عبدالرحمن محمدی هیدجی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
==ولادت==
+
'''«آیت‌الله عبدالرحمن محمدی هیدجی»''' (۱۳۰۴-۱۳۷۹ ش)، فقیه، محدث و عالم مجاهد [[شیعه]] معاصر است. او از شاگردان [[آیت الله بروجردی]] و [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمری]] بود و از بسیاری از علمای زمان خود [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل روایت داشت. آیت‌الله هیدجی در اکثر مباحث [[فقه|فقهی]]، ادبی، روایی و [[شعر]] متبحر بود و به تبلیغ [[احکام]] اسلامی و ارشاد مردم اهتمام داشت.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = عبدالرحمن محمدی هیدجی
 +
||تصویر= [[پرونده:Hidaji.jpg|220px]]
 +
||زادروز = ۱۳۰۴ شمسی
 +
|زادگاه = هیدج، زنجان
 +
|وفات =  ۱۳۷۹ شمسی
 +
|مدفن =  [[قم]]، قبرستان نو
 +
|اساتید =  [[بروجردی، حسین|سید حسین بروجردی]]، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمری]]، سید شمس الدین کاظمی هیدجی، شیخ موسی زنجانی،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب، النسب و فروعه الفقهیه، درة التاج فی حقیقة المعراج، اندیشه‌های روشن، ارزنده‌ترین میراث،...
 +
}}
  
اين عالم فرزانه، سال 1304 ش. (1344 ق) در هيدج، 75 كيلومتري زنجان در خانواده‌اي علمي و مذهبي چشم به جهان گشود. پدرش حاج ميرزا عبدالعظيم و جدش حاج ملا فتح الله و عموي پدرش آيت الله حاج ميرزا عبدالرحيم فقاهتي، صاحب كتاب قضاء، همگي از علماي سرشناس منطقه بوده‌اند.
+
==ولادت و خاندان==
  
==شروع تحصیلات==
+
عبدالرحمن محمدی هیدجی، سال ۱۳۰۴ ش. (۱۳۴۴ ق) در هیدج، ۷۵ کیلومتری زنجان در خانواده‌ای علمی و مذهبی چشم به جهان گشود. پدرش حاج میرزا عبدالعظیم و جدش حاج ملا فتح الله و عموی پدرش آیت الله حاج میرزا عبدالرحیم فقاهتی، صاحب کتاب قضاء، همگی از علمای سرشناس منطقه بوده‌اند.
  
پدرش او را در چهار سالگي به مکتب گذاشت و نزد ملا مجيد و شيخ عزيزالله به فراگيري [[قرآن]] مجيد پرداخت. او توانست به خوبي قرآن مجيد را فراگيرد و از شاگردان نمونه مكتب شود. پس از آن در شش سالگي به مدرسه ابتدايي هيدج وارد شد تا ششم ابتدايي قديم را به پايان رساند.
+
==تحصیلات و استادان==
  
==تحصیل در حوزه علميه هیدج==
+
عبدالرحمن در چهار سالگی در مکتب نزد ملا مجید و شیخ عزیزالله به فراگیری [[قرآن|قرآن مجید]] پرداخت. او توانست به خوبی قرآن را فراگیرد و از شاگردان نمونه مکتب شود.
  
پس از اتمام دوره ابتدايي، با تشويق‌هاي فراوان پدر جهت يادگيري علوم حوزوي و علاقه شديد خود او، وارد حوزه علميه هيدج گرديد. همزمان با تحصيل، همواره در كنار پدر در مزارع و باغات به كشاورزي مي‌پرداخت. ايشان ضمن آن كه تلاش مي‌كرد كه مطالب را به خوبي ياد بگيرد، اشكالات درسي خود را از پدرش مي‌پرسيد. او در [[حوزه علميه]] هيدج مقدمات و ادبيات عرب را نزد حاج ملا محمد فخيمي با موفقيت به پايان رسانيد.
+
پس از اتمام دوره ابتدایی، با تشویق‌های فراوان پدرش جهت یادگیری علوم حوزوی و علاقه شدید خود او، وارد [[حوزه علمیه]] هیدج گردید. همزمان با تحصیل، همواره در کنار پدر در مزارع و باغات به کشاورزی می‌پرداخت. ایشان ضمن آن که تلاش می‌کرد که مطالب را به خوبی یاد بگیرد، اشکالات درسی خود را از پدرش می‌پرسید. او در حوزه علمیه هیدج مقدمات و [[ادبیات عرب|ادبیات عرب]] را نزد حاج ملا محمد فخیمی با موفقیت به پایان رسانید.
  
==تحصیلات در حوزه علميه قم==
+
بعد از اتمام دروس مقدماتی، در سال ۱۳۶۰ ق. راهی شهر مقدس [[قم]] گردید و در این شهر اقامت گزید. دروس سطح را نزد اساتید بزرگواری همچون: آیت الله سید شمس الدین کاظمی هیدجی و آیت الله شیخ موسی زنجانی فراگرفت و سپس در درس خارج [[آیت الله بروجردی]] و [[سید محمد حجت کوه کمره ای]] حاضر شد و مبانی علمی خویش را استوار کرد.
  
بعد از اتمام دروس مقدماتي، در سال 1360 ق. راهي شهر مقدس [[قم]] گرديد و در اين شهر اقامت گزيد. دروس سطح را نزد اساتيد بزرگواري همچون: آيت الله سيد شمس الدين كاظمي هيدجي و آيت الله شيخ موسي زنجاني فراگرفت و سپس در درس خارج آيات عظام: بروجردي و حجت كوه‌كمري حاضر شد و مباني علمي خويش را استوار كرد.
+
آیت الله محمدی هیدجی از اکثر مراجع عظام تقلید در نقل روایت و امور حسبیه [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] داشت؛ از جمله: [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]]، [[آیت الله سید محمود شاهرودی|سید محمود حسینی شاهرودی]]، [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویی]]، [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|سید محمدرضا گلپایگانی]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین نجفی مرعشی]] و [[سید محمدهادی میلانی]].  
  
==تأليفات==
+
وی در نقل [[حدیث]] شیوه خاصی را می پیمود. او [[سند حدیث|سند حدیث]] را ابتدا به طور مفصل بررسی می‌کرد؛ اگر سند روایت به یکی از [[معصوم|معصومان]] می‌رسید، آن را نقل می‌کرد و چنان چه صحت سند آن برایش محرز نمی‌گشت، از نقل حدیث اجتناب می‌نمود.
  
ايشان همواره در كنار تحصيل، به تحقيق و تفحص در موضوعات مختلف فقهي و حديثي مشغول بود و آثاري به رشته تحرير درآورد. از اين آثار تعدادي به چاپ رسيده و تعدادي هنوز چاپ نشده است.
+
==آثار و تألیفات==
  
'''آثار چاپ شده'''
+
آیت الله محمدی هیدجی همواره در کنار تحصیل، به تحقیق و تفحص در موضوعات مختلف [[فقه|فقهی]] و [[حدیث|حدیثی]] مشغول بود و آثاری به رشته تحریر درآورد، که تعدادی از این آثار به چاپ رسیده و تعدادی هنوز چاپ نشده است.
  
* 1. الحجة علي فصل الخطاب في ابطال القول بتحريف الكتاب: [[محدث نوری]] كتابي به نام فصل الخطاب نگاشته و در آن اقوال مدعيان تحريف [[قرآن]] را بيان كرده است. كتاب الحجة علي فصل الخطاب در حقيقت براي ابطال آن اقوال و ادله اين عده تحرير شده است. اين اثر به وسيله خود مؤلف در چاپخانه علميه قم، به تعداد دو هزار جلد در سال 1363 ش چاپ گرديده است.
+
'''آثار چاپ شده:'''
  
* 2. النسب و فروعه الفقهيه: در اين كتاب تمام مسائل مربوط به نسب و ادله ثبوت آن و فروعي مثل تلقيح مصنوعي، استحباب ارضاع و... با نقل ادله بيان شده است. اين اثر نيز در چاپخانه علميه قم در سال 1375 ش به چاپ رسيده است.
+
*۱. الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب: [[محدث نوری]] کتابی به نام «فصل الخطاب فی تحريف كتاب رب الأرباب» نگاشته و در آن اقوال مدعیان [[تحریف قرآن|تحریف قرآن]] را بیان کرده است. کتاب «الحجة علی فصل الخطاب» در حقیقت برای ابطال آن اقوال و ادله این عده تحریر شده است. این اثر به وسیله خود مؤلف در چاپخانه علمیه قم، به تعداد دو هزار جلد در سال ۱۳۶۳ ش. چاپ گردیده است.
  
* 3. درة التاج في حقيقة المعراج (فارسي): اين اثر به [[معراج]] [[پيامبر اسلام]] و جرياناتي كه در شب معراج رخ داد، پرداخته است. اين كتاب در سال 1336 ش. به وسيله چاپخانه علميه [[قم]] به چاپ رسيده است.
+
*۲. النسب و فروعه الفقهیه: در این کتاب تمام مسائل مربوط به نسب و ادله ثبوت آن و فروعی مثل تلقیح مصنوعی، [[استحباب]] ارضاع و... با نقل ادله بیان شده است. این اثر نیز در چاپخانه علمیه قم در سال ۱۳۷۵ ش. به چاپ رسیده است.
  
* 4. انديشه‌هاي روشن (حكايات تاريخي). اثري است تاريخي كه در آن مؤلف حكايات و روايات و داستان‌هاي آموزنده را در پنج بخش: 1.فطانت، 2. فراست، 3. حاضر جوابي و بديهه سرايي، 4. بخش ظرافت و طرفه‌گويي، 5. غرائب (داستان هاي شگفت انگيز) به رشته تحرير درآورده است. اين كتاب نيز به همت چاپخانه علميه قم در سال 1375 ش. زيور طبع پوشيد.
+
*۳. درة التاج فی حقیقة المعراج (فارسی): این اثر به [[معراج]] [[پیامبر اسلام]] و جریاناتی که در شب معراج رخ داد، پرداخته است. این کتاب در سال ۱۳۳۶ ش. به وسیله چاپخانه علمیه قم به چاپ رسیده است.
  
* 5. ارزنده‌ترين ميراث يا وصيت به فرزندان، كه در چاپخانه علميه قم به سال 1363 ش. به چاپ رسيده است.
+
*۴. اندیشه‌های روشن (حکایات تاریخی): اثری است تاریخی که در آن مؤلف حکایات و روایات و داستان‌های آموزنده را در پنج بخش: ۱. فطانت، ۲. فراست، ۳. حاضرجوابی و بدیهه‌سرایی، ۴. بخش ظرافت و طرفه‌گویی، ۵. غرائب (داستان های شگفت انگیز) به رشته تحریر درآورده است. این کتاب نیز به همت چاپخانه علمیه قم در سال ۱۳۷۵ ش. زیور طبع پوشید.
  
'''آثار چاپ نشده'''
+
*۵. ارزنده‌ترین میراث یا وصیت به فرزندان: که در چاپخانه علمیه قم به سال ۱۳۶۳ ش. به چاپ رسیده است.
 +
[[پرونده:Hydaji.jpg|thumb|left|یکی از آثار آیت‌الله محمدی هیدجی]]
  
* 1. حسن الثواب في تفسير فاتحة الكتاب؛
+
'''آثار چاپ نشده:'''
 +
*۱. حسن الثواب فی تفسیر فاتحة الکتاب؛
  
* 2. هادي السفينة الي البحار (3 جلد) كه در حقيقت تطبيق سفينه است بر بحار قديم و بحار جديد (چاپ بيروت و چاپ ايران
+
*۲. هادی السفینة الی البحار (۳ جلد) که در حقیقت تطبیق [[سفینة البحار (کتاب)|سفینة البحار]] است بر [[بحارالأنوار (کتاب)|بحارالأنوار]]؛
  
* 3. غوص البحار و لآليها. اين اثر موضوع‌بندي [[بحارالانوار]] به صورت حروف الفبا است؛
+
*۳. غوص البحار و لآلیها. این اثر موضوع‌بندی [[بحارالانوار]] به صورت حروف الفبا است؛
  
* 4. مشايخ الاجازات. اين اثر درباره راوياني است كه اجازه نقل روايت داشته‌اند؛
+
*۴. مشایخ الاجازات. این اثر درباره راویانی است که [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل روایت داشته‌اند؛
  
* 5. اساس كاميابي (نامه [[امام صادق]] علیه‌السلام به جماعت [[شيعه]])؛
+
*۵. اساس کامیابی (نامه [[امام صادق]] علیه‌السلام به جماعت [[شیعه]])؛
  
* 6. عوامل فساد و صلاح، به صورت موعظه و پند و اندرز؛
+
*۶. عوامل فساد و صلاح، به صورت موعظه و پند و اندرز؛
  
* 7. مكتب درختان؛
+
*۷. مکتب درختان؛
  
* 8. تازه خرماي طبق، ديوان شعر خود آيت الله محمدي هيدجي (فارسي و تركي
+
*۸. تازه خرمای طبق، [[دیوان (شعر)|دیوان شعر]] آیت الله محمدی هیدجی (فارسی و ترکی
  
* 9. زنده‌هاي خاموش و روان‌هاي بيدار. در اين اثر به [[شبهات]] مربوط به [[احكام]]، رفتار [[ائمه اطهار]] و قيام ابا عبدالله الحسين علیهم‌السلام پاسخ داده شده است؛
+
*۹. زنده‌های خاموش و روان‌های بیدار. در این اثر به شبهات مربوط به [[احکام]]، رفتار [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام و قیام [[امام حسین]] علیه‌السلام پاسخ داده شده است؛
  
* 10. وقايع الايام. در اين اثر بر اساس تاريخ قمري، براي هر روز سال حداقل دو يا سه حادثه نقل شده است؛
+
*۱۰. وقایع الایام. در این اثر بر اساس تاریخ قمری، برای هر روز سال حداقل دو یا سه حادثه نقل شده است؛
  
* 11. شرح حال حكيم هيدجي. سرگذشت و زندگينامه حكيم نامدار هيدج است؛
+
*۱۱. چهل [[حدیث مرسل|حدیث مرسل]] در اخبار [[ملاحم]]؛
  
* 12. انتقادات اخلاقي؛
+
*۱۲. انتقادات اخلاقی؛
  
* 13. عهد پدري. وصيتنامه حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام به فرزندش نقل شده است. (نامه 31 [[نهج البلاغه]])؛
+
*۱۳. عهد پدری. وصیتنامه حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام به فرزندش (نامه ۳۱ [[نهج البلاغه]])؛
  
* 14. حل المسائل في تركيب العوامل. كتابي است در تجزيه و تركيب؛
+
*۱۴. حل المسائل فی ترکیب العوامل. کتابی است در تجزیه و ترکیب؛
  
* 15. چهل [[حديث]] مسند در اخبار آخر الزمان؛
+
*۱۵. چهل [[حدیث مسند|حدیث مسند]] در اخبار [[آخر الزمان]]؛
  
* 16. چهل حديث مرسل در اخبار ملاحم.
+
ایشان همچنین دارای طبع [[شعر]] بود و در مدح [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام و به مناسبت اعیاد اسلامی، شعرهایی را می‌سرود؛ از جمله [[قطعه (شعر)|قطعه‌ای]] را در مورد [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده است که چند بیت آن را می‌آوریم:
  
==تخصص==
+
یا ناطق [[قرآن]]! متوسل به تو هستم بنگر که شکستم * خواهم تو شوی واسطه در درگه سبحان در نیمه [[شعبان]]
  
ايشان در اكثر مباحث فقهي، ادبي، روايي و شعر فعاليت داشت. وي از بسياري از علماي زمان اجازه نقل روايت داشت. در نقل روايت شيوه خاصي را مي پيمود. او سند [[حديث]] را ابتدا به طور مفصل بررسي مي‌كرد؛ اگر سند حديث به يكي از معصومان مي‌رسيد، آن را نقل مي‌كرد و چنان چه صحت سند آن برايش محرز نمي‌گشت، از نقل حديث اجتناب مي‌نمود.
+
چندی است مرا حاجتی اندر دل پرغم، از خالق عالم * مقضی شود گر تو نهی پای به میدان در نیمه شعبان
  
==تشكيل خانواده==
+
اوّل فَرَجِ تو، دگری مغفرتم را، زین معصیتم را * دیگر پدر و مادر و استاد و بزرگان در نیمه شعبان
  
آيت الله عبدالرحمن محمدي هيدجي در سال 1324 ش. در بيست سالگي، با خانواده‌اي مذهبي وصلت نمود. ثمره اين وصلت، سه پسر و سه دختر بود كه نام پسرانش به اين شرح است:
+
ای هیدجی! ای غرق به دریای محبت، مشتاق مودت * بر درگه حق هستی صاحب عنوان در نیمه شعبان
  
* 1. آقاي محمدعلي هيدجي؛
+
==فعالیت‌های علمی و فرهنگی==
  
* 2. آقاي محمدباقر هيدجي؛
+
آیت الله هیدجی از همان دوران تحصیل، به تبلیغ [[احکام]] اسلامی و آگاهی دادن مردم اشتغال داشت. در سال ۱۳۳۷ ش. بنا به دستور [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردی]] و درخواست اهالی محل، از [[قم]] به زادگاهش عزیمت نمود و اداره مدرسه علمیه را بر عهده گرفت و به تدریس علوم دینی پرداخت. علاوه بر این، به کارهای فرهنگی و اجتماعی دیگری مثل تشکیل صندوق جوانان و انجمن اسلامی به همراه حاج آقای فخیمی مشغول شد. هدف از تشکیل این انجمن اسلامی، جذب افراد متعهد و جوانان و آشنا کردن آنان با احکام و معارف الهی بود. همچنین آنان را برای انجام برخی کارهای تبلیغاتی آماده می‌کرد.
  
* 3. آقاي جعفر هيدجي.
+
ایشان به اکثر مناطق عزیمت می‌نمود و مردم را به مسائل مختلف فرهنگی و مذهبی آگاهی می‌داد و آنان را به حمایت از کسانی که در عرصه‌های فرهنگی فعالیت داشتند، تشویق می‌کرد.  
  
فرزند ارجمند ايشان، محمدعلي، در همان دوران تحصيل بر اثر حادثه اي از دنيا رفت و موجب اندوه فراوان پدر گرديد. از آن جا كه ايشان آرزو داشت يكي از فرزندانش به سلك روحانيت درآيد، محمدباقر آرزوي پدر را جامه عمل پوشاند و با علاقه به تحصيل علوم اسلامي پرداخت و الآن از جمله روحانيان موفق در حوزه و منطقه بشمار مي‌رود.
+
برخی دیگر از فعالیت‌های فرهنگی آیت الله هیدجی عبارت است از: تأسیس کتابخانه‌ای در مدرسه دینی، تأسیس یک [[مسجد]] در روستای رحمت آباد، اقامه [[نماز جماعت]] در [مسجد] حاج محمد، اقامه نماز جماعت در مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه، برنامه [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] در محل اقامت خویش و مشارکت در فعالیت تبلیغی علمای منطقه که شب‌های جمعه گرد هم جمع می شدند و برای روز جمعه برنامه‌ریزی می‌کردند و هر کدام به منطقه‌ای اعزام می‌شدند. ایشان نیز از جمله افراد پیش قدم این جمع بود و در روستاهایی مثل الوند، نصیرآباد و خلیفه لو به امور فرهنگی می‌پرداخت.
  
==خصوصيات اخلاقي==
+
==فعالیت‌های سیاسی==
  
تقيد به [[نماز اول وقت]]. ايشان هميشه مقيد بود نماز خويش را در اول وقت بخواند. به هنگام [[نماز]] دست از هر فعاليتي برمي‌داشت و به سراغ [[عبادت]] مي‌رفت و مي‌فرمود: نماز اول وقت در نزد خداوند صد مرتبه بهتر است از نمازي كه در آخر وقت با عجله خوانده شود.
+
آیت الله محمدی هیدجی در دوران پیش از انقلاب اسلامی در کنار سایر علمای منطقه، جهت تبلیغ به روستاهای مختلف اعزام می‌شد و مردم را به کارهای پلید حکومت پهلوی آگاهی می‌داد. با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی [[ایران|ایران]] و اوجگیری قیام خونین مردم علیه شاه، وی نیز در سفرهای تبلیغی خود، اعلامیه های [[امام خمینی]] قدس سره را منتشر می‌کرد و در سخنرانی‌های خویش بدون هیچ واهمه‌ای خیانت‌های شاه را بیان می‌داشت و مردم را به قیام علیه رژیم منفور تشویق می‌کرد. البته در این راه چندین بار به وسیله [[ساواک]] احضار گردید و از او تعهد گرفته شد که از این گونه سخنرانی‌ها بپرهیزد؛ ولی او پس از آزادی، به فعالیت سیاسی خود ادامه می‌داد.
  
بعد از هر نماز ايشان به همه مؤمنان و مؤمنات [[دعا]] مي‌كرد؛ بخصوص پدر و مادرش را نيز در اين دعاها سهيم مي‌كرد و اهل خانواده‌اش را به دعا، چنين توصيه مي‌فرمود:
+
یکی از خاطرات آیت الله محمدی هیدجی قبل از انقلاب، این است که نقل می‌کرد: چون من در سخنرانی‌هایم اعلامیه‌هایی را که به دستم رسیده بود، به مردم می‌رساندم، لذا بنده را بارها از طرف سازمان امنیت احضار کردند و تذکراتی را به من دادند. در سازمان، سرگردی به نام جعفری بود. او در آن جا به من گفت: نصیحتی می کنم، گوش کنید و آن این که آقای خمینی مجتهد است و باید به ایشان [[دعا]] کنیم؛ ولی از شما خواهش می‌کنم در منبرها دعا نکنید... ما بعداً فهمیدیم که همان سرگرد، مرید امام و خیلی علاقه‌مند به ایشان بوده است.
  
دعا يكي از روش‌هاي عقلايي است كه انسان نيازهاي خود را از فردي كريم و پرمحبت و توانا بخواهد و از او مدد جويد. اگر چه خداوند به همه چيز آگاه است و حاجت به بازگو كردن ندارد؛ لكن دوست دارد كه بنده، او را بخواند و در پيشگاهش تذلل كند و حاجت‌هاي خود را بشمارد و او همه آن ها را بر اساس [[حكمت]] و مصلحت برآورد؛ چرا كه خداوند فرموده: كساني كه مرا با پاكي بخوانند، من بهره‌مند مي كنم. و من به هر بنده نزديكم اگر مرا به راستي بخواند، اجابت و حاجت او را برآورده مي‌كنم».
+
بعد از پیروزی انقلاب، تا مدتی دادگاه‌ها تعطیل شدند. از این رو، کمیته‌ای به نام کمیته انقلابی حضرت امام تشکیل شد که از جمله وظایف آن، حل و فصل برخی مرافعات مردمی و گشت شبانه در محل‌ها بود. سرپرستی این کمیته را آیت الله محمدی هیدجی بر عهده داشت و به عنوان قاضی تحکیم، کنترل اوضاع و حل و فصل اختلاقات مردم منطقه را به جدیت تمام پی می‌گرفت؛ چه بسا در این موارد به هنگام ضرورت به اطراف نیز مسافرت می‌کرد.
 +
==خصوصیات اخلاقی==
  
استفاده از فرصت‌ها. معظم له هميشه تلاش مي‌كرد كه از فرصت‌هاي بدست آمده به بهترين شكل استفاده كند. به همين جهت اوقات فراغت خود را به مطالعه كتب ديني و اخلاقي مي‌گذرانيد و مي‌فرمود: دقايق فرصت را بايد غنيمت بشماريم و سعي كنيم اوقات خويش را به بطالت نگذرانيم؛ چرا كه اين فرصت، وفا ندارد و زودگذر است و كمتر نصيب انسان مي‌گردد.
+
* تقید به [[نماز اول وقت]]: ایشان همیشه مقید بود نماز خویش را در اول وقت بخواند. به هنگام [[نماز]] دست از هر فعالیتی برمی‌داشت و به سراغ [[عبادت]] می‌رفت و می‌فرمود: نماز اول وقت در نزد خداوند صد مرتبه بهتر است از نمازی که در آخر وقت با عجله خوانده شود.
  
احترام به روحانيت. ايشان روحانيت را بسيار محترم مي‌شمرد و هرگاه شخصيتي روحاني را مي‌ديد بسيار خوشحال مي‌شد و مي‌فرمود: ما وظيفه داريم طبقه روحانيت را ارج نهيم؛ زيرا آنان وارثان انبيا بر روي زمينند و طرفداران حقوق و حدود و صلاح اجتماع و برحذر كنندگان مردمان از زشتي‌ها و فسادها هستند.
+
* بعد از هر نماز ایشان به همه مؤمنان و مؤمنات [[دعا]] می‌کرد؛ بخصوص پدر و مادرش را نیز در این دعاها سهیم می‌کرد و اهل خانواده‌اش را به دعا، چنین توصیه می‌فرمود: «دعا یکی از روش‌های عقلایی است که انسان نیازهای خود را از فردی کریم و پرمحبت و توانا بخواهد و از او مدد جوید. اگر چه خداوند به همه چیز آگاه است و حاجت به بازگو کردن ندارد؛ لکن دوست دارد که بنده، او را بخواند و در پیشگاهش تذلل کند و حاجت‌های خود را بشمارد و او همه آن ها را بر اساس [[حکمت]] و مصلحت برآورد؛ چرا که خداوند فرموده: کسانی که مرا با پاکی بخوانند، من بهره‌مند می کنم. و من به هر بنده نزدیکم اگر مرا به راستی بخواند، اجابت و حاجت او را برآورده می‌کنم».
  
توسل به خاندان [[اهل بيت]] علیهم‌السلام. اين بزرگوار علاقه خاصي به خاندان [[وحی]] داشت و همواره در كارها و مشكلات خويش به [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام متوسل مي شد؛ مخصوصاً به [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها و آقا ابوالفضل العباس و [[امام حسين]] علیه‌السلام كه هر وقت مي خواست روضه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها را بخواند يا از كسي مي‌شنيد، به شدت مي‌گريست؛ به نحوي كه انسان فكر مي‌كرد عزيزي را از دست داده است. هميشه خانواده‌اش را توصيه مي‌كرد به توسل كردن به خاندان وحي. و مي گفت: يكي از اسباب گشايش و رسيدن به حاجات، توسل به خاندان عصمت و طهارت و نزديك شدن به بيت نبوت و امامت و برقرار كردن ارتباط با آنان است.
+
* استفاده از فرصت‌ها: معظم له همیشه تلاش می‌کرد که از فرصت‌های بدست آمده به بهترین شکل استفاده کند. به همین جهت اوقات فراغت خود را به مطالعه کتب دینی و اخلاقی می‌گذرانید و می‌فرمود: دقایق فرصت را باید غنیمت بشماریم و سعی کنیم اوقات خویش را به بطالت نگذرانیم؛ چرا که این فرصت، وفا ندارد و زودگذر است و کمتر نصیب انسان می‌گردد.
  
==توصيه‌هاي اخلاقي==
+
* احترام به روحانیت: ایشان روحانیت را بسیار محترم می‌شمرد و هرگاه شخصیتی روحانی را می‌دید بسیار خوشحال می‌شد و می‌فرمود: ما وظیفه داریم طبقه روحانیت را ارج نهیم؛ زیرا آنان وارثان [[انبیاء|انبیا]] بر روی زمینند و طرفداران حقوق و حدود و صلاح اجتماع و برحذر کنندگان مردمان از زشتی‌ها و فسادها هستند.
  
ايشان مي فرمود: در حفظ [[دين]] و نگهداري عقايد حقه خود، كوشا باشيد و اين عقيده پاك را كه ارزنده‌ترين نعمت پروردگار و مايه عزت و عظمت و بزرگواري [[دنيا]] و [[آخرت]] است، از دست ندهيد. توصيه ديگر ايشان آن بود كه: همواره به [[ياد خدا]] باشيد و هيچ وقت او را فراموش نكنيد، تا خداوند به ياد شما باشد؛ چنان كه خود فرموده: «فاذكروني اذكركم»؛ همواره مرا ياد كنيد تا من هم به ياد شما باشم.
+
* [[توسّل‌‌‌‌‌|توسل]] به خاندان [[اهل بیت]] علیهم‌السلام: این بزرگوار علاقه خاصی به خاندان [[وحی]] داشت و همواره در کارها و مشکلات خویش به [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام متوسل می شد؛ مخصوصاً به [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و [[امام حسین]] و [[حضرت عباس علیه السلام|ابوالفضل العباس]] علیهماالسلام، که هر وقت می خواست روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بخواند یا از کسی می‌شنید، به شدت می‌گریست؛ به نحوی که انسان فکر می‌کرد عزیزی را از دست داده است. همیشه خانواده‌اش را توصیه می‌کرد به توسل کردن به این خاندان. و می گفت: یکی از اسباب گشایش و رسیدن به حاجات، توسل به خاندان عصمت و طهارت و نزدیک شدن به بیت نبوت و امامت و برقرار کردن ارتباط با آنان است.
  
از بهره‌هاي نامشروع از قبيل رشوه اجتناب كنيد كه اخلاقاً و شرعاً منفورترين فايده‌اي است كه به دست انسان مي رسد. [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در اين مورد فرموده: «لعن الله الراشي والمرتشي والماشي بينهما؛ لعن خدا بر رشوه دهنده و گيرنده و واسطه بين ايشان باد».
+
* ایشان توصیه هایی نیز می فرمود، از جمله: در حفظ [[دین]] و نگهداری عقاید حقه خود کوشا باشید و این عقیده پاک را که ارزنده‌ترین نعمت پروردگار و مایه عزت و عظمت و بزرگواری دنیا و [[آخرت]] است، از دست ندهید. از توصیه‌های دیگر ایشان آن بود که: همواره به یاد خدا باشید و هیچ وقت او را فراموش نکنید، تا خداوند به یاد شما باشد؛ چنان که خود فرموده: «فاذکُرونی أذکُرکم»... و از بهره‌های نامشروع از قبیل [[رشوه خواری|رشوه]] اجتناب کنید که اخلاقاً و شرعاً منفورترین فایده‌ای است که به دست انسان می رسد...».
 
 
==فعاليت‌هاي فرهنگي==
 
 
 
ايشان از همان دوران تحصيل، به تبليغ [[احكام]] اسلامي و آگاهي دادن مردم اشتغال داشت. در سال 1337 ش. بنا به دستور آيت الله بروجردي و درخواست اهالي محل، از [[قم]] به زادگاهش عزيمت نمود و اداره مدرسه علميه را بر عهده گرفت و به تدريس علوم ديني پرداخت. علاوه بر اين، به كارهاي فرهنگي و اجتماعي ديگري مثل تشكيل صندوق جوانان و انجمن اسلامي به همراه حاج آقاي فخيمي مشغول شد. هدف از تشكيل اين انجمن اسلامي، جذب افراد متعهد و جوانان و آشنا كردن آنان با احكام و معارف الهي بود. همچنين آنان را براي انجام برخي كارهاي تبليغاتي آماده مي‌كرد.
 
 
 
ايشان به اكثر مناطق عزيمت مي‌نمود و مردم را به مسائل مختلف فرهنگي و مذهبي آگاهي مي‌داد و آنان را به حمايت از كساني كه در عرصه‌هاي فرهنگي فعاليت داشتند، تشويق مي‌كرد. برخي ديگر از فعاليت‌هاي فرهنگي آيت الله هيدجي عبارت است از: تأسيس كتابخانه‌اي در مدرسه ديني، تأسيس يك مسجد در روستاي رحمت آباد، اقامه [[نماز]] و جماعت در مسجد حاج محمد، اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف، برنامه تفسير [[قرآن]] در محل اقامت خويش و مشاركت در فعاليت تبليغي علماي منطقه كه شب‌هاي جمعه گرد هم جمع مي شدند و براي روز جمعه برنامه‌ريزي مي‌كردند و هر كدام به منطقه‌اي اعزام مي‌شدند. ايشان نيز از جمله افراد پيش قدم اين جمع بود و در روستاهايي مثل الوند، نصيرآباد و خليفه لو به امور فرهنگي مي‌پرداخت.
 
 
 
==فعاليت‌هاي سياسي==
 
 
 
آيت الله محمدي هيدجي در دوران پيش از انقلاب اسلامي در كنار ساير علماي منطقه، جهت تبليغ به روستاهاي مختلف اعزام مي‌شد و مردم را به كارهاي پليد حكومت پهلوي آگاهي مي‌داد. با شروع انقلاب شكوهمند اسلامي ايران و اوجگيري قيام خونين مردم عليه شاه، وي نيز در سفرهاي تبليغي خود، اعلاميه هاي [[امام خمینی]] قدس سره را منتشر مي‌كرد و در سخنراني‌هاي خويش بدون هيچ واهمه‌اي خيانت‌هاي شاه را بيان مي‌داشت و مردم را به قيام عليه رژيم منفور تشويق مي‌كرد. البته در اين راه چندين بار به وسيله ساواك احضار گرديد و از او تعهد گرفته شد كه از اين گونه سخنراني‌ها بپرهيزد؛ ولي او پس از آزادي، به فعاليت سياسي خود ادامه مي‌داد.
 
 
 
بعد از پيروزي انقلاب، تا مدتي دادگاه‌ها تعطيل شدند. از اين رو، كميته‌اي به نام كميته انقلابي حضرت امام تشكيل شد كه از جمله وظايف آن، حل و فصل برخي مرافعات مردمي و گشت شبانه در محل‌ها بود. سرپرستي اين كميته را خود وي بر عهده داشت و به عنوان قاضي تحكيم، كنترل اوضاع و حل و فصل اختلاقات مردم منطقه را به جديت تمام پي مي‌گرفت؛ چه بسا در اين موارد به هنگام ضرورت به اطراف نيز مسافرت مي‌كرد.
 
 
 
==خاطرات==
 
 
 
يكي از خاطرات آيت الله محمدي هيدجي، قبل از انقلاب، اين است كه نقل مي‌كرد: چون من در سخنراني‌هايم اعلاميه‌هايي را كه به دستم رسيده بود، به مردم مي‌رساندم، لذا بنده را بارها از طرف سازمان امنيت احضار كردند و تذكراتي را به من دادند. در سازمان، سرگردي به نام جعفري بود. او در آن جا به من گفت: نصيحتي مي كنم، گوش كنيد و آن اين كه آقاي خميني مجتهد است و بايد به ايشان [[دعا]] كنيم؛ ولي از شما خواهش مي‌كنم در منبرها دعا نكنيد. سپس مطالبي را از ما پرسيد. ما بعداً فهميديم كه همان سرگرد، مريد امام و خيلي علاقه‌مند به ايشان بود.
 
 
 
در خاطره ديگري نقل مي‌كرد كه: در بحبوحه انقلاب در گروهان ابهر شخصي تندخو به نام سرگرد نجاتي بود. يكي از روزهاي [[محرم]]، موقع ناهار در زده شد، گفتند: جناب سرگرد، رئيس پاسگاه، شما را مي‌خواهد. رفتم در را باز كردم. ايشان با عصبانيت مرا تهديد كرد و گفت: شما با سخنراني‌هاي خود اين مردم را تحريك مي‌كنيد، من اين جا را به آتش مي‌كشم و شما را هم مي‌توانم با خود ببرم. با ملايمت گفتم: عيب ندارد برويم. در اين موقع دو نفر از دوستان ما (آقايان رضا صالحي و مختار صالحي) جلو آمدند و به جناب سرگرد گفتند: جناب سرگرد! در اين اطراف چند نفر آشوبگر است، شما آن ها را كنترل كن، اين جا درست مي‌شود. بعد از آن، سرگرد با بقيه افرادش محل را ترك كرد.
 
 
 
نقل مي كرد كه: اوايل سكونتم در [[قم]]، در منطقه خاكفرج ساكن بودم. هر روز صبح وقتي مي‌خواستم به درس بروم، با پاي پياده مسير را طي مي‌كردم. هنگام طي اين مسير، از [[قرآن]] كوچكي كه داشتم و هميشه همراه من بود، آياتي را حفظ مي‌كردم و اين برنامه هر روز صبح من بود. به لطف الهي توانستم در اين مسير، ثلث قرآن را حفظ كنم و راضي نمي شدم كسي از رفقا همراه من باشد؛ چرا كه باعث مي شد نتوانم قرآن را حفظ كنم.
 
 
 
مي گفت: قرار بود به خاطر پيروزي انقلاب جشني در مسجدي كه در آن جلسه تفسير برگزار مي كردم، ترتيب دهم. لذا به همه رفقا گفتم كه هر كسي براي برگزاري اين جشن چيزي را با خود به مسجد بياورد و دسته جمعي استفاده كنيم. از ميان جمعيت، مردي گفت: حاج آقا! نمي شود يك نفر پول بدهد تا چيزي تهيه كنند؟ گفتم: مي خواهيم همه در اين جشن سهيم باشند و اتحاد خويش را بدين وسيله اعلان نماييم.
 
 
 
داماد ارجمندش حجت الاسلام روحاني نقل مي‌كند: در سال 1378 ش. همراه معظم له به عمره مشرف شديم. در كنار خانه كعبه مشغول [[دعا]] بودم كه ديدم آيت الله محمدي هيدجي هم تشريف آوردند و در كنار [[حجرالاسود]] ايستاد و مي‌خواهد آن را ببوسد؛ ولي به سبب ازدحام زياد جمعيت و كهولت، نمي‌توانست آن را ببوسد. لذا خود را به او رساندم و كمك كردم تا حجرالاسود را بوسيد. بعد از آن، دعا كرد و من نيز آمين گفتم. در دعا يكايك همه رفقا و دوستان، آبا و اجداد را حدود نيم ساعت دعا كردند. همچنين اين دعا را خواند كه ابداع از خودش بود: «اللهم ارحمني اذا اُفيضتُ اليَّ المَنون و بَكَتْ عليَّ العُيون و ودَعّني الاهلُ والاحبابُ و حُثِّيَ عليَّ التُّراب و نُسِيَ اِسمي و بُلي جسمي وانْقَطِعَ ذِكري و هجر قُربي فَلَمْ يَزرْني زائِرٌ ولَم يَذكرني ذاكرٌ ظَهَرْتُ مِنّي المآتم واستولَتْ عَلَيَّ المظالم و طالَتْ شِكايَة الخُصُوم واتَّصلَتْ دَعْوَةُ المظلوم و صَلّ علي محمّد وأرضِ الخَصوم عَنّي بِفَضْلِكَ و اِحسانِكَ وَ جُدْ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ و رضوانكَ».
 
 
 
حجت الاسلام روحاني نقل مي كند كه: من و چند نفر از دوستان در حوزه علميه هيدج در درس او حاضر مي‌شديم و هميشه درس فردا را پيش مطالعه مي‌كرديم. لذا گاهي در كلاس اشكالاتي ايراد مي‌نموديم و او جواب مي‌داد و از اين كه ما از قبل درس را مرور كرده بوديم، خوشحال مي‌شد. يك روز كه پيش مطالعه نكرده بوديم، وقتي استاد درس داد، كسي از ما اشكالي مطرح نكرد. معظم له با شوخي گفت: اين شب نشيني باعث شده كه شما نتوانيد پيش مطالعه كنيد و فقط به گوش كردن اكتفا نموديد. او هميشه دوست داشت شاگردان با پيش مطالعه وارد جلسه شوند.
 
 
 
هر ساله مردم از ايشان دعوت مي‌كردند كه در هيدج به منبر برود. در سفر تبليغي آخر، مردم از ايشان تقاضا كردند كه ماه مبارك را در هيدج سخنراني كند؛ اما او به علت ناراحتي قلبي و گوارشي نپذيرفت و فقط اقامه [[نماز جماعت]] را بر عهده گرفت. در روز [[عيد فطر]] با اصرار فراوان مردم قبول كردند كه موعظه بكنند. بعد از استقرار بر منبر، فرمود: اين، منبر آخر من است و فكر مي كنم ديگر بعد از اين زنده نمانم. لذا دعوت شما را به چند جهت قبول كردم: اول اين كه كسي كه نماز عيد فطر را اقامه مي‌كند، بايد خطبه هم بخواند؛ دليل دوم اين است كه مي‌خواهم اسم من در باب «الذين يبلغون رسالات ربهم» ثبت شود؛ سوم اين كه اين منبر را از من به عنوان يادگار داشته باشيد و مرا از ياد نبريد.
 
 
 
==نكات برجسته==
 
 
 
1. وي از اكثر مراجع عظام تقليد در نقل روايت و امور حسبيه اجازه داشت؛ از جمله حضرات آيات عظام: سيد محسن حكيم، سيد محمود حسيني شاهرودي، حاج سيد احمد زنجاني، حاج سيد ابوالقاسم خويي، سيد كاظم شريعتمداري، سيد محمدرضا گلپايگاني، سيد شهاب الدين نجفي مرعشي، سيد هادي ميلاني، حاج شيخ عبدالنبي عراقي، سيد محمد حسيني شيرازي و حاج شيخ موسي زنجاني رضوان الله تعالي عليهم اجمعين.
 
 
 
2. ايشان داراي طبع شعر بود و در مدح [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام و به مناسبت اعياد اسلامي، شعرهايي را مي‌سرود؛ از جمله قطعه‌اي را در مورد [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف سروده است كه چند بيت آن را مي‌آوريم:
 
 
 
يا ناطق [[قرآن]]! متوسل به تو هستم بنگر كه شكستم × خواهم تو شوي واسطه در درگه سبحان در نيمه [[شعبان]]
 
 
 
چندي است مرا حاجتي اندر دل پرغم، از خالق عالم × مقضي شود گر تو نهي پاي به ميدان در نيمه شعبان
 
 
 
اوّل فَرَجِ تو، دگري مغفرتم را، زين معصيتم را × ديگر پدر و مادر و استاد و بزرگان در نيمه شعبان
 
 
 
اي هيدجي! اي غرق به درياي محبت، مشتاق مودت × بر درگه حقي هستي صاحب عنوان در نيمه شعبان
 
  
 
==وفات==
 
==وفات==
  
سرانجام اين عالم وارسته بعد از 78 سال تلاش خستگي ناپذير در شامگاه [[عيد غدير]]، در 24 اسفند 1379 ش. (1421 ق) چشم از جهان فروبست و پيكر مطهرش پس از تشييع باشكوه و اقامه [[نماز]] به وسيله آيت الله سيد مهدي روحاني در قبرستان ابوحسين قم به خاك سپرده شد.<ref> منابع مقاله: مصاحبه با همسر محترم ايشان، گفتگو و مصاحبه با فرزندانش حجت الاسلام محمدباقر محمدي هيدجي و آقاي جعفر محمدي هيدجي و داماد محترمشان حجت الاسلام دامت توفيقاتهم.</ref>
+
مرحوم آیت الله عبدالرحمن محمدی هیدجی، سرانجام در شامگاه [[عید غدیر]]، در ۲۴ اسفند ۱۳۷۹ شمسی (۱۴۲۱ ق) چشم از جهان فروبست و پیکر مطهرش پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه و اقامه [[نماز میت|نماز]] به وسیله آیت الله [[سید مهدی روحانی]]، در قبرستان ابوحسین [[قم]] (قبرستان نو) به خاک سپرده شد.
  
==پانویس ==
+
==منابع==
<references />
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، ولی عباس‌زاده، جلد ۱۵، صفحه ۲۷۱-۲۸۳.
  
==منبع==
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:هیدجی.jpg|عبدالرحمن محمدی هیدجی در منزل شخصی
 +
پرونده:هیدجی0.jpg|عبدالرحمن محمدی هیدجی
  
ولي عباس زاده, ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 271-283
+
</gallery>
  
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای معاصر|محمدی هیدجی،عبدالرحمن]][[رده:علماء شیعه]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
[[رده:علمای اخلاق]]
+
[[رده:محدثان]][[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
 +
[[رده:مدفونین در قبرستان نو]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۳۰

«آیت‌الله عبدالرحمن محمدی هیدجی» (۱۳۰۴-۱۳۷۹ ش)، فقیه، محدث و عالم مجاهد شیعه معاصر است. او از شاگردان آیت الله بروجردی و سید محمد حجت کوه‌کمری بود و از بسیاری از علمای زمان خود اجازه نقل روایت داشت. آیت‌الله هیدجی در اکثر مباحث فقهی، ادبی، روایی و شعر متبحر بود و به تبلیغ احکام اسلامی و ارشاد مردم اهتمام داشت.

Hidaji.jpg
نام کامل عبدالرحمن محمدی هیدجی
زادروز ۱۳۰۴ شمسی
زادگاه هیدج، زنجان
وفات ۱۳۷۹ شمسی
مدفن قم، قبرستان نو

Line.png

اساتید

سید حسین بروجردی، سید محمد حجت کوه‌کمری، سید شمس الدین کاظمی هیدجی، شیخ موسی زنجانی،...


آثار

الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب، النسب و فروعه الفقهیه، درة التاج فی حقیقة المعراج، اندیشه‌های روشن، ارزنده‌ترین میراث،...


ولادت و خاندان

عبدالرحمن محمدی هیدجی، سال ۱۳۰۴ ش. (۱۳۴۴ ق) در هیدج، ۷۵ کیلومتری زنجان در خانواده‌ای علمی و مذهبی چشم به جهان گشود. پدرش حاج میرزا عبدالعظیم و جدش حاج ملا فتح الله و عموی پدرش آیت الله حاج میرزا عبدالرحیم فقاهتی، صاحب کتاب قضاء، همگی از علمای سرشناس منطقه بوده‌اند.

تحصیلات و استادان

عبدالرحمن در چهار سالگی در مکتب نزد ملا مجید و شیخ عزیزالله به فراگیری قرآن مجید پرداخت. او توانست به خوبی قرآن را فراگیرد و از شاگردان نمونه مکتب شود.

پس از اتمام دوره ابتدایی، با تشویق‌های فراوان پدرش جهت یادگیری علوم حوزوی و علاقه شدید خود او، وارد حوزه علمیه هیدج گردید. همزمان با تحصیل، همواره در کنار پدر در مزارع و باغات به کشاورزی می‌پرداخت. ایشان ضمن آن که تلاش می‌کرد که مطالب را به خوبی یاد بگیرد، اشکالات درسی خود را از پدرش می‌پرسید. او در حوزه علمیه هیدج مقدمات و ادبیات عرب را نزد حاج ملا محمد فخیمی با موفقیت به پایان رسانید.

بعد از اتمام دروس مقدماتی، در سال ۱۳۶۰ ق. راهی شهر مقدس قم گردید و در این شهر اقامت گزید. دروس سطح را نزد اساتید بزرگواری همچون: آیت الله سید شمس الدین کاظمی هیدجی و آیت الله شیخ موسی زنجانی فراگرفت و سپس در درس خارج آیت الله بروجردی و سید محمد حجت کوه کمره ای حاضر شد و مبانی علمی خویش را استوار کرد.

آیت الله محمدی هیدجی از اکثر مراجع عظام تقلید در نقل روایت و امور حسبیه اجازه داشت؛ از جمله: سید محسن حکیم، سید محمود حسینی شاهرودی، سید ابوالقاسم خویی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید شهاب الدین نجفی مرعشی و سید محمدهادی میلانی.

وی در نقل حدیث شیوه خاصی را می پیمود. او سند حدیث را ابتدا به طور مفصل بررسی می‌کرد؛ اگر سند روایت به یکی از معصومان می‌رسید، آن را نقل می‌کرد و چنان چه صحت سند آن برایش محرز نمی‌گشت، از نقل حدیث اجتناب می‌نمود.

آثار و تألیفات

آیت الله محمدی هیدجی همواره در کنار تحصیل، به تحقیق و تفحص در موضوعات مختلف فقهی و حدیثی مشغول بود و آثاری به رشته تحریر درآورد، که تعدادی از این آثار به چاپ رسیده و تعدادی هنوز چاپ نشده است.

آثار چاپ شده:

  • ۱. الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب: محدث نوری کتابی به نام «فصل الخطاب فی تحريف كتاب رب الأرباب» نگاشته و در آن اقوال مدعیان تحریف قرآن را بیان کرده است. کتاب «الحجة علی فصل الخطاب» در حقیقت برای ابطال آن اقوال و ادله این عده تحریر شده است. این اثر به وسیله خود مؤلف در چاپخانه علمیه قم، به تعداد دو هزار جلد در سال ۱۳۶۳ ش. چاپ گردیده است.
  • ۲. النسب و فروعه الفقهیه: در این کتاب تمام مسائل مربوط به نسب و ادله ثبوت آن و فروعی مثل تلقیح مصنوعی، استحباب ارضاع و... با نقل ادله بیان شده است. این اثر نیز در چاپخانه علمیه قم در سال ۱۳۷۵ ش. به چاپ رسیده است.
  • ۳. درة التاج فی حقیقة المعراج (فارسی): این اثر به معراج پیامبر اسلام و جریاناتی که در شب معراج رخ داد، پرداخته است. این کتاب در سال ۱۳۳۶ ش. به وسیله چاپخانه علمیه قم به چاپ رسیده است.
  • ۴. اندیشه‌های روشن (حکایات تاریخی): اثری است تاریخی که در آن مؤلف حکایات و روایات و داستان‌های آموزنده را در پنج بخش: ۱. فطانت، ۲. فراست، ۳. حاضرجوابی و بدیهه‌سرایی، ۴. بخش ظرافت و طرفه‌گویی، ۵. غرائب (داستان های شگفت انگیز) به رشته تحریر درآورده است. این کتاب نیز به همت چاپخانه علمیه قم در سال ۱۳۷۵ ش. زیور طبع پوشید.
  • ۵. ارزنده‌ترین میراث یا وصیت به فرزندان: که در چاپخانه علمیه قم به سال ۱۳۶۳ ش. به چاپ رسیده است.
یکی از آثار آیت‌الله محمدی هیدجی

آثار چاپ نشده:

  • ۱. حسن الثواب فی تفسیر فاتحة الکتاب؛
  • ۳. غوص البحار و لآلیها. این اثر موضوع‌بندی بحارالانوار به صورت حروف الفبا است؛
  • ۴. مشایخ الاجازات. این اثر درباره راویانی است که اجازه نقل روایت داشته‌اند؛
  • ۶. عوامل فساد و صلاح، به صورت موعظه و پند و اندرز؛
  • ۷. مکتب درختان؛
  • ۸. تازه خرمای طبق، دیوان شعر آیت الله محمدی هیدجی (فارسی و ترکی)؛
  • ۹. زنده‌های خاموش و روان‌های بیدار. در این اثر به شبهات مربوط به احکام، رفتار ائمه اطهار علیهم‌السلام و قیام امام حسین علیه‌السلام پاسخ داده شده است؛
  • ۱۰. وقایع الایام. در این اثر بر اساس تاریخ قمری، برای هر روز سال حداقل دو یا سه حادثه نقل شده است؛
  • ۱۲. انتقادات اخلاقی؛
  • ۱۴. حل المسائل فی ترکیب العوامل. کتابی است در تجزیه و ترکیب؛

ایشان همچنین دارای طبع شعر بود و در مدح ائمه اطهار علیهم‌السلام و به مناسبت اعیاد اسلامی، شعرهایی را می‌سرود؛ از جمله قطعه‌ای را در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده است که چند بیت آن را می‌آوریم:

یا ناطق قرآن! متوسل به تو هستم بنگر که شکستم * خواهم تو شوی واسطه در درگه سبحان در نیمه شعبان

چندی است مرا حاجتی اندر دل پرغم، از خالق عالم * مقضی شود گر تو نهی پای به میدان در نیمه شعبان

اوّل فَرَجِ تو، دگری مغفرتم را، زین معصیتم را * دیگر پدر و مادر و استاد و بزرگان در نیمه شعبان

ای هیدجی! ای غرق به دریای محبت، مشتاق مودت * بر درگه حق هستی صاحب عنوان در نیمه شعبان

فعالیت‌های علمی و فرهنگی

آیت الله هیدجی از همان دوران تحصیل، به تبلیغ احکام اسلامی و آگاهی دادن مردم اشتغال داشت. در سال ۱۳۳۷ ش. بنا به دستور آیت الله بروجردی و درخواست اهالی محل، از قم به زادگاهش عزیمت نمود و اداره مدرسه علمیه را بر عهده گرفت و به تدریس علوم دینی پرداخت. علاوه بر این، به کارهای فرهنگی و اجتماعی دیگری مثل تشکیل صندوق جوانان و انجمن اسلامی به همراه حاج آقای فخیمی مشغول شد. هدف از تشکیل این انجمن اسلامی، جذب افراد متعهد و جوانان و آشنا کردن آنان با احکام و معارف الهی بود. همچنین آنان را برای انجام برخی کارهای تبلیغاتی آماده می‌کرد.

ایشان به اکثر مناطق عزیمت می‌نمود و مردم را به مسائل مختلف فرهنگی و مذهبی آگاهی می‌داد و آنان را به حمایت از کسانی که در عرصه‌های فرهنگی فعالیت داشتند، تشویق می‌کرد.

برخی دیگر از فعالیت‌های فرهنگی آیت الله هیدجی عبارت است از: تأسیس کتابخانه‌ای در مدرسه دینی، تأسیس یک مسجد در روستای رحمت آباد، اقامه نماز جماعت در [مسجد] حاج محمد، اقامه نماز جماعت در مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه، برنامه تفسیر قرآن در محل اقامت خویش و مشارکت در فعالیت تبلیغی علمای منطقه که شب‌های جمعه گرد هم جمع می شدند و برای روز جمعه برنامه‌ریزی می‌کردند و هر کدام به منطقه‌ای اعزام می‌شدند. ایشان نیز از جمله افراد پیش قدم این جمع بود و در روستاهایی مثل الوند، نصیرآباد و خلیفه لو به امور فرهنگی می‌پرداخت.

فعالیت‌های سیاسی

آیت الله محمدی هیدجی در دوران پیش از انقلاب اسلامی در کنار سایر علمای منطقه، جهت تبلیغ به روستاهای مختلف اعزام می‌شد و مردم را به کارهای پلید حکومت پهلوی آگاهی می‌داد. با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و اوجگیری قیام خونین مردم علیه شاه، وی نیز در سفرهای تبلیغی خود، اعلامیه های امام خمینی قدس سره را منتشر می‌کرد و در سخنرانی‌های خویش بدون هیچ واهمه‌ای خیانت‌های شاه را بیان می‌داشت و مردم را به قیام علیه رژیم منفور تشویق می‌کرد. البته در این راه چندین بار به وسیله ساواک احضار گردید و از او تعهد گرفته شد که از این گونه سخنرانی‌ها بپرهیزد؛ ولی او پس از آزادی، به فعالیت سیاسی خود ادامه می‌داد.

یکی از خاطرات آیت الله محمدی هیدجی قبل از انقلاب، این است که نقل می‌کرد: چون من در سخنرانی‌هایم اعلامیه‌هایی را که به دستم رسیده بود، به مردم می‌رساندم، لذا بنده را بارها از طرف سازمان امنیت احضار کردند و تذکراتی را به من دادند. در سازمان، سرگردی به نام جعفری بود. او در آن جا به من گفت: نصیحتی می کنم، گوش کنید و آن این که آقای خمینی مجتهد است و باید به ایشان دعا کنیم؛ ولی از شما خواهش می‌کنم در منبرها دعا نکنید... ما بعداً فهمیدیم که همان سرگرد، مرید امام و خیلی علاقه‌مند به ایشان بوده است.

بعد از پیروزی انقلاب، تا مدتی دادگاه‌ها تعطیل شدند. از این رو، کمیته‌ای به نام کمیته انقلابی حضرت امام تشکیل شد که از جمله وظایف آن، حل و فصل برخی مرافعات مردمی و گشت شبانه در محل‌ها بود. سرپرستی این کمیته را آیت الله محمدی هیدجی بر عهده داشت و به عنوان قاضی تحکیم، کنترل اوضاع و حل و فصل اختلاقات مردم منطقه را به جدیت تمام پی می‌گرفت؛ چه بسا در این موارد به هنگام ضرورت به اطراف نیز مسافرت می‌کرد.

خصوصیات اخلاقی

  • تقید به نماز اول وقت: ایشان همیشه مقید بود نماز خویش را در اول وقت بخواند. به هنگام نماز دست از هر فعالیتی برمی‌داشت و به سراغ عبادت می‌رفت و می‌فرمود: نماز اول وقت در نزد خداوند صد مرتبه بهتر است از نمازی که در آخر وقت با عجله خوانده شود.
  • بعد از هر نماز ایشان به همه مؤمنان و مؤمنات دعا می‌کرد؛ بخصوص پدر و مادرش را نیز در این دعاها سهیم می‌کرد و اهل خانواده‌اش را به دعا، چنین توصیه می‌فرمود: «دعا یکی از روش‌های عقلایی است که انسان نیازهای خود را از فردی کریم و پرمحبت و توانا بخواهد و از او مدد جوید. اگر چه خداوند به همه چیز آگاه است و حاجت به بازگو کردن ندارد؛ لکن دوست دارد که بنده، او را بخواند و در پیشگاهش تذلل کند و حاجت‌های خود را بشمارد و او همه آن ها را بر اساس حکمت و مصلحت برآورد؛ چرا که خداوند فرموده: کسانی که مرا با پاکی بخوانند، من بهره‌مند می کنم. و من به هر بنده نزدیکم اگر مرا به راستی بخواند، اجابت و حاجت او را برآورده می‌کنم».
  • استفاده از فرصت‌ها: معظم له همیشه تلاش می‌کرد که از فرصت‌های بدست آمده به بهترین شکل استفاده کند. به همین جهت اوقات فراغت خود را به مطالعه کتب دینی و اخلاقی می‌گذرانید و می‌فرمود: دقایق فرصت را باید غنیمت بشماریم و سعی کنیم اوقات خویش را به بطالت نگذرانیم؛ چرا که این فرصت، وفا ندارد و زودگذر است و کمتر نصیب انسان می‌گردد.
  • احترام به روحانیت: ایشان روحانیت را بسیار محترم می‌شمرد و هرگاه شخصیتی روحانی را می‌دید بسیار خوشحال می‌شد و می‌فرمود: ما وظیفه داریم طبقه روحانیت را ارج نهیم؛ زیرا آنان وارثان انبیا بر روی زمینند و طرفداران حقوق و حدود و صلاح اجتماع و برحذر کنندگان مردمان از زشتی‌ها و فسادها هستند.
  • توسل به خاندان اهل بیت علیهم‌السلام: این بزرگوار علاقه خاصی به خاندان وحی داشت و همواره در کارها و مشکلات خویش به ائمه اطهار علیهم‌السلام متوسل می شد؛ مخصوصاً به حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام حسین و ابوالفضل العباس علیهماالسلام، که هر وقت می خواست روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بخواند یا از کسی می‌شنید، به شدت می‌گریست؛ به نحوی که انسان فکر می‌کرد عزیزی را از دست داده است. همیشه خانواده‌اش را توصیه می‌کرد به توسل کردن به این خاندان. و می گفت: یکی از اسباب گشایش و رسیدن به حاجات، توسل به خاندان عصمت و طهارت و نزدیک شدن به بیت نبوت و امامت و برقرار کردن ارتباط با آنان است.
  • ایشان توصیه هایی نیز می فرمود، از جمله: در حفظ دین و نگهداری عقاید حقه خود کوشا باشید و این عقیده پاک را که ارزنده‌ترین نعمت پروردگار و مایه عزت و عظمت و بزرگواری دنیا و آخرت است، از دست ندهید. از توصیه‌های دیگر ایشان آن بود که: همواره به یاد خدا باشید و هیچ وقت او را فراموش نکنید، تا خداوند به یاد شما باشد؛ چنان که خود فرموده: «فاذکُرونی أذکُرکم»... و از بهره‌های نامشروع از قبیل رشوه اجتناب کنید که اخلاقاً و شرعاً منفورترین فایده‌ای است که به دست انسان می رسد...».

وفات

مرحوم آیت الله عبدالرحمن محمدی هیدجی، سرانجام در شامگاه عید غدیر، در ۲۴ اسفند ۱۳۷۹ شمسی (۱۴۲۱ ق) چشم از جهان فروبست و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به وسیله آیت الله سید مهدی روحانی، در قبرستان ابوحسین قم (قبرستان نو) به خاک سپرده شد.

منابع

آرشیو عکس و تصویر

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه