غلامرضا عرفانیان یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (اصلاح ي ها و ك ها)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
«ستاره رجالي»
+
«ستاره رجالی»
  
'''العلماء باقون مابقي الدّهر'''
+
'''العلماء باقون مابقی الدّهر'''
  
خداوند زميني را كه خلق نمود به واسطه خورشيدهاي آسماني [[ائمه اطهار]] عليهم السلام نوراني گردانيد و علمايي كه همانند ستارگان<ref> انَّ مثل العلماء في الارض كمثل النّجوم في السّماء، نبي اكرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref> درخشانند را در آن قرار داد تا در پيچ و خم اين وادي سرگشته خاكي راهنما و هدايتگر خيل عظيم انسان هاي گمراه<ref> انه كان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آيه 72.</ref> باشند. آري اگر انسان خلق مي شد و خداي متعال او را بدون راهنما رها مي كرد، هرگز در برابر انحرافات او را ملامت و سرزنش نمي نمود. لذا اگر انسان در پيشگاه الهي در برابر اعمالش پاسخگوست ناگزير بايد حجتي بيانگر نيز در اختيار داشته باشد تا بتواند حق را از ناحق، زشت را از زيبا، و... تشخيص دهد.
+
خداوند زمینی را که خلق نمود به واسطه خورشیدهای آسمانی [[ائمه اطهار]] علیهم السلام نورانی گردانید و علمایی که همانند ستارگان<ref> انَّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء، نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref> درخشانند را در آن قرار داد تا در پیچ و خم این وادی سرگشته خاکی راهنما و هدایتگر خیل عظیم انسان های گمراه<ref> انه کان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آیه 72.</ref> باشند. آری اگر انسان خلق می شد و خدای متعال او را بدون راهنما رها می کرد، هرگز در برابر انحرافات او را ملامت و سرزنش نمی نمود. لذا اگر انسان در پیشگاه الهی در برابر اعمالش پاسخگوست ناگزیر باید حجتی بیانگر نیز در اختیار داشته باشد تا بتواند حق را از ناحق، زشت را از زیبا، و... تشخیص دهد.
  
حجت‌هاي الهي امامان معصوم عليهم السلام هستند و پس از آنان انسان هايي كه قدم در پيروي آنان نهاده‌اند يعني عالمان بزرگ. حضرت حجة ابن الحسن العسكري روحي فداه در اين باره فرموده است: ما حجت [[حق]] بر علما هستيم و علما حجت ما بر شما مردمند.<ref> وسائل الشيعه، ج 27، ص 140.</ref>  
+
حجت‌های الهی امامان معصوم علیهم السلام هستند و پس از آنان انسان هایی که قدم در پیروی آنان نهاده‌اند یعنی عالمان بزرگ. حضرت حجة ابن الحسن العسکری روحی فداه در این باره فرموده است: ما حجت [[حق]] بر علما هستیم و علما حجت ما بر شما مردمند.<ref> وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.</ref>  
  
پس برماست كه حجت هاي حق را بشناسيم و آن ها را به ديگران بشناسانيم تا الگوهايي عملي براي تمام رهروان طريقت حقه باشند.<ref> شيعه اثني عشري.</ref>
+
پس برماست که حجت های حق را بشناسیم و آن ها را به دیگران بشناسانیم تا الگوهایی عملی برای تمام رهروان طریقت حقه باشند.<ref> شیعه اثنی عشری.</ref>
  
'''ستاره‌اي از خراسان'''
+
'''ستاره‌ای از خراسان'''
  
در سحرگاه يكي از روزهاي سال 1310 ش. در حالي كه نسيم عطر محمدي رضوي از بارگاه با عظمت آقا علي ابن موسي الرضا عليه السلام مي ورزيد، اراده خداوند متعال به اين تعلق گرفت تا در خانواده اي مذهبي و معتقد به امامان پاك از پدري ديندار و خراساني به نام شيخ عبدالنبي خراساني<ref> وي از شاگردان حاج آقا حسين قمي و شيخ محمد و احمد كفايي، فرزندان مرحوم آخوند خراساني است.</ref> و مادري پاكدامن از سلاله زهراي مرضيه عليهاالسلام به نام «فاطمه بيگم عرفانيان»<ref> دختر سيد محمد از خاندان سادات حسيني مهريز يزد.</ref> مولودي مبارك پا به عرصه وجود نهد. پدر به شوق غلامي [[امام رضا]] عليه السلام اين فرزند را غلامرضا نهاد تا وي تحت عنايات ثامن الحجج عليه السلام و در پرتو تعاليم عاليه اسلام و توسلات به [[ائمه اطهار]] عليهم السلام و شميم روح بخش و گل پرور رضوي، مراحل رشد و نمو را پشت سر گذارد و با گذر زمان زمينه‌هاي كسب كمالات در وجود او آشكارتر شود.
+
در سحرگاه یکی از روزهای سال 1310 ش. در حالی که نسیم عطر محمدی رضوی از بارگاه با عظمت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام می ورزید، اراده خداوند متعال به این تعلق گرفت تا در خانواده ای مذهبی و معتقد به امامان پاک از پدری دیندار و خراسانی به نام شیخ عبدالنبی خراسانی<ref> وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.</ref> و مادری پاکدامن از سلاله زهرای مرضیه علیهاالسلام به نام «فاطمه بیگم عرفانیان»<ref> دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.</ref> مولودی مبارک پا به عرصه وجود نهد. پدر به شوق غلامی [[امام رضا]] علیه السلام این فرزند را غلامرضا نهاد تا وی تحت عنایات ثامن الحجج علیه السلام و در پرتو تعالیم عالیه اسلام و توسلات به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و شمیم روح بخش و گل پرور رضوی، مراحل رشد و نمو را پشت سر گذارد و با گذر زمان زمینه‌های کسب کمالات در وجود او آشکارتر شود.
  
'''تحصيلات در مشهد'''
+
'''تحصیلات در مشهد'''
  
غلامرضا خواندن و نوشت [[قرآن]] و فارسي را در كودكي نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشي از صرف و نحو را نيز نزد پدر فراگرفت. او در سنين نوجواني وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گرديد و در آن جا مدتي را به درس و بحث پرداخت. وي براي تكميل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شيخ محمد نهاوندي؛ بهره برد و شرح الفيه ابن مالك را از ميرزا عبدالجواد فلاطوري حكيمي و سيد كمال سيستاني آموخت.
+
غلامرضا خواندن و نوشت [[قرآن]] و فارسی را در کودکی نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشی از صرف و نحو را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی؛ بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.
  
او منطق را از شيخ علي فريدالاسلام كاشاني و شيخ محمد عيدگاهي، علم معاني و بيان را از شيخ عبدالنبي استرآبادي ميركتولي و فلسفه را كه شامل ميزان الطالب و منظومه سبزواري بود در محضر ميرزا جواد آقاي تهراني تلمذ كرد. غلامرضا معالم الدين را از شيخ حسين بجستاني و سيد جلال، لمعتين را از حاج ميرزا احمد يزدي، معروف به مدرس و بخش هايي از رسائل، مكاسب و كفاية الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزويني گذراند.<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>
+
او منطق را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، علم معانی و بیان را از شیخ عبدالنبی استرآبادی میرکتولی و فلسفه را که شامل میزان الطالب و منظومه سبزواری بود در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا معالم الدین را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>
  
 
'''هجرت به نجف'''
 
'''هجرت به نجف'''
  
عرفانيان در سال 1335 به قصد [[زيارت]] عتبات عاليات و شركت در درس هاي [[فقه]] و [[اصول]] عالمان بزرگ [[نجف]] اشرف به [[عراق]] مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان [[اهل بيت]] عليهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افكند. وي در درس استادن مبرزي مانند آيات: شيخ صدرا بادكوبه‌اي، مجتبي لنكراني و خويي شركت جُست. علم رجال از جمله درس هايي است كه عرفانيان نزد آيت الله خويي به طور كامل ممارست داشت. وي در تأليف معجم الرجال [[احاديث]]، به طور منظم روزي هشت ساعت و در ايام تعطيل ساعات بيشتري حضرت آيت الله خويي را ياري مي نمود.
+
عرفانیان در سال 1335 به قصد [[زیارت]] عتبات عالیات و شرکت در درس های [[فقه]] و [[اصول]] عالمان بزرگ [[نجف]] اشرف به [[عراق]] مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان [[اهل بیت]] علیهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند آیات: شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و خویی شرکت جُست. علم رجال از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد آیت الله خویی به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف معجم الرجال [[احادیث]]، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.
  
او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقي و اصول فقه (يك دوره و نيم) از محضر آيت الله خويي بهره برده است. وي از اين استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دريافت نموده است.
+
او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقی و اصول فقه (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.
  
 
'''استادان نجف'''
 
'''استادان نجف'''
  
آيت الله عرفانيان حضور امام در [[نجف]] را چنين توصيف مي كند: حضور ايشان ([[امام خمینی]] قدس سره) حيات علمي تازه‌اي به حوزه نجف بخشيد. امام خارج مكاسب شيخ اعظم، مرتضي انصاري رحمه الله را در مسجد [[شیخ مرتضی انصاری]] تدريس مي نمود. افراد زيادي در جلسات درس شركت مي كردند؛ به حدي كه مسجد شيخ انصاري پرجمعيت مي شد. من هم در اين درس ها شركت مي كردم... من با دو نفر ديگر از آقايان، كتاب هاي تحرير الوسيله و توضيح المسائل و حاشيه عروه امام را مقابله، تطبيق و بررسي مي كرديم، تا اگر تنافي در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان مي رسيد به امام منتقل مي كرديم و ايشان هم جواب مي دادند.<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>
+
آیت الله عرفانیان حضور امام در [[نجف]] را چنین توصیف می کند: حضور ایشان ([[امام خمینی]] قدس سره) حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب شیخ اعظم، مرتضی انصاری رحمه الله را در مسجد [[شیخ مرتضی انصاری]] تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پرجمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های تحریر الوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>
  
طلابي كه از امام شهريه دريافت مي كردند بايد در امتحان درسي شركت مي نمودند و آيت الله عرفانيان جزء معدود كساني است كه از اين طلاب امتحان به عمل مي آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نياز طلاب علوم ديني مي پرداخت. به گفته آيت الله عرفانيان ايشان محترمانه و به بهانه‌اي پاكتي از پول ارسال مي داشتند و خطاب به ايشان مي نوشتند شما حضرت [[امیرالمومنین]] عليه السلام را به نيابت [[حضرت ابوالفضل]] عليه السلام [[زيارت]] نماييد.
+
طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام را به نیابت [[حضرت ابوالفضل]] علیه السلام [[زیارت]] نمایید.
  
'''آشنايي با شهيد محمدباقر صدر'''
+
'''آشنایی با شهید محمدباقر صدر'''
  
در [[حديث]] شريفي از حضرت [[امام باقر]] عليه السلام آمده است: «يُعرَفُ الرّجل باَشكالِهِ و اقرانه...»<ref> مستدرك، ج 11، ص 327.</ref> به راستي براي شناخت هر فردي بايستي ديد او با چه كسي همنشين و رفيق است تا بتوان به ابعاد شخصيتي او پي برد. از جمله افتخارات آيت الله عرفانيان طبق اظهارات خودشان آشنايي و ارتباطش با شهيد محمدباقر صدر بوده. ايشان نحوه آشنايي و ارتباط خود را با شهيد صدر اين چنين بيان مي كند:<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>
+
در [[حدیث]] شریفی از حضرت [[امام باقر]] علیه السلام آمده است: «یُعرَفُ الرّجل باَشکالِهِ و اقرانه...»<ref> مستدرک، ج 11، ص 327.</ref> به راستی برای شناخت هر فردی بایستی دید او با چه کسی همنشین و رفیق است تا بتوان به ابعاد شخصیتی او پی برد. از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با شهید محمدباقر صدر بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>
  
از جمله عادت هاي بزرگي كه در [[نجف]] اشرف نصيبم شد ارتباط و آشنايي با شهيد آيت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شركت در درس مرحوم آيت الله العظمي خويي با ايشان برخورد كردم. شهيد صدر در [[كاظمين]] برادري به نام سيد اسماعيل صدر داشتند كه هر وقت تشريف مي آوردند، با هم به ديدار حضرت آيت الله خويي مي رفتند. من در همان برخوردهاي اول متوجه شدم كه ايشان درياي مواج علوم هستند بنابراين از وي اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتي از كتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را برايشان بازگو كردم وقتي نظر خودم را گفتم ايشان پسنديدند.
+
از جمله عادت های بزرگی که در [[نجف]] اشرف نصیبم شد ارتباط و آشنایی با شهید آیت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم. شهید صدر در [[کاظمین]] برادری به نام سید اسماعیل صدر داشتند که هر وقت تشریف می آوردند، با هم به دیدار حضرت آیت الله خویی می رفتند. من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را برایشان بازگو کردم وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.
  
 
'''استادان فلسفه'''
 
'''استادان فلسفه'''
  
عرفانيان، [[فلسفه]] را در محضر ميرزا جواد آقاي تهراني فراگرفت و در تكميل اين رشته، بحث مبدأ و معاد [[ملاصدرا]] را نزد استاد شيخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصيف نحوه آشنايي و بهره‌مندي خود از مرحوم مظفر مي گويد:<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref> زماني كه ملازم درس آيت الله العظمي خويي بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست كردم كه به من فلسفه تدريس كنند. من در منزلشان (مبدأ و [[معاد]]) ملاصدرا را مي آموختم و مدتي هم نهاية الدراية را نزد ايشان خواندم و از ايشان اجازه روايت، [[حديث]] و تدريس خواستم، كه مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج [[اصول فقه]] ايشان نيز شركت مي كردم.<ref> همان.</ref>
+
عرفانیان، [[فلسفه]] را در محضر میرزا جواد آقای تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد [[ملاصدرا]] را نزد استاد شیخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref> زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان (مبدأ و [[معاد]]) ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم نهایة الدرایة را نزد ایشان خواندم و از ایشان اجازه روایت، [[حدیث]] و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج [[اصول فقه]] ایشان نیز شرکت می کردم.<ref> همان.</ref>
  
آيت الله عرفانيان در توصيف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ايشان از نظر اخلاقي كم نظير بود. او مؤسس دانشگاه فقه (مننذي النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار مي رفت. با اين حال قبول كرد كه به من خصوصي درس بگويد. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر [[تواضع]]، فروتني و خدمت به دانشگاه اسلامي بشمار مي رفت و در امر دنيا زهد مي ورزيد... من با اين استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.
+
آیت الله عرفانیان در توصیف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ایشان از نظر اخلاقی کم نظیر بود. او مؤسس دانشگاه فقه (مننذی النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار می رفت. با این حال قبول کرد که به من خصوصی درس بگوید. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر [[تواضع]]، فروتنی و خدمت به دانشگاه اسلامی بشمار می رفت و در امر دنیا زهد می ورزید... من با این استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.
  
'''سفرهاي تبليغي'''
+
'''سفرهای تبلیغی'''
  
عرفانيان از همان سال هاي آغازين درس در حوزه و در خلال فعاليت‌هاي درسي، با اهل منبر و خطابه در ايام تبليغ به شهرهاي سرخس، نيشابور، استرآباد و مهريز [[يزد]] سفر كرد. اگر چه امر تبليغ در حوزه [[نجف]] مانند حوزه ايران رونق نداشت؛ اما وي از طرف مرحوم آيت الله آقا ميرزا عبدالهادي شيرازي و به دعوت اهالي آبادي «كپري» - كه از توابع شهرستان مندلي است - براي تبليغ به آن جا اعزام شد.
+
عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز [[یزد]] سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه [[نجف]] مانند حوزه ایران رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.
  
به گفته عرفانيان اهالي اين روستا از ايشان به خوبي استقبال مي كردند و اين نبود مگر به خاطر خوش برخوردي و خوش بياني اين عالم بزرگوار. همين استقبال و همين برخورد باعث شد ايشان چند سال پي در پي در ايام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] براي تبليغ در آن روستا حضور يابند. البته ناگفته نماند كه تبليغ در آن روزگار بسيار سخت بوده به طوري كه در يكي از اعزام ها، مأموران دولتي، ايشان را دستگير و 24 ساعت بازداشت كردند، كه با وساطت و سفارش آيت الله عبدالكريم عليخان، از علماي آن منطقه آزاد شدند.
+
به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و 24 ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.
  
چه زيبا اين پير تبليغ آن زمان مي گويد: جهت تبليغ و موعظه مردم از هيچ كوششي دريغ نمي كردم. برايمان تبليغ، تربيت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.<ref> مجله بصائر.</ref> آري مرشد واقعي به همين گونه است كه براي ارشاد تشنگانِ هدايت، از خود مي گذرد.
+
چه زیبا این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.<ref> مجله بصائر.</ref> آری مرشد واقعی به همین گونه است که برای ارشاد تشنگانِ هدایت، از خود می گذرد.
  
'''روش صحيح تبليغ'''
+
'''روش صحیح تبلیغ'''
  
آن چه كه باعث موفقيت مبلغ مي شود روش تبليغي اوست. آيت الله عرفانيان كه به [[حق]] مي تواند يك الگو براي مبلغان حوزه‌هاي علميه باشد، درباره روش تبليغي خود و نكاتي كه بايستي در تبليغ مدنظر باشد چنين مي گويد: مردم بيشتر به مطالب اخلاقي، موعظه، [[احكام]] و تفسير علاقه‌مندند در زمان تبليغ من همه روز، دو نوبت منبر مي رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر مي نشستم و به سؤالات مردم جواب مي دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه [[نماز جماعت]] مي كردم.  
+
آن چه که باعث موفقیت مبلغ می شود روش تبلیغی اوست. آیت الله عرفانیان که به [[حق]] می تواند یک الگو برای مبلغان حوزه‌های علمیه باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب اخلاقی، موعظه، [[احکام]] و تفسیر علاقه‌مندند در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه [[نماز جماعت]] می کردم.  
  
مبلغ... بايد بعد از نماز جماعت و برگزاري منبرها به [[شبهات]] و سؤال‌هاي مردم جواب دهد و به آن ها نزديكتر شود. مبلغ بايد مطابق با مقتضيات زمان به ارشاد مردم توجه نمايد. هدف بايد آشنايي مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقايق ديني و مذهبي را بياموزند. البته خواندن مصيبت از منابع معتبر و برپا كردن عزا و سوگواري لازم است؛ ولي هدف نيست.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.</ref> البته بايستي مدنظر داشت كه برپايي [[روضه]]‌ها و عزاداري‌ها خود بهانه‌اي است كه مردم با معارف الهي آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.
+
مبلغ... باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به [[شبهات]] و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.</ref> البته بایستی مدنظر داشت که برپایی [[روضه]]‌ها و عزاداری‌ها خود بهانه‌ای است که مردم با معارف الهی آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.
  
'''عرفانيان از منظر ديگران'''
+
'''عرفانیان از منظر دیگران'''
  
به راستي زبان از توصيف انسان هايي كه به واسطه اعمال نيك از ملائك هم برتر شدند، ناتوان است. طي گفتگوهايي كه با فرزندان و نزديكان و دوستان ايشان داشتيم همگي اذعان داشتند كه تواناي بيان مقام والاي او نخواهند بود.
+
به راستی زبان از توصیف انسان هایی که به واسطه اعمال نیک از ملائک هم برتر شدند، ناتوان است. طی گفتگوهایی که با فرزندان و نزدیکان و دوستان ایشان داشتیم همگی اذعان داشتند که توانای بیان مقام والای او نخواهند بود.
  
فرزندان آيت الله عرفانيان در وصف پدرشان مي گويند: او پدري مهربان، خوش اخلاق و به راستي مصداق حديث شريف «المؤمنُ بُشُرهُ في وجهه» بود. او عامل به [[صله رحم]] بود. و حتي در مواردي كه نيز از سوي بعضي بستگان بي مهري پيش مي آمد ايشان در رفع آن پيشقدم بود.<ref> گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانيان، فرزندان مرحوم.</ref>
+
فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق حدیث شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به [[صله رحم]] بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.<ref> گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.</ref>
  
او عامل به آيه شريفه «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّكَ عَسي اَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از كودكي به ياد داريم كه پدر قبل از [[اذان]] صبح مشغول به تهجد (اقامه [[نماز شب]]) بود. [[مسجد كوفه]] يكي از مكان هايي بود كه او شب هاي جمعه و روزهاي آن، براي [[عبادت]] و بندگي به درگاه خداوند متعال، به آن جا مي رفت. او هرگز از تحقيق و نوشتن مطالب علمي خسته نمي شد و در سفارشاتشان به ما مي فرمود: «در اين امر جدي باشيد». پدر، بسيار به [[ائمه اطهار]] عليهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ويژه نسبت به ابا عبدالله حسين عليه السلام عشق مي ورزيد، تا آن جا كه هميشه در [[اربعين]] [[امام حسين]] عليه السلام فاصله [[نجف]] اشرف تا [[كربلا]]ي معلا را پياده مي پيمود. برخي اوقات ما را هم همراه خويش مي برد و اين از مهمترين خاطرات ما از پدر است.
+
او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از [[اذان]] صبح مشغول به تهجد (اقامه [[نماز شب]]) بود. [[مسجد کوفه]] یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای [[عبادت]] و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آن جا می رفت. او هرگز از تحقیق و نوشتن مطالب علمی خسته نمی شد و در سفارشاتشان به ما می فرمود: «در این امر جدی باشید». پدر، بسیار به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به ابا عبدالله حسین علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در [[اربعین]] [[امام حسین]] علیه السلام فاصله [[نجف]] اشرف تا [[کربلا]]ی معلا را پیاده می پیمود. برخی اوقات ما را هم همراه خویش می برد و این از مهمترین خاطرات ما از پدر است.
  
حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد محمدحسين حائري<ref> گفتگو با حجة الاسلام حائري.</ref> مي گويد: ايشان داراي سه صفت بارز اخلاقي بودند: خواندن [[نماز شب]]، دائم الوضو بودن - حتي در ايامي كه مريض بودند - و احترام به [[سادات]] بني فاطمه عليهاالسلام كه خود نشان از [[ايمان]] واقعي ايشان بود.
+
حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری<ref> گفتگو با حجة الاسلام حائری.</ref> می گوید: ایشان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن [[نماز شب]]، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به [[سادات]] بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از [[ایمان]] واقعی ایشان بود.
  
'''مرحوم عرفانيان در سال هاي ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي'''
+
'''مرحوم عرفانیان در سال های ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی'''
  
چند سال به عنوان قاضي دادگاه مدني تهران خدمت نمود. از جمله مطالبي كه بايد بگويم علاقه و ارتباط ايشان با مقام معظم رهبري بود، كه ابتداي آشناي شان با معظم له به زمان درس و بحث هاي طلبگي برمي گردد كه اين موضوع باعث علاقه بين آن ها شده بود. او از عالماني بود كه به خاطر ارتباط با شهيد صدر و امام؛ دولت [[عراق]] روي ايشان حساسيت داشتند.
+
چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی تهران خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید بگویم علاقه و ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری بود، که ابتدای آشنای شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام؛ دولت [[عراق]] روی ایشان حساسیت داشتند.
  
حجة الاسلام ملكا از اعضاي دفتر مقام معظم رهبري در [[قم]] آورده است: آيت الله عرفانيان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبري پاسخ گويي به سؤالات شرعي را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقي ايشان مي توان به علاقه وافر ايشان به امام و مقام معظم رهبري نام برد و امام هميشه به ايشان ارادت داشتند.
+
حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در [[قم]] آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقی ایشان می توان به علاقه وافر ایشان به امام و مقام معظم رهبری نام برد و امام همیشه به ایشان ارادت داشتند.
  
مقام معظم رهبري هم همين طور بودند. آيت الله عرفانيان به طور متوسط سالي يكي دو بار خدمت آقا مي رسيد و مقام رهبري از مراتب اخلاقي و علمي ايشان تعريف مي فرمودند و در ضمن از كتاب ها و نوشته هاي مرحوم عرفانيان سؤال مي نمودند.
+
مقام معظم رهبری هم همین طور بودند. آیت الله عرفانیان به طور متوسط سالی یکی دو بار خدمت آقا می رسید و مقام رهبری از مراتب اخلاقی و علمی ایشان تعریف می فرمودند و در ضمن از کتاب ها و نوشته های مرحوم عرفانیان سؤال می نمودند.
  
آيت الله عرفانيان داراي ذكاوت و هوش بسيار خوبي بود و اين هوش و ذكاوت باعث مي شد نكات علمي را به خوبي درك كند و اين حالت در سكنات ايشان هويدا بود. در زماني كه در دفتر حضور داشتند مقيد بود با [[وضو]] باشد و رو به [[قبله]] بنشيند. او هميشه در حال مراقبه از خود بود و هميشه متذكر به ذكر الله و توكل خاصي به خداوند داشت:
+
آیت الله عرفانیان دارای ذکاوت و هوش بسیار خوبی بود و این هوش و ذکاوت باعث می شد نکات علمی را به خوبی درک کند و این حالت در سکنات ایشان هویدا بود. در زمانی که در دفتر حضور داشتند مقید بود با [[وضو]] باشد و رو به [[قبله]] بنشیند. او همیشه در حال مراقبه از خود بود و همیشه متذکر به ذکر الله و توکل خاصی به خداوند داشت:
  
وي در حالي كه از مريضي بسيار رنج مي كشيد، صبور بود و توانسته بود درجه اي از مقام صابران را كسب كند. او در همه امور به خداوند توكل داشت. وقتي يك بار از [[نجف]] اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت كه در همين بازگشت والده ايشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانيان مي فرمود: اين يك عنايت الهي بود كه مادرم در نجف دفن شوند.
+
وی در حالی که از مریضی بسیار رنج می کشید، صبور بود و توانسته بود درجه ای از مقام صابران را کسب کند. او در همه امور به خداوند توکل داشت. وقتی یک بار از [[نجف]] اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت که در همین بازگشت والده ایشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانیان می فرمود: این یک عنایت الهی بود که مادرم در نجف دفن شوند.
  
او فردي متخلق به اخلاق الله بود. به ياد دارم در زماني كه كسالت داشت مي فرمود: «بايد رفت و اين راه را طي كرد، دير يا زود، فرقي نمي كند... آري او از [[مرگ]] وحشتي نداشت. در واقع منتظر ملاقات معبود بود.
+
او فردی متخلق به اخلاق الله بود. به یاد دارم در زمانی که کسالت داشت می فرمود: «باید رفت و این راه را طی کرد، دیر یا زود، فرقی نمی کند... آری او از [[مرگ]] وحشتی نداشت. در واقع منتظر ملاقات معبود بود.
  
'''ويژگي‌هاي اخلاقي'''
+
'''ویژگی‌های اخلاقی'''
  
تهجد و شب زنده‌داري، دائم الوضوء بودن، خوش خلقي، علاقه وافر به [[سادات]]، مهرباني و عطوفت، [[صله رحم]] و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشكلات و... از سجاياي اخلاقي اين عالم بزرگوار بود. در اين خصوص حجة الاسلام حاج سيد محمدحسين حائري (داماد مرحوم) مي گويد: آيت الله عرفانيان عالمي صبور و بردبار بود و هيچ گاه در مقابل ناملايمات روزگار قد، خم نمي كرد. وي به يقين به آيه شريفه قرآن كه مي فرمايد: «يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنوُا استَعينوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرينَ»<ref> [[سوره بقره]]، آیه 153.</ref> درجه اي از كمال صابران را درك كرده بود.  
+
تهجد و شب زنده‌داری، دائم الوضوء بودن، خوش خلقی، علاقه وافر به [[سادات]]، مهربانی و عطوفت، [[صله رحم]] و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشکلات و... از سجایای اخلاقی این عالم بزرگوار بود. در این خصوص حجة الاسلام حاج سید محمدحسین حائری (داماد مرحوم) می گوید: آیت الله عرفانیان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه قرآن که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»<ref> [[سوره بقره]]، آیه 153.</ref> درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.  
  
يكي از نمونه هاي صبري كه ايشان داشت را مي توان مسئله مريضي معظم له در سال پاياني عمر او بيان كرد. مري (مجراي غذا) ايشان به علت بيماري تنگ شده بود و ديگر به راحتي نمي توانست غذا ميل كند؛ اما تا وقتي كه بيماري ايشان عود نكرد كسي از بيماري ايشان اطلاع نداشت. از ديگر صفات ايشان، علاقه شديدش به تحقيق، نوشتن مطالب علمي و خستگي ناپذير بودن در اين راه بود. زيرك و باهوش بود و اين دو خصلت از صفات متقين ايشان است همان طور كه حضرت [[امام علی]] عليه السلام در [[خطبه]] همام مي فرمايند:<ref> [[نهج البلاغه]]، [[خطبه همام]].</ref> «المؤمِنُ هُوَ الكيس والفِطَنْ».
+
یکی از نمونه های صبری که ایشان داشت را می توان مسئله مریضی معظم له در سال پایانی عمر او بیان کرد. مری (مجرای غذا) ایشان به علت بیماری تنگ شده بود و دیگر به راحتی نمی توانست غذا میل کند؛ اما تا وقتی که بیماری ایشان عود نکرد کسی از بیماری ایشان اطلاع نداشت. از دیگر صفات ایشان، علاقه شدیدش به تحقیق، نوشتن مطالب علمی و خستگی ناپذیر بودن در این راه بود. زیرک و باهوش بود و این دو خصلت از صفات متقین ایشان است همان طور که حضرت [[امام علی]] علیه السلام در [[خطبه]] همام می فرمایند:<ref> [[نهج البلاغه]]، [[خطبه همام]].</ref> «المؤمِنُ هُوَ الکیس والفِطَنْ».
  
سيد محمدحسين حائري مي افزايد: زماني كه ايشان در مسند قضاوت بودند و ما از نظر مالي نيازمند بوديم، حقوق چند ماهشان را به ما دادند كه در آن روزگار كمك مالي مهمي بشمار مي رفت. اين در حالي بود كه خودشان به آن پول نياز داشتند. عزت نفس، يكي از صفاتي است كه انسان را به كمال مي رساند و اين حالت براي همه افراد زيبا است؛ ولي براي روحانيت و مبلغ دين زيباتر و احسن است.  
+
سید محمدحسین حائری می افزاید: زمانی که ایشان در مسند قضاوت بودند و ما از نظر مالی نیازمند بودیم، حقوق چند ماهشان را به ما دادند که در آن روزگار کمک مالی مهمی بشمار می رفت. این در حالی بود که خودشان به آن پول نیاز داشتند. عزت نفس، یکی از صفاتی است که انسان را به کمال می رساند و این حالت برای همه افراد زیبا است؛ ولی برای روحانیت و مبلغ دین زیباتر و احسن است.  
  
آيت الله عرفانيان مي گويد: مطلبي كه براي هر مبلغي مهم است و مي تواند همه تبليغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالي است. قناعت بالاترين صفت است، من مانند ساير مبلغانِ بلندنظر با[[اخلاص]] هرگز از مردم چيزي نخواستم و تنها با درآمد شهريه طلبگي‌ام زندگي كردم و عائله‌ام را اداره نمودم. بايد خود ما اعتقاد پيدا كنيم كه گوينده اين حديث «قناعت بالاترين ثروت‌هاست كه فناپذير نيست.» متصل به مبدأ علمي بوده است.
+
آیت الله عرفانیان می گوید: مطلبی که برای هر مبلغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالی است. قناعت بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر با[[اخلاص]] هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم. باید خود ما اعتقاد پیدا کنیم که گوینده این حدیث «قناعت بالاترین ثروت‌هاست که فناپذیر نیست.» متصل به مبدأ علمی بوده است.
  
 
'''حضور سبز'''
 
'''حضور سبز'''
  
آن چه كه برخورداري از آن براي هر عالمي ضروري است، آگاهي نسبت به زمان و مكان است. عالم بايد وظيفه خود را در زمان ها و مكان هاي مختلف تشخيص دهد و بدان عمل كند. و بتواند از ميدان امتحانات الهي سربلند و پيروز بيرون آيد. يكي از اين امتحانات الهي مسأله دفاع مقدس بود. آنان كه مرد بودند، به هر اندازه كه توان داشتند به دفاع پرداختند. آيت الله عرفانيان نيز از اين امتحان الهي سربلند درآمد و با حضور خود شادابي و طراوت معنوي به جبهه‌هاي نبرد [[حق]] عليه [[باطل]] بخشيد و در بالا بردن روحيه معنوي رزمندگان اسلام نقش بسزايي ايفا نمود.  
+
آن چه که برخورداری از آن برای هر عالمی ضروری است، آگاهی نسبت به زمان و مکان است. عالم باید وظیفه خود را در زمان ها و مکان های مختلف تشخیص دهد و بدان عمل کند. و بتواند از میدان امتحانات الهی سربلند و پیروز بیرون آید. یکی از این امتحانات الهی مسأله دفاع مقدس بود. آنان که مرد بودند، به هر اندازه که توان داشتند به دفاع پرداختند. آیت الله عرفانیان نیز از این امتحان الهی سربلند درآمد و با حضور خود شادابی و طراوت معنوی به جبهه‌های نبرد [[حق]] علیه [[باطل]] بخشید و در بالا بردن روحیه معنوی رزمندگان اسلام نقش بسزایی ایفا نمود.  
  
عرفانيان مي گويد: هر كجا مقتضي بوده مسافرت كرده‌ام و به تبليغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملياتي سنندج، قرارگاه خاتم الانبياء، جزيره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعي در ترويج و تبليغ مسائل ديني نموده‌ام.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 25، ص 20.</ref>
+
عرفانیان می گوید: هر کجا مقتضی بوده مسافرت کرده‌ام و به تبلیغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعی در ترویج و تبلیغ مسائل دینی نموده‌ام.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 25، ص 20.</ref>
  
 
'''اجازات'''
 
'''اجازات'''
  
آيت الله عرفانيان از استادان متعددي در روايت، تدريس و تأييد رتبه علمي اجازه دريافت نموده است كه مي توان به آن ها چنين اشاره كرد:
+
آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی اجازه دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:
  
# اجازه روايي، تدريس و تأييد رتبه علمي از آيت الله شيخ محمدرضا مظفر؛
+
# اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از آیت الله شیخ محمدرضا مظفر؛
# دو اجازه روايي و تدريس از آيت الله خويي؛
+
# دو اجازه روایی و تدریس از آیت الله خویی؛
# اجازه روايي از آيت الله گلپايگاني؛
+
# اجازه روایی از آیت الله گلپایگانی؛
# اجازه روايي از آيت الله مرعشي نجفي؛
+
# اجازه روایی از آیت الله مرعشی نجفی؛
# تاييد مقام علمي از طرف آيت الله سيد عبدالاعلي الموسوي السبزواري؛
+
# تایید مقام علمی از طرف آیت الله سید عبدالاعلی الموسوی السبزواری؛
# اجازه امور حسبيه از آيت الله سيد محمدتقي بحرالعلوم؛
+
# اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
# اجازه روايي و تاييد علمي از شهيد سعيد آيت الله سيد محمدباقر صدر؛
+
# اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله سید محمدباقر صدر؛
# اجازه روايي از آيت الله [[آقا بزرگ تهرانی]].
+
# اجازه روایی از آیت الله [[آقا بزرگ تهرانی]].
  
'''سوابق اجرايي'''
+
'''سوابق اجرایی'''
  
عالم فرهيخته، آيت الله عرفانيان در عرصه‌هاي اجتماعي، سياسي و اجرايي فعاليت داشته‌اند كه عبارت است از:
+
عالم فرهیخته، آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:
  
# استاد در حوزه‌هاي علميه [[نجف]] اشرف و [[قم]].
+
# استاد در حوزه‌های علمیه [[نجف]] اشرف و [[قم]].
# عضو هيئت امناء دفتر حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در نجف اشرف.
+
# عضو هیئت امناء دفتر حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در نجف اشرف.
# ممتحن از سوي دفتر حضرت امام خميني قدس سره در نجف اشرف.
+
# ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
# عضو برجسته گروه تحقيق معجم الرجال الحديث زير نظر مرحوم آيت الله خويي.
+
# عضو برجسته گروه تحقیق معجم الرجال الحدیث زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
# قاضي دادگاه انقلاب اسلامي (خانواده) تهران.
+
# قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
# پاسخ گويي به مسائل و سئوالات شرعيه دفتر مقام معظم رهبري در قم.
+
# پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
# تبليغ در مناطق مختلف.
+
# تبلیغ در مناطق مختلف.
  
 
'''آثار'''
 
'''آثار'''
  
يكي از آثار عملي تحصيل علم وجود تاليفات علمي است كه انسان عالم پس از تحمل سختي هاي بسيار در آموختن، به آن مي پردازد و از بهره علمي خود، ديگران را نيز بهره‌مند مي سازد. مرحوم عرفانيان داراي 25 اثر اعم از تأليف، تحقيق و تخريج<ref> پيش از اين ارجاع [[احاديث]] و آيات و مطالب نقل شده از كتاب‌ها و شخصیت هاي مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلي آن ها را تخريج مي گفتند.</ref> كه عبارتند از:
+
یکی از آثار عملی تحصیل علم وجود تالیفات علمی است که انسان عالم پس از تحمل سختی های بسیار در آموختن، به آن می پردازد و از بهره علمی خود، دیگران را نیز بهره‌مند می سازد. مرحوم عرفانیان دارای 25 اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج<ref> پیش از این ارجاع [[احادیث]] و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.</ref> که عبارتند از:
  
'''<I>الف) اصولي:</I>'''
+
'''<I>الف) اصولی:</I>'''
  
# الرأي السديد في الاجتهاد والتقليد، چاپ نجف اشرف. ايشان مدت يك دوره و نيم در درس خارج عروه آيت الله خويي شركت جُست و در سايه همين حضور اين كتاب را تأليف نمود. البته در واقع اين بدان معناست كه آيت الله عرفانيان ضمن حضور در درس خارج، خود نيز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترين وجه استفاده نموده است.
+
# الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، چاپ نجف اشرف. ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه آیت الله خویی شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
# ابحاث في اصول الفقه، مخطوط.
+
# ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
# تتميم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخيير).
+
# تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).
  
'''<I>ب) اخلاقي:</I>'''
+
'''<I>ب) اخلاقی:</I>'''
  
كتال الزهد (تحقيق و تخريج)، [[قم]]، [[تهران]]، حسين بن سعيد اهوازي.
+
کتال الزهد (تحقیق و تخریج)، [[قم]]، [[تهران]]، حسین بن سعید اهوازی.
  
 
'''<I>ت) تراجم:</I>'''
 
'''<I>ت) تراجم:</I>'''
  
تعريب زندگي مرحوم آقاي حاج آقا حسين بروجردي قدس سره، چاپ كربلا.
+
تعریب زندگی مرحوم آقای حاج آقا حسین بروجردی قدس سره، چاپ کربلا.
  
'''<I>ث) رجالي:</I>'''
+
'''<I>ث) رجالی:</I>'''
  
# الثقات في اسانيد كامل الزيارات، چاپ [[نجف]] اشرف.
+
# الثقات فی اسانید کامل الزیارات، چاپ [[نجف]] اشرف.
# الحلقة الاولي من مشايخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
+
# الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
# وثاقة علي بن ابي حمزه بطائني و فرزندش حسن، چاپ قم.
+
# وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
# تعليقات علي بعض الاقوال من معجم الرجال (آيت الله خوييخطي.
+
# تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت الله خوییخطی.
# تعليقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستريخطي.
+
# تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستریخطی.
# مشايخ نجاشي؛ ابن ابي عمير، صفوان بن يحيي و ابن ابي نصر بزنطي. استاد عرفانيان در خاطرات خود مي گويد: براي شهيد محمدباقر صدر، عبارتي از كتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را خواندم و وقتي نظر خودم را گفتم. ايشان پسنديد و به دنبال همين جريان، قرار شد من مشايخ سه نفر از آن افراد را كه در كتاب، نام برده شده؛ يعني محمد بن ابي عمير، صفوان و بزنطي را از كتب [[حديث]] استخراج كنم كه اين كار انجام شد و به ايشان ارائه نمودم. شهيد سعيد ميرصدر، همواره مرا تشويق مي كردند تا اين كه با پيشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دينار نيز كمك مالي كردند تا بتوانم آن را چاپ كنم. پانصد جلد براي [[نجف]] و حوزه هاي ديگر و پانصد جلد هم براي ايران ارسال كردم.
+
# مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی. استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای شهید محمدباقر صدر، عبارتی از کتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم. ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من مشایخ سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی محمد بن ابی عمیر، صفوان و بزنطی را از کتب [[حدیث]] استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای [[نجف]] و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای ایران ارسال کردم.
# جزوه رجاليه في من له كتاب الرجال قبل الشيخ الطوسي، خطي.
+
# جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
# مشايخ احمد بن محمد بن خالد البرقي و الحسن بن محمد بن سماعه و علي بن الحسن الطاطري و غيرهم در ضمن حلقه ثانيه مشايخ الثقات - مطبوع در دو جزء.
+
# مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات - مطبوع در دو جزء.
  
'''<I>ج) فقهي:</I>'''
+
'''<I>ج) فقهی:</I>'''
  
# صلاة الليل، چاپ [[نجف]] اشرف، [[قم]]، بيروت.
+
# صلاة اللیل، چاپ [[نجف]] اشرف، [[قم]]، بیروت.
# تعليقات بر اجزاي ده گانه شرح لمعه، خطي.
+
# تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، خطی.
# المغانم الحسني، شرح مزجي (تركيبي) علي العروة الوثقي، مشتمل ابحاثي در غسل هاي ششگانه، خطي.
+
# المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
# التعاليق علي كتاب توضييح المفاد (شرح علي السداد لمؤلفة الشيخ حسين آل عصفور)، مطبوع.
+
# التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
# رسالة في اللباس المشكوك فيه (العين المسكوكة في حكم الالبسة المشكوكةخطي.
+
# رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکةخطی.
 
# وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، قم.
 
# وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، قم.
# الوضو والسجود في الكتاب والسنة، قم.
+
# الوضو والسجود فی الکتاب والسنة، قم.
  
'''<I>ح) ديگر آثار:</I>'''
+
'''<I>ح) دیگر آثار:</I>'''
  
# فضائل الشهر ثلاثة التحقيق و تخريج، نجف اشرف، قم.
+
# فضائل الشهر ثلاثة التحقیق و تخریج، نجف اشرف، قم.
# قصص الانبياء، قطب الدين راوندي. تحقيق، تصحيح و تخريج، [[مشهد]]، [[قم]].
+
# قصص الانبیاء، قطب الدین راوندی. تحقیق، تصحیح و تخریج، [[مشهد]]، [[قم]].
# فهرست مخطوطات كتابخانه [[آستان قدس رضوي]]، جلد 12.
+
# فهرست مخطوطات کتابخانه [[آستان قدس رضوی]]، جلد 12.
  
 
'''غروب'''
 
'''غروب'''
  
آيت الله عرفانيان در سال پاياني عمر شريفش از بيماري گوارشي رنج مي برد. وي پس از پشت سر گذاشتن يك دوره بيماري، به بركت دعاي اهل [[ايمان]] شفا يافت؛ اما پس از مدتي دوباره در بستر بيماري قرار گرفت. در اين دوره ايشان دو ماه در بيمارستان خاتم الانبياي تهران بستري بود و فقط توان استفاده از مايعات را داشت.
+
آیت الله عرفانیان در سال پایانی عمر شریفش از بیماری گوارشی رنج می برد. وی پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، به برکت دعای اهل [[ایمان]] شفا یافت؛ اما پس از مدتی دوباره در بستر بیماری قرار گرفت. در این دوره ایشان دو ماه در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بستری بود و فقط توان استفاده از مایعات را داشت.
  
عرفانيان در اين مدت، مستحبات را در حد توان خود به جا مي آورد. آخرين درخواست اين مرد بزرگ در شب آخر عمرش ملاقات با رهبري بود؛ اما اجل مهلت نداد و وعده الهي فرا رسيد. سرانجام در روز جمعه، پنجم [[رمضان]] المبارك 1424 ق. يعني 9/8/1382 ش، روح ملكوتي اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند. خداوندا! روحش را با انبيا و امامان پاك محشور گردان! آمين رب العالمين! «وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيَّاً».<ref> [[سوره مريم]]، آیه 15.</ref>
+
عرفانیان در این مدت، مستحبات را در حد توان خود به جا می آورد. آخرین درخواست این مرد بزرگ در شب آخر عمرش ملاقات با رهبری بود؛ اما اجل مهلت نداد و وعده الهی فرا رسید. سرانجام در روز جمعه، پنجم [[رمضان]] المبارک 1424 ق. یعنی 9/8/1382 ش، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند. خداوندا! روحش را با انبیا و امامان پاک محشور گردان! آمین رب العالمین! «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیَّاً».<ref> [[سوره مریم]]، آیه 15.</ref>
  
 
'''وداع'''
 
'''وداع'''
  
آيت الله عرفانيان راضي به رضاي حق و آماده پرواز، نداي ارجعي، لبيك گفت، و در جوار حق تعالي آرامش گرفت؛ ولي ما از وجود ذي وجودش محروم شديم. ما در حالي كه در غم غوطه ور بوديم آن پيكر پاك را [[غسل]] داديم، كفن پوشانديم و سپس براي آخرين عرض ارادت به ساحت مقدسه [[حضرت معصومه]] عليهاالسلام به طوافش برديم. بعد از آخرين [[زيارت]]، توسط حضرت آيت الله سيد كاظم حائري بر پيكر استاد، [[نماز]] اقامه شد. سپس در سالن علماي قبرستان باغ بهشت - روبروي گلزار شهدا - مدفون گرديد. مراسم باشكوهي نيز از طرف دفتر مقام معظم رهبري و بيت شريف ايشان در [[قم]]، [[مشهد]] و كرج برگزار گرديد.
+
آیت الله عرفانیان راضی به رضای حق و آماده پرواز، ندای ارجعی، لبیک گفت، و در جوار حق تعالی آرامش گرفت؛ ولی ما از وجود ذی وجودش محروم شدیم. ما در حالی که در غم غوطه ور بودیم آن پیکر پاک را [[غسل]] دادیم، کفن پوشاندیم و سپس برای آخرین عرض ارادت به ساحت مقدسه [[حضرت معصومه]] علیهاالسلام به طوافش بردیم. بعد از آخرین [[زیارت]]، توسط حضرت آیت الله سید کاظم حائری بر پیکر استاد، [[نماز]] اقامه شد. سپس در سالن علمای قبرستان باغ بهشت - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید. مراسم باشکوهی نیز از طرف دفتر مقام معظم رهبری و بیت شریف ایشان در [[قم]]، [[مشهد]] و کرج برگزار گردید.
  
'''وصيت نامه'''
+
'''وصیت نامه'''
  
يكي از دستورات الهي در [[قرآن كريم]] سفارش به نوشتن وصيت نامه است. «كُتِبَ عَلَيْكُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمَوْتُ اِن تَرَكَ خَيْرَاً الْوَصِيَّةُ...» در روايات هم، امامان پاك عليهم السلام به اين امر سفارش نموده اند.
+
یکی از دستورات الهی در [[قرآن کریم]] سفارش به نوشتن وصیت نامه است. «کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِن تَرَکَ خَیْرَاً الْوَصِیَّةُ...» در روایات هم، امامان پاک علیهم السلام به این امر سفارش نموده اند.
  
آيت الله عرفانيان كه به [[حق]]، [[عرفان]] به معارف ديني را جامع عمل پوشانده بود در اين راستا هم كوتاهي نكرد و با خط زيباي خود چند سال قبل از پرواز ملكوتي‌اش وصيت نامه ذيل را تنظيم نمود:
+
آیت الله عرفانیان که به [[حق]]، [[عرفان]] به معارف دینی را جامع عمل پوشانده بود در این راستا هم کوتاهی نکرد و با خط زیبای خود چند سال قبل از پرواز ملکوتی‌اش وصیت نامه ذیل را تنظیم نمود:
  
بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله الذي خلق الموت والحياة ليبلوا الناس أيهم أحسن عملاً و صلي الله علي أحل خليقته و أفضل بريته محمد و آله الطاهرين واللعن الدائم علي أعدائهم أجمعين و بعد به مقتضاي حسن وصيت بلكه لزوم آن عقلاً و نقلاً اينجانب ميرزا غلامرضا عرفانيان يزدي خراساني با اعتراف و اقرار به وحدانيت پروردگار عالم و خالق جهانيان و اعتقاد به [[رسالت]] انبياء عظام كه اعظم آنان [[حضرت محمد]] بن عبدالله صلي الله عليه و آله مي باشد و وصايت ائمه اثنا عشر معصومين كه خاتم آن ها حضرت خاتم الاوصياء حجة بن الحسن المهدي عليه السلام است و اعتراف و اقرار به آن چه خداوند به رسول گرامي و اوصياي طاهرينش عليهم السلام سپرده و فرستاده و اعتقاد و عمل به آن ها را واجب نموده است، وصي خودم قرار دادم جناب آقاي حاج سيد محمدحسين طبيب زاده حائري (زيد توفقه) را كه پس از فوت و رجوع به حضرت حق جل و علا از ثلث مالم مدفن برايم در بهترين مقبره معين و به كفن هاي متعدد و زائد بر واجب كه در شرع رسيده است كفن و به تربت [[سيدالشهداء]] عليه السلام متبرك نمايند و يك سال صوم و صلاة احتياطاً اجير بگيرند و قبل از دفن مبلغ ده هزار تومان به عنوان اعم از واجب و مستحب [[صدقه]] بدهند و احتياطاً مبلغ پنجاه هزار تومان بردارند بابت [[خمس]] و سهم امام عليه السلام و به رسم معمول [[نماز وحشت]] و تصدق و نماز هديه در اول وحله دفن و مراعات مراسم سوم و هفتم و چهلم و سال و سال هاي بعد را بنمايند. والسلام عليه و علي من اتبع الهدي، المحتاج الي رحمة ربه الرحمن ميرزا غلامرضا عرفانيان يزدي خراساني، شهر [[شعبان]] 1414 ه.ق.
+
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی خلق الموت والحیاة لیبلوا الناس أیهم أحسن عملاً و صلی الله علی أحل خلیقته و أفضل بریته محمد و آله الطاهرین واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین و بعد به مقتضای حسن وصیت بلکه لزوم آن عقلاً و نقلاً اینجانب میرزا غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی با اعتراف و اقرار به وحدانیت پروردگار عالم و خالق جهانیان و اعتقاد به [[رسالت]] انبیاء عظام که اعظم آنان [[حضرت محمد]] بن عبدالله صلی الله علیه و آله می باشد و وصایت ائمه اثنا عشر معصومین که خاتم آن ها حضرت خاتم الاوصیاء حجة بن الحسن المهدی علیه السلام است و اعتراف و اقرار به آن چه خداوند به رسول گرامی و اوصیای طاهرینش علیهم السلام سپرده و فرستاده و اعتقاد و عمل به آن ها را واجب نموده است، وصی خودم قرار دادم جناب آقای حاج سید محمدحسین طبیب زاده حائری (زید توفقه) را که پس از فوت و رجوع به حضرت حق جل و علا از ثلث مالم مدفن برایم در بهترین مقبره معین و به کفن های متعدد و زائد بر واجب که در شرع رسیده است کفن و به تربت [[سیدالشهداء]] علیه السلام متبرک نمایند و یک سال صوم و صلاة احتیاطاً اجیر بگیرند و قبل از دفن مبلغ ده هزار تومان به عنوان اعم از واجب و مستحب [[صدقه]] بدهند و احتیاطاً مبلغ پنجاه هزار تومان بردارند بابت [[خمس]] و سهم امام علیه السلام و به رسم معمول [[نماز وحشت]] و تصدق و نماز هدیه در اول وحله دفن و مراعات مراسم سوم و هفتم و چهلم و سال و سال های بعد را بنمایند. والسلام علیه و علی من اتبع الهدی، المحتاج الی رحمة ربه الرحمن میرزا غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی، شهر [[شعبان]] 1414 ه.ق.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
<ref> انَّ مثل العلماء في الارض كمثل النّجوم في السّماء، نبي اكرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref>. [[قرآن كريم]].
+
<ref> انَّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء، نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref>. [[قرآن کریم]].
  
<ref> انه كان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آيه 72.</ref>. اصول كافي، ج 2، چاپ عربي.
+
<ref> انه کان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آیه 72.</ref>. اصول کافی، ج 2، چاپ عربی.
  
<ref> وسائل الشيعه، ج 27، ص 140.</ref>. [[بحارالانوار]]، محمدباقر مجلسي، ج 1.
+
<ref> وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.</ref>. [[بحارالانوار]]، محمدباقر مجلسی، ج 1.
  
<ref> شيعه اثني عشري.</ref>. [[وسائل الشيعه]]، ج 27.
+
<ref> شیعه اثنی عشری.</ref>. [[وسائل الشیعه]]، ج 27.
  
<ref> وي از شاگردان حاج آقا حسين قمي و شيخ محمد و احمد كفايي، فرزندان مرحوم آخوند خراساني است.</ref>. مستدرك، ج 7 و 11.
+
<ref> وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.</ref>. مستدرک، ج 7 و 11.
  
<ref> دختر سيد محمد از خاندان سادات حسيني مهريز يزد.</ref>. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25.
+
<ref> دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.</ref>. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25.
  
 
<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>. مجله نور علم، دوره سوم، ش 10.
 
<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>. مجله نور علم، دوره سوم، ش 10.
  
<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>. وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، عرفانيان يزدي.
+
<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>. وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، عرفانیان یزدی.
  
<ref> مستدرك، ج 11، ص 327.</ref>. گفتگو با حجة الاسلام ملكا (از اعضاي دفتر مقام معظم رهبري).
+
<ref> مستدرک، ج 11، ص 327.</ref>. گفتگو با حجة الاسلام ملکا (از اعضای دفتر مقام معظم رهبری).
  
<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>. گفتگو با حجة الاسلام محمدحسين حائري برادر آيت الله سيد كاظم حائري، (داماد مرحوم عرفانيان).
+
<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>. گفتگو با حجة الاسلام محمدحسین حائری برادر آیت الله سید کاظم حائری، (داماد مرحوم عرفانیان).
  
<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>. گفتگو با فرزندان مرحوم عرفانيان (ابوطالب عرفانيان و حسن عرفانيان).
+
<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>. گفتگو با فرزندان مرحوم عرفانیان (ابوطالب عرفانیان و حسن عرفانیان).
  
<ref> همان.</ref>. آيينه پژوهش، ش 84.
+
<ref> همان.</ref>. آیینه پژوهش، ش 84.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۲۱۷: سطر ۲۱۷:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
سيد محمدحسين حسيني ضيغميان، ستارگان حرم، جلد 20، صفحه 225، 244.
+
سید محمدحسین حسینی ضیغمیان، ستارگان حرم، جلد 20، صفحه 225، 244.
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«ستاره رجالی»

العلماء باقون مابقی الدّهر

خداوند زمینی را که خلق نمود به واسطه خورشیدهای آسمانی ائمه اطهار علیهم السلام نورانی گردانید و علمایی که همانند ستارگان[۱] درخشانند را در آن قرار داد تا در پیچ و خم این وادی سرگشته خاکی راهنما و هدایتگر خیل عظیم انسان های گمراه[۲] باشند. آری اگر انسان خلق می شد و خدای متعال او را بدون راهنما رها می کرد، هرگز در برابر انحرافات او را ملامت و سرزنش نمی نمود. لذا اگر انسان در پیشگاه الهی در برابر اعمالش پاسخگوست ناگزیر باید حجتی بیانگر نیز در اختیار داشته باشد تا بتواند حق را از ناحق، زشت را از زیبا، و... تشخیص دهد.

حجت‌های الهی امامان معصوم علیهم السلام هستند و پس از آنان انسان هایی که قدم در پیروی آنان نهاده‌اند یعنی عالمان بزرگ. حضرت حجة ابن الحسن العسکری روحی فداه در این باره فرموده است: ما حجت حق بر علما هستیم و علما حجت ما بر شما مردمند.[۳]

پس برماست که حجت های حق را بشناسیم و آن ها را به دیگران بشناسانیم تا الگوهایی عملی برای تمام رهروان طریقت حقه باشند.[۴]

ستاره‌ای از خراسان

در سحرگاه یکی از روزهای سال 1310 ش. در حالی که نسیم عطر محمدی رضوی از بارگاه با عظمت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام می ورزید، اراده خداوند متعال به این تعلق گرفت تا در خانواده ای مذهبی و معتقد به امامان پاک از پدری دیندار و خراسانی به نام شیخ عبدالنبی خراسانی[۵] و مادری پاکدامن از سلاله زهرای مرضیه علیهاالسلام به نام «فاطمه بیگم عرفانیان»[۶] مولودی مبارک پا به عرصه وجود نهد. پدر به شوق غلامی امام رضا علیه السلام این فرزند را غلامرضا نهاد تا وی تحت عنایات ثامن الحجج علیه السلام و در پرتو تعالیم عالیه اسلام و توسلات به ائمه اطهار علیهم السلام و شمیم روح بخش و گل پرور رضوی، مراحل رشد و نمو را پشت سر گذارد و با گذر زمان زمینه‌های کسب کمالات در وجود او آشکارتر شود.

تحصیلات در مشهد

غلامرضا خواندن و نوشت قرآن و فارسی را در کودکی نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشی از صرف و نحو را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی؛ بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.

او منطق را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، علم معانی و بیان را از شیخ عبدالنبی استرآبادی میرکتولی و فلسفه را که شامل میزان الطالب و منظومه سبزواری بود در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا معالم الدین را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.[۷]

هجرت به نجف

عرفانیان در سال 1335 به قصد زیارت عتبات عالیات و شرکت در درس های فقه و اصول عالمان بزرگ نجف اشرف به عراق مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان اهل بیت علیهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند آیات: شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و خویی شرکت جُست. علم رجال از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد آیت الله خویی به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف معجم الرجال احادیث، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.

او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقی و اصول فقه (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.

استادان نجف

آیت الله عرفانیان حضور امام در نجف را چنین توصیف می کند: حضور ایشان (امام خمینی قدس سره) حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب شیخ اعظم، مرتضی انصاری رحمه الله را در مسجد شیخ مرتضی انصاری تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پرجمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های تحریر الوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.[۸]

طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت امیرالمومنین علیه السلام را به نیابت حضرت ابوالفضل علیه السلام زیارت نمایید.

آشنایی با شهید محمدباقر صدر

در حدیث شریفی از حضرت امام باقر علیه السلام آمده است: «یُعرَفُ الرّجل باَشکالِهِ و اقرانه...»[۹] به راستی برای شناخت هر فردی بایستی دید او با چه کسی همنشین و رفیق است تا بتوان به ابعاد شخصیتی او پی برد. از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با شهید محمدباقر صدر بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:[۱۰]

از جمله عادت های بزرگی که در نجف اشرف نصیبم شد ارتباط و آشنایی با شهید آیت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم. شهید صدر در کاظمین برادری به نام سید اسماعیل صدر داشتند که هر وقت تشریف می آوردند، با هم به دیدار حضرت آیت الله خویی می رفتند. من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب عدة الاصول شیخ طوسی را برایشان بازگو کردم وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.

استادان فلسفه

عرفانیان، فلسفه را در محضر میرزا جواد آقای تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد ملاصدرا را نزد استاد شیخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:[۱۱] زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان (مبدأ و معاد) ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم نهایة الدرایة را نزد ایشان خواندم و از ایشان اجازه روایت، حدیث و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج اصول فقه ایشان نیز شرکت می کردم.[۱۲]

آیت الله عرفانیان در توصیف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ایشان از نظر اخلاقی کم نظیر بود. او مؤسس دانشگاه فقه (مننذی النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار می رفت. با این حال قبول کرد که به من خصوصی درس بگوید. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر تواضع، فروتنی و خدمت به دانشگاه اسلامی بشمار می رفت و در امر دنیا زهد می ورزید... من با این استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.

سفرهای تبلیغی

عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز یزد سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه نجف مانند حوزه ایران رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.

به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام رمضان، محرم و صفر برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و 24 ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.

چه زیبا این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.[۱۳] آری مرشد واقعی به همین گونه است که برای ارشاد تشنگانِ هدایت، از خود می گذرد.

روش صحیح تبلیغ

آن چه که باعث موفقیت مبلغ می شود روش تبلیغی اوست. آیت الله عرفانیان که به حق می تواند یک الگو برای مبلغان حوزه‌های علمیه باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب اخلاقی، موعظه، احکام و تفسیر علاقه‌مندند در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه نماز جماعت می کردم.

مبلغ... باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به شبهات و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.[۱۴] البته بایستی مدنظر داشت که برپایی روضه‌ها و عزاداری‌ها خود بهانه‌ای است که مردم با معارف الهی آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.

عرفانیان از منظر دیگران

به راستی زبان از توصیف انسان هایی که به واسطه اعمال نیک از ملائک هم برتر شدند، ناتوان است. طی گفتگوهایی که با فرزندان و نزدیکان و دوستان ایشان داشتیم همگی اذعان داشتند که توانای بیان مقام والای او نخواهند بود.

فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق حدیث شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به صله رحم بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.[۱۵]

او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از اذان صبح مشغول به تهجد (اقامه نماز شب) بود. مسجد کوفه یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای عبادت و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آن جا می رفت. او هرگز از تحقیق و نوشتن مطالب علمی خسته نمی شد و در سفارشاتشان به ما می فرمود: «در این امر جدی باشید». پدر، بسیار به ائمه اطهار علیهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به ابا عبدالله حسین علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در اربعین امام حسین علیه السلام فاصله نجف اشرف تا کربلای معلا را پیاده می پیمود. برخی اوقات ما را هم همراه خویش می برد و این از مهمترین خاطرات ما از پدر است.

حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری[۱۶] می گوید: ایشان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن نماز شب، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به سادات بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از ایمان واقعی ایشان بود.

مرحوم عرفانیان در سال های ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی

چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی تهران خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید بگویم علاقه و ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری بود، که ابتدای آشنای شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام؛ دولت عراق روی ایشان حساسیت داشتند.

حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در قم آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقی ایشان می توان به علاقه وافر ایشان به امام و مقام معظم رهبری نام برد و امام همیشه به ایشان ارادت داشتند.

مقام معظم رهبری هم همین طور بودند. آیت الله عرفانیان به طور متوسط سالی یکی دو بار خدمت آقا می رسید و مقام رهبری از مراتب اخلاقی و علمی ایشان تعریف می فرمودند و در ضمن از کتاب ها و نوشته های مرحوم عرفانیان سؤال می نمودند.

آیت الله عرفانیان دارای ذکاوت و هوش بسیار خوبی بود و این هوش و ذکاوت باعث می شد نکات علمی را به خوبی درک کند و این حالت در سکنات ایشان هویدا بود. در زمانی که در دفتر حضور داشتند مقید بود با وضو باشد و رو به قبله بنشیند. او همیشه در حال مراقبه از خود بود و همیشه متذکر به ذکر الله و توکل خاصی به خداوند داشت:

وی در حالی که از مریضی بسیار رنج می کشید، صبور بود و توانسته بود درجه ای از مقام صابران را کسب کند. او در همه امور به خداوند توکل داشت. وقتی یک بار از نجف اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت که در همین بازگشت والده ایشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانیان می فرمود: این یک عنایت الهی بود که مادرم در نجف دفن شوند.

او فردی متخلق به اخلاق الله بود. به یاد دارم در زمانی که کسالت داشت می فرمود: «باید رفت و این راه را طی کرد، دیر یا زود، فرقی نمی کند... آری او از مرگ وحشتی نداشت. در واقع منتظر ملاقات معبود بود.

ویژگی‌های اخلاقی

تهجد و شب زنده‌داری، دائم الوضوء بودن، خوش خلقی، علاقه وافر به سادات، مهربانی و عطوفت، صله رحم و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشکلات و... از سجایای اخلاقی این عالم بزرگوار بود. در این خصوص حجة الاسلام حاج سید محمدحسین حائری (داماد مرحوم) می گوید: آیت الله عرفانیان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه قرآن که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»[۱۷] درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.

یکی از نمونه های صبری که ایشان داشت را می توان مسئله مریضی معظم له در سال پایانی عمر او بیان کرد. مری (مجرای غذا) ایشان به علت بیماری تنگ شده بود و دیگر به راحتی نمی توانست غذا میل کند؛ اما تا وقتی که بیماری ایشان عود نکرد کسی از بیماری ایشان اطلاع نداشت. از دیگر صفات ایشان، علاقه شدیدش به تحقیق، نوشتن مطالب علمی و خستگی ناپذیر بودن در این راه بود. زیرک و باهوش بود و این دو خصلت از صفات متقین ایشان است همان طور که حضرت امام علی علیه السلام در خطبه همام می فرمایند:[۱۸] «المؤمِنُ هُوَ الکیس والفِطَنْ».

سید محمدحسین حائری می افزاید: زمانی که ایشان در مسند قضاوت بودند و ما از نظر مالی نیازمند بودیم، حقوق چند ماهشان را به ما دادند که در آن روزگار کمک مالی مهمی بشمار می رفت. این در حالی بود که خودشان به آن پول نیاز داشتند. عزت نفس، یکی از صفاتی است که انسان را به کمال می رساند و این حالت برای همه افراد زیبا است؛ ولی برای روحانیت و مبلغ دین زیباتر و احسن است.

آیت الله عرفانیان می گوید: مطلبی که برای هر مبلغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالی است. قناعت بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر بااخلاص هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم. باید خود ما اعتقاد پیدا کنیم که گوینده این حدیث «قناعت بالاترین ثروت‌هاست که فناپذیر نیست.» متصل به مبدأ علمی بوده است.

حضور سبز

آن چه که برخورداری از آن برای هر عالمی ضروری است، آگاهی نسبت به زمان و مکان است. عالم باید وظیفه خود را در زمان ها و مکان های مختلف تشخیص دهد و بدان عمل کند. و بتواند از میدان امتحانات الهی سربلند و پیروز بیرون آید. یکی از این امتحانات الهی مسأله دفاع مقدس بود. آنان که مرد بودند، به هر اندازه که توان داشتند به دفاع پرداختند. آیت الله عرفانیان نیز از این امتحان الهی سربلند درآمد و با حضور خود شادابی و طراوت معنوی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بخشید و در بالا بردن روحیه معنوی رزمندگان اسلام نقش بسزایی ایفا نمود.

عرفانیان می گوید: هر کجا مقتضی بوده مسافرت کرده‌ام و به تبلیغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعی در ترویج و تبلیغ مسائل دینی نموده‌ام.[۱۹]

اجازات

آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی اجازه دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:

  1. اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از آیت الله شیخ محمدرضا مظفر؛
  2. دو اجازه روایی و تدریس از آیت الله خویی؛
  3. اجازه روایی از آیت الله گلپایگانی؛
  4. اجازه روایی از آیت الله مرعشی نجفی؛
  5. تایید مقام علمی از طرف آیت الله سید عبدالاعلی الموسوی السبزواری؛
  6. اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
  7. اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله سید محمدباقر صدر؛
  8. اجازه روایی از آیت الله آقا بزرگ تهرانی.

سوابق اجرایی

عالم فرهیخته، آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:

  1. استاد در حوزه‌های علمیه نجف اشرف و قم.
  2. عضو هیئت امناء دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
  3. ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
  4. عضو برجسته گروه تحقیق معجم الرجال الحدیث زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
  5. قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
  6. پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
  7. تبلیغ در مناطق مختلف.

آثار

یکی از آثار عملی تحصیل علم وجود تالیفات علمی است که انسان عالم پس از تحمل سختی های بسیار در آموختن، به آن می پردازد و از بهره علمی خود، دیگران را نیز بهره‌مند می سازد. مرحوم عرفانیان دارای 25 اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج[۲۰] که عبارتند از:

الف) اصولی:

  1. الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، چاپ نجف اشرف. ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه آیت الله خویی شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
  2. ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
  3. تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).

ب) اخلاقی:

کتال الزهد (تحقیق و تخریج)، قم، تهران، حسین بن سعید اهوازی.

ت) تراجم:

تعریب زندگی مرحوم آقای حاج آقا حسین بروجردی قدس سره، چاپ کربلا.

ث) رجالی:

  1. الثقات فی اسانید کامل الزیارات، چاپ نجف اشرف.
  2. الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
  3. وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
  4. تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت الله خویی)، خطی.
  5. تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، خطی.
  6. مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی. استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای شهید محمدباقر صدر، عبارتی از کتاب عدة الاصول شیخ طوسی را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم. ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من مشایخ سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی محمد بن ابی عمیر، صفوان و بزنطی را از کتب حدیث استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای نجف و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای ایران ارسال کردم.
  7. جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
  8. مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات - مطبوع در دو جزء.

ج) فقهی:

  1. صلاة اللیل، چاپ نجف اشرف، قم، بیروت.
  2. تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، خطی.
  3. المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
  4. التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
  5. رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، خطی.
  6. وضوء در پرتو قرآن و سنت، قم.
  7. الوضو والسجود فی الکتاب والسنة، قم.

ح) دیگر آثار:

  1. فضائل الشهر ثلاثة التحقیق و تخریج، نجف اشرف، قم.
  2. قصص الانبیاء، قطب الدین راوندی. تحقیق، تصحیح و تخریج، مشهد، قم.
  3. فهرست مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی، جلد 12.

غروب

آیت الله عرفانیان در سال پایانی عمر شریفش از بیماری گوارشی رنج می برد. وی پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، به برکت دعای اهل ایمان شفا یافت؛ اما پس از مدتی دوباره در بستر بیماری قرار گرفت. در این دوره ایشان دو ماه در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بستری بود و فقط توان استفاده از مایعات را داشت.

عرفانیان در این مدت، مستحبات را در حد توان خود به جا می آورد. آخرین درخواست این مرد بزرگ در شب آخر عمرش ملاقات با رهبری بود؛ اما اجل مهلت نداد و وعده الهی فرا رسید. سرانجام در روز جمعه، پنجم رمضان المبارک 1424 ق. یعنی 9/8/1382 ش، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند. خداوندا! روحش را با انبیا و امامان پاک محشور گردان! آمین رب العالمین! «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیَّاً».[۲۱]

وداع

آیت الله عرفانیان راضی به رضای حق و آماده پرواز، ندای ارجعی، لبیک گفت، و در جوار حق تعالی آرامش گرفت؛ ولی ما از وجود ذی وجودش محروم شدیم. ما در حالی که در غم غوطه ور بودیم آن پیکر پاک را غسل دادیم، کفن پوشاندیم و سپس برای آخرین عرض ارادت به ساحت مقدسه حضرت معصومه علیهاالسلام به طوافش بردیم. بعد از آخرین زیارت، توسط حضرت آیت الله سید کاظم حائری بر پیکر استاد، نماز اقامه شد. سپس در سالن علمای قبرستان باغ بهشت - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید. مراسم باشکوهی نیز از طرف دفتر مقام معظم رهبری و بیت شریف ایشان در قم، مشهد و کرج برگزار گردید.

وصیت نامه

یکی از دستورات الهی در قرآن کریم سفارش به نوشتن وصیت نامه است. «کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِن تَرَکَ خَیْرَاً الْوَصِیَّةُ...» در روایات هم، امامان پاک علیهم السلام به این امر سفارش نموده اند.

آیت الله عرفانیان که به حق، عرفان به معارف دینی را جامع عمل پوشانده بود در این راستا هم کوتاهی نکرد و با خط زیبای خود چند سال قبل از پرواز ملکوتی‌اش وصیت نامه ذیل را تنظیم نمود:

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی خلق الموت والحیاة لیبلوا الناس أیهم أحسن عملاً و صلی الله علی أحل خلیقته و أفضل بریته محمد و آله الطاهرین واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین و بعد به مقتضای حسن وصیت بلکه لزوم آن عقلاً و نقلاً اینجانب میرزا غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی با اعتراف و اقرار به وحدانیت پروردگار عالم و خالق جهانیان و اعتقاد به رسالت انبیاء عظام که اعظم آنان حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله می باشد و وصایت ائمه اثنا عشر معصومین که خاتم آن ها حضرت خاتم الاوصیاء حجة بن الحسن المهدی علیه السلام است و اعتراف و اقرار به آن چه خداوند به رسول گرامی و اوصیای طاهرینش علیهم السلام سپرده و فرستاده و اعتقاد و عمل به آن ها را واجب نموده است، وصی خودم قرار دادم جناب آقای حاج سید محمدحسین طبیب زاده حائری (زید توفقه) را که پس از فوت و رجوع به حضرت حق جل و علا از ثلث مالم مدفن برایم در بهترین مقبره معین و به کفن های متعدد و زائد بر واجب که در شرع رسیده است کفن و به تربت سیدالشهداء علیه السلام متبرک نمایند و یک سال صوم و صلاة احتیاطاً اجیر بگیرند و قبل از دفن مبلغ ده هزار تومان به عنوان اعم از واجب و مستحب صدقه بدهند و احتیاطاً مبلغ پنجاه هزار تومان بردارند بابت خمس و سهم امام علیه السلام و به رسم معمول نماز وحشت و تصدق و نماز هدیه در اول وحله دفن و مراعات مراسم سوم و هفتم و چهلم و سال و سال های بعد را بنمایند. والسلام علیه و علی من اتبع الهدی، المحتاج الی رحمة ربه الرحمن میرزا غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی، شهر شعبان 1414 ه.ق.

منابع

[۲۲]. قرآن کریم.

[۲۳]. اصول کافی، ج 2، چاپ عربی.

[۲۴]. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج 1.

[۲۵]. وسائل الشیعه، ج 27.

[۲۶]. مستدرک، ج 7 و 11.

[۲۷]. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25.

[۲۸]. مجله نور علم، دوره سوم، ش 10.

[۲۹]. وضوء در پرتو قرآن و سنت، عرفانیان یزدی.

[۳۰]. گفتگو با حجة الاسلام ملکا (از اعضای دفتر مقام معظم رهبری).

[۳۱]. گفتگو با حجة الاسلام محمدحسین حائری برادر آیت الله سید کاظم حائری، (داماد مرحوم عرفانیان).

[۳۲]. گفتگو با فرزندان مرحوم عرفانیان (ابوطالب عرفانیان و حسن عرفانیان).

[۳۳]. آیینه پژوهش، ش 84.

پانویس

  1. انَّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء، نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.
  2. انه کان ظلوماً جهولاً، سوره احزاب، آیه 72.
  3. وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.
  4. شیعه اثنی عشری.
  5. وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.
  6. دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.
  7. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.
  8. مصاحبه با مجله بصائر.
  9. مستدرک، ج 11، ص 327.
  10. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  11. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  12. همان.
  13. مجله بصائر.
  14. مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.
  15. گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.
  16. گفتگو با حجة الاسلام حائری.
  17. سوره بقره، آیه 153.
  18. نهج البلاغه، خطبه همام.
  19. مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 25، ص 20.
  20. پیش از این ارجاع احادیث و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.
  21. سوره مریم، آیه 15.
  22. انَّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء، نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.
  23. انه کان ظلوماً جهولاً، سوره احزاب، آیه 72.
  24. وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.
  25. شیعه اثنی عشری.
  26. وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.
  27. دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.
  28. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.
  29. مصاحبه با مجله بصائر.
  30. مستدرک، ج 11، ص 327.
  31. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  32. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  33. همان.

منابع

سید محمدحسین حسینی ضیغمیان، ستارگان حرم، جلد 20، صفحه 225، 244.