آیه 191 سوره بقره: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
(معانی کلمات آیه)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«حَیْثُ»: هرجا. جائی که. «ثَقِفْتُمُوهُمْ»: ایشان را دریافتید. بر آنان چیره شدید. «الْفِتْنَةُ»: کفر و شرک. برگرداندن از دین (نگا: بقره / . «کَذَالِکَ جَزَآءُ الْکَافِرِینَ»: این حکم، همه کافران را در بر می‌گیرد و سزای همه آنان است.
+
ثقفتموهم: ثقف به معنى پيدا كردن و مصادف شدن است.
 +
 
 +
فتنه: امتحان، عذاب، ضلالت، شرك. فتن در اصل گذاشتن طلا به آتش است براى امتحان. فتنه وسيله امتحان است، به امتحان و لازم آن مثل عذاب، گمراهى و شرك را نيز فتنه گويند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 +
 
 
==نزول==
 
==نزول==
  

نسخهٔ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۷

مشاهده آیه در سوره

وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<190 آیه 191 سوره بقره 192>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و هر کجا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و آنان را از همان وطن که شما را آواره کردند برانید، و فتنه‌گری (آنان) سخت‌تر و فسادش بیشتر از جنگ و کشتار است، و در مسجد الحرام با آنها جنگ مکنید مگر آنکه پیشدستی کنند، در این صورت رواست که در حرم آنها را به قتل برسانید، چنین است کیفر کافران.

و آنان را [که از شرک و کفر و هیچ ستمی بازنمی ایستند] هر کجا یافتید، به قتل برسانید و از جایی که شما را بیرون کردند بیرونشان کنید و فتنه [که شرک، بت پرستی، بیرون کردن مردم از خانه و کاشانه و وطنشان باشد] از قتل وکشتار بدتر است. و کنار مسجدالحرام با آنان نجنگید مگر آنکه در آنجا با شما بجنگند؛ پس اگر با شما جنگیدند، آنان را به قتل برسانید که پاداش وکیفر کافران همین است.

و هر كجا بر ايشان دست يافتيد آنان را بكشيد، و همان گونه كه شما را بيرون راندند، آنان را بيرون برانيد، [چرا كه‌] فتنه [=شرك‌] از قتل بدتر است، [با اين همه‌] در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد، مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند، پس اگر با شما جنگيدند، آنان را بكشيد، كه كيفر كافران چنين است.

هر جا كه آنها را بيابيد بكشيد و از آنجا كه شما را رانده‌اند، برانيدشان، كه فتنه از قتل بدتر است. و در مسجدالحرام با آنها مجنگيد، مگر آنكه با شما بجنگند. و چون با شما جنگيدند بكشيدشان، كه اين است پاداش كافران.

و آنها را [= بت پرستانی که از هیچ گونه جنایتی ابا ندارند] هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند [= مکه‌]، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And kill them wherever you confront them, and expel them from where they expelled you, for persecution is graver than killing. But do not fight them near the Holy Mosque unless they fight you therein; but if they fight you, kill them; such is the requital of the faithless.

And kill them wherever you find them, and drive them out from whence they drove you out, and persecution is severer than slaughter, and do not fight with them at the Sacred Mosque until they fight with you in it, but if they do fight you, then slay them; such is the recompense of the unbelievers.

And slay them wherever ye find them, and drive them out of the places whence they drove you out, for persecution is worse than slaughter. And fight not with them at the Inviolable Place of Worship until they first attack you there, but if they attack you (there) then slay them. Such is the reward of disbelievers.

And slay them wherever ye catch them, and turn them out from where they have Turned you out; for tumult and oppression are worse than slaughter; but fight them not at the Sacred Mosque, unless they (first) fight you there; but if they fight you, slay them. Such is the reward of those who suppress faith.

معانی کلمات آیه

ثقفتموهم: ثقف به معنى پيدا كردن و مصادف شدن است.

فتنه: امتحان، عذاب، ضلالت، شرك. فتن در اصل گذاشتن طلا به آتش است براى امتحان. فتنه وسيله امتحان است، به امتحان و لازم آن مثل عذاب، گمراهى و شرك را نيز فتنه گويند.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:[۳]

«شیخ طوسی» گوید: چنين روايت شده كه اين آيه درباره مردى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شد كه يكى از كفار را در ماه حرام كشته بود. سپس مؤمنين از آن مرد صحابى عيب‌جوئى مي‌كردند و كار او را زشت مي‌شمردند و خداوند اين آيه را نازل فرمود و بيان كرد كه ايجاد فتنه در دين بزرگتر از كشتن مشركين در ماه حرام است، اگر چه جائز هم نباشد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«191» وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ‌

و آنها را (بت‌پرستانى كه از هيچ جنايتى ابا ندارند،) هركجا يافتيد بكشيد و از (مكّه) همان جايى كه شما را بيرون كردند، آنها را بيرون كنيد و فتنه (شرك و شكنجه) از قتل بدتر است. و نزد مسجدالحرام با آنها جنگ نكنيد، مگر آنكه آنها در آنجا با شما بجنگند، پس اگر با شما جنگ كردند، آنها را (در آنجا) به قتل برسانيد. چنين است جزاى كافران.

جلد 1 - صفحه 302

نکته ها

اين آيه فرمان قتل و اخراج مشركان را از مكّه صادر و دليل آن را چنين بيان مى‌كند كه آنان سالها شما را شكنجه و آواره كرده‌اند و شكنجه از قتل سخت‌تر و شديدتر است. پس شما نبايد در مبارزه و جنگ با آنها سستى نشان دهيد.

سؤال: چرا شكنجه از قتل سخت‌تر است؟

پاسخ: در قتل، انسان از دنيا جدا ولى به آخرت مى‌رسد، لكن در شكنجه، انسان نه به آخرت مى‌رسد و نه از دنيا كام مى‌گيرد.

پیام ها

1- مقابله به مثل و خشونت با دشمن در مواردى لازم است. «وَ اقْتُلُوهُمْ»

2- دفاع عادلانه، منحصر به جبهه و جنگ نيست. «وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ»

3- حقّ وطن، از حقوق انسانى مورد پذيرش اديان است. «أَخْرَجُوكُمْ»

4- فتنه‌انگيز، مثل محارب است و بايد به اشد وجه مجازات شود. «وَ اقْتُلُوهُمْ ... أَخْرِجُوهُمْ ... وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»

5- حرم و مسجدالحرام مقدّس است، امّا خون مسلمانان مقدّس‌تر؛ و در اينجا مسئله اهمّ و مهمّ مطرح است. «لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ»

6- همانگونه كه در اصلِ جنگ نبايد شما پيش دستى كنيد، در شكستن مقدّسات هم نبايد شما پيش دستى نمائيد. «حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ (191)

وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ‌: و بكشيد مقاتلان خود را هر جا يابيد ايشان را در حلّ و حرم. وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ‌: و بيرون كنيد ايشان را از آنجا كه بيرون كردند شما را، يعنى مكه. و حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اجراى اين حكم فرمود در روز فتح مكه به كسى كه اسلام‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 349

نياورد. وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ‌: و فتنه كه عبارت است از مشرك شدن آنان و منع آنها شما را از حرم، سخت‌تر است برايشان از كشتن شما ايشان را در حرم. يا محنتى كه به آن امتحان شوند مانند اخراج از وطن، سخت‌تر است از قتل به جهت دوام محنت و تألم نفس به آن.

تنبيه: اصل فتنه در كلام عرب عبارت است از ابتلاء، و شامل است تمام فتنه‌هاى دنيائى از قبيل ايجاد فساد و آشوب و هر چه باعث سلب آسايش عمومى گردد، و همچنين فتنه دينى كه عبارت است از گمراه كردن مؤمنين و بازداشتن از دين اسلام كه در عالم معنى ضررش به درجات از كشتن بالاتر است؛ زيرا قتل موجب سلب حيات دنيائى و بدنى باشد، لكن گمراهى از حق، سلب حيات دينى و آخرتى خواهد بود؛ لذا آيه شريفه اشاره فرمايد كه فتنه سخت‌تر و دشوارتر است از قتل.

وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌: و مقاتله مكنيد با آنان نزديك مسجد الحرام. مراد همه حرم است، حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ‌: تا آنكه مقاتله كنند با شما در حرم و هتك حرم نمايند، فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ‌: پس اگر آنها ابتداى قتال كنند با شما، پس مقاتله كنيد ايشان را و باك مداريد از آنكه ايشان كافر شدند به خداى تعالى.

از ائمه هدى عليهم السلام مروى است كه آيه‌ وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ناسخ آيه‌ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ‌، و اين آيه ناسخ آيه‌ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ‌ ... وَ دَعْ أَذاهُمْ‌ مى‌باشد؛ و در آيه شريفه دليل است بر وجوب اخراج كفار از زمين مكه و حديث نيز بر اين قسم وارد شده كه فرمود: نبايد جمع شود در جزيرة العرب دو دين: حق و باطل. كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ‌.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ (191)

ترجمه‌

و بكشيد ايشانرا هر جا كه بيابيد ايشان را و بيرون كنيد آنها را از جائيكه بيرون كردند شما را و فتنه سخت‌تر است از كشتن و جنگ نكنيد با آنها نزد مسجد الحرام تا جنگ كنند با شما در آنجا پس اگر جنگ كردند با شما پس بكشيد آنها را همچنين است پاداش كافران.

تفسير

مسلمانان مأمور شدند كه كفار حربى را هر جا بيابند بكشند و در روز فتح مكه آنها را بيرون كنند چنانچه آنها هم مسلمانان را از آن مكان شريف بيرون كرده بودند و اين امر نسبت بكسانيكه اسلام نياوردند از كفار مكه بموقع اجرا گذارده شد و گفته‌اند فتنه شرك است و منع از ورود مسلمانان است براى زيارت به مكه كه اشد از قتل مسلمانان است آنها را در حرم و بنظر حقير قتل و فتنه هر يك مانع انتظام امر وجود است ولى فتنه اشد است در ايجاد اختلال لذا محرك فتنه و فساد را بايد كشت و عضو فاسد را بايد قطع نمود تا سرايت بباقى نكند

بنى آدم اعضاى يكديگرند

كه در آفرينش ز يك گوهرند

چو عضوى بدرد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

و اين قاعده عقليه است كه دفع افسد را بايد بفاسد نمود و شرع هم بر طبق آن حكم فرموده ولى بپاس حرمت حرم مقرر گرديد كه مسلمانان ابتدا بقتال ننمايند در حرم پس اگر آنها مبادرت نمودند و حرمت حرم را هتك كردند بر مسلمانان واجب است كه بكشند آنها را تا بجزاى اعمالشان برسند و در مجمع از ائمه عليهم السلام نقل نموده كه اين آيه ناسخ آيه و لا تطع الكافرين و المنافقين ودع أذاهم است.

جلد 1 صفحه 240

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ اقتُلُوهُم‌ حَيث‌ُ ثَقِفتُمُوهُم‌ وَ أَخرِجُوهُم‌ مِن‌ حَيث‌ُ أَخرَجُوكُم‌ وَ الفِتنَةُ أَشَدُّ مِن‌َ القَتل‌ِ وَ لا تُقاتِلُوهُم‌ عِندَ المَسجِدِ الحَرام‌ِ حَتّي‌ يُقاتِلُوكُم‌ فِيه‌ِ فَإِن‌ قاتَلُوكُم‌ فَاقتُلُوهُم‌ كَذلِك‌َ جَزاءُ الكافِرِين‌َ (191)

(و آنان‌ ‌را‌ بكشيد ‌هر‌ جا بيابيد و بيرونشان‌ كنيد ‌از‌ همانجا ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ بيرون‌ نمودند و فتنه‌ و فساد سخت‌تر ‌از‌ قتل‌ ‌است‌ و ‌با‌ آنان‌ نزد مسجد الحرام‌ قتال‌ نكنيد مگر اينكه‌ ‌با‌ ‌شما‌ ‌در‌ آنجا قتال‌ كنند ‌پس‌ ‌اگر‌ ‌با‌ ‌شما‌ مقاتله‌ نمودند آنان‌ ‌را‌ بكشيد اينچنين‌ جزاء كافران‌ ‌است‌) ‌اينکه‌ آية يكي‌ ‌از‌ آيات‌ راجع‌ بجهاد ‌است‌ چنانچه‌ ‌آيه‌ قبل‌ راجع‌ بدفاع‌ ‌بود‌.

وَ اقتُلُوهُم‌ حَيث‌ُ ثَقِفتُمُوهُم‌ و اقتلوا امر واجب‌ ‌بر‌ مسلمين‌ و مرجع‌ ضمير مشركين‌ ‌است‌ و حيث‌ ثقفتموهم‌ ‌يعني‌ اينما وجدتموهم‌ ‌هر‌ جا آنان‌ ‌را‌ بيابيد و بآنها ظفر يافتيد و جمله‌ ثَقِفتُمُوهُم‌ ‌در‌ محل‌ّ جرّ ‌است‌ باضافه‌ حيث‌ و حيث‌ مبني‌ ‌بر‌ ضم‌ّ ‌است‌.

وَ أَخرِجُوهُم‌ و آنان‌ ‌را‌ ‌از‌ بلاد مسلمين‌ بيرون‌ كنيد، و مقتضاي‌ اطلاق‌ ‌آيه‌ عموم‌ ‌است‌ و وجهي‌ ‌براي‌ اختصاص‌ بمكه‌ ندارد و مقصود كفار حربي‌ ميباشند و اما كفار ذمي‌ ‌در‌ صورتي‌ ‌که‌ بشرايط ذمه‌ عمل‌ كنند و همچنين‌ كفاري‌ ‌که‌ ‌در‌ پناه‌ اسلام‌ ‌ يا ‌ معاهد و ‌ يا ‌ ‌در‌ امان‌ باشند ‌از‌ ‌اينکه‌ حكم‌ مستثني‌ هستند.

مِن‌ حَيث‌ُ أَخرَجُوكُم‌ تعبير بكلمه‌ ‌من‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ جمله‌ بمنزله‌ جزا ‌است‌ ‌يعني‌ همانطور ‌که‌ مشركين‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ مكه‌ بيرون‌ كردند ‌شما‌ نيز آنان‌ ‌را‌ بيرون‌

جلد 2 - صفحه 353

كنيد نظير ‌آيه‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ دو ‌آيه‌ ديگر ميفرمايد فَمَن‌ِ اعتَدي‌ عَلَيكُم‌ فَاعتَدُوا عَلَيه‌ِ بِمِثل‌ِ مَا اعتَدي‌ عَلَيكُم‌.

وَ الفِتنَةُ أَشَدُّ مِن‌َ القَتل‌ِ فتنه‌ ‌در‌ لغت‌ و ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ ‌بر‌ معناي‌ بسياري‌ اطلاق‌ ‌شده‌ مانند اختبار، ضلالت‌، كفر، فضيحت‌، محنت‌، جنون‌، عبرت‌ عذاب‌، مال‌ و اولاد، افساد و اختلاف‌ ‌در‌ رأي‌ و قتال‌ و ‌غير‌ اينها و ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ بمعني‌ افساد و افتتان‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌در‌ فتنه‌ انداختن‌ ‌است‌ ‌که‌ بضلالت‌ و كفر و عذاب‌ و اختلاف‌ كشانيدن‌ مردم‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ كفار و مشركين‌ مكّه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ هجرت‌ حضرت‌ ‌رسول‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ نسبت‌ بمؤمنين‌ رفتار مينمودند، و ‌اينکه‌ جمله‌ بمنزله‌ علت‌ ‌براي‌ حكم‌ جهاد و دفع‌ دخل‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ كسي‌ اشكال‌ كند حكم‌ جهاد ‌بر‌ خلاف‌ حكمت‌ و ميزان‌ عقل‌ ‌است‌ زيرا عقل‌ سليم‌ ‌از‌ آدمكشي‌ ابا دارد، و اسلام‌ دين‌ زور و شمشير ‌است‌ و پيشرفت‌ ‌او‌ بشمشير بوده‌ چنانچه‌ دشمنان‌ اسلام‌ بويژه‌ نصاري‌ ‌اينکه‌ اشكال‌ ‌را‌ ‌با‌ آب‌ و تاب‌ بسيار ذكر ميكنند.

و جواب‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ اشكال‌ اينست‌ ‌که‌ شارع‌ دين‌ بمنزله‌ طبيب‌ حاذقي‌ ‌است‌ ‌که‌ هدف‌ ‌او‌ معالجه‌ امراض‌ مردم‌ ‌است‌ ‌هر‌ گاه‌ عضوي‌ ‌از‌ اعضاء بدن‌ انسان‌ بمرض‌ مبتلا شود ‌آن‌ طبيب‌ اولا ‌در‌ مقام‌ معالجه‌ ‌بر‌ ميآيد و ‌اگر‌ قابل‌ معالجه‌ نباشد ‌در‌ صورتي‌ ‌که‌ بساير اعضاء سرايت‌ نكند و لطمه نزند ‌آن‌ ‌را‌ بحال‌ ‌خود‌ ميگذارد مثل‌ اينكه‌ فلج‌ ‌ يا ‌ كوري‌ و كري‌ و نحو اينها ‌باشد‌ و ‌اگر‌ بساير اعضاء سرايت‌ مي‌كند و موجب‌ هلاكت‌ ‌آنها‌ مي‌گردد ناچار ‌آن‌ ‌را‌ قطع‌ مي‌كند زيرا فاسد شدن‌ تمام‌ اعضاء بدتر و سخت‌تر ‌از‌ قطع‌ نمودن‌ عضوي‌ ‌از‌ آنهاست‌.

اسلام‌ نيز ‌که‌ ‌براي‌ معالجه‌ و شفاي‌ كليه‌ امراض‌ روحي‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و اعمال‌ سيئه‌ آمده‌ اولا ‌در‌ مقام‌ راهنمايي‌ و هدايت‌ جميع‌ مردم‌ ‌بر‌ ميآيد چنانچه‌ ‌در‌ جمله‌ هُدي‌ً لِلنّاس‌ِ گذشت‌ و ‌اگر‌ قابل‌ هدايت‌ و معالجه‌

جلد 2 - صفحه 354

نيستند و ‌در‌ مقام‌ اضرار و افساد و اضلال‌ ديگران‌ ‌هم‌ نميباشند ‌با‌ آنان‌ ‌از‌ طريق‌ صلح‌ و مسالمت‌ ‌بر‌ ميآيد، و ‌اگر‌ ‌در‌ مقام‌ اضلال‌ و افساد اجتماع‌ و موجب‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ ديگران‌ ميشوند و باصطلاح‌ مرض‌ آنان‌ مسري‌ ‌است‌ چاره‌ جز قتل‌ و قمع‌ آنان‌ نيست‌.

و ‌از‌ اينجهت‌ دين‌ اسلام‌ ‌در‌ مورد بسياري‌ ‌از‌ معاصي‌ و ترك‌ واجبات‌ اولا حدّ و تازيانه‌ قرار داده‌ ‌که‌ شخص‌ معصيت‌ كار ‌را‌ ‌از‌ نافرماني‌ برهاند و ‌از‌ فساد دور سازد و راه‌ توبه‌ ‌را‌ باز نموده‌ و بحكم‌ عقل‌ واجب‌ فرموده‌ ‌که‌ بخدا بازگشت‌ كند و گذشته‌ ‌را‌ تدارك‌ نمايد و ‌اگر‌ ‌بعد‌ ‌از‌ دو مرتبه‌ ‌ يا ‌ سه‌ مرتبه‌ معالجه‌ نشد و ‌از‌ راه‌ فساد بازگشت‌ ننمود حكم‌ قتل‌ داده‌ ‌است‌ بلكه‌ ‌در‌ بعضي‌ معاصي‌ همان‌ حد اول‌ ‌را‌ قتل‌ و رجم‌ و اعدام‌ قرار داده‌ و همه‌ ‌اينکه‌ احكام‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ فساد بديگران‌ سرايت‌ نكند و جامعه‌ بفساد و تباهي‌ كشيده‌ نشود.

مشاهده‌ كنيد امروز ‌که‌ حدود الهي‌ ‌در‌ ممالك‌ اسلامي‌ جاري‌ نميشود چه‌ مقدار فساد شيوع‌ پيدا نموده‌ و بهمه‌ طبقات‌ سرايت‌ كرده‌ ‌است‌ و مصداق‌ ظَهَرَ الفَسادُ فِي‌ البَرِّ وَ البَحرِ بِما كَسَبَت‌ أَيدِي‌ النّاس‌ِ«1» محقق‌ ‌شده‌ ‌است‌.

و ‌با‌ ‌اينکه‌ بيان‌ ظاهر ميگردد تفسيري‌ ‌که‌ بعضي‌ ‌از‌ مفسرين‌ ‌براي‌ جمله‌ الفِتنَةُ أَشَدُّ مِن‌َ القَتل‌ِ نموده‌اند، ‌که‌ يك‌ نفر ‌از‌ مسلمين‌ ‌در‌ شهر حرام‌ يكي‌ ‌از‌ مشركين‌ ‌را‌ كشت‌ و مورد اعتراض‌ قرار گرفت‌ ‌که‌ چرا ‌در‌ شهر حرام‌ بقتل‌ اقدام‌ نموده‌ ‌است‌ ‌پس‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ نازل‌ شد ‌که‌ فتنه‌ ‌که‌ مراد شرك‌ ‌است‌ ‌از‌ قتل‌ سخت‌تر ‌است‌، درست‌ نيست‌، زيرا قطع‌ نظر ‌از‌ اينكه‌ تفسير برأي‌ ‌است‌ لازمه‌اش‌ اينست‌ ‌که‌ قتال‌ مشركين‌ ‌در‌ اشهر حرم‌ جايز بلكه‌ واجب‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ خلاف‌ قرآن‌ و ضرورت‌ اسلام‌ ‌است‌ وَ لا تُقاتِلُوهُم‌ عِندَ المَسجِدِ الحَرام‌ِ حَتّي‌ يُقاتِلُوكُم‌ فِيه‌ِ مراد ‌از‌:

1‌-‌ سوره‌ روم‌ آية 40

جلد 2 - صفحه 355

عِندَ المَسجِدِ الحَرام‌ِ حد ‌است‌ ‌که‌ بنص‌ ‌آيه‌ وَ مَن‌ دَخَلَه‌ُ كان‌َ آمِناً«1» محل‌ّ امن‌ ‌است‌ و ابتداء قتال‌ ‌در‌ ‌آن‌ جايز نيست‌ مگر اينكه‌ مشركين‌ ‌در‌ آنجا ابتداء بقتال‌ كنند ‌که‌ ‌در‌ اينصورت‌ عدم‌ جواز ‌آن‌ برداشته‌ ميشود لذا ميفرمايد:

فَإِن‌ قاتَلُوكُم‌ فَاقتُلُوهُم‌ ‌که‌ حكم‌ دفاعي‌ ‌است‌ و همين‌ حكم‌ ‌در‌ اشهر حرم‌ جاري‌ ‌است‌ ‌که‌ ابتداء بقتال‌ ‌در‌ ‌آنها‌ جايز نيست‌ مگر وقتي‌ ‌که‌ مشركين‌ و كفار شروع‌ بقتال‌ كنند و ‌از‌ اينجهت‌ حضرت‌ ابا ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ ‌در‌ موقع‌ تمانع‌ حرّ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌ اصحاب‌ تقاضاي‌ قتال‌ نمودند فرمود ‌من‌ ابتداء بقتال‌ نميكنم‌.

كَذلِك‌َ جَزاءُ الكافِرِين‌َ ظاهرا ‌اينکه‌ جمله‌ بيان‌ علت‌ ‌براي‌ جمله‌ اخير ‌است‌ ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ مسجد الحرام‌ قتال‌ كنند جزاء آنان‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ آنان‌ قتال‌ نموده‌ و نابودشان‌ كنيد، نه‌ اينكه‌ بيان‌ علت‌ ‌براي‌ جمله‌ اولي‌ ‌يعني‌:

وَ اقتُلُوهُم‌ حَيث‌ُ ثَقِفتُمُوهُم‌ ‌باشد‌ و ‌ يا ‌ بيان‌ علت‌ ‌براي‌ جمله‌ وَ أَخرِجُوهُم‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ‌در‌ مجمع‌ گفته‌ و دليل‌ ‌بر‌ وجوب‌ اخراج‌ كفار ‌از‌ مكّه‌ دانسته‌ زيرا چنانچه‌ گذشت‌ حكم‌ اختصاص‌ بمكه‌ و ‌آيه‌ نيز دلالت‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ ندارد بلي‌ ممكن‌ ‌است‌ ‌اينکه‌ جمله‌ بيان‌ علت‌ ‌براي‌ تمام‌ جملات‌ ‌آيه‌ ‌باشد‌ و اللّه‌ اعلم‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 191)- این آیه که دستور آیه قبل را تکمیل می‌کند، با صراحت بیشتری سخن می‌گوید، می‌فرماید: «آنها (همان مشرکانی که از هیچ گونه ضربه زدن به مسلمین خودداری نمی‌کردند) را هر کجا بیابید به قتل برسانید و از آنجا که شما را

ج1، ص173

بیرون ساختند (مکه) آنها را بیرون کنید» چرا که این یک دفاع عادلانه و مقابله به مثل منطقی است. (وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ).

سپس می‌افزاید: «فتنه از کشتار هم بدتر است» (وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ).

«فتنه» به معنی قرار دادن طلا در آتش، برای ظاهر شدن میزان خوبی آن از بدی است.

از آنجا که آیین بت پرستی و فسادهای گوناگون فردی و اجتماعی مولود آن، در سرزمین مکه رایج شده بود، و حرم امن خدا را آلوده کرده بود، و فساد آن از قتل و کشتار هم بیشتر بود آیه مورد بحث می‌گوید: «بخاطر ترس از خونریزی، دست از پیکار با بت پرستی بر ندارید که بت پرستی از قتل، بدتر است».

سپس قرآن به مسأله دیگری در همین رابطه اشاره، کرده می‌فرماید:

«مسلمانان باید احترام مسجد الحرام را نگهدارند، و این حرم امن الهی باید همیشه محترم شمرده شود، و لذا «با آنها (مشرکان) نزد مسجد الحرام پیکار نکنید، مگر آن که آنها در آنجا با شما بجنگند» (وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ).

«ولی اگر آنها با شما در آنجا جنگ کردند، آنها را به قتل برسانید، چنین است جزای کافران» (فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ).

چرا که وقتی آنها حرمت این حرم امن را بشکنند دیگر سکوت در برابر آنان جایز نیست. و باید پاسخ محکم به آنان داده شود تا از قداست و احترام حرم امن خدا هرگز سوء استفاده نکنند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 62.

منابع