زیدیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
جز
 
(۷ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ= پایگاه}}
 
 
 
'''«زیدیه»''' یکی از فرقه‌های اصلی [[شیعه]] می‌باشد که معتقد به [[امامت]] [[زید بن­ علی ­بن ­الحسین|زید بن­ علی ­بن ­حسین]] علیه السلام است. [[شیخ مفید]] در معرفی زیدیه می‌نویسد: «زیدیه به امامت [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و زید بن علی علیهم السلام قائل هستند و نیز به امامت هر فاطمی که به خود دعوت کند و عادل،‌ اهل علم و شجاع باشد و با او بر شمشیر کشیدن برای [[جهاد]] بیعت شود».
 
'''«زیدیه»''' یکی از فرقه‌های اصلی [[شیعه]] می‌باشد که معتقد به [[امامت]] [[زید بن­ علی ­بن ­الحسین|زید بن­ علی ­بن ­حسین]] علیه السلام است. [[شیخ مفید]] در معرفی زیدیه می‌نویسد: «زیدیه به امامت [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و زید بن علی علیهم السلام قائل هستند و نیز به امامت هر فاطمی که به خود دعوت کند و عادل،‌ اهل علم و شجاع باشد و با او بر شمشیر کشیدن برای [[جهاد]] بیعت شود».
  
 
==پیدایش زیدیه==
 
==پیدایش زیدیه==
 +
«زید» فرزند [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] علیه السلام در سال ۱۲۲ ه.ق در زمان حکومت [[هشام ­بن ­عبدالملک]]، ‌با وجود منع برادش [[امام باقر]] علیه السلام، بر ضد حکومت ظالم قیام نموده و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
 +
 +
زید هدف قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرده بود و ادعای برای امامت نداشت اما پس از زید پیروان او بدون او را امام دانستند و این را اعتقاد خود قرار دادند که امام حتما بایستی قیام کند و منكر امامت امام صادق عليه السلام شدند و به این صورت فرقه زیدیه پدید آمد.
 +
 +
==عقاید زیدیه==
 +
علامه طباطبائی در کتاب شیعه در اسلام در مورد زیدیه می گوید:
 +
«به عقيده زيديه هر فاطمى نژاد، عالم زاهد شجاع، سخى كه به عنوان قيام به حق خروج كند مى‌تواند امام باشد. زيديه در ابتداى حال، مانند خود زيد دو خليفه اول را (ابوبكر و عمر) جزو ائمه مى‌شمردند ولى پس از چندى جمعى از ايشان نام دو خليفه را از فهرست ائمه برداشتند واز على عليه السلام شروع كردند.
  
«زید» فرزند [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] علیه السلام در سال ۱۲۲ ه.ق در زمان حکومت [[هشام ­بن ­عبدالملک]]، ‌با وجود منع برادش [[امام باقر]] علیه السلام، بر ضد حکومت ظالم قیام نموده و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
+
بنا به آنچه گفته‌اند زيديه در اصول اسلام مذاق معتزله و در فروع، فقه ابى‌حنيفه‌ رئيس يكى از چهار مذهب اهل سنت را دارند. اختلافات مختصرى نيز در پاره‌اى از مسائل در ميانشان هست.»<ref>علامه طباطبایی، شيعه در اسلام،ج 1، ص63</ref>
  
عقاید خاص او از جمله، ‌قیام و خروج علیه ظالمان در هر شرایطی، امکان [[امامت]] بدون برخورداری از [[علم غیب امامان|علم غیب]] و [[عصمت]] و نگرش مثبت او نسبت به شیخین ([[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]])، ‌سبب شد که علی رغم این که خود زید مدعی امامت نبود، پیروان او ‌زید را امام دانسته و بعد از شهادت او در [[کوفه|کوفه]] و [[عراق]] و سپس در [[ایران]] و [[یمن]]، مذهب زیدیه را تشکیل داده و دست به قیام هایی زدند.
+
و در مقدمه البحر الزخار در تعریف زیدیه آمده: «زیدیه به فرقه‏اى گفته مى‏شود که به پیروى از زید بن على(ع)، على بن ابى‌‏طالب(ع) را در امامت بر دیگران مقدم و امامت را پس از او براى حسن(ع) و حسین(ع) و سپس منحصر در فرزندان آن دو بداند که با دعوت و فضل به امامت مى‏‌رسند، نه با وراثت. و خروج نیز بر ایشان واجب است. همچنین توحید، عدل، وعد و وعید، امامت و امر به معروف و نهى از منکر از دیگر اعتقادات زیدیه است».<ref>نقل از موسوی نژاد، سید علی، «آشنایی با زیدیه»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 11.</ref>
  
 
==مهمترین قیامهای زیدیه==
 
==مهمترین قیامهای زیدیه==
سطر ۲۱: سطر ۲۶:
 
'''۱. جارودیّه:'''  
 
'''۱. جارودیّه:'''  
  
«[[جارودیه]]» یعنی پیروان ابی­ جارود با این اعتقاد که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] تصریح بر [[امامت]] [[امام علی علیه السلام|علی]]، [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیهم السلام به صورت وصفی و بدون ذکر اسم دارد؛ امامت از اولاد [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] خارج نمی‌شود؛ شیخین ([[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]]) کافرند.
+
آنان پیروان ابی جارود، زیاد بن منذر همدانی (متوفای 150 یا 160 ه) هستند، وی در آغاز از اصحاب امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام بود.سپس به زیدیه پیوست.
 +
 
 +
عقاید جارودیه درباره امام به شرح زیر است:
 +
 
 +
* امامت پس از امام حسین علیه السلام به فرزندان امام حسن و امام حسین اختصاص دارد و دیگر فرزندان علی علیه السلام از آن نصیبی ندارند، و فرزندان فاطمه علیها السلام در این امر شریکند و هر یک از آنان که قیام کند و مردم را به بیعت با خود دعوت کند، امام خواهد بود، و در این صورت دیگران حق مخالفت با او را ندارند.
 +
* امامان همگی از علم لدنی برخوردارند، لذا کوچک و بزرگ آنها دارای یک مرتبه اند، و همه آنان به آنچه پیامبر از جانب خدا آورده است آگاهند.
 +
* علی علیه السلام از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله به امامت منصوب شده بود، البته نه به اسم، بلکه به وصف، و مسلمانان در شناخت وصف او کوتاهی کرده و با انتخاب [[ابوبکر]] به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله کافر گردیدند.
 +
* جارودیه درباره آخرین امام سه دسته شدند: گروهی از آنان محمد بن عبد الله بن الحسن (نفس زکیه) را آخرین امام دانستند و گفتند او نمرده است و قیام خواهد کرد، و گروهی دیگر محمد بن قاسم صاحب طالقان را، و گروه سوم یحیی بن عمر فرزند حسین بن زید بن علی را.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ص117 </ref>
  
 
'''۲. سلیمانیه:'''  
 
'''۲. سلیمانیه:'''  
  
پیروان سلیمان ­بن ­جرید که قائلند [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه السلام افضل [[صحابه]] بود و خطای صحابه از روی [[اجتهاد]] بوده ولذا گناهکار نمی‌باشند؛ ‌[[تبرّی|تبری]] از [[عثمان بن عفان|عثمان]] لازم است؛ جنگ کنندگان با حضرت علی کافرند؛ ‌[[بداء]] و [[تقیه]] جایز نیست؛‌ [[امامت]] در فرزندان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] منحصر نیست.
+
این فرقه به سلیمان بن جریر الرقی منسوب است. او نیز در آغاز از اصحاب امام صادق (ع) بود که از آن حضرت جدا شد و به پیروان امام زید پیوست.<ref>موسوی نژاد، سید علی، «آشنایی با زیدیه»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 11.</ref> سلیمانیه قائلند [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه السلام افضل [[صحابه]] بود و خطای صحابه از روی [[اجتهاد]] بوده ولذا گناهکار نمی‌باشند؛ ‌[[تبرّی|تبری]] از [[عثمان بن عفان|عثمان]] لازم است؛ جنگ کنندگان با حضرت علی کافرند؛ ‌[[بداء]] و [[تقیه]] جایز نیست؛‌ [[امامت]] در فرزندان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] منحصر نیست.<ref>خلیلی، فرقه زیدیه، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]</ref>
  
'''۳. صالحیه:'''
+
'''۳. صالحیه یا بتریه :'''
  
پیروان حسن­ بن ­صالح که معتقدند: امام علی افضل صحابه و اولی به امامت است اما بیعت با ابوبکر به خاطر رضایت [[امام علی]] علیه السلام خطا نبوده است؛ هر یک از فرزندان [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیه السلام قیام به شمشیر کند امام است؛ ‌[[علم غیب امامان|علم غیب امام]] نفی می‌شود؛ ‌درباره عثمان باید سکوت کرد.
+
صالحیه یا بُتْریّه‌ (یا بَتْرِیّه‌/ اَبْتَریّه‌)، یکی‌ دیگر از فرقه‌های‌ زیدیّه‌ هستند که که‌ پیرو کُثَیْرنوّاء (ابتر) و حسن‌ بن‌ صالح‌ بن‌ حیّ بوده‌اند. <ref>مقاله " بتریه " در دانشنامه جهان اسلام، ج2، از عباس زریاب</ref>
  
در قرن سوم نیز فرقه های «هادویه»، ‌«ناصریه» و «قاسمیه» شکل گرفت که عقاید نزدیک به [[امامیه]] بودند. فرقه هادویه توسط یحیی ­بن ­حسین در [[یمن]]، فرقه ناصریه توسط حسن­ بن ­علی در [[ایران]] و فرقه قاسمیه توسط قاسم ­بن ­ابراهیم رسی در یمن پایه گذاری شدند.
+
از اصول مطرح در این فرقه جواز امامت مفضول با وجود افضل است، با این توضیح که علی و اولاد او از دیگران افضلند، ولی در خصوص حضرت علی (ع) معتقدند که آن حضرت به خواست خود کنار رفت. بنابراین، امامت علی (ع) تنها پس از بیعت مردم محقق شده  و امامت شیخین نیز بلااشکال است. آنان درباره حکم عثمان توقف کردند. همچنین آنان امامت هر یک از اولاد علی را که خروج کند می‌پذیرفتند، چه از فرزندان فاطمه باشد، یا نباشد. همان گونه که آشکار است، این فرقه از همه فرق خواه زیدیه به اهل سنت نزدیک تر است.<ref>نقل از موسوی نژاد، سید علی، «آشنایی با زیدیه»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 11.</ref>
 +
 
 +
در قرن سوم نیز فرقه های «هادویه»، ‌«ناصریه» و «قاسمیه» شکل گرفت که عقاید نزدیک به [[امامیه]] بودند. فرقه هادویه توسط یحیی ­بن ­حسین در [[یمن]]، فرقه ناصریه توسط حسن­ بن ­علی در [[ایران]] و فرقه قاسمیه توسط قاسم ­بن ­ابراهیم رسی در یمن پایه گذاری شدند.<ref>خلیلی، فرقه زیدیه، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]</ref>
  
 
==حکومت‌های زیدیان==
 
==حکومت‌های زیدیان==
سطر ۳۷: سطر ۵۱:
 
'''۱. مغرب:'''
 
'''۱. مغرب:'''
  
ادریس­ بن­ عبدالله که بعد از قیام شهید [[فخّ]] به شمال آفریقا گریخته بود، ‌در سال ۱۷۲ ه.ق توانست دولت ادریسیان را در مغرب پایه ­گذاری کند، اما این حکومت چند سال بعد از ادریس با حکومت فاطمیان مغرب مواجه شد. از سال ۳۰۵ ه.ق ادریسیان حکومتی نداشتند. سرانجام در سال ۳۷۵ ه.ق به تاریخ پیوستند.
+
یکی از فرزندان [[عبد الله بن حسن مثنی]] به نام ادریس بعد از قیام شهید [[فخّ]] از دست هارون الرشید به والی مصر پناهنده شد. والی مصر با عده‌ای وی را به مغرب فرستاد و در شهر «ولبله » اقامت گزید. اسحاق بن عبد الله، والی مغرب، وی را اکرام کرد. ادریس دعوت خود را اعلان کرد و بربرها دعوت او را اجابت کردند و او بر مغرب دور (مراکش) در سال ۱۷۲ ه.ق تسلط یافت. اما در سال ۱۷۵ توسط شخصی که نفوذی هارون بود مسموم شد و از دنیا رفت. پس از او تاج حکومت را بر سر یکی از کنیزان ادریس که باردار بود گذاشتند. او پسری به دنیا آورد که او را ادریس نامیدند و هنگامی که ادریس ثانی به حد بلوغ رسید، زمام حکومت زیدیه را عهده دار شد. تا این که به سال ۲۱۳ هجری به وسیله زهر مسموم شد.
 +
 
 +
وی دوازده فرزند پسر بر جای گذاشت. بزرگترین آنها که محمد نام داشت، جانشین پدر شد، و منطقه تحت حکومت خود را بین برادران تقسیم کرد. طولی نکشید که میان آنها اختلاف بروز کرد، و سبب فروپاشی دولت ادریسیان شد. و سرانجام در سال ۳۲۳ هجری توسط خوارج به رهبری عبد الرزاق خارجی صفری منقرض گردید.<ref>رک: ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ص۱۳۳ </ref>
  
 
'''۲. ایران:'''
 
'''۲. ایران:'''
  
با آمدن یحیی ­بن ­عبدالله به دیلم و تبلیغ امامت خویش دیلمیان و مردم طبرستان با [[علویان]] آشنا شدند و بعد از شهادت او توسط [[حکومت بنی عباس|عباسیان]]، حسین بن ­علی ([[داعی کبیر|داعی کبیر]]) در سال ۲۵۰ ه.ق با دعوت و بیعت مردم طبرستان،‌ آمل و ساری را تصرف کرد و بیست سال بر شمال [[ایران]] حکومت کرد و سپس محمد بن ­زید و بعد از او حسن ­بن ­علی و فرزندان او تا قرن چهارم حکومت زیدیه را بر شمال ایران حفظ کردند و از قرن چهارم ‌به تدریج از قدرت زیدیان در شمال ایران کاسته شد و سلسله حکومت آن‌ها برچیده شد و ‌با ظهور [[صفویه]] کاملاً از بین رفته و همه زیدیان به مذهب [[امامیه|امامی]] گرویدند.
+
با آمدن یحیی ­بن ­عبدالله به دیلم و تبلیغ امامت خویش دیلمیان و مردم طبرستان با [[علویان]] آشنا شدند و بعد از شهادت او توسط [[حکومت بنی عباس|عباسیان]]، حسین بن ­علی ([[داعی کبیر|داعی کبیر]]) در سال ۲۵۰ ه.ق با دعوت و بیعت مردم طبرستان،‌ آمل و ساری را تصرف کرد و بیست سال بر شمال [[ایران]] حکومت کرد و سپس محمد بن ­زید و بعد از او حسن ­بن ­علی و فرزندان او تا قرن چهارم حکومت زیدیه را بر شمال ایران حفظ کردند و از قرن چهارم ‌به تدریج از قدرت زیدیان در شمال ایران کاسته شد و سلسله حکومت آن‌ها برچیده شد و ‌با ظهور [[صفویه]] کاملاً از بین رفته و همه زیدیان به مذهب [[امامیه|امامی]] گرویدند.<ref>خلیلی، فرقه زیدیه، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]</ref>
  
 
'''۳. یمن:'''
 
'''۳. یمن:'''
  
یحیی ­بن ­حسین در سال ۲۸۴ ه.ق. در صعده [[یمن]] با ترویج مذهب هادویه حکومت زیدی را تشکیل داد. بعد از درگذشت او در سال ۲۹۸ ه.ق ‌تفکر زیدیه دچار افول شد و در سال ۴۴۴ ه.ق. حکومت زیدی از بین رفت. سپس در سال ۵۹۴ ه.ق. عبدالله ­بن ­حمزه قیام نموده و حکومت را بدست آورد. تا قرن دهم حکومت در دست زیدیان بود. در قرن یازدهم یمن بدست عثمانی‌ها افتاد. تا این که سقوط عثمانی‌ها زمینه را برای حاکمیت احمد فرزند حمیدالدین فراهم کرد. حکومت او نیز با کودتای عبدالله سلال در سال ۱۳۸۵ ه.ق از بین رفته و حکومت جمهوری بر پا شد. بعد از آن با این که ائمه زیدیه قدرت سیاسی خود را از دست داده بودند ولی دین خود را حفظ نمودند.
+
دولت زیدیه در یمن توسط یحیی بن الحسین ملقب به «الهادی الی الحق» در سال ۲۸۸ هجری تاسیس شد. وی در سال ۲۴۵ هجری در مدینه متولد شد. نخست در حجاز به عنوان یکی از رهبران زیدیه با وی بیعت شد، و به کوشش فرماندار صنعا- که از طرف عباسیان ولایت داشت- وارد صنعا گردید، ولی مردم صنعا از یاری او امتناع ورزیدند، زیرا او با انجام منکرات سخت مخالفت ورزید، و آنان را به پرداخت زکات ملزم کرد. وی بار دیگر به حجاز بازگشت، تا اینکه در سال ۲۸۸ با همکاری قبایل یمنی وارد صنعا شد، و به عنوان رهبر زیدیه برای او خطبه خوانده شد. او عاملان خود را به نواحی مختلف اعزام می کرد، ولی برخی از قبایل یمنی بر ضد او شوریدند و از طرف دیگر میان او و فرزندانش و اقوام یمن درگیریهای سختی رخ داد، و او در یکی از این جنگها مجروح شد، و در سال ۲۹۸ با زهر مسموم گردید.
 +
 
 +
از وی به عنوان بزرگترین شخصیت زیدی- پس از زید بن علی- یاد می شود. او نه تنها مرد جهاد و مبارزه بود، در علم و دانش نیز موقعیتی ممتاز داشت. از این روی مذهب زیدی در یمن به نام وی معروف شده و «هادویه» خوانده می شود. وی در عین اینکه امامت علم و جهاد در مذهب زیدی، را دارا، و از نظر سیاسی قدرتمند بود، با مساکین و بیچارگان با مهربانی و فروتنی برخورد می کرد و زندگی زاهدانه و دور از تجمل و دنیاگرایی داشت.
  
اکنون نیز در یمن و منطقه نجوان و جنوب کشور [[عربستان]] مذهب زیدیه پیروانی زیادی دارد. با گسترش [[وهابیت]] در جهان، در یمن نیز زیدیان بیشتر گرایش سلفی‌گری پیدا کرده‌اند و در اصول و عقاید نیز بیشتر به [[اهل سنت]] و مذهب [[شافعی]] روی می‌آورند، ولی گروهی نیز هستند که گرایش‌ هادوی (که شبیه به [[شیعه]] امامیه است) دارند.
+
او خلافت ابو بکر را مردود می دانست، و درباره فدک او را تخطئه می کرد و می گفت: فدک را پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام بخشیده بود. از نظر او علی علیه السلام وصی و جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود.
  
==منابع مقاله==
+
مؤلف عمدة الطالب درباره او گفته است: «یحیی بن الحسین مکنی به ابو الحسن، از ائمه زیدیه، فردی جلیل القدر، شجاع، پرهیزگار، مصنف و شاعر بود. در یمن ظهور کرد و به «الهادی الی الحق» ملقب گردید. خود فرماندهی جهاد را بر عهده می گرفت و لباس پشمینه می پوشید. در فقه کتابهای بزرگی تصنیف کرده و به فقه ابو حنیفه نزدیک است. ظهور وی در یمن در زمان حکومت معتضد عباسی در سال ۲۸۰ بود، و در سال ۲۹۸ در هشتاد سالگی در گذشت. فرزندان او ائمه زیدیه و فرمانروایان یمن بودند» .
  
*شیخ مفید، اوائل المقالات، ‌بیروت، ‌دارالمفید، ۱۳۷۲،‌ ج۴،‌ ص ۳۹.
+
امامت و حکومت بر زیدیه در یمن، تا سال ۱۳۸۲، که نهضت جمهوری خواهی عربی در یمن بر پا گردید، در فرزندان و نوادگان «الهادی الی الحق» ادامه داشت.<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۱۳۴. </ref>
*اشعری،‌ علی بن اسماعیل،‌ مقالات الاسلامیین، ‌بی جا،‌ دارالنشر، ‌۱۳۵۹،‌ ص۴۰.
+
 
*طبری، محمد بن جویر،‌ تاریخ طبری،‌ قاهره،‌ مطبعة الاستقامة، ‌۱۹۳۹م،‌ ج۷،‌ ص۴۹۷ـ۵۰۴.
+
==پانویس==
*فرمانیان،‌ مهدی، موسوی نژاد، ‌سید علی،‌ درس نامه تاریخ و عقاید زیدیه،‌ قم، نشر ادیان، ‌۱۳۸۶، ص۳۵.
+
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
*خلیلی، زهرا، فرقه زیدیه، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]
 +
*ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی.
 +
*زریاب، عباس، "بتریه" در دانشنامه جهان اسلام، ج2.
 +
*طباطبايى، محمد حسين‌، شیعه در اسلام، موسسه بوستان كتاب، قم‌، چاپ پنجم‌، ۱۳۸۸ش.
 
*موسوی نژاد، ‌سید علی،‌ آشنایی با تاریخ و عقاید زیدیه، ‌مجله هفت آسمان،‌ شماره ۱۱، ص۸۰.
 
*موسوی نژاد، ‌سید علی،‌ آشنایی با تاریخ و عقاید زیدیه، ‌مجله هفت آسمان،‌ شماره ۱۱، ص۸۰.
*بغدادی،‌ عبدالقاهر، الفرق بین الفرق،‌ ترجمه محمدجواد مشکور،‌ تهران،‌ اشراقی، ۱۳۸۵، ص۳۰.
 
  
==منبع==
 
زهرا خلیلی، فرقه زیدیه، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۲۴ بهمن ۱۳۹۱.
 
 
[[رده:انشعابات شیعه]]
 
[[رده:انشعابات شیعه]]
 
 
[[رده:زیدیه]]
 
[[رده:زیدیه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۱۸

«زیدیه» یکی از فرقه‌های اصلی شیعه می‌باشد که معتقد به امامت زید بن­ علی ­بن ­حسین علیه السلام است. شیخ مفید در معرفی زیدیه می‌نویسد: «زیدیه به امامت امام علی و امام حسن و امام حسین و زید بن علی علیهم السلام قائل هستند و نیز به امامت هر فاطمی که به خود دعوت کند و عادل،‌ اهل علم و شجاع باشد و با او بر شمشیر کشیدن برای جهاد بیعت شود».

پیدایش زیدیه

«زید» فرزند امام سجاد علیه السلام در سال ۱۲۲ ه.ق در زمان حکومت هشام ­بن ­عبدالملک، ‌با وجود منع برادش امام باقر علیه السلام، بر ضد حکومت ظالم قیام نموده و به شهادت رسید.

زید هدف قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرده بود و ادعای برای امامت نداشت اما پس از زید پیروان او بدون او را امام دانستند و این را اعتقاد خود قرار دادند که امام حتما بایستی قیام کند و منكر امامت امام صادق عليه السلام شدند و به این صورت فرقه زیدیه پدید آمد.

عقاید زیدیه

علامه طباطبائی در کتاب شیعه در اسلام در مورد زیدیه می گوید: «به عقيده زيديه هر فاطمى نژاد، عالم زاهد شجاع، سخى كه به عنوان قيام به حق خروج كند مى‌تواند امام باشد. زيديه در ابتداى حال، مانند خود زيد دو خليفه اول را (ابوبكر و عمر) جزو ائمه مى‌شمردند ولى پس از چندى جمعى از ايشان نام دو خليفه را از فهرست ائمه برداشتند واز على عليه السلام شروع كردند.

بنا به آنچه گفته‌اند زيديه در اصول اسلام مذاق معتزله و در فروع، فقه ابى‌حنيفه‌ رئيس يكى از چهار مذهب اهل سنت را دارند. اختلافات مختصرى نيز در پاره‌اى از مسائل در ميانشان هست.»[۱]

و در مقدمه البحر الزخار در تعریف زیدیه آمده: «زیدیه به فرقه‏اى گفته مى‏شود که به پیروى از زید بن على(ع)، على بن ابى‌‏طالب(ع) را در امامت بر دیگران مقدم و امامت را پس از او براى حسن(ع) و حسین(ع) و سپس منحصر در فرزندان آن دو بداند که با دعوت و فضل به امامت مى‏‌رسند، نه با وراثت. و خروج نیز بر ایشان واجب است. همچنین توحید، عدل، وعد و وعید، امامت و امر به معروف و نهى از منکر از دیگر اعتقادات زیدیه است».[۲]

مهمترین قیامهای زیدیه

  1. قیام یحیی بن ­زید در خراسان در سال ۱۲۶ ه.ق.
  2. قیام محمد بن­ عبدالله (نفس زکیه) در مدینه در سال ۱۴۵ ه.ق با ادعای مهدویت.
  3. قیام ابراهیم­ بن ­عبدالله در بصره در سال ۱۴۵ ه.ق.
  4. قیام حسین­ بن­ علی (شهید فخّ) در مدینه در سال ه۱۶۹ ه.ق.
  5. قیام محمد بن ­ابراهیم (ابن طباطبا) در کوفه در سال ۱۹۹ ه.ق.

فرقه‌های زیدیه

۱. جارودیّه:

آنان پیروان ابی جارود، زیاد بن منذر همدانی (متوفای 150 یا 160 ه) هستند، وی در آغاز از اصحاب امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام بود.سپس به زیدیه پیوست.

عقاید جارودیه درباره امام به شرح زیر است:

  • امامت پس از امام حسین علیه السلام به فرزندان امام حسن و امام حسین اختصاص دارد و دیگر فرزندان علی علیه السلام از آن نصیبی ندارند، و فرزندان فاطمه علیها السلام در این امر شریکند و هر یک از آنان که قیام کند و مردم را به بیعت با خود دعوت کند، امام خواهد بود، و در این صورت دیگران حق مخالفت با او را ندارند.
  • امامان همگی از علم لدنی برخوردارند، لذا کوچک و بزرگ آنها دارای یک مرتبه اند، و همه آنان به آنچه پیامبر از جانب خدا آورده است آگاهند.
  • علی علیه السلام از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله به امامت منصوب شده بود، البته نه به اسم، بلکه به وصف، و مسلمانان در شناخت وصف او کوتاهی کرده و با انتخاب ابوبکر به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله کافر گردیدند.
  • جارودیه درباره آخرین امام سه دسته شدند: گروهی از آنان محمد بن عبد الله بن الحسن (نفس زکیه) را آخرین امام دانستند و گفتند او نمرده است و قیام خواهد کرد، و گروهی دیگر محمد بن قاسم صاحب طالقان را، و گروه سوم یحیی بن عمر فرزند حسین بن زید بن علی را.[۳]

۲. سلیمانیه:

این فرقه به سلیمان بن جریر الرقی منسوب است. او نیز در آغاز از اصحاب امام صادق (ع) بود که از آن حضرت جدا شد و به پیروان امام زید پیوست.[۴] سلیمانیه قائلند علی علیه السلام افضل صحابه بود و خطای صحابه از روی اجتهاد بوده ولذا گناهکار نمی‌باشند؛ ‌تبری از عثمان لازم است؛ جنگ کنندگان با حضرت علی کافرند؛ ‌بداء و تقیه جایز نیست؛‌ امامت در فرزندان فاطمه منحصر نیست.[۵]

۳. صالحیه یا بتریه :

صالحیه یا بُتْریّه‌ (یا بَتْرِیّه‌/ اَبْتَریّه‌)، یکی‌ دیگر از فرقه‌های‌ زیدیّه‌ هستند که که‌ پیرو کُثَیْرنوّاء (ابتر) و حسن‌ بن‌ صالح‌ بن‌ حیّ بوده‌اند. [۶]

از اصول مطرح در این فرقه جواز امامت مفضول با وجود افضل است، با این توضیح که علی و اولاد او از دیگران افضلند، ولی در خصوص حضرت علی (ع) معتقدند که آن حضرت به خواست خود کنار رفت. بنابراین، امامت علی (ع) تنها پس از بیعت مردم محقق شده و امامت شیخین نیز بلااشکال است. آنان درباره حکم عثمان توقف کردند. همچنین آنان امامت هر یک از اولاد علی را که خروج کند می‌پذیرفتند، چه از فرزندان فاطمه باشد، یا نباشد. همان گونه که آشکار است، این فرقه از همه فرق خواه زیدیه به اهل سنت نزدیک تر است.[۷]

در قرن سوم نیز فرقه های «هادویه»، ‌«ناصریه» و «قاسمیه» شکل گرفت که عقاید نزدیک به امامیه بودند. فرقه هادویه توسط یحیی ­بن ­حسین در یمن، فرقه ناصریه توسط حسن­ بن ­علی در ایران و فرقه قاسمیه توسط قاسم ­بن ­ابراهیم رسی در یمن پایه گذاری شدند.[۸]

حکومت‌های زیدیان

۱. مغرب:

یکی از فرزندان عبد الله بن حسن مثنی به نام ادریس بعد از قیام شهید فخّ از دست هارون الرشید به والی مصر پناهنده شد. والی مصر با عده‌ای وی را به مغرب فرستاد و در شهر «ولبله » اقامت گزید. اسحاق بن عبد الله، والی مغرب، وی را اکرام کرد. ادریس دعوت خود را اعلان کرد و بربرها دعوت او را اجابت کردند و او بر مغرب دور (مراکش) در سال ۱۷۲ ه.ق تسلط یافت. اما در سال ۱۷۵ توسط شخصی که نفوذی هارون بود مسموم شد و از دنیا رفت. پس از او تاج حکومت را بر سر یکی از کنیزان ادریس که باردار بود گذاشتند. او پسری به دنیا آورد که او را ادریس نامیدند و هنگامی که ادریس ثانی به حد بلوغ رسید، زمام حکومت زیدیه را عهده دار شد. تا این که به سال ۲۱۳ هجری به وسیله زهر مسموم شد.

وی دوازده فرزند پسر بر جای گذاشت. بزرگترین آنها که محمد نام داشت، جانشین پدر شد، و منطقه تحت حکومت خود را بین برادران تقسیم کرد. طولی نکشید که میان آنها اختلاف بروز کرد، و سبب فروپاشی دولت ادریسیان شد. و سرانجام در سال ۳۲۳ هجری توسط خوارج به رهبری عبد الرزاق خارجی صفری منقرض گردید.[۹]

۲. ایران:

با آمدن یحیی ­بن ­عبدالله به دیلم و تبلیغ امامت خویش دیلمیان و مردم طبرستان با علویان آشنا شدند و بعد از شهادت او توسط عباسیان، حسین بن ­علی (داعی کبیر) در سال ۲۵۰ ه.ق با دعوت و بیعت مردم طبرستان،‌ آمل و ساری را تصرف کرد و بیست سال بر شمال ایران حکومت کرد و سپس محمد بن ­زید و بعد از او حسن ­بن ­علی و فرزندان او تا قرن چهارم حکومت زیدیه را بر شمال ایران حفظ کردند و از قرن چهارم ‌به تدریج از قدرت زیدیان در شمال ایران کاسته شد و سلسله حکومت آن‌ها برچیده شد و ‌با ظهور صفویه کاملاً از بین رفته و همه زیدیان به مذهب امامی گرویدند.[۱۰]

۳. یمن:

دولت زیدیه در یمن توسط یحیی بن الحسین ملقب به «الهادی الی الحق» در سال ۲۸۸ هجری تاسیس شد. وی در سال ۲۴۵ هجری در مدینه متولد شد. نخست در حجاز به عنوان یکی از رهبران زیدیه با وی بیعت شد، و به کوشش فرماندار صنعا- که از طرف عباسیان ولایت داشت- وارد صنعا گردید، ولی مردم صنعا از یاری او امتناع ورزیدند، زیرا او با انجام منکرات سخت مخالفت ورزید، و آنان را به پرداخت زکات ملزم کرد. وی بار دیگر به حجاز بازگشت، تا اینکه در سال ۲۸۸ با همکاری قبایل یمنی وارد صنعا شد، و به عنوان رهبر زیدیه برای او خطبه خوانده شد. او عاملان خود را به نواحی مختلف اعزام می کرد، ولی برخی از قبایل یمنی بر ضد او شوریدند و از طرف دیگر میان او و فرزندانش و اقوام یمن درگیریهای سختی رخ داد، و او در یکی از این جنگها مجروح شد، و در سال ۲۹۸ با زهر مسموم گردید.

از وی به عنوان بزرگترین شخصیت زیدی- پس از زید بن علی- یاد می شود. او نه تنها مرد جهاد و مبارزه بود، در علم و دانش نیز موقعیتی ممتاز داشت. از این روی مذهب زیدی در یمن به نام وی معروف شده و «هادویه» خوانده می شود. وی در عین اینکه امامت علم و جهاد در مذهب زیدی، را دارا، و از نظر سیاسی قدرتمند بود، با مساکین و بیچارگان با مهربانی و فروتنی برخورد می کرد و زندگی زاهدانه و دور از تجمل و دنیاگرایی داشت.

او خلافت ابو بکر را مردود می دانست، و درباره فدک او را تخطئه می کرد و می گفت: فدک را پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام بخشیده بود. از نظر او علی علیه السلام وصی و جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود.

مؤلف عمدة الطالب درباره او گفته است: «یحیی بن الحسین مکنی به ابو الحسن، از ائمه زیدیه، فردی جلیل القدر، شجاع، پرهیزگار، مصنف و شاعر بود. در یمن ظهور کرد و به «الهادی الی الحق» ملقب گردید. خود فرماندهی جهاد را بر عهده می گرفت و لباس پشمینه می پوشید. در فقه کتابهای بزرگی تصنیف کرده و به فقه ابو حنیفه نزدیک است. ظهور وی در یمن در زمان حکومت معتضد عباسی در سال ۲۸۰ بود، و در سال ۲۹۸ در هشتاد سالگی در گذشت. فرزندان او ائمه زیدیه و فرمانروایان یمن بودند» .

امامت و حکومت بر زیدیه در یمن، تا سال ۱۳۸۲، که نهضت جمهوری خواهی عربی در یمن بر پا گردید، در فرزندان و نوادگان «الهادی الی الحق» ادامه داشت.[۱۱]

پانویس

  1. علامه طباطبایی، شيعه در اسلام،ج 1، ص63
  2. نقل از موسوی نژاد، سید علی، «آشنایی با زیدیه»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 11.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ص117
  4. موسوی نژاد، سید علی، «آشنایی با زیدیه»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 11.
  5. خلیلی، فرقه زیدیه، دانشنامه پژوهه
  6. مقاله " بتریه " در دانشنامه جهان اسلام، ج2، از عباس زریاب
  7. نقل از موسوی نژاد، سید علی، «آشنایی با زیدیه»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 11.
  8. خلیلی، فرقه زیدیه، دانشنامه پژوهه
  9. رک: ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ص۱۳۳
  10. خلیلی، فرقه زیدیه، دانشنامه پژوهه
  11. ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۱۳۴.

منابع

  • خلیلی، زهرا، فرقه زیدیه، دانشنامه پژوهه
  • ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی.
  • زریاب، عباس، "بتریه" در دانشنامه جهان اسلام، ج2.
  • طباطبايى، محمد حسين‌، شیعه در اسلام، موسسه بوستان كتاب، قم‌، چاپ پنجم‌، ۱۳۸۸ش.
  • موسوی نژاد، ‌سید علی،‌ آشنایی با تاریخ و عقاید زیدیه، ‌مجله هفت آسمان،‌ شماره ۱۱، ص۸۰.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه