شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آقا جمال خوانساری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن رده ها)
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
 +
'''آقا جمال خوانساری''' (م، ۱۱۲۵ ق) فرزند [[آقا حسین خوانساری]]، محدث، حکیم، متکلم، اصولی و فقیه نامدار [[شیعه]] در قرن ۱۲ هجری و از شاگردان [[محقق سبزواری|ملا محمدباقر سبزواری]] بود. او جامع علوم معقول و منقول بوده و کتابهائی در [[فلسفه]]، [[فقه]]، [[حدیث]] و عقاید تألیف نموده است. حوزه علمیه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و عالمان بزرگی مانند [[سید صدرالدین رضوی قمی|سید صدرالدین قمی]] و [[میرزا عبدالله افندی]] در حوزه تعلیم او پرورش یافتند. آقا جمال به منظور ترویج فرهنگ شیعه با دربار [[صفویه|صفوی]] ارتباط داشت و در موارد لازم از منکرات و [[خرافات]] بازمی‌داشت.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = آقا جمال خوانساری
 +
||تصویر=
 +
|زادروز = 
 +
|زادگاه =  خوانسار
 +
|وفات =  ۱۱۲۵ قمری
 +
|مدفن =  [[اصفهان]]، [[تخت فولاد]]
 +
|اساتید =  [[آقا حسین خوانساری]]، [[محقق سبزواری|ملا محمدباقر سبزواری]]،...
 +
|شاگردان = [[سید صدرالدین رضوی قمی|سید صدرالدین قمی]]، [[میرزا عبدالله افندی]]، [[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]]، [[شیخ یوسف بحرانی]]،...
 +
|آثار = مبدأ و معاد، جبر و اختیار، اصول‌الدین فی الامامة، عقاید النساء، حاشیه بر [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]]، ترجمه [[قرآن|قرآن مجید]]،...
 +
}}
 +
==ولادت==
  
 +
تاریخ و محل ولادت جمال‌الدین محمد معروف به «جمال المحققین» فرزند [[آقا حسین خوانساری]] معلوم نیست، اما مسلم است که وی اصالتاً اهل خوانسار بوده و در [[اصفهان]] پرورش یافته است.<ref> اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۲۳۱.</ref>
  
 +
==تحصیل و استادان==
  
 +
در یکی از سال‌ها [[فیض کاشانی|ملا محسن فیض کاشانی]]<ref> فیض کاشانی (۱۰۰۷ـ۱۰۹۱ ق) محدث، متکلم، فقیه، شاعر، ادیب، محقق، حکیم شیعه در قرن یازدهم، داماد مرحوم صدرالمتألهین شیرازی و یکی از نوابغ عصر خود بود. (اعلام المکاسب، ص ۹۰)</ref> به قصد [[زیارت]] [[خانه خدا]] از کاشان حرکت نموده و در سر راه خود در [[اصفهان]] میهمان [[آقا حسین خوانساری]] (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال که نوجوانی بیش نبود، نزد فیض کاشانی آمد. فیض کاشانی مسئله‌ای را از آقا جمال پرسید، اما او نتوانست از عهده پاسخ برآید؛ زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به کسب دانش نمی‌داد. فیض کاشانی دست بر دست زد و گفت: «حیف که درِ خانه آقا حسین بسته شد!» این سخن در آقا جمال تأثیر کرد و از همان لحظه کمر همت را بست و به کسب دانش پرداخت. سال بعد، ملا محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفتگو کرد و احساس نمود که آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است که ما پارسال او را دیدیم».<ref> قصص العلماء، ص ۲۶۶ و شرح احادیث طینت، مقدمه.</ref>
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 3، صفحه 114
+
نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قله‌های علمی و کمالات معنوی رسید. رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، ساده‌زیستی و دوری از تجملات ظاهری از او چهره‌ای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامع‌نگر ساخته بود.
  
'''نویسنده:''' عبدالكريم پاك‌نيا
+
آقا جمال در رشد و بالندگی شخصیت خویش، از استادان فراوانی بهره برد. اینک به معرفی دو تن از استادان او که بیشترین تأثیر را در رشد علمی و معنوی وی داشتند، می‌پردازیم:
  
'''ولادت'''
+
* '''۱. آقا حسین خوانساری''' (۱۰۹۹-۱۰۱۶ ق): او چهره درخشان خاندان خوانساری و استاد فضلای عصر خود بود. آقا حسین کتاب‌های ارزشمندی در موضوعات گوناگون از خویش بر جای نهاد و شاگردان برجسته‌ای مانند: آقا جمال خوانساری، [[علامه مجلسی]] و [[میرزا محمد شیروانی]] پرورش داد.  حضرت [[سید علی حسینی خامنه ای|آیت الله خامنه‌ای]] در مورد دانشمندان خاندان خوانساری، به ویژه درباره آقا حسین و فرزندش، آقا جمال می‌نویسد: «بی‌شک، در فهرست این ستارگان غالباً ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساری‌ها، به ویژه محقق برجسته و کم‌نظیر، مرحوم آقا حسین خوانساری و فرزند فقیه و حکیم و بزرگوارش، مرحوم آقا جمال خوانساری می‌باشند. در عظمت و شأن مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس که نام‌آوران بزرگی همچون [[وحید بهبهانی]] و [[شیخ انصاری]] از او با عناوین «محقق» و «استاد الکلّ فی الکلّ» و امثال آن یاد کرده‌اند. او و فرزندش، حکیم و فقیه و اصولی و متکلم و ریاضیدان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شکوفایی و درخشش حوزه فرهنگی و علمی اصفهان در دوران میانی و پایانی [[صفویه]] داشته‌اند...».<ref> کیهان، ۱۳۷۸/۶/۳۰، پیام به کنگره محققان خوانساری.</ref>
 +
* '''۲. محقق سبزواری''' (۱۰۹۰-۱۰۱۷ ق): عالم وارسته و فقیه پرتلاش، [[محقق سبزواری|ملا محمدباقر سبزواری]] استاد و مربی آقا جمال و دایی او بود. محقق سبزواری از استادان زبده‌ای همچون [[میرفندرسکی|میرفندرسکی]]، [[شیخ بهایی]] و [[محمدتقی مجلسی]] کسب دانش نمود. وی سپس در حوزه‌های علمیه اصفهان و [[مشهد]] به تدریس علوم و معارف دینی پرداخت. از معروف‌ترین تألیفات او می‌توان به ذخیرة المعاد، روضة الانوار عباسی و کفایة الاحکام اشاره کرد. وی در سال ۱۰۹۰ هـ.ق دار فانی را وداع گفت و در مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن مطهر حرم [[امام رضا]] علیه‌السلام به خاک سپرده شد.<ref> اعلام المکاسب، ص ۵۹ و نگاهی به خوانسار، ص ۲۷.</ref>
  
جمال‌الدین محمد بن آقا حسین معروف به «جمال المحققین» محدث، اصولی، حكیم، متكلم، از فقیهان امامیه و از دانشمندان پرآوازه ایران محسوب می‌شود.<ref> دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 458.</ref> تاریخ تولد و محل ولادت او معلوم نیست، اما مسلم است كه وی اصالتاً خوانساری بوده و در اصفهان پرورش یافته است.<ref> [[اعیان الشیعه]]، ج 9، ص 231.</ref>
+
==تدریس و شاگردان==
  
'''معاصرین آقا جمال'''
+
آقا جمال خوانساری بعد از فراگیری علوم و فنون مختلف عصر خویش در مدت کوتاهی به عنوان مدرس برجسته شناخته شد و در حوزه علمیه [[اصفهان]]، به تدریس پرداخت. این دانشمند بزرگ، چون در اکثر رشته‌های علوم متنوع عصر همچون: [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[فلسفه]]، [[تفسیر]]، [[ریاضی]]، [[شعر]] و [[ادبیات عرب|ادب]]، عقاید و [[کلام]] تسلط وافر داشت، در همه زمینه‌ها به تدریس پرداخت.
  
این فقیه گرانمایه با دانشمندان بزرگی همچون علامه محمدباقر مجلسی و میرزای شیروانی معاصر بوده است. تاریخ‌نگاران از او به عنوان محققی حكیم، فقیهی‌نوآور و دانشمندی نامدار كه دارای احاطه علمی كم‌نظیر و حسن سلیقه و ذوق سلیم و اندیشه‌های ناب بود، ‌یاد كرده‌اند و او را در عصر خویش سبب خیرات و بركات بسیاری بر جهان تشیع دانسته‌اند و بر این باورند كه حوزه علمیه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و دانشوران كم‌نظیری در حوزه تعلیم او پرورش یافتند.
+
میرزا محمدطاهر نصرآبادی در تذکره خویش می‌نویسد: «آقا جمال که "اَلْوَلَدْ سِرُّ اَبیهِ" درباره ایشان صادق است، به مدرسه مذکور هر روز می‌آیند و طالب علمان مدرسه جده صاحبقرانی و سایر مدارس مستفید می‌شوند».<ref> تذکره نصرآبادی، ص ۱۵۲.</ref>
  
تسلط عالی او بر [[فقه]]، [[اصول]] و [[فلسفه]] و مهارت او در آفریدن آثاری زرین در ادبیات فارسی، زبانزد خاص و عام بود. سخنان شیرین، گفتار ملیح و رفتار صمیمانه وی هر تازه واردی را به خود جذب می‌كرد. راز این همه فضایل را باید در پشتكار و همت والای او در سیره علمی، معنوی و اخلاقی‌اش به سوی كمال، ‌جستجو كرد.
+
صاحب [[روضات الجنات (کتاب)|روضات الجنات]] ضمن ستایش از شخصیت علمی و اجتماعی این فقیه فرزانه آورده است: «آقا جمال در روزگار خود ریاست تدریس را به عهده داشت و از برکات انفاس قدسی او گروهی از فضلا و دانشمندان برجسته به عالی‌ترین مقامات علمی و معنوی نایل آمدند».<ref> روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.</ref>
  
'''ملاقات با فیض كاشانی'''
+
او که استادی خوش طبع، مجتهدی جلیل‌القدر و اندیشمندی متنفذ بود، لحظه‌ای از اشتغال به علم غافل نبود. وی شاگردان خویش را دائماً به درس و کسب فضایل تشویق می‌نمود و به آنان می‌گفت: «عزیزان من! شما خیال نکنید در این زمان عالمی خوش‌فهم، هوشمند، تیزبین و خوش‌قلم مانند آقا جمال نیست! نه، شما هر کدام در سایه پشتکار و اشتغال مداوم به تحصیل، از آقا جمال کمتر نیستید. بلی، شما مثل او گرفتار اشتغالات علمی و اجتماعی نیستید».<ref> شرح غررالحکم، ج ۱، ص ۹۳.</ref>
  
در یكی از سال‌ها ملا محسن فیض كاشانی<ref> محمد محسن، فرزند شاه مرتضی، معروف به فیض (1007ـ1091 هـ.ق) محدث، متكلم، فقیه، شاعر، ادیب، محقق، حكیم، یكی از چهره‌های درخشان شیعه در قرن یازدهم، داماد مرحوم صدرالمتألهین شیرازی و یكی از نوابغ عصر خود بود. (اعلام المكاسب، ص 90)</ref> به قصد [[زیارت]] خانه خدا از كاشان حركت نموده و در سر راه خود در اصفهان میهمان آقا حسین خوانساری (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال كه نوجوانی بیش نبود، نزد فیض كاشانی شتاف. فیض كاشانی مسئله‌ای را از آقا جمال پرسید، اما او نتوانست از عهده پاسخ برآید؛ زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به كسب دانش نمی‌داد. فیض كاشانی دست بر دست زد و گفت: «حیف كه درِ خانه آقا حسین بسته شد!» این سخن در آقا جمال تأثیر كرد و از همان لحظه كمر همت را بست و به كسب دانش پرداخت. سال بعد، ملا محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفتگو كرد و احساس نمود كه آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است كه ما پارسال او را دیدیم».<ref> قصص العلماء، ص 266 و شرح [[احادیث]] طینت، مقدمه.</ref>
+
[[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] اصفهان در آن عصر، بسیار با عظمت و شکوفا بود. آن دوره را می‌توان یکی از درخشان‌ترین دوران فرهنگی [[تشیع]] در طول تاریخ به حساب آورد. ریاست مطلقه تدریس که در آن زمان اهمیت ویژه‌ای داشت در اختیار این مدرس نامدار و استاد بی‌بدیل بود.
  
نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قله‌های انسانیت و كمالات معنوی رسید. رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، ساده‌زیستی و دوری از تجملات ظاهری از او چهره‌ای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامع‌نگر ساخته بود.
+
[[سید محمدباقر موسوی خوانساری|علامه محمدباقر خوانساری]]، ‌شخصیت شناس معروف شیعی در مورد عظمت حوزه درسی آقا جمال می‌گوید: «او که در خاندان فضیلت متولد شد و در دامان علم و دانش پرورش یافت مانند ستاره‌ای در آسمان علم و ادب در آن دوران درخشید. پژوهشگران و تشنگان معرفت از کوثر زلال دانش او پیمانه‌ها پر کردند و ریاست حوزه‌های تدریس به او منتهی شد».<ref> روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.</ref>
 
 
'''استادان'''
 
 
 
آقا جمال در رشد و بالندگی شخصیت خویش، از استادان فراوانی بهره برد. اینك به معرفی دو تن از استادان او كه بیشترین تأثیر را در رشد علمی و معنوی وی داشتند، می‌پردازیم:
 
 
 
'''<I>1. آقا حسین خوانساری:</I>'''
 
 
 
خاندان خوانساری مشهورترین و بافضیلت‌ترین دودمان خوانسار محسوب می‌شوند كه در كتاب‌های تراجم، نام 16 تن از برگزیدگان آن خاندان دیده می‌شود.<ref> نگاهی به خوانسار، ص 11.</ref>
 
 
 
آقا حسین، چهره درخشان خاندان خوانساری، استاد فضلای عصرخود بود. او در سال 1016 هـ.ق در خوانسار به دنیا آمد و بعد از بلوغ، برای تحصیل علم و [[حكمت]] و معارف به اصفهان هجرت كرد. او در مدت كوتاهی به مرحله‌ای دانش رسید كه نوشته‌اند: «او استاد الكلّ فی الكلّ عند الكلّ بود».<ref> [[روضات الجنات]]، ج 2، ص 349.</ref>
 
 
 
این لقب به جهت تسلط او بر تمام علوم عصرش، اطلاق شده است و معنای آن این است كه آقا حسین استاد همه علمای عصر در همه علوم، به عقیده همه معاصرانش می‌باشد.<ref> شرح آقا جمال بر غرر و درر آمدی، ج 1، ص 89.</ref>
 
 
 
آقا حسین كتاب‌های ارزشمندی در موضوعات گوناگون از خویش بر جای نهاد و شاگردان برجسته‌ای مانند: آقا جمال خوانساری، [[علامه مجلسی]] و میرزا محمد شیروانی پرورش داد. وی در سال 1099 هـ.ق در اصفهان چشم از جهان فروبست.<ref> روضات الجنات ج 2، ص 358.</ref>
 
 
 
حضرت آیت الله خامنه‌ای در مورد دانشمندان خاندان خوانساری، به ویژه درباره آقا حسین و فرزندش، آقا جمال می‌نویسد: «بی‌شك، در فهرست این ستارگان غالباً ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساری‌ها، به ویژه محقق برجسته و كم‌نظیر، مرحوم آقا حسین خوانساری و فرزند فقیه و حكیم و بزرگوارش، مرحوم آقا جمال خوانساری می‌باشند. در عظمت و شأن مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس كه نام‌آوران بزرگی همچون وحید بهبهانی و شیخ انصاری از او با عناوین «محقق» و «استاد الكلّ فی الكلّ» و امثال آن یاد كرده‌اند. او و فرزندش، حكیم و فقیه و اصولی و متكلم و ریاضیدان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شكوفایی و درخشش حوزه فرهنگی و علمی اصفهان در دوران میانی و پایانی صفویه داشته‌اند. اگر چه برخی از مؤلفات فقهی آنان در معرض استفاده اهل فن بوده است، ولی مجموعه آثار آنان هرگز به صورت قابل قبول در دسترس دانش‌پژوهان علوم اسلامی قرار نگرفته است».<ref> كیهان، 1378/6/30، پیام به كنگره محققان خوانساری.</ref>
 
 
 
'''<I>2. محقق سبزواری:</I>'''
 
 
 
عالم وارسته و فقیه پرتلاش، ملا محمدباقر سبزواری استاد و مربی آقا جمال و دایی او بود. محقق سبزواری از استادان زبده‌ای همچون میرفندرسكی، [[شیخ بهایی]] و مولی محمدتقی مجلسی كسب دانش نمود. وی سپس در حوزه‌های علمیه اصفهان و [[مشهد]] به تدریس علوم و معارف دینی پرداخت. او دانش‌پژوهان بی‌شماری را تربیت كرد كه آقا حسین خوانساری و دو پسرش، آقا جمال و آقا رضی از آن جمله‌اند. از معروف‌ترین تألیفات او می‌توان به ذخیره المعاد، روضه الانوار عباسی و كفایه الاحكام اشاره كرد. وی در سال 1090 هـ.ق دار فانی را وداع گفت و در مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن مطهر حرم [[امام رضا]] علیه‌السلام به خاك سپرده شد.<ref> اعلام المكاسب، ص 59 و نگاهی به خوانسار، ص 27.</ref>
 
 
 
'''در حوزه تدریس'''
 
 
 
آقا جمال بعد از فراگیری علوم و فنون مختلف عصر خویش در مدت كوتاهی به عنوان مدرس برجسته شناخته شد و در حوزه علمیه اصفهان، به تدریس پرداخت. این دانشمند بزرگ ایرانی، چون در اكثر رشته‌های علوم متنوع عصر، همچون: [[فقه]]، [[اصول]]، [[فلسفه]]، تفسیر، علوم ریاضی، شعر و ادب، عقاید و كلام تسلط وافر داشت. در همه زمینه‌ها به تدریس پرداخت.
 
 
 
میرزا محمدطاهر نصرآبادی در تذكره خویش می‌نویسد: «آقا جمال كه اَلْوَلَدْ سِرُّ اَبیهِ درباره ایشان صادق است، به مدرسه مذكور هر روز می‌آیند و طالب علمان (دانشجویان) مدرسه جده صاحبقرانی و سایر مدارس مستفید می‌شوند».<ref> تذكره نصرآبادی، ص 152.</ref>
 
 
 
صاحب روضات الجنات ضمن ستایش از شخصیت علمی و اجتماعی این فقیه فرزانه آورده است: «آقا جمال در روزگار خود ریاست تدریس را به عهده داشت و از بركات انفاس قدسی او گروهی از فضلا و دانشمندان برجسته به عالی‌ترین مقامات علمی و معنوی نایل آمدند».<ref> روضات الجنات، ج 2، ص 214.</ref>
 
 
 
او كه استادی خوش طبع، مجتهدی جلیل‌القدر و اندیشمندی متنفذ بود، لحظه‌ای از اشتغال به علم غافل نبود. وی شاگردان خویش را دائماً به درس و كسب فضایل تشویق می‌نمود و به آنان می‌گفت: «عزیزان من! شمال خیال نكنید در این زمان عالمی خوش‌فهم، هوشمند، تیزبین و خوش‌قلم مانند آقا جمال نیست! نه، شما هر كدام در سایه پشتكار و اشتغال مداوم به تحصیل، از آقا جمال كمتر نیستید. بلی، شما مثل او گرفتار اشتغالات علمی و اجتماعی نیستید».<ref> شرح غررالحكم، ج 1، ص 93.</ref>
 
 
 
'''شاگردان'''
 
 
 
حوزه علمیه اصفهان در آن عصر، بسیار با عظمت و شكوفا بود. آن دوره را می‌توان یكی از درخشان‌ترین دوران فرهنگی تشیع در طول تاریخ به حساب آورد. ریاست مطلقه تدریس كه در آن زمان اهمیت ویژه‌ای داشت در اختیار این مدرس نامدار و استاد بی‌بدیل بود.
 
 
 
علامه محمدباقر خوانساری، ‌شخصیت شناس معروف شیعی در مورد عظمت حوزه درسی آقا جمال می‌گوید: «او كه در خاندان فضیلت متولد شد و در دامان علم و دانش پرورش یافت مانند ستاره‌ای در آسمان علم و ادب در آن دوران درخشید. پژوهشگران و تشنگان معرفت از كوثر زلال دانش او پیمانه‌ها پر كردند و ریاست حوزه‌های تدریس به او منتهی شد».<ref> روضات الجنات، ج ص 214.</ref>
 
  
 
برخی از شاگردان وی عبارتند از:
 
برخی از شاگردان وی عبارتند از:
  
* 1. سید ابوالقاسم خوانساری، نویسنده مناهج المعارف؛
+
*سید ابوالقاسم خوانساری، نویسنده مناهج المعارف
 +
*میرزا رفیعا گیلانی، پدیدآورنده شواهد الاسلام، حاشیه بر [[اصول کافی]] و ۱۶ کتاب دیگر
 +
*[[سید صدرالدین رضوی قمی|سید صدرالدین قمی]]، شارح «[[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|وافیه]]» و از برجسته‌ترین فقیهان قرن ۱۲ هجری
 +
*میر محمدابراهیم قزوینی که بالغ بر ۱۵۰۰ نسخه کتاب را مقابله، حاشیه‌نویسی و تصحیح نموده و دارای ۱۸ تألیف است.
 +
*محمد زمان بن کلب ‌علی تبریزی، نویسنده فوائد الفوائد
 +
*سید غیاث‌الدین محمد خیال اصفهانی، داماد آقا جمال
 +
*سید فاضل میر عبدالباقی دزفولی
 +
*[[میرزا عبدالله افندی]]، نویسنده [[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]
 +
*شیخ علی‌اصغر مشهدی رضوی
 +
*محمد خاتون‌آبادی، نوه [[علامه مجلسی]]
 +
*ملا محمد اکمل بهبهانی، پدر استاد الکل [[وحید بهبهانی|آقا وحید بهبهانی]]
 +
*حاج محمدتقی طبسی، نویسنده حاشیه مدارک
 +
*محمدحسین خاتون‌آبادی
 +
*حکیم محمدحسین مازندرانی
 +
*امیر محمدصالح قزوینی
 +
*سید محمدمهدی قزوینی
 +
*محمدکاظم تویسرکانی
 +
*محمدهادی سبزواری، فرزند [[محقق سبزواری]]
 +
*[[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]]، فقیه و محدث نامور [[شیعه]]، نویسنده انوار نعمانیه، غایة المرام، زهر الربیع و [[ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار (کتاب)|ریاض الابرار]]
 +
*[[شیخ یوسف بحرانی]]، فقیه و محدث معروف، پدیدآورنده اثر گرانسنگ الحدائق الناظره.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۱۴۱؛ دانشمندان خوانسار، ص ۲۵۱ و فرزانگان خوانسار، ص ۴۵ و ویژه‌نامه کنگره خوانساری، ص ۱۳.</ref>
  
* 2. میرزا رفیعا گیلانی، پدیدآورنده شواهد الاسلام، حاشیه بر اصول كافی و 16 كتاب دیگر؛
+
==آثار و تألیفات==
  
* 3. سید صدرالدین قمی، شارح «وافیه» و از برجسته‌ترین فقیهان قرن 12 هجری؛
+
آقا جمال خوانساری علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، اداره مهم‌ترین حوزه علمیه شیعه و حل و فصل امور مردم مسلمان، نویسنده‌ای خوش‌قلم، حاشیه‌نویسی نکته‌سنج و مترجمی ماهر و جامع‌نگر بود. فهرست آثار ایشان را در سه بخش؛ تألیفات، تعلیقات و ترجمه‌ها می‌آوریم:
 
 
* 4. امیر محمدابراهیم قزوینی كه بالغ بر 1500 نسخه كتاب را مقابله، حاشیه‌نویسی و تصحیح نموده و دارای 18 تألیف است.
 
 
 
* 5. محمد زمان بن كلب ‌علی تبریزی، نویسنده فوائد الفوائد؛
 
 
 
* 6. آقا خلیل اصفهانی؛
 
 
 
* 7. سید غیاث‌الدین محمد خیال اصفهانی، داماد آقا جمال؛
 
 
 
* 8. سید فاضل میر عبدالباقی دزفولی؛
 
 
 
* 9. میرزا عبدالله افندی شیرازی، نویسنده ریاض العلماء؛
 
 
 
* 10. شیخ علی‌اصغر مشهدی رضوی؛
 
 
 
* 11. محمد خاتون‌آبادی، نوه [[علامه مجلسی]]؛
 
 
 
* 12. ملا محمد اكمل بهبهانی، پدر استاد الكل آقا وحید بهبهانی؛
 
 
 
* 13. حاج محمدتقی طبسی، نویسنده حاشیه مدارك؛
 
 
 
* 14. محمدحسین خاتون‌آبادی؛
 
 
 
* 15. حكیم محمدحسین مازندرانی؛
 
 
 
* 16. محمدحسین گیلانی؛
 
 
 
* 17. امیر محمدصالح قزوینی؛
 
 
 
* 18. سید محمدمهدی قزوینی؛
 
 
 
* 19. محمدكاظم تویسركانی؛
 
 
 
* 20. محمدهادی سبزواری، فرزند محقق سبزواری؛
 
 
 
* 21. فقیه و محدث نامور شیعه، سید نعمت‌الله جزایری، نویسنده انوار نعمانیه، غایه المرام، زهر الربیع و ریاض الابرار؛
 
 
 
* 22. شیخ یوسف بحرانی، فقیه و محدث معروف، پدیدآورنده اثر گرانسنگ الحدائق الناظره فی احكما العتره الطاهره.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 141؛ دانشمندان خوانسار، ص 251 و فرزانگان خوانسار، ص 45 و ویژه‌نامه كنگره خوانساری، ص 13.</ref>
 
 
 
'''تألیفات'''
 
 
 
آقا جمال خوانساری علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، اداره مهم‌ترین حوزه علمیه شیعه و حل و فصل امور مردم مسلمان، نویسنده‌ای خوش‌قلم، حاشیه‌نویسی، نكته‌سنج و مترجمی ماهر و جامع‌نگر بود. فهرست آثار ایشان را در سه بخش؛ تألیفات، تعلیقات و ترجمه‌ها می‌آوریم:
 
  
 
'''<I>الف) تألیفات:</I>'''
 
'''<I>الف) تألیفات:</I>'''
  
* 1. مبدأ و معاد: در اصول دین و اعتقادات؛
+
*مبدأ و معاد، در [[اصول دین]] و اعتقادات
 
+
*جبر و اختیار
* 2. جبر و اختیار؛
+
*نیت و اخلاص، در نیت طهارت
 
+
*شرح و تفسیر [[احادیث]] طینت
* 3. نیت و اخلاص: در نیت طهارت؛
+
*رساله [[نماز جمعه]]
 
+
*افعال واجب و مندوب نماز
* 4. شرح و تفسیر [[احادیث]] طینت؛
+
*شرح حدیث سحاب
 
+
*مکاتبات و منشئات ادبی با علما و معاصران
* 5. رساله [[نماز جمعه]]؛
+
*شرح حدیث بساط
 
+
*مجموعه اجازات به فضلا و دانشمندان
* 6. افعال واجب و مندوب نماز؛
+
*شرح [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامعه]]
 
+
*اختیارات الایام و اللیالی و الساعات
* 7. شرح [[حدیث]] سحاب؛
+
*الاسئلة السلطانیه
 
+
*اصول الدین فی الامامة
* 8. مكاتبات و منشئات ادبی با علما و معاصران؛
+
*رساله در تفسیر آیه عهد
 
+
*مزار و توضیحاتی بر الفاظ زیارت و دعاها
* 9. شرح حدیث بساط؛
+
*الحاشیة الجمالیه
 
+
*رساله درباره قاعده الواحد لایصدر منه الّا الواحد
* 10. مجموعه اجازات به فضلا و دانشمندان؛
+
*سؤال و جواب‌های فقهی
 
+
*رساله در [[خمس]]
* 11. شرح زیارت جامعه؛
+
*رساله در [[نذر]]
 
+
*تقویم الاولیاء
* 12. اختیارات الایام و اللیالی و الساعات؛
+
*تحفه عباسی
 
+
*عقاید النساء یا کلثوم ننه
* 13. الاسئله السلطانیه؛
+
*اثبات الرجعه
 
+
*رساله در معنی کراهیت در عبادات
* 14. اصول الدین فی الامامه؛
 
 
 
* 15. رساله در تفسیر آیه عهد؛
 
 
 
* 16. مزار و توضیحاتی بر الفاظ زیارت و دعاها؛
 
 
 
* 17. الحاشیه الجمالیه؛
 
 
 
* 18. رساله درباره قاعده الواحد لایصدر...؛
 
 
 
* 19. سؤال و جواب‌های فقهی؛
 
 
 
* 20. رساله در خمس؛
 
 
 
* 21. رساله در نذر؛
 
 
 
* 22. تقویم الاولیاء؛
 
 
 
* 23. تحفه عباسی؛
 
 
 
* 24. عقاید النساء یا كلثوم ننه؛
 
 
 
* 25. اثبات الرجعه؛
 
 
 
* 26. رساله در معنی كراهیت در عبادات.
 
  
 
'''<I>ب) تعلیقات و حاشیه‌ها:</I>'''
 
'''<I>ب) تعلیقات و حاشیه‌ها:</I>'''
  
* 27. تعلیقات تهذیب الاحكام؛
+
*تعلیقات [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]]
 
+
*تعلیقات [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]
* 28. تعلیقات من لایحضره الفقیه؛
+
*حاشیه بر [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]]
 
+
*حاشیه [[الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه‌ (کتاب)|شرح لمعه]] [[شهید ثانی]]
* 29. حاشیه بر شرایع الاسلام؛
+
*حاشیه بر طبیعیات [[شفا (کتاب)|شفای]] [[ابن سینا]]
 
+
*حاشیه بر شرح اشارات ابن سینا
* 30. حاشیه شرح لمعه [[شهید ثانی]]؛
+
*حاشیه بر حاشیه خفری بر شرح قوشجی بر [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجرید]]
 
+
*حاشیه بر شرح باغنوی بر شرح تجرید
* 31. حاشیه بر طبیعیات شفای ابن سینا؛
+
*حاشیه شرح مختصرالاصول عضدی
 
+
*حاشیه بر [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]]
* 32. حاشیه بر شرح اشارات ابن سینا؛
+
*حاشیه بر شرح حکمه العین
 
+
*شرح و رد رساله اشتراک لفظی حکیم تبریزی
* 33. حاشیه بر حاشیه خفری بر شرح قوشجی بر تجرید؛
 
 
 
* 34. حاشیه بر شرح باغنوی بر شرح تجرید؛
 
 
 
* 35. حاشیه شرح مختصرالاصول عضدی؛
 
 
 
* 36. حاشیه بر معالم؛
 
 
 
* 37. حاشیه بر شرح حكمه العین؛
 
 
 
* 38. شرح و رد رساله اشتراك لفظی حكیم تبریزی.
 
  
 
'''<I>ج) ترجمه‌های فارسی:</I>'''
 
'''<I>ج) ترجمه‌های فارسی:</I>'''
  
* 39. ترجمه و شرح غررالحكم آمدی، حاوی سخنان [[امام علی]] علیه السلام؛
+
*ترجمه و شرح [[غرر الحکم و درر الکلم (کتاب)|غررالحکم]] آمدی، حاوی سخنان [[امام علی]] علیه السلام
 +
*ترجمه [[مفتاح الفلاح (کتاب)|مفتاح الفلاح]] [[شیخ بهایی]]
 +
*ترجمه الفصول المختاره؛ مناظرات [[شیخ مفید]] که [[سید مرتضی]] آن‌ها را در این مجموعه گلچین نموده است.
 +
*ترجمه [[قرآن|قرآن مجید]]
 +
*ترجمه [[صحیفه سجادیه]]
 +
*ترجمه و شرح [[دعای صباح]]
 +
*ترجمه داستان [[طرماح بن عدی|طرماح]].<ref> کیهان اندیشه، ش ۸۲، ص ۱۱۳.</ref>
  
* 40. ترجمه مفتاح الفلاح [[شیخ بهایی]]؛
+
==فعالیت‌های اجتماعی ==
  
* 41. ترجمه الفصول المختاره: مناظرات [[شیخ مفید]] كه سید مرتضی آن‌ها را در این مجموعه گلچین نموده است.
+
'''ارتباط با حاکمان به منظور ترویج شیعه:'''
  
* 42. ترجمه [[قرآن]] مجید؛
+
آقا جمال با پادشاهان عصر خویش ارتباط داشت. او در تشکیلات حکومت [[صفویه|صفوی]] نقش ارزنده‌ای ایفا می‌کرد و برای از بین بردن [[فساد]]، با حکومت وقت از نزدیک همکاری می‌نمود و آنان را در موارد لازم از منکر بازمی‌داشت و به سوی معروف رهنمون می‌شد. وی کتاب‌های مورد نیاز جامعه [[شیعه]] را، به درخواست سلاطین و کارگزاران صفویه ترجمه یا تألیف می‌نمود.
  
* 43. ترجمه [[صحیفه سجادیه]]؛
+
[[امام خمینی]] در مورد ارتباط فقیهان و دانشمندان بزرگ شیعه با دربار پادشاهان صفوی، می‌فرماید: «یک طایفه از علما، این‌ها گذشت کرده‌اند از یک مقاماتی، و متصل شده‌اند به یک سلاطین، با این که می‌دیدند مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، این‌ها متصل شده‌اند به سلاطین و این سلاطین را وادار کرده‌اند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب، مذهب تشیع؛ این‌ها آخوند درباری نبوده‌اند، این اشتباهی است که بعضی نویسندگان ما می‌کنند... نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلاً [[علامه مجلسی]]، [[محقق ثانی]]، [[شیخ بهایی]] با این‌ها روابط داشتند و می‌رفتند سراغ این‌ها، همراهی شان می‌کردند، خیال کند که این‌ها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به این که سلطان حسین و شاه عباس به آن‌ها عنایتی بکنند، این حرف‌ها نبوده در کار، آن‌ها گذشت کردند. یک گذشت، یک مجاهده نفسانی کرده‌اند برای این که مذهب شیعه را به وسیله آن‌ها ترویج کنند».<ref> صحیفه نور، ج ۱، ص ۲۵۹.</ref>
  
* 44. ترجمه و شرح [[دعای صباح]]؛
+
آقا جمال خوانساری مجتهدی خوش محضر، فقیهی پرحافظه و عالمی حاضر جواب بود. او در فکاهیات و مطایبه، کم‌نظیر و در سخن گفتن، استاد بود. این مجتهد نیکو صورت و زیبا سیرت هیچ‌گاه سخن یا [[مزاح]] کسی را به خانه نبرد.<ref> علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۱۷۵.</ref>
  
* 45. ترجمه داستان طرماح.<ref> كیهان اندیشه، ش 82، ص 113.</ref>
+
'''مبارزه با خرافات:'''
  
'''ستاره آسمان ادب فارسی'''
+
از آنجا که آقا جمال عالمی نقاد، نکته‌سنج و درد آشنا در جامعه خویش بود، در نهایت زیرکی و تیزهوشی، با سیاست‌های نادرست و باورهای غلط فرهنگی و [[خرافات]] رایج بین مردم و مسئولان وقت مبارزه می‌کرد. وی با تألیف کتاب «عقائد النساء یا کلثوم ننه»، رسوم و پندارهای رایج در میان زنان آن روزگار [[ایران]] را به نقد کشید. کتاب هنرمندانه و طنزآمیز عقاید النساء از نخستین کتاب‌های رسمی [[فرهنگ]] مردم است. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، کتاب شناس برجسته شیعی درباره این کتاب و مولف آن چنین می‌نگارد: «کلثوم ننه کتابی شریف، رمّانی، انتقادی، لطیف و خنده‌آور می‌باشد. در این کتاب بسیاری از [[بدعت|بدعت‌]]<nowiki/>هایی را که نابجا به [[دین]] نسبت داده می‌شود، بیان داشته است».<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۱۲.</ref>
  
آقا جمال افزون بر این كه به عنوان مجتهد طراز اول و مدرس بزرگ عصر صفویه شناخته شده بود، یكی از ستارگان درخشان آسمان ادب فارسی شمرده می‌شد.
+
برخلاف نظر بعضی که این کتاب را در شأن [[فقیه]] عالی قدری مثل آقا جمال خوانساری نمی‌دانند، این اثر از چند نظر دارای اهمیت است:
  
'''فعالیتهای اجتماعی وسیاسی آقا جمال'''
+
*۱. نشانگر تسلط کامل مؤلف به دانش عوام یا «فولُکر» می‌باشد. امروزه این دانش در اغلب رشته‌های علوم، به ویژه در روان‌شناسی، تاریخ تمدن و تاریخ ادیان و مذاهب مورد توجه دانشمندان جهان است. این کتاب نیز از این ناحیه قابل اهمیت است.
  
'''1- ارتباط با حاكمان به منظور ترویج فرهنگ شیعه'''
+
*۲. همچنین این کتاب حکایت از آگاهی کامل یک مجتهد از متن زندگی مردم دارد و آقا جمال چون که یک عالم مردمی بود و با طبقات عموم مردم حشر و نشر زیادی داشت، از عقاید و باورهای جاری در میان آنان کاملاً مطلع بود و بر اساس آگاهی از آن واقعیت‌ها به هدایت آنان می‌پرداخت.
  
آقا جمال با پادشاهان عصر خویش ارتباط داشت. او در تشكیلات حكومت صفوی نقش ارزنده‌ای ایفا می‌كرد و برای از بین بردن فساد، با حكومت وقت از نزدیك همكاری می‌نمود و آنان را در موارد لازم از منكر بازمی‌داشت و به سوی معروف رهنمون می‌شد. وی كتاب‌های مورد نیاز جامعه [[شیعه]] را، به درخواست سلاطین و كارگزاران صفویه ترجمه یا تألیف می‌نمود.
+
*۳. آقا جمال در روزگاری می‌زیست که [[خرافات|خرافه]] و خرافه‌گویی گسترش فراوان داشت؛ او که با آخرین و ضعیف‌ترین شاه صفوی، یعنی سلیمان و سلطان حسین معاصر بود، ‌در کنترل و بهره‌گیری از امکانات حکومتی آنان در راه اهداف اسلامی و معنوی خویش، کمال کوشش را به جای آورد و با استفاده از نفوذ معنوی و اجتماعی خویش، از انحرافات و کجروی‌های آنان می‌کاست. از آنجا که پادشاهان آن دوران تا روز تاجگذاری به جای این که در جمع سیاستمداران و مدیران کشور باشند، در حرمسرا و در بین زنان بودند، تربیت زنانه پادشاه و سلطه فراوان حرمسرا در امور کشورداری، زمینه گسترش عقاید بانوان را مساعد کرده بود.<ref> تاریخ مفصل ایران، اقبال آشتیانی، ص ۶۹۹.</ref> نگارش کتابی که بیانگر عقاید خرافی رایج بانوان آن روزگار باشد، نه تنها از شأن یک فقیه آگاه نمی‌کاهد، بلکه تیزهوشی و مبارزه وی علیه خرافات و در نهایت، علیه سیاست غلط فرهنگی وقت را می‌رساند.
  
امام خمینی در مورد ارتباط فقیهان و دانشمندان بزرگ شیعه با دربار پادشاهان صفوی، می‌فرماید: «یك طایفه از علما، این‌ها گذشت كرده‌اند از یك مقاماتی، و متصل شده‌اند به یك سلاطین، با این كه می‌دیدند مردم مخالفند، لكن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، این‌ها متصل شده‌اند به یك سلاطین و این سلاطین را وادار كرده‌اند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب، مذهب تشیع؛ این‌ها آخوند درباری نبوده‌اند، این اشتباهی است كه بعضی نویسندگان ما می‌كنند... نباید یك كسی تا به گوشش خورد كه مثلاً مجلسی، محقق ثانی، شیخ بهایی با این‌ها روابط داشتند و می‌رفتند سراغ این‌ها، همراهی شان می‌كردند، خیال كند كه این‌ها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به این كه سلطان حسین و شاه عباس به آن‌ها عنایتی بكنند، این حرف‌ها نبوده در كار، آن‌ها گذشت كردند. یك گذشت، یك مجاهده نفسانی كرده‌اند برای این كه مذهب شیعه را به وسیله آن‌ها ترویج كنند».<ref> صحیفه نور، ج 1، ص 259.</ref>
+
*۴. کتاب «کلثوم ننه» بازتاب جوّ فکری رایج در عصر پادشاهان صفوی است که یک نوع مذهب روبنایی در آن ترویج می‌شود؛ آنان عمل به ظواهر [[شرع]] را گسترش می‌دادند، ولی خودشان به حقیقت دین عمل نمی‌کردند و از مظاهر فساد پرهیز نمی‌کردند. نتیجه کار آنان در میان مردم یک نوع [[نفاق]] دینی به وجود آورده بود. چنانکه در موارد متعددی در کتاب «کلثوم ننه» این نفاق دینی به تصویر کشیده شده است.<ref> آینه پژوهش، ش ۵۵، ص ۲۷.</ref>
  
آقا جمال مجتهدی خوش محضر، فقیهی پرحافظه و عالمی حاضر جواب بودی. او در فكاهیات و مطایبه، كم‌نظیر و در سخن گفتن، استاد بود. این مجتهد نیكوصورت و زیباسیرت هیچ‌گاه سخن یا مزاح كسی را به خانه نبرد.<ref> علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، ص 175.</ref>
+
==وفات==
  
'''<I>2- مبارزه با خرافات:</I>'''
+
مرحوم آقا جمال خوانساری در ۲۶ [[رمضان]] سال ۱۱۲۵ قمری در [[اصفهان]] وفات یافت و در [[تکیه|تکیه]] خوانساری‌ها در مزار [[تخت فولاد]]، کنار قبر پدرش ([[آقا حسین خوانساری]]) مدفون شد.<ref> مقدمه شرح احادیث طینت.</ref> مرقد آنان مورد توجه عموم مردم است.<ref> روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.</ref> اخیراً هنگام دفن پیکر مرحوم شیخ اسدالله فهامی، یکی از علمای وارسته معاصر در کنار مرقد آقا جمال، دیواره قبر آقا جمال ریزش کرد و به قبر آقا جمال راهی باز شد و جسد مطهر ایشان را بعد از سه قرن، تروتازه یافتند. گفتنی است که در آن بقعه حدود هفتاد تن از صالحان و عالمان مدفونند.<ref> فرزانگان خوانسار، ص ۴۵.</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*[[گلشن ابرار]]، جلد ۳، زندگینامه "آقا جمال خوانساری" از عبدالکریم پاک‌نیا.
 +
*[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/4628?ParentID=81384 "آقا جمال خوانساری"، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]، عقیقی بخشایشی، بازیابی: ۲۳ بهمن ۱۳۹۲.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
}}
  
از آن جا كه آقا جمال عالمی نقاد، نكته‌سنج و درد آشنا در جامعه خویش بود، در نهایت زیركی و تیزهوشی، با سیاست‌های نادرست و باورهای غلط فرهنگی و خرافات رایج بین مردم و مسئولان وقت مبارزه می‌كرد. وی با تألیف كتاب عقائد النساء یا كلثوم ننه، رسوم و پندارهای رایج در میان زنان آن روزگار ایران را به نقد كشید. كتاب هنرمندانه و طنزآمیز عقاید النساء از نخستین كتاب‌های رسمی فرهنگ مردم است. این كتاب پرآوازه در ادبیات عامیانه ایران زمین، تاكنون حداقل 6 بار چاپ شده است و به زبان‌های زنده جهان ترجمه شده است. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، كتاب شناس برجسته شیعی درباره این كتاب و مولف آن چنین می‌نگارد: «كلثوم ننه كتابی شریف، رمانی، انتقادی، لطیف و خنده‌آور می‌باشد. در این كتاب بسیاری از بدعت‌هایی را كه نابجا به دین نسبت داده می‌شود، بیان داشته است. این كتاب را آقا جمال‌الدین فرزند آقا حسین خوانساری (متوفی: 1125 هـ.ق) نوشته و چاپ شده است».<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 18، ص 112.</ref>
+
[[رده:علمای قرن دوازدهم]][[رده:علماء شیعه]]
 
 
برخلاف نظر بعضی كه این كتاب را در شأن فقیه عالی قدری مثل آقا جمال خوانساری نمی‌دانند، این اثر از چند نظر دارای اهمیت است:
 
 
 
* 1. نشانگر تسلط كامل مؤلف به دانش عوام یا «فولُكُر» می‌باشد. امروزه این دانش در اغلب رشته‌های علوم، به ویژه در روان‌شناسی، تاریخ تمدن و تاریخ ادیان و مذاهب مورد توجه دانشمندان جهان است. این كتاب نیز از این ناحیه قابل اهمیت است.
 
 
 
* 2. همچنین این كتاب حكایت از آگاهی كامل یك مجتهد از متن زندگی مردم دارد و آقا جمال چون كه یك عالم مردمی بود و با طبقات عموم مردم حشر و نشر زیادی داشت، از عقاید و باورهای جاری در میان آنان كاملاً مطلع بود و بر اساس آگاهی از آن واقعیت‌ها به هدایت آنان می‌پرداخت.
 
 
 
* 3. آقا جمال در روزگاری می‌زیست كه خرافه و خرافه‌گویی گسترش فراوان داشت؛ او كه با آخرین و ضعیف‌ترین شاه صفوی، یعنی سلیمان و سلطان حسین معاصر بود، ‌در كنترل و بهره‌گیری از امكانات حكومتی آنان در راه اهداف اسلامی و معنوی خویش، كمال كوشش را به جای آورد و با استفاده از نفوذ معنوی و اجتماعی خویش، از انحرافات و كجروی‌های آنان می‌كاست. از آنجا كه پادشاهان آن دوران تا روز تاجگذاری به جای این كه در جمع سیاستمداران و مدیران كشور باشند، در حرمسرا و در بین زنان بودند، تربیت زنانه پادشاه و سلطه فراوان حرمسرا در امور كشورداری، زمینه گسترش عقاید بانوان را مساعد كرده بود.<ref> تاریخ مفصل ایران، اقبال آشتیانی، ص 699.</ref>
 
 
 
نگارش كتابی كه بیانگر عقاید خرافی رایج بانوان آن روزگار باشد، نه تنها از شأن یك فقیه آگاه نمی‌كاهد، بلكه تیزهوشی و مبارزه وی علیه خرافات و در نهایت، علیه سیاست غلط فرهنگی وقت را می‌رساند.
 
 
 
* 4. كتاب كلثوم ننه بازتاب جو فكری رایج در عصر پادشاهان صفوی است كه یك نوع مذهب روبنایی در آن ترویج می‌شود؛ آنان عمل به ظواهر شرع را گسترش می‌دادند، ولی خودشان به حقیقت دین عمل نمی‌كردند و از مظاهر فساد پرهیز نمی‌كردند. نتیجه كار آنان در میان مردم یك نوع نفاق دینی به وجود آورده بود. چنان كه در موارد متعددی در كتاب كلثوم ننه این نفاق دینی به تصویر كشیده شده است.<ref> آینه پژوهش، ش 55، ص 27.</ref>
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
آقا جمال در 26 [[رمضان]] سال 1125 هـ.ق 25 سال بعد از رحلت پدر بزرگوارش در اصفهان وفات یافت و در تكیه خوانساری‌ها در مزار تخت فولاد، كنار قبر پدرش، (آقا حسین) مدفون شد.<ref> مقدمه شرح احادیث طینت.</ref> مرقد آنان مورد توجه عموم مردم است.<ref> روضات الجنات، ج 2، ص 214.</ref> اخیراً هنگام دفن پیكر حاج شیخ اسدالله فهامی، یكی از علمای وارسته معاصر در كنار مرقد آقا جمال، دیواره قبر آقا جمال ریزش كرد و به قبر آقا جمال راهی باز شد و جسد مطهر ایشان را بعد از سه قرن، تروتازه یافتند. در پی این ماجرا، مردی صالح به نام مشهدی حیدر كه «تكیه بانِ» تكیه خوانساری‌ها است، به حاضرین اظهار داشت كه ‌در این بقعه این پنجمین جسدی است كه در مدت تكیه‌ بانی من تروتازه پدیدار گشته است. گفتنی است كه در آن بقعه حدود هفتاد تن از صالحان و عالمان مدفونند.<ref> فرزانگان خوانسار، ص 45.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
[[رده:علمای قرن دوازدهم]]
 
 
[[رده:محدثان]]
 
[[رده:محدثان]]
 
[[رده:اصولیون]]
 
[[رده:اصولیون]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:متکلمان]]
 
[[رده:متکلمان]]
[[رده:مترجمین قرآن]]
 
 
[[رده:فیلسوفان]]
 
[[رده:فیلسوفان]]
 +
[[رده:مترجمان قرآن]]
 +
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۴

آقا جمال خوانساری (م، ۱۱۲۵ ق) فرزند آقا حسین خوانساری، محدث، حکیم، متکلم، اصولی و فقیه نامدار شیعه در قرن ۱۲ هجری و از شاگردان ملا محمدباقر سبزواری بود. او جامع علوم معقول و منقول بوده و کتابهائی در فلسفه، فقه، حدیث و عقاید تألیف نموده است. حوزه علمیه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و عالمان بزرگی مانند سید صدرالدین قمی و میرزا عبدالله افندی در حوزه تعلیم او پرورش یافتند. آقا جمال به منظور ترویج فرهنگ شیعه با دربار صفوی ارتباط داشت و در موارد لازم از منکرات و خرافات بازمی‌داشت.

نام کامل آقا جمال خوانساری
زادگاه خوانسار
وفات ۱۱۲۵ قمری
مدفن اصفهان، تخت فولاد

Line.png

اساتید

آقا حسین خوانساری، ملا محمدباقر سبزواری،...

شاگردان

سید صدرالدین قمی، میرزا عبدالله افندی، سید نعمت‌الله جزایری، شیخ یوسف بحرانی،...

آثار

مبدأ و معاد، جبر و اختیار، اصول‌الدین فی الامامة، عقاید النساء، حاشیه بر شرایع الاسلام، ترجمه قرآن مجید،...

ولادت

تاریخ و محل ولادت جمال‌الدین محمد معروف به «جمال المحققین» فرزند آقا حسین خوانساری معلوم نیست، اما مسلم است که وی اصالتاً اهل خوانسار بوده و در اصفهان پرورش یافته است.[۱]

تحصیل و استادان

در یکی از سال‌ها ملا محسن فیض کاشانی[۲] به قصد زیارت خانه خدا از کاشان حرکت نموده و در سر راه خود در اصفهان میهمان آقا حسین خوانساری (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال که نوجوانی بیش نبود، نزد فیض کاشانی آمد. فیض کاشانی مسئله‌ای را از آقا جمال پرسید، اما او نتوانست از عهده پاسخ برآید؛ زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به کسب دانش نمی‌داد. فیض کاشانی دست بر دست زد و گفت: «حیف که درِ خانه آقا حسین بسته شد!» این سخن در آقا جمال تأثیر کرد و از همان لحظه کمر همت را بست و به کسب دانش پرداخت. سال بعد، ملا محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفتگو کرد و احساس نمود که آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است که ما پارسال او را دیدیم».[۳]

نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قله‌های علمی و کمالات معنوی رسید. رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، ساده‌زیستی و دوری از تجملات ظاهری از او چهره‌ای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامع‌نگر ساخته بود.

آقا جمال در رشد و بالندگی شخصیت خویش، از استادان فراوانی بهره برد. اینک به معرفی دو تن از استادان او که بیشترین تأثیر را در رشد علمی و معنوی وی داشتند، می‌پردازیم:

  • ۱. آقا حسین خوانساری (۱۰۹۹-۱۰۱۶ ق): او چهره درخشان خاندان خوانساری و استاد فضلای عصر خود بود. آقا حسین کتاب‌های ارزشمندی در موضوعات گوناگون از خویش بر جای نهاد و شاگردان برجسته‌ای مانند: آقا جمال خوانساری، علامه مجلسی و میرزا محمد شیروانی پرورش داد. حضرت آیت الله خامنه‌ای در مورد دانشمندان خاندان خوانساری، به ویژه درباره آقا حسین و فرزندش، آقا جمال می‌نویسد: «بی‌شک، در فهرست این ستارگان غالباً ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساری‌ها، به ویژه محقق برجسته و کم‌نظیر، مرحوم آقا حسین خوانساری و فرزند فقیه و حکیم و بزرگوارش، مرحوم آقا جمال خوانساری می‌باشند. در عظمت و شأن مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس که نام‌آوران بزرگی همچون وحید بهبهانی و شیخ انصاری از او با عناوین «محقق» و «استاد الکلّ فی الکلّ» و امثال آن یاد کرده‌اند. او و فرزندش، حکیم و فقیه و اصولی و متکلم و ریاضیدان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شکوفایی و درخشش حوزه فرهنگی و علمی اصفهان در دوران میانی و پایانی صفویه داشته‌اند...».[۴]
  • ۲. محقق سبزواری (۱۰۹۰-۱۰۱۷ ق): عالم وارسته و فقیه پرتلاش، ملا محمدباقر سبزواری استاد و مربی آقا جمال و دایی او بود. محقق سبزواری از استادان زبده‌ای همچون میرفندرسکی، شیخ بهایی و محمدتقی مجلسی کسب دانش نمود. وی سپس در حوزه‌های علمیه اصفهان و مشهد به تدریس علوم و معارف دینی پرداخت. از معروف‌ترین تألیفات او می‌توان به ذخیرة المعاد، روضة الانوار عباسی و کفایة الاحکام اشاره کرد. وی در سال ۱۰۹۰ هـ.ق دار فانی را وداع گفت و در مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن مطهر حرم امام رضا علیه‌السلام به خاک سپرده شد.[۵]

تدریس و شاگردان

آقا جمال خوانساری بعد از فراگیری علوم و فنون مختلف عصر خویش در مدت کوتاهی به عنوان مدرس برجسته شناخته شد و در حوزه علمیه اصفهان، به تدریس پرداخت. این دانشمند بزرگ، چون در اکثر رشته‌های علوم متنوع عصر همچون: فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، ریاضی، شعر و ادب، عقاید و کلام تسلط وافر داشت، در همه زمینه‌ها به تدریس پرداخت.

میرزا محمدطاهر نصرآبادی در تذکره خویش می‌نویسد: «آقا جمال که "اَلْوَلَدْ سِرُّ اَبیهِ" درباره ایشان صادق است، به مدرسه مذکور هر روز می‌آیند و طالب علمان مدرسه جده صاحبقرانی و سایر مدارس مستفید می‌شوند».[۶]

صاحب روضات الجنات ضمن ستایش از شخصیت علمی و اجتماعی این فقیه فرزانه آورده است: «آقا جمال در روزگار خود ریاست تدریس را به عهده داشت و از برکات انفاس قدسی او گروهی از فضلا و دانشمندان برجسته به عالی‌ترین مقامات علمی و معنوی نایل آمدند».[۷]

او که استادی خوش طبع، مجتهدی جلیل‌القدر و اندیشمندی متنفذ بود، لحظه‌ای از اشتغال به علم غافل نبود. وی شاگردان خویش را دائماً به درس و کسب فضایل تشویق می‌نمود و به آنان می‌گفت: «عزیزان من! شما خیال نکنید در این زمان عالمی خوش‌فهم، هوشمند، تیزبین و خوش‌قلم مانند آقا جمال نیست! نه، شما هر کدام در سایه پشتکار و اشتغال مداوم به تحصیل، از آقا جمال کمتر نیستید. بلی، شما مثل او گرفتار اشتغالات علمی و اجتماعی نیستید».[۸]

حوزه علمیه اصفهان در آن عصر، بسیار با عظمت و شکوفا بود. آن دوره را می‌توان یکی از درخشان‌ترین دوران فرهنگی تشیع در طول تاریخ به حساب آورد. ریاست مطلقه تدریس که در آن زمان اهمیت ویژه‌ای داشت در اختیار این مدرس نامدار و استاد بی‌بدیل بود.

علامه محمدباقر خوانساری، ‌شخصیت شناس معروف شیعی در مورد عظمت حوزه درسی آقا جمال می‌گوید: «او که در خاندان فضیلت متولد شد و در دامان علم و دانش پرورش یافت مانند ستاره‌ای در آسمان علم و ادب در آن دوران درخشید. پژوهشگران و تشنگان معرفت از کوثر زلال دانش او پیمانه‌ها پر کردند و ریاست حوزه‌های تدریس به او منتهی شد».[۹]

برخی از شاگردان وی عبارتند از:

  • سید ابوالقاسم خوانساری، نویسنده مناهج المعارف
  • میرزا رفیعا گیلانی، پدیدآورنده شواهد الاسلام، حاشیه بر اصول کافی و ۱۶ کتاب دیگر
  • سید صدرالدین قمی، شارح «وافیه» و از برجسته‌ترین فقیهان قرن ۱۲ هجری
  • میر محمدابراهیم قزوینی که بالغ بر ۱۵۰۰ نسخه کتاب را مقابله، حاشیه‌نویسی و تصحیح نموده و دارای ۱۸ تألیف است.
  • محمد زمان بن کلب ‌علی تبریزی، نویسنده فوائد الفوائد
  • سید غیاث‌الدین محمد خیال اصفهانی، داماد آقا جمال
  • سید فاضل میر عبدالباقی دزفولی
  • میرزا عبدالله افندی، نویسنده ریاض العلماء
  • شیخ علی‌اصغر مشهدی رضوی
  • محمد خاتون‌آبادی، نوه علامه مجلسی
  • ملا محمد اکمل بهبهانی، پدر استاد الکل آقا وحید بهبهانی
  • حاج محمدتقی طبسی، نویسنده حاشیه مدارک
  • محمدحسین خاتون‌آبادی
  • حکیم محمدحسین مازندرانی
  • امیر محمدصالح قزوینی
  • سید محمدمهدی قزوینی
  • محمدکاظم تویسرکانی
  • محمدهادی سبزواری، فرزند محقق سبزواری
  • سید نعمت‌الله جزایری، فقیه و محدث نامور شیعه، نویسنده انوار نعمانیه، غایة المرام، زهر الربیع و ریاض الابرار
  • شیخ یوسف بحرانی، فقیه و محدث معروف، پدیدآورنده اثر گرانسنگ الحدائق الناظره.[۱۰]

آثار و تألیفات

آقا جمال خوانساری علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، اداره مهم‌ترین حوزه علمیه شیعه و حل و فصل امور مردم مسلمان، نویسنده‌ای خوش‌قلم، حاشیه‌نویسی نکته‌سنج و مترجمی ماهر و جامع‌نگر بود. فهرست آثار ایشان را در سه بخش؛ تألیفات، تعلیقات و ترجمه‌ها می‌آوریم:

الف) تألیفات:

  • مبدأ و معاد، در اصول دین و اعتقادات
  • جبر و اختیار
  • نیت و اخلاص، در نیت طهارت
  • شرح و تفسیر احادیث طینت
  • رساله نماز جمعه
  • افعال واجب و مندوب نماز
  • شرح حدیث سحاب
  • مکاتبات و منشئات ادبی با علما و معاصران
  • شرح حدیث بساط
  • مجموعه اجازات به فضلا و دانشمندان
  • شرح زیارت جامعه
  • اختیارات الایام و اللیالی و الساعات
  • الاسئلة السلطانیه
  • اصول الدین فی الامامة
  • رساله در تفسیر آیه عهد
  • مزار و توضیحاتی بر الفاظ زیارت و دعاها
  • الحاشیة الجمالیه
  • رساله درباره قاعده الواحد لایصدر منه الّا الواحد
  • سؤال و جواب‌های فقهی
  • رساله در خمس
  • رساله در نذر
  • تقویم الاولیاء
  • تحفه عباسی
  • عقاید النساء یا کلثوم ننه
  • اثبات الرجعه
  • رساله در معنی کراهیت در عبادات

ب) تعلیقات و حاشیه‌ها:

ج) ترجمه‌های فارسی:

فعالیت‌های اجتماعی

ارتباط با حاکمان به منظور ترویج شیعه:

آقا جمال با پادشاهان عصر خویش ارتباط داشت. او در تشکیلات حکومت صفوی نقش ارزنده‌ای ایفا می‌کرد و برای از بین بردن فساد، با حکومت وقت از نزدیک همکاری می‌نمود و آنان را در موارد لازم از منکر بازمی‌داشت و به سوی معروف رهنمون می‌شد. وی کتاب‌های مورد نیاز جامعه شیعه را، به درخواست سلاطین و کارگزاران صفویه ترجمه یا تألیف می‌نمود.

امام خمینی در مورد ارتباط فقیهان و دانشمندان بزرگ شیعه با دربار پادشاهان صفوی، می‌فرماید: «یک طایفه از علما، این‌ها گذشت کرده‌اند از یک مقاماتی، و متصل شده‌اند به یک سلاطین، با این که می‌دیدند مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، این‌ها متصل شده‌اند به سلاطین و این سلاطین را وادار کرده‌اند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب، مذهب تشیع؛ این‌ها آخوند درباری نبوده‌اند، این اشتباهی است که بعضی نویسندگان ما می‌کنند... نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلاً علامه مجلسی، محقق ثانی، شیخ بهایی با این‌ها روابط داشتند و می‌رفتند سراغ این‌ها، همراهی شان می‌کردند، خیال کند که این‌ها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به این که سلطان حسین و شاه عباس به آن‌ها عنایتی بکنند، این حرف‌ها نبوده در کار، آن‌ها گذشت کردند. یک گذشت، یک مجاهده نفسانی کرده‌اند برای این که مذهب شیعه را به وسیله آن‌ها ترویج کنند».[۱۲]

آقا جمال خوانساری مجتهدی خوش محضر، فقیهی پرحافظه و عالمی حاضر جواب بود. او در فکاهیات و مطایبه، کم‌نظیر و در سخن گفتن، استاد بود. این مجتهد نیکو صورت و زیبا سیرت هیچ‌گاه سخن یا مزاح کسی را به خانه نبرد.[۱۳]

مبارزه با خرافات:

از آنجا که آقا جمال عالمی نقاد، نکته‌سنج و درد آشنا در جامعه خویش بود، در نهایت زیرکی و تیزهوشی، با سیاست‌های نادرست و باورهای غلط فرهنگی و خرافات رایج بین مردم و مسئولان وقت مبارزه می‌کرد. وی با تألیف کتاب «عقائد النساء یا کلثوم ننه»، رسوم و پندارهای رایج در میان زنان آن روزگار ایران را به نقد کشید. کتاب هنرمندانه و طنزآمیز عقاید النساء از نخستین کتاب‌های رسمی فرهنگ مردم است. شیخ آقا بزرگ تهرانی، کتاب شناس برجسته شیعی درباره این کتاب و مولف آن چنین می‌نگارد: «کلثوم ننه کتابی شریف، رمّانی، انتقادی، لطیف و خنده‌آور می‌باشد. در این کتاب بسیاری از بدعت‌هایی را که نابجا به دین نسبت داده می‌شود، بیان داشته است».[۱۴]

برخلاف نظر بعضی که این کتاب را در شأن فقیه عالی قدری مثل آقا جمال خوانساری نمی‌دانند، این اثر از چند نظر دارای اهمیت است:

  • ۱. نشانگر تسلط کامل مؤلف به دانش عوام یا «فولُکر» می‌باشد. امروزه این دانش در اغلب رشته‌های علوم، به ویژه در روان‌شناسی، تاریخ تمدن و تاریخ ادیان و مذاهب مورد توجه دانشمندان جهان است. این کتاب نیز از این ناحیه قابل اهمیت است.
  • ۲. همچنین این کتاب حکایت از آگاهی کامل یک مجتهد از متن زندگی مردم دارد و آقا جمال چون که یک عالم مردمی بود و با طبقات عموم مردم حشر و نشر زیادی داشت، از عقاید و باورهای جاری در میان آنان کاملاً مطلع بود و بر اساس آگاهی از آن واقعیت‌ها به هدایت آنان می‌پرداخت.
  • ۳. آقا جمال در روزگاری می‌زیست که خرافه و خرافه‌گویی گسترش فراوان داشت؛ او که با آخرین و ضعیف‌ترین شاه صفوی، یعنی سلیمان و سلطان حسین معاصر بود، ‌در کنترل و بهره‌گیری از امکانات حکومتی آنان در راه اهداف اسلامی و معنوی خویش، کمال کوشش را به جای آورد و با استفاده از نفوذ معنوی و اجتماعی خویش، از انحرافات و کجروی‌های آنان می‌کاست. از آنجا که پادشاهان آن دوران تا روز تاجگذاری به جای این که در جمع سیاستمداران و مدیران کشور باشند، در حرمسرا و در بین زنان بودند، تربیت زنانه پادشاه و سلطه فراوان حرمسرا در امور کشورداری، زمینه گسترش عقاید بانوان را مساعد کرده بود.[۱۵] نگارش کتابی که بیانگر عقاید خرافی رایج بانوان آن روزگار باشد، نه تنها از شأن یک فقیه آگاه نمی‌کاهد، بلکه تیزهوشی و مبارزه وی علیه خرافات و در نهایت، علیه سیاست غلط فرهنگی وقت را می‌رساند.
  • ۴. کتاب «کلثوم ننه» بازتاب جوّ فکری رایج در عصر پادشاهان صفوی است که یک نوع مذهب روبنایی در آن ترویج می‌شود؛ آنان عمل به ظواهر شرع را گسترش می‌دادند، ولی خودشان به حقیقت دین عمل نمی‌کردند و از مظاهر فساد پرهیز نمی‌کردند. نتیجه کار آنان در میان مردم یک نوع نفاق دینی به وجود آورده بود. چنانکه در موارد متعددی در کتاب «کلثوم ننه» این نفاق دینی به تصویر کشیده شده است.[۱۶]

وفات

مرحوم آقا جمال خوانساری در ۲۶ رمضان سال ۱۱۲۵ قمری در اصفهان وفات یافت و در تکیه خوانساری‌ها در مزار تخت فولاد، کنار قبر پدرش (آقا حسین خوانساری) مدفون شد.[۱۷] مرقد آنان مورد توجه عموم مردم است.[۱۸] اخیراً هنگام دفن پیکر مرحوم شیخ اسدالله فهامی، یکی از علمای وارسته معاصر در کنار مرقد آقا جمال، دیواره قبر آقا جمال ریزش کرد و به قبر آقا جمال راهی باز شد و جسد مطهر ایشان را بعد از سه قرن، تروتازه یافتند. گفتنی است که در آن بقعه حدود هفتاد تن از صالحان و عالمان مدفونند.[۱۹]

پانویس

  1. اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۲۳۱.
  2. فیض کاشانی (۱۰۰۷ـ۱۰۹۱ ق) محدث، متکلم، فقیه، شاعر، ادیب، محقق، حکیم شیعه در قرن یازدهم، داماد مرحوم صدرالمتألهین شیرازی و یکی از نوابغ عصر خود بود. (اعلام المکاسب، ص ۹۰)
  3. قصص العلماء، ص ۲۶۶ و شرح احادیث طینت، مقدمه.
  4. کیهان، ۱۳۷۸/۶/۳۰، پیام به کنگره محققان خوانساری.
  5. اعلام المکاسب، ص ۵۹ و نگاهی به خوانسار، ص ۲۷.
  6. تذکره نصرآبادی، ص ۱۵۲.
  7. روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
  8. شرح غررالحکم، ج ۱، ص ۹۳.
  9. روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
  10. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۱۴۱؛ دانشمندان خوانسار، ص ۲۵۱ و فرزانگان خوانسار، ص ۴۵ و ویژه‌نامه کنگره خوانساری، ص ۱۳.
  11. کیهان اندیشه، ش ۸۲، ص ۱۱۳.
  12. صحیفه نور، ج ۱، ص ۲۵۹.
  13. علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۱۷۵.
  14. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۱۲.
  15. تاریخ مفصل ایران، اقبال آشتیانی، ص ۶۹۹.
  16. آینه پژوهش، ش ۵۵، ص ۲۷.
  17. مقدمه شرح احادیث طینت.
  18. روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
  19. فرزانگان خوانسار، ص ۴۵.

منابع