عاص بن وائل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|فرهنگ قرآن}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} «عاص بن وائل» از ...' ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ قرآن]]}}
+
'''«عاص بن وائل سهمی»''' -پدر [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]]- از مشرکان قبیله [[قریش|قریش]] و از تیره سهم بود.<ref>السّیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۰۹؛ جمهرة انساب العرب، ص ۱۶۳.</ref> او از جمله کسانی است که [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى الله علیه وآله را بسیار مورد اذیت و [[استهزاء]] خود قرار می‌داد.<ref>السّیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۰۹.</ref> مفسران، [[شأن نزول]] برخی آیات [[قرآن]] را در مورد او دانسته‌اند.
  
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
==دشمنی عاص با پیامبر اسلام==
  
«عاص بن وائل» از قريش و از تيره سهم <ref> السّيرة النبويّه، ابن هشام، ج 2، ص 409؛ جمهرة انساب العرب، ص 163. </ref> و از جمله استهزاكنندگان پيامبر بود. <ref> السّيرة النبويّه، ابن هشام، ج 2، ص 409. </ref>  
+
دشمنی عاص بن وائل با [[پیامبر اسلام]] (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به حدی بود که وی در هر اجتماعی که علیه پیامبر برگزار می‌شد، حضور می‌یافت؛ لذا زمانی که تعدادی از کفار به خانه [[ابوطالب]] رفتند و از پیامبر خواستند تا در قبال مال و مقام از دعوت خود دست بکشد، عاص نیز با آنها همراه بود و پیامبر در جواب آنها فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهید از دعوت خود دست نخواهم کشید».<ref>مطهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref>  
  
مفسّران، آيه 95 حجر (15) را درباره وى و ديگر مشركان دانسته اند كه پيوسته پيامبر(صلى الله عليه وآله) را استهزا مى كردند. <ref> جامع البيان، ج 8 ، جزء 14، ص 94؛ مجمع البيان، ج 5 - 6 ، ص 533. </ref>
+
عاص چند ماهی پس از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت پیامبر به مدینه]] در سن هشتاد و پنج سالگی مرد.<ref>بلاذری، انساب ‌الاشراف، ج‌۱، ص۱۳۹.</ref> در مورد مرگ عاص بن وائل سخنان متفاوتی وجود دارد؛ در نقلی آمده است که خر یا قاطری به او لگد زد و در اثر آن ضربت هلاک شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۸.</ref> و یا گفته شده: او برای انجام کاری به کدا (کوهی در ارتفاعات [[مکه]]) رفت، سنگی که روی آن نشسته بود از زیرش غلطید و از کوه پرت شد و به شدت آسیب دید و ناله می‌کرد که پروردگار [[محمد]] مرا کشت و در اثر همان حادثه مرد.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج‌۱، ص۲۷۹.</ref>
  
نيز آيات 90 تا 93 اسراء (17) را درباره بهانه جویی وى و ديگر سران شرك و جدال بيهوده آنان با پيامبر(صلى الله عليه وآله)دانسته اند. <ref> جامع البيان، ج 9، جزء 15، ص 205؛ مجمع البيان، ج 5 - 6 ، ص 678 . </ref>
+
از عاص فرزندانی نیز باقی ماندند که در تاریخ نام آنها آمده است، معروف‌ترین آنها [[عمرو بن عاص]] مشاور [[معاویه]] است،<ref>ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۷۴۱.</ref> که بعدها به حکومت [[مصر]] نیز رسید.
  
همچنين مقصود از «ابتر» در آيه 3 كوثر (108) وى ذكر شده است. <ref> الكشاف، ج 4، ص 808 ؛ مجمع البيان، ج 9 - 10، ص 836 . </ref>
+
==عاص در شأن نزول آیات==
 +
مفسّران و محقّقان اسلامی، نزول [[آیه]] {{متن قرآن|«اِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ»}} ([[سوره حجر]]، آیه ۹۵) را درباره عاص بن وائل سهمی و دیگر مشرکان دانسته‌اند که پیوسته [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله را [[استهزاء|استهزا]] مى کردند.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج‌۱، ص۲۷۹؛ طبری، جامع البیان، ج۸، جزء ۱۴، ص ۹۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۵۳۳؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۹، ص۱۶۵.</ref>
 +
 
 +
بسیاری از مفسّران نیز، [[شأن نزول]] «[[سوره کوثر]]» را در جواب عاص بن وائل دانسته‌اند؛ چنانکه می فرماید: {{متن قرآن|«إنّ شانِئکَ هو الأبتَر»}} (سوره کوثر، آیه ۳).<ref>زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۸۰۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۸۳۶.</ref> [[ابن عباس]] می‌گوید: «عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، با پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) هنگام خارج شدن از [[مسجدالحرام]] برخورد کرد و مدتی با یکدیگر صحبت کردند. گروهی از سران [[قریش]] در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند، هنگامی که عاص بن وائل وارد مسجد شد، به او گفتند: با که صحبت می‌کردی؟ گفت با این مرد «[[ابتر]]»! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبداللَّه پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) -که از [[حضرت خدیجه]] متولد شده بود- از دنیا رفته بود، و عرب کسی را که پسر نداشت ابتر (بدون عقب) می‌نامید».<ref>واحدی نیشابوری، اسباب نزول القرآن، ص۴۹۴؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۴۷۷.</ref>
 +
 
 +
همچنین آیه {{متن قرآن|«وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا...»}} و گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم، مگر آنکه از این سرزمین [خشک و سوزان مکه] چشمه ای پر آب و جوشان روان سازی!...  ([[سوره اسراء]]، آیه ۹۰) را درباره بهانه‌جویی عاص و دیگر سران [[شرک|شرک]] و [[جدال و مراء|جدال]] بیهوده آنان با [[پیامبر]] صلى الله علیه وآله دانسته اند.<ref>جامع البیان، ج۹، جزء ۱۵، ص ۲۰۵؛ مجمع البیان، ج۵-۶، ص۶۷۸.</ref> [[شیخ طوسى]] از قول ابن عباس می گوید: این آیات درباره اقوامى نازل گردیده که در مقام اقتراح با رسول خدا صلى الله علیه وآله بوده و به او گفته بودند، ما هرگز به تو [[ایمان]] نخواهیم آورد و [[نبوت]] تو تصدیق نخواهیم نمود، تا از براى ما چیزهایى که می‌خواهیم انجام بدهى. اینان [[ابوسفیان]]، [[ولید بن مغیره]]، [[ابوجهل]]، امیة بن خلف، '''عاص بن وائل''' و... از جماعت [[قریش]] بودند.<ref>محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی، ص ۵۱۲.</ref>
 +
 
 +
و در برخی از منابع، عاص را جزو افرادی چون ولید بن مغیره، اسود بن مطلب و امیة بن خلف دانسته‌اند که به پیامبر پیشنهاد دادند تا او خدای آنها را بپرستد و آنها نیز خدای او را بپرستند؛ که در جواب این افراد، خداوند «[[سوره کافرون]]» را نازل فرمود.<ref>ابن هشام حمیری، السیرة النبویة، ج۱، ص۳۶۲؛ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات.</ref>
 +
 
 +
به‌علاوه مفسران، شأن نزول برخی آیات دیگر را نیز درباره کارها و مواضع قبیح عاص بن وائل بیان کرده اند.<ref>سهل بن عبدالله تستری، تفسیر التستری، ص۲۰۶.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*"عاص بن وائل سهمی"، پایگاه اسلام کوئست.
فرهنگ قرآن، جلد 19، صفحه 492 .
+
* [[فرهنگ قرآن]]، اکبر هاشمی، ج۱۹، ص۴۹۲.
 +
*نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه،‌ محمدباقر محقق.
  
 
[[رده: شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده: شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
 
[[رده:دشمنان پیامبر]]
 
[[رده:دشمنان پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۵۶

«عاص بن وائل سهمی» -پدر عمرو عاص- از مشرکان قبیله قریش و از تیره سهم بود.[۱] او از جمله کسانی است که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله را بسیار مورد اذیت و استهزاء خود قرار می‌داد.[۲] مفسران، شأن نزول برخی آیات قرآن را در مورد او دانسته‌اند.

دشمنی عاص با پیامبر اسلام

دشمنی عاص بن وائل با پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به حدی بود که وی در هر اجتماعی که علیه پیامبر برگزار می‌شد، حضور می‌یافت؛ لذا زمانی که تعدادی از کفار به خانه ابوطالب رفتند و از پیامبر خواستند تا در قبال مال و مقام از دعوت خود دست بکشد، عاص نیز با آنها همراه بود و پیامبر در جواب آنها فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهید از دعوت خود دست نخواهم کشید».[۳]

عاص چند ماهی پس از هجرت پیامبر به مدینه در سن هشتاد و پنج سالگی مرد.[۴] در مورد مرگ عاص بن وائل سخنان متفاوتی وجود دارد؛ در نقلی آمده است که خر یا قاطری به او لگد زد و در اثر آن ضربت هلاک شد.[۵] و یا گفته شده: او برای انجام کاری به کدا (کوهی در ارتفاعات مکه) رفت، سنگی که روی آن نشسته بود از زیرش غلطید و از کوه پرت شد و به شدت آسیب دید و ناله می‌کرد که پروردگار محمد مرا کشت و در اثر همان حادثه مرد.[۶]

از عاص فرزندانی نیز باقی ماندند که در تاریخ نام آنها آمده است، معروف‌ترین آنها عمرو بن عاص مشاور معاویه است،[۷] که بعدها به حکومت مصر نیز رسید.

عاص در شأن نزول آیات

مفسّران و محقّقان اسلامی، نزول آیه «اِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ» (سوره حجر، آیه ۹۵) را درباره عاص بن وائل سهمی و دیگر مشرکان دانسته‌اند که پیوسته پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را استهزا مى کردند.[۸]

بسیاری از مفسّران نیز، شأن نزول «سوره کوثر» را در جواب عاص بن وائل دانسته‌اند؛ چنانکه می فرماید: «إنّ شانِئکَ هو الأبتَر» (سوره کوثر، آیه ۳).[۹] ابن عباس می‌گوید: «عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، با پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) هنگام خارج شدن از مسجدالحرام برخورد کرد و مدتی با یکدیگر صحبت کردند. گروهی از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند، هنگامی که عاص بن وائل وارد مسجد شد، به او گفتند: با که صحبت می‌کردی؟ گفت با این مرد «ابتر»! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبداللَّه پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) -که از حضرت خدیجه متولد شده بود- از دنیا رفته بود، و عرب کسی را که پسر نداشت ابتر (بدون عقب) می‌نامید».[۱۰]

همچنین آیه «وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا...» و گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم، مگر آنکه از این سرزمین [خشک و سوزان مکه] چشمه ای پر آب و جوشان روان سازی!... (سوره اسراء، آیه ۹۰) را درباره بهانه‌جویی عاص و دیگر سران شرک و جدال بیهوده آنان با پیامبر صلى الله علیه وآله دانسته اند.[۱۱] شیخ طوسى از قول ابن عباس می گوید: این آیات درباره اقوامى نازل گردیده که در مقام اقتراح با رسول خدا صلى الله علیه وآله بوده و به او گفته بودند، ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد و نبوت تو تصدیق نخواهیم نمود، تا از براى ما چیزهایى که می‌خواهیم انجام بدهى. اینان ابوسفیان، ولید بن مغیره، ابوجهل، امیة بن خلف، عاص بن وائل و... از جماعت قریش بودند.[۱۲]

و در برخی از منابع، عاص را جزو افرادی چون ولید بن مغیره، اسود بن مطلب و امیة بن خلف دانسته‌اند که به پیامبر پیشنهاد دادند تا او خدای آنها را بپرستد و آنها نیز خدای او را بپرستند؛ که در جواب این افراد، خداوند «سوره کافرون» را نازل فرمود.[۱۳]

به‌علاوه مفسران، شأن نزول برخی آیات دیگر را نیز درباره کارها و مواضع قبیح عاص بن وائل بیان کرده اند.[۱۴]

پانویس

  1. السّیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۰۹؛ جمهرة انساب العرب، ص ۱۶۳.
  2. السّیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۰۹.
  3. مطهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.
  4. بلاذری، انساب ‌الاشراف، ج‌۱، ص۱۳۹.
  5. بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۸.
  6. شیخ صدوق، الخصال، ج‌۱، ص۲۷۹.
  7. ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۷۴۱.
  8. شیخ صدوق، الخصال، ج‌۱، ص۲۷۹؛ طبری، جامع البیان، ج۸، جزء ۱۴، ص ۹۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۵۳۳؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۹، ص۱۶۵.
  9. زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۸۰۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۸۳۶.
  10. واحدی نیشابوری، اسباب نزول القرآن، ص۴۹۴؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۴۷۷.
  11. جامع البیان، ج۹، جزء ۱۵، ص ۲۰۵؛ مجمع البیان، ج۵-۶، ص۶۷۸.
  12. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی، ص ۵۱۲.
  13. ابن هشام حمیری، السیرة النبویة، ج۱، ص۳۶۲؛ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات.
  14. سهل بن عبدالله تستری، تفسیر التستری، ص۲۰۶.

منابع

  • "عاص بن وائل سهمی"، پایگاه اسلام کوئست.
  • فرهنگ قرآن، اکبر هاشمی، ج۱۹، ص۴۹۲.
  • نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه،‌ محمدباقر محقق.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه