مقروض نیستم و خرجی فردای خود را هم دارم. معلوم نیست که فردا و پس فردا چه پیش بیاید، "وَ ما تَدری نَفسٌ ماذا تَکسبُ غَداً..." . اگر احیاناً لقمه ای شبهه ناک خورده بود، برفور انگشت در گلوی می‌کرد و همه را بر می‌آورد و این حالت را مخصوصا خود یک بار به رای العین دیدم... ".<ref> همائی، جلال الدین، مقالات ادبی، ج ۱ ، نشر: هما، چاپ اول، مهر ۱۳۶۹، ص ۱۸. </ref>
  
نویسنده کتاب گلشن ابزار به نقل از خطیب توانا حجة الاسلام والمسلمین " صهری اصفهانی " در مورد موضوع شهادت علامه درچه ای می‌نویسد: " دیده اید در پایان هم به طور مرموز و یک روز (شایع کردند) که در حمام خفه شده یا سکته کرده است.مثل اینکه ایادی حکومت [مأموران و عوامل قتل] با ملک الموت عزرائیل هماهنگی کرده بودند که ساعتی قبل از فوت ایشان در " درچه" قدم می‌زدند و بر اوضاع نظارت می‌کردند و همه چیز را زیر نظر داشتند، اطبای دوستی هم راه 3 ساعته یا 4 ساعته را، در عرض 10 دقیقه طی کرده و در محل حاضر شده بودند و مانند پزشکانی که دور بدن مطهر حضرت رضا علیه‌السلام‌ و حضرت موسی بن جعفر  علیه‌السلام‌ تجمع و شهادت آن دو را مرگ طبیعی جلوه دادند، با کمال وقاحت نظر دادند و شایع کردند که علامه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. و مگر می‌شود شهادت را و خون را پوشیده نگه داشت که زهی خیال باطل و فکر خام!
+
او در [[ایمان]] و عقیده ثابت قدم بود و در عین حال با [[خرافات]] بسته شده به [[دین]] مخالفت می‌نمود.
  
چرا باید مرگ استاد الفقهاء مبهم ماند! چرا بر سر درب تکیه متعلق به ایشان در لسان الارض (تخت فولاد) نوشته نشده است که: این جا مزار شهید فضیلت، علامه فقیه " سید محمد باقر درچه ای " است.
+
==وفات==
  
چرا دست نوشته های اوکه محصول تلاش و زحمت یک عمر مطالعه واندیشه ایشان است تکثیر نمی‌شود؟ نویسنده کتاب " تذکرة القبور" می‌نویسد:
+
مرحوم سید محمدباقر درچه‌ای، سرانجام در شب ۲۸ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]] سال ۱۳۴۲ قمری، دار فانی را وداع گفت و پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] و عزاداری باشکوه و کم نظیر مردم [[اصفهان]]، به [[تخت فولاد]] برده شد و در تکیه کازرونی به خاک سپرده شد.<ref> مهدوی، اعلام اصفهان، همان منبع، ص ۱۳۴. </ref>
 
 
" مرحوم درچه‌ای طبق عادت معهود روز چهارشنبه (26 ربیع الثانی سال 1342 ه. ق ) بعد از نماز ظهر به موطن خود " درچه" رفت و در آنجا در جمعه همان هفته، قبل از طلوع آفتاب در حمام از دنیا رفت. از آن رو به اصفهان خبر دادند و اطبای حاذق به عیادتشش رفتند، اما بر آنها مسلم بود گردید که آن مرجع وارسته جان به جان آفرین تسلیم گردیده است."<ref> گلشن ابرار، همان منبع، صص: 239 تا 241.  </ref>
 
 
 
ماده تاریخ فوت: به دستور حاج آقا نورالله اصفهانی در آخرین روز ربیع الثانی 1342 ه.ق، مراسم سوگواری در مسجد شاه (امام خمینی کنونی) برای مرحوم علامه درچه ای تشکیل شد. در این مجلس ترحیم، آحاد مردم شرکت کرده بودند. به حدی که میدان نقش جهان پر از جمعیت بود، تا آن زمان مسجد ومیدان چنان جمعیتی را به خود ندیده بود... بر تربت  پاکش هر شب مراسم نوحه خوانی و عزاداری برپا بود. شاعران در رحلت و تاریخ فوت این عالم مهذب و وارسته اشعاری سروده اند.<ref> گلشن ابرار، ص 241. </ref>
 
 
 
ماده تاریخ وفاتش را مرحوم نیّر چنین می‌گوید:
 
 
 
بانیّرا نقص بسیج قل لرحلة      العلم قدمات من فقدان باقره
 
 
 
و مرحوم حاج میرزا حسن خان انصاری می‌گوید: از صف علم الیقین آمد یکی بیرون و گفت: باقر از علم الیقین شد جانب حق الیقین <ref> مهدوی، بزرگان و دانشمندان اصفهان، همان منبع، ص 371. </ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
  
 
<references />
 
<references />
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 +
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:سیدمحدباقر (2).jpg|سید محمدباقر موسوی درچه ای
 +
پرونده:سیدمحدباقر (4).jpg|مزار سید محمدباقر موسوی درچه ای  در تکیه کازرونی [[تخت فولاد]]
 +
پرونده:سیدمحدباقر (3).jpg|قبر سید محمدباقر موسوی درچه ای
 +
پرونده:سیدمحمدباقر0.jpg|آرامگاه سید محمدباقر موسوی درچه ای در تخت فولاد [[اصفهان]]
 +
</gallery>
  
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|درچه ای،سید محمدباقر]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 +
[[رده:فیلسوفان]]
 +
[[رده:عارفان]]
 +
[[رده:منجمان]]
 
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
 
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
 +
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۳

علامه سید محمدباقر دُرچه‌ای (۱۲۶۴ - ۱۳۴۲ ق)، از فقها و اساتید شاخص حوزه علمیه اصفهان در قرن چهاردهم قمری و از شاگردان میرزای شیرازی بود. علامه درچه‌ای به اکثر علوم از جمله فقه و اصول، فلسفه و عرفان، طب و نجوم مسلط بود. سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله بروجردی از شاگردان برجسته او هستند.

Dorchei.GIF
نام کامل سید محمدباقر موسوی درچه‌ای
زادروز ۱۲۶۴ قمری
زادگاه درچه، اصفهان
وفات ۱۳۴۲ قمری
مدفن اصفهان - تخت فولاد

Line.png

اساتید

میرزا محمدحسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی، سید حسین کوه کمری، میرزا ابوالمعالی کلباسی، سید محمدباقر چهارسوقی،...

شاگردان

سید حسین بروجردی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید جمال الدین گلپایگانی، شهید سید حسن مدرس، حاج آقا رحیم ارباب،...

آثار

میزان الفقاهة، رساله در جبر و تفویض، حاشیه بر «مکاسب»،...


ولادت و خاندان

سید محمدباقر موسوی درچه‌ای فرزند سید مرتضی بن سید احمد میرلوحی درچه‌ای اصفهانی، در سال ۱۲۶۴ ه.ق در روستای "درچه " در نزدیکی اصفهان متولد شد.[۱] وجه شهرت او به میرلوحی این که، وی دختر زاده ملا لوحی، شاعر اصفهانی که مردی مداح، درویش و در "تذکره نصر آبادی" عنوانی دارد بوده، و مادرش او را به نام پدر خود می‌خوانده و بدان مشهور شده است.[۲]

نسب سید محمدباقر درچه‌ای با ۳۱ واسطه به موسی بن جعفر علیه‌السلام‌ می‌رسد. اجداد و پدر او، همه از مبلغان دین بودند و در بین مردم به زهد و دانش شهرت داشتند. مادرش نیز بانویی با ایمان و اهل فضیلت به شمار می‌رفت.

تحصیلات و استادان

سید محمدباقر پس از سپری شدن دوران کودکی، باتوجه به ‌استعداد، شوق و هوش ذاتی، توانست مراحلی از فقه و اصول را در محضر پدرش در ۱۳ سالگی به تحصیل در حوزه علمیه اصفهان روی آورد و باموفقیت مدارج علمی‌ را طی کند و از محضر دانشوران نامی‌ اصفهان در رشته‌های فقه و اصول خوشه چین خرمن پر فیض و برکت آن باشد.[۳]

عمده تحصیلات وی در اصفهان نزد: میرزا محمدباقر چهارسوقی، شیخ محمدحسن نجفی و میرزا ابوالمعالی کلباسی بود.[۴]

سپس در سال ۱۲۹۱ ه.ق برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و ۱۴ سال در درس استادان برجسته آن حوزه شرکت کرد.[۵] او از درس آیات عظام: میرزا محمدحسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و سید حسین کوه کمری بهره مند شد.[۶]

تدریس و شاگردان

علامه سید محمدباقر درچه‌ای در سال ۱۳۰۳ ه.ق به اصفهان بازگشت و در مدرسه «نیم آورد» به تدریس آموخته‌های خود پرداخت. ایشان به اتفاق مرحوم آخوند عبدالکریم گزی در این مدرسه فقه و اصول تدریس و شوق و حرارت ویژه‌ای در بین طلاب ایجاد کرده بودند. از اطراف و اکناف، شهرها و روستاهای دور و نزدیک دانشجویان علوم دینی به‌ محضرشان شتافته و از خرمن اندیشه‌شان خوشه می‌چیدند.[۷]

او در تدریس فقه و اصول، خبره و دقیق بود. صدها عالم عالیقدر از محضر او بهره برده و بسیاری از آنان به اجتهاد دست یافتند، از جمله: حاج آقا حسین بروجردی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید عبدالحسین طیب، سید جمال الدین گلپایگانی، شهید سید حسن مدرس، حاج آقا رحیم ارباب.

نویسنده کتاب گلشن ابرار به نقل از آیة الله سید عبدالحسین طیب در خصوص جدیت و نظم علامه درچه‌ای چنین می‌نویسد: "یازده سال در درس خارج سید محمدباقر درچه‌ای شرکت کردم، در تمامی‌ این مدت فقط یک بار درس ایشان تعطیل شد که در آن هم چاره‌ای نبود، زیرا یک روز درس اول را گفته بود که خبر آوردند برادر شما، سید محمد حسین درچه ای فوت کرده است. آقا فرمود: خدا رحمتش کند. خواست درس دوم را شروع کند که گفتند: آقا! ایشان وصیت کرده، شما بر جنازه‌اش نماز بگذارید. از این روی ناچار شدند و درس را تعطیل کردند. [ولی در حال پیاده رفتن به طرف تخت فولاد بالاخره درس را گفتند.] "این پشتکار، تلاش و بهره گیری از لحظه ها و ساعات زندگی، بسیار مایه عبرت است."[۸]

او در پرورندان شاگردان لایق در هر رشته ید طولایی داشت. مرحوم حاج شیخ محمدباقر قزوینی متخصص علم نجوم و هئیت که گویند در این رشته واقعا استاد بوده، یکی از شاگردان علامه سید محمد باقر درچه‌ای به شمار می‌آید. مرحوم قزوینی در دوره زندگی اش بارها اشاره به شاگردی در نزد علامه درچه ای کرده بود.[۹]

آثار و تألیفات

میزان الفقاهة - یکی از آثار علامه سید محمدباقر درچه ای

علامه درچه‌ای تألیفاتی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:

  • میزان الفقاهة در 26 مجلد،
  • یک دوره فقه و اصول در شانزده مجلد،
  • حاشیه بر «مکاسب» شیخ انصاری،
  • رساله عملیه،
  • رساله در جبر و تفویض،
  • حواشی بر رسائل علمیه.[۱۰]

جامعیت در علوم

"علامه سید محمدباقر درچه‌ای به اکثر علوم مسلط بود و مشابه این جور افراد کم است، که در اکثر علوم وارد و استاد باشند. روی هم رفته علامه مرد موفقی بود و مرجعی کم نظیر، مرحوم علامه با توجه به تخصصی که در علوم مختلفه داشت، در حقیقت جامع اکثر علوم بود و همه این علوم، همراه با زهد و تقوا در حافظه ای کم مانند، در یک انسان جمع شده بود."[۱۱]

مرحوم علامه در فراگیری فلسفه و عرفان بطور چشمگیری به جلو رفت و تکمیل آن را به بحث موکول کرد. او از اساتید این فن به خوبی بهره جست بطوریکه از اساتید مبرز فلسفه و عرفان به شمار می‌رفت.[۱۲]

در بحث نجوم و هئیت نیز چند اثر علمی‌ از او بر جای مانده است. از جمله در یکی از مساجد درچه، شاخصی به روشی مخصوص قرار داده بود، که از نظر دانشمندان اهل فن قابل توجه بوده است. همچنین دیوارهای خانه شخصی اش که معماری اش کرده بود، طوری طراحی شده که ظهر و ساعات قبل و بعد از آن قابل تشخیص می‌باشد.

از تخصص های دیگر مرحوم علامه، تخصص در علم طب بوده است. جدیت او در علم طب بدان جا بود که از او سوال کردند، مگر می خواهی فقط طبیب شوی؟ او جواب منفی داد و گفت: نه، ولی "العِلمُ عِلمان: عِلم الابدان و عِلم الادیان" لذا من فراگیری علوم جسمی‌ و روحی (عوم دینیه) را به موازات یکدیگر در حد توان و تسلط به پیش می‌برم. و چه مانعی دارد فقیه، طبیب هم باشد و یا طبیب فقیه؟

او در این رشته نیز چون سایر علوم به شکل چشمگیر به پیش می‌رفت. چنان که در علم طب، قوانین طبی و طب سنتی استادی قابل و مورد توجه بود. طبیب معروف اصفهان "میرزا ابوالقاسم گوگردی طبیب" اگرچه در زمان خودش سرآمد اطبا بود، ولی در مقابل تخصص طبی علامه خود را کوچک می‌دانست، و این خضوع و فروتنی نه فقط در زمان حیات او و به جهت رعایت ادب نسبت به ایشان بوده، بلکه این تواضع پس از درگذشت علامه هم ادامه یافت. مرحوم علامه در همان زمان قبل از عزیمت به نجف، تدریس طب را شروع کرد و شاگردانی قابل هم تحویل داد.

ویژگی‌های اخلاقی

مرحوم جلال الدین همائی درباره خصوصیات بارز استادش علامه درچه‌ای می‌نویسد: "آن بزرگ در علم و ورع و تقوا، آیتی بود عظیم و به حقیقت جانشین پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم‌السلام‌ بود. در سادگی، صفای روح و بی اعتنایی به امور دنیوی گوئی فرشته‌ای بود که از عرش به فرش فرود آمده و برای تربیت خلایق با ایشان همنشین شده است. مکرر دیدم که سهم امام های کلان برای او آوردند و دیناری نپذیرفت با اینکه می‌دانستم که از بیش از چهار پنج شاهی پول سیاه نداشت. وقتی سبب می‌پرسیدم می‌فرمود: من فعلا بحمدالله مقروض نیستم و خرجی فردای خود را هم دارم. معلوم نیست که فردا و پس فردا چه پیش بیاید، "وَ ما تَدری نَفسٌ ماذا تَکسبُ غَداً..." . اگر احیاناً لقمه ای شبهه ناک خورده بود، برفور انگشت در گلوی می‌کرد و همه را بر می‌آورد و این حالت را مخصوصا خود یک بار به رای العین دیدم... ".[۱۳]

او در ایمان و عقیده ثابت قدم بود و در عین حال با خرافات بسته شده به دین مخالفت می‌نمود.

وفات

مرحوم سید محمدباقر درچه‌ای، سرانجام در شب ۲۸ ربیع الثانی سال ۱۳۴۲ قمری، دار فانی را وداع گفت و پس از تشییع و عزاداری باشکوه و کم نظیر مردم اصفهان، به تخت فولاد برده شد و در تکیه کازرونی به خاک سپرده شد.[۱۴]

پانویس

  1. مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، تصحیح:نصرالهی، غلامرضا،ج ۲، نشر: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۷،ص ۱۳۳.
  2. معلم حبیب آبادی، میرزا محمدعلی، مکارم آلاثار، در احوال دوقرن ۱۳ و۱۴ هجری،ج ۵،نشر: اداره فرهنگ و هنر استان اصفهان، ص ۱۷۷۶.
  3. گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، ج۳، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم، نشر: معروف، بهار ۱۳۸۵، صص: ۲۸۸-۲۳۰.
  4. مهدوی، سید مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، تصحیح: نیلفروشان، محمد رضا، ج ۱، نشر: گلدسته، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۳۷۰.
  5. گلشن ابرار، همان منبع، ص ۲۳۰.
  6. مهدوی، اعلام اصفهان، همان منبع، ص ۱۳۴.
  7. گلشن برار، همان منبع، ص ۲۳۰.
  8. گلشن ابرار، همان منبع، صص: ۲۳۲ تا ۲۳۵.
  9. درچه ای «موسوی» سید تقی، ستاره ای از شرق، شرح احوال و وقایع عصر علامه سید محمدباقر درچه ایی، نشر: اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص ۸۷.
  10. مهدوی، دانشمندان بزرگان اصفهان، ص ۳۷۱.
  11. درچه ای، همان منبع، صص: ۸۸و۸۹و۹۱.
  12. درچه ای، همان منبع، ص ۸۸.
  13. همائی، جلال الدین، مقالات ادبی، ج ۱ ، نشر: هما، چاپ اول، مهر ۱۳۶۹، ص ۱۸.
  14. مهدوی، اعلام اصفهان، همان منبع، ص ۱۳۴.


آرشیو عکس و تصویر