مکه: تفاوت بین نسخهها
(تصویر) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:Kaba.jpg|left|thumb|کعبه معظمه و مسجدالحرام در شهر مکه]] | [[پرونده:Kaba.jpg|left|thumb|کعبه معظمه و مسجدالحرام در شهر مکه]] | ||
---- | ---- | ||
− | مکه مهمترين شهر كشور [[عربستان]] و جزء استان [[حجاز]] مى باشد كه در بخش غربى شبه جزيره عربستان قرار دارد.<ref> فرهنگ اصطلاحات [[حج]]، ص 187.</ref> کعبه در این شهر قرار دارد و این شهر از آغاز [[خلقت]] قداستی ویژه داشته است، ولى تاريخ جغرافيايى و آبادانى اش با اسكان حضرت [[هاجر]] و [[حضرت اسماعیل]] عليه السلام در آن شروع مى شود. اين شهر پيش از اسلام به سبب خانه [[كعبه]] مركز تجارت شبه جزيره عربستان بوده است.<ref> سفرنامه [[ناصرخسرو]]، | + | مکه مهمترين شهر كشور [[عربستان]] و جزء استان [[حجاز]] مى باشد كه در بخش غربى شبه جزيره عربستان قرار دارد.<ref> فرهنگ اصطلاحات [[حج]]، ص 187.</ref> کعبه در این شهر قرار دارد و این شهر از آغاز [[خلقت]] قداستی ویژه داشته است، ولى تاريخ جغرافيايى و آبادانى اش با اسكان حضرت [[هاجر]] و [[حضرت اسماعیل]] عليه السلام در آن شروع مى شود. اين شهر پيش از اسلام به سبب خانه [[كعبه]] مركز تجارت شبه جزيره عربستان بوده است.<ref> سفرنامه [[ناصرخسرو]]، ص 288.</ref> |
اهمیت ویژه شهر مكه علاوه بر وجود کعبه در آن، به خاطر بعثت [[پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله]] در این شهر و ظهور [[دين]] [[اسلام]] در آن است. | اهمیت ویژه شهر مكه علاوه بر وجود کعبه در آن، به خاطر بعثت [[پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله]] در این شهر و ظهور [[دين]] [[اسلام]] در آن است. |
نسخهٔ ۱۹ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۴
مکه مهمترين شهر كشور عربستان و جزء استان حجاز مى باشد كه در بخش غربى شبه جزيره عربستان قرار دارد.[۱] کعبه در این شهر قرار دارد و این شهر از آغاز خلقت قداستی ویژه داشته است، ولى تاريخ جغرافيايى و آبادانى اش با اسكان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل عليه السلام در آن شروع مى شود. اين شهر پيش از اسلام به سبب خانه كعبه مركز تجارت شبه جزيره عربستان بوده است.[۲]
اهمیت ویژه شهر مكه علاوه بر وجود کعبه در آن، به خاطر بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این شهر و ظهور دين اسلام در آن است.
محتویات
وجه تسمیه مکه
برخي از علماء اسلام برآنند که نام مکه، به دليل کمي آب در آن جاست. اينان مي گويند: در لغت آمده است: اِمتَکَّ الفصيلُ ضرع امّه، امتصّه. بنابراين مک، به معناي مکيدن شيرخوار از پستان مادر است. امتصّ به معناي مکيدن و به سوي خود کشيدن است.
برخي هم گفته اند: مکه از آن روي مکه ناميده شده است که گناهان را محو مي کند. تَذهبُ بها، يعني از ميان مي برد. يا آن که فاجر را از خود مي راند: تخرجه منها. چنان که گفته شده است که نامگذاري آن به بکه، به خاطر آن است که گروهي از مردم در اين شهر، گروهي ديگر را دفع مي کنند: يدفع بعضهم بعضا.[۳]
موقعیت جغرافیایی مکه
عرض مكه 21 درجه و 25 دقيقه است و طول آن از گرنويج 39 درجه و 50 دقيقه است.[۴] اين شهر در بستر وادى ابراهيم و در دره اى تنگ و هلالى شكل به نام ابطح ميان رشته كوه هاى مرتفعى (از طرف مشرق و مغرب) محصور شده است. ارتفاع تقريبى آن از سطح دريا 330 متر ذكر شده. مكه در شرق درياى سرخ و به فاصله 62 كيلومترى بندر جده قرار دارد و محدود است از شمال به مدينه و از غرب به جده و از شرق به رياض و نجد و از جنوب به يمن و عسير.[۵]
نام وشهرت مکه در قرآن
نام مكه تنها يك بار در قرآن کریم سوره فتح آیه 24 آمده است که خداوند می فرماید: «وَ هُوَ الَّذي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرا»؛ او بود كه در درون مكه شما را بر آن ها پيروز كرد و دست شما را از آن ها و دست آن ها را از شما كوتاه كرد و خدا به كارهايى كه مى كرديد آگاه و بيناست. ولى از اين شهر با نام هاى ديگر در چهارده آيه ياد شده است كه عبارت اند از: «بكّه»، «اُم القرى»، «البلد»، «البلد الامين»، «البلدة»، «الحرم» و نام هايى مانند: «قريتك»، «من القريتين» و «واد غير ذي زرع».[۶]
منظور از بكه چيست؟
«إِنَّ اوَّلَ یَبْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ؛ نخستین خانهای که برای پرستش مردم نهاده شد همان است که در بکه است آن جا با برکت و راهنمایی برای جهانیان است».[۷]
بكّ در لغت به معنى ازدحام است و بكه چنان كه طبرسى فرموده به معنى محل ازدحام است بنابراين چون محل بيت و اطراف آن، محل ازدحام براى طواف و استلام و نماز و دعاست، به آن بكّه گفته شده و آن به معنى وصف است نه علم. محل و اگر جاى ديگر هم محل ازدحام باشد مثل جمرات منى به آن ها هم بكّه گفته مي شود.
در الميزان فرموده: مراد از بكّه زمين كعبه است به واسطه ازدحام مردم، بكّه ناميده شده است.
طبرسى از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه بكّه مسجدالحرام است و مكه تمام حرم. و اين مؤيد مطلب فوق است زيرا مسجدالحرام محل ازدحام است. و گويند: مراد از بكّه، مكه است ميم آن بباء قلب شده است. محل كعبه و محل طواف و... نيز گفته اند.[۸]
ام القری به چه معنی است؟
شهر مقدس مكه، ام القرى نيز ناميده مى شود. اين نام براى اين شهر، در دو آيه از قرآن مجيد اطلاق شده است: «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها»[۹] (خطاب به پيامبر:) تا انذار كنى أم القرى و كسانى را كه در اطراف آن هستند.
«ام القرى» مادر آبادي ها، شهر مكه. علت اين كه به مكه «ام القرى» گفته مى شود اين است كه طبق رواياتى پس از فروكش كردن طوفان نوح، نخستين خشكى كه از آب بيرون زد سرزمين مكه بود. اين واقعه را دحوالارض مى گويند. لذا به مكه مادر آبادي ها گفته شد.[۱۰]
بلدالأمين
از نام هاى معروف مكه كه بيانگر احترام فوق العاده و قداست بيش از حد اين سرزمين مقدس است، نام «بلدالأمين» مى باشد. اين نام به همين صورت در قرآن کریم آمده و مورد قسم و سوگند الهى واقع شده است:
«وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَ طُورِ سِينِينَ وَ هذَاالْبَلَدِ الْأَمِينِ»[۱۱] سوگند به انجير و زيتون و سوگند به طور سينا و اين شهر امن.(بلدالأمين)
بدون شك منظور از بلدالأمين در اين آيه، شهر مكه است زيرا كه سوره التين در مكه نازل شده. از آن گذشته، در آيات ديگرى از قرآن نيز، محل امن بودن مكه و حرم به روشنى بيان شده است.
«أَوَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً»[۱۲] آيا آن ها را در حرمى كه محل ايمنى است مكان نداديم؟
«وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً»[۱۳] هر كس داخل آن (مكه) شود در امان خواهد بود.
اين كه خداوند شهر مكه را سرزمين صلح و آرامش و جايگاه امن و آسودگى قرار داده، از بركت دعاى حضرت ابراهیم علیه السلام بنيانگذار كعبه است كه از خداوند چنين درخواست نموده است:
«وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً»[۱۴] هنگامى كه ابراهيم گفت: خدايا! اين شهر را محل امن قرار بده بدين گونه خداوند مكه و حرم را محل امنيت و آرامش خاطر براى همه حتى مجرمان و گنهكاران قرار داده و هيچ كس را نبايد و در آن جا آزار و اذيت كرد هر چند جنايتى را مرتكب شده و يا حدى برگردن او باشد و در آن سرزمين مقدس امنيت همگان حتى حيوانات و وحوش تضمين شده است. البته بايد توجه داشت كه تنها امنيت آن دسته از مجرمان تضمين شده كه جرم آن ها در خود حرم واقع نشود، اما كسى كه احترام حرم را حفظ نكند، ديگر حرمتى براى او نيست و مى توان او را در همان جا مجازات نمود.[۱۵]
نام های دیگری برای شهر مکه در منابع اسلامی
براى شهر مكه علاوه بر نام هايى كه ذكر كرديم، نام هاى ديگرى نيز در بعضى از كتاب ها آمده که عبارتند از: ام، ام الارضين، ام راحم، ام رحم، ام رحمان، ام رحمه، ام روح، ام زحم، ام صبح، ام الصفا، ام القرى، ام كوثى، ام المشاعر، امين، امينه، باسه، بره، بساسه، بساق، بطحا، بكه، بلد، بلدامين، بلدالله، بلدالله تعالى، بلدالامين، بلد حرام، بلده، بلدة المروزقه، بيت الدعا، بيت العروس، بينه، تاج، تهامه، جامعه، حاطمه، حجاز، حرام، حرم، حرم آمن، حرم الله، حرم الله تعالى، حرم امن، حرمه، خير البلاد، رأس، رتاج، رحم، ساق، سبوحه، سلام، سيل، شباشعه، صلاح، طيبه، عاقر، عذراء، عرش، عرش الله، عروش، عروض، عريش، عزيز، غاشه، فاران، قادس، قادسيه، قريه، قرية الحمس، قرية النمل، كبيره، كريساء، كوثى، ماحى، مباركه، متحفه، مخرج صدق، مدينة الرب، مذهب، مرويه، مشرفه، مسجدالحرام، معاد، معطشه، مفخمه، مقدسه، مكتان، مكرمه، مهابه، مهبط، نادره، ناسه، ناشته، ناشر، ناشه، ناميه، نجر، نساسه، نقرة الغراب، وادى، وادى، وادى غير ذى ذرع، والده...[۱۶]
مکه درادوار گذشته
منطقه مكه از قديم الايام در مسير كاروانيان راه يمن و شام بود ولى تاريخ جغرافيايى و آبادانى اش با اسكان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل عليه السلام در آن شروع مى شود. آن زمان كه حضرت ابراهيم پيامبر عظيم الشأن عليه السلام زن و فرزند خود را به امر الهى در بيابان غير ذى ذرع و بى آب ساكن ساخت، به اراده الهى چشمه آبى زير پاى كودك حضرت هاجر عليه السلام جوشيد و با پيدايش آب (زمزم) قوم جرهم (از قبايل يمنى) كه در حدود مكه بسر مى بردند در اين نقطه اقامت گزيدند و آن گاه كه كعبه به دست تواناى پيامبر گرانقدر حضرت ابراهيم و با كمك فرزندش حضرت اسماعيل عليهم السلام بنا گرديد.
مكه از جهت تشريفات مذهبى و از جهت امور بازرگانى ارزش و اعتبار يافت. و اما مكه شهرى كه پايگاه توحيد قرار داده شده اهميت حياتى و جهانى اش را با ظهور پیامبر اسلام آغاز نمود. با تولد اسلام مكه جايگاه توحيد ابراهيمى خود را كه در سير زمان فراموش شده بود دوباره بدست آورد. در ابتدا كفار و مشركين با آزار و قصد قتل پيامبر اسلام سبب شدند كه حضرت بعد از سيزدهمين سال بعثت در شب ربیع الاول به امر الهى مكه را ترك گويد و به مدينه مهاجرت فرمايد. تا اين كه حضرت در دهم رمضان سال هشتم هجرى با سپاهى متشكل از ده هزار مسلمان از مدينه عازم مكه گرديدند و بعد از ده روز به مكه رسيدند و در ناحيه ذى طوى سپاه را چهار قسمت كردند كه هر كدام از جهتى روانه شهر گشتند. مكيان تاب مقاومت در خود نديدند و به پيشتاز شتافتند. مكه بدون خونريزى فتح گرديد و حضرت برمكيان رحمت آورد و آزادشان ساخت. مكه از قيد كفر آزاد گرديد و پايگاه توحيد گشت.[۱۷]
آب و هوای مکه
مکه شهرى است كوهستانى و بسيار خشك و سوزان و در تابستان، هوايش بسيار گرم است و شب ها، در تابستان هوايش بهتر شود. و آب مكه، از باران است در این شهر رودخانه یا چشمه جوشانی به صورت طبیعی جریان ندارد و لازم است آب را از چاه ها و طبقات زیرین زمین استخراج کنند. و هر چه از حرم مكه دورتر شویم، چشمه سارها و چاه هاى آب و مزارع و نخلستان ها بسيار باشد و آذوقه آن شهر را از جاى ديگر می آورند.[۱۸]
مكه در طول سال، در معرض بادهاى مختلف شمال غربى، شمال شرقى و جنوب غربى است. اين بادها معمولا خشك هستند و گاه در فصل زمستان موجب بارش مى شوند.[۱۹]
حرم بودن شهر مکه
در قرآن در وصف مکه آمده است: «أو لم نمکن لهم حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شیء»(سوره قصص/آیه57) آیا برای اهل مکه حرم أمن قرار ندادیم که میوه از هر جنس بدان جا میبرند.
علامه شعرانی در کتاب نثر طوبی در این خصوص می گوید:
«حرم زمین مقدس است پیرامون مکه و از همه جانب بدان احاطه دارد و حدودی بر آن از هر طرف ساخته اند و بومیان آنجا از عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله و پیش از آن حدود حرم را نسل به نسل حفظ کرده اند چنانکه سایر مشاعر را مثلا حدود عرفات و مشعر الحرام و منی و جای جمرات و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و محل سعی بین صفا و مروه و حجر اسماعیل و امثال آن به تواتر معلوم است حد حرم از طرف مغرب که سوی دریاست به مکه نزدیک است قریب یک فرسخ اما از جانب مشرق که سوی منی و عرفات است نزدیک سه فرسخ است و از شمال و جنوب حدی معلوم دارد فاصله هر یک را بذراع و اشبار تعیین کرده است. منی جزء حرم است و عرفات بیرون حرم مگر در اول آن مسجدی است که یک نیمه آن از حرم است و نیم دیگر بیرون حرم. حرم مکه در شرع احکامی دارد از جمله آن که شکار حیوان در آن جا حرام است و کندن درخت آن جائز نیست و لقطه آن را نتوان برداشت.»[۲۰]
اماکن متبرکه مکه مکرمه
مسجدالحرام
مسجدي است بسيار باعظمت که در فضيلت و شرافت بي نظير مي باشد، يک نماز در آن برابري مي کند با صد هزار نماز در مساجد ديگر، پس بايستي وقت را غنيمت شمرده و از فضيلت هاي معنوي مسجدالحرام حداکثر بهره را بُرد. کعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد.
حِجر اسماعيل
بنايي است به شکل نيم دايره با ديواري به ارتفاع يک متر و 30 سانتيمتر که در جانب شمالي کعبه قرار دارد، و قبر حضرت اسماعیل علیه السلام و هاجر، مادر آن حضرت در آن جا مي باشد، و بنابر بعضی روايات قبور جمعي از انبياء عليهم السلام هم در آن جا است.
مقام ابراهيم
محلي است در نزديک کعبه، به فاصله حدود 13 متر، داراي گنبدي کوچک که با شيشه احاطه شده، و در آن سنگي قرار دارد، که گفته مي شود حضرت ابراهیم خليل عليه السلام بر آن ايستاده، و مردم را به حج خدا دعوت کرده است، و اثر پاهاي مبارکش در آن پيدا مي باشد، حجاج محترم نماز طواف خود را پشت اين مقام بجاي مي آورند.
زمزم
نام چاه آبي است که خداوند به لطف خود در زير پاي حضرت اسماعيل جاري ساخت، و در طول تاريخ و پيش آمد حوادث، بارها مرمَّت ولايروبي گرديده، و فعلاً آب آن نيز مورد استفاده حُجّاج بيت الله الحرام قرار مي گيرد، و آب آن مورد توجه خاص نبي اکرم صلي الله عليه و آله بوده است، و در طول تاريخ اسلام مؤمنين بدان تبرک مي جسته اند. آب زمزم، مبارک و موجب شفاست.
رسول خدا صلي الله عليه و آله در مدينه آب زمزم را درخواست مي فرمودند. و در روايت وارد شده: وقتي از آب زمزم نوشيدي، بگو: «اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماًنافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاء اًمِنْ کُلِّ داء وَ سُقْم؛ خداوندا! اين را سبب دانشي سودمند و روزي واسع و شفاي از هر درد و بيماري قرار ده.» نوشيدن آب زمزم بعد از نماز طواف مستحب است.
صفا و مروه
صفا در سمت جنوب شرقي و مروه در سمت شمال شرقي کعبه قرار دارند. منظره صفا و مروه بسيار زيبا و باشکوه مي باشد، و مستحب است مردها قريب هفتاد متر از سعي را به طور «هَرْوَلَه» حرکت کنند، که حدود آن با رنگ و چراغ سبز مشخص گرديده است.
شِعب ابي طالب
شعب ابي طالب در شمال شرقي مسجدالحرام و در نزديکي صفا و مروه واقع شده، و محل ولادت رسول خدا صلي الله عليه و آله و فاطمه زهرا عليهاالسلام است. خاندان بنی هاشم و عبدالمطلب در همين مکان زندگي مي کرده اند و پس از بعثت توسط مشرکان حدود سه سال محاصره اقتصادي شدند. طبق نقل مورخين عده اي از سران قريش در دارالندوه گرد آمدند و عهدنامه اي تنظيم و پيمان بستند که نسبت به فرزندان عبدالمطلب سختگيري و آن ها را تحريم اقتصادي و تحت اذيت و آزار قرار دهند، سرانجام بعد از گذشت سه سال از اين پيمان پنج نفر از مشرکين پشيمان شده و عهدنامه را پاره کردند.
محل ولادت پيامبر اکرم (ص)
در نزديکي صفا و مروه مي داني است که در آن جا کتابخانه اي به نام «مکتبة مکة المکرمه» واقع شده، در اين بقعه نور عالم تاب نبي اکرم صلي الله عليه و آله بر جهانيان تابيد، و در همين محل مدتي در کنار مادرش آمنه زندگي نمود.
غار حِرا
جبل النور، اسم کوهي است در داخل شهر مکه، و در آن غاري مي باشد به نام غارِ حِرا که رسول اکرم صلي الله عليه و آله قبل از بعثت در آن به تفکر و عبادت خداوند مي پرداخت، و در هر فرصتي به سوي آن مي شتافت، تا اين که در 27 رجب، جبرئيل بر آن حضرت نازل شد، و با آوردن آيات سوره علق، «اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِي خَلَقَ» آن حضرت به نبوت مبعوث شد.
کوه ثَوْر
کوهي است که در پايين شهر مکه، تقريباً در دو فرسخي مسجدالحرام واقع شده، در آن کوه غاري است که رسول خدا صلي الله عليه و آله در وقت مهاجرت به جانب مدينه در آن پنهان شدند، و اين کوه را جبل الثور ناميده اند.
عَرَفات
سرزمين عرفات بيابان وسيع و همواري است که در شمال مکه در مسافت حدود 21 کيلومتري واقع شده است، و از حد حرم خارج است. عرفات سرزميني است که حضرت آدم و حوّا عليهماالسلام بعد از جدايي طولاني، در اين سرزمين به يکديگر رسيدند، و نسبت به هم آشنا و عارف گرديدند. عرفات سرزميني است که آدم در اين سرزمين اعتراف به گناه خويش کرده است. عرفات سرزميني است که دعا در آن مستجاب است، کوه عرفات را «جبل الرحمه» مي گويند، و امام حسين عليه السلام دعاي معروف عرفه را در کنار همين کوه خواندند. وقوف در عرفات از ارکان حج مي باشد.
مُزدَلفه (مشعرالحرام)
از انتهاي مأزَمَين در سمت عرفات تا وادي مُحَسِّر در سمت مِني، مُزدلفه يا مَشعرالحرام ناميده شده است.
مِنا
منا، سرزميني است ميان وادي مُحَسِّر و جمره عقبه که جزو حرم مي باشد، و در فاصله کمي در جانب شرقي بين مکه و مشعرالحرام قرار دارد. از جمره عقبه که حد نهايي مکه است تا وادي محسر در طرف مُزدلفه، منا است، و طول آن حدود «3600 متر» مي باشد.
يکي از جهاتي که اين جا را منا گفته اند آن است که جبرئيل امين در اين حصار به حضرت ابراهیم علیه السلام گفت از خدا تمنا و درخواست کن.
مسجد خَيفْ
از مساجد بسيار باعظمت است و در منا قرار دارد.[۲۱]
قبرستان مَعْلاة
قبرستان مَعلاة ـ محله بالا ـ يا حُجون كه در ميان ايرانيان به قبرستان ابوطالب شهرت يافته قبرستانى كهن است كه به دليل درآغوش گرفتن بسيارى از چهره هاى برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و علما و تابعين، پس از قبرستان بقيع، قبرستانى مورد توجه و اعتناى مسلمانان بوده و از زيارتگاه هاى عمومى زائرانِ خانه خدا بشمار مى آيد. اين مكان را در قرون اخير به نام «مقبره بنى هاشم» نيز مى شناسند.[۲۲]
پستی و بلندی های مکه
کوههای اطراف مکه
مكه در ميان دره واقع شده و اطراف آن را كوه هايى چند دربرگرفته است، به طورى كه تنها چند راه خروجى به سمت يمن، درياى سرخ و شام در آن وجود دارد. مهمترين كوه هاى مكه عبارتند از:
- ابوقبيس، با ارتفاع 420 متر كه در شرق مسجدالحرام واقع است. در حال حاضر قصر ملك بر بالاى آن بنا شده و بخشى از آن در فضاى باز جلوى مسعى افتاده و در واقع، بخشى از كوه از جاى برداشته شده است. اين كوه را به دليل همسايگى با كعبه، از كوه هاى مقدس دانسته اند. همچنين گفته اند كه در جريان طوفان نوح، امانت دار حجرالاسود بوده است. كوه صفا كه سرآغاز و مبدأ سعى است، در دامنه اين كوه واقع شده است.
- قُعَيْقعان يا جبل هندى، با ارتفاع 430 متر در غرب مكه است. فاصله اين دو كوه، حد قديم مكه است. از دوران هاى دور، در اطراف و بر فراز اين كوه، بناهاى مسكونى مى ساخته اند.
- جبل النور يا حِرا با ارتفاع 634 متر در شمال شرق مكه است و اولين آيات قرآنى در آن جا بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شد.
- ثور، با ارتفاع 759 متر در جنوب بر سرپاست؛ جايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به هنگام هجرت در آن جا مخفى شد.
- خَنْدمه، در پشت كوه ابوقبيس است.
- عُمَر، كه در غرب مكه واقع است.
- ثبير، در شرق مكه است.
وادى ابراهيم در ميان كوه هاى مكه واقع شده و يك وادى نسبتا طولانى است كه مسجدالحرام در ميانه آن قرار گرفته و در واقع، مسير و مَسيلى است كه آب بارانِ قسمت بالاى مكه يا مَعْلاة، از سمت حَجون به پايين را به مَسْفله در اين سوى مسجدالحرام، به سمت اَجْياد منتقل مى كرده است.[۲۳]
دره هاى اطراف مكه
دره هاى مكه عبارت است از: «شعب حجون» و «شعب دار مال اللّه» و «شعب البطاطين» و «شعب فلق ابن الزبير» و «شعب ابن عامر» و «شعب الجوف» و «شعب الخوز» و «شعب أذاخر» و «شعب خط» و «شعب الصفا» و «شعب الرزازين» و «شعب الجبيريين» و «شعب الجوف» و «شعب الجزارين» و «شعب زقاق النار» و «شعب جبل تفّاحه» و «شعب حجاج» و «شعب العطارين» (دره عطاران) و «شعب جياد الكبير» و «شعب جياد الصغير» و «شعب النفر» و «شعب ثور و خيام عنقود» و «شعب يرنى» و «شعب على» و «شعب ثنية المدنيين» و «شعب حمام».[۲۴]
پانویس
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، ص 187.
- ↑ سفرنامه ناصرخسرو، ص 288.
- ↑ تاريخ مكه از آغاز تا پايان دولت شرفاي مكه، ص 46.
- ↑ تعيين سمت قبله و تشخيص ظهر حقيقى مدينه منوره به اعجاز رسول الله (ص)، حسن حسن زاده آملی، نشر قیام، 1379، ص7
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، ص 188.
- ↑ حج و عمره در قرآن و حدیث.
- ↑ سوره آل عمران، آیه 96.
- ↑ قاموس قرآن، ج 1، ص: 220.
- ↑ سوره انعام، آیه 92 و سوره شورى، آیه 7.
- ↑ كوثر، ج 3، ص: 493.
- ↑ سوره التین، آیات 2-1.
- ↑ سوره قصص، آیه 57.
- ↑ سوره آل عمران، آیه 91.
- ↑ سوره ابراهيم، آیه 38.
- ↑ كوثر، ج 2، ص: 197.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، ص 190.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، ص 188.
- ↑ آثار البلاد و اخبار العباد، ص: 163.
- ↑ مكه و مدينه تصويرى از توسعه و نوسازى، ص 148.
- ↑ نثر طوبی، ج1، ص168
- ↑ ادعيه و آداب حرمين ويژه مكه مكرمه، ص 195.
- ↑ آثار اسلامى مكه و مدينه.
- ↑ آثار اسلامى مكه و مدينه، ص 37.
- ↑ البلدان، ص 94.
منابع
- نثر طوبی، ابوالحسن شعرانی، تهران: انتشارات اسلامیه
- فرهنگ اصطلاحات حج، محمديوسف حريرى؛ قم: انتشارات هجرت، چاپ اول، 1382.
- آثار اسلامى مكه و مدينه، رسول جعفریان؛ قم: مشعر.
- حج و عمره در قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری / مترجم: جواد محدثی؛ قم: دارالحديث، چاپ اول، 1378.
- تاريخ مكه از آغاز تا پايان دولت شرفاي مكه، احمد سباعی، رسول جعفریان (مترجم)، قم: مشعر، 1385.
- قاموس قرآن، سيد على اكبر قرشى؛ تهران : اسلاميه ، چاپ پنجم ، 1367 ش .
- كوثر، جعفرى يعقوب.
- آثار البلاد و اخبار العباد، زكريا بن محمد بن محمود القزوينى؛ تهران: اميركبير، چاپ اول، 1373 ش .
- مكه و مدينه تصويرى از توسعه و نوسازى، عبيدالله محمدامين كردى؛ ترجمه: حسين صابرى.
- البلدان / ترجمه: اليعقوبى، احمد بن ابى يعقوب ؛ تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، 2536 ش .
- ادعيه و آداب حرمين ويژه مكه مكرمه، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت مركز تحقيقات حج.